ساسان زند مقدم

ساسان زند مقدم

مدرک تحصیلی: پژوهشگر پسادکترای صندوق حمایت از پژوهشگران و فناوران کشور در دانشگاه اصفهان

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۸ مورد از کل ۸ مورد.
۲.

گذر از رمز به تعلیم خوانش انتقادی دو بیت رمزی در اولین داستان مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مثنوی معنوی رمز و ادبیات تعلیمی براعت استهلال مضمون حکایت نخستین مثنوی ساختار مثنوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۶۰ تعداد دانلود : ۵۳۸
سال هاست که وجود و چگونگی ساختار مثنوی معنوی محل بحث است. اگر مثنوی از نوع ادب تعلیمی باشد، ساختار آن همان طرح درسی مثنوی است. نیز بر اساس ماهیت رمزی متون عرفانی می بایست بازخوانی آن در گرو بازگشایی رمزهای زبان عرفانی مولوی از طریق تتبع آن ها در آثاری از باشد که تقدم زمانی بر مثنوی داشته اند؛ زیرا در تعلیم، معلم ناگزیر از رعایت عهدهای ذهنی و و روش های بیانی است که از ابتدا برگزیده است. در این پژوهش برای آزمودن صحت این فرضیه، دو بیت متوالی تمثیلیِ نخستین حکایت مثنوی ، داستان معروف «شاه و کنیزک»، و ارتباط آن ها با یکدیگر و با کل داستان، نمونه قرار گرفت. با تکیه بر ابیات و جملاتی از آثار منظوم و منثور مولوی که پیش از مثنوی تصنیف شده اند و نیز تکیه بر ابیات خود مثنوی ، خوانش دو بیت مورد بررسی قرار گرفت و با شروح دیگر مقابله شد و این نتایج حاصل شد: نخست اینکه دو بیت مورد پژوهش، موقوف المعانی و مصداق صنعت ادبی براعت استهلال و لذا مبین مضمون نخستین داستان مثنوی هستند. دیگر اینکه مضمون دو بیت شناختِ امر اولی از امر ثانوی است. دو دیگر اینکه چون هدف غایی سلوک مولوی بر اساس نی نامه، بازگشت به اصل است، مضمون داستان نخست آشکار می کند که راه بازگشت به اصل در سلوک روحانی مولوی مبتنی بر شناخت است. بر اساس این یافته ها می توان گفت که برای یافتن ساختار مثنوی به عنوان اثری از ادب تعلیمی صوفیانه، خوانش روشمند آثار متقدم مولوی مبتنی بر رمزگشایی و کشف زبان عرفانی او شرط اساسی است.
۴.

تصحیح تخمین سبک شناسانه از زمان نگارش جامع الستین با روشی متن شناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: تصحیح تخمین های سبک شناسانه بوسیله متن شناسی تاریخ نگارش جامع الستین اشعار درون متن جامع الستین تطور ضبط های اشعار متون وعظ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۹۷ تعداد دانلود : ۵۰۱
تحقیق پیش رو با کمک گرفتن از متن شناسی به ارائه روشی نو برای تصحیح تخمین های سبک شناسانه از زمان نگارش آثار ادبی با تاریخ نگارش مجهول می پردازد و نشان می دهد که متن شناسی امکاناتی به دست می دهد که می توان بوسیله آن ها عدم دقت روش های سبک شناسانه را تصحیح کرد. جامع الستین به عنوان نمونه بررسی شده با این روش، گواه کارآمدی آن است. تاریخ نگارش جامع الستین نوشته ابوبکر احمد بن محمد بن زید الطوسی، که به« تفسیر سوره یوسف» هم مشهور است، نا مشخص است. در این مورد تاکنون صرفا با معیارهای سبک شناسانه قضاوت شده است و از روی مختصات سبکی، این اثر را همزمان با کشف الاسرار یعنی حدود دهه دوم قرن ششم دانسته اند. نگارنده پس از برخورد با ابیاتی عربی در جامع الستین که سراینده آن حداقل هفتاد سال متاخر بر تاریخ در نظر گرفته شده از روی مختصات سبکی برای این کتاب بود، به دقت تخمین زمان قبلی مشکوک شد و از این رو کلیه اشعار موجود در جامع الستین را که از آن شاعران مختلفی از زبان پارسی و عربی است، برای تشخیص صاحبان این ابیات مورد بازبینی قرار داد و چون طوسی آورده بود که برای نوشتن کتاب خودش کتابهای مربوط به فن وعظ، علی الخصوص وعظ به وسیله داستان یوسف(ع) را مد نظر داشته است، بر متون وعظ و اخلاقیاتی مرتبط با داستان یوسف(ع) متمرکز شد و شواهدی بیشتر همسو با جریان تحقیق یافت و دانست که قیاس تطور ضبط های اشعار فارسی و عربی، می تواند روش تخمینی دقیق از زمان نگارش اثر باشد. خصوصا اشعارعربی که دارای بسامد کمی از تطور ضبط، ناشی از عدم آشنایی عام مخاطبان فارسی زبان با زبان دوم (عربی) است. شرح حال نویسنده جامع الستین، کوچی سریع را از خراسان به عراق و سپس آذربایجان، به نحوی که موجد حدسی قریب به یقین از گریز از سپاه مغول است، گزارش می کند؛ این حدس با تخمین های مربوط به زمان نگارش این اثر به روش مذکور، نیز شواهد به دست آمده از تاریخ سرایش بعضی اشعار موجود در جامع الستینکاملا مطابق است. نتیجه روش ابداعی این تحقیق، تصحیح تخمین در خصوص تاریخ نگارش جامع الستین از دهه دوم قرن ششم به دهه دوم قرن هفتم است.
۶.

گَرود (گرودا) (نماد انتقال و تبدیل اساطیر هند در سام نامه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اساطیر هند سام نامه گرود تمثال های خدایان هند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۹۵ تعداد دانلود : ۸۱۹
تأمّل در متن سام نامه و نشانه هایی که در دو داستان فرعی آن دیده می شود، انتقال و تبدیل بخشی از اساطیر هند را به این متن حماسی آشکار می کند. اساطیر هندی موجود در سام نامه، در متونی از متون هندی دیده می شوند که اولین ترجمه های در دسترس آن ها به عربی و فارسی، کتاب ماللهند ابوریحان بیرونی است و سپس در سطح وسیع تر آثاری که از طریق نهضت ترجمه در دوره حکومت تیموریان هند و اوائل دوره صفویه به فارسی برگردانده شده اند؛ لذا احتمال قریب به یقین آن است که از طریق این ترجمه ها وارد متون حماسی فارسی شده باشند. این تحقیق نشان می دهد: اولا، نحوه یاد کرد و نظم این اسطوره ها در سام نامه، با نوشته ابوریحان متفاوت است. ثانیاً، سراینده از متن آنها کم اطّلاع بوده است و از این ، بر می آید که جامعه مخاطب نیز از این اسطوره ها اطّلاعی نداشته و خالی الذهن بوده است. هم چنین با توجه به زمان انتقال این مضامین از هند به ایران می توان گفت که تاریخ سرایش این منظومه، اگر سروده یک نفر باشد، زودتر از زمان حکومت جلال الدین اکبر در هند نمی تواند باشد و اگر سروده چند نفر باشد، حداقل آن بخشهایی که نام و اَشکال این اسطوره ها در آن ها حضور دارد، مربوط به دوره یاد شده است.
۷.

همچو شیری در میان نقش گاو ( تئوفانی ها در آثار مولوی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شیر گاو مولانا جلال الدین بلخی سمبل تئوفانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۳۷ تعداد دانلود : ۹۵۵
درآثار مولانا جلال الدین بلخی، تمثیل ها و تشبیه تمثیل های بسیاری به کار رفته است تا مفاهیم و آموزه های مورد نظر خالق آن را برای مخاطب بازگو کند. در برخی موارد، مطابقت زائدالوصف ممثل ها بررسی شدنی است؛ چراکه در همه آن ها شیری در وضعیتی قرار گرفته که به غلط گاو پنداشته یا دیده می شود. این ممثل، سمبل است؛ ترکیبی پنهان و پیدا از موجودی که اجزای سازنده آن، یعنی شیر و گاو، هریک نمادی مجزا هستند. آنچه در این میان دیدنی است، استادی شگفت آور مولانا جلال الدین در خلق هنریِ نمادی جدید با این سمبل هاست. دین، حدیث و سنت بر یکسان بودن حقیقت وجوه مختلف رسالت، یعنی کلمهالله، رسول الله، کلام الله و اولیاءالله، آن ها که به اصطلاح می توان «تئوفانی1» خواندشان، صحه گذارده اند. به همین دلیل، مولانا جلال الدین برای خلق نمادی که بتواند تئوفانی را سمبلیزه کند، از ترکیب نماد الوهیت (شیر) با نماد دنیاوی بودن (گاو) بهره می برد. او برای تمثیل کردن این ها نماد «شیر در میان نقش گاو» را به منزله ممثل برمی گزیند. این نماد در دیوان شمس هم دیده می شود؛ اما بیشترین کاربرد آن در مثنوی است. جالب توجه اینکه نحوه تکرار این نماد، ساختار معنایی کشف شده در مثنوی را تصدیق می کند و این ساختار نیز نحوه به کارگیری این نماد را در مثنوی توضیح می دهد. از این رو، اهمیت، جایگاه و تشخص آن در ذهن و زبان مولانا جلال الدین آشکار می شود.
۸.

پر ریختن رمزی جهان شمول از مثال اعلایی واحد در فرهنگ عرفانی ملل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ادبیات عرفانی رمز پر ریختن مثال اعلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۲۰ تعداد دانلود : ۹۶۴
رمزهای مشترک در ادبیات عرفانی اقوام مختلف جهان از موضوع هایی است که میتوان در ادبیات عرفانی به آن پرداخت. دلیل این اشتراک چیزی جز وجود یک مثال اعلای واحد نمی تواند باشد، که هرجا رخ نموده، حتی در سنت های مختلف، چهره ای یکسان نشان داده است. یکی از این رمزها «پر ریختن» است که معانی گوناگون دارد، و دو معنی آن در ادبیات عرفانی بارزتر است؛ یکی، ترک قدرت و ساز و برگ دنیایی است، که شرطی است برای پذیرا شدن ارتباط با عالم الهی؛ دیگر، از دست دادن قدرت روحانی است و به دنبال آن، هبوط. علت تحقق دومین معنا را یکی کاهلی در امور معنوی، و دیگر، پرداختن به شهوات می توان دانست. در این زمینه میتوان مصادیقی همسان در ادبیات عرفانی و حِکمی هندی، یونانی، عربی و فارسی یافت و آن را به منزلة رمزی مشترک در ادبیات، دین و ورای دین، یعنی حقیقت واحدی که همة ادیان از آن سرچشمه میگیرند، معرفی کرد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان