فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۶۱ تا ۱٬۲۸۰ مورد از کل ۱۶٬۵۰۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
طراحی راهنمای برنامه ی درسی مهارت های پیش حرفه ای برای دانش آموزان با ناتوانی هوشی در دوره ی ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، طراحی راهنمای برنامه ی درسی مهارت های پیش حرفه ای برای دانش آموزان با ناتوانی هوشی در دوره ی ابتدایی است. این پژوهش به روش اکتشافی طی دو بخش اسنادی و میدانی صورت گرفت که در بخش میدانی مهارت های ضروری پیش حرفه ای با استفاده از پرسش نامه ی محقق ساخته و نظرخواهی از 315 نفر از اولیا، 140 نفر از معلمان و 52 نفر از متخصصان شناسایی شدند. نتایج نشان داد که مهارت های پیش حرفه ای مورد نیاز دانش آموزان با ناتوانی هوشی شامل شش مؤلفه ی مهارت های اجتماعی، مهارت های جسمی، مهارت های تحصیلی کاربردی، مهارت ها و عادت های کاری، مهارت های زندگی روزمره و مهارت های درک مفاهیم زمان و مکان است که مهارت های شناسایی شده به ترتیب اهمیت گنجاندن شان در برنامه ی درسی در سه دسته مهارت های الزامی، مهارت های انتخابی و مهارت های اختیاری مشخص شد. هم چنین در بخش اسنادی با مطالعه کتابخآن های مشخص شد که هدف های برنامه ی درسی مهارت های پیش حرفه ای دانش آموزان با ناتوانی هوشی باید رشد مهارت های اجتماعی، مهارت های جسمی، مهارت های تحصیلی کاربردی، مهارت ها و عادت های کاری، مهارت های زندگی روزمره و مهارت های درک مفاهیم زمان و مکان باشد. هم چنین پس از شناسایی رئوس محتوا بر اساس هدف های یاد شده، مشخص شد که سازمان دهی عمودی محتوا باید به روش دوره ی ای توسعه ی تدریجی محیط اجتماعی و سازمان دهی افقی محتوا به شیوه ی سازمان دهی چند رشته ای صورت گیرد. بهترین فعالیت، انجام فعالیت عملی در محیط های واقعی است؛ بهترین مواد و وسایل آموزشی، مواد و وسایل واقعی مورد استفاده در محیط طبیعی است؛ بهترین راهبردهای تدریس روش نمایش، روش پروژه و روش گردش علمی است. بهترین گروه بندی، آموزش در گروه های کوچک با تعداد اعضای چهار نفره دارای سطوح پیشرفت مشابه در موضوعات خاص است. مهارت های پیش حرفه ای باید در درون دروس دیگر گنجانده شود و هم زمان با ورود دانش آموزان به مدرسه، آموزش آن ها شروع شود و یک چهارم از زمان آموزش هر درس به آموزش این مهارت ها اختصاص یابد. بهترین فضا برای رشد مهارت های پیش حرفه ای دانش آموزان با ناتوانی هوشی، مدرسه محله محوراست و بهترین روش ارزشیابی، آزمون های عمل کردی است.
فیزیک در تمدن اسلامی و نقش آن در آموزش فیزیک
حوزه های تخصصی:
بیان دستاوردهای دانشمندان و پیشرفتهای گذشتگان یکی از رسالت های هر فرد متعهد در جامعه است . یکی از هزاران موردی که می توان به جامعه به عنوان پیشرفت و دستاورد تاریخی ارائه کرد ، پیشرفت های گذشته دانشمندان اسلامی در زمینه فیزیک است. در این مقاله سعی بر آن شده تا خلاصه ای از کارهای دانشمندان مسلمان در زمینه های حرکت شناسی و نیرو شناسی ، علم مناظر ( نور شناخت ) ، ترازو و اندازه گیری جرم ویژه و ماشین های ساده و اسباب های مکانیکی ارائه شود. در آخر هم به بررسی این موضوع می پردازیم که آیا می توان از دستاوردها و پیشرفتهای گذشتگان و همچنین از (( ترین )) های موجود در کشور برای تدریس فیزیک استفاده کرد؟ در ابتدا بررسی می شود که آیا امکان این کار وجود دارد؟ موانع و مزایا چه هستند؟ روش اصلی در ارائه مطالب به شیوه اسلامی در این مقاله ، تدریس و اشاره ی غیر مستقیم عناوین و اهداف می باشد نه اینکه مطالب به شکلی جدا و جدای از متن درسی در کتاب آورده شوند. در واقع به دنبال این هستیم که بدون آنکه دانش آموز را درگیر یادگیری این مطالب کنیم ، این موضوعات را به
بررسی میزان تحقق اهداف شناختی درس علوم با روش های تدریس سنتی و کاوشگری
حوزه های تخصصی:
رابطه بین میزان تماشای تلویزیون و بهره گیری از منابع اطلاعات غیر درسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
" این پژوهش به منظور بررسی رابطه بین تماشای تلویزیون و استفاده از منابع اطلاعاتی غیر درسی مانند کتاب، روزنامه و مجله انجام شده است. بدین منظور از میان کلیه دانش آموزان مدارس راهنمایی پسرانه شهر کرمان تعداد 600 دانش آموز با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه ای محقق ساخته بود که روایی آن با استفاده از نظر 7 نفر از ...
"
اثربخشی آموزش مهارت های حل مسئله بر راهبردهای مقابله ای در والدین کودکان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مهارت های حل مسئله بر راهبردهای مقابله ای در والدین کودکان کم توان ذهنی بود
روش: بدین منظور 60 نفر از والدین کودکان کم توان ذهنی شهر تهران به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به 2 گروه آزمایش و کنترل (هر یک 30نفر) تقسیم شدند. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. گروه آزمایش به مدت 7 جلسه تحت آموزش مهارت های حل مسئله قرار گرفتند و از پرسش نامه راهبردهای مقابله ای لازاروس به عنوان ابزار پژوهش استفاده شد. در پایان داده های به دست آمده با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش مهارت های حل مسئله بر راهبرد مقابله مستقیم، فاصله گرفتن، خودکنترلی، طلب حمایت اجتماعی، اجتنابی و ارزیابی مجدد مثبت والدین کودکان کم توان ذهنی اثرگذار است اما آموزش مهارت حل مسئله بر راهبرد پذیرش مسئولیت و حل مسئله برنامه ریزی شده والدین کودکان کم توان ذهنی اثرگذار نیست.
نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که آموزش مهارت های حل مسئله بر تغییر برخی از راهبردهای مقابله ای در والدین کودکان کم توان ذهنی اثرگذار است.
مفهوم پردازی بین المللی کردن برنامه درسی در آموزش عالی؛ ابعاد و روندها
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بینالمللی کردن برنامه درسی (IOC) مفهومی جدید و در حال تحول است که بهطور ویژه از اوایل قرن بیستویکم در ادبیات برنامه درسی مورد توجه قرار گرفته است. علیرغم اهمیت و جایگاه چنین ایدهای، برداشتها و تفسیرها از این واژه در بسیاری از ممالک بهویژه ایران توام با ابهام، سردرگمی و عدم شفافیت است. مقاله حاضر در راستای بررسی این مفهوم در ادبیات برنامه درسی تلاش کرده تا برداشتهای مختلف از این واژه و حدود و دامنه آنها را مفهومپردازی کرده و در این راستا 3 برداشت متفاوت از IOC تحت عنوان بینالمللی کردن دروس و رشتههای دانشگاهی، بینالمللی کردن رشته مطالعات برنامه درسی و بینالمللی کردن حرفه برنامه درسی را شناسایی و معنی مؤلفههای آنها را معرفی کند.
بررسی رابطه استرس، نگرش مذهبی و آگاهی با پذیرش کودکان پسر کم توان ذهنی در مادران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: بررسی رابطه بین استرس درک شده، نگرش مذهبی، میزان آگاهی با میزان پذیرش کم توانی ذهنی کودکان پسر توسط مادران آنها هدف پژوهش حاضر می باشد. روش: در این پژوهش پس رویدادی، با استفاده از روش نمونه خوشه ای چند مرحله ای مادران 107 کودک کم توان ذهنی پسر مدارس استثنایی با توجه به وضعیت اقتصادی - اجتماعی شهر تهران مورد بررسی قرار گرفتند. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه شاخص استرس والدین، مقیاس سنجش نگرشهای مذهبی و اعتقادی و پرسشنامه سنجش آگاهی جمع آوری و به روش تحلیل واریانس یک طرفه و رگرسیون چند متغیره، بررسی شد. یافته ها: 1- مادران دارای استرس بالاتر، از پذیرش کمتری برخوردارند. 2- میزان پذیرش مادران در بین سه گروه (بالا، متوسط و پایین) با همدیگر تفاوت دارد. 3- مادران مذهبی تر از پذیرش بالاتری برخوردارند. 4- مادران دارای آگاهی بالاتر از پذیرش بیشتری برخوردارند. 5- مادران مذهبی تر استرس کمتری تجربه می کنند. 6- مادران با آگاهی بالاتر از کم توانی ذهنی، استرس کمتری تجربه می کنند. 7- میزان استرس مادران در سه گروه (بالا، متوسط و پایین) با هم متفاوت است. نتیجه گیری: پژوهش حاضر نشان داد بین استرس مورد ادراک، نگرش مذهبی، میزان آگاهی مادر با میزان پذیرش کودک پسر کم توان ذهنی توسط مادران آنها رابطه وجود دارد.
آموزش فراگیر از نظر معلمان و کارشناسان آموزش و پرورش استثنایی
حوزه های تخصصی:
اثرات حجم درسی و استرس امتحان بر دانش آموزان دبیرستان تیزهوشان شهر ساری
حوزه های تخصصی:
نظریه دلبستگی و مشکلات هیجانی- اجتماعی در دانش آموزان با مشکلات ویژه یادگیری: تبیین نظری و کاربردهای بالینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: نظریه دلبستگی در تبیین مشکلات هیجانی-اجتماعی دانش آموزان با مشکلات یادگیری چارچوب نظری مفیدی را فراهم می کند. در این راستا کیفیت دلبستگی به عنوان یک عامل خطر یا عامل حفاظتی در تبیین ناسازگاری های رفتاری و هیجانی-اجتماعی این گروه مطرح است. همسو با نظریه بالبی، الگوی کاری دلبستگی در اصل بر پایه روابط اولیه با مراقبان اصلی رشد می کند و به تدریج به سوی ایجاد روابط دلبستگی ویژه و جدید با دیگران از جمله معلم، گسترش می یابد. ایجاد و حفظ چنین روابطی بر سازگاری و عملکرد هیجانی-اجتماعی در حال رشد دانش آموزان با مشکلات یادگیری تاثیر ویژه ای دارد.
نتیجه گیری: براین اساس، با توجه به نقش الگوهای دلبستگی در تبیین مشکلات هیجانی-اجتماعی کودکان با مشکلات یادگیری، می توان از نظریه دلبستگی به عنوان چارچوبی برای طراحی مداخله های موثر برای کاهش ناسازگاری های هیجانی-اجتماعی این کودکان استفاده کرد. کاربردهای بالینی و الزام های عملی پژوهش های دلبستگی که بر بهبود کیفیت روابط دلبستگی والدین-کودک، توانمندسازی مادران، بهبود منابع مقابله ای کودکان و بهبود روابط معلم-دانش آموز تاکید دارد، در متن مقاله تشریح شده اند.
واکاوی الگوی مفهومی در حوزه برنامه درسی: نقدی بر پژوهشهای انجام شده با رویکرد طراحی الگو در برنامه درسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با وجود علاقه روزافزون صاحبنظران و همچنین نیازهای موجود برای طراحی الگوهای جایگزین و مطلوب در حوزه برنامه درسی، نظام طراحی برنامه درسی با فقدان و بی توجهی نسبت به مفهوم الگو (فهم و درک آن، تقسیم بندی آن، الگوپردازی و دیگر مسائل مرتبط با الگو) روبه روست. از سوی دیگر، طراحی الگو در تحقیقاتی که در این خصوص صورت گرفته، غالباً بدون بسط مفهومی خود الگو، توضیح در مورد نوع الگوی استفاده شده و دلایل استفاده از آن و عموماً تنها با بیان ویژگی های الگوی طراحی شده انجام شده است. لذا در این نوشتار تلاش شده که با استفاده از روش تحلیلی- اسنادی، به این هر دو موضوع پرداخته شود. از این رو، نخست به مفهوم شناسی الگو در تعلیم و تربیت پرداخته، ضمن تشریح الگوها، انواع الگوها در حوزه برنامه درسی آن چنان که در منابع تخصصی آمده، مطرح می گردد؛ سپس، ضمن بیان نمونه هایی از الگوها، به واکاوی الگوی مفهومی در حوزه برنامه درسی پرداخته می شود. در گام بعدی، با در نظر داشتن بعد عملی، پژوهش هایی که با رویکرد طراحی الگو در حوزه برنامه درسی صورت گرفته است، تحلیل و نقد می شوند. در نهایت، ضمن بحث و نتیجه گیری، چنین استدلال شده که باید فهم دقیق و درست از الگو و حساسیت و دقت در روش شناسی پژوهشی طراحی الگو، در مطالعات مرتبط بیشتر مورد توجه قرار گیرد. ضرورت دستیابی به این مهم آشنایی بیشتر با الگو، الگوپردازی و جزآن می باشد.
بررسی مولفه های آموزش صلح یونسکو در اسناد و مدارک جمهوری اسلامی ایران (85- 1383): سند چشم انداز بیست ساله نظام جمهوری اسلامی ایران، اهداف کلی آموزش و پرورش ایران، اهداف دوره متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صلح یکی از اصول و ارزش های زندگی است. صلح لحظه های صادقانه و صمیمی هر انسان است که می تواند در زندگی خود و در زندگی اجتماعی آن را تجربه کند. صلح، پیش شرط عمده ی تداوم حیات زندگی انسانی، نسل ها و ملیت ها است؛ به عبارتی بقاء نوع بشر به عنوان یک کل، اکنون به حفظ صلح و ایجاد صلح وابسته است و ضروری است که آموزش، هم شرایط و لوازم بروز جنگ و خشونت را افشا کند و هم راه هایی را که باعث تعدیل این وضعیت و خشونت می شود را افشا کند و هم راه هایی را که باعث تعدیل این وضعیت و حتی غلبه بر آن می شود، مطرح کند.
اسناد و مدارک جمهوری اسلامی ایران که شامل سند چشم انداز جمهوری اسلامی ایران (1383)، اهداف کلی آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران(1385) و اهداف دوره متوسطه (1385) است در سیاستگذاری ها و برنامه ریزی ها به ویژه در برنامه ریزی های آموزش و پرورش اهمیت بسزایی دارد لذا در این پژوهش اسناد و مدارک جمهوری اسلامی ایران از لحاظ پردازش به مؤلفه های هفتگانه آموزش صلح یونسکو مورد بررسی قرار گرفته اند. مؤلفه های مورد مطالعه که از مؤلفه های آموزش صلح یونسکو هستند، عبارتند از: حقوق بشر و دموکراسی، تعاون و همبستگی، حفظ فرهنگ ها، خود و دیگران، جهان وطنی، حفاظت از محیط زیست و معنویت.
روش تحقیق در این پژوهش از نوع کیفی است که به تحلیل محتوای اهداف سند چشم انداز بیست ساله نظام جمهوری اسلامی ایران، اهداف کلی آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران و اهداف دوره متوسطه می پردازد.
آموزش و پرورش تنها نهاد رسمی است که مسئولیت تعلیم و تربیت کودکان و نوجوانان را بر عهده دارد و در نظام آموزشی کشور ما، مطالب تدوین شده در کتاب های درسی به عنوان محور اصلی برنامه آموزشی قلمداد می شود و باید بر اساس اهداف مندرج در اسناد و مدارک باشد. در سند چشم انداز بیست ساله نظام جمهوری اسلامی ایران مؤلفه های حقوق بشرودموکراسی، تعاون و همبستگی، حفظ فرهنگ ها دارای بیشترین فراوانی می باشد و به مؤلفه انترناسیونالیسم توجهی نکرده است. در اهداف کلی آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران مؤلفه خود و دیگران دارای بیشترین فراوانی و مؤلفه های حقوق بشرودموکراسی، تعاون وهمبستگی، انترناسیونالیسم، حفاظت از محیط زیست، معنویت کمترین فراوانی را به خود اختصاص داده اند. در اهداف دوره متوسطه بیشترین فراوانی مربوط به مؤلفه خود و دیگران و کمترین فراوانی مربوط به مؤلفه های انترناسیونالیسم و حفاظت از محیط زیست می باشد
بررسی تاثیر ویژگی های شخصیتی و خصیصه ای کارکنان سازمان آموزش و پرورش خراسان رضوی بر میزان مشارکت آنها در نظام پیشنهادها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر ویژگی های شخصیتی و خصیصه ای کارکنان سازمان آموزش و پرورش خراسان رضوی بر میزان مشارکت آنها در نظام پیشنهادها در سال تحصیلی 1385-1384 انجام شده است. کلیه کارکنان شاغل در سازمان آموزش و پرورش خراسان رضوی، نواحی هفتگانه و منطقه تبادکان مشهد، جامعه آماری این پژوهش را تشکیل داده اند. متناسب با تحقیقات از نوع علی مقایسه ای، دو جامعه کارکنان مشارکت کننده و غیر مشارکت کننده در نظام پیشنهادها در نظر گرفته شد. در جامعه افراد مشارکت کننده 30 نفر به روش تعمدی و غیراحتمالی و بر اساس بیشترین میزان مشارکت و در گروه افراد غیر مشارکت کننده 50 نفر متناسب با تعداد افراد مشارکت کننده در هر منطقه یا ناحیه، به صورت تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب گردیدند. داده های مورد نیاز از طریق دو نوع پرسشنامه جمع آوری شده و از طریق آزمون های مقایسه دو میانگین و دو نسبت مستقل مورد تحلیل قرار گرفت. بر اساس یافته ها، میان ویژگی های شخصیتی منبع کنترل، سازگاری با موقعیت و عزت نفس کارکنان مشارکت کننده و غیر مشارکت کننده در نظام پیشنهادها تفاوت معناداری وجود ندارد. همچنین از میان مولفه های خصیصه ای، تنها عوامل جنسیت و مدرک تحصیلی، تفاوت معناداری را میان کارکنان مشارکت کننده و غیر مشارکت کننده در نظام پیشنهادها نشان می دهد.