فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۸۳۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش مبتنی بر درمان فراشناختی (MCT) و ذهن اگاهی مبتنی بر شفقت به خود بر تاب آوری در برابر استرس پرستاران در همه گیری کووید -19 بود. روش : طرح پژوهش حاضر، یک طرح نیمه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل غیر معادل همراه با پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه پرستاران بیمارستان تامین اجتماعی شهرستان شهریار در سال 1399-1400بود. ۶۰ نفر از پرستاران انتخاب شدند و در سه گروه به طور تصادفی جایگرین شدند. که شامل: 20 نفر برای برنامه آموزشی مبتنی بر فراشناخت، 20 نفر برای برنامه آموزشی مبتنی بر ذهن اگاهی مبتنی بر شفقت و 20 نفر برای گروه گواه است. از پرسشنامه تاب آوری در برابر استرس کونور و دیویدسون (۲۰۰۳) برای گرد آوری داده ها استفاده شد. یافته ها: نتایج در کل نشان داد که آموزش مبتنی بر درمان فراشناخت (MCT) و ذهن اگاهی مبتنی بر شفقت به خود بر تاب آوری در برابر استرس پرستاران در همه گیری کووید -19 تاثیر دارد و تاثیر هر دو روش نیز نسبت به مرحله پیش ازمون پایدار بوده است. هرچند پایداری مداخله مبتنی بر درمان فراشناخت (MCT) بیشتر از ذهن اگاهی مبتنی بر شفقت ارزیابی شده است.
اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیک بر خودشفقتی و انعطاف پذیری روان شناختی کارکنان دارای تعارض کار و خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیک بر خودشفقتی و انعطاف پذیری روان شناختی کارکنان دارای تعارض کار و خانواده انجام شد. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کارمندان با تعارض کار و خانواده در شرکت ایران خودرو (شهر تهران) در شش ماهه دوم سال 1398 بود. در این پژوهش تعداد 30 کارمندان با تعارض کار-خانواده با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل گمارده شدند (در هر گروه 15 کارمند). گروه آزمایش به مدت 10 جلسه تحت آموزش رفتاردرمانی دیالکتیک (لینهان، 2004) قرار گرفتند. در این پژوهش از پرسشنامه های تعارض کار- خانواده (کارلسون و همکاران، 2000)، خودشفقتی (نف، 2003) و انعطاف پذیری روان شناختی (دنیس و وندروال، 2010) استفاده شد. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر با استفاده از نرم افزار آماری 23SPSSتجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که رفتاردرمانی دیالکتیک بر خودشفقتی(001/0p<) و انعطاف پذیری روان شناختی(001/0p<) کارکنان دارای تعارض کار و خانواده تاثیر معنادار داشته است. بدین صورت که این درمان توانسته منجر به بهبود خودشفقتی و انعطاف پذیری روان شناختی کارکنان شود. بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان چنین نتیجه گرفت که رفتاردرمانی دیالکتیک با بهره گیری از تکنیک های تحمل پریشانی، پذیرش و خودنظم جویی هیجانی می تواند به عنوان یک درمان کارآمد جهت بهبود خودشفقتی و انعطاف پذیری روان شناختی کارکنان دارای تعارض کار و خانواده مورد استفاده گیرد.
مقایسه اثربخشی مشاوره مسیر شغلی شناختی- اجتماعی و مشاوره مبتنی بر پذیرش و تعهد بر سرزندگی و خودکارآمدی دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی مشاوره مسیر شغلی شناختی- اجتماعی و مشاوره گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر سرزندگی و خود کارآمدی در دانش آموزان دختر پایه نهم بود. روش پژوهش، نیمه آزما یشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر پایه نهم دوره اول متوسطه منطقه 2 شهر اصفهان بودند که از میان آنها ، از 3 مدرسه که به صورت تصادفی انتخاب شده بودند، 60 نفر به صورت هدفمند انتخاب و به سه گروه گمارده شدند. از مقیاس سرزندگی (دهقانی زاده و حسین چاری، 1391) و خود کارآمدی (مک ایلروی و بانتینگ، 2001) برای سنجش متغیر وابسته استفاده شد. مشاوره مسیر شغلی شناختی- اجتماعی و مشاوره گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد هر یک به مدت 6 جلسه 75 دقیقه ای (شش هفته و هر هفته یک جلسه)، تحت مشاوره قرار گرفتند. داده ها از طریق محاسبه فراوانی و درصد فراوانی متغیرهای جمعیت شناختی، محاسبه انحراف معیار و میانگین، تحلیل واریانس اندازه های مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد که بین مشاوره مسیر شغلی شناختی- اجتماعی و مشاوره گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد با گروه کنترل در سرزندگی (01/0>p؛ 66/26=F) و خود کارآمدی (01/0>p؛ 58/9=F) تفاوت معنا دار وجود دارد. بین اثربخشی مشاوره مسیر شغلی شناختی- اجتماعی و مشاوره مبتنی بر پذیرش و تعهد بر سرزندگی و خود کارآمدی تفاوت معناداری به دست نیامد (05/0<p).
رابطه فناوری اطلاعات و ارتباطات بر بهره وری سازمانی با نقش متغیر میانجی توانمندسازی و استرس شغلی(موردمطالعه: کارکنان دانشگاه شهید بهشتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۲ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۴۴)
107 - 128
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف تعیین رابطه فناوری اطلاعات و ارتباطات بر بهره وری سازمانی با میانجی گری توانمند سازی کارکنان و استرس شغلی (موردمطالعه: کارکنان دانشگاه شهید بهشتی) انجام شد. روش تحقیق توصیفی و از نوع همبستگی است. از جامعه آماری کارکنان دانشگاه شهید بهشتی که 1187 نفر بود؛ گروه نمونه مشتمل بر 272 نفر به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. از مقیاس بهره وری هرسی و گلداسمیت (1980)، استرس شغلی (مؤسسه سلامت و ایمنی انگلستان،1990) و توانمند سازی اسپریتزر (1995) جهت گردآوری داده ها استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از روش معادلات ساختاری انجام شد. نتایج نشان داد ICT به تنهایی و همچنین ICT با میانجی گری توانمندسازی موجب بهره وری سازمانی می شود. ICT با در نظر گرفتن عامل واسطه ای استرس شغلی نیز موجب کاهش بهره وری سازمانی می شود پیشنهاد می شود به منظور افزایش بهره وری در سازمان مورد مطالعه سیستم های پشتیبانی از تصمیمو سیستم های اطلاعات اجراییایجاد و استفاده شود.
آموزش و بهبود شایستگی های رهبری: تعیین اثربخشی شایستگی های تحول گرایی، تیم سازی و تفکر استراتژیک با روش بوت استرپ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۲ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۴۴)
187 - 208
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، آموزش و بهبود شایستگی های رهبری تحول گرایی، تیم سازی و تفکر استراتژیک با استفاده از اصول یادگیری فعال و تعیین اثربخشی آن بر مبنای مدل ارزشیابی مبتنی بر تصمیم بود. روش پژوهش، روش تجربی شبه آزمایشی با گروه پیش آزمون – پس آزمون بود. به منظور اجرای مداخله آموزشی، تعداد 10 نفر از مدیران یک شرکت دولتی در مجموعه وزارت نفت با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابتدا آنها به مقیاس های خودکارآمدی رهبری، دانش رهبری و سناریوهای موقعیتی رهبری در قالب تست های پیش آزمون پاسخ دادند. بعد از آن، برنامه آموزشی ساختارمند به مدت یک روز برگزار و شایستگی های رهبری هدف به مشارکت کنندگان آموزش داده شد. نهایتاً یک ماه بعد، تست های پس آزمون توسط مشارکت کنندگان تکمیل گردید. با توجه به محدودیت تعداد نمونه پژوهش، داده های حاصله با روش آماری ناپارامتریک بوت استرپ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد: آموزش و بهبود شایستگی رهبری تحول گرایی در هر سه بعد عاطفی، شناختی و رفتاری مدل ارزشیابی مبتنی بر تصمیم اثربخش بوده است. با این وجود، آموزش و بهبود شایستگی رهبری تیم سازی در هر سه بعد عاطفی، شناختی و رفتاری مدل ارزشیابی تاثیر معناداری نداشته است. در خصوص شایستگی رهبری تفکر استراتژیک هم برنامه آموزش و بهبود فقط در بعد عاطفی مشارکت کنندگان موثر بوده است. بحث و نتیجه گیری: این آموزش ساختاری مبنایی را برای توسعه صلاحیت های رهبری فراهم می کند. با توجه به این یافته ها و طراحی یک مداخله آموزشی، توصیه می شود با توجه به این یافته ها، در حالی که ما یک مداخله آموزشی را طراحی می کنیم، توصیه می شود قابلیت ارتقا در صلاحیت های رهبری در نظر گرفته شود.
نقش میانجیگرانه انگیزش پیشرفت دررابطه وظیفه شناسی با عملکرد نقش و عملکرد فرانقش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین نقش میانجیگرانه انگیزش پیشرفت در رابطه وظیفه شناسی با عملکرد نقش و فرانقش بود. روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه کارکنان اداری دانشگاه شهرکرد بود که از بین آن ها 157 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های انگیزش پیشرفت ( هرمنس، 1970)، وظیفه شناسی (کاستا و مک کرا، 1992)، عملکرد نقش (پاترسون، 1963) وعملکرد فرانقش (لی و آلن، 2002) بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها، از روش همبستگی و مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که و ظیفه شناسی و انگیزش پیشرفت با عملکرد نقش و فرانقش دارای رابطه مثبت ومعنادار (p<0/01) هستند. علاوه براین، مدل ارائه شده دارای برازش کامل بود و نتایج مدل سازی معادله ساختاری نشان داد که وظیفه شناسی برانگیزش پیشرفت و انگیزش پیشرفت برعملکرد نقش و فرانقش تاثیر مثبت و معنادار دارد (p<0/01). با توجه به یافته های پژوهش، انگیزش پیشرفت به عنوان میانجیگر کامل توانست رابطه وظیفه شناسی با عملکرد نقش و فرانقش را میانجیگری کند. بنابراین، می توان چنین نتیجه گیری نمود که، وظیفه شناسی از طریق انگیزش پیشرفت سبب افزایش عملکرد نقش و فرانقش می گردد.
مدل یابی معادلات ساختاری رابطه بین سبک های مدیریت کلاس معلمان با ابعاد مهارت های اجتماعی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۴۵)
137 - 154
حوزه های تخصصی:
هدف :پژوهش حاضر باهدف طراحی و تبیین الگوی روابط سبک های مدیریت کلاس معلمان با ابعاد مهارت های اجتماعی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان مدارس ابتدایی شهر کرمانشاه انجام شده است. روش: پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی استفاده شده است و جامعه آماری شامل دانش آموزان نواحی 1، 2 و 3 شهر کرمانشاه به تعداد 11777 نفر و معلمان نواحی 1، 2 و 3 شهر کرمانشاه به تعداد 403 نفر بوده است. حجم نمونه در بخش کمی بر اساس فرمول کوکران و با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای تعداد 394 نفر دانش آموز و تعداد 197 نفر از معلمان به عنوان نمونه انتخاب گردید. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های سبک های مدیریت کلاس درس، مهارت های اجتماعی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان استفاده شده است. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه ها به تأیید متخصصین و روایی سازه از طریق تحلیل عاملی تأییدی و پایایی آن ها نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 928/.904/؛ و 94/. محاسبه گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای آماری SPSS24، AMOS23 استفاده شده است. یافته ها: پژوهش نشان داد، همبستگی بین سبک های مدیریت کلاس معلمان و مهارت های اجتماعی (37/0= r) و همبستگی بین مهارت های اجتماعی با عملکرد تحصیلی دانش آموزان (55/0=r) و همبستگی میان سبک های مدیریت کلاس معلمان با عملکرد تحصیلی دانش آموزان برابر (45/0=r) و از لحاظ آماری در سطح (001/0=p) معنی دار است؛ نتیجه گیری: بنابراین متغیر سبک های مدیریت کلاس معلمان بر عملکرد تحصیلی و مهارت های اجتماعی دانش آموزان و عملکرد تحصیلی دانش آموزان تأثیرگذار بوده است. لذا، سبک های مدیریت کلاس معلمان با تأکید بر مهارت های اجتماعی؛ مهارت مکالمه؛ فعالیت های گروهی؛ مهارت دوست یابی؛ خود تنظیمی و مدیریت بحران و تعارض می تواند بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان تأثیرگذار می باشد.
نقش واسطه ای هوش هیجانی و رضایت شغلی در رابطه سرسختی روان شناختی با سلامت سازمانی در اداره کل پست استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش واسطه ای هوش هیجانی و رضایت شغلی در رابطه سرسختی روان شناختی با سلامت سازمانی در اداره کل پست استان مازندران انجام شده است و از نوع طرح های همبستگی مبتنی بر روش مدل یابی معادلات ساختاری به طور خاص معادلات رگرسیونی (تلفیق تحلیل مسیر و تحلیل عاملی سطح دوم) بود. جامعه آماری در این پژوهش، «تمامی کارکنان شاغل در اداره کل پست استان مازندران» به تعداد « 556 نفر» بود، که در مجموع 220 نمونه به روش نمونه گیری تصادفی ساده دریافت گردید. جهت اندازه گیری متغیرهای پیش بین از «پرسشنامه استاندارد90 گویه ای باراُن»، « پرسشنامه سرسختی روان شناختی اهواز»، «پرسشنامه رضایت شغلی مینه سوتا» و برای سنجش متغیر ملاک از «پرسشنامه 44 گویه ای سلامت سازمانی OHI» استفاده شده است. به طورکلی روابط معنی داری بین متغیرهای پژوهش بدست آمد و مدل پژوهش تایید گردید، که در مجموع 85 درصد از متغیر سلامت سازمانی قابلیت پیش بینی توسط متغیرهای هوش هیجانی، سرسختی روان شناختی و رضایت شغلی را دارا بود. با توجه به این تاثیرپذیری بسیار حایز اهمیت سلامت سازمانی در کارکنان ادراه پست، این سازمان جهت ارتقا سطح فعالیت ها و سلامت سازمانی می تواند به این متغیرهای روان شناختی توجه ای ویژه با ارایه خدمات و دوره های ضمن خدمت نماید.
تدوین مدل اندازه گیری استانداردهای خرد و کلان توسعه حرفه ای دانشجو- معلمان دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تدوین مدل اندازه گیری استانداردهای خرد و کلان توسعه حرفه ای دانشجو- معلمان غرب کشور دانشگاه فرهنگیان (تربیت معلم سابق) می باشد. پژوهش حاضر کمی از نوع همبستگی در قالب تحلیل عاملی می باشد. نمونه پژوهش را تعداد 1080 نفر از جامعه آماری 1500 نفری از میان دانشجو معلمان منطقه غرب کشور تشکیل دادند که در کلیه رشته های موجود دانشگاه فرهنگیان مشغول به تحصیل بودند و دروس کارورزی را پشت سر گذاشته اند. ابزار پژوهش پرسشنامه توسعه حرفه ای است که بر مبنای استاندارد توسعه معلمان نیوجرسی آمریکا(2014) تدوین شد. در این پژوهش مدل اندازه گیری متغیرهای استانداردهای خرد و کلان توسعه حرفه ای قابل مشاهده را به متغیرهای پنهان مرتبط می کند و از طریق تحلیل عامل تاییدی با استفاده از نرم افزار با استفاده از نرم افزار Smart PLS2 ارزیابی می شود. ارزیابی مدل اندازه گیری انعکاسی توسعه حرفه ای نشان داد که پایایی مرکب همه سازه های خرد و کلان بزرگتر از میزان پیشنهاد شده 0.6 می باشد که نشان می دهد مدل از پایایی برخوردار است و دارای همسانی درونی است. میزان AVE سازه های خرد و کلان نیز بیانگر آن است که از مقدار قابل قبول 0.5 بیشتر هستند. همچنین نتایج نشان داد که بار عاملی هر گویه از میزان پیشنهاد شده 0.7 بیشتر است که نشان از روایی همگرایی مدل دارد. آزمون فورنل-لارکر نیز حاکی از آن است که مدل از روایی واگرا برخوردار است. بنابراین می توان گفت مدل دارای روایی و پایایی است. بنابراین این نتیجه به دست آمد که مدل ساختاری استانداردهای خرد و کلان توسعه حرفه ای از برازش مناسبی برخوردار است و با توجه به مقایسه نتایج پیشینه ها با مدل تایید شده، پیشینه های پژوهش در شش بعد تمرکز بر محتوا؛ محتوای دانش؛ یادگیرنده و یادگیری؛ رهبری مدارس ؛ تمرین آموزشی ؛ و مسئولیت حرفه ای بخشی از مدل را بررسی کردند. در نتیجه می توان گفت مدل ارائه شده با چهار مولفه کلان و یازده مولفه خرد توسعه حرفه ای، مدلی جامع تر و کامل تری نسبت به پژوهش های پیشین ارائه کرد. بنابراین ارتقای دانش، مهارت و نگرش حرفه ای معلمان در مدل ارائه شده به صورت جامع تری نسبت به پژوهش های پیشین مورد بحث قرار گرفت. ضمناً، از دیگر دست آوردهای این پژوهش پرسشنامه استاندارد توسعه حرفه ای برای دانشجو-معلمان دانشگاه فرهنگیان ایران است.
تأثیر مدیریت دولتی نوین بر رفتار شهروندی سازمانی با توجه به نقش میانجی اعتماد سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تعیین تاثیر مدیریت دولتی نوین بر رفتار شهروندی سازمانی با توجه به نقش میانجی اعتماد سازمانی صورت گرفت. روش: روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها توصیفی-پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان گمرک منطقه آزاد تجاری_صنعتی قشم بودند که از این میان با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، 270 نفر به عنوان حجم نمونه در نظر گرفته شد. روش جمع آوری داده ها بر اساس پرسشنامه های استاندارد رفتار شهروندی سازمانی مقیمی (1390)؛ اعتماد سازمانی پاین (2003) و پرسشنامه عوامل مدیریت دولتی نوین محقق ساخته انجام گرفت. پس از جمع آوری پرسشنامه ها، توصیف داده ها از طریق میانگین، انحراف معیار، درصد، فراوانی و جدول از طریق نرم افزار Spss و استنباط آماری داده ها از طریق مدل سازی معادلات ساختاری و به کمک نرم افزار lisrel انجام پذیرفت. ویژگی های فنی پرسشنامه شامل پایایی، روایی همگرا و روایی واگرا بررسی گردید. ضرایب مسیر و ضرایب معناداری نرم افزار برای بررسی فرضیه های پژوهش مورد استفاده قرار گرفتند. یافته ها: یافته ها نشان داد، درجه تناسب مدل ارائه شده با توجه به مؤلفه های پژوهش مناسب بود؛ هم چنین مدیریت دولتی نوین بر رفتار شهروندی سازمانی با نقش میانجی اعتماد سازمانی به میزان 0.82 تأثیر داشت، مدیریت دولتی نوین بر رفتار شهروندی سازمانی به میزان 0.61، مدیریت دولتی نوین بر اعتماد سازمانی به میزان 0.48 و اعتماد سازمانی بر رفتار شهروندی سازمانی به میزان 0.45 تأثیر داشت. نتیجه گیری: بنابراین مدیریت دولتی نوین بر رفتار شهروندی سازمانی با توجه به نقش میانجی اعتماد سازمانی تاثیر دارد.
طراحی و آزمودن الگویی از برخی پیشایندهای انگیزش شغلی در کارکنان شرکت بهره برداری نفت و گاز مارون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایجاد انگیزش، یکی از بزرگ ترین دغدغه های مدیران کنونی است. از این رو، هدف پژوهش حاضر طراحی و آزمودن الگویی از برخی پیشایندهای انگیزش شغلی (رضایت از ارزشیابی عملکرد، رضایت از درآمد، عدالت سازمانی و خودپایی) بود. روش پژوهش حاضر، توصیفی از نوع طرح همبستگی است. نمونه این پژوهش شامل 225 نفر از کارکنان شرکت بهره برداری نفت و گاز مارون بودند که به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. پرسشنامه های رضایت از ارزشیابی عملکرد (مایر و اسمیت، 2000)، رضایت از درآمد (اسمیت و همکاران، 1969)، عدالت سازمانی (کالکوئیت، 2001)، خودپایی (لنوکس و وولف، 1984) و انگیزش شغلی (رابینسون، 2004) جهت جمع آوری داده ها مورد استفاده قرار گرفتند. ارزیابی الگوی پیشنهادی از طریق الگویابی معادلات ساختاری (SEM) با استفاده از نرم افزار AMOS-22 و SPSS-22 انجام گرفت. یافته ها نشان دهنده برازش خوب الگوی پیشنهادی با داده ها بودند. برازش بهتر الگو پس از حذف یک مسیر غیرمعنی دار حاصل شد. نتایج پژوهش نشان دادند که تمامی مسیرهای مستقیم به جز مسیر مستقیم رضایت از درآمد به انگیزش شغلی، معنی دار بودند.
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر فرسودگی شغلی و خوش بینی آموزشی در معلمان ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر فرسودگی شغلی و خوش بینی آموزشی در معلمان ابتدایی شهر زنجان انجام گرفت. در این پژوهش از روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل استفاده و جامعه آماری این پژوهش نیز شامل معلمان ابتدایی شهر زنجان در سال 1396 بود. نمونه های پژوهش به روش نمونه گیری تصادفی در دسترس انتخاب شدند. نمونه شامل 30 معلم دارای فرسودگی شغلی بود که نمرات آنها در پرسشنامه فرسودگی معلم ماسلاچ 5/1 انحراف معیار بالاتر از میانگین بود. افرادی که در گروه آزمایش قرار داشتند به مدت 8 جلسه هفتگی در دوره آموزش ذهن آگاهی به صورت گروهی شرکت داده شدند. گروه کنترل در این مدت هیچ مداخله ای دریافت نکردند. به منظور ثبت تغییرات نمرات، پرسشنامه فرسودگی شغلی معلم ماسلاچ (1986) و پرسشنامه خوش بینی آموزشی معلم بیرد (2010) قبل و بعد از مداخله توسط معلمان تکمیل شد. روش آماری این پژوهش نیز تحلیل کوارریانس چند متغیره با اندازه گیری مکرر بود. یافته های پژوهش نشان داد که مداخله آموزش ذهن آگاهی اثر معناداری بر نمره فرسودگی شغلی و خوش بینی آموزشی داشته، بدین ترتیب که در مرحله پس آزمون نمره فرسودگی شغلی کاهش و خوش بینی آموزشی به طور معناداری افزایش یافته است (001/0p<). در نتیجه می توان از آموزش ذهن آگاهی به عنوان روشی کار آمد بهره برد.
طراحی شاخص های ارزیابی عملکرد مدیران سازمان بازرسی کل کشور با رویکرد مشاوره شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سهم مدیران و شایستگی آنان در راهنمایی و مشاوره شغلی و کاری پرسنل برای ارزیابی عملکرد کار و عملکرد ایشان همواره یکی از دغدغه های جدی سازمان ها به خصوص سازمان های نظارتی است. براین اساس، پژوهش حاضر درصدد تعیین شاخصه های ارزیابی عملکرد مدیران سازمانی با رویکرد مشاوره شغلی است و از روش پژوهش، آمیخته اکتشافی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی مشارکت کنندگان در پژوهش از روش نمونه گیری غیراحتمالی هدفمند به شیوه زنجیره ای و در بخش کمی از روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی (170 نفر) شامل مدیران در سطوح مختلف (عالی، میانی و پایه) سازمان بازرسی کشور در مرکز (تهران) (240 نفر) در سال 1397 بوده استفاده شد. در گردآوری داده ها، در بخش کیفی از مصاحبه نیمه ساختار یافته با 15 نفر از مطلعین کلیدی و گروه کانونی استفاده شده و از تحلیل مصاحبه ها شاخص های ارزیابی عملکرد مدیران در سه مؤلفه اصلی مهارت های فردی، تحلیلی و تخصصی مورد شناسایی قرار گرفت که الگوی تدوین شده دارای سه مؤلفه اصلی و 17 زیرمؤلفه می باشد. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی است که در ارزیابی عملکرد مدیران سازمان بازرسی کل کشور، مهارت تخصصی به عنوان اصلی ترین شاخص و مهارت های فردی و تحلیلی به عنوان پس شاخص های اصلی، برای ارزیابی مدیران کارایی و اثربخشی دارد.
طراحی مدلی راهبردی برای جبران خدمات شاغلین شرکت برق منطقه ای یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف کلی این پژوهش طراحی مدل راهبردی جبران خدمات شاغلین شرکت برق منطقه ای استان یزد می باشد.روش: در این پژوهش برای گردآوری داده های کیفی با 15 نفر از مدیران سطوح مختلف و کارکنان شرکت برق منطقه ای استان یزد، مصاحبه صورت گرفته و جهت تجزیه و تحلیل داده ها از گراندد تئوری استفاده شده است. برای ارزیابی روایی پرسشنامه از ضریب نسبی روایی و شاخص روایی و برای ارزیابی پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است.یافته ها: نتایج به دست آمده از پژوهش نشان از آن دارد که درنظر گرفتن ابعاد مادی و غیرمادی جبران خدمات به صورت همزمان از نکات مهمی است که باید مدیران و مسئولان به آن توجه داشته باشند.نتایج: برای بهره مندی از مزایای نظام جبران خدمات توجه به نیازهای کارکنان و مشارکت آن ها در طراحی نظام جبران خدمات و همچنین به روز رسانی نظام جبران خدمات با توجه به اقتضائات، بسیار حائز اهمیت است. در این میان هیات مدیره نیز از طریق تصویب دستورالعمل ها نقش بسزایی در کارآمدی و اثربخشی جبران خدمات کارکنان بر عهده دارد.
شناسایی معیارها و مولفه های اثرگذار بر ارزیابی اثربخشی دوره های آموزش ضمن خدمت کارکنان بانک رفاه کارگران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر با هدف شناسایی مولفه های ارزیابی اثربخشی دوره های آموزش ضمن خدمت کارکنان بانک رفاه کارگران انجام شد. روش : روش پژوهش برحسب هدف، بنیادی- کاربردی؛ برحسب نوع داده، کیفی بود.جامعه آماری پژوهش شامل خبرگان، متخصصین و افراد آگاه به امر در زمینه ارزیابی اثربخشی دوره های آموزش ضمن خدمت کارکنان بود. از روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند برای تعیین حجم نمونه استفاده شد.ابزار پژوهش شامل مصاحبه های نیمه ساختاریافته بود که روایی و پایایی آنها مورد تایید قرار گرفت. روش تحلیل داده ها، کدگذاری نظری برگرفته از روش نظریه پردازی داده بنیاد بود. یافته ها: یافته های حاصل از پژوهش نشان دادند که معیارهای ارزیابی اثربخشی دوره های آموزش ضمن خدمت کارکنان بانک رفاه کارگران شامل عوامل فردی، گروهی، سازمانی و اجتماعی است و عوامل اثرگذار بر اثربخشی دوره های آموزش ضمن خدمت شامل، ویژگی جمعیت شناختی، برنامه آموزشی، حمایت مدیران، هدف گذاری آموزشی بانک و حرفه ای گری می باشد. نتیجه گیری : بر اساس یافته های حاصل از پژوهش، نتایج پژوهش حاکی از آن است که به منظور ارزیابی اثربخشی دوره های ضمن خدمت کارکنان در بانک رفاه باید به مولفه های مختلف فردی، گروهی و سازمانی توجه ویژه داشت.
مدل یابی روابط رهبری اخلاقی با مسؤولیت پذیری و پاسخگویی با تاکید بر جو اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۲ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۴۴)
209 - 220
حوزه های تخصصی:
هدف:پژوهش حاضر با هدف بررسی روابط رهبری اخلاقی با مسؤولیت پذیری و پاسخگویی با تاکید بر جو اخلاقی انجام شد.روش:پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کارکنان ستادی دانشگاه ارومیه بود که از میان آنها 217 نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه استاندارد استفاده شد. داده ها با روش مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل گردید.یافته ها: نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل های آماری نشان داد که رهبری اخلاقی بر مسئولیت پذیری اجتماعی، پاسخگویی فردی و جو اخلاقی اثر مستقیم و مثبت دارد. همچنین جو اخلاقی برمسئولیت پذیری اجتماعی و پاسخگویی فردی اثر مستقیم و مثبت دارد. در عین حال رهبری اخلاقی با میانجیگری جو اخلاقی بر مسئولیت پذیری اجتماعی و پاسخگویی فردی اثر غیر مستقیم و مثبت دارد. نتیجه گیری: با توجه به یافته ها می توان نتیجه گرفت که رهبری اخلاقی بیشترین ارتباط را با جو اخلاقی دارد. همچنین با تایید نقش میانجی جو اخلاقی، رهبری اخلاقی دارای اثر غیر مستقیم، مثبت و معنی دار بر پاسخگویی فردی و مسئولیت پذیری اجتماعی می باشد.
ارائه مدل بازگشت سرمایه در آموزش و بهسازی منابع انسانی( مورد مطالعه: شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل بازگشت سرمایه در آموزش و بهسازی منابع انسانی انجام پذیرفت. روش: روش تحقیق ازنظر هدف کاربردی و از نظر نوع داده آمیخته اکتشافی بود. جامعه آماری در بخش کیفی پژوهش، مدیران و خبرگان شهرداری تهران بودند که به صورت گلوله برفی و هدفمند انتخاب شدند. جامعه آماری در بخش کمی شامل، مدیران شهرداری شهر تهران بود که با استفاده از فرمول کوکران و نمونه گیری تصادفی طبقه ای، تعداد 315 نفر انتخاب شدند. به منظور تعیین روایی پرسشنامه از روایی ظاهری، محتوایی و سازه استفاده شد و برای تعیین پایایی،از آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی استفاده شده که همگی مورد تایید قرارگرفتند. برای تحلیل داده های کیفی پژوهش از تحلیل محتوا استفاده شد. در بخش کمی از آزمون های تحلیل عاملی و الگو یابی معادلات ساختاری و آزمون تی تک گروهی استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مولفه های فرهنگ سازمانی، رهبری، صلاحیت حرفه ای، به عنوان عوامل اثرگذار و رضایت شغلی، بالندگی سازمانی و عملکرد شغلی، به عنوان عوامل اثرپذیر شناسایی شدند. همچنین، مولفه های طرح یا برنامه آموزشی، جمع آوری داده ها، جداسازی تاثیرات برنامه،تبدیل داده به ارزش پولی، فهرست هزینه های برنامه، محاسبه نرخ بازگشت سرمایه، شناسایی مزایای نامحسوس و گزارش نویسی، به عنوان عوامل تشکیل دهنده معرفی شدند. نتیجه گیری : بنابراین یکی از عوامل مهم در این زمینه، توجه به بازگشت سرمایه به عنوان الگویی مهم در ارزیابی اثربخشی آموزش و بهسازی کارکنان است.
مطالعه کیفی ابعاد و عوامل موثر بر شکل گیری طفره روی معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی ابعاد و عوامل مؤثر بر شکل گیری طفره روی سازمانی معلمان مدارس انجام گرفته است. این پژوهش با رویکرد کیفی و با استفاده از راهبرد پدیدارشناسی توصیفی انجام گرفته است. مشارکت کنندگان در این پژوهش شامل 11 نفر از معلمان زن با تجربه و عموماً با تحصیلات بالا در زمینه کار گروهی در مدارس شهر تهران در سال تحصیلی 96-97 که از مناطق 6، 11؛ 2، و 5 انتخاب شدند. هم چنین مشارکت این افراد در پژوهش براساس میل شخصی و براساس نمونه گیری معیار (تجربه بالای 10 سال و مشارکت در کار گروهی) با توجه به قاعده اشباع نظری بوده است. از آنجا که استراتژی پژوهش، کیفی بوده داده های مورد نیاز با استفاده از مصاحبه های عمیق با مشارکت کنندگان جمع آوری و در قالب سه مرحله کدگذاری آزاد یا باز، محوری و انتخابی تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که طفره روی شامل دو بعد فردی و سازمانی که 13 مضمون فرعی می باشد. هم چنین عوامل مؤثر بر شکل گیری طفره روی در 4 مضمون اصلی (مدیریت، فرهنگ، ساختار و همکاران) و 15 مضمون فرعی قابل شناسایی هستند. نکته قابل توجه در این پژوهش این است که معلمان 4 عاملی را که در شکل گیری طفره روی مؤثر دانسته اند به عنوان عوامل اصلاحی برای جلوگیری از بروز این پدیده نیز بیان کردند. این پژوهش نشان داد که معلمان مدارس در معرض آسیب طفره روی قرار دارند و باید تصمیمات جدی برای جلوگیری از شیوع و مباره با آن اتخاذ نمود.
تاثیر عوامل مدیریت دانش بر بهبود یادگیری « در واحدهای آموزشی فنی و حرفه ای»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۲ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۴۴)
129 - 160
حوزه های تخصصی:
امروزه دانش نقش اساسی در تحقق اهداف سازمان و کسب مزیت رقابتی ایفا می نماید. مدیریت دانش مدیریت سرمایه های پنهان سازمان است، و این فرایند شامل خلق، کسب، ذخیره سازی، انتشار، به اشتراک گذاری و بکارگیری دانش است که در سایه مدیریت دانش بروز می کند. به همین دلیل از مدیران انتظار می رود که درک عمیقی از تحولات سازمانی داشته و عملکرد سازمان ها را از طریق سرمایه گذاری در پروژه های مبتنی بر دانش ارتقاء دهند. از سوی دیگر، زمانی می توان این اطمینان را کسب نمود که دانش در سازمان به نحو صحیحی مدیریت شود به طوری که یادگیری افراد از دانش موجود در سازمان، در حد مناسبی باشد. بنابراین، مهمترین گام در این خصوص بررسی مدل های مختلف مدیریت دانش و شناسایی عوامل مدیریت دانش به منظور بهبود یادگیری است. بنابراین مقاله حاضر به بررسی مدل ها و شناسایی عوامل مدیریت دانش در بهبود یادگیری هنرجویان در واحدهای آموزشی فنی و حرفه ای پرداخته است.
تدوین مدل عوامل موثر بر حسادت کارکنان با استفاده از تکنیک دیمتل و فرایند تحلیل شبکه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حسادت کارکنان یکی از ساخت های معنادار در محیط کاری است که اثر قوی احساسی بر کارکنان دارد. حسادت از احساسات منفی است که کمتر مورد توجه قرار گرفته است. این پژوهش با هدف تدوین مدل عوامل موثر بر حسادت کارکنان صورت گرفته است. پژوهش حاضر از نظر هدف، توسعه ای- کاربردی بوده و بر مبنای ماهیت و روش در گروه توصیفی دسته بندی می شود. همچنین بر مبنای نوع داده ها، می توان آن را پیمایشی - موردی دانست. جامعه آماری این پژوهش 10 نفر از خبرگان دانشگاهی و سازمانی می باشند که دارای سابقه فعالیت در حوزه منابع انسانی یا دارای تحصیلات مرتبط با رشته مدیریت منابع انسانی و رفتار سازمانی بوده اند. با توجه به بررسی مبانی نظری و پیشینه پژوهش، 19 عامل (9 عامل فردی و 10 عامل سازمانی) به عنوان عوامل موثر بر حسادت کارکنان شناسایی گردید. سپس به منظور غربال کردن عوامل شناسایی شده از تکنیک دیمتل استفاده گردید. به این منظور بعد از انجام محاسبات، میانگین تاثیر و تاثر عوامل محاسبه شد و عواملی که R+J آنها بیشتر از میانگین محاسبه شده، بودند (7 عامل فردی و 7 عامل سازمانی) مورد پذیرش قرار گرفته و در گام نهایی، به منظور اولویت بندی عوامل موثر بر حسادت سازمانی پذیرش شده با تکنیک دیمتل، از روش فرآیند تحلیل شبکه ای (ANP) استفاده گردید. نتایج نشان داد که در بعد فردی، مقایسه اجتماعی منفی در رتبه اول، ارزیابی شناختی آگاهانه از آینده بهتر دیگران در رتبه دوم و آگاهی از توانایی های دیگران در رتبه سوم قرار گرفتند. همچنین در بعد سازمانی، سطح پایین انصاف و عدالت در سازمان در رتبه اول، ارزیابی عملکرد در رتبه دوم و تعامل رهبر- عضو در رتبه سوم قرار گرفتند. با توجه به نتایج به دست آمده می توان بیان کرد که مدیران منابع انسانی در سازمان ها باید برای مواجه شدن با هرگونه احساس از سوی کارکنان (مثبت یا منفی) آمادگی داشته باشند و قدرت آنها در آنجا مشخص خواهد شد که بتوانند حسادت را به رقابت و به عنوان یک عامل انگیزشی تبدیل کنند.