فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۱٬۳۹۲ مورد.
دین اشکانیان
حوزه های تخصصی:
نقش سرزمین های شرقی ایلام: اَرجان و ایذه، در انتقال فرهنگ ایلام نو به پارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سرزمین ایلام در جنوب غربی ایران که علاوه بر خوزستان شامل زاگرس جنوبی، بوشهر، قسمتی از فارس و همچنین کرمان میشده استکانون یکی از کهنترین تمدنهای ایران باستان محسوب میشد.همجواری قلمروی دولت ایلام نو با پادشاهی آشوریان ، موجب نزاع و درگیری مداوم ایلام با آشور در این دوره شد. سرانجام به دلیل تداوم سیاست خصمانه میان این دو دولت و نیز ادامه حملات آشوریان علیه سرزمین ایلام، دولت مرکزی آن در قرن هفتم پ.م سقوط کرد. هر چند در طی این تهاجمات بخش های مهمی از سرزمین های غربی کشور و از جمله شوش ویران شد، اما به نظر می رسد سرزمینهای شرقی ایلام مانند ناحیه اَرجان و ایذه کماکان توانستند تا حدودی به حیات فرهنگی و اقتصادی خود ادامه دهند و نقش مهمی در انتقال فرهنگ ایلام نو به دربار هخامنشی بازی کنند. در این پژوهش سعی شده است با تکیه به شیوه پژوهشهای تاریخی و استفاده از منابع میانرودانی، ایلامی و هخامنشی به این پرسش پاسخ دهد که چه مکانهایی کانون انتقال فرهنگ ایلام نو به پارس در پیش از تشکیل شاهنشاهی هخامنشی بوده است وتوانستند نقش مهمی در انتقال فرهنگ و سنن ایلامی نو به دوره هخامنشیان ایفا کنند.
پژوهشی درباره شهرب ها «شهربانان»
حوزه های تخصصی:
خاتون بخارا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی شخصیت و زندگی خاتون بخارا، اولین و آخرین زنی که بر منصب بخاراخداتی نشست و هم زمان درگیر رقبای داخلی و حملات پی در پی فاتحان عرب بود، اطلاعاتی ارزشمند درباره حیات سیاسی و اجتماعی بخارا به دست می دهد. داستان روابط عاطفی خاتون با سعید بن عثمان، فرمانده عرب که در شعری برجای مانده، به رغم ابهاماتش دارای ارزش ادبی و تاریخی فراوان است. در این نوشتار ضمن گزارش تلاش های محققان معاصر در خوانش این شعر، سعی شده با لحاظ پاره ای ازحوادث تاریخی و برخی ملاحظات زبانی، خوانش دیگری از این شعر ارایه شود.
تمدن و فرهنگ مصر باستان در چشم انداز تاریخ
حوزه های تخصصی:
نقد و بررسی کتاب: تاریخ تمدن ، تحلیلی از تاریخ جهان ( ازآغاز تا عصر حاضر)؛ مؤلف : آرنولد توین بی
حوزه های تخصصی:
اشاره ای به روابط فرهنگی ایران و یونان در عصر اشکانی
حوزه های تخصصی:
اسکندر مقدونی و جانشینان او با اینکه در توسعه و گسترش فرهنگ و هنر جهان یونانی یا دنیای هلنیسم در مشرق زمین نقش مهمی ایفاء کرده اند با اینحال به آزادی و استقلال دولت شهرهای آن سرزمین که مهد دمکراسی جهان‘ شناخته شده است ‘ زیان های جبران ناپذیری وارد ساختند بطوریکه این سرزمین ده ها قرن از نعمت استقلال و آزادی محروم بود. رومیها‘بیزانسیها و سرانجام ترکان عثمانی بر آن خطه فرمان راندند‘البته حکومت بیزانسیها بعدها رنگ و بوی یونانی یافت و مقهور تمدن یونانی گشت . مردم یونان در اوایل قرن نوزدهم پس از سالها فداکاری و از خودگذشتگی و همچنین کمکهای بیدریغ اروپاییان که خود را مدیون فرهنگ یونانیها و رومیها میدانند توانستند آزادی و استقلال خود را مجددأ تحصیل نمایند.یکی از شیفتگان فرهنگ شکوفای یونان باستان شاعر انگلستان لرد بایرون بود که در مبارزات آزادی بخش یونانیها جان باخت.
نقش برجسته صخره ای اشکفت گل گل: یادگاری از هنر حجاری آشور جدید(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
نقش و تأثیرگذاری گروه های تبعیدی و جابه جا شده در عصر ساسانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جابه جایی و پراکندگی گروه های انسانی در طول تاریخ در راستای اهداف و مطالع سیاسی- نظامی صورت گرفته است که به اصطلاح امروزی دیاسپورا نامیده می شود.در دوران ساسانی افراد و گروه های انسانی زیادی جابه جا و تبعید شدند.این مهاجران اجباری قربانی سیاست های مصلحت گرایانه دولت ساسانی بودند، ولی آنچه زمینه ساز این بحران اجتماعی گشت، رقابت های توسعه طلبانه و گرایش به قدرت نمایی دو امپراتوری ساسانی و بیزانس در منطقه بود.ساسانیان سیاست دیاسپورا و تبعید را در داخل و خارج ادامه دادند.زمینه این تبعیدها در اثر فشارهای سیاسی و سرکوب خشونت بار ایجاد شد.هدف ساسانیان از تداوم این روند، تضعیف قوای نظامی ملت ها و محروم کردن رقبا از حمایت پایه های قومی- و تا حدودی شاید استفاده از توانمندی و مهارت تبعیدیان در امور عمرانی و اقتصادی- بود که کاملاً هوشمندانه و آگاهانه صورت می گرفت.ولی بُعد دیگر این پدیده افزایش فعالیت مسیحیان و گسترش این آیین در قلمرو ساسانیان و به دنبال آن، نارضایتی روحانیان زرتشتی بود؛ به همین دلیل این پژوهش بر آن است که به بررسی این بحران اجتماعی و نقش شاهان ساسانی در راستای تداوم این سیاست و نتایج و پیامدهای آن بپردازد.
آب تخت جمشید در زمان هخامنشیان از کجا تأمین می شده است
حوزه های تخصصی:
پژوهشی بر آلات موسیقی دوره اشکانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران باستان اشکانی فرهنگی
- حوزههای تخصصی هنر و معماری تاریخ هنر تاریخ هنر ایران پیش از اسلام هنرسلوکیان و اشکانی
- حوزههای تخصصی هنر و معماری هنرهای زیبا هنرهای نمایشی موسیقی و آواز ایران و اسلام تاریخچه ایران باستان
- حوزههای تخصصی هنر و معماری هنرهای زیبا هنرهای نمایشی موسیقی و آواز جهان سازها
بررسی جایگاه زن در عهد باستان
حوزه های تخصصی:
روابط شاهنشاهی هخامنشی با یونان
حوزه های تخصصی:
سکه های اشکانیان(پارتیان) از پادشاهی ارشک اول تا مهرداد دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
القاب و عناوین پادشاهان اشکانی بر روی سکه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین و در دسترس ترین منابع برای شناخت و مطالعه ابعاد گوناگون سیاسی، اجتماعی و هنری دوران اشکانی، سکه های باقی مانده از آن دوره است. کتیبه ها و عنوان های درج شده بر سکه های اشکانی، که غالباً به زبان یونانی نوشته شده اند، دارای اهداف و کاربردهای گوناگونی بودند که از آن جمله می توان به کاربرد سیاسی، خانوادگی و قومی، و همچنین ابعاد مذهبی آن ها اشاره کرد. دلیل چنین استفاده ای را می توان از ماهیت سکه ها دریافت که در دنیای آن روز، غیر از کاربرد اقتصادی و تجاری، ابزاری کارآمدی جهت رساندن پیام شاهان اشکانی به جوامعِ مختلفِ تحتِ نفوذشان محسوب می شد. در نیمه دوم پادشاهی اشکانی، رفته رفته عنوان هایی به زبان پهلوی بر سکه ها ظاهر می شوند و در دهه های پایانی این پادشاهی، عنوان های یونانی کاربردِ تبلیغاتی خود را از دست داده و به صورت عنصری کم اهمیت و در بسیاری موارد ناخوانا، در سکه های این دوران باقی می مانند. این پژوهش با استفاده از منابع کتابخانه ای در کنار بررسی های موزه ای و تحلیل داده های به دست آمده، به روند شکل گیری، ماهیت و دلایل افول جایگاه کتیبه ها در سکه های اشکانی می پردازد.
جایگاه تاریخ تئوفیلاکت سیموکاتا در منابع عهد ساسانی
حوزه های تخصصی:
از جمله منابع تاریخی برای درک تحولات دوره ی ساسانی، آثار به جا مانده از مورخان بیزانس است که به لحاظ وجود اطلاعات مهمی که مشابه آن را در دیگر منابع نمی توان یافت، حائز اهمیت است.یکی از مهم ترین این منابع، تاریخ تئوفیلاکت سیموکاتا است که تاکنون درباره ی آن در مطالعات تاریخ دوره ی ساسانی، پژوهشی مستقل به عمل نیامده و تا حدودی ناشناخته باقی مانده است.موضوع این اثر، مناسبات ایران و بیزانس در اواخر قرن ششم و اوایل قرن هفتم میلادی است.تئوفیلاکت سیموکاتا در تاریخ خود، درباره ی مناسبات ایران و روم، تشکیلات داخلی شاهنشاهی ساسانی، تحولات اواخر دوره ی ساسانی، به ویژه، دوره ی پادشاهی هرمزد چهارم، طغیان بهرام چوبین و خسرو دوم، اطلاعات مهمی را ارائه کرده است. سیموکاتا، آخرین مورخ بزرگ بیزانس، با آنکه در نگارش تاریخ خود روشی گزینشی و متعصبانه داشته است، اما گزارش های نسبتاً صحیحی را نگاشته است.این مقاله اهمیت و جایگاه تاریخ تئوفیلاکت را در مطالعات دوره ی ساسانی مورد بررسی قرار داده است.
ناحیه تاریخی پذشخوارگر (پتشخوارگر)
منبع:
گوهر آبان ۱۳۵۵ شماره ۴۴
حوزه های تخصصی:
ستیز و سازش أهل البُیُوتات و بزرگان با پادشاه در دورة ساسانیان (از خیزش ساسانیان تا پادشاهی قباد یکم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دورة ساسانیان چندین خاندان کوچک و بزرگ در گسترة ایران پراکنده بودند که ازآن همه، هفت خاندان کارن، سورن، اسپاهبذ، مهران، اسپندیاذ، زیک و خود دودة ساسانی نژاده تر و نیرومندتر از دیگران بودند. هموندان خاندان های هفتگانه نژاده ترین ایرانیان شناخته می شدند و رؤساء این خاندان ها در دستگاه پادشاهی ساسانیان بسیار نیرومند بودند. پیوند این خاندان ها با پادشاه ساسانی آمیزه ای از ستیزها و سازش ها بود. در دورة نیرومندی دستگاه پادشاهی، بزرگان ایرانی و رؤساء خاندان های بزرگ، فرمانبردار پادشاه بودند و اگر پادشاه ناتوان بود، بزرگان و رؤساء خاندان های بزرگ فرمانروایان راستینِ ایران بودند. باوجوداین، در درازای تاریخ ساسانیان، ایرانیان باور داشتند که پادشاه ایران تنها باید هموَندی از تخمة ساسانیان باشد؛ ازاین رو، دیگر خاندان های ایرانی با همه نیرومندی خود و ناتوانی گاه به گاه دستگاه پادشاهی ساسانیان و جنگ ها و آشفتگی های خانگی، دست کم تا چند دهة پایانی تاریخ ساسانیان، این انگاره را نادیده نگرفتند و خواستار ستاندن پادشاهی از چنگ ساسانیان نشدند. پرسش اصلی ما این است که از خیزش ساسانیان تا آغاز فرمانروایی قبادیکم (488تا531م)، أهل البُیُوتات یا خاندان های هفتگانة ایرانی و بزرگان چگونه پیوندی با پادشاه داشته اند؟ این جستار نشان خواهد داد که پیوند بزرگان و خاندان های ایرانی با پادشاه آمیزه ای از ستیزها و سازش ها بوده است. در دورة پادشاهان نیرومند و جنگاور، خاندان های بزرگ ایرانی فرمانبردار پادشاه می شدند و اگر پادشاه ناتوان بود، بزرگان و رؤساء خاندان های بزرگ فرمانروایان راستینِ ایران بودند.