فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۴۱ تا ۶۶۰ مورد از کل ۸۳۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
در این مقاله ضمن بررسی مساله عدم ارتقاء زنان, با استفاده از مرور سیستماتیک, پژوهشهای انجام شده با موضوع شناسایی موانع ارتقاء زنان به سطوح مدیریت در سازمانهای دولتی ایران فراتحلیل گردید. جامعه آماری مشتمل برکلیه پژوهش های مربوط به موانع ارتقاء زنان در سازمان های دولتی بوده, که با استفاده ازروش نمونه گیری هدفمند, نمونه مورد نظر مشتمل بر 32 اثر پژوهشی در بازه زمانی سالهای 1380تا 1396 انتخاب و بررسی شد. یافته ها نشان داد دردهه 80 بیشتر پژوهشها موانع فردی- خانوادگی را مهمترین مانع ارتقاء زنان به سطوح مدیریت معرفی کرده اند. اما در پژوهشهای بعدی علاوه بر تغییر اولویت بندی, یک مانع جدید نیز به موانع ارتقاء اضافه شده است . یافته ها موانع ارتقاء زنان را در چهار دسته کلی طبقه بندی و به شرح ذیل اولویت بندی می کنند. موانع فرهنگی- اجتماعی(کلیشه های جنسیتی و حاکمیت فرهنگ مردسالاری) موانع سیاسی ( عدم حضور زنان در حلقه های قدرت, عدم حضور زنان در احزاب و گروههای سیاسی, ناتوانی زنان درلابی گری) موانع سازمانی( عدم اعتماد سازمان به زنان, تلقی مدیریت بعنوان حق وکار مردانه, عدم حضور زنان در شبکه های ارتباطی غیر رسمی ) و در نهایت موانع فردی-خانوادگی( عدم خودباوری زنان, نداشتن انگیزه پیشرفت در زنان و مسئولیت مضاعف زنان در خانواده)
رابطه فناوری اطلاعات و ارتباطات بر بهره وری سازمانی با نقش متغیر میانجی توانمندسازی و استرس شغلی(موردمطالعه: کارکنان دانشگاه شهید بهشتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۲ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۴۴)
107 - 128
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف تعیین رابطه فناوری اطلاعات و ارتباطات بر بهره وری سازمانی با میانجی گری توانمند سازی کارکنان و استرس شغلی (موردمطالعه: کارکنان دانشگاه شهید بهشتی) انجام شد. روش تحقیق توصیفی و از نوع همبستگی است. از جامعه آماری کارکنان دانشگاه شهید بهشتی که 1187 نفر بود؛ گروه نمونه مشتمل بر 272 نفر به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. از مقیاس بهره وری هرسی و گلداسمیت (1980)، استرس شغلی (مؤسسه سلامت و ایمنی انگلستان،1990) و توانمند سازی اسپریتزر (1995) جهت گردآوری داده ها استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از روش معادلات ساختاری انجام شد. نتایج نشان داد ICT به تنهایی و همچنین ICT با میانجی گری توانمندسازی موجب بهره وری سازمانی می شود. ICT با در نظر گرفتن عامل واسطه ای استرس شغلی نیز موجب کاهش بهره وری سازمانی می شود پیشنهاد می شود به منظور افزایش بهره وری در سازمان مورد مطالعه سیستم های پشتیبانی از تصمیمو سیستم های اطلاعات اجراییایجاد و استفاده شود.
تأثیر مشاوره برخط و حضوری با پارادایم راهنمایی بر رشد خودآگاهی مسیرشغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از انواع خدمات مشاوره ی غیرحضوری مشاوره برخط بر مبنای فناوری اطلاعات و ارتباطات یا اینترنت است، فناوری های برخط در کنار مشاوره حضوری شامل خدمات مهمی است برای ارائه کمک و حمایت شغلی که هم امکان دسترسی را افزایش می دهد و همچنین انواع جدیدی از پشتیبانی را به عمل می آورد، لذا هدف از انجام این پژوهش بررسی تأثیر مشاوره برخط و حضوری با پارادایم راهنمایی بر رشد خودآگاهی مسیر شغلی دانشجویان دانشگاه اصفهان است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه اصفهان می باشد و با توجه به اینکه روش پژوهش از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل است، تعداد 45 نفر از آن ها به صورت تصادفی در سه گروه برخط، حضوری و کنترل قرار گرفتند و پرسشنامه ی خودآگاهی مسیر شغلی کرمانی (1390) به دو صورت برخط و حضوری در اختیار سه گروه قرار گرفت. بعد از جمع آوری داده ها در پیش آزمون، پس آزمون، پیگیری 1 و پیگیری 2 با استفاده از نرم افزار SPSS در دو سطح توصیفی و استنباطی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که مشاوره برخط و حضوری هر دو تأثیر معناداری بر رشد خودآگاهی مسیر شغلی دانشجویان داشته است. همچنین بین گروه بر خط و حضوری تفاوت معنادار آماری مشاهده نشد. با توجه به یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که مشاوره برخط به اندازه مشاوره حضوری می تواند در رشد خودآگاهی مسیر شغلی دانشجویان نقش داشته باشد و می توان از مشاوره برخط در کنار مشاوره حضوری در کشورمان جهت استفاده در مشاوره مسیر شغلی استفاده کرد.
نقش واسطه ای استرس شغلی و فرسودگی هیجانی در رابطه رفتارهای مدنی اجباری با رضایت شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای استرس شغلی و فرسودگی هیجانی در رابطه رفتارهای مدنی اجباری با رضایت شغلی اجرا شد. روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری پژوهش، کارکنان یک سازمان دولتی در شهر زنجان بودند که از بین آن ها 212 نفر به شیوه ی نمونه گیری سهل الوصول انتخاب شدند. ابزارها شامل پرسش نامه رفتارهای مدنی اجباری (وی گودا گودت، 2007)، پرسش نامه استرس شغلی (گل پرور و همکاران، 2012)، پرسش نامه فرسودگی هیجانی (مولکی و همکاران، 2006) و پرسش نامه رضایت شغلی (مک دونالد و مک این تایر، 1997) بودند. داده ها با استفاده از الگو سازی معادله ساختاری (SEM) تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین رفتارهای مدنی اجباری با استرس شغلی و فرسودگی هیجانی رابطه مثبت و معنادار و در مقابل بین رفتارهای مدنی اجباری با رضایت شغلی رابطه منفی و معناداری وجود دارد. نتایج حاصل از الگو سازی معادله ساختاری (SEM) نیز نشان داد که استرس شغلی متغیر واسطه ای کامل در رابطه رفتارهای مدنی اجباری با فرسودگی هیجانی و رضایت شغلی و استرس شغلی و فرسودگی هیجانی به طور هم زمان متغیر واسطه ای پاره ای برای رابطه رفتار مدنی اجباری با رضایت شغلی هستند.
نقش میانجی گری خوددلسوزی در رابطه ی بین علائم وسواس فکری عملی با احساس گناه پرستاران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : رفتارهای وسواسی در شرایط گوناگون می تواند تجربه های احساسی متفاوتی را سبب گردد، بنابراین این پژوهش با هدف بررسی نقش میانجی گری خوددلسوزی در رابطه ی بین علائم وسواس فکری عملی با احساس گناه پرستاران انجام شد. روش: پژوهش توصیفی از نوع همبستگی مبتنی بر روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه پژوهش حاضر را تمامی 486 پرستار زن شهر گرگان در بیمارستان های دولتی بودند. در این پژوهش برای تعیین حجم نمونه با توجه به تعداد متغیرهای مشاهده شده و تخصیص ضریب 20 برای هر متغیر مشاهده شده 340 نفر به عنوان حجم نمونه به روش دردسترس انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری داده ها شامل، پرسشنامه احساس گناه کوگلر و جونز (1992)، پرسشنامه وسواس فکری عملی هاجسون و راچمن (1977) و پرسشنامه خوددلسوزی ریس و همکاران (2011) بودند. یافته ها: یافته ها نشان داد روابط معنا داری بین علائم وسواس فکری عملی پرستاران و خوددلسوزی با احساس گناه وجود داشت و مدل پژوهش تایید شد و به طور کلی 57 درصد از احساس گناه توسط علائم وسواس فکری عملی پرستاران و خوددلسوزی قابل تبیین می باشد. همچنین متغیرهای علائم وسواس فکری عملی پرستاران و خوددلسوزی بر احساس گناه اثر مستقیم معنادار دارند و مسیر غیر مستقیم علائم وسواس فکری عملی پرستاران با میانجی گری خوددلسوزی بر احساس گناه تایید گردیده شد. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش بر ضرورت نقش رفتارهای وسواسی پرستاران بر تجربه احساس گناه تاکید نمود که می تواند دلالت های کاربردی برای درمان گران و مشاوران در جهت کاهش احساس گناه با توجه به در نظر گرفتن ابعاد خوددلسوزی در پرستاران ارایه دهد.
رابطه خودکارآمدی و عملکرد وظیفه: اثر تعدیلی عزت نفس سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثر تعدیل کنندگی عزت نفس سازمانی بر رابطه خودکارآمدی و عملکرد وظیفه به مرحله اجرا درآمد. پژوهش حاضر توصیفی و نوع آن همبستگی است و جامعه ی آماری شامل کلیه کارکنان یک بیمارستان دولتی است که از بین آن ها تعداد 200 نفر به عنوان نمونه تعیین و از طریق روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، شامل پرشنامه های عزت نفس سازمانی (پیرز و گاردنر، 2004)، پرسشنامه خودکارآمدی (شرر و همکاران، 1982) و پرسشنامه عملکرد وظیفه (باباکاس و همکاران، 1999) می باشند. داده ها با استفاده از روشهای آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی مورد تحلیل قرار گرفتند و نتایج پژوهش نشان داد که بین خودکارآمدی با عملکرد وظیفه و عزت نفس سازمانی رابطه معنادار (01/0p<) وجود دارد. هم چنین نتایج تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که خودکارآمدی و عزت نفس سازمانی (18/0 =β و 05/0>p) قادر به پیش بینی معنادار عملکرد وظیفه بوده و عزت نفس سازمانی قادر به تعدیل رابطه خودکارآمدی و عملکرد وظیفه میباشد .( p <0.01) بنابراین، براساس یافته های یافته های پژوهش حاضر میتوان چنین نتیجه گیری نمود که از طریق خودکارآمدی و عزت نفس سازمانی، می توان عملکرد وظیفه را افزایش داد.
پیش بینی رفتارهای شهروندی سازمانی اجباری و ارادی از طریق ادراک ناامنی شغلی و ادراک استرس شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۴۵)
97 - 116
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر پیش بینی رفتارهای شهروندی سازمانی اجباری و ارادی از طریق ادراک ناامنی شغلی و ادراک استرس در میان کارکنان یک کارخانه ی تولید مواد غذایی در اصفهان بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه ی کارکنان کارخانه مذکور بودند که از میان آن ها 163 نفر به شیوه ی در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار های گردآوری داده ها شامل پرسشنامه ی ادراک عدم امنیت شغلی فرانسیس و بارلینگ (2005)، پرسشنامه ادراک استرس شغلی باباکاس، یاواس و آشیل (2009)، پرسشنامه رفتارهای شهروندی- سازمانی لی و آلن (2002) و پرسشنامه رفتارهای شهروندی- سازمانی اجباری ویگودا- گادوت (2007) بود. یافته ها با استفاده از روش ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه (به شیوه ی گام به گام) تحلیل گردید و نتایج نشان داد که بین ادراک ناامنی شغلی با رفتارهای شهروندی اجباری، رابطه مثبت و با رفتار شهروندی ارادی (معطوف به افراد و سازمان) رابطه منفی و معنادار (01/0p <) وجود دارد. همچنین بین ادراک استرس شغلی با رفتار شهروندی اجباری، رابطه مثبت و با رفتار شهروندی ارادی (معطوف به افراد و سازمان) رابطه منفی و معنادار (01/0p <) وجود دارد. علاوه بر این، نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که از میان متغیرهای پیش بین فقط ادراک استرس شغلی، پیش بینی کننده ی معنادار رفتار شهروندی اجباری (01/0 p <، 46/0 = β) با توان پیش بینی 6/26 درصد و رفتار شهروندی ارادی معطوف به افراد (01/0 p <، 16/0- = β) با توان پیش بینی 3/6 درصد بود و هر دو متغیر ادراک ناامنی شغلی و ادراک استرس شغلی پیش بین معنادار (01/0 p <، 36/0- = β) و (01/0 p <، 44/0- = β) رفتار شهروندی ارادی معطوف به سازمان با توان پیش بینی 6/40 درصد بودند. بنابراین، بر اساس یافته های پژوهش می توان چنین نتیجه گیری نمود که کارکنان در شرایط ادراک امنیت شغلی بالا و استرس شغلی پایین اقدام به رفتار شهروندی سازمانی ارادی و در شرایط ادراک امنیت شغلی پایین و استرس شغلی بالا اقدام به رفتارهای شهروندی اجباری می کنند.
رابطه سازه های تعهد مربوط به کار با بازنشستگی داوطلبانه و تمایل به ترک شغل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تعهد یکی از مهم ترین متغیرهای مربوط به کار است که بر سایر رفتارها و نگرش های شغلی تاثیر دارد. هدف این پژوهش بررسی رابطه سازه های تعهد مربوط به کار با بازنشستگی داوطلبانه و تمایل به ترک شغل در یک شرکت صنعتی با استفاده از دو نمونه از مدیران بود. روش پژوهش از نوع همبستگی است. نمونه اول شامل 136 مدیر سطح بالا و نمونه دوم شامل 347 مدیر سطح میانی بود که به صورت تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. شرکت کنندگان در هر دو گروه نمونه به ابزارهای پژوهش که عبارت بودند از: پرسش نامه چهار سوالی تمایل به ترک شغل و تمایل به بازنشستگی عریضی و گل پرور (1387)، پرسش نامه تعهد سازمانی بالفور و وکسلر (1996)، مقیاس مرکزیت کار پالی و همکاران (1994)، مقیاس تعهد حرفه ای آرانیا و همکاران (1981) و پرسش نامه های دلبستگی شغلی و دلبستگی به کار کانونگو (1982) پاسخ دادند. یافته ها نشان داد که مرکزیت کار در هر دو گروه نمونه رابطه بیشتری با تمایل به بازنشستگی دارد. تعهد پیوستگی و تعهد همانندسازی شده نیز در هر دو گروه نمونه، رابطه بیشتری با تمایل به ترک شغل دارند. هم چنین سطح مدیریت (بالا یا میانی) در روابط بین سازه های تعهد مربوط به کار با تمایل به ترک شغل و تمایل به بازنشستگی تفاوتی ایجاد نمی کند. نتایج نشان داد سازمان ها و مدیران می توانند با افزایش سازه های تعهد مربوط به کار از بازنشستگی داوطلبانه و تمایل به ترک شغل کارکنان خود بکاهند.
اثر فرهنگ سازمانی و ابعاد ساختار سازمانی بر عملکرد شغلی و نوآوری: نقش واسطه ای هوش سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر فرهنگ سازمانی و ابعاد ساختار سازمانی بر عملکرد شغلی و نوآوری با میانجی گری هوش سازمانی بود. نمونه پژوهش حاضر شامل 430 نفر از کارکنان شرکت ذوب آهن اصفهان بود که به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای مورد مطالعه از پرسشنامه های فرهنگ سازمانی، ساختار سازمانی، عملکرد شغلی و نوآوری و مقیاس هوش سازمانی استفاده گردید. ارزیابی الگوی پیشنهادی از طریق الگویابی معادلات ساختاری (SEM) و با استفاده از نرم افزار AMOS ویراست 18و SPSS ویراست 18 انجام گرفت. روابط واسطه ای در الگوی پیشنهادی با استفاده از روش بوت استراپ آزموده شدند. طبق نتایج حاصل الگوی پیشنهادی از برازش خوبی با داده ها برخوردار بود. یافته ها نشان دادند که فرهنگ سازمانی هم به طور مستقیم و هم به طور غیر مستقیم از طریق هوش سازمانی باعث افزایش نوآوری و عملکرد شغلی می شود. همچنین متمرکز سازی فقط به طور غیرمستقیم از طریق هوش سازمانی باعث کاهش نوآوری و عملکرد شغلی می شود. از سوی دیگر رسمیت و پیچیدگی نه به طور مستقیم و نه به طور غیرمستقیم بر نوآوری و عملکرد شغلی اثر ندارند.
تحلیل عوامل دلبستگی شغلی کارکنان دانشگاه شهید بهشتی و میزان وفاداری آن ها به دانشگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی میزان دلبستگی شغلی کارکنان دانشگاه شهید بهشتی و میزان اهمیت هر یک از مولفه های دلبستگی شغلی از دیدگاه کارکنان است. علاوه بر این نیز همبستگی دلبستگی شغلی کارکنان با وفاداری آن ها نسبت به سازمان و میزان تحصیلات و سابقه خدمت کارکنان مورد بررسی قرار گرفته است. روش تحقیق توصیفی-همبستگی می باشد. جامعه آماری این پژوهش تمامی کارکنان آموزشی، پژوهشی و مالی دانشگاه شهید بهشتی می باشد که نمونه آماری این پژوهش از طریق فرمول کوکران به تعداد 124 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته میزان دلبستگی شغلی کارکنان و اهمیت هریک از عوامل آن از دیدگاه کارکنان مورد بررسی قرار گرفت این پرسشنامه در دوبخش 20 گویه ای طراحی شد که در مجموع ضریب آلفای کرونباخ پرسشنامه محقق ساخته 0.797 می باشد. این مطالعه نشان داد که اختلاف معناداری در میانگین نمره دلبستگی شغلی کارکنان دانشگاه شهید بهشتی بین وضع موجود و مطلوب آنها وجود دارد و میانگین وضع موجود دلبستگی شغلی کارکنان به میزان 83/0 کمتر از وضعیت مورد مطلوب آنهاست. میانگین دلبستگی شغلی در مجموع به میزان 12/0 پایین تر از میانگین نظری قرار دارد که آماره t برای آن 620/2- بوده و مقدار معناداری آن در سطح کمتر از 05/0 تأیید شده است و فقط میانگین دلبستگی شغلی در مولفه «شرایط شغل و تناسب شاغل با آن» بر خلاف دیگر مولفه ها به مقدار 13/0 بالاتر از میانگین نظری قرار دارد. در خصوص میزان اهمیت هریک از عوامل دلبستگی شغلی از دیدگاه کارکنان مولفه «شرایط شغل و تناسب شاغل با آن» از بیشترین اهمیت برخوردار است، پس از آن مولفه «رهبران و مدیران» جایگاه دوم، مولفه «نظام جبران خدمات و پاداش» جایگاه سوم و مولفه «فرصت های یادگیری و رشد کارکنان» از کمترین اهمیت برخوردار است. همچنین در اندازه گیری دلبستگی شغلی کارکنان بین مولفه رهبران و مدیران با سابقه خدمت کارکنان همبستگی معناداری در سطح آلفای کمتر از 05/0 وجود دارد و بقیه ضرایب همبستگی معنادار نشده اند.
ساختار عاملی و اعتباریابی نسخه فارسی مقیاس رسالت مسیر شغلی در بین دانشجویان پزشکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مطالعه ساختار عاملی و اعتباریابی نسخه فارسی مقیاس رسالت مسیر شغلی (CVQ) در بین دانشجویان پزشکی در ایران است. رسالت مسیر شغلی هر فرد بر عملکرد شغلی او تاثیر دارد به خصوص در مشاغل پزشکی که با انسان سر و کار دارند داشتن رسالت مسیر شغلی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. روش پژوهش مطالعه توصیفی –پیمایشی و از وع هدف کاربردی است. جامعه پژوهش شامل دانشجویان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی دانشگاه اصفهان بود که تعداد 245 نفر از آن ها با استفاده از جدول یا فرمول مورگان به صورت تصادفی انتخاب و نسخه فارسی مقیاس 24 ماده ای رسالت مسیر شغلی (CVQ) دیک و دافی که شامل 6 عامل بود بین آن ها توزیع گردید. این مقیاس ابتدا به فارسی ترجمه و سپس به انگلیسی برگردانده شد و سپس جمعی از متخصصان، پرسش نامه را برای تعیین حساسیت های فرهنگی، وضوح سؤالات، موارد اختلاف و خطاهای موجود در معنایابی بررسی کردند.یافته ها نشان داد ترتیب فاکتورها عیناً با آن چیزی که در روان سنجی نسخه انگلیسی زبان جدا شده بود، مطابقت داشت. ضریب آلفای کرونباخ برای کل پرسش نامه 77/ و برای خرده مقیاس ها از 79/0 تا 85/ متغیر بود. همه موارد همبستگی مورد-کلی قابل قبولی داشتند. نتایج آزمون - بازآزمون نشان دهنده ثبات برای مقیاس رسالت مسیر شغلی و خرده مقیاس های آن بود. تحلیل عاملی اکتشافی بیانگر 6 خرده مقیاس قابل قبولی بود. نتایج نشان داد نسخه فارسی مقیاس رسالت مسیر شغلی (CVQ) روایی و پایایی خوبی را نشان داده است.
طراحی و آزمون الگویی از پیشایندها و پیامدهای شور و شوق هماهنگ به شغل در کارکنان سازمان تأمین اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، طراحی و آزمون الگویی از پیشایندها و پیامدهای شور و شوق هماهنگ به شغل در کارکنان سازمان تأمین اجتماعی شهر اهواز بود. نمونه این پژوهش شامل 170 نفر از کارکنان سازمان بودند که با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. شرکت کنندگان، پرسشنامه ها یا مقیاس های فرهنگ همکاری (کامرون و کوین)، شخصیت پویا (سیبرت و همکاران)، جهت گیری هدف یادگیری (واندوال)، شور و شوق هماهنگ به شغل (والرند)، تعهد عاطفی (آلن و مییر)، شیفتگی به شغل (باکر)، تعارض کار-خانواده (نت مایر و همکاران) و فرسودگی عاطفی (مسلش) را تکمیل نمودند. ارزیابی الگوی پیشنهادی از طریق الگویابی معادلات ساختاری (SEM) انجام گرفت. شاخص های برازش حاکی از برازش نسبتاً خوب الگو با داده ها بود. ضرایب مسیر نشان دادند متغیرهای شخصیت پویا، فرهنگ همکاری و جهت گیری هدف یادگیری بر شور و شوق هماهنگ به شغل اثر دارند، و شور و شوق هماهنگ به شغل بر متغیرهای تعهد عاطفی، شیفتگی به شغل، فرسودگی عاطفی و تعارض کار-خانواده اثر دارد. همچنین متغیرهای فرهنگ همکاری، شخصیت پویا و جهت گیری هدف یادگیری، به طور غیرمستقیم از طریق شور و شوق هماهنگ به شغل بر متغیرهای تعهد عاطفی، شیفتگی به شغل، فرسودگی عاطفی و تعارض کار-خانواده اثر دارند. با توجه به اثرات و پیامدهای مثبتی که این سازه بر اساس تحقیق حاضر در ابعاد مختلف سازمان دارد، پیشنهاد می شود مدیران سازمان ها از ظرفیت و توانایی این متغیر جهت افزایش بهره وری و حفظ سلامت روان شناختی کارکنان نهایت استفاده را به عمل آورند.
ساختار رغبت های شغلی دانشجویان در دانشگاه اصفهان: مقایسه مدل هالند و گاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین بهترین مدل برای مشاوره مسیر شغلی دانشجویان، از بین دو مدل هالند (1997) و گاتی (1991)، نمونه ای 640 نفری (321 مرد و 319 زن) از دانشجویان دانشگاه اصفهان، به صورت خوشه ای تصادفی انتخاب و فرم رجحان به مشاغل سیاهه کروی فردی در میان آن ها اجرا شد. نتایج آزمون گمارش تصادفی الگوهای ترتیبی فرض شده در روابط، در هر سه نمونه دانشجویان مرد، دانشجویان زن، و مجموعه دانشجویان زن و مرد حامی برازش بهتر مدل هالند نسبت به مدل گاتی (در اختلاف برازش، 01/0=P) بود. در هر سه گروه، شاخص همخوانی ((CI مدل هالند بالاتر از 70/0 (به ترتیب، 72/0، 75/0، و 72/0 ،02/0=P)؛ ولی CI مدل گاتی به ترتیب 50/0، 56/0، و 50/0 (05/0 <P) به دست آمد. در نمونه زن و مرد، مدل هالند و مدل گاتی برازش متفاوتی از خود نشان نداند (به ترتیب 75/0=P ، 89/0=P). نتایج این پژوهش از اعتبار بین فرهنگی نظریه هالند و روایی ساختاری فرم رغبت به مشاغل سیاهه کروی فردی حمایت کرد. مضامین و پیشنهاداتی نیز برای پژوهش های بعدی مورد بحث قرار گرفت. کلید واژه ها : مدل RIASEC هالند، مدل سلسله مراتبی گاتی، اعتباریابی مدل های رغبت شغلی، آزمون گمارش تصادفی الگوی ترتیبی روابط فرض شده، سیاهه کروی فردی.
رهبری دانشکاران در سازمان های دانش بنیان: نقش ویژگی های کاری بر عملکرد کاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : این پژوهش با هدف تبیین نقش ویژگی های کاری (شامل ویژگی های وظیفه ای، ویژگی های دانشی و ویژگی های اجتماعی) بر عملکرد شغلی دانشکاران در سازمان های دانش بنیان ایران انجام گرفته است. همچنین نقش تعدیل گری درگیری کاری در رابطه بین این متغیرها ارزیابی شده است. روش : برای جمع آوری داده های مورد نیاز پژوهش پرسشنامه ای شامل ۶۵ سؤال با استناد به پژوهش های پیشین طراحی و بین اعضای نمونه آماری که از کارکنان شرکت های دانش بنیان شهر تبریز انتخاب شده بودند توزیع و ۲۱۵ پرسشنامه جمع آوری شد. بمنظور آزمون فرضیه های پژوهش روش تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار لیزرل بکار گرفته شده است. نتایج : یافته های پژوهش حاضر حاکی از اثر معنادار ویژگی های وظیفه ای و دانشی بر عملکرد وظیفه ای و عملکرد زمینه ای دانشکاران است؛ اما ویژگی های اجتماعی تنها بر عملکرد زمینه ای اثرگذار بوده و تأثیر آن بر عملکرد وظیفه ای تأیید نشد. نقش تعدیل گری درگیری کاری نیز در رابطه بین ویژگی های وظیفه ای و عملکرد وظیفه ای، ویژگی های دانشی و عملکرد وظیفه ای و ویژگی های اجتماعی و عملکرد زمینه ای، تأیید شد. یافته های این پژوهش پیشنهاد می کند رهبران دانشی در طراحی شغل در سازمان های دانش بنیان برای بهره وری در عملکرد شغلی در ویژگی های وظیفه ای و دانشی بازنگری داشته باشند و برای دریافت عملکرد زمینه ای بهتر ویژگی های اجتماعی شغل را مد نظر قرار دهند.
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر فرسودگی شغلی و خوش بینی آموزشی در معلمان ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر فرسودگی شغلی و خوش بینی آموزشی در معلمان ابتدایی شهر زنجان انجام گرفت. در این پژوهش از روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل استفاده و جامعه آماری این پژوهش نیز شامل معلمان ابتدایی شهر زنجان در سال 1396 بود. نمونه های پژوهش به روش نمونه گیری تصادفی در دسترس انتخاب شدند. نمونه شامل 30 معلم دارای فرسودگی شغلی بود که نمرات آنها در پرسشنامه فرسودگی معلم ماسلاچ 5/1 انحراف معیار بالاتر از میانگین بود. افرادی که در گروه آزمایش قرار داشتند به مدت 8 جلسه هفتگی در دوره آموزش ذهن آگاهی به صورت گروهی شرکت داده شدند. گروه کنترل در این مدت هیچ مداخله ای دریافت نکردند. به منظور ثبت تغییرات نمرات، پرسشنامه فرسودگی شغلی معلم ماسلاچ (1986) و پرسشنامه خوش بینی آموزشی معلم بیرد (2010) قبل و بعد از مداخله توسط معلمان تکمیل شد. روش آماری این پژوهش نیز تحلیل کوارریانس چند متغیره با اندازه گیری مکرر بود. یافته های پژوهش نشان داد که مداخله آموزش ذهن آگاهی اثر معناداری بر نمره فرسودگی شغلی و خوش بینی آموزشی داشته، بدین ترتیب که در مرحله پس آزمون نمره فرسودگی شغلی کاهش و خوش بینی آموزشی به طور معناداری افزایش یافته است (001/0p<). در نتیجه می توان از آموزش ذهن آگاهی به عنوان روشی کار آمد بهره برد.
