پژوهش حاضر با هدف تعیین بهترین مدل برای مشاوره مسیر شغلی دانشجویان، از بین دو مدل هالند (1997) و گاتی (1991)، نمونه ای 640 نفری (321 مرد و 319 زن) از دانشجویان دانشگاه اصفهان، به صورت خوشه ای تصادفی انتخاب و فرم رجحان به مشاغل سیاهه کروی فردی در میان آن ها اجرا شد. نتایج آزمون گمارش تصادفی الگوهای ترتیبی فرض شده در روابط، در هر سه نمونه دانشجویان مرد، دانشجویان زن، و مجموعه دانشجویان زن و مرد حامی برازش بهتر مدل هالند نسبت به مدل گاتی (در اختلاف برازش، 01/0=P) بود. در هر سه گروه، شاخص همخوانی ((CI مدل هالند بالاتر از 70/0 (به ترتیب، 72/0، 75/0، و 72/0 ،02/0=P)؛ ولی CI مدل گاتی به ترتیب 50/0، 56/0، و 50/0 (05/0 <P) به دست آمد. در نمونه زن و مرد، مدل هالند و مدل گاتی برازش متفاوتی از خود نشان نداند (به ترتیب 75/0=P ، 89/0=P). نتایج این پژوهش از اعتبار بین فرهنگی نظریه هالند و روایی ساختاری فرم رغبت به مشاغل سیاهه کروی فردی حمایت کرد. مضامین و پیشنهاداتی نیز برای پژوهش های بعدی مورد بحث قرار گرفت. کلید واژه ها : مدل RIASEC هالند، مدل سلسله مراتبی گاتی، اعتباریابی مدل های رغبت شغلی، آزمون گمارش تصادفی الگوی ترتیبی روابط فرض شده، سیاهه کروی فردی.