School Administration (مدیریت مدرسه)
مدیریت مدرسه دوره نهم بهار 1400 شماره 1 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تدوین مدل جامع همکاری آموزش و پرورش و شهرداری ها برای تحقق اهداف سند تحول بنیادین آموزش و پرورش طراحی و اجرا شد. روش پژوهش از نظر هدف، به صورت کاربردی و با توجه به نوع داده، به صورت ترکیبی از نوع اکتشافی بود. میدان پژوهش شامل صاحب نظران مطلع و مسلط به موضوع پژوهش بود که با روش نمونه گیری هدفمند و اصل اشباع نظری 25 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. این افراد شامل مدیران، معاونان، کارشناسان و معلمان آگاه به موضوع پژوهش بودند. در بخش کمی جامعه آماری شامل کلیّه مدیران کل، معاونان و کارشناسان ارشد ادارات کل آموزش وپرورش استان های غربی کشور در سال 1398 بودند که تعداد آنان بر اساس برآوردهای انجام شده حدود 6000 نفر بود؛ با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس و جدول کرجسی- مورگان به تعداد 361 نفر انتخاب شد. تجزیه وتحلیل داده ها در مرحله کیفی با استفاده از تحلیل محتوا و فرایند کدگذاری باز و محوری صورت گرفت و در مرحله کمی از آمار استنباطی (معادلات ساختاری و تحلیل عاملی اکتشافی) و با استفاده از نرم افزارهای SPSS و LISREL استفاده شد. یافته ها نشان داد عوامل مؤثر بر همکاری آموزش وپرورش به منظور تحقق اهداف سند تحول آموزش وپرورش عبارت اند از: فرهنگ سازمانی، ایمنی، آینده نگری، نگرش سیستمی و توسعه سیاسی. نتایج همچنین نشان داد که عوامل مؤثر بر همکاری آموزش وپرورش (فرهنگ، ایمنی، آینده نگری، نگرش و توسعه) بر متغیر همکاری آموزش وپرورش تأثیری به میزان 66/0 دارد.
آموزش چندزبانه در مدارس ایران: فرا تحلیل کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چندزبانگی ویژگی جدیدی از تعامل اجتماعی انسان در زمینه آموزش نیست اما امروزه استفاده از چندین زبان از اشکال، الگوها و ماهیت چندزبانه در گذشته متمایز است. بسیاری از مدارس با قانون چندزبانگی جمعیت دانش آموزی مقابله می کنند. از طرفی اعتقاد تاریخی قوی وجود دارد که آگاهی بیش از یک زبان منجر به ارزش افزوده می شود. از این رو دانش آموزان به یادگیری و استفاده فعالانه زبان های دیگر به دلایل حرفه ای و اقتصادی و علمی ترغیب می شوند. با این وجود در بعضی از مواقع کودکان اقلیت چندزبانه و والدین شان به عنوان مانعی برای یادگیری و موفقیت تحصیلی در نظر گرفته می شوند. با این وجود سیاست های مدرسه لزوماً با درک منفی از زبان مادری کودکان شکل نمی گیرند؛ زیرا اغلب اقدامات مدرسه ریشه در فرصت های یادگیری دارند. پژوهش حاضر با هدف بهره گیری از یکی از شیوه های نوین پژوهش تحت عنوان «فراتحلیل کیفی»، به تحلیل و ترکیب نتایج پژوهش های انجام شده در کشور ایران، در زمینه مطالعات چندزبانگی پرداخته است. بدین منظور، تعداد 44 پژوهش انجام یافته در زمینه مطالعات چندزبانگی از مراکز پژوهش کشور گردآوری و از میان آن ها با روش نمونه گیری گلوله برفی تعداد 35 پژوهش که قابلیت بررسی داشت، برای فراتحلیل کیفی انتخاب شد. یافته های این پژوهش نشان داد که پژوهش های انجام گرفته دچار نارسایی هایی کمی و کیفی متعددی هستند که لازم است در تحقیقات آتی جبران شود.
شناسایی موانع و چالش های کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات در مدارس ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فنّاوری اطلاعات و ارتباطات به عنوان یک جزء مهم از مرحله آموزش در کلاس های درس است. روش پژوهش با رویکرد آمیخته با طرح اکتشافی (مصاحبه های عمیق و اکتشافی با انجام عمل پالایش) انجام شد. در رویکرد کیفی، از روش هدفمند و برای تدوین پرسش نامه از مصاحبه با استادان گروه علوم تربیتی دانشگاه و مدیران ارشد و خبرگان آموزش و پرورش به تعداد 20 نفر استفاده شد. در رویکرد کمّی، از روش توصیفی از نوع پیمایشی استفاده شد. جامعه آماری پژوهش را کلیّه مدیران مدارس ایران (105968 نفر) تشکیل می دادند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی- خوشه ای و بر اساس فرمول کوکران تعداد 383 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها به روش میدانی و از پرسش نامه محقق ساخته موانع و چالش های کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات با 75 سؤال و 14 مؤلفه استفاده شد. روایی صوری و محتوایی ابزار به تأیید متخصصان رسید و روایی همگرای آن با استفاده از ضرایب میانگین واریانس استخراجی (AVE) محاسبه شد که مقادیر AVE برای تمام مؤلفه ها بزرگتر از 5/0 بود. همچنین برای تمام مؤلفه ها، آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی بالاتر از 7/0 محاسبه و تأیید شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. نتایج نشان داد که موانع و چالش های کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات دارای چهارده مؤلفه (موانع ساختاری، موانع آموزشی، موانع منابع انسانی، موانع تجهیزات و مواد آموزشی، موانع مدیریتی، موانع خدمات پشتیبانی معلمان، عدم آمادگی شناختی معلمان، عدم تربیت معلمان برای تدریس در الگوی نوین تدریس، موانع انگیزشی، موانع فرهنگی، موانع اقتصادی، موانع اجتماعی، موانع سازمانی و موانع فردی) است که مؤلفه عدم تربیت معلمان برای تدریس در الگوی نوین تدریس دارای بیشترین سهم و مؤلفه موانع فردی دارای کم ترین سهم است. تجزیه و تحلیل داده ها به کمک دو نرم افزار SPSS20 و PLS انجام شد.
بررسی وضعیت چابکی منابع انسانی در آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف طراحی مدلی برای چابک سازی منابع انسانی در آموزش و پرورش انجام شد. از نظر هدف، پژوهش کاربردی بود. روش گرداوری داده ها، توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری شامل کلیّه کارکنان آموزش و پرورش شهر تهران به تعداد 344 نفر بود که برای نمونه گیری از روش نمونه گیری سرشماری کامل استفاده شد. ابزار اندازه گیری پرسش نامه ای محقق ساخته مشتمل بر 6 مؤلفه و 57 نشانگر بود که بر مبنای مقیاس 5 گزینه ای طراحی شده بود. روایی آن از نظر محتوایی و سازه موردبررسی و تأیید قرار گرفت. پایایی کلی پرسش نامه 835/0 به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون t تک نمونه ای و تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان داد که وضعیت چابکی منابع انسانی آموزش و پرورش شهر تهران از نظر دو مؤلفه مدیریت و رهبری (با 12 نشانگر) و آموزش و توانمندسازی منابع انسانی (با 6 نشانگر) در حد مطلوب و از نظر چهار مؤلفه کار گروهی و همکاری های متقابل (با 8 نشانگر)، مؤلفه فناوری (با 11 نشانگر)، مؤلفه دانش محوری (با 13 نشانگر) و مؤلفه فرهنگ سازمانی (با 7 نشانگر) در حد نامطلوب است. بنابراین، برای بهبود عملکرد منابع انسانی، بر افزایش و گسترش چابکی در آموزش و پرورش تأکید می شود.
هنجاریابی و اعتباریابی ابزار مدیریت استعداد در مدارس تیزهوشان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
می توان گفت م دیریت اس تعداد در مؤسس ات آموزشی به خصوص مدارس در راس تای توسعه س رمایه انسانی و مهارت ها است. روش این پژوهش، کمّی از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیّه معلمان و مدیران مدارس تیزهوشان شهر تهران است. نمونه آماری بر اساس نمونه لازم برای انجام تحلیل عاملی اکتشافی یا تأییدی 300 نفر و روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم از زیر جمعیت ها (مدرسه های تیزهوشان مختلف) بود. ابزار پژوهش پرسش نامه محقق ساخته بود که برای تحلیل داده ها در این پژوهش از تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی با استفاده از نرم افزارهای SPSS و AMOS اعتباریابی شد. نتایج در حالت استاندارد نشان داد که مدیریت استعداد در مدارس تیزهوشان تأثیر مثبت و معنی داری بر مؤلفه های قوانین و مقررات حمایت کننده از استعدادها، داشتن چشم انداز مدیریت استعدادها، منابع مالی مدیریت استعدادها، ایجاد جوّ حمایتی از استعدادها، استقرار زیرساخت های نرم، استقرار زیرساخت های سخت، نظام علمی و آکادمیک، کیفیت آموزش و یادگیری و مدیریت استعدادها دارد. همچنین با توجه به آلفای کرونباخ 710/0 و پایایی ترکیبی 803/0 دارای پایایی مناسبی است و با توجه به روایی همگرا 625/0 دارای روایی مناسبی نیز است. شاخص های نیکویی برازش همگی نیز حکایت از برازش مناسب الگو با داده های تحقیق دارد.
