فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۶۵۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش فراتحلیل تحقیقات انجام شده پیرامون میزان سازگاری خانوادگی خانواده های شاهد و ایثارگر بود. برای دستیابی به این هدف، 1 سؤال اصلی در مورد سازگاری خانوادگی خانواده های شاهد و ایثارگر و 1 سؤال فرعی در مورد تاثیر متغیر جنسیت بر سازگاری خانوادگی این خانواده ها طرح شد. به منظور پاسخگویی به سؤالات فراتحلیل از مجموعـه پژوهش های انجام شده درباره سازگاری خانوادگی خانواده هـای شـاهـد و ایثـارگـران در سطح کشور، 5 پژوهش که از لحاظ روش شناختی مورد قبول بود و ملاک های درون گنجی را داشت برای انجام فراتحلیل انتخاب شد. براساس نتایج این فراتحلیل، اندازه اثر مربوط به میزان سازگاری خانوادگی خانواده های شاهد و ایثارگر متوسط بود (231/0)؛ هم چنین اندازه اثر مربوط به تاثیر جنسیت بر سازگاری خانوادگی (078/0)، در سطح پایین تر از متوسط با سازگاری خانوادگی خانواده های شاهد و ایثارگر رابطه داشت. هم چنین بر اساس نتایج این فراتحلیل شهادت یا جانبازی پدر بر سازگاری خانوادگی خانواده های شاهد و ایثارگر تاثیر متوسط و جنسیت فرزندان این خانواده ها بر میزان سازگاری خانوادگی آن ها تاثیر کمی داشته است. بر اساس یافته های موجود در پیشینه تحقیق و نیز نتایج حاصل از این فراتحلیل، الگویی برای افزایش سازگاری خانوادگی خانواده های شاهد و ایثارگر ارائه شد که شامل مداخلاتی در مورد عوامل عمومی، عوامل مربوط به زندگی زناشویی و عوامل مربوط به فرزندپروری می باشد.
نقش باورهای ارتباطی در کارکرد خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"مقدمه: باورها، شناخت و اسطوره هایی که در اذهان افراد از جمله زوج ها وجود دارد در نحوه ارتباطات آنها تاثیر می گذارد. شناخت این باورها و نفوذ آنها را در زوج ها، کارکرد خانواده، در سازگاری زناشویی و تداوم این ارتباط، نمی توان نادیده گرفت. لذا، هدف پژوهش حاضر، بررسی کردن نقش باورهای ارتباطی در کارکرد خانواده و سازگاری زناشویی زوج های که به دادگاه خانواده در مجتمع قضایی خانواده در شهر تهران، مراجعه کرده اند. بدین منظور 200 نفر از میان زوج های که برای طلاق به این مجتمع مراجعه کرده بودند با استفاده از شیوه نمونه گیری داوطلبانه انتخاب شدند.آزمودنیها سه پرسشنامه باورهای ارتباطی و سازش پذیری و پیوستگی کارکرد خانواده(ویرایش سوم)را کامل کردند. یافته ها و نتایج به دست آمده از دو بعد توصیفی و استنباطی ارائه شده است. در فرضیه اول بین مردان رابطه معنی دار معکوس در سطح 01/0 p < بین پیوستگی مردان و دو خرده مقیاس عدم تغییر پذیری همسر و کمال گرایی جنسی مشاهده شد و در بین زنان در سطح
05/0 p < رابطه معنی داری در دو خرده مقیاس نبود تغییرپذیری همسر و تفاوتهای جنسیتی پیوستگی مشاهده شد. در فرضیه دوم بین باورهای ارتباطی و سازش پذیری کلاً رابطه معنی داری وجود نداشت، اما بین خرده مقیاس نبود تغییرپذیری همسر و سازش پذیری زنان رابطه معنی داری در جهت معکوس 05/0 p < مشاهده شد. بین باورهای ارتباطی و سازش پذیری مردان نیز در خرده مقیاسهای نبود تغییرپذیری همسر و کمال گرایی جنسی همبستگی معکوس و مستقیم در سطح 01/0 p < مشاهده شد. جداول تحلیل رگرسیون برای هرکدام از متغیرهایی با رابطه معنی دار نیز محاسبه شد. نتایج این پژوهش به ضرورت توجه کردن به تفکرات غیرمنطقی، مختص رابطه، و استفاده کردن از کلاسهای آموزشی، جهت تصحیح این تفکرات، و به رویکردهای درمانی رفتاریـ شناختی جهت سازگاری زناشویی و افزایش کارکرد خانواده تاکید دارد.
"
بررسی اثربخشی خانواده درمانی ساختاری در بهبود اختلال اضطراب جدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"هدف پژوهش حاضر، مطالعه اثر بخشی رویکرد خانواده درمانی ساختاری در بهبود اختلال اضطراب جدایی کودکان از طریق ایجاد تغییر در ساختار خانواده،کاهش تعارضات در روابط والدین و ارتقاء عملکرد خانواده های دارای کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی می باشد.
روش پژوهش، شبه تجربی بوده و با اجرای پیش آزمون و پس آزمون و ارائه مداخله و اندازه گیری مکرر انجام گرفت.40 خانواده حداقل دارای یک فرزند ،دارای اختلال اضطراب جدایی که به طور تصادفی در چهار گروه مساوی شامل دوگروه آزمایشی (خانواده های کم سواد و خانواده های باسواد) و دو گروه کنترل (خانواده های کم سواد و خانواده های باسواد) جایگزین شده و در این مطالعه شرکت کردند. اعضای خانواده های دو گروه آزمایشی، به مدت 9 جلسه در معرض مداخله درمانی با طرح درمانی یکسان (که بر اساس رویکرد خانواده درمانی ساختاری از پیش طراحی شده بود) قرار گرفتند. همچنین خانواده ها شش هفته پس از آخرین جلسه درمان در یک جلسه پیگیری نیز شرکت کردند. ابزار پژوهش مصاحبه تشخیصی بر اساس معیارهای DSMIV-TR (2000) و مقیاس اضطراب کودکان اسپنس (موسوی و دیگران، 2006) بود. در طول مدت مطالعه، گروه کنترل ،هیچ گونه درمانی دریافت نکرد.
نتایج حاصل از تحلیل عاملی و تکرار سنجش با استفاده از روش تعقیبی توکی نشان داد که اثر بخشی خانواده درمانی ساختاری در بهبود اختلال اضطراب جدایی و اضطراب کلی کودکان در سطح )001/0< p) معنا دار است و این در حالی است که علی رغم پیش بینی در میزان اثربخشی برنامه مداخله ای در میان خانواده های با سواد و کم سواد تفاوتی مشاهده نشد.
"
بررسی رضایت زناشویی در سبک های مختلف دلبستگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش تاثیر سبک های دلبستگی بر میزان رضایت زناشویی زوج ها مورد بررسی قرار گرفته است. بر این اساس 356 نفر از دبیران متاهل زن سازمان آموزش و پرورش شهرستان تبریز به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و به همراه همسرانشان در این پژوهش شرکت کردند.
برای سنجش متغیر رضایت زناشویی از پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ و برای تعیین سبک دلبستگی افراد از پرسشنامه «هازن» و «شیور» استفاده شد و نتایج نشان داد بین سبک های مختلف دلبستگی از لحاظ میزان رضایت زناشویی تفاوت وجود دارد. افراد ایمن چه مرد و چه زن رضایت زناشویی بالاتری نسبت به سبک های دیگر دارند و زمانی که هر دو زن و شوهر سبک دلبستگی ایمن دارند رضایت زناشویی بالاتر از زوج هایی است که یکی یا هر دو آنها نا ایمن (اجتنابی یا دوسوگرا) هستند. همچنین نتایج نشان داد زمانی که سبک دلبستگی زن و شوهر متجانس است به عبارتی هر دو ایمن یا هر دو اجتنابی یا هر دو سوگرا هستند رضایت زناشویی آنها بالاتر از زوج هایی است که سبک دلبستگی غیرمتجانس دارند. در میان سبک های مختلف دلبستگی پایین ترین رضایت زناشویی متعلق به زوج هایی بود که یکی از آنها سبک دلبستگی اجتنابی و دیگری سبک دلبستگی دوسوگرا داشت. از دیگر نتایج این پژوهش این بود که مردان نسبت به زنان رضایت زناشویی بالاتری دارند.
