فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۰۱ تا ۹۲۰ مورد از کل ۱٬۲۵۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی پایداری درونی برنامه درسی رشته الکتروتکنیک شاخه فنی و حرفه ای از دیدگاه ذی نفعان است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ نوع جمع آوری داده ها، با روش کمی انجام شده است. جامعه آماری شامل مدیران آموزشی، هنرآموزان و هنرجویان رشته الکتروتکنیک استان یزد بود و نمونه با استفاده از روش سرشماری انتخاب شد. برای گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته، مورد استفاده قرار گرفت و روایی پرسشنامه با روش CVI و پایایی آن توسط آلفای کرونباخ به تأیید رسید. در نهایت داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی، تجزیه و تحلیل شد. به طور کلی، از تطابق نظریات کسلز در مورد پایداری درونی برنامه درسی و یافته های این پژوهش، مشخص شد که برنامه درسی رشته الکتروتکنیک شاخه فنی و حرفه ای، از پایداری درونی لازم برخوردار نیست و متناسب با نظریات کسلز، تدابیری به منظور افزایش آن ارائه شد.
شناسایی دانش ضمنی معلمان زبان انگلیسی دوره دوم متوسطه از روش های ارزشیابی عینی: یک مطالعه پدیدارنگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال پانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۶
140 - 119
حوزه های تخصصی:
یادگیری، آموزش و غنی سازی تجربیات معلمان باعث افزایش و بهبود سرمایه فکری سازمان مدرسه می باشد، افزایش مستمر دانش همراه با افزایش آگاهی نسبت به دانش روز، معلم را در فرآیند ارزشیابی کمک می کند. هدف این مقاله شناسایی دانش ضمنی معلمان زبان انگلیسی دوره دوم متوسطه از روش های ارزشیابی عینی است. این مطالعه به صورت کیفی انجام گرفته شد و روش به کارگرفته شده در این مطالعه پدیدارنگاری (تفسیری) می باشد. مشارکت کنندگان در مقاله حاضر شامل کلیه معلمان زبان انگلیسی دوره دوم متوسطه آموزش و پرورش شهرستان شهریار که در سال تحصیلی 97-98 مشغول به تدریس بوده اند، است. تعداد کل معلمان این دوره در این سال 75 نفر (48 نفر معلم زن و 27نفر معلم مرد) می باشد. نمونه گیری در این مقاله با رویکرد نمونه گیری هدفمند و روش انتخاب موارد مطلوب و تا سرحد اشباع صورت گرفت؛ لذا مواردی انتخاب شدند که تجربه کافی در زمینه ارزشیابی عینی داشتند. در این مقاله، نمونه ما 18 معلم زبان انگلیسی دوره دوم متوسطه (11نفر معلم زن و 7 نفر معلم مرد) بود. از حضور در کلاس های درس مدارس و مشاهده مستقیم عملکرد و رویه های به کار گرفته شده توسط معلمان، به دلیل عدم تمایل معلمان و ممانعت مدیران مدارس، صرف نظر شد و تنها به بیان آشکار این دانش از طریق انجام مصاحبه با معلمان بسنده شد. این مشارکت کنندگان، مورد مصاحبه نیمه ساختاریافته قرار گرفتند و اظهارات آنان با استفاده از روش تحلیل مضمون، تحلیل گردید. تحلیل داده های حاصل از مصاحبه نشان داد که دانش ضمنی معلمان از روش های ارزشیابی عینی، میزان قابل توجهی از دانش ارزشیابی ضمنی معلمان را شکل می دهد و اعتماد زیادی به این نوع ارزشیابی و آزمون های مرتبط به آن وجود دارد. در این مقاله به این نتیجه رسیده شد که. میزان دانش ضمنی آن ها از روش های ارزشیابی سنتی که بخش بزرگی از آن ارزشیابی به وسیله آزمون های عینی است، میزان قابل قبولی است. معلمان از میزان استفاده و مناسبت استفاده از ارزشیابی عینی با توجه به موقعیت و نوع دانش آموزان و کلاس درس اطلاعات خوبی داشتند. از نظر آن ها در ارزشیابی عینی عدالت درباره دانش آموزان بهتر و بیشتر رعایت می شود و قضاوت در رابطه با دانش آموزان صحیح تر صورت می گیرد. آن ها به صورت تجربی و آکادمیک از روش ارزشیابی عینی اطلاعات قابل توجهی دارند. به عقیده این معلمان دانش آموزان نیز با این نوع روش ارزشیابی بیشتر خوگرفته اند و این نوع ارزشیابی را مورد قبول و توجه قرار می دهند و برای آن اهمیت قائل هستند. دانش ضمنی شرکت کنندگان در سه حوزه شناخته شده برای این دانش که شامل دانش ضمنی فردی، دانش میان فردی و سازمانی است، مورد توجه قرار گرفت. معلم نیازمند به روز شدن و بالا بردن اطلاعات شخصی و فراگیری پیوسته است. مسئولان و برنامه ریزان درسی و آموزشی باید دانش معلمان را از لحاظ دانش رسمی و ضمنی مورد سنجش قرار دهند. این مقاله بر آن شد تا به دلیل حائز اهمیت بودن دو مقوله دانش ضمنی و ارزشیابی عینی، به هر دوی آن ها بپردازد. تا کنون پژوهشی از تلفیق این دو مورد صورت نگرفته است. تعداد اندکی از پژوهش ها در زمینه دانش ضمنی و ارزشیابی، با روش پدیدارنگاری (تفسیری) انجام شده است. مقاله حاضر به جهت استفاده از این روش اطلاعات نابی را از دنیای ذهنی دبیران استخراج کرد.
دلالت های تربیتی مفهوم دانش قدرتمند برای نظریه برنامه درسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معرفت شناسی همواره جایگاهی تعیین کننده در یک نظریه برنامه درسی دارد. پرداختن به دانش و مفهوم پردازی آن را می توان نقطه اثر هر پارادایم معرفت شناسی در صورت بندی یک نظریه برنامه درسی دانست. این نوشتار می کوشد تا با ارجاع به مفهوم دانش قدرتمند از مایکل یانگ، در پی واکاوی ریشه های فلسفی واقع گرایی انتقادی پشتیبان این مفهوم، به گردآوری دلالت های تربیتی آن برای یک نظریه برنامه درسی دست یابد. برای این منظور، با اشاره به دوگانه معرفت شناسی اثبات گرا-تفسیری، و ارجاع به دلالت های جزمی-نسبیتی پذیرش این دوگانه درباره دانش، دیدگاه واقع گرایان اجتماعی برای احصای دلالت ها مدنظر قرار گرفته است. همچنین دانش از منظر جامعه شناختی موضوع توجه این نوشتار است تا از افتادن به ورطه ثنویت پذیرفته شده معرفتی در امان بماند.
شاخص های محیط های یاددهی و یادگیری مطلوب برای دروس رشته های علوم انسانی دانشگاه ها و میزان توجه به آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره دهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
258 - 289
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی شاخص های محیط های یاددهی و یادگیری مطلوب برای دروس رشته های علوم انسانی دانشگاه ها و میزان توجه به آنها انجام شد. در پژوهش حاضر، از طرح ترکیبی اکتشافی متوالی از نوع ابزارسازی استفاده شد. در بخش کیفی، از روش مطالعه موردی کیفی و در بخش کمّی، از روش توصیفی – پیمایشی بهره گرفته شده است. در بخش کیفی با 20 نفر از متخصصان و اعضای هیأت علمی دانشگاه های کشور که در حوزه محیط های یاددهی و یادگیری اهل نظر هستند، مصاحبه نیمه ساختاریافته به عمل آمد. جامعه آماری بخش کمّی دانشجویان کارشناسی دانشگاه ها بودند که به روش خوشه ای چندمرحله ای، تعداد 360 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده های پژوهش در بخش کمّی از طریق پرسش نامه محقق ساخته مستخرج از بخش کیفی جمع آوری شد. برای تعیین روایی سؤال های مصاحبه و پرسش نامه از روایی صوری و محتوایی و برای برآورد پایایی پرسش نامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. برای تحلیل داده های پژوهش در بخش کیفی از روش های ساختاری و تفسیری و در بخش کمّی از آمار توصیفی و استنباطی بهره گرفته شد. نتایج پژوهش نشان داد نه شاخص از منظر مصاحبه شوندگان مهم ترین شاخص های محیط های یادگیری بودند و می توان از شاخص های شناسایی شده برای ارزشیابی و بازنگری محیط های یاددهی و یادگیری دروس رشته های علوم انسانی دانشگاه ها استفاده نمود. یافته های کمّی نشان داد میانگین توجه به شاخص های محیط های یاددهی و یادگیری در دروس رشته های علوم انسانی دانشگاه ها نامطلوب بوده و نیاز به توجه بیشتری دارد.
کودک و ورزش
منبع:
پیوند ۱۳۶۱ شماره ۴۱
تبیین عناصر برنامه درسی تربیت اقتصادی در دوره آموزش عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگر چه اسناد بالادستی بر حیطه تربیت اقتصادی در برنامه درسی دوره آموزش عمومی تأکید کرده اند اما جایگاه کنونی این حیطه علمی مبهم است و اندک پژوهش های انجام شده، عناصر هدف، محتوا، روش تدریس و ارزشیابی را مورد توجه قرار داده اند. بنابراین، هدف مقاله حاضر تبیین عناصر دهگانه برنامه درسی در ارتباط با تربیت اقتصادی است. در این راستا، مطالعات انجام شده طی سال های 1398-1385 در داخل و سال های 2019-1995 در خارج از کشور با موضوعات تربیت اقتصادی، سواد اقتصادی، عناصر برنامه درسی تربیت اقتصادی و آموزش اقتصاد به عنوان جامعه آماری جستجو و پس از مطالعات لازم، 52 پژوهش به عنوان نمونه انتخاب و با روش سنتزپژوهی شش مرحله ای روبرتس، ترکیبی بهینه از نتایج آنها ارائه شده است. برای فراهم آوردن اطلاعات مورد نیاز، از کاربرگ و برای اطمینان از میزان پایایی، از ضریب کاپای کوهن استفاده شد؛ همچنین جهت تحلیل داده ها از نرم افزار Nvivo-8 استفاده گردید. طبق یافته های پژوهش اهداف تربیت اقتصادی دوره ابتدایی، آشنایی با مفاهیم پایه و ارزش های اخلاقی و در دوره متوسطه پرورش مهارت ها است. محتوا در هر دو دوره منطبق بر اهداف بوده و رویکردهای فعال تدریس مناسب اند. معلم نقش راهنما و تسهیل گر دارد و می توان از منابع متنوع استفاده کرد. زمان و مکان انعطاف پذیر بوده، فعالیت ها باید در قالب گروه های کوچک انجام پذیرد و انواع روش های ارزشیابی کیفی اهمیت دارند.
مطالعه ای در ارتباط با نگرش مردم درباره ی مشارکت های مردمی در پیاده سازی و گسترش سوادآموزی بزرگ سالان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بی سوادی و کم سوادی یکی از مشکلات جوامع رو به رشد ازجمله ایران است. اگرچه در شهرهای بزرگ و مراکز استان ها دسترسی به تحصیلات دانشگاهی کم وبیش فراگیر شده است ولی در لایه های دیگر مردمی، هنوز بی سوادی و کم سوادی مشکل آفرین است. انگیزه ی پژوهش حاضر بررسی و مقایسه ی دیدگاه های مردمی در ارتباط با مشارکت در سوادآموزی است. طرح پژوهش به روش توصیفی است که در آن دو گروه آزمودنی از میان شهروندان عادی و نخبه شهر شیراز گزینش شدند و به پرسش نامه محقق ساخته ای که شامل 21 ماده بود پاسخ دادند. نتایج نشان داد که آزمودنی های هر دو گروه در ضرورت مشارکت در امر سوادآموزی بیش تر بی نظر بودند یعنی به طور سامانمند حتی روی این موضوع اندیشه نکرده بودند. همچنین یافته ها نشان داد، زنان نسبت به مردان و گروه نخبه نسبت به گروه عادی به طور معناداری مشارکت در سوادآموزی را ضروری تر می بینند. این پژوهش به طور کلی نشان داد افراد با به کارگیری افکار ناکارآمدی مانند این که "جامعه برای انجام کارهای سخت نیاز به افراد بی سواد دارد." عدم مشارکت خود را توجیه می کردند. به نظر می رسد این افکار ناکارآمد متأثر از وجود دانش آموختگان دانشگاهی بیکار در سطح جامعه باشد.
رویکرد پدیدارشناسانه به تجارب معلمان مدارس ابتدایی دخترانه از اجرای طرح شناسایی و هدایت استعدادهای برتر (شهاب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره دهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
179 - 200
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، استفاده از رویکرد پدیدارشناسانه جهت بررسی تجارب معلمان مدارس ابتدایی دخترانه از اجرای طرح شناسایی و هدایت استعدادهای برتر (شهاب) بود رویکرد پژوهش کیفی بود و از روش پژوهش پدیدارشناسی توصیفی استفاده شد. میدان پژوهش، کلیه معلمان زن پایه پنجم ابتدایی مدارس دخترانه مجری طرح شهاب ناحیه دو همدان در سال تحصیلی 98-97 بودند. بر اساس روش نمونه گیری ملاک محور و قاعده اشباع نظری، تعداد 16 نفر از معلمان به عنوان مشارکت کننده انتخاب شدند، روش جمع آوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. زمان مصاحبه از 25 تا 40 دقیقه متغیر بود. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از کدگذاری و تحلیل مضمون استفاده شد براساس یافته ها، تجربیات و ادراکات معلمان در چهار مضمون سازمان دهنده شامل مضامین انگیزشی، ستادی و پشتیبانی، آموزشی و اجتماعی و فرهنگی طبقه بندی شد و در مجموع 31 مضمون پایه، برای مضامین سازمان دهنده شناسایی شد. همچنین نتایج نشان داد، معلمان ادراکات و تجربیات ناخوشایندی نسبت به اجرای طرح داشتند و بیشترین تجربیات ناخوشایند، مربوط به عوامل آموزشی بود.جایگزین ساختن خلاقیت، خودآغازی، جستجوگری، خوداکتشافی و خودانگیزشی به جای آموزش نتیجه محور، نمره محور، رقابت محور، پر آموزی و پرباری حافظه در سایه طرح شهاب نیازمند تعامل کلیه عوامل درگیر از جمله بنیاد ملی نخبگان، سازمان پرورش استعدادهای درخشان، دفتر هدایت استعدادهای درخشان، جامعه، خانواده، معلم و مدیر مدرسه است.
بررسی کیفیت اموزش درس "طراحی معماری و شهرسازی" در رشته مهندسی عمران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آموزش با کیفیت و فهم و درک دقیق درس طراحی معماری و شهرسازی که در واقع وسیله ای جهت آشنا نمودن دانشجویان رشته عمران با رشته معماری و نیز از بین بردن شکاف عمیق بین این دو رشته است، ضروری به نظر می رسد. هدف این پژوهش، بررسی کیفیت آموزش درس مذکور برای دانشجویان مقطع کارشناسی دانشکده مهندسی عمران است. شیوه پژوهش، کیفی- تحلیلی و پیمایشی و از نظر نتایج یک تحقیق کاربردی است. جامعه اماری مورد مطالعه شامل کلیه دانشجویان ترم 4، 5، 6، 7 و 8 مهندسی عمران دانشگاه تبریز است که این درس را گذرانده اند. نتایج به دست امده از یافته ها نشان می دهد که کیفیت آموزش این درس برای دانشجویان عمران دانشگاه تبریز، 24.44% ضعیف، 67.77% متوسط و 7.77% خوب است. گویه های مورد بررسی بعد آموزشی اکثرا نسبتا نامطلوب و بعد کالبدی اکثرا نسبتا مطلوب است. در نهایت، جهت بهبود کیفیت آموزش درس طراحی معماری و شهرسازی پیشنهاداتی ارائه گردیده است.
بازنمایی مولفه های هویت ملی (بعد اسلامیت و ایرانیت) در کتاب های درسی فارسی (بخوانیم و بنویسیم) دوره ی آموزش ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بازنمایی بعد اسلامیت و ایرانیت هویت ملی در محتوای کتاب های درسی فارسی بخوانیم و بنویسیم دوره ی ابتدایی است که از روش تحلیل محتوای کیفی با رویکرد استقرایی بهره گرفته شده است. کتاب های درسی فارسی دوره ی ابتدایی با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تحلیل شدند. یافته های این پژوهش، در بعد ایرانیت ۶ مقوله ی اصلی و در بعد اسلامیت ۱۳ مقوله بوده، که حاکی از آن است ایدئولوژی حاکم در قالب گفتمان مسلط در تالیف کتاب ها تاثیرگذار بوده است. همچنین نظر به اینکه زمینه ی کتاب های که مورد بررسی قرار گرفته اند از نظر محتوا فارسی است و باید به ادبیات فارسی مربوط به کشور ایران بپردازد اما این پیشینه ی پر بار ادبی به حاشیه رفته است. بازنمایی بعد اسلامیت حاکی از غالب بودن هویت اسلامی و اهمیت ویژه این بعد هویتی است؛ در نتیجه هویت ملی توازن خود را از دست داده و در معرض سوءگیری ایدئولوژیک قرار گرفته است.
طراحی و اعتباربخشی برنامه درسی درس «رویکرد زیبایی شناسانه به تدریس» در تربیت معلم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۴
79 - 116
حوزه های تخصصی:
این مقاله با هدف طراحی برنامه درسی "رویکرد زیبایی شناسانه به تدریس در تربیت معلم" با روش کیفی انجام شد. در این رویکرد معلم با الهام از عالم هنر به تدریس می پردازد، بدین معنا که همچون هنرمندان به ابعاد و ظرایف کار خود می اندیشد و تصمیمات متناسب با موقعیت اتخاذ می کند. در خصوص ویژگی های برنامه درسی با رویکرد زیبایی شناسانه، پژوهشگر به بررسی و مطالعه منابع مکتوب تخصصی داخلی و خارجی در ارتباط با موضوع به تبیین صلاحیت ها و شایستگی های حرفه تدریس در پارادایم زیبایی شناسانه پرداخت. برای شناسایی و طراحی عناصر برنامه از چهارچوب طراحی برنامه درسی مربوط به دانشگاه فرهنگیان همراه با تغییراتی استفاده شد. برنامه درسی طراحی شده از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته و 12 نفر از صاحب نظران و 10 نفر از دانشجویان اعتباربخشی شد. یافته ها نشان دادند که معلم برای برخورداری از شایستگی هایی با رویکرد زیبایی شناسانه، کیفیت را در بالاترین مرتبه تعقیب می کند. یافته ها هم چنین حکایت از تأیید دیدگاه های گروه های نمونه پژوهش در خصوص برنامه درسی مورد نظر داشت.
نقش آموزش های ضمن خدمت در ارتقای دانش، نگرش و مهارت های زیست محیطی معلمان ابتدایی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال دهم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳۸
135 - 158
حوزه های تخصصی:
زندگی در شرایط ناپایدار، پیچیده و مخاطره آمیز امروزی، دانش، مهارت و نگرش های ویژه ای را طلب می کند. کودکان و نوجوانان جهت رویارویی با دنیایی چنین متغیر و مبهم با دگرگونی های شتابنده نیازمند آموزش هایی هستند که بتواند همه ابعاد جسمی، ذهنی، عاطفی وجود آن ها را به صورت هماهنگ توسعه دهد و آنان را با وظایف خود جهت مشارکت مؤثر در سطح محلی، ملی و جهانی آشنا سازد. لازم است دیدگاه جدیدی در مورد جهان به وجود آید و طرز زندگی را طوری تغییر کند که با محیط زیست طبیعی مطابقت داشته باشد. یکی از راه های ممکن، آموزش محیط زیست است. لذا این پژوهش به بررسی رفتارهای زیست محیطی معلمان دوره ابتدایی در ابعاد دانش، نگرش و مهارت پرداخته و نقش آموزش های ضمن خدمت در ارتقای این دانش بررسی می شود. روش این پژوهش توصیفی و از نوع کاربردی و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه است. پرسشنامه به روی 360 نفر از معلمان دوره ابتدایی اجرا شده است. نتایج پژوهش گویای این است که بیش از 59 درصد از معلمان دوره ابتدایی، در حد متوسط رفتارهای مناسب زیست محیطی دارند. داده ها همچنین نشان می دهند که دانش معلمان درباره رفتارهای زیست محیطی متوسط است.
تبیین نشانگر عادات ذهن در برنامه درسی آموزش علوم: مطالعه موردی دانش آموزان دوره تحصیلی متوسطه دوم منطقه 9 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۴۶
119 - 148
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی وضعیت عادات ذهن دانش آموزان دوره تحصیلی متوسطه دوم بود.جامعه پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دوره متوسطه دوم منطقه9 شهر تهران بود که از این جامعه به شیوه نمونه گیری طبقه ای با رعایت نسبت ها، نمونه ای به حجم 359دانش آموز انتخاب شدند.روش پژوهش توصیفی و از نوع مطالعات پیمایشی مقطعی بود.ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه عادات ذهن در سواد علمی عبدالملکی(1391) بود، پایایی ابزار با روش کودر-ریچاردسون با ضریب پایایی(78/0) مناسب برآورد گردید و روایی صوری و محتوایی آن موردتأیید متخصصان قرار گرفت.یافته ها نشان داد که وضعیت متغیر عادات ذهن و ابعاد آن در کل دانش آموزان، دانش آموزان دختر و پسر پایین تر از وضع مطلوب و در سطح05/0معنادار بود.همچنین تفاوت معناداری در رتبه بندی ابعاد متغیر عادات ذهن در دانش آموزان در سطح05/0وجود داشت که در کل دانش آموزان بالاترین رتبه مربوط به بعد محاسبه و برآورد کردن با میانگین رتبه(40/3)و کمترین رتبه مربوط به بعد دست ورزی و مشاهده با میانگین رتبه(23/2)بود.در دانش آموزان پسر بالاترین رتبه مربوط به بعد محاسبه و برآورد کردن با میانگین رتبه(79/3)و کمترین رتبه مربوط به بعد دست ورزی و مشاهده با میانگین رتبه(03/2)بود و در دانش آموزان دختر بالاترین رتبه مربوط به بعد ارزش ها و نگرش ها با میانگین رتبه(40/3)و کمترین رتبه مربوط به بعد دست ورزی و مشاهده با میانگین رتبه(36/2)بود.
چارچوبی برای طراحی الگوی مطلوب برنامه درسی «کار و فناوری» (با تأکید بر دوره متوسطه اول)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال دهم بهار ۱۳۹۵ شماره ۴۰
33 - 60
حوزه های تخصصی:
در بیشتر کشورها، در دوره آموزش عمومی، حوزه ای از یادگیری با هدف تربیت فناورانه تعریف شده است. این حوزه در گذشته از الگوی آموزش های حرفه ای و فنی پیروی می کرد. در دهه آخر قرن بیستم این الگو تحت تأثیر تحولات اجتماعی، اقتصادی و فناورانه به سمت آموزش فناوری نوین تغییر جهت داد. با توجه به تأکید بر تربیت فناورانه در سند چشم انداز بیست ساله، سند تحول بنیادین در آموزش و پرورش و برنامه درسی ملی، این پژوهش با هدف ارائه چارچوبی برای برنامه ریزی درسی در درس کار و فناوری، به تحلیل اسناد، ادبیات پژوهشی و منابع برنامه های درسی آموزش فناوری در سطح جهانی پرداخته است. نتیجه این بررسی نشان دهنده توجه به سواد فناوری برای زندگی در قرن بیست و یکم به عنوان چشم انداز است که ایجاد درک فناورانه، توانایی استفاده و ارزیابی فناوری هدف های اصلی آن محسوب می شود. برنامه درسی کار و فناوری می تواند شامل اهداف متنوعی در برنامه درسی مطابق با دیدگاه؛ دیسیپلینی، شایستگی – محور، فرایند شناختی، ارتباط شخصی بازسازگرایی باشد که در قالب «واحد» برای تدریس آماده می شود. در این چارچوب منبع محتوا از تحلیل های سیستمی به دست می آید و در بردارنده ابعاد سه گانه مفهوم جامع فناوری؛ دانش، فرایند و زمینه است. همچنین روش تدریس با طبیعت روش هایی که مهندسان و فناوران بکار می گیرند متناسب است و سنجش دانش آموزان نیز بازتابی از روش تدریس و ماهیت فناوری خواهد بود.
ضدیت آموزشی منطق عینی میدان آموزش (مورد مطالعه میدان آموزش و پرورش ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر سعی در تبیین این مسأله را دارد که قوانین آشکار-مکتوب میدان آموزش، دارای چه ویژگی هایی است، کدام قوانین قدرت بیشتری در میدان آموزش دارند؟ و در نهایت آیا این قوانین با اهداف میدان آموزش هماهنگ هستند یا خیر. بدین منظور چارچوب مفهومی پژوهش بر اساس نظریات بوردیو تدوین گردید. جهت گردآوری و تحلیل داده ها از روش تحلیل موضوعی بهره گرفته شد. جامعه مورد مطالعه عبارت بودند از اسناد و قوانین رسمی میدان آموزش که استفاده از نمونه گیری هدفمند، تعدادی از این اسناد به عنوان نمونه انتخاب شدند. سپس داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزاز maxqda و تکنیک های کدگذاری باز مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج تحقیق بیانگر آن است که قوانین میدان آموزش عبارتند از: قوانین تسهیل کننده قبولی-فارغ التحصیلی، قوانین عدم مردودی نسبی، قوانین انضباطی ضعیف، منطق ضعیف سرمایه فرهنگی تجسم یافته-عینیت یافته، منطق عمومی، منطق مبتنی بر عادتواره نهادی و منطق قدرتمند سرمایه فرهنگی نهادی». دیگر نتیجه تحقیق آن است که قوانین مذکور دارای قدرت متفاوتی هستند به طوری که در زیر میدان تولید «منطق قدرتمند سرمایه فرهنگی نهادی» و در زیر میدان مصرف « قوانین تسهیل کننده قبولی-فارغ-التحصیلی » نسبت به سایر قوانین قدرت بیشتری دارند. به لحاظ ماهیت و ویژگی قوانین میدان آموزش، نتایج بیانگر آن است که این قوانین ماهیتی ضد آموزشی دارند و با اهداف میدان آموزش هماهنگ نیستند.
تبیین ابعاد و مؤلفه های هنر و زیبایی شناسی و تحلیل آن بر اساس آثار و آرای جان دیویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال شانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۰
99 - 126
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله حاضر، تبیین ابعاد و مؤلفه های هنر و زیبایی شناسی بر اساس آثار دیویی[1] می باشد. روش پژوهش تحلیل اسنادی است. جامعه تحلیلی، 10 اثر از آثار مرتبط با هنر و زیبایی شناسی دیویی را در بر می گیرد. ابزار اندازه گیری، سیاهه تحلیل محتوای محقق ساخته بود. یافته ها نشان داد هنر و زیبایی شناسی شامل ابعاد: احساس، اخلاقیات، اتحاد، خوداگاهی،کل گرایی و تخیل است و هر یک از این ابعاد مرکب از مؤلفه هایی است که احساس با 11مؤلفه؛ اتحاد با 10؛ اخلاقیات با 10؛ خوداگاهی با 9؛ کل گرایی با 9؛ تخیل با 8؛ به ترتیب از بیشترین و کمترین میزان توجه برخوردار هستند. همچنین در بعد احساس، ابراز احساسات با 8 و پرورش نگرش ها و تمایلات با 3؛ در بعد اخلاق، تواضع با (6) و فداکاری با (3)؛ در بعد تخیل، شهود (6) و تجسم فکری با (2)؛ در بعد اتحاد، یکپارچگی با (7) و ارتباط موضوع درسی با تجارب مستقیم زندگی با (3) در بعد خوداگاهی، شناخت توانایی خود با (6) فراوانی و مراقبت از خویشتن با (3)، در بعد کل گرایی، همه جانبه نگری با (6 ) و جامعیت با (3) به ترتیب بیشترین و کمترین فراوانی را داشتند.
شناسایی اشتباهات مفهومی دانش آموزان دوره اول متوسطه در معادله درجه اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال نهم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳۴
71 - 92
حوزه های تخصصی:
این مقاله با هدف شناسایی اشتباهات مفهومی دانشآموزان دوره اول متوسطه شهرستان پاکدشت در مبحث معادله درجه اول انجام گرفته است. در ریاضی و علوم دیگر دانشآموزان معادلات را تشکیل داده و حل میکنند و بدین سبب، لازم است دانشآموزان درک مناسبی از معادلات داشته باشند. از آنجاییکه اشتباهات مفهومی بخشی از درک مفهومی دانشآموزان را تشکیل میدهند و جزئی از فرآیند ساختن مفاهیم جدید و ارزیابی طرحوارههای شخصی محسوب میشوند، میتوانند بهعنوان ابزار مفید آموزشی مورد توجه قرار گیرند. بهمنظور شناسایی اشتباهات، آزمونی طراحی و اجرا شد. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که دانشآموزان اشتباهات مفهومی متعددی در مبحث معادله ازجمله تعریف معادله، نماد تساوی، متغیر، حل معادله، تبدیل مسائل کلامی به معادله و همارزی معادلات دارند. چنین اشتباهات مفهومی، میتواند مانعی برای یادگیری معادلات با درجههای بالاتر شود
Investigating the Relationship between Problem Solving Skills with Self-Efficacy and Social Adjustment of Kermanshah Female Students
حوزه های تخصصی:
Purpose : The present research was conducted with the aim of investigating the relationship between problem solving skills with self-efficacy and social adjustment of Kermanshah female students. Methodology : This research in terms of purpose was applied and in terms of implementation method was cross-sectional from type of correlational. The study population was female high school students in Kermanshah city in the 2021-2 academic year with number 4100 people, that the sample size based on Krejcie and Morgan table was estimated 350 people who were selected by cluster method. Data were collected with using the problem solving skills inventory (Hepner and Patterson, 1982), self-efficacy scale (Scherer et al., 1982) and social adjustment subscale in adjustment inventory (Sinha & Singh, 1993) and their face validity was confirmed by experts and their reliability was determined by Cronbach's alpha method were obtained 0/80, 0.82 and 0.87, respectively. To analyze the data were used from the methods of Pearson correlation coefficients and multiple regression with enter model in SPSS software. Finding : The findings showed that problem solving skills and its dimension including problem solving confidence, approach-avoidance style and personal control had a positive and significant correlation with self-efficacy and social adjustment of female students. Also, the findings showed that the dimensions of problem solving skills were able to significantly predict the self-efficacy and social adjustment of female students (P<0.001). Conclusion : The results indicated the effective role of problem solving skills in predicting self-efficacy and social adjustment of female students. Therefore, education system specialists and planners to improve their self-efficacy and social adjustment can promote their problem-solving skills.
The Effect of Mental Imagery Strategy Instruction on Reading Comprehension of EFL Students
منبع:
Curriculum Research, Volume ۱, Issue ۲, Autumn ۲۰۲۰
25 - 33
حوزه های تخصصی:
The aim of this research was to investigate the effectiveness of mental imagery on the English language comprehension of sixth grade students. The method is semi-experimental and its plan involves pretest, post-test, and follow-up. Using a multi-stage random sampling method, 32 students were selected from schools in the district (2) and assigned to either the experimental or evidence group - each group consisted of 16 students. All the students within both groups were given a pretest which consisted of 20 multiple choice questions (with 4 possible answers each). There was no significant difference between the mean scores gained by the students of both groups on the pretest. The experimental group received the mental imagery teaching program and how to form pictures in the mind-e.g, how to visualize-before reading, while reading, and after reading a short story, for example, by being requested to draw pictures of the characters, scenes, or setting in the story as they perceived them. The evidence group received no instruction. To measure the effectiveness of the treatment program for each experimental condition, a research-made reading comprehension test was applied. There were significant differences between the experimental and evidence groups, when data analysis was performed by ANOVA, using repeated measures. The findings showed that the mental imagery teaching program can improve the English language comprehension and this study suggests that the English teacher may improve her teaching strategy by optimizing the use of a variation technique in school. The teacher should be creative while delivering materials in the class.
طراحی الگوی برنامه درسی محیط کار: یک مطالعه سنتز پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برنامه درسی محیط کار به عنوان یکی از وجوه نوظهور رشته برنامه درسی به دنبال کاربست یافته های این رشته مطالعاتی در یادگیری محیط کار هست. هدف این پژوهش، بررسی جنبه های مختلف برنامه درسی محیط کار در اسناد مرتبط و طراحی الگو برنامه درسی محیط کار است. بدین منظور از روش تحقیق سنتزپژوهی مضمونی استفاده شده و جامعه پژوهش کلیه آثار منتشرشده در این حوزه از سال 1993 تا 2017 در هشت پایگاه اطلاعاتی معتبر و نمونه مورد بررسی شامل 36سند می باشد که با استفاده از نرم افزار MAXQDA18 دسته بندی و سازمان دهی شدند. بر اساس نتایج به دست آمده برنامه درسی محیط کار به عنوان مضمون اصلی، دارای چهار مضمون «وجوه»، «عوامل مؤثر»، «عناصر سازنده» و «پیامدهای مورد انتظار» می باشد. هرکدام از مضامین نیز دارای سطوح متنوعی هستند که در ارائه الگو برنامه درسی محیط کار به کار گرفته شده اند. الگو ارائه شده دارای عوامل اثرگذار، چرخه برنامه درسی و پیامد متصور از برنامه درسی محیط کار می باشد.