تبیین خودرهبری و خودکارآمدی معلمان براساس رهبری تحولی با نقش میانجی سازمان یادگیرنده در مدارس مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روش پژوهش، توصیفی- هم بستگی با رویکرد معادلات ساختاری است. جامعه آماری شامل کلیّه معلمان ابتدایی و متوسطه (اول و دوم) به تعداد 18750 نفر است که بر اساس فرمول کوکران، نمونه ای برابر با 384 نفر با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شد. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسش نامه رهبری تحولی، سازمان یادگیرنده، خودرهبری و خودکارآمدی معلمان است که روایی آن ها با روایی سازه و پایایی آن ها با آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی تأیید شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS23 وSMART PLS2 تحلیل شدند.نتایج فرضیه های پژوهش نشان داد که متغیر سازمان یادگیرنده یک متغیر میانجی بین متغیرهای رهبری تحولی با خودرهبری و خودکارآمدی است. رهبری تحولی بر سازمان یادگیرنده، خودرهبری و خودکارآمدی و همچنین سازمان یادگیرنده بر خودرهبری اثر مثبت و مستقیم دارد اما رهبری تحولی نتوانسته است که بر خودکارآمدی تأثیر بگذارد. روایی مدل اندازه گیری با آزمون cv.com و مدل ساختاری با آزمون cv.red تأیید شد و همچنین کیفیت مدل نهایی پژوهش با توجه به شاخص GOF که 305/0 شده است، نشان داد که مدل از برازش قوی برخوردار است و در نهایت ضریب تعیینR2، برای سازمان یادگیرنده 320/0، خودرهبری 285/0 و خودکارآمدی 033/0 شد.
نقش رهبری تحول آفرین در سلامت سازمانی مدارس: آزمون نقش میانجی عدالت سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی پایداری روابط میان رهبری تحول آفرین، عدالت سازمانی و سلامت سازمانی در مدارس شهرستان سبزوار بود و براساس هدف از دسته پژوهش های کاربردی محسوب می شود؛ زیرا نتایج پژوهش قابل استفاده برای تمام مدارس و نظام های آموزش و پرورش، به خصوص مدارس شهرستان سبزوار است. با توجه به چگونگی به دست آوردن داده های مورد نیاز توصیفی و از نوع همبستگی بود که در آن روابط متغیرها بر اساس هدف پژوهش تحلیل می شود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی معلمان مدارس شهرستان سبزوار بودند که در سال تحصیلی 97-96 به خدمت اشتغال داشتند. این تعداد شامل 4892 نفر است. نمونه مورد مطالعه براساس جدول مورگان 357 نفر تعیین شد که پرسش نامه بین 365 نفر به صورت طبقه ای تصادفی در نیمه دوم سال 1397 توزیع شد. به منظور سنجش روایی سؤالات پرسش نامه، روایی محتوا و روایی سازه مدنظر قرار گرفت، روایی محتوا توسط متخصصان حوزه رفتار و مدیریت آموزشی تأیید شد. به منظور سنجش پایایی، یک نمونه اولیه شامل40 پرسش نامه پیش آزمون شد. برای تجزیه و تحلیل داده های پرسش نامه در بخش آمار استنباطی از آزمون های Tتک نمونه ای، کلموگروف-اسمیرنوف، تحلیل عاملی تأییدی و الگویابی معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که رهبری تحول آفرین هم به طور مستقیم و هم به طور غیر مستقیم به واسطه عدالت سازمانی نقش کلیدی را در توسعه سلامت سازمانی دارد. همچنین عدالت سازمانی تأثیر مثبت، مستقیم و معنی دار بر سلامت سازمانی دارد.
شناسایی سازوکارهای مدیریت مؤثر معلمان فاقد صلاحیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر بر اساس هدف کاربردی و از منظر گردآوری داده ها، کیفی بود و در آن از روش پدیدارشناسی تفسیری استفاده شد. میدان پژوهش را سه گروه از مسئولان ادارات آموزش و پرورش و مدیران مدارس ابتدایی استان مرکزی و متخصصان دانشگاهی حوزه صلاحیت های حرفه ای معلمان، تشکیل دادند که با کاربرد روش نمونه گیری هدفمند، به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار گردآوری یافته ها مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که پس از گردآوری یافته ها با روش تحلیل محتوا تجزیه و تحلیل شدند. نتایج تحلیل یافته ها نشان داد که در برخورد با معلمان فاقد صلاحیت می توان از چهار سازوکار استفاده کرد که عبارتند از: پیشگیرانه، اصلاحی، نظارتی و تنبیهی. لذا لازم است به منظور مدیریت مؤثر معلمان فاقد صلاحیت، تمهیدات لازم برای طراحی و اجرای اقدامات مذکور را موردتوجه قرارداد.
ارائه مدل مدیریت آموزشی برای مدارس استثنایی براساس تجربه زیسته مدیران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، یک مطالعه کیفی پدیدارشناسانه است. روش گردآوری اطلاعات به صورت مصاحبه نیمه ساختار یافته بود. برای انجام پژوهش از تجربه زیسته مدیران با سابقه مدارس استثنایی بر اساس نمونه گیری هدفمند به روش گلوله برفی در حد اشباع استفاده شد؛ لذا با تعداد 8 نفر از مدیران مدارس مصاحبه صورت پذیرفت. بر اساس نتایج به دست آمده، مؤلفه های معرّف مدیریت آموزشی در مدارس استثنایی شامل تعامل با همکاران، نظارت بر نیروی انسانی، توانمندی مدیریت مسائل مالی، توانمندی تعامل با ارگآن های مربوطه، شناخت شرایط و نیاز دانش آموزان، توجه به مسائل علمی و آموزشی دانش آموزان، توجه به نیازهای روحی و جسمی دانش آموزان، داشتن برخی صفات شخصیتی از قبیل نظم و تعهدپذیری به عنوان ضرورت های فردی مدیریت مدارس استثنایی، پیگیری موضوع فراگیرسازی و توسعه مدارس تلفیقی، مشاوره و در نهایت حمایت از خانواده های دانش آموزان استثنایی است. بدیهی است که انجام این پژوهش دیدگاه های مدیران شاغل در این پست را آشکار می کند و به متولّیان سازمان آموزش و پرورش استثنایی کشور این امکان را می دهد که در چارچوب قوانین برای بهبود کیفیت مدیریت مدارس استثنایی گام های مفیدتری بردارند.
تدوین الگوی آموزش کارآفرینی دانش آموزان مدارس دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به نقش کارآفرینی در نظام آموزش وپرورش لزوم الگویی در این زمینه برای دانش آموزان مدارس ضروری است. پژوهش حاضر، کمّی و کیفی بود که در بخش کمّی از روش پیمایشی و در بخش کیفی از روش داده بنیاد استفاده شد. در مرحله کیفی از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته و در مرحله کمّی از پرسش نامه محقق ساخته استفاده شده است. تحقیق حاضر شامل دو جامعه آماری است که جامعه اول را متخصصان و صاحب نظران حوزه آموزش کارآفرینی و جامعه دوم را معلمان دوره دوم متوسطه با سابقه آموزش کارآفرینی که مجموع این افراد در بخش کیفی 13 نفر و در بخش کمّی 180 بودند. برای تعیین حجم نمونه از جدول مورگان استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها به کمک دو نرم افزار SPSSوAmos انجام شد. یافته های تحقیق حاضر نشان داد که از میان عوامل مؤثر بر مدل برنامه آموزش کارآفرینی، بی ثباتی در بازار کار در میان آسیب های آموزش کارآفرینی، تعامل مراکز تولیدی و صنعتی، در میان اهداف مطلوب آموزش کارآفرینی، جذابیت و قابلیت دسترسی در میان محتوای مناسب آموزش کارآفرینی، توانایی حل مسأله در میان روش های تدریس کارآفرینی و ارزشیابی از طرح کسب وکار و در میان روش های ارزشیابی آموزش های کارآفرینی دارای بیشترین ضریب تأثیر بوده است. با توجه به نتایج پیشنهاد می شود که برنامه آموزشی هدفمند در راستای آموزش کارآفرینی در مدارس طراحی و تدوین شود.
بررسی وضعیت عدالت آموزشی در مدارس دولتی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و ازنظر رویکرد، کیفی - کمی بوده است. روش پژوهش در بخش کیفی، مطالعه موردی بود و مشارکت کنندگان این بخش شامل 18 نفر از معلمان باسابقه مدارس دولتی شهر تهران بودند که با استفاده از روش نمونه گیری غیر احتمالی و هدفمند و با توجه به اشباع نظری در یافته ها مورد مصاحبه قرار گرفتند. برای تجزیه وتحلیل داده های بخش کیفی از روش تحلیل تماتیک، استفاده شد. روش پژوهش در بخش کمّی، توصیفی– پیمایشی بود که در این بخش تعداد 400 دانش آموز از مدارس دولتی تهران با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. جمع آوری داده های این بخش، بر اساس پرسش نامه منتج از مدل مفهومی مرحله کیفی بود. برای تجزیه وتحلیل داده های بخش کمّی از تحلیل عاملی تأییدی، آزمون تی تک گروهی و تی وابسته با استفاده از نرم افزار SPSS22 و AMOS استفاده شد. نتایج بخش کیفی نشان داد که الگوی عدالت توزیعی از سه بعد امکانات آموزشی، امکانات کمک آموزشی و تجهیزات فیزیکی تشکیل شده است. در بخش کمّی نیز، وضعیت عدالت آموزشی، در مؤلفه های کمک آموزشی و تجهیزات فیزیکی پایین تر از حد متوسط و در مؤلفه امکانات آموزشی بالاتر از حد متوسط بوده است.
نقش واسطه ای ارزشیابی عملکرد معلمان در رابطه بین استقلال شغلی و ساختار سازمانی با اشتیاق شغلی و ادراک عدالت سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی- همبستگی از نوع مدلمعادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیّه معلمان مدارس دوره دوم متوسطه نظری شهر ارومیه در سال تحصیلی 98-97 به تعداد 831 نفر بود که از بین آن ها به روش تصادفی طبقه ای نسبی و با بهره گیری از جدول کرجسی مورگان، 306 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسش نامه محقق ساخته ارزشیابی عملکرد معلمان، پرسش نامه های استاندارد ساختار سازمانی رابینز و ایوانویچ، استقلال شغلی فریدمن، احساس عدالت کولکوئیت و اشتیاق شغلی شوفلی و بکر بودند. روایی ابزارها با استفاده از روایی صوری، محتوایی و سازه و پایایی ابزارها با روش آلفای کرونباخ بررسی و تأیید شد. مقادیر پایایی ابزارها به ترتیب 86/0 ، 77/0، 79 /0 ، 81/0، 89 /0 محاسبه شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای ,SPSS 20 LISREL8.8 استفاده شد. یافته های تحقیق، نقش واسطه ای ارزشیابی عملکرد معلمان در رابطه بین استقلال شغلی و ساختار سازمانی با اشتیاق شغلی و عدالت سازمانی را تأیید کرد. نتایج حاکی از وجود رابطه مثبت معنی دار بین استقلال شغلی و اشتیاق شغلی، همچنین بین ساختار سازمانی و عدالت سازمانی بود. برای ارتقای اشتیاق شغلی معلمان و ادراک عدالت آن ها باید از ساختارهای کاملاً متمرکز در مدارس کمتر استفاده شود؛ استقلال شغلی معلمان را توسعه داد و به ارزشیابی عملکرد معلمان بیشتر توجه کرد.
نقش مدیران مدارس در توسعه کامیابی شغلی معلمان: پژوهشی ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش آمیخته حاضر با هدف شناسایی نشانگان وظایف مدیران مدارس در جهت تقویت و توسعه کامیابی شغلی معلمان و ارزیابی وضع موجود آن در میان مدارس شهر خرم آباد انجام شد. در بخش کیفی از راهبرد پدیدارشناسی توصیفی استفاده شد و با کاربست روش های نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی، مدیران و معلمان باتجربه، نمونه و مشهور که بنا بر گزارش والدین و مدیران می توان آن ها را کامیاب تلقی کرد، انتخاب و مورد مصاحبه قرار گرفتند. با استفاده از تحلیل محتوا و کدگذاری مصاحبه ها، 28 نشانگر در 6 بعد (برانگیختن معلمان، ایجاد فرصت هایی برای دانش افزایی، جوّ و فضای مدرسه، امکانات آموزشی، دادن فرصت انتخاب و ایفای الگوی نقش) طبقه بندی شد. در بخش کمّی پژوهش راهبرد توصیفی از نوع همبستگی به کار گرفته شد و با استفاده از نشانگرهای شناسایی شده، پرسش نامه ای با روایی محتوایی تأیید و پایایی مناسب (آلفای کرونباخ بالاتر از 8/.) تدوین شد و 325 معلم آن را تکمیل کردند. از طریق تحلیل عاملی اکتشافی 28 نشانگر شناسایی شده در 6 بعد (برانگیختن معلمان، ایجاد فرصت هایی برای دانش افزایی، جوّ و فضای مدرسه، امکانات آموزشی، دادن فرصت انتخاب و ایفای الگوی نقش) طبقه بندی شد. در گام بعد با انجام تحلیل عاملی تأییدی، الگوی اندازه گیری متغیر نهفته برازش قابل قبولی با داده ها نشان داد. در مرحله بعد با توجه به نتایج آزمون (T تک نمونه ای)، ابعاد شش گانه وظایف مدیران مدارس به طور معناداری بالاتر از متوسط ارزیابی شد.
بررسی ویژگی های روان سنجی مقیاس رتبه بندی رهبری آموزشی مدیران (PIMRS-22)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش، کلیّه معلمان مدارس دولتی دوره اول متوسطه استان اردبیل در سال تحصیلی 98-1397 به حجم 3064 نفر از 422 مدرسه بود. با در نظر گرفتن 10 تا 20 نمونه برای هر سؤال پرسش نامه در تحلیل عاملی، نمونه ای به حجم 418 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی از 202 مدرسه انتخاب شد. ساختار عاملی این مقیاس طی دو مرحله با دو روش تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل عاملی تأییدی مورد بررسی قرار گرفت. در تحلیل عاملی اکتشافی، داده ها به وسیله تحلیل مؤلفه های اصلی با چرخش واریماکس تحلیل شد. نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که ساختار سه عاملی پرسش نامه شامل: تعریف مأموریت مدرسه، مدیریت برنامه آموزشی و ارتقای جوّ مثبت یادگیری مدرسه، برازش قابل قبولی با داده ها دارد و عوامل سه گانه آن زیربنای این ابزار را تشکیل می دهند. تحلیل پایایی، روایی همگرا و واگرای سازه های پرسش نامه نشان داد که سؤالات در سنجش سازه های پرسش نامه از دقت کافی برخوردارند؛ بنابراین تمام 22 سؤال آن بدون حذف یا اصلاح در مقیاس باقی ماندند. به طورکلی نتایج حاکی از آن است که پرسش نامه از ویژگی های روان سنجی مطلوبی برخوردار است و پژوهشگران می توانند در ارزیابی رهبری آموزشی مدیران در دوره اول متوسطه از آن استفاده کنند.
تحلیل ساختاری عملکرد مدیران مدارس بر اساس وفاداری سازمانی، معنویت در محیط کار با میانجی گری عزت نفس سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روش پژوهش توصیفی همبستگی مبتنی بر مدل معادلات ساختاری و از نظر هدف کاربردی است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیّه مدارس دولتی و غیر دولتی متوسطه دوم دخترانه نواحی آموزش و پرورش تبریز به تعداد 175 مدرسه بود و نمونه تحقیق مدارس بر اساس جدول مورگان 123 نفر تعیین شده است. روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی بر حسب ناحیه و نوع دولتی و غیر دولتی بودن بوده است. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های وفاداری سازمانی الکاظمی، عزت نفس پیرس و همکاران، معنویت سازمانی میلیمین و عملکرد دلاور و همکاران، نیز مؤلفه سلامت پرسش نامه طاهری و همکاران استفاده شده است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان می دهد: عملکرد مدیران مدارس بر اساس وفاداری سازمانی، معنویت در محیط کار با میانجی گری عزت نفس سازمانی آنان در مدارس متوسطه دوم دخترانه نواحی آموزش و پرورش تبریز با ضریب تعیین 76/0 قابل پیش بینی است. روابط معنویت در محیط کار و وفاداری سازمانی با عزت نفس سازمانی مدیران نیز معنویت در محیط کار با عملکرد، در سطح اطمینان 95% معنادار و روابط وفاداری سازمانی و عزت نفس سازمانی مدیران با عملکرد آنان غیر معنادار است.
تدوین الگوی توسعه توانایی های مدیریتی مدیران مدارس در افق 1404 مبتنی بر رویکرد آینده نگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روش این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی از نظر شیوه اجرای کمی -کیفی بود. ابزار جمع آوری داده ها در بخش کیفی: مصاحبه و در بخش کمی : پرسش نامه بوده است. جامعه آماری در بخش کمی شامل کلیّه معلمان و در بخش کیفی شامل تمام مدیران مدارس مقطع متوسطه اول شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 1399-1398 بود که تعداد معلمان 425 نفر و مدیران با تعداد 31 نفر بودند. در بخش کمی با مراجعه به فرمول کوکران از بین معلمان مدارس تعداد 202 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای بود. همچنین در بخش کیفی، تعداد 22 نفر از مدیران بر اساس روش نمونه گیری اشباع نظری به عنوان نمونه انتخاب شدند. تحلیل داده های پژوهش در بخش کمی بر اساس نرم افزار آماری SPSS و در بخش کیفی بر اساس نرم افزار 3dmax انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد، مؤلفه های توسعه توانایی های مدیریتی در افق 1404 مبتنی بر رویکرد آینده نگاری شامل 4 بعد کلی: مؤلفه های شایستگی اولیه، مؤلفه های شایستگی کلان، مؤلفه های وضعیت موجود در توسعه توانایی مدیریتی و مؤلفه های تجهیز مدیران به شایستگی های جدید بود. همچنین نتایج نشان داد، اولویت بندی این عوامل به ترتیب: 1- مؤلفه های شایستگی کلان در توسعه توانایی مدیریتی 2- مؤلفه های وضعیت موجود در توسعه توانایی مدیریتی 3-مؤلفه های تجهیز مدیران به شایستگی های جدید و 4- مؤلفه های شایستگی اولیّه در توسعه توانایی مدیران بود. در نهایت الگویی برای توسعه توانایی های مدیریتی مدیران مدارس بر اساس رویکرد آینده نگاری ترسیم شد.
از «دبیرستان شاه رضا مشهد» تا «دانش سرای عالی سپاه دانش مامازن» نگاهی به زندگی و خدمات دکتر «محمدامیر بیرجندی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر در چارچوب روش «زندگی نامه نویسی دیگرنوشت» و از طریق مطالعه اسناد و گفتگو با افراد مطلع به تشریح خدمات آموزشی و تربیتی یکی از پیشگامان آموزش و پرورش ایران در عرصه مدرسه داری نوین پرداخته است. «محمدامیرخان بیرجندی» در سال 1280 شمسی در بیرجند متولد شد. اندکی بعد از تولد به تهران رفت و در «مدرسه آمریکایی ها » به تحصیل و بعدها به تدریس پرداخت. سپس، نظامت و مدیریت دبیرستان «شاه رضا» مشهد را پذیرفت. به منظور اتمام تحصیلات تکمیلی در اواخر دهه سی شمسی به دانشگاه «ویسکانسین» آمریکا عزیمت کرد. «بیرجندی» از پیشگامان «مدرسه داری نوین» و «توسعه روستایی» در ایران است که خدمات وی در عرصه های مذکور کمتر مورد توجه قرار گرفته است. در این نوشتار، صرفاً به خدمات آموزشی و تربیتی ایشان توجه شده است. بر این اساس، به تجربیات وی در زمان مدیریت مدرسه «شاه رضا» و اقداماتی که در کسوت «معاون تعلیماتی وزیر فرهنگ» و «رئیس دانش سرای عالی سپاه دانش مامازن» انجام داده، اشاره شده است. وی، در نظام آموزش و پروش کشور فعالیت های نوآورآن های از جمله «ساماندهی برنامه آموزش تربیت بدنی و تیم های ورزشی در مدارس»، «ترویج فعالیت های فوق برنامه»، «تشکیل گروه های مناظره» و «پیوند میان معلمان و اولیا» را ترتیب داده است. همچنین، برنامه های «مبارزه با بی سوادی»، «سپاه دانش» و «آموزش مکاتبه ای» را به طور موفقیت آمیز اجرا کرده است. سبک مدیریتی و خصوصیات شخصیتی متمایز «بیرجندی» در اداره «دانش سرای عالی سپاه دانش مامازن» در کنار نقش آفرینی وی در تربیت و اعزام دانشجویان به خارج از کشور از او چهره ای فراموش نشدنی در اذهان دانش آموختگان دانش سرا-که اینک از صاحبنظران عرصه تعلیم و تربیت ایران هستند- به یادگار گذاشته است.
بررسی ارتباطِ سکوت سازمانی با رفتار شهروندی سازمانی معلمان ابتدایی شهرستان سقز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روش تحقیق از نوع توصیفی-پیمایشی بود. جامعه آماری شامل کلیّه معلمان ابتدایی شهرستان سقز در سال تحصیلی 1400-1399 به تعداد 950 نفر بود که حجم نمونه از طریق فرمول کوکران برای جامعه مورد نظر 247 نفر برآورد شد. برای گردآوری داده ها از دو پرسش نامه سکوت سازمانی استاندارد 15 سؤالی موریسون و میلیکن و پرسش نامه استاندارد 27 سؤالی رفتار شهروندی سازمانی مارکوزی وزین استفاده شد که پایایی آن ها بر اساس ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 847/0 و 967/0 به دست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS نسخه 24 و LISREL انجام شد. شاخص های ارزیابی مدل نشان دهنده برازش مطلوب و پذیرش مدل نهایی هستند. نتایج پژوهش نشان داد که بین سکوت سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی رابطه معنی داری وجود دارد و رفتار شهروندی سازمانی از سکوت سازمانی تأثیر می پذیرد. منفی بودن این مقدار هم حاکی از این است که که با کاهش سکوت سازمانی رفتار شهروندی سازمانی افزایش می یابد و با افزایش آن، رفتار شهروندی سازمانی کاهش می یابد. مؤلفه هایی چون نگرش مدیران ارشد و سرپرستان و فرصت های ارتباطی در سکوت سازمانی و سایر مؤلفه های رفتار شهروندی سازمانی به خوبی تبیین کننده متغیر اصلی پژوهش هستند. آزمون فریدمن برای متغیر رفتار شهروندی سازمانی نیز انجام شد که مؤلفه های محافظت از منابع انسانی، نزاکت، جوانمردی، هماهنگی متقابل شخصی، نوع دوستی، وجدان کاری و آداب اجتماعی به ترتیب رتبه های اول تا هفتم را به خود اختصاص دادند.
الگوسازی روابط ساختاری جهان بینی رهبری و توان پاسخگویی به محیط با نقش واسطه گری انسجام سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با روش تحقیق توصیفی و از نوع همبستگی انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیّه معلمان مدارس ابتدایی و متوسطه دولتی شیراز بود که با روش نمونه گیری تصادفی- طبقه ای (بر حسب دوره تحصیلی) و براساس فرمول کوکران تعداد 369 نفر انتخاب شد. ابزار پژوهش شامل فرم خلاصه شده مقیاس جهان بینی رهبری، فرم خلاصه شده مقیاس انسجام سازمانی و مقیاس توان پاسخگویی به محیط بود که پس از محاسبه روایی و پایایی بین نمونه توزیع و جمع آوری شد. به منظور تحلیل داده-های پژوهش از نرم افزار AMOS و آزمون مدل معادلات ساختاری استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که توان پاسخگویی مدارس به محیط به وسیله انواع جهان بینی رهبری کارآفرینی شبکه ای و تنظیمی به صورت مستقیم پیش بینی شده است. همچنین انواع جهان بینی رهبری کارآفرینی، اجتماعی، شبکه ای و تنظیمی از طریق انسجام سازمانی به صورت غیر مستقیم، توان پاسخگویی مدارس به محیط را پیش بینی کرده اند. بنابراین مدیران و رهبران مدارس می توانند برای بهبود توان پاسخگویی به محیط بر جهان بینی رهبری تمرکز کنند و برای تسهیل این فرایند از انسجام سازمانی بهره گیرند.
سواد رهبری آموزشی مدیران مدارس در نظام آموزش وپرورش: رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روش پژوهش، فراترکیب تبدیلی بود که در گام اول و پس از ارائه سؤال پژوهش، اعضای تیم فراترکیب مشخص شدند. در گام دوم و سوم، منابع معتبر داده های پژوهش بر اساس دو معیار شمول و خروج شامل انتخاب پایگاه های معتبر لاتین اسکوپوس، اشپرینگر 2005 تا 2019 و فارسی مگیران و نورمگز و ... در بازه زمانی 1378 تا 1398، جستجو و 600 مقاله بررسی شد که بر اساس فهرست الف (مرتبط)، ب (تا حدودی مرتبط) و ج (نامرتبط)، در نهایت، تعداد 42 مقاله انتخاب شد. در گام چهارم، با تجزیه و تحلیل داده ها، ابتدا 331 مضمون پایه سواد رهبری آموزشی استخراج شد. سپس با شیوه فراچکیده نویسی و دسته بندی، این 331 مضمون پایه در20 مضمون سازمان دهنده با عنوان سواد اطلاعاتی، سواد ارتباطی، سواد رهبری، سواد اخلاقی، سواد شخصیتی، سواد اعتقادی، سواد حرفه ای، سواد اقتصادی، سواد دیجیتال، سواد سلامت، سواد اجتماعی، سواد بین المللی، سواد اداری، سواد تفکر، سواد فرهنگی، سواد آکادمیک، سواد نگرشی و ارزشی، سواد حقوقی، سواد پژوهشی و سواد هنری قرار گرفت و چارچوب سواد رهبری آموزشی مدیران مدارس را تشکیل دادند. چارچوب طراحی شده می تواند به عنوان معیاری برای انتخاب و یا طراحی دوره های آموزش ضمن خدمت مدیران مدارس در نظام آموزش و پرورش قرار گیرد.