اثربخشی آموزش برنامه فرزندپروری مثبت بر خوداثرمندی والدینی مادران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خوداثرمندی والدینی اشاره به باورها یا قضاوت های یک والد از توانمندی هایش جهت نظم دهی و اجرای یک سری از تکالیف مربوط به والد گری با کودک را دارد. احساس خـود اثـرمندی ضعیف در والدین می تواند مقدمه ای بر بد رفتاری با کودک و تاثیرات سوء بر رشد اجتماعی، هیجانی و شناختی کودک باشد و نیز می تواند عملکرد و سازگاری روان-شناختی والدین را تحت تاثیر قرار دهد. این مطالعه با هدف اثر بخشی آموزش برنامه فرزند-پروری مثبت بر خود اثرمندی والدینی مادران صورت گرفته است. این پژوهش از نوع تجربی و به صورت پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل است.
نمونه پژوهش شامل 24 نفر از مادران دختران 7 تا 9 ساله شهر بردسکن در سال تحصیلی 89-88 است که به صورت تصادفی و همتاسازی شده در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفته اند. اعضای گروه آزمایش به مدت 8 هفته، هر هفته یک جلسه، به مدت 2 ساعت در جلسات برنامه فرزند-پروری مثبت شرکت کرده در حالی که گروه کنترل هیچ گونه آموزشی دریافت نکردند. ابزارهای گرد آوری داده ها شامل پرسشنامه خود اثرمندی والدینی و پرسشنامه توانایی ها و مشکلات بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری t مستقل و تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته-های حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد که میانگین نمرات در دو گروه، بعد از برنامه آموزش، دارای تفاوت معنا داری در سطح 05/0P< است. به طور کلی می توان گفت که برنامه فرزند پروری مثبت توانسته است از طریق تقویت رفتار های مثبت کودکان به وسیله مادر، الگو سازی والد گری مناسب، تلفیق سطح دانش و توانایی مادران، ایجاد تعاملات موثر والد-کودک و فراهم آوردن حمایت اجتماعی، سطح خود اثرمندی والدینی مادران را ارتقاء بخشد.
نقش ایمان و اخلاق در تحکیم بنیاد خانواده
منبع:
پیوند ۱۳۷۴ شماره ۱۸۶
حوزه های تخصصی:
فرزندپروری ذهن آگاهانه: نقش مؤلفه های درمان های موج سوم رفتاری در حوزه فرزندپروری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: از دهه 1970، جریان یکپارچه شدن ذهن آگاهی با روان درمانی شروع شد و اثربخشی بالایی در درمان بسیاری از اختلالات و ارتقای وضعیت روان شناختی افراد بدون اختلال داشته است. یکی از حوزه های مورد مداخله با استفاده از فنون ذهن آگاهی، بهبود مهارت های فرزندپروری است. این مطالعه به معرفی مدل فرزندپروری ذهن آگاهانه (Mindful parenting) پرداخت.
مواد و روش ها: پژوهش حاضر یک مطالعه موردی ساده (حکایتی) بود که با استفاده از روش شناسی مرور کتابخانه ای منابع و مقالات نمایه شده در پایگاه های PubMed، Google Scholar، Science Direct، SID و Magiran در حیطه فرزندپروری انجام گرفت.
یافته ها: پژوهش های مرتبط با درمان های مختلف در حوزه فرزندپروری از جمله برنامه فرزندپروری مثبت و فرزندپروری ذهن آگاهانه ارایه شد.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج مطالعات پیشین، می توان گفت که فرزندپروری ذهن آگاهانه اثربخشی خود را در حوزه های مختلف مانند افزایش رضایتمندی مراقبان، بهبود عملکرد خانواده، مهارت های فرزندپروری والدین و کاهش مشکلات رفتاری فرزندان نشان داده است. با این وجود، نقاط ضعف بعضی از این درمان ها، حجم نمونه کم، عدم وجود گروه شاهد و مقایسه با سایر درمان های پیشین در حوزه فرزندپروری است که لزوم مطالعات بیشتر را خاطر نشان می سازد.
بررسی مقدماتی ویژگی های روان سنجی و اعتباریابی مقیاس سنجش کارکرد خانواده ( FAD )
حوزه های تخصصی:
دو مشکل عمده در ارزیابی و سنجش خانواده وجود دارد: اول چارچوب های مفهومی متعددی که برای توصیف خانواده ارایه می شود، دوم تفاوت ابزارهایی که برای اندازه گیری کارکرد خانواده به کار می رود. یعنی ابزار واحدی که مورد توافق همگان باشد، برای ارزیابی آن وجود ندارد (کیت نر و همکاران، 1996). از این رو هنجاریابی ابزارهای خانواده، اهمیت ویژه ای برای خانواده-درمانی و کمک به حانواده ها دارد. در این پژوهش اعتباریابی ابعاد پرسشنامه سنجش کارکرد خانواده (FAD) بدست آمده که می تواند مقدمه ای مناسب برای هنجاریابی این مقیاس باشد. پرسشنامه سنجش کارکرد خانواده توسط 494 نفر از مادران دانش آموز مدارس ابتدایی شهر تهران تکمیل شد، 32 نفر از مادران دوبار پرسشنامه را دریافت کردند و پاسخ دادند؛ پس از جمع آوری داده ها، آلفای کرونباخ سؤالات مربوط به هر یک از ابعاد، تعیین و معادل سازی نمرات خام به نمرات استاندارد Z و تعیین نمرات استاندارد با میانگین 50 و انحراف استاندارد 10 (نمره t) انجام شد. نتایج بدست آمده نشان داد که آلفای کرونباخ کلی این پرسشنامه و خرده مقیاس های آن اعتبار دارد و ابعاد پرسشنامه از اعتبار بازآزمایی کافی برخوردار است. در این پژوهش، هم چنین سؤالاتی که همخوانی معتبری نداشتند، مشخص شدند.
طراحی الگوی آموزشی حل تعارض خانواده: برمبنای دیدگاه انسانشناسانه آیه الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«خانواده» یکی از رکن های اصلی جامعه به شمار می رود. دستیابی به جامعه سالم، آشکارا در گرو سلامت خانواده و تحقق خانواده سالم، مشروط بر برخورداری افراد آن از سلامت روانی و داشتن رابطه های مطلوب با یکدیگر است. از این رو، سالم سازی اعضای خانواده و رابطه هایشان، بی گمان اثرهای مثبتی را در جامعه به دنبال خواهد داشت. در این پژوهش درصدد آن بودیم تا الگویی را برای حل تعارض زوجین مبتنی بر عوامل خود درمانبخش در خانواده ها و مبانی انسان شناسی اسلامی ارائه دهیم. جامعه این پژوهش کلیه زوجین با عملکرد سالم ازدواج بود که حداقل ده سال از زندگی مشترک آنها گذشته باشد. نمونه پژوهش، شامل 30 زوج (30 نفر مرد و 30 نفر زن) می شد که از بین زوجین با عملکرد سالم ازدواج با روش نمونه گیری هدفمند در فاصله زمانی 3 ماه تابستان 1391 انتخاب شدند. ابزار به کار رفته در این پژوهش؛ پرسشنامه «سنجش عملکرد ازدواج» و مصاحبه با زوجین بود. این تحقیق در قالب روش های کیفی انجام گرفت. نتایج این پژوهش الگوی آموزشی را متشکل از سه محور اصلی ارائه داد که عبارتند از: باور، اخلاق (درون فردی)، اعمال و هر کدام نیز شامل زیرمقوله ها و روابطی مختص خود است.
پیامدهای زندانی شدن والدین بر عملکرد تحصیلی فرزندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این مقاله بررسی پیامدهای زندانی شدن والدین بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان است. برای نیل به این هدف، عملکرد تحصیلی دانش آموزان دارای والدین زندانی (پدر یا مادر) در قبل از زندانی شدن و بعد از گذشت حداقل شش ماه از زنذانی شدن مورد مقایسه قرار گرفت. جامعه آماری پژوهش را تمامی مجرمین زندانی استان کردستان که حداقل شش ماه از مدت زندانی خود را سپری کرده و دارای فرزند دانش آموزی که قبل از به زندان رفتن آن ها در یکی از پایه های دوره ابتدایی، راهنمایی و متوسطه مشغول به تحصیل باشد، تشکیل می دهد.نمونه آماری پژوهش را 108 زندانی و 155 دانش آموز تشکیل می دهند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده اند. ابزار جمع آوری اطلاعات را پرسشنامه والدین و چک لیست وضعیت تحصیلی دانش آموزان تشکیل داده است. برای تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده از شاخص های آمار توصیفی و آزمون های آمار استنباطی شامل آزمون هایt، F و رگرسیون چندگانه استفاده شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که زندانی شدن والدین بر وضعیت تحصیلی فرزندان تاثیر منفی داشته و این تاثیر بر عملکرد تحصیلی دختران بیش از پسران و بر عملکرد دانش آموزان دوره متوسطه به ترتیب بیش از دوره ابتدایی و راهنمایی بوده است. تاثیر متغیرهایی چون مدت زندانی شدن و نوع جرم زندانی در عملکرد تحصیلی فرزندان از لحاظ آماری معنادار نبوده است. بر مبنای یافته های پژوهش پیشنهاد شده، سازمان ها و نهادهای مسئول هنگام زندانی شدن فرد با اتخاذ تدابیر لازم، تلاش نمایند آسیب های ناشی از زندانی شدن فرد را در ابعاد اقتصادی، عاطفی، اجتماعی و آموزشی بر خانواده و به خصوص فرزندان، کنترل و به حداقل رسانند.
بررسی ارتباط سبک فرزندپروری ادراک شده، راه های دانستن و مباحثه طلبی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تقریباً در همه روابط بین فردی در متن زندگی اجتماعی می توان ردپایی از مباحثه یافت. با توجه به نقش سازنده ای که خصیصه مباحثه طلبی در زندگی فردی و اجتماعی افراد ایفا می کند، این نکته حائز اهمیت به نظر می رسد، عواملی که موجب رشد و بازداری این ویژگی می شوند مورد شناسایی قرار گیرند. پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط سبک فـرزنـدپـروری ادراک شـده، راه هـای دانستن و مباحثه طلبی دانشجویان در نمونه ای متشکل از 401 آزمودنی دختر و پسر صورت گرفت. آزمودنی ها به مقیاس های مباحثه طلبی، نگرش به یادگیری و تفکر و پرسشنامه سبک های فرزندپروری پاسخ دادند.
یافته های پژوهش نشان دادند، فرزندان والدین مقتدر در مقایسه با والدین مستبد گرایش بیشتری به مباحثه طلبی و دانستن مجزا دارند. نتایج پژوهش هم چنین تفاوت معنادار افراد دو جنس را در متغیر راه های دانستن نشان می دهد؛ مطابق این یافته پسران در مقایسه با دختران میانگین بالاتری در دانستن مجزا دارند، این در حالیست که بین جنس افراد و مباحثه طلبی ارتباطی یافت نشد. مطابق یافته های فوق سبک فرزندپروری والدین و راه های دانستن هر دو در تعیین میزان مباحثه طلبی فرزندان تاثیرگذار می-باشد.
