فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۳۰۱ تا ۳٬۳۲۰ مورد از کل ۲۷٬۴۲۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
آبدار، آبدارچی از اصطلاحات دیوانی مرسوم و معمول در حکومت های ایرانی بوده که با تشکیل نخستین حکومت ها در ایران، آبدارخانه، بخشی از دربار و دیوان شد و وظیفه تهیه نوشیدنی های شاه و دربار بر عهده اش نهاده شد و با گذشت زمان به تدریج، وظایفش گسترده تر و مهم تر شد. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و با رویکرد جامعه شناختی به نقش غیر رسمی این نهاد در گسترش فساد و رشوه خواری از سوی نظام حاکم در ایران می پردازد. آبدارخانه که کارکرد رسمی آن مأمور تهیه نوشیدنیها بود با گذشت زمان و خاصه در عهد قاجار و پهلوی، کارکردهای غیر رسمی تری یافت، واسطهگی میان مردم و حاکمیت، اخذ رشوه تحت عنوان «شیرینی» و سفارش افراد و گاها تحمیل اشخاص به حاکمیت، شاید از مهم ترین کارکردها و کارویژه های غیر رسمی نهاد آبدارخانه در گذر تاریخ ایران بوده که در نهایت به بازتولید قدرت نامشروع، قانون گریزی و رواج فساد اداری منجر شده است.
رمزپردازی معنای معنوی «فقر » در آثار مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیمای ایرانیان دوره هخامنشی در نگاه یونان: نخستین تصویرسازیِ غرب از شرق
حوزه های تخصصی:
در زمینه ذهنیت، تصوُر و تصویرسازی غرب از شرق از زمان ادوارد سعید تا کنون پژوهش هایی شده است. با این حال هم سعید و هم دیگر مؤلفان کمتر به موضوعِ ایران باستان و تصویر و تصور آن در ادبیات کلاسیک غرب (یونان و روم) پرداخته اند. این درحالی است که اگر به نظریه میم یا ژنتیکِ فرهنگی معتقد باشیم، به نظر می رسد کلیشه ها و الگوهای ادبی موجود در سیمای ایران و ایرانیان در ذهنیت غربی دوره های بعدی (روم، بیزانس، قرون وسطی و عصر جدید) به دورانِ باستانیِ ایران برگردد. از آیسخولوس (مؤلف نمایشنامه <em>پارسیان</em>) و هرودت در سده پنجم پیش از میلاد تا واپسین تاریخ نگار کلاسیک یونانی عصر باستان، یعنی تئوفیلاکت سیموکاتا در سده هفتم میلادی، یک هزاره فاصله است که باید آن را نخستین هزاره ایران شناسی غربی نامید. در این میان، خاستگاه ذهنیتِ غربی را می توان در نخستین برخورد جدیِ دو تمدن یعنی دوره هخامنشی جست؛ جایی که مفاهیمی چون استبداد شرقی و آزادی غربی در ادبیات یونانی سکه زده شد. بدین ترتیب می توان گفت در ایران شناسی غربی همه راه ها به آتن عصرِ کلاسیک (سده ششم تا چهارم پ.م) ختم می شوند. بررسی عمیق تر نشان می دهد فهمِ یونانی از شرق و ایران کاملاً اسطوره زده و گاه شبیه سازی شده بر پایه انگاره کلیشه ای و سنتیِ مردان نسبت به زنان بود. پس شرق و ایران زنانه و غرب و یونان مردانه تصویر شدند. این پژوهش امیدوار است به شناختِ بهترِ فهمِ یونانی از ایرانیان دوره هخامنشی کمک کند تا بستری بهتر، برای آنچه تاریخِ ذهنیت گفته می شود، فراهم آید.
رهیافت های هویت سرزمینی و دینی در کتاب تاریخ سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تاریخی ایران و اسلام بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۴
131 - 157
حوزه های تخصصی:
کتاب تاریخ سیستان در زمره منابع مکتوبی است که به دلیل ظرفیت های نوشتاری و اطلاعات آن می تواند عرصه مهمی برای مطالعه رویکردهای مؤلف در چارچوب نظام ساختاری متن کتاب باشد؛ زیرا مؤلف این اثر علاوه بر فارسی نویسی سره، تلاش کرده است تا در مجموعه ایی از لغات و واژگان پر مفهوم، ضمن انتقال رخدادهای تاریخی، به گونه ایی پایبندی خویش را به پاسداشت مرزهای سرزمینی و یا نگاشت باورهای اعتقادی و دینی اعلام نماید؛ بنابراین اساس، خواست این مقاله:«رهیافت های هویت سرزمینی و دینی کتاب تاریخ سیستان» است که می تواند علاوه بر واگویی اندیشه های هویت سرزمینی نویسنده، پایبندی وی به اعتقادات دینی و اصول مذهبی او را تبیین نماید، یکی از راه های دستیابی به این رهیافت ها می تواند گزینش و نوع چینش اخبار تاریخی وهم چنین کاربست واژگان باشد که در مقام یافت پرسش های پژوهش بر اساس مطالعات کتابخانه ای و به روش توصیفی - تحلیلی نائل آید. نتایج حاصله از این پژوهش بیانگر این است که نویسنده در این اثر نسبت به سرزمین یا زادبوم خود موضعی جانب دارانه داشته و برای آن هویتی مستقل قائل بوده و به نظر می رسد موضوع هویت سرزمینی را بر هویت دینی خویش مقدم داشته، به گونه ای از تسامح دینی و مذهبی برخوردار بوده است.
بررسی تغییرات مذهبی رساله های تعبیرخواب از دوره تیموری به عصر صفوی و قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ اسلام سال یازدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴۲
111-129
حوزه های تخصصی:
باورهای شیعی طی سده نهم، همزمان با حکومت تیموریان، در اعتقادات عامیانه رخنه یافت. رسمی شدن مذهب تشیع در سال های ابتدایی حکومت صفویه این روند را تسریع کرد. تغییرات مذهبی سده های میانه و پس از آن، الگوهای اعتقادی جامعه ایرانی را متأثر ساخت. رویا و تعبیرخواب که از سده های نخستین هجری در میان مسلمانان، تحت تأثیر آیات قرآن، احادیث، و همچنین نفوذ میراث تمدنی ایرانی و عبری رونق داشت، به عنوان یکی از نمودهای فرهنگی جامعه، تجلی گاه باورها و اعتقادات مذهبی واقع شد. برخی داده های تاریخی مؤید ورود مضامین فرهنگ شیعی به رویاهای نخبگان و همچین عامه مردم هستند. این تغییرات، کنش خوابگزاران و مؤلفان رساله های تعبیرخواب را تحت تأثیر قرار داد و در دو قسمت دیباچه و متن رساله های تعبیرخواب به شکل ورود نمادهای شیعی جلوه گر شده است.
تحلیلِ روند و نتایج سیاست اسکان عشایر در ایلات ممسنی در دوره رضاشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طرح اسکان عشایر یکی از برنامه های اصلاحی رضاشاه در راستای ایجاد دولت ملی در ایران و پروژه ملت سازی بود که در مناطق مختلف کشور به کمک ارتش به اجرا درآمد. منطقه ممسنی در استان فارس، یکی از مناطق تمرکز ایلات عشایری بود که به عنوان یکی از مناطق هدف، طرح اسکان عشایر را تجربه کرد. این پژوهش که با رویکرد توصیفی تحلیلی و برپایه اسناد فراهم گردیده، در پی پاسخ گویی به این سؤال است که با توجه به عدمِ همخوانی بین سیاست متمرکزسازی و ساختار سنتیِ زندگی ایلی، دولت چه راهکاری را برای اجرای کامل طرح اسکان عشایر در قبال ایلات منطقه ممسنی انجام داد؟ و چرا این طرح در این منطقه با توفیق چندانی همراه نبود؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است که دولت با درنظرگرفتن برنامه های مشخص چون اعمال نفوذ بر ایلات از طریق الغای مقامات مؤثر ایلی، اخذ تعهدات از رؤسای ایلات، ارائه طرح های جدید اسکان، در عملیاتی کردن این طرح کوشید، لیکن این طرح در منطقه ممسنی به دلایلی چند مانند عدم بسترسازی فرهنگی و اقتصادی، استفاده از عنصر اجبار جهت اجرای برنامه، استقرار ایلات در مکان های نامطلوب، عدم به کارگیری عوامل اجراییِ مناسب پس از اسکان و به تبع آن زیان اقتصاد عشایری در منطقه ممسنی با موفقیت چندانی همراه نشد.
بررسی اهمیت و جایگاه هنر موسیقی در ایران باستان
حوزه های تخصصی:
موسیقی ازجمله پدیده های هنری جوامع بشری است که از دوران باستان تأثیر بسیاری بر زندگی بشر داشته و ابزار و آلات آن در هر دوره به اشکال و فرم های مختلف نمود پیدا کرده است. برخی از محققین بدون توجه به جایگاه موسیقی در جوامع باستانی ایران، نظرات ضدونقیضی در رابطه با پیشینه آلات موسیقی مطرح کرده اند. با استناد به مدارک به دست آمده از کاوش های باستان شناختی، نقوش برجسته و سنگ نبشته ها، بیانگر ارتباط دیرین هنر موسیقی با جوامع و فرهنگ های ایران باستان است. هنر موسیقی در دوران تاریخی (ایلامی ها، مادها، هخامنشیان، اشکانیان و ساسانیان) دارای شواهد و یافته های گوناگونی است که با مطالعه، تجزیه و تحلیل روند آن ها می توان به اهمیت و نقش این هنر در جوامع دوران باستان پی برد. در همین راستا مهم ترین پرسش های این پژوهش عبارتند از: 1. در هرکدام از دوره های پیش از اسلام از چه نوع آلات و ادوات موسیقی استفاده می شده است؟ 2. نمود و شواهد هنر موسیقی در دوران باستان را براساس چه مدارکی می توان مورد مطالعه و بررسی قرار داد؟ 3. تنیدگی و پیوند هنر موسیقی با طبقات اجتماعی و شرایط فرهنگی جوامع ایرانی قبل از اسلام چگونه قابل تفسیر است؟ پژوهش حاضر دارای رویکرد توصیفی-تحلیلی است و داده های آن ازطریق مطالعات کتابخانه ای و بررسی های میدانی گردآوری شده و با روش کیفی، تحلیل شده اند. نتایج این پژوهش بیانگر آن است که موسیقی در دوران تاریخی، هنری است که بیشتر در طبقه حاکم اجتماع رواج داشته و دربار، محل و جایگاهی برای تجمع هنرمندان خبره در زمینه موسیقی به شمار می رفته و احتمالاً هنرمند چیره دست موسیقی، خود فردی از طبقه فرودست جامعه تلقی می شده است. همچنین شواهد پژوهش نشان می دهد در هر دوره تاریخی، از آلات و ادوات موسیقی خاص استفاده می شده و نواختن سازهای گوناگونی همچون: چنگ، نی ، طبل، سرنا، دهل و غیره در نیایش ها، مراسم قربانی، عروسی و عزا، بیانگر پیوستگی این هنر با زندگی معنوی و حتی نظامی جامعه وقت بوده است.
قالب های اثرگذار داده های تاریخی در فرایند استنباط فقهی بررسی موردی مکتب معاصر نجف(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
تاریخ اسلام سال بیستم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۷۷)
125 - 172
حوزه های تخصصی:
استنباط فقهی فرایندی بهره مند از انواع داده های برگرفته از دانش های متعدد دارد. نقش آفرینی این داده ها که برخی از آنها محتوای تاریخی دارند، در قالب هایی شناخته شده در فقه هم چون دلیل، قرینه، احدی القرائن، محتمل القرینیه و شاهد صورت می گیرد. مقاله پیش رو به بررسی اثرگذاری قالب های دارای محتوای تاریخی بر استنباط فقهی اختصاص یافته است و به این نتیجه رسیده است که هرچند شاهد تاریخی، قالبی تعیین کننده در فرایند استنباط نیست، دیگر انواع قالب ها به استنباط های فقهی مکتب معاصر نجف راه یافته اند و اثری تعیین کننده در آن داشته اند.
راهبرد برنامه عمرانی سوم (1341-1346) برای اشتغال مهاجران از روستاها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : راهبرد برنامه عمرانی سوم برای اشتغال مهاجران روستایی ازطریق سرمایه گذاری های صنعتی در شهرهای بزرگ معرفی و سبب ناکامی آن توضیح داده می شود. روش/ رویکرد پژوهش : داده های این مقاله از مدارک آرشیوی و منابع کتابخانه ای گردآوری و تحلیل شده است. یافته ها و نتیجه گیری : دَرپیِ اصلاحات ارضی در دهه 1340، مهاجرت روستاییان به شهرها به شکل اصلی مهاجرت در ایران تبدیل شد. با افزایش درآمد دولت از محل فروش نفت در این سال ها، برنامه های عمرانی به اهرم اصلی دولت برای سامان دادن به اقتصاد کشور تبدیل شدند. برنامه عمرانی سوم (1341-1346) هم زمان با اجرای اصلاحات ارضی اجرا شد. راهبرد برنامه عمرانی سوم دولت (1341-1346)، ایجاد فرصت های شغلی برای اضافه جمعیت روستایی و جذب آن ها در اقتصاد شهری بود. قرار بود این کار با سرمایه گذاری صنعتی بیشتر در شهرها انجام شود؛ ولی در این برنامه پیش بینی نشده بود که قسمت اعظم نیروی فعال جویای کار کارگران ساده و فاقد مهارت لازم برای کار در بخش صنعتی اند. درنتیجه این صنایع سرمایه بر که اساساً هم به مواد خام خارجی متکی بودند، در ایجاد فرصت های شغلی مناسب کارآمد نبودند. روند تشکیل سرمایه ثابت در صنایع ایران طی دهه های چهل و پنجاه شمسی نشان می دهد که راهبرد برنامه عمرانی سوم برای تأمین اشتغال مهاجران روستایی به تأسیس صنایع سرمایه بر در کشور انجامید. این صنایع ظرفیتی محدود در ایجاد اشتغال داشتند و نیازمند مهارت های تخصصی بودند که بیشترِ مهاجران روستایی آن دوره فاقد آن بودند.
گردش کار اداری بین محاکم عرف و شرع در آستانه مشروطیت، براساس بایگانی دیوان عدلیه اعظم (1322ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گنجینه اسناد سال بیست و نهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۴)
150 - 175
حوزه های تخصصی:
هدف: در پژوهش حاضر با استناد به دو مجموعه از اسناد بایگانی دیوان عدلیه اعظم (از حدود سال های 1322ق) روابط این دو حوزه حقوقی و قضایی(عرف و شرع) مستندسازی و تبیین می شود و در پی پاسخگوئی بدین پرسش است که آیا فرایند اصلاحات در عدلیه، روابط بین دو حوزه حقوقی و قضاییِ شرع و عرف را دگرگون کرد یا تأثیرگذاری آن بیشتر در حوزه حقوق عمومی کشور باقی ماند؟ روش/ رویکرد پژوهش : این پژوهش با روش مطالعه تاریخی دو حوزه قضاییِ سده سیزده قمری (شرع و عرف) و تحلیل اوراق اداری و اسناد آرشیوی انجام شده است. یافته ها و نتیجه گیری : براساس داده های موجود، می توان گفت که به دلیلِ بعضی تغییرات در آموزه ها و مقررات حقوقی وضع شده ازسوی حکومت، محدودیت هایی بر حدود اختیارات محاکم شرع ایجاد شد؛ ولی ساختار و مجموعه امتیازات این محاکم تا آستانه مشروطیت پابرجا ماند.
تحلیل اصول بازنمایی کمان گیری پادشاهان دوره ساسانی در بشقاب های سیمین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ فرهنگی سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۹
۲۵-۵۳
حوزه های تخصصی:
بشقاب های سیمین شکار از آثار هنری دوره ساسانی به شمار می روند که درون و روی این بشقاب ها پادشاهان کماندار ساسانی را در حال شکار حیوانات مختلفی به تصویر کشیده اند. در این پژوهش، تعداد پانزده بشقاب سیمین عصر ساسانی با هدف تحلیل چگونگی بازنمایی شاه شکارچی و همچنین کمان گیری وی در بشقاب های نقره بررسی شده اند. چگونگی تعامل تصویری کمان و اجزای آن با پیکر پادشاه، مسئله ی کانونی پژوهش حاضر است. این پژوهش به دنبال پاسخ گویی به این پرسش است که هنرمند ساسانی در بشقاب های سیمین با نقش شکار، چگونه اجزای کمان را با پیکر و چهره ی پادشاه و همچنین ویژگی های تکنیکی هماهنگ کرده است. اصلی که رعایت می شد این بود که به لحاظ تصویری، صورت پادشاه جنگجو، شجاع، قدرتمند و همیشه پیروز، مخدوش نشود یا مانعی در برابر صورت وی به لحاظ تصویری قرار نگیرد. داده های این مقاله از موزه ها و همچنین برخی منابع معتبر تاریخ هنر و باستان شناختی این دوره و با روش تحلیل و توصیف تاریخی و مقایسه ی تصاویر ارائه می شود.
از ساسان خدای تا نیای اردشیر
حوزه های تخصصی:
نام ساسان سردودمان سلسلهی ساسانیان برای نخستین بار در کتیبهی شاپور یکم بر بنایی در نقش رستم با عنوانی که هیچ نسبت مستقیمی را با بابک و اردشیر، بنیاگذاران این پادشاهی تأیید نمی کند به میان آمده است. به غیر از این در هیچ کتیبه ای به صورت ذکر شجره نسب نام او به عنوان سرسلسلهی این دودمان به میان نیامده است و هر چه از این نام بر کتیبه ها و اسناد مکتوب پهلویک و پارسیک هست به ایزدی زرتشتی و صاحب منصبان ساسانی اشاره دارد. در کتیبهی پایکولی نرسی هم تنها به «تخمهی ساسانیان» اشاره شده است. در منابع هم عصر ساسانی هم اشارات روشنی از نسبت ساسان با بابک و اردشیر بدست نمی آید. موسی خورنی و آگاثیاس که از جملهی این منابع اند به واقع مشابه همان اشارتی را دارند که منابع ایرانی چون کارنامهی اردشیر بابکان، بندهش و شاهنامهی فردوسی با اندکی تغییر نسبت به دیگری ثبت کرده اند. این نسبت در منابع ایرانی نامبرده به ترتیب به شکل های اردشیر پسر بابک و نوهی دختری ساسان، اردشیر پسر ساسان و نوه ی دختری بابک و غیره که در مقالهی حاضر به طور مشروح بررسی شده اند به میان آمده است. منابع اسلامی چون طبری، مسعودی و غیره نیز گزارشات متفاوتی داشته و اردشیر را پسر بابک و نوه ساسان شمرده اند، که جملگی اشارات منابع فوق هیچ یک همسو با گفتهی خود شاپور در کتیبهی خویش که نزدیک ترین شخص به تاریخ زندگانی ساسان است نمی باشد. در این مقاله نیز همهی گزارشات منابع یاد شده و بررسی های پژوهشگران مورد بررسی و نتیجه ای جهت روشن شدن پیوند ساسان با دودمان ساسانیان ارائه داده شده است.
جایگاه حدیث در تاریخ نگاری هنر دوره اسلامی؛ موانع و محدودیت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حدیث، پس از قرآن، مهمترین منبع شناخت دین اسلام شمرده می شود. از این رو مطالعه احادیث برای شناخت آموزه های اسلام در مقوله زیبایی، هنر و بازشناسی وضعیت هنر در روزگار نخستین اسلامی ضروری است. با این همه، در پژوهش های حوزه هنر کمتر به حدیث توجه می شود. برای استفاده مطلوب از احادیث ابتدا باید به محدودیت ها و موانعی که پیشِ روی پژوهشگر هنر است توجه کرد. پرسش اصلی مقاله این است که پژوهشگر تاریخ هنر دوره اسلامی برای استفاده از احادیث با چه موانع و محدویت هایی روبرو است؟ در این بررسی نشان داده شد که تاریخ نگار هنر دوره اسلامی به سبب تفاوت افق معاصر با افق بیان و تدوین احادیث و اقتضائات متفاوت این دو جهان، مسئله تاریخ گذاری و اعتبارسنجی احادیث مرتبط با هنر، مسئله فهم واژگان مرتبط با هنر در زمینه سده های نخستین اسلامی و تفاوت زبان تصویر با زبان نوشتار و تأثیر آن بر استفاده از احادیث در بازسازی جهان هنریِ سده های نخستین اسلامی با مشکلات و موانع جدی روبرو است. از این رو پژوهشگر هنر دوره اسلامی بایستی با آگاهی از محدویت های پیش رو به سراغ احادیث برود تا به برداشت ها و تحلیل های اشتباه و سطحی دچار نشود.
بازآفرینی خویشتن: مواجهه ای فلسفی با تاریخ نگاری هویت فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله با به پرسش کشیدن تاریخ نگاری هویت فرهنگی نشان می دهد که هویت، سه سطح به هم پیوسته دارد: فردی، ملی (با شاخصه فرهنگی در دنیای امروز) و انسانی. در سطح نخست، فرد باید بتواند شمرده شود و شمرده شدن او یعنی آزادی ذهن و عمل و اراده. پس ازاین رو نخست باید در مقیاس فلسفی، مسئله ذهن بنیادی (Subjectivity) یا خودمختاری – خودگردانی (Autonomy) انسان را حل کرد؛ به نحوی که جامع امکان خود رهبری او و مانع ادعای خدایی او گردد. بدین معنا که انسان باید واجد دلیری در به کارگرفتن فهم خویش و مواجهه خودگردان با امور اطراف خود شود تا در فرایند بازآفرینی خویشتن ملی- فرهنگی مشارکت فعال و مؤثر داشته باشد. در سطح دوم ملت باید شمرده شود. شمرده شدن با خودشماری در درون مرزهای هویتی متفاوت است. در اولی، فرد یا ملت به این دلیل شمرده می شود که گاه افزوده ای بر تمدن بشری دارد یا نقشی که می تواند در چند ساحتی کردن انسان مدرن داشته باشد، در دومی به دلیل نبود چنین مؤلفه هایی، مدام خود را تکرار می کند، مدام به گذشته اش پناه می برد و از تمدن هایی که پدرانش ساخته اند، حرف می زند، غافل از اینکه اینها فقط در صورتی می توانند شمرده شوند که منابعی برای بازآفرینی هویتی معاصر دانسته شوند. این مقاله درباره نگرشی از هویت ملی فرهنگی بحث کرده است که تمایز ملی فرهنگی را در پیوند با این همانی انسانی قرار می دهد و مانع انحراف هویت به یکی از دو بیراهه های نسبی گرایی فرهنگی یا همه شمولی فرهنگ جهانی می شود، فرایندی که در این مقاله، چشم انداز سوم بحث هویت دانسته شده است.
نقش کردها در نبرد چالدران و پیامدهای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نبرد مشهور چالدران (920 ق/ 1514م) پیامدهای مهمی داشت و بخش مهمی از آن پیامدها متوجه مناطق کردنشین بود. در این پژوهش، ضمن بررسی زمینه ها و عوامل دخیل در این نبرد، به شیوه توصیفی تحلیلی، نقش قبایل کرد و همچنین پیامدهای این نبرد برای دو طرف درگیر و مهم تر از آن، برای مناطق کرد نشین، تبیین شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که کردها نقش محوری در برپایی جنگ نداشتند، اما در میانه نبرد جانب عثمانی را گرفتند. پیامدهای کوتاه و درازمدت این نبرد بیشتر از دولتین درگیر، گریبانگیر مناطق کردنشین گردید. جدایی بخش های مهمی از مناطق کردنشین از سرزمین ایران، ورود قبایل و امرای کرد به منازعات صفوی عثمانی، گسترش اختلافات و منازعات داخلی میان قبایل کرد، خسارتهای اقتصادی و جمعیتی در مناطق کردنشین، بخشی از پیامدهای ناگوار این نبرد برای قبایل کرد بوده است.
واکاوی آرایه های معماری بناهای علمی مذهبی عصر صفویه نمونه های مورد مطالعه (ملاعبدالله، چهارباغ و علیقلی آقا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر واکاوی آرایه های معماری بازتاب یافته در سه مسجد مدرسه منتخب عهد صفویه ضمن بازشناسی تاریخی و مختصر از آنهاست. سؤال اصلی مطرح در این پژوهش از این قرار است که مهم ترین آرایه های تاریخی به کاررفته در سه بنای ملاعبدالله، چهارباغ و علیقلی آقا شامل چه گونه هایی بوده و واجد چه ویژگی هایی هستند؟ پژوهش حاضر از حیث روش، توصیفی تحلیلی و با رویکرد تطبیقی به انجام رسیده است. مختصری از نتایج پژوهش گویای آن است که آرایه های هنری بازتاب یافته در سه بنا در بعد ساختاری شامل کاشیکاری های نفیس با نقوش و درون مایه های مختلف، آرایه های سنگی، چوبی، فلزی و حتی دست بافته می باشد. در این میان کاربرد کاشی کاری بیشترین حجم را تشکیل می دهد. در بعد نقوش و مضامین نیز انواع نقوش هندسی (گره)، اسلیمی و ختایی و همچنین کتیبه های ثلث با درون مایه قرآنی، احادیث و روایات با تمرکز بر مبانی شیعی و البته اشعار فارسی که غالباً در مدح ائمه اطهار در بناهای مذکور اجرا شده است.
