فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۰۱ تا ۴۲۰ مورد از کل ۱٬۹۸۸ مورد.
حوزه های تخصصی:
مطالعات نشان می دهد که در میان عوامل متعدد و گوناگون تأثیرگذار بر یادگیری و پیشرفت تحصیلی یاد گیرندگان، انگیزش نقش برجسته و بلکه، مهم تری را ایفا می نماید. لذا، شناخت و تحلیل مناسب انگیزش فراگیران برای کارآیی و اثربخشی فعالیت های یاددهی و یادگیری اهمیت زیادی دارد و ورود فن آوری اطلاعات و ارتباطات به عرصه آموزش و پرورش یکی از مهمترین ارمغانهای دنیای اطلاعاتی است. در این پژوهش به بررسی تاثیر آموزش الکترونیکی بر ایجاد انگیزه دانش آموزان ابتدایی پرداخته شد. روش پژوهش حاضر مروری و ابزار گردآوری اطلاعات منابع دست اول، پژوهش های معتبر و مقاله های علمی-پژوهشی بود. نتایج تحقیق نشان داد که آموزش الکترونیکی به عنوان یک شیوه آموزشی یادگیرنده محور، باعث ایجاد انگیزه در دانش آموزان ابتدایی شده است.
بررسی اثربخشی روش های تدریس بر سلامت روان و فرسودگی تحصیلی در دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی شهر کرمان
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با هدف بررسی اثربخشی روش های تدریس بر سلامت روان و فرسودگی تحصیلی در دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی شهر کرمان در سال 1399 انجام شد. روش تحقیق نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بوده است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان پسر ابتدایی شهر کرمان در سال 1399 می باشد که تعداد آنها 5353 نفر است. نمونه پژوهش حاضر حدود200 نفر از دانش آموزان که براساس ملاک های ورودی به مداخله به صورت تصادفی به چهار گروه آزمایش(سه گروه آزمایش) و (یک گروه)کنترل تقسیم شدند(هر گروه 50 نفر). گروه آزمایش تحت مداخله روش های تدریس(بارش مغزی، نقش مفهومی و مشارکتی) در 10 جلسه 90 دقیقه ای (هفته ای دوبار) قرار گرفتند و گروه کنترل مداخله را دریافت نکردند. ابزار پژوهش پرسش نامه سلامت روان گلدنبرگ و میلر (1979) ، پرسشنامه فرسودگی تحصیلی برسو و سالانووا و اسچفلی (1997) بودند. یافته ها با استفاده از تحلیل کوواریانس نشان داد که در هر سه گروه آزمایش شاهد افزایش میانگین نمرات سلامت روانی و کاهش میانگین نمرات فرسودگی تحصیلی در مقایسه با گروه کنترل پس از اجرای هر یک از روش های آموزشی هستیم و با توجه به اینکه در متغیر سلامت روانی نمرات بالاتر نشان دهنده سطح بهتر سلامت روانی افراد است؛ بنابراین می توان گفت روش های تدریس بر سلامت روان و کاهش فرسودگی تحصیلی دانش آموزان ابتدایی اثرات مثبتی داشته است. با توجه به میزان افزایش رخ داده در هر روش تدریس می توان گفت در روش تدریس نقشه مفهومی نسبت به سایر روش های مورد تدریس، پیشرفت بیشتری در دانش آموزان ابتدایی بود.
بررسی تاثیر تجهیزات تکنولوژی های آموزشی و وسایل کمک آموزشی در میزان ارتقاء پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پایه ششم شهرستان رودسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف تعیین نقش تجهیزات تکنولوژی های آموزشی و وسایل کمک آموزشی در میزان ارتقاء پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پایه ششم شهرستان رودسر انجام شد. روش این مطالعه از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل معلمان و دانش آموزان مقطع ابتدایی مدارس شهر رودسر بودند. جهت تعیین حجم نمونه جامعه آماری معلمان از روش نمونه گیری سرشماری استفاده شد و 31 نفر انتخاب شدند. جهت تعیین حجم نمونه جامعه آماری دانش آموزان از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای استفاده شد و 210 نفر انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه استاندارد پیشرفت تحصیلی فام و تیلور (1999)، پرسشنامه استاندارد تجهیزات تکنولوژی های آموزشی یاووز (2005) و پرسشنامه استاندارد وسایل کمک آموزشی عبدی (2012) بود. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون رگرسیون گام به گام انجام شد. یافته های این مطالعه نشان داد تجهیزات تکنولوژی های آموزشی و وسایل کمک آموزشی بر میزان ارتقاء پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پایه ششم شهرستان رودسر تأثیر دارد (01/0 > P) و متغیرهای مزایای کاربرد تکنولوژی و تصورات کاربرد تکنولوژی بهترین پیش بینی کننده برای متغیر پیشرفت تحصیلی می باشند. برنامه ریزی به منظور ایجاد زیرساخت ها و استفاده بهینه از ابزار کمک آموزشی و فناوری های مورد نیاز توصیه می شود.
تأثیر آموزش های پژوهش محور بر خودراهبری دانش آموزان دختر پایه نهم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش پژوهش محور بر خودراهبری دانش آموزان دختر پایه نهم شهرستان تنکابن انجام شد. پژوهش حاضر شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این مطالعه دانش آموزان دختر پایه نهم شهرستان تنکابن بود. حجم نمونه شامل 40 دانش آموز بود که به شیوه تصادفی خوشه ای چندمرحله ای، انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه خودراهبری در یادگیری فیشر و همکاران (2001) بود. دانش آموزانی که یک نمره انحراف استاندارد پایین تر از میانگین داشتند به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. برنامه آموزش پژوهش محور با گروه آزمایش، به مدت هفت جلسه و هر جلسه یک ساعت کار شد اما در گروه کنترل هیچ گونه آموزشی صورت نگرفت. در پایان از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد آموزش پژوهش محور بر رغبت به یادگیری، خودکنترلی و خودمدیریتی دانش آموزان دختر پایه نهم شهرستان تنکابن مؤثر است (05/0>P). درنتیجه، به منظور افزایش خودراهبری دانش آموزان پیشنهاد می شود از روش آموزش پژوهش محور و سایر شیوه های فعال استفاده شود.
ارائه مدل ارزشیابی مدرسین نظام آموزش الکترونیکی با استفاده از سیستم استنتاج عصبی فازی تطبیقی (ANFIS)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف : با توجه به تحول قابل ملاحظه نظام های یادگیری در سال های اخیر و شرایط حاکم بر زندگی بشر به واسطه همه گیری ویروس کوید 19، اهمیت آموزش مجازی در سیستم مدیریت یادگیری غیر قابل انکار است. این مساله نقش مدرسان در سیستم های آموزشی را برجسته تر از هر زمان دیگری کرده است. بر این اساس، هدف تحقیق حاضر، ارائه یک سیستم استنتاج عصبی فازی تطبیقی (ANFIS) هوشمند برای ارزیابی عملکرد مدرسان سیستم های آموزش الکترونیک به ویژه در موسسات دانشگاهی است.
روش شناسی پژوهش: این پژوهش از نظر روش، توصیفی و از نظر هدف کاربردی است. در این پژوهش از یک رویکرد کمی برای طراحی مدل ارزیابی عملکرد مدرسان در نظام آموزش الکترونیک استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق شامل خبرگان حوزه مدیریت فناوری اطلاعات دانشگاه آزاد اسلامی استان یزد بوده اند بر اساس مشخصات تعریف شده، شامل 29 نفر است. با توجه به محدود بودن تعداد عناصر مورد بررسی، جهت انتخاب عناصر نمونه، برای همه عناصر جامعه آماری پرسشنامه ارسال شد که 17 نفر به سئوالات طرح شده پاسخ دادند. در این پژوهش برای تحلیل عملکرد مدرسان در موسسات آموزشی از یک سیستم استنتاج فازی عصبی تطبیقی (ANFIS) استفاده شده است.
یافته ها: سیستم استنتاج فازی عصبی تطبیقی (ANFIS) ارایه شده، بر مبنای ۴ عامل اصلی (فرایند یادگیری تدریس، شیوه تدریس، گرایش پژوهشی و قابلیت های فردی) و ۱۶ عامل فرعی در فرایند ارزیابی مدرسان استفاده می کند. این سیستم ANFIS، عملکرد مدرسین را در چهار دسته از پیش تعریف شده، یعنی: مدرس نیازمند آموزش، مدرس با مهارت های خوب، مدرس بسیار خوب و مدرس عالی طبقه بندی می کند.
نتیجه گیری: سیستم طراحی شده ابزار مفیدی در ارزیابی مدرسان و ارائه بازخورد مناسب از نقاط قوت و ضعف آن ها جهت بهبود عملکرد است.
سواد رهبری آموزشی مدیران مدارس در نظام آموزش وپرورش: رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره نهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
539 - 498
حوزه های تخصصی:
روش پژوهش، فراترکیب تبدیلی بود که در گام اول و پس از ارائه سؤال پژوهش، اعضای تیم فراترکیب مشخص شدند. در گام دوم و سوم، منابع معتبر داده های پژوهش بر اساس دو معیار شمول و خروج شامل انتخاب پایگاه های معتبر لاتین اسکوپوس، اشپرینگر 2005 تا 2019 و فارسی مگیران و نورمگز و ... در بازه زمانی 1378 تا 1398، جستجو و 600 مقاله بررسی شد که بر اساس فهرست الف (مرتبط)، ب (تا حدودی مرتبط) و ج (نامرتبط)، در نهایت، تعداد 42 مقاله انتخاب شد. در گام چهارم، با تجزیه و تحلیل داده ها، ابتدا 331 مضمون پایه سواد رهبری آموزشی استخراج شد. سپس با شیوه فراچکیده نویسی و دسته بندی، این 331 مضمون پایه در20 مضمون سازمان دهنده با عنوان سواد اطلاعاتی، سواد ارتباطی، سواد رهبری، سواد اخلاقی، سواد شخصیتی، سواد اعتقادی، سواد حرفه ای، سواد اقتصادی، سواد دیجیتال، سواد سلامت، سواد اجتماعی، سواد بین المللی، سواد اداری، سواد تفکر، سواد فرهنگی، سواد آکادمیک، سواد نگرشی و ارزشی، سواد حقوقی، سواد پژوهشی و سواد هنری قرار گرفت و چارچوب سواد رهبری آموزشی مدیران مدارس را تشکیل دادند. چارچوب طراحی شده می تواند به عنوان معیاری برای انتخاب و یا طراحی دوره های آموزش ضمن خدمت مدیران مدارس در نظام آموزش و پرورش قرار گیرد.
الگویابی ساختاری هوش معنوی بر فرسودگی شغلی معلمان با نقش میانجی تعهد سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر هوش معنوی بر فرسودگی شغلی با میانجیگری تعهد سازمانی انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی- همبستگی بود. جامعه ی آماری شامل همه معلمان شاغل در آموزش و پرورش (700N=) منطقه ی سنگر شهرستان رشت بود که از این تعداد، به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای350 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه هوش معنوی عبدالله زاده (1387) (96/0(، تعهد سازمانی آلن و مایر(1992) (91/0(، و فرسودگی شغلی مسلش(1981) (95/0( استفاده گردید. تجزیه و تحلیل داده ها به روش مدل یابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار PLSانجام شد. نتایج نشان داد، هوش معنوی ﺑﺮ فرسودگی شغلی اثری منفی و معنادار دارد. همچنین هوش معنوی تأثیر مثبت و معناداری بر تعهد سازمانی معلمان دارد و تعهد سازمانی تأثیر منفی و معناداری بر فرسودگی شغلی دارد و در نهایت نتایج فرضیه اصلی نشان داد که هوش معنوی بر فرسودگی شغلی با میانجیگری تعهد سازمانی اثر دارد.
طراحی مدل تخصیص منابع در سازمان های آموزش محور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی طراحی مدل تخصیص منابع در سازمان های آموزش محور بود. در این تحقیق جامعه آماری در دو قالب تعریف شد. در بخش اول به منظور شناسایی شاخص های مورد بررسی و همچنین در بخش دوم رتبه بندی این مولفه ها از نظرات خبرگان سازمان های آموزش محور استفاده شد. روش تحقیق از نوع از نظر جمع آوری داده ها پیمایشی و از نظر آماری از نوع توسعه ای می باشد. در این پژوهش برای افزایش روایی پرسش نامه با مطالعه پرسش نامه های مشابه، مقاله ها، کتاب ها و مجلات پرسش نامه های اولیه طراحی و سپس با تعدادی از استادان، مشورت گردید و سؤال ها با نظر آنان بررسی شد. سپس تعدادی پرسش نامه بین هر بخش از جامعه آماری توزیع گردید و همه ابهام ها مشخص شده و رفع و پرسش نامه نهایی توزیع گردید. چون پرسشنامه ها از یک سری شاخص یا معیار تشکیل شده اند بنابراین پایایی آن ها نیازی به بررسی ندارد. از روش تحلیل دلفی و روش تحلیل سلسله مراتبی برای تحلیل داده ها بهره گرفته شد. در بررسی تحلیل دلفی23 عامل در قالب 3 بعد منابع مالی، فیزیکی و تکنولوژی و انسانی شناسایی شد. همچنین نتایج تحلیل سلسله مراتبی نشان داد هزینه های مالی بیشترین اولویت را در بین ابعاد به خود اختصاص داده است. بعد از آن منابع فیزیکی و فناوری دارای اولویت بوده اند.
اولویت بندی مولفه های مدارس سبز با رویکرد فازی در نظام آموزش و پرورش ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف «اولویت بندی مولفه های مدارس سبز با رویکرد فازی در نظام آموزش و پرورش ایران» انجام شد. هدف، پژوهش، کاربردی و شیوه جمع آوری داده ها، توصیفی - پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش را خبرگان مسلط به حوزه مدارس سبز تشکیل دادند. روش نمونه گیری هدفمند بود. برای جمع آوری داده ها از ماتریس مقایسه زوجی به کمک پرسشنامه «خبره» در مقیاس 9 درجه ای ساعتی استفاده شد که نرخ ناسازگاری آن برابر با 07/0 به دست آمد. برای تحلیل داده ها نیز از تحلیل سلسله مراتبی به روش AHP استفاده شد. نتایج نشان داد در بین مولفه های مدارس سبز، مولفه «آموزش پایدار» با وزن نرمال شده 149/0 رتبه اول و مولفه «شهروند دوستدار محیط زیست» با وزن نرمال شده 024/0 رتبه نهم را کسب کردند. رتبه مولفه های دوم تا هشتم نیز به ترتیب به مولفه های «کیفیت محیطی مدرسه» 140/0 «مشارکت مدرسه با محیط زیست» 135/0 «استفاده از فناوری در مدیریت مصرف انرژی» 134/0 «بهره گیری از انرژی های تجدیدپذیر» 123/0 «طراحی و معماری» 117/0 «اصلاح الگوی مصرف گرایی» 101/0 و «مدیریت پسماند و خرید سبز» 073/0 اختصاص پیدا کرد.
برنامه ریزی استراتژیک در سازمان های آموزش عالی ایران از طریق رویکردکارت امتیازی متوازن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش، بررسی برنامهریزی استراتژیک در سازمانهای آموزش عالی ایران از طریق رویکرد BSC (کارت امتیازی متوازن) است. روش تحقیق این پژوهش از نوع توصیفی– پیمایشی است و همچنین از تحلیل استنباطی با استفاده از آزمون تحلیل عاملی تأییدی روایی سازه را مورد آزمون استفاده شده، دادهها با استفاده از نرمافزارهای EXCEL و LISREL تجزیهوتحلیل گردیده است. جامعه آماری در این تحقیق 214 نفر بوده که با استفاده از فرمول کوکران، تعداد 138 مورد جهت پخش پرسشنامه انتخاب شده است. روایی پرسشنامه از طریق یک مطالعه مقدماتی مورد سنجش قرار گرفته است. پایایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ مقدار آن 0.821 برآورد گردیده است. با توجه به تجزیهوتحلیل آماری صورت گرفته در پژوهش فرضیه اول، "رویکرد داخلی (نحوه ارائه خدمات آموزش عالی)، فرضیه دوم "مشتری (جذب دانشآموزان با استعداد)"، فرضیه سوم "برطرف کردن نیازهای افراد ذینفع (بنیانگذاران، وزارت آموزشوپرورش)"، فرضیه چهارم "نوآوری آموزش عالی "، فرضیه پنجم، "نقشه استراتژیک "، فرضیه ششم، "رویکرد مالی (بودجه)" و فرضیه هفتم، "تکنولوژیهای آموزشی و روشهای مربوطه " بر سازمانهای آموزش عالی با توجه به رابطهی معناداری که بین متغیرها وجود داشت تأثیر دارد و مورد تائید قرار گرفت.
تأثیر کاربرد اینترنت اشیاء بر شناسایی فرصت های کارآفرینی با نقش واسطه ای خلق دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر کاربرد اینترنت اشیاء بر شناسایی فرصتهای کارآفرینی با نقش واسطهای خلق دانش بوده است. این پژوهش بر مبنای هدف از نوع کاربردی و از نظر نوع، توصیفی بوده است. جامعه آماری پژوهش حاضر کارشناسان و مدیران عالیرتبه ادارهی کل فنی و حرفهای شهرستان ساری به تعداد 95 نفر بوده است. از روش نمونهگیری سرشماری استفاده گردید. ابزار گردآوری داده در پژوهش حاضر سه پرسشنامه محققساخته اینترنت اشیاء با استفاده از دیدگاههای آتزوری(2010)، پرسشنامه تشخیص فرصتهای کارآفرینانه پوهاکا(2011) در سه مؤلفه و پرسشنامه خلق دانش نوناکا و تاکوچی (2004) در طیف 5 گزینهای لیکرت هستند که روایی آنها با نظر کارشناسان در ادارهی کل فنی و حرفهای تأیید گردید و برای سنجش پایایی ابزار پژوهش از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که هر کدام به ترتیب در سطح 923/0 و 931/0 و 971/0 محاسبه شده است. در این پژوهش بهمنظور تجزیهوتحلیل دادهها از آزمونهای کولموگروف اسمیرنف و آزمون همبستگی پیرسون، رگرسیون، معادلات ساختاری، مدلسازی و تحلیلی مسیر استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داده است که بین کاربرد اینترنت اشیاء و شناسایی فرصتهای کارآفرینانه با اثر میانجی خلق دانش رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد و نیز کاربرد اینترنت اشیاء بر مؤلفههای متغیر شناسایی فرصتهای کارآفرینی، پویش رقابتی فرصتها، جستجوی پیشگام فرصت و راهکار نوآورانه خلق فرصت اثر معناداری داشته و همچنین متغیر خلق دانش بهعنوان متغیر واسطهای باعث افزایش این تأثیر میگردد.
ارائه الگوی رهبری مدارس موفق در دوره ابتدایی مبتنی برنظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد و توسعه هر جامعه ای مرهون نظام آموزش و پرورش آن است و در این میان دوره ابتدایی نقش پررنگ تری ایفا می کند پیشبرد اهداف این دوره در سایه تلاش رهبرانی کوشا، دلسوز و خدوم امکان پذیر است.هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی رهبری مدارس موفق دوره ابتدایی مبتنی بر نظریه زمینه ای است.رویکرد پژوهش کیفی و روش نظریه برخاسته از داده(نظریه زمینه ای)،روش نمونه گیری هدفمند و با معیار اشباع نظری داده هابوده است.بدین منظورمصاحبه هایی نیمه ساختارمند با 24نفر از مدیران مدارس موفق کشور در دوره ابتدایی ومطلعان کلیدی در این خصوص انجام شد.طول مدت زمان هر مصاحبه 100-30دقیقه بود و به برخی از مصاحبه شوندگان دوبار مراجعه شد.مصاحبه ها تا جایی ادامه یافت که مصاحبه شونده اطلاعات جدیدی در اختیار پژوهشگر قرار نداد و صرفاً تکرار اطلاعات قبلی بود،بدین ترتیب اشباع نظری داده ها حاصل گردید. برای مشخص کردن روایی و پایایی داده ها از بازبینی مشارکت کنندگان و مرور خبرگان غیر شرکت کننده در پژوهش استفاده شد. نتایج تحلیل داده ها در طی سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی حاکی از 22 مقوله کلی است که دراین مقاله در چارچوب مدل پارادایمی شامل: عوامل علّی، پدیده محوری، عوامل زمینه ای، عوامل مداخله ای ، راهبردها و پیامدها تحلیل شده است.
ارائه مدل مناسب برای نوآوری سازمانی درکتابخانه های دانشگاه آزاد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این تحقیق ارائه مدلی مناسب برای نوآوری سازمانی درکتابخانه های دانشگاه آزاد اسلامی بود. این پژوهش از لحاظ هدف تحقیق از نوع کاربردی و از لحاظ روش تحقیق از نوع توصیفی-پیمایشی و از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری آن شامل همه مدیران و کارکنان کتابخانه های دانشگاه آزاد اسلامی که بر اساس آخرین آمار اخذ شده، جامعه آماری پژوهش شامل 550 نفر بوده و با توجه به این که کل جامعه در دسترس بود تمام جامعه به عنوان نمونه در نظر گرفته شد. نتایج تحقیق حاکی از آن بود که مدل تحقیق از برازش مطلوب برخوردار بوده و ابعاد و مولفه های عوامل مؤثر بر نوآوری سازمانی در کتابخانههای دانشگاه آزاد اسلامی به علت داشتن بار عاملی بالای 4/0 و قرار گرفتن t-value در بازه مناسب تعیین قرار دارند. این عوامل فردی، گروهی، سازمانی، محیطی و انسانی و آموزشی هستند. همچنین ابعاد به دست آمده از نتایج تحقیق به این ترتیب شناسایی شده است: 1- بعد انسانی و آموزشی شامل مولفه های (توانمند ساختن مهارت دانش، سرمایه فکری)2- بعد سازمانی شامل مولفه های (ساختار سازمانی ، مدیریت دانش، نوآوری سازمانی)3-بعد فردی شامل مولفه های(تحمل ابهام ،دانش و تخصص)4- بعد محیطی شامل مولفه های (پویایی سازمان، پیچیدگی های فناوری)5-بعد گروهی شامل مولفه های (حمایت مدیریتی ، سیستم ارتباطات).
اثر بخشی آموزش مهارت های زندگی در محیط کار بر فرسودگی شغلی و شادکامی در کارکنان یک سازمان در اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف اثر بخشی آموزش مهارت های زندگی در محیط کار بر فرسودگی شغلی و شادکامی در کارکنان شرکت نفت اهواز انجام شد. طرح پژوهش، تجربی میدانی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعهی آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان شرکت نفت اهواز بودند. نمونه تحقیق نیز شامل 30 نفر از کارکنان بودند که بعد از غربال گری اولیه به صورت تصادفی انتخاب و در گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. جهت اندازه گیری متغیر ها از پرسشنامه فرسودگی شغلی مسلش و پرسشنامه شادکامی آکسفورد استفاده شد. ابتدا هر دو گروه مورد پیش آزمون قرار گرفتند و سپس مداخله آزمایشی بر روی گروه آزمایش به صورت 5 جلسه 6 ساعتی آموزش مهارت های زندگی در محیط کار بر روی کارکنان گروه آزمایش اجرا شد، بعد از آن از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد. برای تحلیل داده ها نیز از روش تحلیل کوواریانس چند متغیری (MANCOVA) با استفاده از نرم افزار SPSS ویراست 21 استفاده شده است. نتایج تحلیل کوورایانس نشان داد که بین گروه آزمایش و کنترل در پس آزمون فرسودگی شغلی و شادکامی تفاوت معناداری وجود دارد(0001/0 > p). مقایسه میانگین ها نشان داد اثر بخشی آموزش مهارت های زندگی در محیط کار باعث کاهش فرسودگی شغلی و افزایش شادکامی در کارکنان شده است.
شناسایی مولفه های نظام ارزشی اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی در فرهنگ دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، شناسایی نظام ارزشی اعضای هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی بود. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و روش تحقیق مورد استفاده از نوع کیفی در نظر گرفته شد. حوزه پژوهش، اعضاء هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی بودند که نمونه پژوهشی به تعداد پانزده نفر از اعضای زن و مرد شاغل در پست هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی انتخاب شدند. روش نمونه گیری به صورت هدفمند و با استفاده از شیوه گلوله برفی [1] انجام گرفت. برای جمع آوری اطلاعات از ابزار مصاحبه نیمه سازمان یافته استفاده شد. پس از اشباع داده ها، تحلیل آن ها با روش استقرایی از نوع تحلیل مضمون، از طریق کد گذاری و مقوله بندی با استفاده از روش گلیزر [2] و استراوس [3] انجام گردید. سپس با بهره گیری از تکنیک دلفی [4] و تشکیل گروه تخصصی 30 نفره خبرگان، توافق بر سر مقولات، تم ها و ابعاد به دست آمد و دسته بندی مورد اعتبار یابی قرار گرفت. متغیرهای حاصل از مطالعه شامل: ارزش های خیرخواهی، ارزش های اخلاقی، ارزش های اجتماعی، ارزش های ایمنی، ارزش های مادی، ارزش های علمی، ارزش های ابزاری و ارزش های غائی بوده است. نتایج پژوهش بیانگر وجود متغیرهای مساعد در نظام ارزشی اعضای هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی بود.
کاربرد دلالت های فلسفی و تربیتی جان دیوئی برای مدیران آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف احصای دیدگاههای جان دیویی و کاربرد دلالت های فلسفی و تربیتی او برای مدیران آموزشی به روش کتابخانه ای – تحلیلی انجام شد. تکنیک مورد استفاده، تحلیل استنتاجی از آثار او و تفاسیر دلالتی از مکتب و دیدگاهش بود. از آنجا، جان دیوئی مشخصا درباره مدیران آموزشی و اداره کنندگان مدارس، سخنی به میان نیاورذه است و جملات انگشت شماری در مورد اداره کنندگان مدارس، گفته است، لذا ابتدا به تبیین مختصات مدرسه مدنظر جان دیوئی براساس دیدگاه های فلسفی او، پرداخته شد که مختصاتی همچون تعلیم و تربیت به مثابه تجربه، تبیین ماهیت رغبت و انضباط در این نوع مدرسه، نوع تفکر، روش اداره مدرسه و توجه به اجتماعی دروس و محتوا استخراج و در مرحله بعدی وظایفی برای مدیران همچون انعطاف پذیری در انتخاب و تحقق اهداف، طراحی فضای فیزیکی مدرسه، ارتباط دادن مدرسه با جامعه و فراهم آوردن محیط بازی و تفکر و کار برشمردیم.
تأثیر آموزش الکترونیکی بر کیفیت زندگی کاری و رضایت شغلی کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی استان تهران
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف تعیین نقش آموزش الکترونیکی در کیفیت زندگی کاری و رضایت شغلی کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی استان تهران انجام شد. روش مطالعه توصیفی – همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی استان تهران به تعداد 1200 نفر بودند. بر اساس کرجسی و مورگان تعداد 290 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه آموزش الکترونیکی مهدوی (2012)، پرسشنامه کیفیت زندگی کاری والتون (1973) و پرسشنامه رضایت شغلی مینه سوتا بود. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از روش رگرسیون گام به گام نشان داد آموزش الکترونیکی در کیفیت زندگی کاری نقش دارد (05/0 > P) و بهترین پیش بین برای مؤلفه های پرداخت منصفانه و کافی، تأمین فرصت رشد و امنیت مداوم، وابستگی اجتماعی زندگی کاری، فضای کلی زندگی، یکپارچگی و انسجام اجتماعی در سازمان و توسعه قابلیت های انسانی است. همچنین آموزش الکترونیکی در رضایت شغلی کارکنان نقش دارد (05/0 > P) و بهترین پیش بین برای مؤلفه های سبک رهبری و شرایط فیزیکی است. ازاین رو، پیشنهاد می شود در تدوین برنامه های آموزشی و راهبردی سازمان ها از این نوع آموزش استفاده شود.
امکان سنجی استقرار مدیریت دانش در مدارس شهر دورود با استفاده از تکنیک های داده کاوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
40 - 21
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر امکان سنجی استقرار مدیریت دانش در مدارس آموزش وپرورش شهرستان دورود با استفاده از تکنیک های داده کاوی است. روش پژوهش حاضر ازنظر هدف، کاربردی و به لحاظ شیوه از نوع توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری مشتمل بر مدیران مدارس اداره آموزش وپرورش دورود که تعداد آن ها 116 نفر بود و از میان آن ها تعداد 89 نفر به عنوان نمونه آماری از طریق جدول مورگان انتخاب شد. ابزار گردآوری داده های پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته است که روایی آن به روش صوری مورد تائید قرار گرفت و ضریب پایایی پرسشنامه مورداستفاده از طریق آلفای کرون باخ 93/. و از روش دونیمه کردن 70/. به دست آمد که در هر دو روش مورد تأیید بود. برای تحلیل داده ها از روش های داده کاوی و از نرم افزارهای Matlab، Weka، Rosetta،Excel استفاده شد. نتایج حاصل با استفاده از شبکه های عصبی، رافست، ژنتیک، درخت تصمیم گیری و تئوری بیز مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت، به این صورت که معیار دقت با استفاده از رافست 88/0، درخت تصمیم گیری 94/0، تئوری بیز 1، شبکه های عصبی مصنوعی 1 بود. درنهایت 6 قانون نهایی توسط الگوریتم ژنتیک، جانسون، هولتس و درخت تصمیم گیری ارائه گردید. بر اساس یافته های نهایی این پژوهش، عوامل تسهیم دانش، حفظ کارکنان دانش گر، استفاده از نظرات و پیشنهاد ات کارکنان نقش بسزا و عمده ای در استقرار مدیریت دانش ایفا می نمایند.
رابطه ی بین فرهنگ و انسجام مدرسه با عملکرد مدیران در پاسخگویی به نیازهای محیطی با نقش میانجیگری تعهد اخلاقی و کارآمدی جمعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
78 - 61
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف تحلیل روابط بین فرهنگ مدرسه و انسجام سازمانی با عملکرد مدیران در پاسخگویی به نیازهای محیطی با نقش میانجی تعهد اخلاقی و کارآمدی جمعی در مدرسه به اجرا درآمد. این تحقیق از نظر هدف از نوع تحقیقات کاربردی و از نظر گردآوری داده ها و کنترل متغیرها توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه مدیران متوسطه دوره اول و دوم شهر ارومیه به تعداد 1200 نفر می باشد که از بین آنها تعداد 300 نفر با بهره گیری از جدول مورگان و به روش نمونه گیری طبقه ای نسبی به عنوان نمونه انتخاب گردید. ابزار گرداوری داده ها پرسشنامه های استاندارد ) می باشد. روایی پرسشنامه ها به وسیله تحلیل عاملی تأییدی مورد تأیید قرار گرفتند و پایایی پرسشنامه به روش آلفای کرونباخ برای متغیرهای پژوهش به صورت فرهنگ سازمانی92/0، انسجام مدرسه80/0،کارآمدی گروهی 81/0، تعهد اخلاقی93/0 و عملکرد81/0 بدست آمد که به لحاظ آماری قابل قبول می باشد. به منظور بررسی روابط علی بین متغیرها از روش مدل یابی معادلات ساختاری به روش تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار spss, lisrelاستفاده شد. نتایج نشان داد بین بین فرهنگ مدرسه و انسجام سازمانی با پاسخگویی مدیران به نیازهای محیطی با نقش میانجی تعهد اخلاقی و کارآمدی جمعی یک رابطه ساختاری مثبت وجود دارد و عوامل سازمانی هم بصورت مستقیم و هم بصورت غیر مستقیم، از طریق تعهد اخلاقی و کارامدی گروهی توان پیش بینی عملکرد مدیران در پاسخگویی به نیازهای محیطی را دارد.
درک و تجربه معلمان مدارس از مفهوم سرمایه حرفه ای یک مطالعه پدیدار شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
217 - 203
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر درک معلمان ابتدایی از مفهوم سرمایه حرفه ای است. به این منظور، این پژوهش به درک معلمان از مفهوم سرمایه حرفه ای مزایای آن و موانع بر سر راه ایجاد سرمایه حرفه ای پرداخته است. رویکرد پژوهش کیفی و از نوع پدیدارشناسی تفسیری است.جهت گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختارمند استفاده شده است. جامعه پژوهش ما کلیه معلمین ابتدایی شهر سنندج بوده است که بالای 5 سال سابقه تدریس داشته اند. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و ملاک محور تعدادی از معلمین انتخاب و با آنان مصاحبه به عمل آمد، از آنجایی که ملاک ما اشباع نظری بود؛ پس از 13 مصاحبه به این نقطه رسیدیم. داده ها به روش کدگذاری نظری و با استفاده از نرم افزار تحلیل داده های کیفی nvivo انجام گرفت. یافته ها نشان می دهد معلمان اگرچه درک درستی از خود مفهوم سرمایه حرفه ای نداشتند اما نسبت به مؤلفه های سرمایه حرفه ای( سرمایه انسانی، سرمایه اجتماعی و سرمایه تصمیم گیری) اطلاعات و درک کاملی داشتند. مشارکت کنندگان پیشرفت تحصیلی دانش آموزان و توانمندسازی خود و همکاران و همچنین رضایت شغلی را از مزایای داشتن سرمایه حرفه ای عنوان کردند اما درراه رسیدن به سرمایه حرفه ای با موانعی روبه رو بودند .مشارکت کنندگان عدم اشتراک دانش همکاران به خصوص همکاران باتجربه با معلمان کم تجربه را یکی از موانع ایجاد سرمایه حرفه ای عنوان کردند که می توان به فرهنگ آن مدرسه برگردد. همچنین آخرین مانع که مشارکت کنندگان بدان اشاره کردند ایجاد رقابت نادرست بین معلم ها توسط مدیر مدارس بود که این خود باعث عدم شکل گیری تعامل و درنتیجه شکل گیری سرمایه حرفه ای می شود.