فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۱٬۰۸۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف: آگاهی واج شناختی بخشی از دانش زبانی است و ارتباط مستقیم و معناداری با مهارت سوادآموزی و خواندن و نوشتن دارد. آگاهی واج شناختی شامل سه مؤلفه آگاهی هجایی، آگاهی از واحدهای درون هجایی (تجانس و قافیه) و آگاهی واجی می شود. نتایج پژوهش روی زبان های گوناگون نشان می دهد که بین آگاهی واج شناختی و دیکته ارتباط وجود دارد. هدف این پژوهش بررسی این ارتباط در زبان فارسی است.
روش: پژوهش حاضر روی 219 دانش آموز دختر و پسر دوم ابتدایی چهار منطقه شهر کرج انجام شد که به روش خوشه ای تصادفی انتخاب شده بودند. ابتدا از آزمودنی ها به صورت انفرادی آزمون آگاهی واج شناختی به عمل آمد. در مرحله بعد در هر کلاس به صورت گروهی آزمون دیکته گرفته شد. این مطالعه به شیوه مقطعی انجام شده است.
یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که نمره کل دیکته با نمره کل آزمون آگاهی واج شناختی ارتباط معنا دار دارد. در میان مؤلفه های تشکیل دهنده آزمون آگاهی واج شناختی، آگاهی هجایی کمترین و آگاهی واجی بیشترین ارتباط را با نمره دیکته داشت.
نتیجه گیری: این پژوهش نشان می دهد که در کودکان فارسی زبان نیز همانند سایر کودکان بین آگاهی واج شناختی و مهارت دیکته ارتباط وجود دارد.
بررسی رابطة سبک های تفکر و سبک های یادگیری در دانش آموزان مقطع دبیرستان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه در نظام های تعلیم و تربیتی توجه زیادی به پرورش مهارت های تفکر می شود و کودکان آموزش می بینند که چگونه با استفاده از فکر خود زندگی کنند. بنابراین به نظر می رسد شناخت سبک های تفکر (به عنوان الگو و روش ترجیحی فرد در استدلال، ارزیابی و قضاوت) و کاربرد آن در زندگی روزمره و در زمینه های متفاوت می تواند روشنگر باشد. هدف این مطالعه نیز بررسی رابطة سبک های تفکر و سبک های یادگیری است. برای سبک های تفکر از سیاهه سبک های تفکر استرنبرگ (Zhang-Sternberg, 2005) و برای سبک های یادگیری از نظریة گراشا ـ ریچمن (Grasha-Reichmann, 1996) استفاده شده است. شرکت کنندگان این مطالعه دانش آموزان دبیرستانی مدارس شهر تهران بودند. از این جامعه، به روش نمونه گیری خوشه ای 533 نفر (258 دختر و 275 پسر) انتخاب شدند و به سیاهة سبک تفکر و مقیاس سبک یادگیری گراشا ـ ریچمن پاسخ دادند. یافته ها نشان داد که سبک های تفکر با سبک های یادگیری رابطة معناداری دارند. همچنین یافته ها نشان داد که سبک های تفکر با الگوهای متفاوتی توانستند هر یک از سبک های یادگیری را پیش بینی کنند. به نظر می رسد که دانش آموزان با سبک تفکر نوع اول، سبک های یادگیری مستقل را ترجیح می دهند و دانش آموزان با سبک تفکر نوع دوم و سوم، به دیگر سبک های یادگیری گرایش دارند.
تأثیر بازخورد معلم (نوشتاری و کلامی)در ارزشیابی های تکوینی بر خودکارآمدی و میزان استفاده از راهبردهای یادگیری خودتنظیم دانش آموزان دوره راهنمایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش بررسی تأثیر بازخورد معلم (نوشتاری و کلامی) در ارزشیابی های تکوینی بر خودکارآمدی و میزان استفاده از راهبردهای یادگیری خودتنظیم دانش آموزان بود. بدین منظور تعداد 66 دانش آموز به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و به طور تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل قرار گرفتند.گروه ها عبارت بودند از گروه آزمایشی اول(دانش آموزانی که بعد از ارزشیابی های تکوینی بازخورد کتبی دریافت می کردند) ، گروه آزمایشی دوم (دانش آموزانی که بعد از ارزشیابی های تکوینی بازخورد کلامی دریافت می کردند) و گروه کنترل. ابزارهای پژوهش؛ پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی مورگان و جینکس، خودکارآمدی عمومی شرر و پرسشنامه راهبردهای یادگیری خودتنظیم پنتریچ بودند. گروه های آزمایشی هر کدام به مدت 10 هفته بعد از ارزشیابی های تکوینی بر اساس مدل بازخورد اصلاحی باتلر و وین(1995) بازخورد دریافت کردند. در طی این دوره افراد گروه کنترل به روش سنّتی بازخورد دریافت کردند. یافته ها نشان داد که آموزش منجر به ارتقای بیش تر خودکارآمدی و راهبردهای یادگیری خودتنظیم دانش آموزان گروه های آزمایش نسبت به گروه کنترل شده است. بنابراین، روش های ارائه بازخورد، اثربخش و آموزش پذیر هستند و کارآمدی یادگیرندگان را در حوزه های انگیزشی و تحصیلی و بهره گیری بهتر از راهبردهای یادگیری خودتنظیم ارتقا می دهد.
" بررسی میزان آشنایی معلمان دوره ابتدایی شهر اصفهان با نظریه های یادگیری و نحوه به کار گیری آن ها در فرایند تدریس "(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
"از جمله وظایف علم روان شناسی در حوزه پرورشی، بررسی، تحلیل و معرفی آن دسته از نظریه ها و قوانین یادگیری است که معلمان را در فرایند تدریس مدد خواهد رساند. پژوهش حاضر به بررسی میزان آشنایی معلمان دوره ابتدایی شهر اصفهان با نظریه های یادگیری و نحوه به کارگیری آن ها در فرایند تدریس پرداخته است. به همین منظور 170 نفر نمونه با روش نمونه گیری تصادفی ساده از بین جامعه معلمان دوره ابتدایی آموزش و پرورش شهر اصفهان انتخاب شدند و مورد مطالعه قرار گرفته اند. بخشی از نتایج به دست آمده حاکی است که میزان معلومات و آگاهی معلمان دوره ابتدایی شهر اصفهان (گروه نمونه) از نظریه های یادگیری در سطح پایین تر از متوسط بوده است. به عبارت دیگر، میانگین نمره های معلمان از آزمون سنجش نظریه های یادگیری کم تر از 10 بوده، بیش ترین میانگین نمره ها مربوط به حوزه نظریه رفتارگرایی با 8.78 و کم ترین میانگین ها نیز مربوط به حوزه نظریه فراشناخت با 6.38 بوده است .
"
تاثیر آموزش به روش پروژه ای و مشارکتی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر سوم تجربی فولادشهر در درس آمار و مدل سازی
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تاثیر آموزش از طریق یک پروژه و به طور مشارکتی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در درس آمار و مدل سازی انجام گرفته است. در این بررسی از روش تحقیق شبه تجربی استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق را دانش آموزان دختر سال سوم تجربی دبیرستانهای دخترانه فولادشهر (161 نفر) تشکیل داده است. حجم نمونه تحقیق 51 نفر است که 24 نفر در گروه آزمایش و 27 نفر در گروه گواه قرار گرفتند. روش نمونه گیری تصادفی است. در گروه آزمایش تلفیقی از دو روش تدریس فعال شامل روشهای پروژه ای و مشارکتی به کار گرفته شد و در گروه گواه تدریس به شیوه سنتی (سخنرانی) انجام شد و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان از طریق آزمونهای معلم ساخته پیش آزمون و پس آزمون مورد سنجش قرار گرفت. روایی آزمونها را متخصصان تایید کردند و پایایی آن به کمک آلفای کرونباخ (945/0) تایید گردید. نتایج حاصل با استفاده از آزمونهای آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و در سطح خطای 5 درصد نشان داد که بین دو گروه گواه و آزمایش اختلاف معنادار آماری وجود دارد، بدین معنا که دانش آموزانی که به طور پروژه ای ـ مشارکتی آموزش دیده بودند نسبت به گروهی که به طور سنتی آموزش دیده بودند از پیشرفت تحصیلی بالاتری برخوردار بودند.
تحلیل کیفیت آموزش مجازی و حضوری؛ دانشگاه امیرکبیر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: امروزه کیفیت در آموزش عالی، بسیار مورد توجه قرار گرفته است. گسترش کمی نظام آموزش عالی بدون توجه به کیفیت، پیامدهای نامطلوبی به همراه خواهد داشت. هدف این پژوهش، تحلیل شکاف کیفیت خدمات آموزش مجازی و حضوری از دیدگاه دانشجویان بود.
روش ها: در این پژوهش توصیفی- پیمایشی، 200 نفر از دانشجویان حضوری و مجازی دانشگاه امیرکبیر در سال تحصیلی 91-1390 با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسش نامه محقق ساخته کیفیت خدمات آموزشی بر اساس 11 مولفه در قالب 36 سئوال بود که پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ 91/0 و روایی آن به صورت محتوایی و سازه تایید شد. تحلیل داده ها در سطح توصیفی و استنباطی (آزمون های T زوجی و T تک نمونه ای) به کمک نرم افزار SPSS 18 انجام شد.
یافته ها: تمام مولفه ها با میانگین 40/0±77/3 بالاتر از حد متوسط بودند. مولفه قابلیت اطمینان، (47/0±92/3) بالاترین و مولفه اعتبار (38/0±00/3) کمترین میانگین را داشت. مولفه های قابلیت اطمینان، امنیت، دسترسی، ارتباطات، اعتبار، ادب و انعطاف پذیری در آموزش مجازی و حضوری تفاوت معنی دار داشتند، اما در سایر مولفه ها این تفاوت معنی دار نبود. ابعاد قابلیت اطمینان و شایستگی به ترتیب بیشترین و کمترین شکاف را داشتند.
نتیجه گیری: میانگین مولفه های کیفیت خدمات آموزشی بالاتر از حد متوسط است.
روش حل مسأله و یادگیری فعال
حوزه های تخصصی:
روش حل مسأله یکی از روشهای یادگیری است که هم در زندگی روزمره و هم در کشف مسائل پیچیده علمی کاربرد دارد.در آموزش وپرورش نیز میتوان دانش آموزرا در موضع حل مسأله قرار داد.یادگیری از طریق حل مسأله نوعی یادگیری فعال وعمیق است وفرد را برای برخورد با تجارب واقعی زندگی آماده میسازد.شیوه حل مسأله ممکن است روشمند یا اکتشافی باشد.شیوه های روشمند مسیر مطمئن واز پیش طراحی شده ای برای رسیدن به پاسخ در اختیار حل کننده مسأله قرار میدهند. در روشهای اکتشافی ‘برعکس‘طرح مدوّنی در اختیار حل کننده مسأله نیست‘بلکه باید راههای مختلف را خود برگزیده آزمایش کند تا به پاسخی احتمالی دست یابد. در این مقاله‘تلاش شده است که روشهای اکتشافی حل مسأله با عناوینی چون روش کاهش تفاوت‘روش تحلیل وسیله-هدف‘روش کارمعکوس‘وروش استفاده از تمثیل مورد بحث قرار گرفته و برنامه هایی که با استفاده از این روشها در دنیا تجربه شده به اختصار بیان شود.
ماهیت دانش تدریس و دانش معلمان: مقایسه دیدگاه شولمن و فنسترماخر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی و مقایسه دیدگاه های دو صاحب نظر در زمینه دانش پایه تدریس و دانش معلمان، لی شولمن و گری فنسترماخر می باشد. شولمن اشکال دانش تدریس را شامل انواع دانش گزاره ای (موضوعی)، دانش موردی و دانش راهبردی می داند و دانش پایه تدریس و دانش معلمان را شامل طبقه های مختلف دانش محتوایی، دانش محتوایی- تربیتی، دانش عمومی تربیتی، دانش برنامه درسی، دانش درباره یادگیرندگان و خصوصیات آنها، دانش درباره موقعیت تربیتی و دانش درباره هدف ها، مقاصد و ارزش های تربیتی و زمینه های تاریخی و فلسفی معرفی می کند. فنسترماخر، اشکال دانش تدریس را به دو دسته کلی، دانش رسمی تدریس و دانش عملی تدریس تقسیم می کند. فنسترماخر عناصر تدریس خوب را شامل فعالیت های منطقی، فعالیت های روان شناختی و فعالیت های اخلاقی می داند. هر دو دیدگاه از اندیشه های شواب تأثیر پذیرفته اند و هر دو دانش تدریس و دانش معلمان را هم از جهت عملی و هم از جهت نظری و موضوعی مورد مطالعه قرار دادند. در این میان، فنسترماخر تاکید بیشتری روی عمل معلمان و دانش عملی آنها دارد.
می خواهم مهدکودک انتخاب کنم؟ از این راه... (نگاهی به ملاک های انتخاب مهدکودک برای پدران و مادران)
بررسی اثرات اصلی و تعاملی سبک های دفاعی و ذهن آگاهی بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان و نوع مکانیزم دفاعی مرتبط با پیشرفت تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش، بررسی اثرات اصلی و تعاملی سبک های دفاعی و ذهن آگاهی بر پیشرفت تحصیلی و تعیین نوع مکانیزم دفاعی مرتبط با پیشرفت تحصیلی در دانشجویان دانشگاه آزاد ساوه بود. در این پژوهش، از روش علی ـ مقایسه ای و از پرسشنامه های سبک های دفاعی، ذهن ـ آگاهی و پایگاه اقتصادی ـ اجتماعی استفاده شد. بر اساس روش نمونه گیری هدفمند، پرسشنامه ها در میان60 دانشجو اجرا شد. برای تحلیل داده های پژوهش از تحلیل واریانس عاملی و تحلیل واریانس یک راهه استفاده شد. بر طبق یافته های پژوهش1- اثر اصلی سبک های دفاعی دانشجویان بر پیشرفت تحصیلی آن ها معنادار است و پیشرفت تحصیلی دانشجویان دارای سبک دفاعی رشد یافته به طور معنا داری بالاتر از دانشجویانی است که سبک های دفاعی آن ها رشد نایافته و روان آزرده است؛ 2- اثر اصلی ذهن آگاهی بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان معنادار است به طوری که پیشرفت تحصیلی دانشجویان دارای ذهن آگاهی بالا، به طور معنا داری بالاتر از دانشجویانی است که ذهن آگاهی پایینی دارند؛ 3- تأثیر سبک های دفاعی بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان، تابع اثر ذهن آگاهی آن ها نیست؛4- F به دست آمده در مکانیزم های دفاعی فرافکنی، انکار، خیال پردازی(سبک دفاعی رشدنایافته)، نوع دوستی کاذب و ابطال (سبک دفاعی روان آزرده) و طنز (سبک دفاعی رشدیافته)معنا دار است. بنابر این، عوامل روان شناختی هم می تواند به اندازه عوامل شناختی در پیشرفت تحصیلی دانشجویان مؤثر باشد
راهبردهای تکیه گاه سازی آموزشی در محیط های یادگیری حل مشکل(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: تکیه گاه سازی آموزشی، نوعی پشتیبانی است که به یادگیرنده در یادگیری حل مشکل کمک می کند. هدف این پژوهش، بررسی راهبردهای تکیه گاه سازی آموزشی و تدوین چهارچوب تکیه گاه سازی آموزشی در محیط یادگیری حل مشکل بود.
روش ها: تحقیق حاضر به صورت آمیخته و شامل بخش های کیفی و کمی است. در بخش کیفی از روش تحلیل محتوای کیفی به صورت قیاسی و در بخش کمی از روش تحقیق پیمایش استفاده شد. در تحلیل محتوی، 47 مقاله مطابق معیارهای مورد نظر بررسی شد. برای تشکیل الگوی پیشنهادی، داده های حاصله تلفیق شدند. ابزار تحقیق پیمایش، پرسش نامه محقق ساخته بود که روایی آن به تایید 5نفر متخصص حوزه علوم تربیتی رسید. برای اعتباربخشی الگوی پیشنهادی، 20نفر از متخصصان حوزه علوم تربیتی به صورت هدفمند انتخاب شدند که الگوی پیشنهادی براساس نظرات آنها اعتباریابی شد. نتایج با استفاده از نرم افزار SPSS 18 مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: به طور کلی، متخصصان، ارزیابی مثبتی نسبت به چهارچوب پیشنهادی داشتند. سئوال مربوط به راهبردهای تکیه گاه سازی آموزشی برای محیط های یادگیری حل مشکل بدون ساختار (سئوال 7)، کمترین نمره و سئوال مربوط به میزان کارآمدی چهارچوب در محیط های یادگیری مبتنی بر کامپیوتر (سئوال 11)، بیشترین نمره را دریافت کردند.
نتیجه گیری: تدوین راهبردهای تکیه گاه سازی مطلوب در طراحی محیط های یادگیری ضروری است.
مقایسه آموزش به روش تجربه و عمل(با تأکید بر بازی) با روش های زبانی و تأثیرآنها بر پیشرفت تحصیلی ریاضی دانش آموزان پسر پایه دوم شهرستان زرین شهر در سال تحصیلی 86-85(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور «مقایسه آموزش به روش تجربه و عمل(با تأکید بر بازی) با روش های زبانی و تأثیر آنها بر پیشرفت تحصیلی ریاضی دانش آموزان پسر پایه دوم ابتدایی شهرستان زرین شهر انجام گرفت». جامعه آماری این پژوهش عبارت بود از:کلیه دانش آموزان پسر پایه دوم شهرستان زرین شهر که در سال تحصیلی ٨٦٨۵مشغول به تحصیلبوده اند، و از بین جامعه مذکور به صورت نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای ٦٠نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند که٣٠نفر در گروه آزمایش و ٣٠نفر در گروه گواه قرار گرفتند. روش انجام پژوهش در پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی وطرح پژوهشی مورد استفاده، طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بوده است. ابتدا محقّقان با استفاده از آزمون محقّق ساخته از هر دو گروه پیش آزمون به عمل آورد، سپس در گروه آزمایش به آموزش ضرب به روش تجربه و عمل با تأکید بر بازی پرداخته و در گروه گواه معلم کلاس همین مفهوم را با روش های زبانی و متداول تدریس کردند. و در پایان از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد.به منظور تجزیه و تحلیل آماری داده ها نیز از تجزیه و تحلیل واریانس یک طرفه استفاده شد.
نتایج پژوهش نشان داد که:
- پیشرفت تحصیلی مفهوم ضرب در ریاضی دانش آموزان پسر پایه دوم ابتدایی که به روش تجربه وعمل آموزش دیده اند، نسبت به دانش آموزانی که با روش های زبانی آموزش دیده اند، به صورت معناداری بالاتر است.
- پیشرفت تحصیلی مفهوم ضرب در ریاضی دانش آموزان قوی پسر پایه دوم ابتدایی که به روش تجربه وعمل آموزش دیده اند، نسبت به دانش آموزان قویی که با روش های زبانی آموزش دیده اند، تفاوت معناداری وجود ندارد.
- پیشرفت تحصیلی مفهوم ضرب در ریاضی دانش آموزان متوسط پسر پایه دوم ابتدایی که به روش تجربه وعمل آموزش دیده اند، نسبت به دانش آموزان متوسطی که با روش های زبانی آموزش دیده اند، به صورت معناداری بالاتر است.
- پیشرفت تحصیلی مفهوم ضرب در ریاضی دانش آموزان ضعیف پسر پایه دوم ابتدایی که به روش تجربه وعمل آموزش دیده اند، نسبت به دانش آموزان ضعیفی که با روش های زبانی آموزش دیده اند، به صورت معناداری بالاتر است.
مقایسه تاثیر روش تدریس قیاسی و روش تدریس سنتی در یادگیری مفاهیم انتزاعی شیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
بررسی تأثیر آموزش خلاقیت بر دانش آموزان پیش دبستان و دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت روزافزون خلاقیت در جهان معاصر، مسأله ی آموزش خلاقیت در سطح مدارس ابتدایی مورد توجه قرار گرفت و جهت بررسی این مسأله، دو پژوهش انجام پذیرفت. پژوهش نخست به بررسی تأثیر آموزش خلاقیت بر افزایش خلاقیت دانش آموزان پسر دبستانی پرداخت. پس از انجام پیش آزمون با ابزار محقق ساخته در سطح گروه آزمایشی (67 نفر) و گروه کنترل (58 نفر)، آموزش خلاقیت به مدت 12 هفته به گروه آزمایشی ارایه گردید. نتایج به دست آمده از آزمون گروه های آزمایشی و کنترل، با روش اندازه گیری های مکرر مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل نشان دهنده ی تفاوت معنادار گروه آزمایشی با گروه کنترل بود. پس از مشخص شدن تأثیر مثبت آموزش خلاقیت بر روی خلاقیت کودکان، پژوهش کیفی و طولی دوم، با هدف دستیابی به الگویی بومی جهت ارایه به اولیای آموزشی در جهت آموزش خلاقیت، طی 4 تابستان متوالی انجام پذیرفت. در این پژوهش 40 نفر از کودکان پیش دبستانی و دبستانی دختر و پسر، شرکت داشتند. نتایج حاصل از این پژوهش کیفی، ضمن تأیید تأثیر مثبت آموزش خلاقیت، در سطح افراد مورد بررسی، در عمل به ارایه ی الگویی اولیه جهت چگونگی اعمال روش های آموزش خلاقیت به دانش آموزان پیش دبستانی و دبستانی رسید. یافته های اخیر، الگوی مناسبی جهت چگونگی به کارگیری روش های مختلف آموزش خلاقیت و محتوای لازم در این جهت را در اختیار معلمان و مربیان آموزشی، قرار خواهد داد.
تاثیر تدریس همزمان آناتومی و فیزیولوژی بدن انسان بر یادگیری دانشجویان بهداشت حرفه ای(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: در اصلاحات برنامه آموزش پزشکی، تلفیق تئوری و عمل در آموزش مورد تاکید قرار گرفته است. دروس آناتومی و فیزیولوژی به عنوان دروس پایه ای اهمیت اساسی دارند. هدف این پژوهش تعیین تاثیر تدریس همزمان آناتومی و فیزیولوژی بدن انسان بر یادگیری دانشجویان رشته بهداشت حرفه ای بود.
روش ها: این بررسی در قالب مطالعه تجربی در میان دانشجویان بهداشت حرفه ای دانشکده بهداشت مشهد در سال93-1392 انجام شد. افراد نمونه به دو گروه آزمایش (25 نفر) و گواه (18 نفر) تقسیم شدند. طرح درس با استفاده از نظرات کارشناسان، تدوین شد. تدریس همزمان دروس آناتومی و فیزیولوژی برای گروه آزمایش و تدریس جداگانه برای گروه گواه، توسط یک مدرس انجام شد. نتایج ارزیابی ها در پایان دوره در قالب نرم افزار SPSS 11 و آزمون T استودنت مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافته ها: بین میانگین نمره نهایی فیزیولوژی دو گروه گواه (95/0±36/18) و آزمایش (64/0±40/19) اختلاف معنی داری مشاهده شد (05/0=p). اما بین نمره نهایی آناتومی دو گروه تفاوت معنی داری مشاهده نشد. اختلاف مشاهده شده در برخی از مباحث دروس فیزیولوژی و آناتومی، معنی دار بود.
نتیجه گیری: تدریس همزمان دروس آناتومی و فیزیولوژی بدن انسان موجب افزایش یادگیری دانشجویان رشته بهداشت حرفه ای در درس فیزیولوژی و به ویژه در مباحث عصب و عضله، ریه و بینایی و شنوایی در فیزیولوژی و اندام های فوقانی و تحتانی و قلب در آناتومی می شود.
ارزیابی تجربه های زیسته معلمان و دانش آموزان درباره نقش اثر موجی کودکان رهبر در محیط کلاس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اثر موجی در کودکان رهبر به انتقال انرژی از این کودکان به سایر کودکان که باعث دگرگونی در آن ها می گردد، اطلاق می شود. هدف تحقیق، ارزیابی تجربه های زیسته معلم ها و دانش آموزان در مورد اثر موجی کودکان رهبر بر سایر دانش آموزان هست. این مطالعه یک پژوهش کیفی به روش پدیدارشناسانه هست. جامعه آماری شامل معلم ها و دانش آموزان پایه پنجم هست که نمونه گیری به صورت هدفمند به تعداد 6 معلم با دامنه سنی 28 تا 54 سال و سابقه تدریس 6 تا 35 سال و تعداد 15 دانش آموز پایه پنجم ابتدایی ناحیه یک شهر ارومیه انجام گرفت. ابزار پژوهش عبارت از مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از روش هفت مرحله ای کلایزی (روش رده ای) انجام گرفت. تم های اصلی با استفاده از مصاحبه استخراج و مقایسه شد. تم های اولیه عبارت از کشف خصوصیات کودکان رهبر و عوامل تأثیر گذار بود و در مرحله بعدی تم های: برتربینی، اعتمادبه نفس، احساس مسئولیت، توانایی برنامه ریزی، خلاقیت، پایداری در نظر، تبعیت و هم دلی اعلام گردید. با توجه به مفاهیم استخراج شده از تجارب زیسته معلمان و دانش آموزان می توان نتیجه گرفت که کودکان رهبر بر قلب ها حکم می رانند، شور بپا می کنند، خلاق و آرمان گرا هستند، انگیزه می بخشند و همه را در جهت چشم انداز بسیج می کنند. سایر دانش آموزان چون ایده ها و احساسات نهفته خود را در آن ها می بینند، سعی می کنند تا از روی میل و اشتیاق از این کودکان رهبر تبعیت نمایند؛ بنابراین می توان از تأثیر این کودکان در سایر دانش آموزان در جهت بهبود امر آموزش و کمک در جهت مشکلات مدرسه و همکاری با معلمان در امور مربوط به مدرسه استفاده نمود.
تأثیر روش آموزش مسأله محور بر افزایش خلاقیت و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پایه سوم راهنمایی شهر دلیجان
تأثیر چند رسانه ای بر میزان یادگیری و یادداری درس لوحه نویسی فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی «تأثیر چند رسانه ای بر میزان یادگیری و یادداری درس لوحه نویسی فارسی» انجام گرفت. جامعه آماری این پژوهش عبارت است از: کلیه دانش آموزان پایه اول ابتدایی شهر تهران که در سال تحصیلی 90-89 مشغول به تحصیل بوده اند و از بین جامعه مذکور به منطقه ی یک به صورت تصادفی انتخاب و سپس نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای 40 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند که 20 نفر در گروه آزمایش و 20 نفر در گروه کنترل قرارگرفتند. روش انجام این پژوهش، شبه آزمایشی و طرح پژوهشی مورد استفاده، طرح پیش آزمون– پس آزمون با گروه کنترل بوده است. ابتدا محققان با استفاده از آزمون محقق ساخته از هر دو گروه پیش آزمون به عمل آورد؛ سپس در گروه آزمایش به آموزش لوحه نویسی با استفاده از چند رسانه ای محقق ساخته مبتنی براصول طراحی چند رسانه ای، پرداخته و در گروه کنترل معلم همان لوحه مورد نظر را با روش سنتی تدریس کرد. در پایان از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. نتایج پژوهش دال بر افزایش یادگیری سمت شناسی، افزایش یادداری سمت شناسی، افزایش یادگیری مهارت هماهنگی چشم و دست، افزایش یادگیری تشخیص شکل لوحه در مقایسه با گروه کنترل است و در نهایت تأثیر چند رسانه ای را بر یادگیری تأیید می کند؛ در حالی که آزمون فرضیه ها، افزایش یادداری هماهنگی چشم ودست، افزایش یادداری تشخیص شکل لوحه را تأیید نمی کند. بر این اساس تأثیر چند رسانه ای بر یادداری تأیید نشد. بنابراین چند رسانه ای ها می توانند بر یادگیری درس لوحه نویسی فارسی مؤثر باشند اما لزوماً بر یادداری آن در دراز مدت تأثیری ندارند.