پژوهش های رهبری آموزشی (پژوهش های رهبری و مدیریت آموزشی سابق)
پژوهش های رهبری آموزشی سال 7 پاییز 1402 شماره 27 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
معلمان حرفه ای برای بهبود فعالیتهای آموزشی خود نیازمند پژوهش هستند. برنامه معلم پژوهنده که در حال حاضر در نظام آموزش و پرورش کشور اجرا می شود، تلاشی برای توسعه پژوهش و اقدام پژوهی در تعلیم و تربیت است. هدف این پژوهش آگاهی از موانع و مشکلات اجرای برنامه معلم پژوهنده از نظر معلمان و مدیران پژوهنده در شهر ایلام بود. روش پژوهش، آمیخته از نوع اکتشافی بود. داده ها در بخش کیفی، از طریق مصاحبه و در بخش کمی از طریق پرسشنامه محقق ساخته «موانع و مشکلات اجرای برنامه معلم پژوهنده» گردآوری شد. ضریب پایایی پرسشنامه ها از طریق آلفای کرونباخ محاسبه شد(87/0=α) و روایی پرسشنامه نیز توسط 10 نفر از متخصصان علوم تربیتی مورد تایید قرار گرفت. برای تحلیل داده ها در بخش کیفی از روش های کدگذاری باز و انتخابی؛ و در بخش کمی از روش های توصیفی و استنباطی(آزمون تی تک گروهی) استفاده شد. مشارکت کنندگان این پژوهش در بخش کیفی شامل 13 نفر از معلمان پژوهنده و2 نفر از کارشناسان تحقیقات در اداره آموزش و پرورش؛ و در بخش کمی 109 نفر از معلمان پژوهنده و 100 نفر از مدیران مشارکت کننده در برنامه معلم پژوهنده در شهر ایلام بودند. به علت محدود بودن جامعه آماری تمامی معلمان پژوهنده و مدیرانی که در طرح مشارکت داشتند به روش سرشماری انتخاب شدند. بر اساس نتایج کمی و کیفی، برنامه معلم پژوهنده در ابعاد مربوط به آموزش های ضمن خدمت و کلاس های توجیهی، منابع و امکانات، برنامه ریزی، انگیزش، نگرش، دانش و مهارت های پژوهشی، اطلاع رسانی، ارزشیابی، خانواده و دانش آموز وضعیت نامطلوبی داشت.
تأثیر رهبری مشترک بر رفتارهای نوآوری پیش دستانه با توجه به ادراک از پیچیدگی شغلی و خودکارآمدی خلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی تأثیر رهبری مشترک بر رفتارهای نوآوری پیش دستانه با توجه به نقش تعدیل کننده ادراک از پیچیدگی شغلی و نقش میانجی خودکارآمدی خلاق است. پژوهش از حیث هدف کاربردی و از نوع توصیفی است. جامعه آماری همه اعضای هیئت علمی دانشگاه های آزاد اسلامی استان آذربایجان غربی به تعداد 847 نفر در سال 1401 بوده به شیوه نمونه گیری خوشه ای و مبتنی بر فرمول کوکران تعداد 186 نفر انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه رهبری مشترک Hoch و Kozlowski (2014)، پرسشنامه خودکارآمدی خلاق Tierney و Farmer (1991)، پرسشنامه ادراک از پیچیدگی شغلی Dean و Snell(1991) و پرسشنامه رفتار نوآوری پیش دستانه Zhao و همکاران (2014) و برای تجزیه وتحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها از مدل سازی معادلات ساختاری مبتنی بر رویکرد حداقل مربعات جزئی (SEM-PLS) استفاده شد. یافته های تحقیق نشان می دهد که رهبری مشترک و خودکارآمدی خلاق بر رفتارهای نوآوری پیش دستانه تأثیر مثبت و معناداری دارند. خودکارآمدی خلاق در تأثیرگذاری رهبری مشترک بر رفتارهای نوآوری پیش دستانه نقش میانجی دارد. ادراک از پیچیدگی شغلی در رابطه بین رهبری مشترک و رفتارهای نوآوری پیش دستانه نقش تعدیل گر دارد؛ اما اثر تعدیل گری ادراک از پیچیدگی شغلی در رابطه بین خودکارآمدی خلاق و رفتارهای نوآوری پیش دستانه به لحاظ آماری معنادار نیست. درنتیجه رهبری مشترک نه تنها موجب خودکارآمدی خلاق اعضای هیئت علمی شده، بلکه آن ها را به سمت رفتارهای نوآوری پیش دستانه نیز سوق می دهد. دراین بین طراحی مشاغل پیچیده و پر چالش، موجب انگیزه بیشتر اعضای هیئت علمی شده و اثرگذاری رهبر مشترک بر رفتارهای نوآورانه را تقویت می کند.
نقش ادراک از رهبری اخلاقی مدیران در انگیزش و رضایت شغلی معلمان مدارس متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین رابطه بین ادراک از سبک رهبری اخلاقی مدیران با انگیزش و رضایت شغلی معلمان دوره متوسطه شهر نهاوند صورت گرفت. روش تحقیق توصیفی و از نوع همبستگی بود و جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دبیران زن ومرد دوره متوسطه اول و دوم شهرستان نهاوند به تعداد 366 می شد که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای تعداد 188 نفر انتخاب و در مطالعه شرکت داده شدند. ابزارهای گردآوری داده ها شامل: مقیاس های سبک رهبری اخلاقی کالشووِن و همکاران (2011)، انگیزش شغلی خودتعیین گری بلیس (1994) و رضایت شغلی مینه سوتا (وِیس و همکاران، 1967) می شدند. نتایج نشان داد که بین همه ابعاد رهبری اخلاقی با انگیزش و رضایت شغلی معلمان رابطه مثبت و معنادار وجود دارد (p>0.05). همچنین معلوم شد که از بین مؤلفه های رهبری اخلاقی، ابعاد: «تسهیم قدرت»، «انصاف» و «راست گفتاری» به ترتیب بیشترین نقش را در پیش بینی انگیزش شغلی دارند و ابعاد: «جهت گیری مردمی»، «انصاف» و «شفاف سازی تقش» نیز به ترتیب بیشترین نقش را در پیش بینی رضایت مندی شغلی معلمان دارند. با توجه به یافته های پژوهش پیشنهاد می شود اصول، روش ها و قواعد رهبری اخلاقی و فواید آن به مدیران و رهبران آموزشی آموزشگاه های دولتی و غیرانتفاعی آموزش داده شود و برای رعایت چنین روش هایی از سوی مدیران و رهبران آموزشی، شیوه های تشویقی درنظر گرفته شود.
طراحی مدلی جهت تحلیل عملکرد اعضای هیأت علمی مبتنی بر ورودی های فرآیند جذب و تبدیل وضعیت با رویکرد داده کاوی فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیریت فرآیند جذب و تبدیل وضعیت اعضای هیأت علمی دانشگاههاو موسسات آموزش عالی از مقولات مهمی است که اتخاذ هر نوع راهبردی را به ناچار خطیر جلوه می سازد. این مقاله تأکید بر این نکته دارد که جذب اساتید متخصص و متعهدبر عملکرد دانشگاه تأثیر بسزایی دارد. هدف تحقیق تحلیل عملکرد اعضای هیأت علمی مبتنی بر ورودی های فرآیند جذب و تبدیل وضعیت با رویکرد داده کاوی فازی می باشد.از جمله روش های تحلیل عملکرد، جمع آوری داده ها و تحلیل آن با داده کاوی است. روش پژوهش به کارگیری داده کاوی فازی عصبی برای تحلیل عملکرد اعضای هیأت علمی بوده است. این پژوهش به طراحی سیستمی فازی عصبی برای تحلیل شخصیتی و عملکرداعضای هیأت علمی جذب و تبدیل وضعیت شده پرداخته است. برای این منظور 16داده شخصیتی و 2 داده عملکردی 1000 عضو هیأت علمی جذب و تبدیل وضعیت شده ابتدا جمع آوری و پاکسازی ،کوچک سازی و در نهایت طراحی مدل شبکه عصبی فازی با روشهای یادگیری ماشین، الگوریتم ژنتیک و الگوریتم Ril انجام شد. ابزار پیاده سازی نرم افزار متلب می باشد. یافته تحقیق طراحی مدلی باشبکه عصبی فازی و الگوریتم Ril با روایی ضریب همبستگی بالا و MSE پایین در ارزیابی صلاحیت علمی و عمومی اعضای هیأت علمی بوده است. از نتایج تحقیق پیش بینی می شود اعضای هیأت علمی دارای خصوصیات شخصیتی باثبات، تأثیرگذار، راستگودر صلاحیت عمومی وبرونگرا، باثبات، تأثیرگذار، راستگو در صلاحیت علمی برای جذب و تبدیل وضعیت مناسب هستند.
طراحی مدل کیفی توسعه مدارس دولتی یادگیرنده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: مدارس دولتی در ایران با توجه به ویژگی های ساختاری و مدیریتی خود که متاثر از ساختار متمرکز مدیریت آن است با اصول سازمان یادگیرنده فاصله دارند. بنابراین هدف پژوهش حاضر، طراحی مدل کیفی توسعه مدارس دولتی یادگیرنده است. روش: رویکرد پژوهش، کیفی است و از طریق نمونه گیری هدفمند با 22 نفر از خبرگان وزارت آموزش و پرورش و مدارس در شهر تهران تا دستیابی به اشباع نظری مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. برای اکتشاف مدل توسعه مدارس یادگیرنده، تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تئوری داده بنیاد و از طریق نرم افزار مکس کیودا صورت گرفت. یافته ها: پس از انجام مصاحبه های کیفی و کدگذاری ها، مقوله های کلی، مقوله های فرعی و مفاهیم شناسایی و عوامل علی، زمینه ای، مداخله ای، راهبردها و پیامدهای توسعه مدارس یادگیرنده مشخص گردید و در نهایت مدل توسعه مدارس یادگیرنده با 6 بعد اصلی و 17 مقوله فرعی و 221 شاخص طراحی شد.نتایج: مدیران وزارت آموزش و پرورش و تمامی ذینفعان مدارس با توجه به عوامل علی و شرایط زمینه ای و مداخله ای و اتخاذ راهبرد هایی در زمینه توانمندسازی منابع انسانی، توسعه مدیریت دانش و یادگیری، یادگیری تیمی و مشارکتی، شبکه ارتباطات یادگیری و مدرسه خودارزیاب، مسئول و پاسخگو می توانند از مزایای توسعه مدارس یادگیرنده بهره مند شوند.
نقش عوامل فردی و زمینه ای در گرایش معلمان به اجرای ارزشیابی تکوینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انتخاب و اجرای ارزشیابی تکوینی به عنوان یکی از شیوه های جایگزین ارزشیابی سنتی، علیرغم مزیت ها و جذابیت های فراوان، با دشواری و چالش های متعددی روبرو بوده است. پژوهش پیمایشی حاضر با رویکرد کمی به بررسی عوامل فردی و زمینه ای که بر عملکرد معلمان در این باره اثرگذارند، می پردازد. به این منظور، از میان معلمان مقاطع ابتدایی و متوسطه غرب مازندران یک نمونه آماری شامل 592 نفر از طریق نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شده و به پرسشنامه های مربوط به عملکرد معلمان در ارزشیابی تکوینی پاسخ دادند. داده ها با استفاده از تحلیل عاملی و معادلات سختاری مورد بررسی قرار گرفتند. در نتیجه، ضمن تایید روایی و پایایی پرسشنامه ها، مشخص شد که خودکارآمدی معلمان، جمعیت معلمان شاغل در مدرسه، و حمایت مدرسه از معلمان بیشترین تاثیر را بر اجرای ارزشیابی تکوینی دارند. همچنین، معلمان مقطع متوسطه رغبت بیشتری به این شیوه ارزشیابی نشان دادند. بعلاوه، سابقه تدریس و گرایش به ارزشیابی تکوینی نیز رابطه معکوس داشتند. نتایج نشان دادند که عواملی همچون ویژگی های دانش آموزان و موضوع و عنوان درس تاثیر معناداری بر تمایل و عملکرد معلمان در ارزشیابی تکوینی ندارند. در پایان، پیشنهادهایی درباره آموزش تکنیکهای عملی و ایجاد فضای حمایتی برای تشویق معلمان به استفاده از ارزشیابی تکوینی ارائه شده است.