فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۲۷۲ مورد.
ارزیابی توانمندسازها در مرکز توسعه مدیریت و تحول اداری دانشگاه علوم پزشکی اصفهان با بهره گیری از الگوی سرآمدی سازمانی
حوزه های تخصصی:
توانمندسازی در مدیریت راهکار مهمی برای تغییر است که با هدف بهبود توانایی فردی و سازمانی اجرا می شود. بنابراین هدف از این پژوهش ارزیابی وضعیت توانمندسازها در مرکز توسعه مدیریت و تحول اداری دانشگاه علوم پزشکی اصفهان براساس الگوی سرآمد سازمانی بوده است. این پژوهش کاربردی و از دسته مطالعات توصیفی بوده که به صورت مقطعی انجام گرفت. جامعه پژوهش شامل32 نفر از مدیران ستادی و معاونان آنها در مرکز توسعه مدیریت و تحول اداری دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال 1386 بود که به صورت سرشماری انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه الگوی سرآمد سازمانی با 26 گویه بود که ضریب پایایی آن 97/0 به دست آمد. داده های پژوهش براساس 5 معیار مربوط به توانمندسازها جمع آوری شد، سپس تحلیل داده در سطح آمار توصیفی انجام گرفت و در نهایت با استفاده از نرم افزار SPSS و نرم افزار سرآمد سازمانی امتیاز هر کدام از عناصر مربوط به حوزه توانمندسازها براساس منطق رادار محاسبه شد. یافته ها نشان داد که مرکز توسعه مدیریت و تحول اداری دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در زمینه معیارهای رهبری (60 درصد)، خط مشی و استراتژی (80 درصد)، کارکنان (60 درصد)، منابع و شرکاء (50 درصد) و فرآیندها (60 درصد) امتیاز و در مجموع از نظر معیار توانمندسازها، 238 امتیاز را به خود اختصاص داده است.
کاربست رویکرد سیستمی در ارزشیابی کیفیت هنرستانهای فنی و حرفه ای موردی از ارزشیابی هنرستانهای فنی وحرفه ای دخترانه شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"ارزشیابی و بهبود مستمر کیفیت هنرستانهای فنی حرفهای، به علت نقش و اهمیت روزافزون آنها در تدارک نیروی انسانی در سطح پیش از دانشگاه، ضرورتی اجتناب ناپذیر است. هدف پژوهش حاضر ارزشیابی کیفیت هنرستانهای فنی حرفهای دخترانه شهر تهران، با استفاده از رویکرد سیستمی و ارائه راهکارهای بهبود کیفیت برای آنها است؛ این مطالعه در دو مرحله جداگانه انجام شده است:
1. تدوین چارچوبی متشکل از 19 عامل و 237 نشانگر دروندادی، فرایندی و بروندادی و 129 معیار برای قضاوت؛
2. کاربست آنها در ارزشیابی هنرستانهای جامعه هدف.
دادههای مورد نظر با استفاده از نظر 1590 نفر شامل: مدیران و معاونان هنرستانها، هنرآموزان، هنرجویان، کارفرمایان، دانشآموختگان و خبرگان، با استفاده از پرسشنامه، مصاحبه و مشاهده، گردآوری و تحلیل شد.
نتایج تحقیق نشان داد کیفیت بخشهای درونداد و فرایند در سطح «به نسبت مطلوب» و بخش برونداد در سطح «نامطلوب» قرار دارد و کیفیت هنرستانهای دخترانه شهر تهران در سطح «نامطلوب» است؛ در پایان راهکارها و پیشنهادهایی برای بهبود کیفیت در هنرستانهای فنی حرفهای مورد بحث قرار می گیرد.
"
ارزیابی تدریس دبیران متوسطه بر اساس عوامل دهگانه فلندرز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عملکرد تحصیلی دانش آموزان از موضوعاتی است که توجه بسیاری از محققان تربیتی را جلب کرده است. از عوامل مؤثر در عملکرد تحصیلی، شیوه تدریس معلمان و نوع و میزان ارتباط معلمان با دانش آموزان می باشد. بررسی فرایند تدریس معلمان با استفاده از مشاهده مستقیم و کدبرداری از جریان تدریس برای تعیین نوع ارتباط و تحلیل کیفیت تدریس از دهه های 50 و 60 رایج گردید که امروزه محققان زیادی از روش مشاهده مستقیم و کدبرداری مقوله ای استفاده می نمایند. در این پژوهش 60 کلاس (دبیر) از سه رشته متوسطه نظری (ریاضی-فیزیک، علوم تجربی، و ادبیات و علوم انسانی) از نواحی پنجگانه آموزش وپرورش شهر تبریز در سال تحصیلی 83-1382 به شیوه نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب و بررسی شدند. برای بررسی و تجزیه و تحلیل از شیوه تجزیه و تحلیل ارتباط کلامی فلندرز استفاده شده است. نتایج حاصل از مشاهده مستقیم فرایند تدریس نشان داد که دبیران به میزان کم از تدریس غیرمستقیم استفاده می نمایند. تفاوت معناداری بین میزان استفاده از تدریس غیرمستقیم در سه رشته متوسطه نظری مشاهده نگردید (245/1=F؛ 05/0>296/0=p).همچنین میزان سابقه تدریس دبیران در استفاده از تدریس غیرمستقیم تاثیر ندارد.در هیچ یک از عوامل دهگانه تعیین شده توسط فلندرز، جزء عامل دوم (ترغیب و تشویق) در بین دبیران در سه رشته متوسطه نظری تفاوت معناداری وجود ندارد. ولی دبیران رشته علوم انسانی نسبت به دو رشته دیگر دانش آموزان خود را ترغیب و تشویق می نمایند. نهایتاً همبستگی معناداری بین تدریس غیرمستقیم و پیشرفت تحصیلی مشاهده نشد (125/0=r؛ 05/0>341/0=p)، ولی بین تدریس مستقیم و پیشرفت تحصیلی، همبستگی منفی وجود دارد (55/0-=r؛ 05/0<000/0=p).
ارزشیابی تجربه آموزشی اساتید از دیدگاه دانشجویان تحصیلات تکمیلی
حوزه های تخصصی:
اهداف: سیستم ارزشیابی جامع، معتبر و مداوم برای ارزیابی و تضمین کیفیت فعالیت آموزشی اعضای هیات علمی همواره مورد نیاز است. این مطالعه با هدف تعیین دیدگاه دانشجویان مقطع کارشناسیارشد و دکترای پرستاری در مورد ارزشیابی اساتید انجام شد.
روشها: این پژوهش مطالعهای توصیفی- تحلیلی است که بهصورت مقطعی روی 30 نفر از دانشجویان مقاطع کارشناسیارشد و دکترای پرستاری یکی از دانشکدههای پرستاری شهر تهران که بهصورت سرشماری انتخاب شده بودند در سال 1387 صورت گرفت. دانشجویان ترم اول بهدلیل عدم شناخت کامل از اساتید از مطالعه حذف شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه ارزشیابی استاد مشمل بر 16 سئوال بسته بر اساس معیار 5رتبهای لیکرت بود که در سه حیطه اخلاق، فن تدریس و صلاحیت علمی تنظیم شد. روایی و پایایی پرسشنامه قبلاً توسط مدیریت مطالعات و توسعه آموزش پزشکی دانشگاه مورد مطالعه تایید شده و همهساله برای ارزشیابی استاد مورد استفاده قرار گرفته بود. دادههای جمعآوریشده با استفاده از نرمافزار SPSS 13 با استفاده از آمار توصیفی تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: دانشجویان عملکرد آموزشی اعضای هیات علمی دانشکده را مطلوب ارزیابی نمودند. از نظر 7/76% از دانشجویان، اساتید دارای اخلاق خوب بودند. 3/43% از دانشجویان اعتقاد داشتند که اساتید دارای فن تدریس خوب هستند. 3/33% از دانشجویان اعتقاد داشتند که اساتید از نظر علمی وضعیت خوبی دارند.
: از نکات مثبت اساتید داشتن حُسن خلق، برنامهریزی موثر و تسلط علمی به موضوع درسی است. اساتید محترم باید در زمینه انگیزش دانشجویان برای تحقیق و پژوهش و ارایه کاربردی مطالب درسی تقویت لازم را انجام دهند.
تاثیر ارزشیابی توصیفی بر خلاقیت و مشارکت یادگیری و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دختر و پسر پایه سوم دبستان در شهر بندرعباس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مطالعه در زمینه ی تاثیر ارزشیابی توصیفی بر خلاقیت، مشارکت یادگیری و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دختر و پسر پایه ی سوم دبستان در شهر بندرعباس انجام شد، که در نظام ارزشیابی توصیفی و سنتی شرکت داشتند. در این پ ژوهش، برای نمونه گیری، از روش نمونه گیری تصادفی استفاده شده؛ و 52 دانش آموز که با روش ارزشیابی توصیفی ارز یابی شدند و 50 دانش آموز که به روش سنتی مورد ارزشیابی قرار گرفتند، به عنوان نمونه انتخاب شده اند. ابزار های این پ ژ وهش عبارت بودند از پرسشنامه خلاقیت عابدی، مصاحبه ساخت مند با معلمان در زمینه ی مشارکت دانش آموزان در امر یادگیری، نظم و انضباط در کلاس و چگونگی تعامل دانش آموزان با یکدیگر و با معلم در کلاس و همچنین عملکرد تحصیلی آن ها در پایان سال تحصیلی بوده است. نتیجه های به دست آمده از تجزیه و تحلیل اطلاعات نشان داد که بین میزان مشارکت در یادگیری دانش آموزان با روش توصیفی و سنتی تفاوت معناداری وجود دارد. اما بین پسران و دختران در روش توصیفی و سنتی تفاوت وجود ندارد. همچنین بین خلاقیت دانش آموزان با نظام ارزشیابی توصیفی و نظام ارزشیابی سنتی تفاوت معناداری وجود دارد. اما بین پسران و دختران تفاوت معناداری وجود ندارد. در بخش کیفی، نتیجه ها نشان داد که مشارکت و فعالیت در کلاس، تعامل دانش آموزان با یکدیگر و با معلم، نظم و انضباط حاکم در کلاس در گروه ارزشیابی توصیفی بیش تر از گروه ارزشیابی سنتی بوده است. همچنین، در گروه ارزشیابی توصیفی، مشارکت و فعالیت در کلاس و نظم و انضباط و تعامل با یکدیگر و با هم، در بین دختران بیش تر از پسران بوده است.
ضرورت تأسیس رشته فلسفه آموزش بزرگسالان به عنوان حوزه اى میان رشته اى در مقطع کارشناسى ارشد در زیرمجموعه علوم تربیتى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این نوشتار معرفى حوزه معرفتى فلسفه آموزش بزرگسالان به عنوان حوزه اى میان رشته اى است. درحال حاضر، گرایش هاى فلسفه تعلیم و تربیت و آموزش بزرگسالان، در مقاطع تحصیلات تکمیلى علوم تربیتى به عنوان دو گرایش مستقل مطالعه و تحقیق مى شوند.
فلسفه آموزش بزرگسالان بین فلسفه »این نوشتار مى کوشد ضرورت ایجاد پلى با عنوان را آشکار سازد. در این مقاله، تاریخچه صدساله« تعلیم و تربیت و آموزش بزرگسالان مطالعات فلسفى در حوزه آموزش بزرگسالان و تلاش هاى افرادى مانند گرونت ویگ، بوبر و لیندمن بررسى شده است.
گرچه مباحث عمده در فلسفه آموزش بزرگسالان را مى توان به سه بخش تقسیم کرد، اما در این مقاله، بیشتر به بخش اول اشاره شده است. این سه بخش عبارتند از:
1. طبقه بندى هاى ارائه شده براى دیدگاه هاى فلسفى مطرح در آموزش بزر گسالان از قبیل طبقه بندى الیاس و مریام، طبقه بندى هیمسترا؛
2. بررسى ریشه هاى فلسفى رویکردهاى سوادآموزى از قبیل سوادآموزى تابعى، سوادآموزى توده اى، سوادآموزى آگاهى بخش و سواد اطلاعاتى؛
3. مطالعه آراى متفکران مهم در حوزه فلسفه آموزش بزرگسالان.
در پایان، نگارنده هفت دهه سوادآموزى در ایران را بررسى کرده و کوشیده است که نشان دهد ریشه بسیارى از ناکامى هاى سوادآموزى در ایران، به سبب نداشتن پشتوانه فلسفى نظرى است. لذا با تأسیس این رشته جدید، مى توان با بهره گیرى از منابع فلسفى و تربیتى، به فهم و حل (کاهش) مسائل و مشکلات آموزش بزرگسالان و سوادآموزى در ایران کمک کرد
شاخص های ارزشیابی از عملکرد تحصیلی و میزان کاربست آن توسط اعضای هیأت علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
ارزشیابی به وسیله آزمون های چندگزینه ای
حوزه های تخصصی:
مقدمه. امروزه آموزش به عنوان رکن اساسی در انتقال مفاهیم به فراگیران روش های گوناگونی پیدا کرده و گسترش روزافزون دسترسی به سخت افزارها و نرم افزارهای مناسب برای آموزش به شیوه چندرسانه ای، افق جدیدی را پیش روی دانشگاه ها و مراکز آموزشی نهاده است. به نظر می رسد که استفاده از این امکانات برای آموزش، به تحقق برخی از آرمان هایی که به عنوان ملاک های کیفیت آموزش از آن نامبرده می شود کمک می کند. هرچند برخی از دانشگاه ها و مراکز آموزشی، در سال های اخیر نسبت به استفاده از آموزش به شیوه چندرسانه ای اقدام نموده اند، اما هنوز شواهد زیاد در مورد نتایج ارزشیابی برنامه منتشر نشده است. آموزش از راه دور توسط شیوه های چندرسانه ای، توانسته است نیاز کاربران و فراگیران را در هر مکان و زمانی فراهم آورد، بی آن-که حتی نیاز به استاد درس مربوطه باشد. با این حال، روش آموزش چندرسانه ای محدودیت هایی نیز دارد که از آن جمله می توان به محدود شدن روابط اجتماعی فراگیران اشاره کرد. همچنین جایگزینی ارتباط غیرمستقیم به جای ارتباط چهره به چهره ممکن است به کاهش تجارب فراگیران بیانجامد. نتیجه گیری. با توجه به مزایای عمومی آموزش چندرسانه ای و قابلیت های ویژه آن در آموزش پزشکی و پیراپزشکی، به نظر می-رسد که ادغام آن در برنامه های جاری آموزشی دانشگاه های علوم پزشکی به طوری که آموزش متداول به شکل تلفیقی از آموزش سنتی و آموزش از راه دور به شیوه چندرسانه ای ارایه شود، اجتناب ناپذیر و مفید است.
ارزش یابی کیفی، چرا؟
ارزیابی درونی دوره دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تهران مطالعه موردی
حوزه های تخصصی:
در طی دو دهه گذشته، اغلب نظام های آموزش عالی جهان کوشش هایی برای انجام ارزیابی و بهبود کیفیت آموزش، پژوهش و عرضه خدمات تخصصی در سطح دانشگاه و نیز در سطح نظام های آموزش عالی انجام داده اند.کشورهایی که به کسب تجربه موفق در این زمینه نایل آمده اند، به انجام ارزیابی مستمر پرداخته اند و از ارزیابی درونی به عنوان رویکردی زیربنایی با هدف اشاعه فرهنگ کیفیت استفاده کرده اند. در ایران نیز اجرای طرحهای مربوط به ارزیابی مستمر از سال 1375 آغاز شد. پس از آن کوشش هایی در انجام ارزیابی درونی در گروههای آموزشی دانشگاهی به عمل آمده است. در این راستا ارزیابی کیفیت دوره های دکتری نیز به علت نقش این دوره ها در تربیت افراد متخصص و انجام پژوهش و تولید دانش، از اهمیت بسزایی برخوردار است. بنابراین امروزه ارزیابی کیفیت دوره های دکتری در نظام های ارزیابی دانشگاهها مدنظر قرار می گیرد. این پژوهش از نوع کاربردی و روش تحقیق آن توصیفی ـ تحلیلی است و برای انجام آن از ابزارهای کمی (پرسشنامه) بهره گرفته شده است. جامعه مورد مطالعه شامل: 1ـ مدیرگروه 2ـ اعضای هیات علمی 3ـ دانشجویان دوره دکتری 4ـ دانش آموختگان و کارفرمایان است. با توجه به کوچک بودن جامعه مورد مطالعه و به منظور بررسی عمیق آن سرشماری کامل انجام شده است. در نهایت با توجه به داده های به دست آمده، میزان مطلوبیت هر یک از عوامل مورد ارزیابی به این ترتیب است: عامل اول ـ دانشجویان: مطلوب؛ عامل دوم ـ اعضای هیات علمی: مطلوب؛ عامل سوم ـ برنامه درسی: نسبتاً مطلوب؛ عامل چهارم ـ منابع کالبدی: نسبتاً مطلوب؛ عامل پنجم ـ فرایند تدریس و یادگیری؛ نسبتاً مطلوب؛ عامل ششم ـ دانش آموختگان: نسبتاً مطلوب؛ عامل هفتم ـ مدیریت گروه: مطلوب.
ارزشیابی محتوای کتاب زبان فارسی (1) پایه اول متوسطه از نظر دبیران شهرستان مبارکه (اصفهان)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف ارزشیابی محتوای کتاب زبان فارسی (1) پایه اول متوسطه از نظر دبیران شهرستان مبارکه در اصفهان انجام گرفته است. جامعه آماری با حجم نمونه یکسان و تعداد کل دبیران 64 نفر است. تحقیق حاضر توصیفی از نوع پیمایشی است که با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته انجام گرفته است. برای سنجش روایی سؤالات پرسشنامه از نظر کارشناسان مربوط و برای سنجش پایایی از فرمول آلفای کرانباخ استفاده شده که ضریب آن 88/0 بوده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین، واریانس و انحراف معیار) همراه با نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج نشان داد که زمان تعیین شده برای تدریس، تناسب فعالیتها و خودآزمایی های کتاب با متن کتاب کمتر از حد متوسط است و در تدوین محتوای کتاب به توان ذهنی و فکری فراگیران، میزان تقویت خودارزیابی دانش آموزان، نیازهای روزمره دانش آموزان و ارتباط عمودی مطالب کتاب کمتر از سطح متوسط توجه شده است.
نقد و بررسی نظام ارزشیابی تحصیلی ایران از منظر ارزشیابی نظام آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
" خرده نظام ارزشیابی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در کشور ما به طور رسمی با تصویب اولین نظام نامه امتحانات مدارس درنظام آموزش و پرورش کشور شکل گرفته است. بررسی آیین نامه ها و شرح وظایف تشکیلات متربط با این خرده نظام بیانگر آن است که سیاستگزاران و تصمیم گیرندگان نظام آموزشی کشور به ارزشیابی از نظام آموزشی کشورها همانند ارزشیابی از عملکرد تحصیلی دانش آموزان توجه داشته اند. با تغییرات به عمل آمده در ساختار و برنامه های نظام آموزشی، توجه به ارزشیابی آموزشی کمرنگ تر و نقش ارزشیابی پیشرفت تحصیلی برجسته تر شده است. پیگیری روند تغییرات عمل آمده در خرده نظام ارزشیابی پیشرفت تحصیلی مساله مورد توجه در این مقاله می باشد.
"
موانع تفکر انتقادی در برنامه درسی آموزش متوسطه (با تاکید بر مهارتهای تجزیه و تحلیل، ترکیب، ارزشیابی و قضاوت)
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله حاضر بررسی کیفی و کمی (روش ترکیبی) موانع تفکر انتقادی در برنامه درسی آموزش متوسطه از دید متخصصان برنامه درسی با تاکید بر مهارتهای تجزیه و تحلیل، ترکیب، ارزشیابی و قضاوت می باشد. گرایش مورد نظر در پژوهش کیفی نظریه زمینه ای (Ground theory) و روش پژوهش کمی روش تحقیق پیمایشی است. جامعه مورد بررسی در بخش کیفی متخصصان برنامه درسی شاغل در آموزش و پرورش که بر دوره متوسطه اشراف دارند می باشند که از این جامعه با نمونه گیری هدفمند تا رسیدن به اشباع 18 متخصص برنامه درسی به عنوان موردهای مطالعه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه های عمیق بودند. در بخش پژوهش کمی جامعه مورد بررسی کلیه متخصصان برنامه درسی (شامل متخصصان برنامه درسی و دبیران مقطع متوسطه شهر تهران) هستند، حجم نمونه با عنایت به جدول مورگان به ترتیب برای کارشناسان 97 نفر و برای دبیران 375 نفر بر آورد گردید. روش نمونه گیری شیوه تصادفی ساده برای انتخاب کارشناسان و خوشه ای چند مرحله ای برای انتخاب دبیران استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته 24 سوالی بر مبنای طیف پنج گزینه ای لیکرت می باشد. جهت تحلیل داده ها از تکنیک های جداول توزیع فراوانی، شاخص های میانگین، انحراف استاندارد و از ازمون های تی، تک نمونه و فریدمن در آزمون فرضیات استفاده شد.نتایج پژوهش کمی بیانگر آنند که پرورش تفکر انتقادی در دوره متوسطه با موانعی روبروست که عبارتند از: کم توجهی به مهارت تجزیه و تحلیل، مهارت ترکیب، ارزشیابی، قضاوت و جمع بندی که این کم توجهی در عناصر برنامه درسی (هدف، محتوا، روش تدریس و ارزشیابی) دوره متوسطه قابل مشاهده است.نتایج پژوهش کیفی: در مرحله کدگذاری باز که در دو سطح صورت گرفت (تولید مفاهیم اولیه) 26 مفهوم اولیه کشف و استخراج شدند، در مرحله کدگذاری محوری 7 مقوله (تولید مقوله های اصلی) و در مرحله کدگذاری گزینشی مقوله هسته ای استخراج گردید. با توجه به این که نظریه زمینه ای حول محور مقولات شرایطی، فرآیندی و پیامدی شکل می گیرد مقولات شرایطی شامل سیاست ها و رسالت های نظام آموزشی و شرایط اجتماعی و فرهنگی جامعه و، مقولات فرآیندی شامل معلم، محتوا، اهداف و روش تدریس و مقولات پیامدی شامل تربیت شهروند خوب و تربیت متخصص خوب تعیین و درنهایت تئوری زمینه ای ارایه شد.