MBTI II نوجوانان: سنجه ای برای سنجش شخصیت دانش آموزان متوسطه بر مبنای نسل دوم سنخ نمای مایرزبریگز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نسل دوم سنخ نمای مایرزبریگز می تواند گزینه ای کارامد در سنجش مسیر تحصیلی-شغلی دانش آموزان متوسطه ایران را ارایه کند. اما رسیدن به چنین مقصودی نیازمند ابزاری مناسب است. هدف این پژوهش طراحی و توسعه ابزاری برای سنجش شخصیت دانش اموزان دبیرستانی بر مبنای نسل دوم مدل MBTI بود. به این منظور ابزاری طراحی و در دو مرحله ویژگی های روانسنجی آن بررسی شد. در مرحله اول، با انتخاب دردسترس-تصادفی نمونه ای 507 نفری از دانش آموزان متوسطه شهر اصفهان (259 دختر و 248 پسر) از میان 240 سوال با محاسبات اکتشافی تحلیل مولفه های اصلی و محاسبه همسانی درونی (آلفا کرونباخ)، 156 سوال در قالب 20 زیرمقیاس برای این ابزار ارایه شد. سپس محاسبه داده های نمونه ای چند استانی تصادفی-دردسترس از 956 دانش آموز (493 دختر و 463 پسر)، با آلفای کرونباخ، تحلیل مولفه های اصلی، و همبستگی پیرسون پایایی (70/0<r)، روایی سازه (کفایت ساختار عاملی) و روایی ملاکی پیش بین (در پیش بینی نمرات تیپ رغبت و خودکارامدی) مناسبی را برای این ابزار نشان داد. به منظور ارایه هنجاری مناسب برای این ابزار، آماره های توصیفی آن به تفکیک جنسیت و رشته های تحصیلی محاسبه شد. سایر نتایج مورد بحث قرار گرفت.
بررسی رابطه بین حالت های مثبت روان شناختی با رضایتمندی شغلی در مدرسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی رابطه بین حالت های مثبت روان شناختی با رضایتمندی شغلی در مدرسان مراکز وابسته به موسسه آموزش عالی علمی – کاربردی جهاد دانشگاهی استان تهران انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه ی مدرسان مراکز وابسته به موسسه آموزش عالی علمی – کاربردی جهاد دانشگاهی استان تهران در سال تحصیلی 93-1394 است که حجم کامل آن برابر210 نفر است از این تعداد با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، 118(50 زن و 68 مرد) نفر انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها عبارت اند از: پرسش نامه حالت های مثبت روان شناختی رجایی و همکاران و پرسش نامه رضایت شغلی هستند. تحلیل آماری با استفاده از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون و آنالیز واریانس چندمتغیره در نرم افزار spss صورت گرفت. یافته ها نشان داد که بین حالت های مثبت روان شناختی و رضایتمندی شغلی رابطه معنی دار مثبت (01/0 ≥P) وجود دارد. تحلیل رگرسیون نشان داد، بین مولفه های حالت های مثبت روان شناختی و رضایتمندی شغلی نیز رابطه معنی دار مثبت (01/0 ≥P) وجود دارد و مولفه های حالت های مثبت روان شناختی 66 درصد از واریانس رضایتمندی شغلی را تبیین می نمایند. هم چنین نتایج آنالیز واریانس چندمتغیره نشان داد، بین نمرات زنان و مردان در مولفه های حالت های مثبت روان شناختی تفاوت وجود ندارد اما بین نمرات دو گروه در رضایتمندی شغلی تفاوت معنی دار (01/0 ≥P) وجود دارد. عواطف مثبت یکی از عوامل موثر در رضایت شغلی است، پیشنهاد می گردد که توجه به عواطف مثبت به عنوان یکی از راهکاراهای افزایش رضایتمندی شغلی در سازمان ها و موسسات به کار رود.
اندازه گیری رفتار شهروندی سازمانی: ساخت پرسشنامه ای مبتنی بر نظریه خصیصه مکنون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله حاضر این بود که با استفاده از پیشینه پژوهشی موجود درباره مفهوم رفتار شهروندی سازمانی و عوامل تشکیل دهنده آن یک پرسشنامه برای اندازه گیری رفتار شهروندی سازمانی طراحی نماید و سپس ویژگی های روان سنجی آن را در چارچوب نظریه خصیصه مکنون برآورد نماید. ابتدا یک مدل مفهومی با جهت گیری دو بُعدی رفتار شهروندی سازمانی (جهت گیری سازمان-همکاران و جهت گیری توسعه دهنده-حفاظت کننده) طراحی شد که دربردارنده شش عاملِ وجدان کاری، جوانمردی، فضیلت شهروندی، اُمید بخشی، توسعه شخصی و پایبندی به اصول اخلاقی است. سپس بر اساس شاخص های معرّفی شده در مدل، یک پرسشنامه 15 سوالی نوشته شد. پس از گردآوری داده ها، پارامترهای شیب، پارامتر آستانه تقاطع طبقات پاسخ دهی، تابع آگاهی و ضریب پایایی پرسشنامه با استفاده از مدل پاسخ مدرّج تحلیل شد. نتایج به دست آمده، نشان داد که ویژگی های روان سنجی پرسشنامه از وضعیت بسیار قابل قبولی برخوردارند و پرسشنامه ساخته شده با دقّت بالایی می تواند بین میزان رفتارهای شهروندی کارکنان تمایز بگذارد و آن را اندازه گیری نماید.
کاربست مدل سازی ساختاری-تفسیری در طراحی الگوی جاودانگی مدیران در نظام بانکی ایران (مطالعه موردی: بانک سینا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۴۶)
167 - 182
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاظر ،طراحی الگوی جاودانگی مدیران در نظام انکی ایران با استفاده از روش مدل سازی ساختاری-تفسیری است.روش: روش تحقیق از لحاظ ماهیت اکتشافی با رویکرد کیفی است. جهت گردآوری داده ها و شناسایی عوامل از روش تحلیلِ محتوا و مرور متون مربوطه و همچنین مصاحبه با خبرگان منتخب به روش غیرتصادفی و تکنیک گلوله برفی تاحصول به اشباع نظری استفاده گردید.یافته ها: پرسشنامه ماتریسی ساخت یافته برای تعیین ارتباطات بینابینی شاخص ها تدوین گردید. داده های حاصل از پرسشنامه با استفاده از مدل سازی ساختاری-تفسیری، تحلیل و در3 سطح در یک شبکه تعاملی ترسیم شد که در نتیجه عامل "مشتری مداری" و در بالاترین سطح قرارگرفت. همچنین، قدرتِ نفوذ و میزان وابستگی این عوامل نسبت به هم در ماتریس قدرتِ نفوذ -وابستگی، مورد بررسی قرارگرفت.نتیجه گیری: شاخص "مشتری مداری" و "تفویض اختیار"در ماتریس قدرت نفوذ-وابستگی درناحیه وابسته یعنی بیشترین میزان وابستگی و کمترین نفوذ، و عوامل "ارتباطات اثربخش" ،"برنامه ریزی"،"سیستمِ پاداش"، ،"ریسک پذیری" در ناحیه متصل یعنی بیشترین قدرت نفوذ و بیشترین میزان وابستگی قرار دارند.
رابطه مسیر شغلی بی مرز و استخدام پذیری: نقش صلاحیت های مسیر شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین مسیر شغلی بی مرز و استخدام پذیری با میانجی گری صلاحیت های مسیر شغلی بود روش پژوهش، همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری، کلیه کارکنان شرکت های تولیدی- صنعتی شهر اصفهان بود. نمونه ای به حجم 192 نفر به روش نمونه گیری در دسترس از بین سه شرکت انتخاب شد. به منظور گردآوری داده ها از مقیاس های نگرش های مسیر شغلی بی مرز (بریسکو و هال،2006)، میزان گرایش استخدام پذیری (فوگیت وکاینیکی،2008)، اطلاعات خود (کالانان و گرینهاوس،1992)، مهارت های مرتبط باشغل- مسیرشغلی (ابی و همکاران،2003)و وسعت شبکه های داخلی وخارجی (ابی، باتس و لاک وود، 2003) استفاده شد. نتایج نشان داد که صلاحیت دانستن چرایی در رابطه بین طرز تفکر بی مرز و استخدام پذیری، یک میانجی نسبی بود اما در رابطه بین گرایش به تحرک سازمانی و استخدام پذیری، نقش میانجی نداشت. همچنین صلاحیت دانستن چه کسی در رابطه مسیر شغلی بی مرز و استخدام پذیری یک میانجی نسبی به حساب آمد. صلاحیت دانستن چگونگی نیز در رابطه بین طرز تفکر بی مرز و استخدام پذیری، یک میانجی نسبی و در رابطه بین گرایش به تحرک سازمانی و استخدام پذیری یک میانجی کامل بود. در مجموع می توان گفت که طرز تفکر بی مرز از طریق صلاحیت های مسیر شغلی می تواند به استخدام پذیری منجر شود.