سعیده شریفی

سعیده شریفی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۳ مورد از کل ۳ مورد.
۱.

جایگاه و مفهوم «ماعت» در مصر باستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اجتماع و سیاست ماعت مصر باستان نظم کیهانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 817 تعداد دانلود : 799
«هرم بزرگ هستی» یا «نظم کیهانی»، بنیادی ترین طرح هستی شناسی است که از آغاز دوران ما قبل تاریخ تاکنون در بین بسیاری از جوامع و فرهنگ های گوناگون بوده و جامعه را نظام مند می کرده است. نمونه هایی از مفهوم «نظم کیهانی» در بین اقوام عبارت است از: در سنت هندی «ریته»، در باورهای زرتشتی «اَشه»، در مصر باستان «ماعت»، در دین بودایی «دهرمه»، در مسیحیت «لوگوس»، در یونان باستان «دایکو» یا «منوس»، در خاور دور «دائو» و در اسلام «وحدت». بر این اساس، جهان مرکب از زنجیره عظیمی تصور می شد که نظمی قائم محور و غایتمند بر تمام موجودات، از رأس تا پایین ترین موجود حاکم را برقرار می سازد؛ یعنی دیدگاهی متافیزیکی که به دنبال معنا و انسجام در جهان بود. این دیدگاه که در اصل مبتنی بر اسطوره بود، دو جنبه آسمانی و زمینی داشت که در شکل زمینی منجر به شکل گیری نظام های سیاسی و فلسفی گوناگون می شد. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی بر آن است تا به جنبه های گوناگون یکی از این مفاهیم آن، یعنی «ماعت» در تمدن مصر باستان بپردازد و مشخص سازد که ابعاد گوناگون «ماعت» گویای منطق توحیدی است که با پیوند خوردن با امور ماورائی و آسمانی معنا پیدا می کند.
۲.

بررسی مقایسه ای کارکردهای اشه و ماعت(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 153 تعداد دانلود : 461
یکی از اشتراکات غالب تمدن های کهن، اعتقاد به وجود نوعی نظم مقدس کیهانی بوده است. این اعتقاد و باور، مردمان را ناگزیر و ملزم می ساخت تا حیات خویش را اعم از مادی و معنوی با اصول و قوانین ثابت ازلی و ابدی نظام مقدس کیهانی همسو سازند. طبیعتاً سرپیچی از این نظام مقدس نیز ناروا و غیرمجاز بود. نمونه هایی از واژگان ناظر به مفهوم نظم کیهانی عبارت اند از: در سنت هندی رِته (ṛta) که بعدها به دهرمه (dharma) تبدیل شد، در باورهای زرتشتی اَشه، در مصر باستان ماعت (Maʽat)، در آیین بودایی دهرمه، در مسیحیت لوگوس، در یونان باستان دایکو یا منوس، در خاور دور تائو یا دائو و در اسلام وحدت. این یکپارچگی و نظم، عالم تکوین و تشریع را در بر می گیرد و به حیات انسانی در ابعاد فردی و اجتماعی در تنظیم روابط با خود، با دیگر موجودات و با آفریدگار هویّتی اصیل و ماندگار می بخشد. در این سنت ها ضمن تأکید بر اهمیّت نظم و راستی و درستی در انتظام امور هستی و تعاملات بشری، بر رابطه تنگاتنگ نظم و راستی با سعادت و نجات تصریح شده است. همچنین، درک وجود نظم کیهانی و اخلاقی در فهم عمیق تر نسبت به حقایق هستی نقشی بی بدیل و ارزنده دارد. از ویژگی های مشترک اسطوره های ایران باستان و مصر باستان، مفهوم نظم کیهانی است که در تجلیات گوناگون شخصیت های آنها نمودار شده است. تجلی این مفهوم نه تنها در جلوه بصری، از نظر اعمال و جایگاه وجه نمادین آنها نیز تأمل پذیر است. هرچند به ظاهر اشخاص و اعمال اساطیری این دو تمدن کاملاً با یکدیگر منطبق نیستند، با دقت در بین ایزدان می توان میان ایزد اشه در ایران و ماعت در مصر، که هر دو به معانی «راستی، عدالت» و «نظم اخلاقی» اشاره دارند، وجه مشترکی یافت.
۳.

پیمان صلح ایلام و آشور در 674 پیش از میلاد؛ زمینههای شکلگیری و سرانجام آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پیمان صلح ایلام آشور اقوام ایرانی جنوب میانرودان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 606 تعداد دانلود : 822
پیمان صلح سال 674 پیش از میلاد میان ایلام و آشور، در تاریخ روابط این دو دولت، پیمانی منحصربه فرد محسوب می شود؛ زیرا تنها پیمان دوستاﻧﮥ میان دو دولت است که با اطمینان از آن سخن می گویند. متن و مفاد این پیمان به جا نمانده است؛ اما اشاره های آمده در نامه ها، پیشگویی ها و سالنامه های آشوری، وجود آن را اثبات می کند. پیش از این، عوامل زمینه ساز این معاهده و نقض آن، موضوع پژوهش ها نبوده است و از طرفی، این معاهده چرخشی آشکار در سیاست های دو طرف را نشان می دهد؛ بنابراین در این پژوهش تلاش شده است این مسائل بررسی شود. از آنجایی که برای بررسی این معاهده اسناد ایلامی در اختیار نبود، تکیه اصلی بر نوشته های میانرودانی است. بر اساس این اسناد، در سده هفتم پیش از میلاد با ورود سکاها و کیمریان و قدرت گرفتن اقوام ایرانی که پیش از این وارد فلات شده بودند، فلات ایران شاهد تغییرات چشمگیری بود. اقوام ایرانی در ائتلاف هایی که با سکاها و کیمریان تازه وارد شکل دادند، مرزهای شمالی ایلام و مرزهای شرقی آشور را پی درپی تهدید می کردند. از طرفی، ایلام در مرزهای شرقی خود نیز با پارسیان روبه رو بود که براساس اسناد آشوری، مشکلاتی برای این دولت ایجاد کرده بودند؛ بنابراین ایلام و آشور که در این موقعیت در معرض تهدید دشمنی مشترک بودند با انعقاد این پیمان به متحد هم در مقابل آن بدل شدند؛ اما این پیمان در سال 664 پیش از میلاد با ﺣﻤﻠﮥ ایلام به بابل نقض شد. علت های این نقض را باید در پایبندنبودن کامل دو طرف به معاهده، چنددستگی و آشفتگی در طبقه حاکمه ایلام، اشتراک منافع اقتصادی با مناطق جنوبی میانرودان و رضایت نداشتن از ﺳﻠﻄﮥ آشور بر این مناطق دانست که این منافع را با تهدید مواجه کرده بود.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان