لیلا سادات عزیزی

لیلا سادات عزیزی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲ مورد از کل ۲ مورد.
۱.

نقش میانجی گری خوددلسوزی در رابطه ی بین علائم وسواس فکری عملی با احساس گناه پرستاران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: وسواس خوددلسوزی احساس گناه.

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۰ تعداد دانلود : ۵۲۷
هدف : رفتارهای وسواسی در شرایط گوناگون می تواند تجربه های احساسی متفاوتی را سبب گردد، بنابراین این پژوهش با هدف بررسی نقش میانجی گری خوددلسوزی در رابطه ی بین علائم وسواس فکری عملی با احساس گناه پرستاران انجام شد. روش: پژوهش توصیفی از نوع همبستگی مبتنی بر روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه پژوهش حاضر را تمامی 486 پرستار زن شهر گرگان در بیمارستان های دولتی بودند. در این پژوهش برای تعیین حجم نمونه با توجه به تعداد متغیرهای مشاهده شده و تخصیص ضریب 20 برای هر متغیر مشاهده شده 340 نفر به عنوان حجم نمونه به روش دردسترس انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری داده ها شامل، پرسشنامه احساس گناه کوگلر و جونز (1992)، پرسشنامه وسواس فکری عملی هاجسون و راچمن (1977) و پرسشنامه خوددلسوزی ریس و همکاران (2011) بودند. یافته ها: یافته ها نشان داد روابط معنا داری بین علائم وسواس فکری عملی پرستاران و خوددلسوزی با احساس گناه وجود داشت و مدل پژوهش تایید شد و به طور کلی 57 درصد از احساس گناه توسط علائم وسواس فکری عملی پرستاران و خوددلسوزی قابل تبیین می باشد. همچنین متغیرهای علائم وسواس فکری عملی پرستاران و خوددلسوزی بر احساس گناه اثر مستقیم معنادار دارند و مسیر غیر مستقیم علائم وسواس فکری عملی پرستاران با میانجی گری خوددلسوزی بر احساس گناه تایید گردیده شد. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش بر ضرورت نقش رفتارهای وسواسی پرستاران بر تجربه احساس گناه تاکید نمود که می تواند دلالت های کاربردی برای درمان گران و مشاوران در جهت کاهش احساس گناه با توجه به در نظر گرفتن ابعاد خوددلسوزی در پرستاران ارایه دهد.
۲.

مدل یابی انطباق پذیری و انسجام خانواده کودکان مبتلا به اوتیسم بر اساس منابع خانواده و سبک های مقابله با استرس با میانجیگری استرس ادراک شده والدین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: انطباق پذیری و انسجام خانواده منابع خانواده سبک های مقابله با استرس استرس ادراک شده اوتیسم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰۳ تعداد دانلود : ۴۵۵
هدف اختلال های فراگیر رشد، گروهی از اختلال های عصبی روان پزشکی هستند که رشد اجتماعی و ارتباطی و شناختی فرد را با موانع و تأخیرهای به خصوصی همراه می کنند. هنگامی که یکی از اعضای خانواده به بیماری مزمنی مبتلا می شود، ممکن است عملکرد کل خانواده تحت تأثیر قرار بگیرد و دچار تغییر شود. این پژوهش با هدف بررسی مدل یابی انطباق پذیری و انسجام خانواده کودکان مبتلا به اوتیسم بر اساس منابع خانواده و سبک های مقابله با استرس با میانجیگری استرس ادراک شده والدین انجام شد. مواد و روش ها این پژوهش از نوع پژوهش های همبستگی مبتنی بر روش مدل یابی معادلات ساختاری و به طور خاص معادلات رگرسیونی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل ۴۵۰ خانواده دارای کودکان اوتیسم شهر تهران بود که فرزندشان را در مدارس استثنایی ثبت نام کرده بودند و نیز در انجمن اوتیسم شهر تهران پرونده داشتند. در این پژوهش ۳۶۰ نمونه به روش کلاین با توجه به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. ابزارهای گردآوری داده ها شامل پرسش نامه استرس ادراک شده، مقیاس منابع خانواده، پرسش نامه راهبردهای مقابله ای بیلینگز و موس، و مقیاس انطباق پذیری و انسجام خانوادگی بود. یافته ها نتایج نشان داد بین منابع خانواده، سبک های مقابله با استرس و استرس ادراک شده والدین با انطباق پذیری و انسجام خانواده کودکان مبتلا به اوتیسم رابطه معناداری وجود دارد. به طور کلی مدل پژوهش تأیید شد و ۰/۳۵ از انطباق و ۰/۳۵ از انسجام خانواده با این متغیرها در مسیرهای مستقیم و غیرمستقیم قابل تبیین است. نتیجه گیری یافته ها نشان داد مدل پژوهش تأیید شد و منابع خانواده، سبک های مقابله با استرس و استرس ادراک شده والدین بر انطباق پذیری و انسجام خانواده کودکان مبتلا به اوتیسم اثر مستقیم معنادار داشتند. مسیر منابع خانواده، سبک های مقابله با استرس با میانجیگری استرس ادراک شده والدین اثر غیر مستقیمی بر انطباق پذیری و انسجام خانواده کودکان مبتلا به اوتیسم نشان داد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان