فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۱۶٬۹۶۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش مطالعه ی تطبیقی فعالیت های فوق برنامه در مقطع ابتدایی ایران با کشورهای آمریکا، انگلستان و مالزی، جهت ارائه ی پیشنهادهایی در حوزه فعالیت های فوق برنامه است. این پژوهش از نوع مطالعات تطبیقی می باشد و با استفاده از روش جورج بردی انجام شده است. کشورهای آمریکا و انگلستان به این دلیل که هر یک به نوعی مهد فعالیت های فوق برنامه در جهان بوده اند و مالزی نیز به عنوان کشوری مسلمان که دارای فعالیت های فوق برنامه ی ساختارمند است؛ انتخاب شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد کشورهای مورد مطالعه در فعالیت های فوق برنامه اهداف مشترک و متنوعی را دنبال
می کنند، در ایران بر اهداف کلی و حیطه های نگرشی تأکید شده است. کشورهای منتخب بر آشنایی با مذاهب و فرهنگ های گوناگون محلی، منطقه ای و جهانی، درک ارزش های سنت های خود و دیگران و افزایش تحمل و سعه صدر در مقابل فرهنگ های دیگر و ... تأکید دارند، این اهداف در ایران کمتر مورد توجه قرار گرفته است. محتوای برنامه ها در ایران از تنوع کمتری برخوردار است و بیشتر به فعالیت های مذهبی اهمیت داده شده است. تفاوت عمده ایران با سایر کشورها در اجرای برنامه ها، این است که زمان و ساعتی مشخص برای این گونه فعالیت ها در مدارس پیش بینی نشده است، میزان مشارکت معلمان درکشورهای مورد مطالعه بیش تر از ایران است. ارزشیابی برنامه ها در کشورهای منتخب به صورت عمل کرد دانش آموزان و گزارش کار می باشد. در پایان این پژوهش، پیشنهادهایی برای بهبود نظام آموزشی ایران در حوزه ی فعالیت فوق برنامه ارائه گردیده است.
بررسی تطبیقی سیر تحول برنامه درسی آموزش علوم در جهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش از نوع مطالعات کیفی است که با دو روش تطبیقی و توصیفی- تحلیلی به بررسی سیر تحول برنامه ی درسی آموزش علوم در جهان، پرداخته است. بدین منظور اسناد و مدارک مربوط به موضوع در کشورهای پیشرو و منتخب در زمینه علوم و فناوری گردآوری و بررسی شده تا نتایج پژوهش آماده شود. مقاله حاضر تلاش می نماید، مراحل مختلف سیر تحول آموزش علوم در جهان و عناصر اساسی هر مرحله شامل هدف ها، محتوا، روش های تدریس و شیوه های ارزشیابی را مورد مطالعه و بررسی قرار دهد.
نتایج به دست آمده، پنج مرحله را در سیر تحول برنامه ی درسی آموزش علوم از نیمه دوم قرن نوزدهم تاکنون، مشخص و معرفی نموده است. در مرحله اول از سال 1850 تا 1920، آموزش علوم صرفاً به دنبال آماده کردن دانش آموزان برای گذراندن امتحانات ورودی دانشگاه ها و ادامه تحصیلات بوده است. در مرحله دوم از سال 1920 تا 1957، آموزش علوم به دنبال آماده کردن دانش آموزان برای انجام کارهای عملی و حل مسایل روزانه زندگی بود. در مرحله سوم از سال 1957 تا 1980، آموزش علوم به دنبال پرورش افراد از دوران کودکی و شناخت محیط و سازش خلاق با آن بوده است. در مرحله چهارم از سال 1980 تا 2000، به فرآیند پژوهش، حل مسئله و طرح و توسعه مهارتهای تفکر در آموزش علوم اهمیت بیشتری داده شد. مفهوم «سواد علمی» مطرح شد. در مرحله پنجم از سال 2001 به بعد، پرورش سواد علمی- فناورانه چند بعدی هدفی اساسی است. تقویت یادگیری مادام العمر نیز مد نظر است. نتایج به دست آمده از این پژوهش می تواند به برنامه ریزان، مؤلفان کتاب های درسی و معلمان و سایر علاقه مندان کمک نماید تا با دید وسیع تری نسبت به تدوین بهتر برنامه درسی، تغییر برنامه درسی و انتخاب مناسب تر اهداف، محتوا، روش های تدریس و شیوه های ارزشیابی اقدام نمایند.
تاثیر روش تدریس «تکلیف-محور» بر درک مطلب زبان آموزان
حوزه های تخصصی:
خواندن و درک مطلب یکی از موارد اساسی و مهم برای دریافت معنی از متن می باشد. تاکید بر مهارت خواندن فراگیران زبان های خارجی یکی از مهمترین موضوعات متدولوژی در زمینه آموزش زبان است. یکی از مشکلات فراگیران ایرانی عدم تمایل آنان در مواجه با تعامل با متن های خواندن و درک مطلب می باشد، در حالی که بیشتر متون انگلیسی در ایران بر اساس خواندن و درک مطلب طراحی شده اند. برای اینکه مهارت خواندن نقش اساسی در یادگیری زبان دوم داراست. اما کلاس های خواندن متون انگلیسی برای دانش آموزان خسته کننده به نظر می رسد در حالی که بیشتر دانش آموزان علاقمند اند موقعیتی پیدا کرده تا توانایی خودشان را نشان دهند و به سوالات معلم جواب دهند. لذت بخش نبودن کلاس ها به علت عدم آگاهی معلمان از روش های صحیح تدریس خواندن و درک مطلب زبان انگلیسی می باشد. تدریس زبان دوم با استفاده از روش «تکلیف-محور» یک روش موثر در بهبود دانش زبانی و درک مطلب فراگیران شناخته شده است. هدف تحقیق حاضر تعیین تاثیر تدریس فعالیت های آموزشی در قالب تکلیف - محور بر درک مطلب زبان آموزان ایرانی بوده است. جامعه آماری پژوهش 60 نفر فراگیر زبان انگلیسی از آموزشگاه خصوصی بوده است. با توجه به حجم کم جامعه صدرصد جامعه به عنوان نمونه انتخاب گردید. سپس نمونه آماری به دو گروه مساوی؛ گروه کنترل و آزمایش تقسیم شدند. یک گروه با روش های سنتی تعلیم داده شده و گروه دیگر با استفاده از تدریس فعالیت تکلیف محور تعلیم داده شد. تحلیل آماری مطالعه نشان داده است که بین دو عملکرد گروه ها تفاوت معنی داری وجود دارد.
عوامل موثر بر اثربخش سازی مدیریت مدارس دوره متوسطه از دیدگاه مدیران و دبیران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، عوامل مؤثر بر اثربخش سازی مدیریت مدارس متوسطه استان اصفهان از نظر مدیران و دبیران مورد بررسی قرارگرفته است. روش پژوهش، توصیفی و از نوع پیمایشی است. حجم نمونه شامل 200 نفر از مدیران و دبیران دوره متوسطه استان اصفهان بوده که با روش نمونه گیری خوشه ای، طبقه ای متناسب با حجم، و تصادفی ساده انتخاب شده اند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه 110 سؤالی محقق ساخته بوده که طی آن تاثیر چهار عامل اصلی؛ ویژگی های فردی مدیران، تقویت برنامه های آموزشی، اداره کیفی مدرسه و ارزیابی مستمر بر اثربخش سازی مدیریت مدارس از دید پاسخگویان مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان داد که از دید پاسخگویان، کلیه عوامل مورد بررسی در سطح بالاتر از متوسط بر اثربخش سازی مدیریت مدارس تاثیر داشته است به علاوه، از بین عوامل مذکور، مجموعه عوامل مرتبط با تقویت برنامه های آموزشی مدرسه و ویژگی های فردی مدیران در بالاترین سطح اثرگذاری بوده و پس از آن به ترتیب عوامل مرتبط با اداره کیفی مدرسه و ارزیابی مستمر قرار دارند. پاسخگویان از بین متغیرهای مرتبط با ویژگی های فردی مدیران؛ خصایص رفتاری و عاطفی، متغیرهای مرتبط با تقویت برنامه های آموزشی؛ هدف گذاری کلی، متغیرهای مرتبط با اداره کیفی مدرسه؛ ارتباط سازنده و خلاق و متغیرهای مرتبط با ارزیابی؛ ارزیابی مستمر را بیش از سایر متغیرها بر اثربخش سازی مدیریت مدارس متوسطه تاثیرگذار دانسته اند.
رویکرد پژوهش محور در کتاب های سال اول دوره متوسطه و مقایسه آن با اهداف آموزشی کتب موردنظر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به منظور بررسی و تحلیل اهداف و محتوای کتاب های درسی سال اول دوره متوسطه از نظر توجه به رویکرد پژوهش محور و در برداشتن مهارت های مورد نیاز پژوهش و تحقیق انجام شد. لذا روش تحقیق کیفی و برای دستیابی به تحلیلی عمیق تر از شیوه مثلث سازی استفاده شد. جامعه آماری، اهداف کلی آموزش و پرورش جمهوری اسلامی، اهداف دوره متوسطه، اهداف دروس و محتوای کتاب منتخب سال اول دوره متوسطه شامل فیزیک، علوم زیستی و بهداشت، مطالعات اجتماعی، ادبیات فارسی و دین و زندگی و در نهایت مؤلفان کتب مذکور می باشد. نتایج حاکی از آن است که از میان اهداف کلی جمهوری اسلامی ایران 16/8 درصد، اهداف دوره متوسطه 45/6 درصد و اهداف دروس مورد نظر به ترتیب کتاب فیزیک 48 درصد، علوم اجتماعی 34 درصد، علوم زیستی و بهداشت40 درصد، قرآن و تعلیمات دینی 4 درصد و ادبیات فارسی نیز 16 رصد به مؤلفه های پژوهش محور اختصاص دارد. سپس محتوای کتاب های مذکور با توجه به مؤلفه های این رویکرد مورد تحلیل موضوعی قرار گرفت. بیش ترین فراوانی در مجموع کتاب ها متعلق به گویه های مؤلفه حل مساله و کم-ترین آن متعلق به گویه سعه صدر و تحمل شکست می باشد. در نهایت به منظور دستیابی به چرایی ترکیب ظهور این مؤلفه ها در کتب مورد نظر و شناسایی مشکلات و راهکارهای اجرای این رویکرد در نظام آموزشی از مصاحبه با مؤلفان کتب مذبور و تحلیل این مصاحبه مدد گرفته شد.
تاثیر آموزش کارکردهای اجرایی بر عملکرد ریاضیات و خواندن دانش آموزان دبستانی با ناتوانیهای یادگیری ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: در پژوهش حاضر به بررسی تاثیر آموزش کارکردهای اجرایی در چهار عامل سازمان دهی، برنامه ریزی، حافظه فعال و بازداری پاسخ بر بهبود عملکرد خواندن و ریاضیات دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه پرداخته شده است. روش: با توجه به ماهیت موضوع از روش نیمه تجربی و طرحهای بلوکی تصادفی ساده با پیش آزمون - پس آزمون و مرحله پیگیری استفاده شد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل دانش آموزان دختر و پسر پایه چهارم دبستان با اختلال خواندن و اختلال ریاضیات شهر اصفهان به تعداد 209 نفر بوده است. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده 90 دانش آموز به شکل تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل به شکل تصادفی قرار گرفتند. در مرحله پیش آزمون از آزمونهای حافظه فعال کورنولدی و آزمون عصب شناختی کولیج برای اندازه گیری کارکردهای اجرایی و از آزمونهای ریاضیات کی - مت و آزمون تشخیص سطح خواندن به ترتیب برای اندازه گیری عملکرد ریاضیات و خواندن استفاده شد. آموزش کارکردهای اجرایی به شکل گروهی و برای هر کارکرد در هر بلوک ده ساعت آموزش اعمال شد. تمرکز اصلی آموزش بر فعالیتهایی بود که موجب تحریک و تقویت پیوندهای عصب شناختی کودک می شد. پس از آموزش، پس آزمون و بیست و پنج روز بعد مرحله پیگیری به اجرا درآمد. از روش تحلیل واریانس چندمتغیره آمیخته همراه با اندازه گیری مکرر برای آزمون فرضیه ها استفاده شد. یافته ها: نتایج آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره نشان داد که بین کارکردهای اجرایی در دو گروه دانش آموزان با اختلال خواندن و اختلال ریاضیات به تفکیک جنسیت تفاوت معنادار آماری وجود دارد . همچنین تاثیر آموزش کارکردهای اجرایی بر بهبود عملکرد خواندن و عملکرد ریاضیات به لحاظ آماری معنادار است (p<0.01). نتیجه گیری: آموزش و توجه به تقویت کارکردهای اجرایی به مثابه کارکردهایی با زیربنای عصب شناختی می تواند به صورت رویکردی نوین در درمان اختلالهای یادگیری ویژه، مطرح شود.
آسیب شناسی آموزش مجازی از دیدگاه معلمان دوره ابتدایی؛ مطالعه موردی کیفی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف آسیب شناسی آموزش مجازی از دیدگاه معلمان دوره ابتدایی انجام گرفت. بر این اساس از طرح پژوهش کیفی و روش مطالعه موردی کیفی استفاده گردید. مشارکت کنندگان حاضر در پژوهش شامل ۱۵ نفر از معلمان دوره ابتدایی ناحیه ۱ شیراز بودند که براساس روش نمونه گیری هدفمند با معیار اشباع نظری انتخاب شدند. ابزار پژوهش، مصاحبه های عمیق نیمه ساختمند بوده و برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از تکنیک تحلیل مضمون بهره گرفته شد. برای اعتباریابی داده های کیفی از روش بازبینی مشارکت کننده کنندگان استفاده گردید. نتایج حاصل از پژوهش حاکی از آن بود که چالش های متعددی مانند عدم وجود طرح درس مناسب و بکارگیری آن؛ عدم ارزشیابی اثربخش(تشخیصی،تکوینی، پایانی)؛ عدم بازخوردهی مناسب؛ عدم استفاده از روش های متنوع تدریس؛ عدم توجه کافی به تکالیف(چالش های آموزشی)؛ عدم نظارت کافی؛ عدم برنامه ریزی منسجم؛ نگاه بخش نامه ای به فرایند یاددهی-یادگیری؛ نقش کمرنگ راهبران، معاونان و مدیران در فرایند یاددهی-یادگیری؛ عدم مدیریت اثزبخش زمان؛ عدم پیگیری اثربخش در فرایند یاددهی-یادگیری؛ عدم وجود دستورالعمل مناسب برای بازگشایی و تعطیلی مدارس(چالش های مدیریتی)؛ عدم فعالیت و کارگروهی؛ نبود انگیزش یادگیری؛ عدم سازگاری با شرایط جدید؛ نبود تعامل مناسب بین مدرسه و خانواده؛ عدم مسئولیت پذیری دانش آموزان و خانواده ها در قبال یادگیری؛ خدشه وارد شدن به شان و جایگاه معلم؛ نبود فرصت های خلاقیت برای دانش آموزان(چالش های فرهنگی)؛ سرعت پایین اینترنت؛ ناآشنایی و عدم تسلط کافی دانش آموزان، والدین و معلمان با فناوری و آموزش مجازی؛ نداشتن موبایل(برخی از دانش آموزان)(چالش های فناوری)؛ کم تحرکی دانش آموزان؛ بی حوصلگی دانش آموزان و والدین در راستای فرایند یاددهی-یادگیری؛ ابتلا به ویروس کرونا(دانش آموزان یا اعضای خانواده)(چالش های بهداشتی) و فشار مالی برای تهیه موبایل(برخی از دانش آموزان)؛ گران بودن بسته های اینترنت؛ هزینه های مربوط به ایاب و ذهاب(برخی از مواقع)(چالش های مالی) فرایند آموزش مجازی در مدارس را تحت تاثیر قرار می دهد.
تبیین و نقد نظریه ی انسان برتر نیچه و دلالت های آن در تعلیم و تربیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقالهی حاضر تلاشی برای تحلیل و نقد و تبیین افکار"نیچه" در قلمرو انسان شناسی است . نیچه فیلسوفی است که به مسائل گوناگون فلسفی و تربیتی توجّه کرده است, او علاقهی خاصّی نسبت به این مسائل دارد با در نظر گرفتن این حقیقت که در کشور ما تعدادقابل ملاحظه ای تحقیق در مورد انسان شناسی و تعلیم و تربیت از دیدگاه "نیچه" انجام نشده, تصمیم گرفته شد افکار این فیلسوف در قلمرو انسان شناسی و تعلیم و تربیت مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد.او برخی روشهای تربیتی را برای رسیدن به مقام انسان برتر مطرح می کند از قبیل :استفاده از گفت و گو،تفکّر انتقادی، و خودانضباطی. فرضیه هایی که در این پژوهش ارائه می دهیم عبارتند از:1. هدف غایی تربیت از منظر"نیچه" ارتقای انسان به مقام انسان برتر است. 2. اصول از منظر نیچه شامل اصل آزادی، تداوم عمل مطلوب،تفکّر، اعتدال.می باشد.3. محتوای مورد تـأکید او: فرهنگ و هنر،تارسیخ،تربیت بدنی.است. 4. روشهای تربیتی مورد تـأکید او شامل: روش اجرای فعّالیّتهای مورد علاقه،روش خودکنترلی،روش تفکّر انتقادی،روش محوّل کردن وظیفه در حدّ توان،روش پرورش متوازن توانمندیها و استعدادها.است. انسان شناسی- انسان برتر- اهداف غایی-اهداف واسطهای- روشها- محتوا- نقد
تدوین استانداردهای عملکرد مدیران آموزشی دوره راهنمایی و ارائه الگوی مناسب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"تحقق آرمانها، اهداف، راهبردها و برنامه های آموزشی و درسی و پاسخگویی صحیح به نیازهای مخاطبان آموزش و پرورش بدون وجود مدیران و رهبران آموزشی آگاه، مجرب و آفریننده امکان پذیر نیست، اما سوال این مدیران به راستی چه استانداردهایی را می توان برای سنجش شایستگیهای عملکرد برای ارزشیابی عملکرد مدیران آموزشی تدوین کرد؟ هدف اصلی این پژوهش تدوین استانداردهای سنجش عملکرد (شایستگی های عملکرد) مدیران آموزشی دوره راهنمایی و ارایه الگوی مناسب برای استانداردهای عملکرد مدیران آموزشی دوره راهنمایی (شهر تهران) است.
در این پژوهش پژوهشگر ابتدا بر پایه مطالعات کتابخانه ای و جستجوهای اینترنتی به بررسی مبانی نظری و پیشینه پژوهش در داخل و خارج اقدام و سپس با استفاده از نتایج حاصل از بررسی های تطبیقی و مبانی نظری مربوط به پژوهش مجموعه ای از معیارهای سنجش شایستگی های عملکرد مدیران آموزشی را تدوین کرده است. این مجموعه شامل شش مولفه اصلی، چهار زیر مولفه و یکصد و شصت رفتار نشان دهنده شایستگی (معیار عملکرد) است.
در ادامه پژوهشگر با استفاده از روش باخورد 360 درجه ای و تدوین پرسشنامه نگرش سنج محقق ساخته، به بررسی نگرش مخاطبان مدیر مدرسه درباره مولفه های اصلی، زیر مولفه ها و معیارهای عملکرد پرداخته است.
داده های حاصل با استفاده از روش های آماری فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار، آزمون آماری t، گروه های همیشه و آزمون تحلیل واریانس یک طرفه ""گروه های مستقل"" تجزیه و تحلیل و بر اساس نتایج توصیفی و تحلیلی حاصل از اجرای نرم افزار spss به سوالات پژوهش پاسخ داده شد.
سوال اول: برای ارزشیابی عملکرد مدیریان آموزشی دوره راهنمایی چه استانداردهایی را می توان تدوین و ارائه کرد ؟
نتایج حاصله از یافته های پژوهش شش جنبه از مولفه های اصلی و زیر مولفه های مربوط به استاندارد های (شایستگی) عملکرد مدیریان آموزشی را تایید می کند. این جنبه ها عبارتند از: الف) وظایف، ب) مهارتها ،ج) اخلاق ،د) نقشها ه) ویژگی ها، و) عملکرد
سوال دوم: برای تدوین استانداردهای عملکرد مدیران آموزشی دوره راهنمایی چه الگویی می توان ارائه کرد؟
بر پایه مبانی نظری و یافته های پژوهش مدلی مشتمل بر پنج بخش فلسفه و اهداف ،مبانی نظری ، مراحل اجرایی ،نظام ارزشیابی ،و باز خورد مدل ،تدوین شد و با استفاده از نظریات سی و دو نفر از متخصصان مدیریت آموزشی تجزیه و تحلیل شد و اصلاحات لازم در آن به عمل آمد .
سوال سوم: درجه تناسب الگوی پیشنهادی برای استاندارد سازی عملکرد مدیران آموزشی دوره راهنمایی از نظر متخصصان چقدر است ؟
الگوی پیشنهادی با ضریب پایانی 93% و میانگین کل 25/4 از 5 و توافق بالای 83% از نظر متخصصان مدیریت آموزشی تایید شد؟
"
تأثیر بازی های آموزشی بر رشد اجتماعی کودکان پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: زندگی اجتماعی دارای شاخص ها و نمادهایی است. بدون شناخت نمادهای اجتماعی، نمی توان در اجتماع زیست. در واقع، مقدمه ی زندگی اجتماعی،«اجتماعی شدن» است؛ و دانشمندان تعلیم و تربیت برای استفاده از ابزارهای لازم جهت بهینه سازی بستر مناسب به منظور افزایش و ارتقاء رشد اجتماعی کودکان در دوران رشد تلاش می کنند.
هدف: این پژوهش با هدف بررسی تأثیر بازیهای آموزشی بر رشد اجتماعی کودکان پیش دبستانی صورت گرفت.
روش:پژوهش از نوع تجربی پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. بدین منظور از بین کلیه کودکان مشغول به تحصیل در دوره پیش دبستانی شهر تهران در سال تحصیلی 91-1390،60 کودک دختر و پسر با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای بعنوان نمونه پژوهش انتخاب و بطور تصادفی به دو گروه آزمایش و گواه تقسیم شدند؛ سپس آزمون رشد اجتماعی واینلند بعنوان پیش آزمون در مورد هر دو گروه مورد اجرا قرار گرفت. پس از آن به گروه آزمایش به مدت 8 هفته(هر هفته دو جلسه 45-30 دقیقه ای) بازیهای آموزشی ارائه شد. در پایان مجدد آزمون رشد اجتماعی واینلند در مورد هر دو گروه بعنوان پس آزمون مورد اجرا قرار گرفت. سپس داده های حاصل از اجرای پیش آزمون و پس آزمون با استفاده از آزمون t مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج حاصل نشان داد که بین میانگین رشد اجتماعی دانش آموزانی که بازیهای آموزشی انجام داده اند با دانش آموزانی که این بازیها را انجام نداده اند تفاوت معنی دار وجود دارد.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های حاصل از پژوهش حاضر می توان گفت بازی های آموزشی موجب افزایش رشد اجتماعی کودکان پیش دبستانی می شود.
امکان سنجی مشارکت معلمان در فرایند برنامه ریزی درسی در نظام آموزش و پرورش ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"برنامه ریزی درسی واقعگرایانه مستلزم مشارکت کلیه نیروهای اثرگذار و درگیر در مراحل گوناگون تصمیمگیری است که در میان آنها، معلمان از اهمیت و جایگاهی ویژه برخوردارند. معلمان به سبب آشنایی با مسائل و نیازهای دانشآموزان و مدرسه و تجربیات ارزشمندی که در سایه تعامل با یادگیرندگان به دست میآورند، مهمترین عنصر در موفقیت برنامههای درسی هستند و درصورتی که در زمینة جایگاه، نقش و زمینهسازی مشارکت آنها در تصمیمگیریهای مرتبط با برنامه درسی تأملی عمیق و جامعالاطراف صورت پذیرد، اثربخشی برنامههای درسی بهبود چشمگیرخواهد یافت.
مقاله حاضر که برگرفته از یک طرح پژوهشی است، ابتدا با بهرهگیری از ادبیات برنامه درسی، حدود مشارکت معلمان را ترسیم کرده است، سپس با استفاده از روش تحقیق توصیفی، امکان مشارکت معلمان در برنامهریزی درسی در ایران و نتایج و تبعات آن را مورد بررسی قرار داده است. ابزار جمعآوری اطلاعات، پرسشنامهای محقق ساخته است که بر مبنای مقیاس لیکرت تنظیم شده است. شرکت کنندگان در پژوهش دبیران دبیرستانهای مدارس تهران و کارشناسان برنامهریزی درسی وزارت آموزش و پرورش بودهاند که بر اساس نمونهگیری تصادفی انتخاب شدهاند. نتیجه مطالعه حاضر، بیانگر قلمروهای مشارکت معلمان در برنامهریزی درسی در ایران، عواملی که این مشارکت را تسهیل میکند و نتایج مثبت و منفی حاصل از آن است.
"
تأثیر ارزشیابی های توصیفی و سنتی بر پیشرفت تحصیلی و اضطراب امتحان دانش آموزان پایه دوم مقطع ابتدایی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارزشیابی های توصیفی و سنتی می توانند تأثیرات متفاوتی در حیطه های آموزشی و عاطفی داشته باشند. هدف تحقیق حاضر، بررسی تأثیر نوع ارزشیابی بر پیشرفت تحصیلی و اضطراب امتحان دانش آموزان دوم ابتدایی شهر تهران بود. در این تحقیق، 108 دانش آموز سال دوم ابتدایی مورد پژوهش قرار گرفتند. نیمی از آنها در مدارسی مشغول به تحصیل بودند که به شیوه ارزشیابی سنتی آزمون می شدند و نیم دیگر همتاهای آنها در مدارس توصیفی بودند. نمونه گیری به شیوه خوشه ای چند مرحله ای انجام گرفت و چهار ناحیه آموزش و پرورش شهر تهران مورد نمونه گیری قرار گرفت. آزمودنی ها با استفاده از پرسشنامه اضطراب امتحان و آزمون های پیشرفت تحصیلی درس های فارسی و ریاضی مورد بررسی و داده ها با استفاده از تحلیل واریانس دو راهه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حکایت از معنی دار بودن تفاوت های پیشرفت تحصیلی و اضطراب امتحان با توجه به نوع ارزشیابی در دانش آموزان داشت و دانش آموزانی که به روش توصیفی ارزشیابی شدند پیشرفت تحصیلی بالا و اضطراب امتحان پایین داشتند. این الگوی تفاوت در مورد متغیر اضطراب امتحان با جنسیت تعامل نشان داد و رابطه نوع ارزشیابی با اضطراب امتحان در گروه مونث مشاهده گردید. این یافته ها با دیدگاهی هماهنگ است که در آن ارزشیابی توصیفی با عملکرد تحصیلی بالا و اضطراب امتحان پایین رابطه دارد.
بررسی تطبیقی برنامه تربیت معلم ایران و چند کشور جهان
حوزه های تخصصی:
رابطه بین شیوه های فرزندپروری مادران و عزت نفس دانش آموزان دختر ناشنوا و شنوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این تحقیق با هدف بررسی و مقایسه رابطه بین شیوه های فرزندپروری مادران و عزت نفس دانش آموزان دختر ناشنوا و شنوا در مقطع متوسطه شهر تهران، انجام پذیرفته است. روش: روش تحقیق توصیفی با تاکید بر همبستگی است و نمونه آماری شامل 69 دانش آموز دختر ناشنوا و 82 دانش آموز دختر شنوای مقطع متوسطه و مادران هر دو گروه بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه عزت نفس کوپراسمیت و پرسشنامه شیوه های فرزندپروری بامریند استفاده شد و به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های آماری t استودنت برای گروه های مستقل و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین شیوه های فرزندپروری مادران دانش آموزان ناشنوا و شنوا تفاوت معناداری وجود ندارند (P<0.01) بیشتر مادران هر دو گروه نمونه از شیوه فرزندپروری مقتدرانه بهره می گیرند. بین عزت نفس دانش آموزان ناشنوا و شنوا تفاوت معنادار وجود دارد (P<0.01)، بین شیوه فرزندپروری مقتدرانه مادران با عزت نفس فرزندان در هر دو گروه ناشنوا و شنوا رابطه مثبت و معنادار وجود دارد (P<0.05). نتیجه گیری: از آنجا که یافته های پژوهش حاکی از وجود رابطه مثبت و معنادار بین شیوه های فرزندپروری و عزت نفس دانش آموزان ناشنواست، ارایه آموزش های لازم به والدین این دانش آموزان برای رابطه بهتر و موثرتر با آنها، ضرورتی موکد است.
ویژگیهای نمونه ای از یک کتاب درسی دانشگاهی
حوزه های تخصصی:
کتاب درسی به عنوان ابزار مهم آموزش از گذشته های دور در خدمت آموزش قرار گرفته و با گسترش علوم و پیشرفتهای حاصل شده در فناوری (تکنولوژی) وضعیت کتابهای درسی هم از نظر کیفیت و هم از نظر ویژگیهای فنی و صوری بهبود یافته است. یکی از کتابهایی که با استفاده از فناوریهای جدید تدوین و منتشر شده کتاب کاربرد روان شناسی در زندگی جدید است که میتوان آن را نمونه ای از کتابهای درسی مطلوب به شمار آورد. استفاده از نظر متخصصان مختلف در تدوین، طراحی و انتشار، اظهار نظر دهها متخصص درباره کیفیت آن، داشتن ساختار منطقی، روان و سلیس بودن مطالب، استفاده از طرحها و تصاویر زیبا و رنگی، و جذاب بودن مطالب از ویژگیهای مهم این کتاب است. علاوه بر اینها استفاده از حروف مناسب، صفحه پردازی زیبا، ذکر اهداف یادگیری، بهکارگیری جداول و نمودار، آوردن نکات عملی و کاربردی درباره برخی مباحث، موجب افزایش کیفیت کتاب شده است. این کتاب میتواند به الگو و نمونه یک کتاب درسی مطلوب مورد استفاده مؤلفان و ناشران قرار گیرد.
نقد و بررسی رویکردهای تدریس فکورانه به منظور ارائه برنامه درسی تربیت فکور
حوزه های تخصصی:
این مقاله، با پژوهش در مورد یکی از تازه ترین نظریه های مطرح شده در تربیت معلم یعنی «تربیت معلم فکور» با بررسی نظریه ها و رویکردهای متنوعی که در این زمینه وجود دارد، تبیین تازه ای از آن ارایه داده است. و با تاکید بر قابلیت عام معلمان فکور در ادراک موقعیت و توانایی آنان در چارچوب بندی های گوناگون از مسایل و ارایه راه حل های جدید و خلاقانه برای آنها و قضاوت و ارزیابی در مورد پیامدهای این راه حل ها، که به چارچوب بندی های جدید و در نهایت به ادراک گسترده تر و تامل بیشتر و عمیق تر منجر می شود، رویکردی «فراگیر» برای تربیت معلمان فکور پیشنهاد نموده است. این پژوهش با تاکید بر جایگاه ارزنده هنر و کارورزی فکورانه در پرورش این قابلیت ها، رویکردی به عنوان مبنای برنامه درسی تربیت معلم فکور ارایه نموده است که اضلاع چارچوب نظری آن را؛ تربیت هنری؛ کارورزی فکورانه؛ روان شناسی وجودگرای ادراکی؛ و رویکرد یاددهی- یادگیری ساخت و سازگرایی تشکیل می دهند.
فراگیر سازی: مزایا و معایب
حوزه های تخصصی: