فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۶۶۳ مورد.
حوزه های تخصصی:
ارزشیابی آموزشی همواره فرآیندی مهم، وقت گیر و هزینه بر در سیستم های آموزشی بوده است. از سوی دیگر دستیابی به نتیجه قابل اعتماد بدون استفاده از معیارهای مناسب، امکان پذیر نمی باشد. در این مقاله با استفاده از معیارهای منطق فازی، سیستمی جهت ارزشیابی نحوه آموزش مدرسان پیشنهاد شده است. منطق فازی از روش های نوین استنتاج محسوب می شود و در ترکیب با رایانه به عنوان ابزاری قدرتمند در کاربردهای مختلف استفاده می شود. مراحل این تحقیق بدین صورت است که ابتدا با آمارگیری از استادان با تجربه و مسلط به دانش و فن آوری های نوین آموزشی، داده های مورد نیاز جمع آوری گردیده است. سپس به عنوان مطالعه موردی، شیوه های مؤثر در آموزش ریاضیات مقطع کارشناسی با استفاده از روش های نوین و ایده های منطق فازی مورد تحلیل و مطالعه قرار گرفته است. در نهایت، با استفاده از تحقیقات انجام شده، یک سیستم فازی جهت ارزشیابی آموزشی، طراحی و با نرم افزار MATLAB پیاده سازی شده است. نتایج ارزیابی نشان داد که با استفاده از این سیستم پیشنهادی (در مطالعه موردی انجام شده)، ارزشیابی مؤثرتری از عملکرد آموزشی مدرسان امکان پذیر است و مدرسان می توانند با استفاده از این سیستم، اقدام به اصلاح و افزایش بهره وری روند آموزش خود نمایند. همچنین این تحقیق نشان داد که با استفاده از استنتاج فازی خطاهای ارزشیابی کاهش یافته و از حالت مطلق گرای منطق کلاسیک عاری گردیده است.
رابطه کمال گرایی والدین با سبک های فرزندپروری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، رابطه کمال گرایی پدران و مادران با سبک های فرزندپروری آنان مورد بررسی قرار گرفت. هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه ابعاد کمال گرایی خودمحور، دیگرمحور و جامعه محور با سبک های فرزندپروری شامل سبک های اقتداری، آمرانه و سهل گیر در نمونه ای از خانواده های ایرانی بود. تعداد 800 آزمودنی (400 پدر، 400 مادر) در این پژوهش شرکت کردند. از این افراد خواسته شد مقیاس کمال گرایی چند بعدی تهران TMPS)؛ بشارت، 1386) و پرسشنامه اقتدار والدینPAQ) ؛ بوری، 1991) را تکمیل کنند. برای تحلیل داده های پژوهش از شاخص ها و روش های آماری شامل فراوانی، درصد، میانگین، انحراف استاندارد، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون همزمان استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که ابعاد کمال گرایی با سبک های فرزندپروری رابطه دارد. از یافته های این پژوهش نتیجه گرفته می شود که ابعاد کمال گرایی والدین، ویژگی های مربوط به سبک های فرزندپروری آنان را تحت تاثیر قرار می دهد.
تجارب معلمان ابتدایی از اهداف طرح ارزشیابی توصیفی
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تجارب معلمان از طرح ارزشیابی توصیفی در مدارس ابتدایی بوده است. روش پژوهش، کیفی از نوع پدیدارشناسی بود. شرکت کنندگان در پژوهش 23 نفر از معلمان مجری طرح در نواحی 2 و 3 و 4 و 5 آموزش و پرورش شهر اصفهان در سال تحصیلی 88 ـ1387 بودند که با روش نمونه گیری مبتنی بر هدف انتخاب گردیدند. اطلاعات با استفاده از مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته گردآوری شد و با به کارگیری روش کلایزی مورد تجزیه و تحلیل و تفسیر قرار گرفت. از مجموع یافته های این پژوهش بعد از حذف کدهای مشترک 100 کد مفهومی که بیانگر تجارب مشارکت کنندگان بود، استخراج گردید که در سه مفهوم محوری: 1ـ فرایند یاددهی ـ یادگیری، یادگیری: (میزان یادگیری، کیفیت یادگیری، کاربرد یادگیری)، تدریس: (روش تدریس، نقش معلم، مشارکت فراگیر)، ارزشیابی: (هدف ارزشیابی، شیوه ارزشیابی، زمان ارزشیابی)، 2ـ بهداشت روانی: (تعادل روحی و روانی در روابط فردی، شناخت تواناییها و محدودیت های فردی، شادابی محیط یادگیری)، 3ـ حیطه های مختلف شخصیت دانش آموزان: (حیطه عاطفی و حیطه اجتماعی) دسته بندی شد. معلمان در جریان آموزش و اجرای طرح تجارب مثبت و منفی زیادی را به دست آورده اند که بر ادراک آنها از طرح تاثیر داشته است. آشنایی برنامه ریزان با تجربیات معلمان، به عنوان مجریان برنامه و تاکید بر این مهم که آنان اهداف این طرح را چگونه درک کرده و برای خود معنادار ساخته اند، نقش مهمی در رفع نواقص طرح و بالا بردن اثربخشی آن دارد.
بررسی مقایسه ای میزان مهارت های زندگی دانشجویان رشته های فلسفی و غیرفلسفی دانشکده های علوم انسانی دانشگاه های دولتی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مقایسه مهارت های زندگی دانشجویان رشته های مختلف فلسفی و غیرفلسفی علوم انسانی است تا میزان تاثیر مطالعات فلسفی بر رشد مهارت های زندگی دانشجویان فلسفی تعیین و تفاوت این دو گروه مشخص شود روش پژوهش، توصیفی- مقایسه ای است و جامعه آماری پژوهش، کلیه دانشجویان کارشناسی ارشد دوره های روزانه و شبانه مشغول به تحصیل در سال 87-1386 دانشگاه های دولتی شهر تهران بودند. حجم نمونه در گروه غیرفلسفی 90 نفر و در گروه فلسفی 49 نفر تعیین شد. ابزار پژوهش، فرم مقیاس سنجش مهارت های زندگی دانشجویان بوده که برای اولین بار در ایران توسط محقق ساخته و اعتباریابی شده است. روایی مقیاس، مورد تایید صاحبنظران و پایایی آن نیز با محاسبه آلفای کرونباخ در هر یک از مقیاس های فرعی و نهایتاً در مجموع نه مقیاس مهارت زندگی، 94/. بدست آمد. داده های حاصل با دو دسته آزمون های توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند. نتایج تحقیق نشان داد دانشجویان گروه فلسفی و غیرفلسفی در مهارت های بهداشت و سلامت جسم و روان، حرفه ای، داشتن هدف در زندگی، خودآگاهی و تصمیم گیری تفاوت معنی داری با یکدیگر ندارند. اما در مهارت های روابط بین فردی و اجتماعی، حل مساله و تفکر انتقادی و شهروند مسئول بودن با یکدیگر تفاوت معنی دار آماری دارند، به عبارت دیگر مهارت دانشجویان رشته های فلسفی در این چهار بعد از دانشجویان رشته های غیرفلسفی بیشتر است. همچنین مشخص شد که بین مهارت های زندگی دانشجویان گروه فلسفی و غیرفلسفی بطور کل نیز تفاوت معنی دار وجود دارد و میانگین امتیاز مهارت های زندگی دانشجویان رشته های مختلف فلسفی از غیرفلسفی بیشتر است. مقایسه به تفکیک جنس در دو گروه نشان داد که در گروه فلسفی زنان و مردان از نظر میزان برخورداری از مهارت های زندگی تفاوت معنی داری با یکدیگر ندارند ولی در گروه غیرفلسفی زنان در دو مهارت تفکر انتقادی و حرفه ای از مردان نمره بالاتری کسب کردند.
مهارتهای درس خواندن برای دانش آموزان دبستانی
حوزه های تخصصی:
تاثیر ارزیابی عملکرد اعضای هیات علمی با کارنامه هوشمند بر بهبود عملکرد آنان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
این پ ژوهش جهت استفاده از پتانسیل های علم کامپیوتر در مدیریت آموزشی شکل گرفت و هدف آن بررسی تاثیر آگاهی از نتایج ارزیابی عملکرد اعضای هیات علمی به وسیله کارنامه هوشمند بر ارتقای کیفیت فعالیت های آموزشی، پژوهشی و اجرایی آنان بود. جامعه ی مورد مطالعه شامل اعضای هیات علمی واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی و نمونه ی مورد مطالعه شامل 482 نفر از جامعه ی مذکور بود که به دو گروه آزمایشی و کنترل بر مبنای گروه های همتا تقسیم شد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، کارنامه هوشمند ارزیابی عملکرد اعضای هیات علمی بود که پیش از این مدل سازی و طراحی گردیده بود. پس از دریافت اطلاعات مورد نیاز از گروه آزمایش و کنترل با استفاده از کارنامه هوشمند ارزیابی عملکرد اعضای هیات علمی، کارنامه عملکرد آموزشی، پژوهشی و اجرایی برای استادان دو گروه آزمایش و کنترل صادر گردید. کارنامه های گروه آزمایش برای آنان ارسال و کارنامه های گروه کنترل ارسال نگردید. پس از سپری شدن یک ترم دوباره برای دو گروه کارنامه نیمسال دوم نیز صادر گردید و تفاوت عملکرد دو گروه در قبل و بعد از دریافت کارنامه با استفاده از آزمون t مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج نشان داد که متغیر مستقل (کارنامه هوشمند) بر بهبود عملکرد آموزشی و پژوهشی اعضای هیات علمی مؤثر بوده، اما بر عملکرد اجرایی تاثیر معناداری نداشته است.
ارزشیابی توصیفی برای پدران و مادران و..
حوزه های تخصصی:
مقایسه پاسخ های دانشجویان پزشکی و اساتید به محتویات مهارت نامه بخش بیماری های داخلی دانشگاه شاهد
حوزه های تخصصی:
اهداف: از روشهای رایج ارزیابی مهارتهای بالینی نگارش مهارتنامه است. مهارتنامه دانشجویان بخش داخلی دانشگاه شاهد از برگهای ثبت شرکت در فعالیتهای آموزشی بخش، گراندراند، شرححال دانشجویی و ثبت موارد سرپایی تشکیل شده است. این مطالعه به منظور بررسی علت عدم هماهنگی در تکمیل این دفترچه از طرف اساتید و دانشجویان صورت گرفت.
روشها: در این مطالعه توصیفی مقطعی در سال تحصیلی 88-1387 در دانشگاه شاهد، 6 نفر از اساتید و 28 کارآموز پزشکی بالینی به روش سرشماری انتخاب شدند و مورد مطالعه قرار گرفتند. مهارت نامه های تکمیل شده این 34 نفر طی یک سال مورد مطالعه قرار گرفت و نتایج با استفاده از نرم افزار SPSS 13 بررسی شد.
یافتهها: در سئوالات کلی عدم هماهنگی در تکمیل موارد دفترچه بین اساتید و دانشجویان وجود داشت؛ درحالیکه در سئوالات جزیی، این اختلاف وجود نداشت و جواب اساتید و دانشجویان همسان بود.
نتیجهگیری: برای حفظ وحدت رویه ثبت، باید از سئوالات دقیق تری در مهارت نامه استفاده شود و نیاز به تجدیدنظر در این مهارت نامه احساس می شود.
بررسی و مقایسه اثر بخشی اجرای ارزشیابی کیفی توصیفی و ارزشیابی سنتی بر مهارت های اجتماعی دانش آموزان ابتدایی*
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی میزان اثربخشی اجرای آزمایشی ارزشیابی کیفی توصیفی بر مهارت های اجتماعی دانش آموزان مدارس ابتدایی استان اردبیل در سال تحصیلی
89-88 انجام شد. روش تحقیق از نوع علی مقایسه ای بود. نمونه گیری از مدارسی که ارزشیابی توصیفی در آنها اجرا می شد به روش سرشماری صورت گرفت و برای هر مدرسه ای که به عنوان نمونه انتخاب شد یک مدرسه مشابه که ارزشیابی سنتی در آنها اجرا می شد برای مقایسه انتخاب گردید. در مجموع 999 نفر دانش آموز ابتدایی و 99 نفر معلم به عنوان نمونه انتخاب شدند. اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسشنامه های محقق ساخته از دانش آموزان و معلمان جمع آوری شد. داده های جمع آوری شده با نرم افزار Spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج بدست آمده نشان داد که ارزشیابی توصیفی تأثیر بیشتری نسبت به ارزشیابی نمره ای بر میزان کارگروهی و همکاری و کاهش رقابت و همچنین افزایش مشارکت آنها در بحث و گفتگوهای دانش آموزان دارد. با توجه به نتایج این تحقیق اجرای ارزشیابی کیفی توصیفی با رفع برخی کاستی ها توصیه می شود.
اصول آموزش مؤثر
به کارگیری آموزش ضمن خدمت الکترونیکی؛ نظر مدیران و کارکنان دانشگاه علوم پزشکی تهران
حوزه های تخصصی:
اهداف: برای به کارگیری موفقیتآمیز یادگیری الکترونیکی آشنایی یادگیرندگان با فناوری، تمایل آنها به یادگیری با این شیوه، درک مزایای شخصی و حرفهای آن و تدارک ساختار حمایتی از طرف سازمان، ضروری است. هدف این مطالعه بررسی نظرات مدیران و کارکنان دانشگاه علوم پزشکی تهران درباره به کارگیری یادگیری الکترونیکی بود.
روشها: 56 نفر از مدیران و 100 نفر از کارکنان دانشگاه در سال 1387 در این مطالعه مقطعی بررسی شدند. مدیران با روش سرشماری و کارکنان به صورت تصادفی خوشهای نمونهگیری شدند. روایی محتوای پرسش نامه محققساخته، حاوی 20 سئوال، طی انجام مطالعه مقدماتی بررسی و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ تعیین شد. از آمار توصیفی برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد.
یافتهها: 57 نفر (3/70%) از کارکنان و 25 نفر (3/83%) از مدیران معتقد بودند که کلاسهای آموزشی حضوری نیاز به بازنگری دارند. 60 نفر (74%) از کارکنان و 28 نفر (3/93%) از مدیران بیان نمودند که آموزش الکترونیکی میتواند پاسخگوی معضلات آموزشی محل خدمت آنها باشد. از نظر 60 نفر (1/74%) از کارکنان و 20 نفر (7/66%) از مدیران، سواد رایانهای کارکنان برای شرکت در دورههای مذکور کافی بود.
نتیجهگیری: دانشگاه علوم پزشکی تهران از نظر عوامل مورد بررسی شامل جلب حمایت مدیران، وضعیت دسترسی به فناوری و توانمندی کارکنان در بهکارگیری آن و جو فرهنگی سازمان، برای راهاندازی آموزش ضمن خدمت الکترونیکی آماده است.
بررسی شاخص های روان سنجی پرسشنامه ادراک از کلاس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی الگوی سازمان دهی برنامه درسی جاری سطح یک حوزة علمیه و ارائة ویژگی های مطلوب آن با توجه به رویکرد تلفیقی مضمون محور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه، بررسی وضعیت سازمان دهی محتوای درسی سطح یک حوزة علمیه و ارائة ویژگی های مطلوب آن بر اساس رویکرد تلفیقی مضمون محور بوده است. در این راستا، پس از مطالعة مبانی نظری و مصاحبة اولیه با تعدادی از استادان حوزوی، ویژگی های مربوط به سازمان دهی محتوای درسی حوزه شناسایی گردید. بر اساس این مجموعه مطالعات، پرسشنامه ای که حاوی گویه های مربوط به سازمان دهی محتوا در وضع موجود و مطلوب می باشند، طراحی گردید. پس از آن، تعداد 115 نفر (حدود نیمی از جامعة مورد مطالعه) از استادان و طلاب پایة ششم سطح یک حوزه، در مورد این ویژگی ها قضاوت نمودند. بر اساس یافته های این پژوهش، بارزترین مشخصه های سازمان دهی محتوای درسی جاری عبارتند از: تنظیم محتوا با عنوآن های مستقل درسی، رعایت تقدم و تأخر عناوین و محتوای دروس تعیین شده در مرکز برنامه ریزی توسط اساتید و طلاب، انبعاث نظم موجود در محتوای دروس صرفاً از ساختار رشته های علمی مربوطه. موارد یاد شده ویژگی های الگوی دانش محوری می باشند. از طرفی انتظار می رود سازمان دهی محتوا در شرایط مطلوب دارای این ویژگی ها باشند: مطالعات و مباحثات طلاب حول مسایل و مضامین مربوط به واقعیات زندگی تنظیم شوند؛ رشته های مختلف (ادبیات، فقه، اصول و...) در جهت حل مسایل و موضوعات واقعی، با یکدیگر مرتبط و هماهنگ شوند؛ مضامین و موضوعات جامع و کلی، مقدم بر موارد جزیی باشند؛ و ارتباط محتوای دروس، به گونه ای باشد که طلاب قادر شوند تجربیات و یادگیری های گذشته شان را با یادگیری های حال و آینده مربوط سازند.