فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۱٬۹۸۸ مورد.
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۷
32 - 57
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی تأثیر رهبری مشترک بر رفتارهای نوآوری پیش دستانه با توجه به نقش تعدیل کننده ادراک از پیچیدگی شغلی و نقش میانجی خودکارآمدی خلاق است. پژوهش از حیث هدف کاربردی و از نوع توصیفی است. جامعه آماری همه اعضای هیئت علمی دانشگاه های آزاد اسلامی استان آذربایجان غربی به تعداد 847 نفر در سال 1401 بوده به شیوه نمونه گیری خوشه ای و مبتنی بر فرمول کوکران تعداد 186 نفر انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه رهبری مشترک Hoch و Kozlowski (2014)، پرسشنامه خودکارآمدی خلاق Tierney و Farmer (1991)، پرسشنامه ادراک از پیچیدگی شغلی Dean و Snell(1991) و پرسشنامه رفتار نوآوری پیش دستانه Zhao و همکاران (2014) و برای تجزیه وتحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها از مدل سازی معادلات ساختاری مبتنی بر رویکرد حداقل مربعات جزئی (SEM-PLS) استفاده شد. یافته های تحقیق نشان می دهد که رهبری مشترک و خودکارآمدی خلاق بر رفتارهای نوآوری پیش دستانه تأثیر مثبت و معناداری دارند. خودکارآمدی خلاق در تأثیرگذاری رهبری مشترک بر رفتارهای نوآوری پیش دستانه نقش میانجی دارد. ادراک از پیچیدگی شغلی در رابطه بین رهبری مشترک و رفتارهای نوآوری پیش دستانه نقش تعدیل گر دارد؛ اما اثر تعدیل گری ادراک از پیچیدگی شغلی در رابطه بین خودکارآمدی خلاق و رفتارهای نوآوری پیش دستانه به لحاظ آماری معنادار نیست. درنتیجه رهبری مشترک نه تنها موجب خودکارآمدی خلاق اعضای هیئت علمی شده، بلکه آن ها را به سمت رفتارهای نوآوری پیش دستانه نیز سوق می دهد. دراین بین طراحی مشاغل پیچیده و پر چالش، موجب انگیزه بیشتر اعضای هیئت علمی شده و اثرگذاری رهبر مشترک بر رفتارهای نوآورانه را تقویت می کند.
فراکشی ابعاد، ترسیم مدل و ابر واژگان مدرسه پژوهنده، با تکنیک پژوهش کیفی داده بنیاد بر اساس دیدگاه متخصصان علم تربیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش فراکشی ابعاد، ترسیم مدل و ابر واژگان مدرسه پژوهنده بود. پژوهش جزو پژوهش های کیفی بود که با استفاده از روش داده بنیاد با رویکرد سازاگرا به سرانجام رسید. مشارکت کنندگان در پژوهش متخصصان، صاحبنظران و پژوهشگران رشته علوم تربیتی بودند. با استفاده از دو تکنیک نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی تا رسیدن به مرز اشباع نظری، مصاحبه نیمه ساختاریافته به عمل آمد. با بهره گیری از شیوه نظریه برخاسته از داده ها، با نرم افزار MAXQDA تحلیل انجام و سه مؤلفه نیروی انسانی، جو عمومی مدرسه، و قوانین مقررات به عنوان مضامین اصلی سازه مدارس پژوهنده استخراج گردید. مجموعاً 36 شاخص اصلی، فرعی، و فرعی تر شامل مدیریت پژوهش محور (سیستم تشویقی هدفمند، گفتمان پژوهش محور، تجهیزات پژوهشی، تصمیم سازی علمی، معاونت پژوهشی)، شاخص های پژوهشی، ارزشیابی پژوهش محور، کار گروهی، تفکر انتقادی، کیفیت محوری، رعایت اصول علمی (مسأله محوری، عدم قطعیت، ابهام سازی، تجربه گرایی، اندیشه ورزی، فرایند محوری، تولید علم)، دانش آموز (تأمین نیاز، ارضای کنجکاوی، خلاقیت دانش آموز، اندیشه ورزی دانش آموز، دقت نظر دانش آموز)، معلم (معلم پژوهنده، خلاقیت معلم، اندیشه ورزی معلم، دقت نظر معلم، محتوای کاربردی، روش تدریس تخصصی، طرد حافظه محوری)، اولیاء (اندیشه ورزی والدین، دقت نظر والدین) سازه مدارس پژوهنده را تشکیل دادند. همچنین 3 شاخص تجهیزات پژوهشی، گفتمان پژوهش محور، و معلم پژوهنده از فراوانی تکرار بیشتر و وزن بالاتر برخوردار بوده و در ابرواژگان مدرسه پژوهنده رتبه بالاتری داشتند.
طراحی مدل صلاحیت های حرفه ای معلمان هنر مطالعه موردی: (مدارس راهنمایی و متوسطه استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، طراحی مدل صلاحیت های حرفه ای معلمان هنر استان فارس بود. روش پژوهش به لحاظ هدف، توسعه ای و کاربردی و به لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات، از نوع آمیخته بود. جامعه آماری بخش کیفی تحقیق را اساتید، نخبگان، معلمان هنر و صاحب نظران تشکیل دادند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس اصل اشباع 20 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. جامعه آماری بخش کمی شامل تمامی معلمان هنر راهنمایی و متوسطه استان فارس بود، برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شد. و تعداد 316 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند که گزینش این افراد با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده صورت گرفت. جهت گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختارمند و پرسشنامه محقق ساخته (بر اساس تحلیل داده های کیفی) استفاده شد. بر اساس نتایج تحلیل داده های کیفی صلاحیت های حرفه ای معلمان هنر، در 15 مولفه، مورد شناسایی قرار گرفت و این مؤلفه ها از طریق روایی سازه (تحلیل عاملی مرتبه ی دوم) مورد تایید قرار گرفتند. یافته های بخش کمی نیز نشان داد صلاحیت های حرفه ای معلمان هنر در سطح مطلوبی قرار داشت و بالاتر از میانگین فرضی پژوهش بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار LISREL 8.80 و SPSS 23 استفاده شد.
توسعه فرهنگی و شاخص های کلان آموزشی آن در نظام فکری قرآن کریم با رویکرد دلالت پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شاخص ها داده هایی برای تجزیه، تحلیل و سنجش دقیق خطّ مشی و سیاست های حکومت ها در توسعه ی فرهنگی و آموزشی است. این داده ها در هر جامعه ای باید مطابق با هویت تاریخی و دینی درون آن جامعه تدوین گردد. از همین رو در جوامع توحیدی(:اسلامی) قرآن به عنوان یک منبع لایزال، جامع ترین و غنی ترین نظام فکری برای استخراج دلالت های آموزشی و تعیین شاخص های توسعه فرهنگی است. این پژوهش با بررسی نظام فکری و مفهومیِ آیات قرآن، مبتنی بر روش دلالت پژوهی برایشی، دال هایی را کشف نموده که در تدوین شاخص ها، سنجش و بازخوانی خطّ مشهای کلان توسعه راه گشاست. از منظر قرآن انسان خلیفه الله، موجودی کرامت یافته و در بهترین صورت و قالب آفریده شده است و دارای دوساحت مادی و معنوی است. توسعه فرهنگی و آموزشی موجب آرامشی است که هم سویه دنیایی و هم رویکرد آنجهانی و آخرتی دارد. قرآن کریم شاخص های کلان آموزشی در تحقق توسعه ی فرهنگی مطلوب را با دال هایی چون، رشد و ارتقاء فردی و اجتماعی بر محور تقوی، عقلانیت و خرد ورزی، توجه به سنن الهی در نظام هستی، عدالت و برخورداری آحاد جامعه از آموزش، شایسته سالاری در مدیریت آموزشی و نظم ترسیم می نماید.
شناسایی مولفه های برنامه درسی مکعبی با ترکیب روش فراترکیب و دلفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی مولفه های برنامه درسی مکعبی با ترکیب روش فراترکیب و دلفی انجام پذیرفته است.روش شناسی پژوهش: این پژوهش از نظر هدف،کاربردی توسعه ای و از نظر نوع داده ها، کیفی بود. جمع آوری اطلاعات و داده ها از طریق پیاده نمودن متن مصاحبه ها،به دست آمده از طریق روش فراترکیب و دلفی تحلیل شد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل صاحب نظران حوزه فرهنگ و برنامه درسی بود که برای طراحی و تدوین برنامه درسی مکعبی از آن ها استفاده شد.روش نمونه گیری در این جامعه به صورت نمونه گیری هدفمند گلوله برفی بود. از جامعه آماری، تعداد15نفر از صاحب نظران به صورت نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. روش گردآوری داده ها از طریق مطالعات کتابخانه ای (کتب و مقالات انگلیسی و فارسی ،پایان نامه ها، سایت های اینترنتی و هم چنین پرسشنامه محقق ساخته) انجام پذیرفت. روایی محتوا با استفاده از نظرات متخصصان و برای تعیین پایایی ابزار اندازه گیری پژوهش حاضر از ضریب آلفای کرانباخ استفاده شد که تایید قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها در پژوهش حاضر از روش فراترکیب استفاده شد همچنین از تکنیک دلفی برای دستیابی به اجماع در تصمیم گیری های گروهی استفاده شد.یافته ها: نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان داد که برنامه درسی مکعبی شامل مولفه هایی همچون میزان توجه و تاکید برنامه درسی مدل مکعبی به نیازها و اهداف آموزشی،،نحوه دسترسی به منابع یادگیری (محتوا، مواد درسی، موضوعات و مضامین)، تعیین و سازماندهی فرصت های یادگیری، شیوه های یادگیری-یاددهی و روش های آموزشی(اشکال یادگیری)، عوامل مربوط به شایستگی های انسانی (فرا درسی) و در نهایت ارزشیابی در بررسی تحقق اهداف است.بحث و نتیجه گیری: توجه به برنامه درسی مکعبی، برنامه ریزی در جهت نیازهای محتوایی، اهداف آموزشی را تسهیل و موضوعات درسی را بر اساس نیاز دانش آموزان سازماندهی می کند .
دلالت های آموزشی دادگاه های بین المللی برای اهداف و رویکرد دیوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دادگاه های کیفری بین المللی موردی، هم از حیث هنجاری و هم از نظر رویه، توجه ویژه ای به اهداف مجازات داشته اند. اساسنامه و قواعد دادرسی و ادله دیوان کیفری بین المللی اشاره ای به اهداف مجازات ننموده اند. اهداف مشترک هر دو دادگاه، این قابلیت را برای دیوان فراهم می سازد تا از آموزه های دادگاه های کیفری بین المللی موردی در رابطه با اهداف مجازات استفاده کند. هدف تحقیق حاضر، بررسی میزان تاثیر پذیری دیوان از اهداف مجازات در پرتو آموزه ها و یافته های دادگاه های کیفری بین المللی به شیوه ای توصیفی و تحلیلی است.
مدلسازی تاثیر معنویت در محیط کار بر عملکرد شغلی معلمان با میانجی گری تعهد سازمانی (مورد مطالعه: معلمان متوسطه اول ناحیه 4 کرج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: عملکرد معلم مهم ترین چیزی است که شایستگی آموزش و پرورش در مدارس را تعیین می کند. عملکرد خوب معلم کیفیت خوبی تولید می کند و می تواند به کیفیت مدارس در رسیدن به اهداف تعیین شده کمک کند. این پژوهش با هدف بررسی تاثیر معنویت در محیط کار بر عملکرد شغلی معلمان با میانجی گری تعهد سازمانی برای ارائه مدل معادله ساختاری در بین معلمان متوسطه اول ناحیه 4 شهر کرج انجام شد.مواد و روش ها: جامعه آماری پژوهش، کلیه معلمان متوسطه اول ناحیه 4 کرج که بالغ بر 485 نفر بودند که از این میان 215 نفر به عنوان نمونه و به شیوه تصادفی از طریق جدول نمونه گیری کرجسی و مورگان انتخاب شدند. جهت گرد آوری داده ها از پرسشنامه استفاده شد. سنجش پایایی پرسشنامه ها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب برای پرسشنامه های معنویت در کار، تعهد سازمانی، و عملکرد شغلی، (a=/92)،(a=/91)،(a=/92) محاسبه شد. روایی پرسشنامه ها با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی بررسی و تأیید گردید. برای تجزیه و تحلیل فرضیه ها و بررسی روابط بین متغیرها از ضریب همبستگی پیرسون و روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شده است.بحث و نتیجه گیری: نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین معنویت در محیط کار با تعهد (p<0.01 , 0/59) رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. از تحلیل همبستگی میان متغیرها می توان نتیجه گیری کرد که هرگونه افزایش معنویت محیط کار همراه با افزایش در نمره تعهد سازمانی می باشد. بر اساس معنی دار بودن ضریب مسیر، بین معنویت در محیط کار و تعهد سازمانی رابطه مثبت وجود دارد. هم چنین بین معنویت در محیط کار با عملکرد شغلی (p<0.01 , 0/51) رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد. در عین حال تعهد نقش میانجی (p<0.01 – 0/19) را در رابطه بین معنویت در محیط کار و عملکرد شغلی ایفا می کنند. بنابراین تعهد سازمانی به طور قابل توجهی اثر معنویت در محیط کار بر عملکرد شغلی کارکنان را تعدیل می کند.
مطالعه اکتشافی موانع اجرای برنامه معلم پژوهنده: یک پژوهش آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۷
6 - 31
حوزه های تخصصی:
معلمان حرفه ای برای بهبود فعالیتهای آموزشی خود نیازمند پژوهش هستند. برنامه معلم پژوهنده که در حال حاضر در نظام آموزش و پرورش کشور اجرا می شود، تلاشی برای توسعه پژوهش و اقدام پژوهی در تعلیم و تربیت است. هدف این پژوهش آگاهی از موانع و مشکلات اجرای برنامه معلم پژوهنده از نظر معلمان و مدیران پژوهنده در شهر ایلام بود. روش پژوهش، آمیخته از نوع اکتشافی بود. داده ها در بخش کیفی، از طریق مصاحبه و در بخش کمی از طریق پرسشنامه محقق ساخته «موانع و مشکلات اجرای برنامه معلم پژوهنده» گردآوری شد. ضریب پایایی پرسشنامه ها از طریق آلفای کرونباخ محاسبه شد(87/0=α) و روایی پرسشنامه نیز توسط 10 نفر از متخصصان علوم تربیتی مورد تایید قرار گرفت. برای تحلیل داده ها در بخش کیفی از روش های کدگذاری باز و انتخابی؛ و در بخش کمی از روش های توصیفی و استنباطی(آزمون تی تک گروهی) استفاده شد. مشارکت کنندگان این پژوهش در بخش کیفی شامل 13 نفر از معلمان پژوهنده و2 نفر از کارشناسان تحقیقات در اداره آموزش و پرورش؛ و در بخش کمی 109 نفر از معلمان پژوهنده و 100 نفر از مدیران مشارکت کننده در برنامه معلم پژوهنده در شهر ایلام بودند. به علت محدود بودن جامعه آماری تمامی معلمان پژوهنده و مدیرانی که در طرح مشارکت داشتند به روش سرشماری انتخاب شدند. بر اساس نتایج کمی و کیفی، برنامه معلم پژوهنده در ابعاد مربوط به آموزش های ضمن خدمت و کلاس های توجیهی، منابع و امکانات، برنامه ریزی، انگیزش، نگرش، دانش و مهارت های پژوهشی، اطلاع رسانی، ارزشیابی، خانواده و دانش آموز وضعیت نامطلوبی داشت.
نقش ادراک از رهبری اخلاقی مدیران در انگیزش و رضایت شغلی معلمان مدارس متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۷
58 - 78
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین رابطه بین ادراک از سبک رهبری اخلاقی مدیران با انگیزش و رضایت شغلی معلمان دوره متوسطه شهر نهاوند صورت گرفت. روش تحقیق توصیفی و از نوع همبستگی بود و جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دبیران زن ومرد دوره متوسطه اول و دوم شهرستان نهاوند به تعداد 366 می شد که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای تعداد 188 نفر انتخاب و در مطالعه شرکت داده شدند. ابزارهای گردآوری داده ها شامل: مقیاس های سبک رهبری اخلاقی کالشووِن و همکاران (2011)، انگیزش شغلی خودتعیین گری بلیس (1994) و رضایت شغلی مینه سوتا (وِیس و همکاران، 1967) می شدند. نتایج نشان داد که بین همه ابعاد رهبری اخلاقی با انگیزش و رضایت شغلی معلمان رابطه مثبت و معنادار وجود دارد (p>0.05). همچنین معلوم شد که از بین مؤلفه های رهبری اخلاقی، ابعاد: «تسهیم قدرت»، «انصاف» و «راست گفتاری» به ترتیب بیشترین نقش را در پیش بینی انگیزش شغلی دارند و ابعاد: «جهت گیری مردمی»، «انصاف» و «شفاف سازی تقش» نیز به ترتیب بیشترین نقش را در پیش بینی رضایت مندی شغلی معلمان دارند. با توجه به یافته های پژوهش پیشنهاد می شود اصول، روش ها و قواعد رهبری اخلاقی و فواید آن به مدیران و رهبران آموزشی آموزشگاه های دولتی و غیرانتفاعی آموزش داده شود و برای رعایت چنین روش هایی از سوی مدیران و رهبران آموزشی، شیوه های تشویقی درنظر گرفته شود.
طراحی مدلی جهت تحلیل عملکرد اعضای هیأت علمی مبتنی بر ورودی های فرآیند جذب و تبدیل وضعیت با رویکرد داده کاوی فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۷
80 - 113
حوزه های تخصصی:
مدیریت فرآیند جذب و تبدیل وضعیت اعضای هیأت علمی دانشگاههاو موسسات آموزش عالی از مقولات مهمی است که اتخاذ هر نوع راهبردی را به ناچار خطیر جلوه می سازد. این مقاله تأکید بر این نکته دارد که جذب اساتید متخصص و متعهدبر عملکرد دانشگاه تأثیر بسزایی دارد. هدف تحقیق تحلیل عملکرد اعضای هیأت علمی مبتنی بر ورودی های فرآیند جذب و تبدیل وضعیت با رویکرد داده کاوی فازی می باشد.از جمله روش های تحلیل عملکرد، جمع آوری داده ها و تحلیل آن با داده کاوی است. روش پژوهش به کارگیری داده کاوی فازی عصبی برای تحلیل عملکرد اعضای هیأت علمی بوده است. این پژوهش به طراحی سیستمی فازی عصبی برای تحلیل شخصیتی و عملکرداعضای هیأت علمی جذب و تبدیل وضعیت شده پرداخته است. برای این منظور 16داده شخصیتی و 2 داده عملکردی 1000 عضو هیأت علمی جذب و تبدیل وضعیت شده ابتدا جمع آوری و پاکسازی ،کوچک سازی و در نهایت طراحی مدل شبکه عصبی فازی با روشهای یادگیری ماشین، الگوریتم ژنتیک و الگوریتم Ril انجام شد. ابزار پیاده سازی نرم افزار متلب می باشد. یافته تحقیق طراحی مدلی باشبکه عصبی فازی و الگوریتم Ril با روایی ضریب همبستگی بالا و MSE پایین در ارزیابی صلاحیت علمی و عمومی اعضای هیأت علمی بوده است. از نتایج تحقیق پیش بینی می شود اعضای هیأت علمی دارای خصوصیات شخصیتی باثبات، تأثیرگذار، راستگودر صلاحیت عمومی وبرونگرا، باثبات، تأثیرگذار، راستگو در صلاحیت علمی برای جذب و تبدیل وضعیت مناسب هستند.
طراحی برنامه درسی مبتنی بر جستجوی رفتار شغلی در هنرستان های فنی و حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش طراحی برنامه درسی مبتنی بر جستجوی رفتار شغلی در هنرستان های فنی و حرفه ای می باشد. رویکرد کلی پژوهش، آمیخته (کیفی-کمی) با طرح اکتشافی بود.این پژوهش از نظر هدف کاربردی؛ از نظر روش جمع آوری داده ها ترکیبی و از نظر نوع داده تحقیق، در بخش کیفی، مطالعه نظری و تحلیل به شیوه محتوای قیاسی است و در بخش کمی، پژوهش از نوع توصیفی پیمایشی و با ابزار پرسشنامه و بهره گیری از روش های آماری است. جامعه آماری پژوهش، شامل خبرگان و کارشناسان آموزش فنی و حرفه ای هنرستان های آموزش و پرورش در استان بوشهر بود که با توجه به اصل اشباع، تعداد 47 نفر انتخاب شدند. در این پژوهش، متناسب با سوالات و اهداف تحقیق، پرسشنامه بسته پاسخ با 53 سوال 5 گزینه ای بر اساس طیف لیکرت تدوین گردید. به منظور تعیین روایی پرسشنامه از روایی محتوایی و سازه استفاده شد و پایایی پرسشنامه با احتساب ضریب آلفای کرونباخ 04/96 و پایایی ترکیبی محاسبه شد که مورد تایید قرار گرفتند. روش تحلیل داده ها در بخش کیفی کدگذاری نظری برگرفته از مفاهیم و مبانی تحقیق بود. جهت تنظیم مدل از روش تحلیل محتوای قیاسی استفاده شده است. در سطح دوم جهت اعتباربخشی الگوی طراحی شده از روش آماری تحلیل عاملی استفاده شد. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد از آنجا که رفتار جستجوی شغلی، نقطه سوق آموزش های کشورهای موفق در زمینه برنامه های درسی فنی و حرفه ای است، طراحی الگوی رفتار شغلی در آینده از ضروریات آموزشهای مهارتی فنی و حرفه ای است. فقدان مدل اعتباربخش آموزش های فنی و حرفه ای، سهل انگاری در تخصیص سهم آموزش های مهارتی در نظام آموزشی و فقدان مهارت های لازم در دانش آموختگان مراکز فنی و حرفه ای، مهمترین چالشهای پیش روی این حوزه است.
طراحی الگوی عوامل موثر بر سکون زدگی شغلی معلمان دوره ابتدایی: (نظریه داده بنیاد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سکون زدگی شغلی به احساس شکست یا ناامیدی اشاره دارد که افراد به طور موقت یا دائمی در طول فرایند شغلی شان تجربه می کنند. هدف این پژوهش طراحی الگوی عوامل موثر بر سکون زدگی شغلی معلمان دوره ی ابتدایی بود. روش انجام پژوهش نظریه داده بنیاد بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه ی اساتید، مدیران و معلمان نمونه منطقه اورامانات بود که از میان آنها، با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند 25 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه بود و برای بررسی اعتبار داده ها از روشهای بازآزمون و پایایی دو کدگذار و برای بررسی روایی داده ها از روشهای راهبرد کثرت گرایی و راهبرد بررسی همکاران استفاده شد. نتایج تحلیل داده ها طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی حاکی از 15 مقوله اصلی بود که در قالب مدل مفهومی شامل شرایط علی (فردی، سازمانی، آموزشی، اقتصادی)، مقوله محوری (سکون زدگی شغلی)، راهبردها (آموزش و توانمند سازی، حمایت مادی و معنوی، مشاوره شغلی)، عوامل زمینه ای (عوامل اجتماعی، عوامل مدرسه ای)، عوامل مداخله گر (عوامل خانوادگی) و پیامدها (بی تفاوتی سازمانی، تنبلی سازمانی، یخ زدگی ذهنی و ناکارآمدی) پدیده سکون زدگی شغلی معلمان را تبیین و روابط بین آنها را نمایان می کند. سکون زدگی شغلی در بین معلمان پدیده ای اجتناب ناپذیر است و مدیران و مسئولان نظام آموزشی باید ضمن قبول آن بتوانند با این پدیده منفی مقابله نموده و دستیابی به اهداف آموزشی را تسهیل کنند. کلیدواژه ها: سکون زدگی شغلی، معلمان، نظریه داده بنیاد
شناسایی عوامل موثر بر نظام جذب و تأمین نیروی انسانی حرفه ای در آموزش و پرورش: استان هرمزگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل موثر بر نظام جذب و تأمین نیروی انسانی حرفه ای در آموزش و پرورش انجام شد.روش پژوهش آمیخته(کیفی-کمی) بود، در بخش کیفی با 14 نفر از متخصصان و صاحب نظران حوزه مدیریت منابع انسانی، مدیران و مسئولان آموزش و پرورش و دانشگاهها ی فرهنگیان با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند مصاحبه شد. برای کفایت نمونه گیری در بخش کیفی از قانون اشباع نظری استفاده شد و در بخش کمی جامعه آماری شامل هنر آموزان و دبیران شاغل در آموزش و پرورش استان هرمزگان13228 نفر بود. که توسط فرمول کوکران 386 نفر به عنوان نمونه تحقیق با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده های پژوهش در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختار یافته و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته مستخرج از مصاحبه بود، که روایی صوری و محتوایی آن مورد تایید قرار گرفت و پایایی از طریق ضریب آلفای کرونباخ 0.88 تعیین شد. تجزیه و تحلیل داده در بخش کیفی از روش تحلیل تم مبتنی بر کدگذاری باز و در بخش کمی از تحلیل عاملی اکتشافی در نرم افزار SPSS انجام گرفت .نتایج نشان داد عوامل موثر بر نظام جذب و تأمین نیروی انسانی حرفه ای در آموزش و پرورش، عوامل سازمانی، زمینه ای، فردی، ارزشی و فراسازمانی می باشد.به نظر می رسد با توجه به این عوامل و کنترل مداوم آن در نظام آموزش و پرورش، عوامل اساسی و موثر در جذب و تامین نیروی انسانی حرفه ای را مشخص نموده و با استفاده از آن، شرایط اثربخشی و کارایی نظام آموزش و پرورش را با جذب نیروی متخصص و حرفه ای فراهم می آورد.
اثربخشی روش آموزش معکوس بر گرایش به تفکر انتقادی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۱
22 - 32
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف تعیین اثربخشی روش آموزش معکوس بر گرایش به تفکر انتقادی (خلاقیت، بلوغ شناختی و درگیری ذهنی) دانش آموزان انجام گرفت. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری پژوهش را تمامی دانش آموزان دختر پایه ی نهم دوره ی اوّل متوسطه در سال تحصیلی 1400-1399 تشکیل دادند. برای انتخاب نمونه، ابتدا با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، دو مدرسه از میان مدارس دوره ی اوّل متوسطه انتخاب شدند. سپس، از هر مدرسه یک کلاس پایه ی نهم انتخاب و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی، دانش آموزان یکی از کلاس ها به عنوان گروه آزمایش و دانش آموزان کلاس دیگر به عنوان گروه کنترل تعیین گردیدند. به دانش آموزش گروه آزمایش با استفاده از روش معکوس، آموزش داده شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ی گرایش به تفکر انتقادی Ricketts (2003) استفاده شد. داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که روش آموزش معکوس بر گرایش به تفکر انتقادی (خلاقیت، بلوغ شناختی و درگیری ذهنی) دانش آموزان اثربخش بوده و باعث افزایش گرایش به تفکر انتقادی (خلاقیت، بلوغ شناختی و درگیری ذهنی) دانش آموزان گروه آزمایش شده است؛ بنابراین، فرضیه ی پژوهش مورد تأیید قرار گرفت (01/0>p). با توجه به یافته ی به دست آمده از این تحقیق می توان این گونه نتیجه گرفت که به کارگیری روش آموزش معکوس از طرف معلمان خواهد توانست در بالا بردن گرایش به تفکر انتقادی (خلاقیت، بلوغ شناختی و درگیری ذهنی) از سوی یادگیرندگان مؤثر باشد و به موجب آن منجر به عملکرد مؤثرتر یادگیرندگان گردد. درواقع، روش آموزش معکوس روشی مؤثر در یاددهی و یادگیری در جهانی است که می بایست به عنوان بخشی از سیستم جامع یادگیری مادام العمر در مدارس تبدیل شود.
طراحی و اعتباریابی الگوی آموزش مبتنی بر شایستگی امدادگران و نجاتگران هلال احمر شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: در پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات جزء پژوهش های آمیخته (کیفی- کمی) بود. جامعه آماری در بخش کیفی شامل خبرگان دانشگاهی و سازمانی شامل کارشناسان مطلع به امر آموزش و در بخش کمّی شامل تمامی امدادگران و نجاتگران هلال احمر شهر تهران در سال 2020 بودروش شناسی پژوهش: در این حجم نمونه در بخش کیفی با اشباع نظری (20 نفر) و در بخش کمّی بر اساس فرمول کوکران 335 نفر برآورد شد. برای انتخاب نمونه در بخش کیفی از نمونه گیری هدفمند و در بخش کمّی از نمونه گیری تصادفی طبقه ای استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها، در بخش کیفی، مصاحبه و در بخش کمّی، پرسشنامه محقق ساخته بر مبنای مقیاس 5 گزینه ای بود. روایی پرسشنامه از نظر صوری و محتوایی از طریق 10 نفر از خبرگان شامل: اعضای مصاحبه شونده و خبرگان دانشگاهی، روایی ﻫﻤﮕﺮا از طریق محاسبه ﻣﯿﺎﻧﮕﯿﻦ وارﯾﺎﻧﺲ اﺳﺘﺨﺮاج ﺷﺪه و روایی واﮔﺮا از طریق محاسبه جذر AVE به تایید رسید. پایایی پرسشنامه از طریق آلفای کرونباخ برای کل پرسشنامه 86/0 به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های آلفای کرونباخ، ﻣﯿﺎﻧﮕﯿﻦ وارﯾﺎﻧﺲ اﺳﺘﺨﺮاج ﺷﺪه (AVE)، ماتریس جذر AVE، کولموگروف اسمیرنف، تحلیل عاملی تاییدی، همبستگی پیرسون و t تک نمونه ای استفاده شد.یافته ها: نتایج به دست آمده به شناسایی 25 مولفه و 81 شاخص منجر شد که 8 بعد اصلی که محیط آموزش (0.735)، یادگیرندگان (0.623)، اجرای برنامه آموزشی (0.615)، نیازسنجی شایستگی (0.563)، طراحی و برنامه ریزی آموزشی (0.504)، تهیه رویکرد انتخاب شایستگی (0.420)، ارزشیابی آموزشی (0.397) و بازنگری و بروزرسانی فرآیند و برنامه آموزشی (0.341) به ترتیب اولویت ابعاد آموزش مبتنی بر شایستگی می باشند.بحث و نتیجه گیری: به نظر می رسد الگوی ارائه شده از درجه تناسب مناسبی برخوردار بود. مزیت به کارگیری شایستگی برای طراحی برنامه آموزشی از یک سو تشخیص دقیق تر نیازهای آموزشی و افزایش کارآیی آموزش ها و از سوی دیگر، کاربردی بودن آموزش ها و پرهیز از انتقال دانش صرف است.
