چکیده

این تحقیق با هدف بررسی اثربخشی روش های تدریس بر سلامت روان و فرسودگی تحصیلی در دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی شهر کرمان در سال 1399 انجام شد. روش تحقیق نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بوده است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان پسر ابتدایی شهر کرمان در سال 1399 می باشد که تعداد آنها 5353 نفر است. نمونه پژوهش حاضر حدود200 نفر از دانش آموزان که براساس ملاک های ورودی به مداخله به صورت تصادفی به چهار گروه آزمایش(سه گروه آزمایش) و (یک گروه)کنترل تقسیم شدند(هر گروه 50 نفر). گروه آزمایش تحت مداخله روش های تدریس(بارش مغزی، نقش مفهومی و مشارکتی) در 10 جلسه 90 دقیقه ای (هفته ای دوبار) قرار گرفتند و گروه کنترل مداخله را دریافت نکردند. ابزار پژوهش پرسش نامه سلامت روان گلدنبرگ و میلر (1979) ، پرسشنامه فرسودگی تحصیلی برسو و سالانووا و اسچفلی (1997) بودند. یافته ها با استفاده از تحلیل کوواریانس نشان داد که در هر سه گروه آزمایش شاهد افزایش میانگین نمرات سلامت روانی و کاهش میانگین نمرات فرسودگی تحصیلی در مقایسه با گروه کنترل پس از اجرای هر یک از روش های آموزشی هستیم و با توجه به اینکه در متغیر سلامت روانی نمرات بالاتر نشان دهنده سطح بهتر سلامت روانی افراد است؛ بنابراین می توان گفت روش های تدریس بر سلامت روان و کاهش فرسودگی تحصیلی دانش آموزان ابتدایی اثرات مثبتی داشته است. با توجه به میزان افزایش رخ داده در هر روش تدریس می توان گفت در روش تدریس نقشه مفهومی نسبت به سایر روش های مورد تدریس، پیشرفت بیشتری در دانش آموزان ابتدایی بود.

تبلیغات