در این مقاله ضمن بررسی مساله عدم ارتقاء زنان, با استفاده از مرور سیستماتیک, پژوهشهای انجام شده با موضوع شناسایی موانع ارتقاء زنان به سطوح مدیریت در سازمانهای دولتی ایران فراتحلیل گردید. جامعه آماری مشتمل برکلیه پژوهش های مربوط به موانع ارتقاء زنان در سازمان های دولتی بوده, که با استفاده ازروش نمونه گیری هدفمند, نمونه مورد نظر مشتمل بر 32 اثر پژوهشی در بازه زمانی سالهای 1380تا 1396 انتخاب و بررسی شد. یافته ها نشان داد دردهه 80 بیشتر پژوهشها موانع فردی- خانوادگی را مهمترین مانع ارتقاء زنان به سطوح مدیریت معرفی کرده اند. اما در پژوهشهای بعدی علاوه بر تغییر اولویت بندی, یک مانع جدید نیز به موانع ارتقاء اضافه شده است . یافته ها موانع ارتقاء زنان را در چهار دسته کلی طبقه بندی و به شرح ذیل اولویت بندی می کنند. موانع فرهنگی- اجتماعی(کلیشه های جنسیتی و حاکمیت فرهنگ مردسالاری) موانع سیاسی ( عدم حضور زنان در حلقه های قدرت, عدم حضور زنان در احزاب و گروههای سیاسی, ناتوانی زنان درلابی گری) موانع سازمانی( عدم اعتماد سازمان به زنان, تلقی مدیریت بعنوان حق وکار مردانه, عدم حضور زنان در شبکه های ارتباطی غیر رسمی ) و در نهایت موانع فردی-خانوادگی( عدم خودباوری زنان, نداشتن انگیزه پیشرفت در زنان و مسئولیت مضاعف زنان در خانواده)