ارزیابی تکوینی کلاس های مجازی دانشگاه ها در زمان همه گیری کرونا با تحلیل اهمیت-عملکرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۰
49 - 61
حوزه های تخصصی:
اگرچه کلاس های درس مجازی در زمان همه گیری کرونا با سرعت بسیار زیادی در دانشگاه های کشور بکار گرفته شد اما کیفیت و اثربخشی این کلاس ها مورد بررسی دقیق قرار نگرفته است. در همین راستا پژوهش حاضر به ارزیابی تکوینی کلاس های مجازی دانشگاه ها در زمان همه گیری کرونا پرداخت. روش پژوهش کیفی و کمی بود. از بین اعضای هیأت علمی رشته مدیریت آموزشی دانشگاه های آزاد و دولتی تهران، با روش نمونه گیری هدفمند، 20 نفر برای بررسی بخش کیفی و 384 دانشجوی تحصیلات تکمیلی مشغول به تحصیل سال تحصیلی 1400-1399 دانشگاه های آزاد و دولتی تهران با روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده های کیفی از مصاحبه نیم ساختاریافته و برای گردآوری داده های کمی از پرسشنامه محقق ساخته 43 سوالی با 9 سازه و حداقل مقدار آلفای کرونباخ 701/ ، استفاده شد. جهت تحلیل داده های بخش کیفی از روش تحلیل مضمون استفاده شد و ابعاد و مؤلفه های ارزیابی تکوینی کلاس های مجازی دانشگاه ها شناسایی شد. سپس با استفاده از تحلیل شکاف و تحلیل اهمیت-عملکرد به ارزیابی وضعیت کلاس های درس مجازی پرداخته شد. براساس نتایج تحلیل کیفی 3 مضمون فراگیر، 9 مضمون سازمان دهنده و 43 مضمون پایه شناسایی شد. یافته ها نشان دادند کارایی نظام آموزشی و توسعه آموزش مجازی در حد مطلوب است. همچنین مشخص شد کلاس های مجازی مورد مطالعه از نظر ایجاد محیط یادگیرنده، استعدادیابی و پاسخ به نیازهای آموزشی دانشجویان، مشارکت دانشجویان در بحث آموزش و یادگیری آنلاین، نهادینه سازی ارزیابی تکوینی، توانمندسازی اساتید در ارزیابی تکوینی و ترمیم نواقص و شکاف های یادگیری دانشجویان از وضعیت مناسبی برخوردار نیستند.
شناسایی پیشران های هدایت تحصیلی دانش آموزان پایه نهم برای ورود به هنرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف این پژوهش شناسایی پیشران های هدایت تحصیلی دانش آموزان پایه نهم برای ورود به هنرستان بود. روش شناسی: این پژوهش از نوع کیفی و پدیدارشناسی بود. جامعه پژوهش شامل تمامی کارشناسان و مشاوران هدایت تحصیلی شهرستان ایلام بود. براساس روش نمونه گیری هدفمند، مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 16 نفر از کارشناسان و مشاورانی انجام گرفت که دارای حداقل 10 سال سابقه خدمت در نظام آموزشی بودند. در این پژوهش جهت دستیابی به روایی، از مشاوران و کارشناسان صاحب نظر در زمینه هدایت تحصیلی استفاده گردد، و برای تعیین پایایی، از راهبرد تایید همکاران پژوهشی استفاده شد، براین اساس روایی و پایایی تأیید شد. روش تجزیه و تحلیل مورد استفاده در پژوهش حاضر، روش اشتراوس و کوربین بود. یافته ها: براساس نتایج مصاحبه ها، 5 مفهوم در قالب 22 مضمون بدست آمد. یافته ها نشان داد پنج مفهوم توانمندسازی و دانش مداری کارشناسان و معلمان، بکارگیری مؤثر فناوری اطلاعات و ارتباطات، افزایش آگاهی و حس مسئولیت پذیری اولیا، توانمندسازی و افزایش آگاهی دانش آموزان و اصلاح فرایند هدایت تحصیلی و روش های امتیاز دهی عواملی هستند که می توانند باعث بهبود فرایند هدایت تحصیلی دانش آموزان پایه نهم برای ورود به هنرستان شود. نتیجه گیری: بر این اساس پیشنهاد می شود از مدل ارائه شده در این پژوهش به منظور اثربخشی بیشتر و کارا کردن فرایند هدایت تحصیلی دانش آموزان پایه نهم استفاده شود.
الگو یابی ساختاری خودکارآمدی شغلی و انگیزش یادگیری بر یادگیری غیررسمی با نقش میانجی یادگیری رسمی (مورد مطالعه:کارکنان شرکت آب منطقه ای خراسان رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر خودکارآمدی شغلی و انگیزش یادگیری بر یادگیری غیررسمی کارکنان با در نظرگرفتن نقش میانجی یادگیری رسمی بود.روش شناسی: پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ نحوه ی گردآوری داده ها توصیفی از نوع همبستگی مبتنی بر مدل یابی معادلات ساختاری می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل همه ی کارکنان شاغل در شرکت آب منطقه ای خراسان رضوی به تعداد 400 نفر بود. برای تعیین حجم نمونه از جدول مورگان استفاده شد و تعداد 196 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند که گزینش آن ها با استفاده از روش طبقه ای نسبتی صورت گرفت. جهت اطمینان از برگشت پرسشنامه ها تعداد 205 پرسشنامه در جامعه آماری توزیع شد. به منظور گردآوری داده های پژوهش از چهار پرسشنامه استاندارد خودکارآمدی شغلی، انگیزش یادگیری، یادگیری غیر رسمی و یادگیری رسمی استفاده شد که ضریب آلفای کرونباخ آن ها به ترتیب 76/0، 76/0، 65/0 و 86/0 به دست آمد و روایی صوری و محتوایی آن ها با استفاده از نظر متخصصان تایید شد. تجزیه و تحلیل داده ها به روش مدل یابی معادلات ساختاری و با استفاده از دو نرم افزار SPSS و LISREL انجام شد.یافته ها: نتایج نشان داد: بین متغیرهای خودکارآمدی شغلی و یادگیری غیررسمی و همچنین بین متغیرهای انگیزش یادگیری و یادگیری غیررسمی رابطه مستقیم و معنی داری وجود ندارد. بین متغیرهای یادگیری رسمی و یادگیری غیررسمی و همچنین بین هر کدام از متغیرهای خودکارآمدی شغلی و انگیزش یادگیری به طور مستقیم با یادگیری رسمی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. متغیرهای خودکارآمدی شغلی و انگیزش یادگیری به واسطه نقش میانجی یادگیری رسمی با یادگیری غیررسمی رابطه غیرمستقیم و معنی داری داشتند.نتیجه گیری: بنابراین براساس یافته های پژوهش نقش میانجی یادگیری رسمی و رابطه مستقیم بین متغیر یادگیری رسمی نیز با متغیر یادگیری غیررسمی تایید گردید. اما مسیر مستقیم خودکارآمدی شغلی و انگیزش یادگیری با یادگیری غیررسمی تایید نشد بلکه رابطه این مسیر با میانجی گری یادگیری رسمی تایید گردید.
طراحی مدل کیفی توسعه مدارس دولتی یادگیرنده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۷
114 - 137
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: مدارس دولتی در ایران با توجه به ویژگی های ساختاری و مدیریتی خود که متاثر از ساختار متمرکز مدیریت آن است با اصول سازمان یادگیرنده فاصله دارند. بنابراین هدف پژوهش حاضر، طراحی مدل کیفی توسعه مدارس دولتی یادگیرنده است. روش: رویکرد پژوهش، کیفی است و از طریق نمونه گیری هدفمند با 22 نفر از خبرگان وزارت آموزش و پرورش و مدارس در شهر تهران تا دستیابی به اشباع نظری مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. برای اکتشاف مدل توسعه مدارس یادگیرنده، تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تئوری داده بنیاد و از طریق نرم افزار مکس کیودا صورت گرفت. یافته ها: پس از انجام مصاحبه های کیفی و کدگذاری ها، مقوله های کلی، مقوله های فرعی و مفاهیم شناسایی و عوامل علی، زمینه ای، مداخله ای، راهبردها و پیامدهای توسعه مدارس یادگیرنده مشخص گردید و در نهایت مدل توسعه مدارس یادگیرنده با 6 بعد اصلی و 17 مقوله فرعی و 221 شاخص طراحی شد.نتایج: مدیران وزارت آموزش و پرورش و تمامی ذینفعان مدارس با توجه به عوامل علی و شرایط زمینه ای و مداخله ای و اتخاذ راهبرد هایی در زمینه توانمندسازی منابع انسانی، توسعه مدیریت دانش و یادگیری، یادگیری تیمی و مشارکتی، شبکه ارتباطات یادگیری و مدرسه خودارزیاب، مسئول و پاسخگو می توانند از مزایای توسعه مدارس یادگیرنده بهره مند شوند.
مدل یابی عوامل اثرگذار بر مدرسه فضیلت مدار با استفاده از رویکرد داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۸
160 - 194
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه مدل یابی عوامل اثرگذار بر مدرسه فضیلت مدار با استفاده از رویکردداده بنیاد بود. در این مطالعه، از روش تحقیق کیفی استفاده شد و و داده ها با استفاده مصاحبه با معلمان نمونه، مدیران نمونه ، سرگروههای آموزشی و اساتید دانشگاه فرهنگیان استان اردبیل جمع آوری شد. در مرحله کیفی با 17 نفر از معلمان نمونه، مدیران نمونه، سرگروه های آموزشی و اساتید دانشگاه فرهنگیان اردبیل در موضوع پژوهش مصاحبه شد؛ طی سه مرحله تحلیل داده های کیفی، کدگذاری باز، محوری و انتخابی، 15 مقوله کلی به صورت مدل مفهومی در قالب شش طبقه فراگیر شرایط علی، مقوله محوری، راهبردها، عوامل زمینه ای، عوامل مداخله گر و پیامدها به دست آمد که در قالب یک الگو، عوامل اثرگذار بر مدرسه فضیلت مدار با استفاده از رویکرد داده بنیاده رامنعکس می نماید. پس از اجرای مصاحبه و کدگذاری باز و محوری در مرحله کیفی؛ 3 عامل کلی (فردی، درون مدرسه ای و برون مدرسه ای) و 7 مولفه (عوامل فردی، مدیریتی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، قانونی) موثر در ایجاد مدرسه فضیلت مدار شناسایی شد. نتایج پژوهش نشان دهنده 15 مقوله کلی شامل شرایط علی (عوامل فردی، مدیریتی)، شرایط زمینه ای (عوامل اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی)، شرایط مداخله گر ( عوامل قانونی)، مقوله محوری (مدرسه فضیلت مدار)، راهبردهای استقرار مدرسه فضیلت مدار (آموزش و توانمندسازی، حمایت های مادی و معنوی، تقویت روابط و مشارکت جمعی) و پیامدها (فردی، سازمانی، اجتماعی و شغلی سازمانی) بود