پژوهشی بر جغرافیای تاریخی نام جای های کوستِ نیمروز ساسانی ازمنظرِ منابع تاریخی و شواهد باستان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تهاجمات اقوام بیگانه از جهاتِ مختلف در دوره ساسانی سبب تقسیم کشور به چهار ناحیه شد تا امپراتوری ساسانی بتواند از قلمرو خویش به بهترین شکل دفاع نماید. در جُستار حاضر می کوشیم تا به بازشناسی و معرفی نام جای ها (شهرهای) مهم کوستِ نیمروز (جنوب، جنوب شرق) قلمرو ایرانشهر ساسانی در منابع تاریخی دستِ اول دوره ساسانی (متون پهلوی، اثر مُهر و...) و منابع جغرافیایی مورخان اسلامی قرون اولیه و میانی اسلامی بپردازیم. رساله شهرستان های ایرانشهر و جغرافیای موسی خورنی جزء مهم ترین منابع تاریخی هستند که علاوه بر آثار گوناگون دینی و اداری و سنگ نبشته های شاهان ساسانی (کعبه زرتشت)، جامع ترین آگاهی ها برای بررسی استان و شهرهای دوره ساسانی در اختیار پژوهشگران قرار می دهند. رساله شهرستان های ایرانشهر جزئیاتی درباره استان و شهرها ارائه نمی دهد اما تقسیم بندی کامل ایرانشهر به چهار کوست و ذکر شهرها و منطقه های هر کوست را به خوبی بیان کرده است. در میان دو منبع فوق شاهنامه حماسه ملی ایرانیان علاوه بر صحبت از سرگذشت ایران از دوره اساطیری تا تاریخی، احتمالاً بتوان از آن به عنوان یک منبع تاریخی قابل اعتماد یاد کرد؛ بنابراین در بخش ساسانی شاهنامه فهرستی از نام جای های ساسانی را می توان مشاهده و قابل انطباق دانست. هدف از پژوهش حاضر بررسی تطبیقی جای نام ها کوست نیمروز در منابع اشاره شده و ارزیابی شواهد نوشتاری با یافته های باستان شناسی می باشد. روشی که اتخاذ شده روشی توصیفی- تطبیقی و مبتنی بر مطالعاتِ کتابخانه ای و یافته های باستان شناختی است. نتایج پژوهش نشان داد که ساختِ شهرهای بیشمار به دست پادشاهان به ویژه در کوست نیمروز، به منظور تحقق اهداف نظامی، امنیتی و یا بعضاً اقتصادی بود. از سویی دیگر اکثر جای نام های اشاره شده در متون پهلوی دوره ساسانی در دوره اسلامی به همان نام خویش پایدار باقی مانده است. همچنین با بررسی و مقایسه سه متن پیش رو مشخص شد که تناقضاتی میان سه منبعِ مورد مطالعه شده در بیان جهات جغرافیایی شهرهای کوستِ نیمروز وجود دارد.
مدل شایستگی کارکنان در سیرالملوک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سلجوقیان به سبب نداشتن پیشینه کشورداری به یاری دیوان سالاران ایرانی نیاز داشتند. خواجه نظام الملک وزیر دومین و سومین فرمانروای سلجوقی کمک شایانی درزمینه کشورداری به سلجوقیان کرد. یکی از موضوعاتی که به طور برجسته در کتاب سیرالملوک (اثر خواجه نظام الملک ) موردتوجه قرارگرفته بیان ویژگی ها و وظایف افرادی است که به استخدام حاکمیت درمی آیند. هدف این پژوهش استخراج مدل شایستگی برای گزینش مستخدمین حکومتی در سیرالملوک است. روش گردآوری داده ها از نوع کتابخانه ای است. در پردازش داده ها روش تحلیل محتوا برای تعیین ابعاد شایستگی و شاخص های آن به کار گرفته شد؛ پس از بررسی سیر الملوک از داده ها به دو شیوه استفاده شد؛ اول توصیف و تحلیل آن ها، در مرحله بعد رسم جداول فراوانی شاخص ها و مدل شایستگی بر اساس محتوا و داده های سیرالملوک. یافته های این پژوهش نشان می دهد شاخص هایی همچون داشتن مهارت شغلی و تجربه، یک شغله بودن، اطاعت از پادشاه و مدارا با مردم، (در بعد حرفه ای)، عادل بودن، نداشتن فساد اقتصادی و اداری، بخشنده و قابل اعتماد بودن (در بعد اخلاقی)، سنیِ حنفی یا شافعی، خراسانی و مرد بودن (در بعد فردی) و عالم و فاضل بودن (در بعد دانشی) به عنوان مهم ترین شایستگی های کارکنان در سیرالملوک موردتوجه بوده است.
تاثیر انقلاب اسلامی ایران بر روند گسترش تشیع در اندونزی
حوزه های تخصصی:
سؤال اصلی پژوهش را این گونه می توان مطرح ساخت که انقلاب اسلامی ایران در گسترش شیعه در اندونزی چه تأثیری داشته است؟ بر این اساس با استفاده از روش تحقیق توصیفی-تحلیلی مبتنی بر نظریه پخش با توضیح مختصری در خصوص پیشینه تاریخی پیدایش شیعیان در اندونزی، معرفی سازمان ها و مؤسسات مرتبط با شیعیان، به وضعیت شیعیان اندونزی، موافقان مذهب شیعه و روابط خاص آن ها بین خود و همچنین با دیگران و تأثیرات یکی از رویدادهای مهم قرن بیستم یعنی پیروزی انقلاب اسلامی ایران بر گسترش و نشر تفکر شیعی در اندونزی را مورد بررسی قرار می دهیم. یافته های پژوهش نشان می دهد که پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، مسلمانان اندونزی شاهد شور و شوق مذهبی چشمگیری در میان شیعیان و طرفداران این مذهب بودند که این امر، گسترش ادبیات شیعی را در برداشت. با تغییرات ایجاد شده، مؤسسات مبتنی بر تفکر شیعی نظیر مدارس اسلامی، ناشران و انجمن ها روند رو به افزایشی داشته اند. در نتیجه، انقلاب اسلامی ایران، بر میزان گسترش و نفوذ فرهنگی، اجتماعی و سیاسی شیعیان اندونزی از طریق: 1. جذب دانشجویان اندونزیایی در حوزه علمیه قم 2. ایجاد مؤسسات و سازمان های وابسته به شیعه 3. پر رنگ شدن نقش علمای دینی به ویژه مراجع تقلید در حوزه های فرهنگی، سیاسی و مذهبی 4. ظهور شیعیان و ترغیب به انجام فعالیت های فقه شیعه در اندونزی در دانشگاه و گروه استاد، تأثیرات قابل توجهی داشته است.
پیمان صلح ایلام و آشور در 674 پیش از میلاد؛ زمینههای شکلگیری و سرانجام آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیمان صلح سال 674 پیش از میلاد میان ایلام و آشور، در تاریخ روابط این دو دولت، پیمانی منحصربه فرد محسوب می شود؛ زیرا تنها پیمان دوستاﻧﮥ میان دو دولت است که با اطمینان از آن سخن می گویند. متن و مفاد این پیمان به جا نمانده است؛ اما اشاره های آمده در نامه ها، پیشگویی ها و سالنامه های آشوری، وجود آن را اثبات می کند. پیش از این، عوامل زمینه ساز این معاهده و نقض آن، موضوع پژوهش ها نبوده است و از طرفی، این معاهده چرخشی آشکار در سیاست های دو طرف را نشان می دهد؛ بنابراین در این پژوهش تلاش شده است این مسائل بررسی شود. از آنجایی که برای بررسی این معاهده اسناد ایلامی در اختیار نبود، تکیه اصلی بر نوشته های میانرودانی است. بر اساس این اسناد، در سده هفتم پیش از میلاد با ورود سکاها و کیمریان و قدرت گرفتن اقوام ایرانی که پیش از این وارد فلات شده بودند، فلات ایران شاهد تغییرات چشمگیری بود. اقوام ایرانی در ائتلاف هایی که با سکاها و کیمریان تازه وارد شکل دادند، مرزهای شمالی ایلام و مرزهای شرقی آشور را پی درپی تهدید می کردند. از طرفی، ایلام در مرزهای شرقی خود نیز با پارسیان روبه رو بود که براساس اسناد آشوری، مشکلاتی برای این دولت ایجاد کرده بودند؛ بنابراین ایلام و آشور که در این موقعیت در معرض تهدید دشمنی مشترک بودند با انعقاد این پیمان به متحد هم در مقابل آن بدل شدند؛ اما این پیمان در سال 664 پیش از میلاد با ﺣﻤﻠﮥ ایلام به بابل نقض شد. علت های این نقض را باید در پایبندنبودن کامل دو طرف به معاهده، چنددستگی و آشفتگی در طبقه حاکمه ایلام، اشتراک منافع اقتصادی با مناطق جنوبی میانرودان و رضایت نداشتن از ﺳﻠﻄﮥ آشور بر این مناطق دانست که این منافع را با تهدید مواجه کرده بود.