رابطه ی الگوهای ارتباطی خانواده با تاب آوری در دانشجویان دانشگاه شیراز
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی رابطه الگوهای ارتباطی والدین (گفت و شنود و همنوایی) با تاب آوری دانشجویان است. این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. بدین منظور200 نفر از دانشجویان سال اول که در مقطع کارشناسی در دانشگاه شیراز مشغول تحصیل بودند، به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای به کار رفته شامل مقیاس تاب آوری بزرگسالان (فریبرگ و همکاران،2003) و مقیاس تجدیدنظر شده الگوهای ارتباطی خانواده (ریچی و فیتز پاتریک،1994) بود، که برای بررسی پایایی این ابزارها ازآلفای کرونباخ و برای بررسی روایی از روش تحلیل عامل استفاده شد که هر دو پرسشنامه پایایی و روایی خوبی را نشان می داد. برای بررسی اینکه آیا انواع الگوهای ارتباطی خانواده قدرت پیش بینی کننده تاب آوری را دارا هستند، از تحلیل رگرسیون و برای بررسی تفاوت میان انواع اشکال خانواده از منظر تاب آوری از تحلیل واریانس استفاده شد. نتایج تحلیل آماری یافته ها از طریق تحلیل واریانس و رگرسیون چند متغیری نشان داد که، اولاً بعد گفت و شنود پیش بینی کننده مثبت تاب آوری است (001/0)، اما بعد همنوایی پیش بینی کننده منفی تاب آوری است (005/0) و بین انواع الگوهای ارتباطی یعنی خانواده های کثرت گرا و توافق کننده و خانواده های بی قید و محدود کننده تفاوت معنادار (001/0) از لحاظ میزان تاب آوری وجود دارد.
رابطه انسان شناسی با الگوی خانواده درمانی تجربه نگر - انسانگرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انسان، به عنوان موضوع مهم و حیاتی مورد مطالعه دانشمندان و فلاسفه قرار گرفته و هر کس به زعم خویش به این قضیه پرداخته است. مکاتب مختلف، انسان را به عناوین مختلف معنا کرده اند و در فلسفه هر آیین، انسان شناسی به طرق متفاوتی تفسیر گشته است، روانشناسی انسانگرا بر پدیدارشناسی تواناییهای ذاتی در انسان، آزادی انسان، حق انتخاب انسان علاقه مند است، خانواده درمانی تجربه گرا به طور مشخص به نقش موانع تجربی رشد شخصی در ایجاد وتداوم مشکلات والگوهای رفتاری ناکارآمد و مستمر اشاره دارد، این الگو بیان می کند که هر انسانی موجودی یگانه است و دارای منابع درونی و نیروی بالقوه ای است که آنها را به کار نمی گیرد. همچنین تصور می شود که افراد قادرند که استعداد ها و نیروهای بالقوه خود را تحقق بخشیده و به شکل کامل تری از انسانیت دست یابند. در مقاله حاضر سعی شد تا ارتباط انسان شناسی از منظر فلسفی و دینی با الگوی خانواده درمانی تجربه نگر - انسانگرا مورد بررسی قرار بگیرد. روش پژوهش حاضر ازنوع کیفی است. شیوه کار به این صورت است که ابتدا از طریق مطالعه و فیش برداری از کتب ومنابع مرتبط با موضوع اطلاعات و مطالب لازم گرد آوری شد، سپس مطالب مربوط به ویژگی های انسان سالم از منظر فلسفه، اسلام، تعلیم و تربیت بیرون کشیده شد و ارتباط این ویژگی ها با ویژگی های انسان سالم از منظر خانواده درمانی تجربه نگر- انسان گرا مورد بررسی قرار گرفت.
بررسی تاثیر زوجدرمانی مبتنی بر نظریهی دلبستگی بر رضایت و صمیمیت جنسی زوجین(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: تلاش درجهت جستجو و حفظ رابطه با افراد مهم زندگی یک اصل انگیزشی بوده و در تمام طول زندگی با فرد همراه است. هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر زوجدرمانی مبتنی بر نظریهی دلبستگی بر افزایش رضایت و صمیمیت جنسی زوجین شهر اصفهان بوده است.
روشکار: این پژوهش نیمهتجربی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه شاهد همراه با پیگیری بود. نمونه این پژوهش، 30 زوج از زوجین مراجعهکننده به فرهنگسرای شهر اصفهان بود که بهصورت تصادفی در دو گروه آزمون (15زوج) و شاهد (15زوج) تقسیم شدند. پرسشنامهی رضایت جنسی و پرسشنامهی صمیمیت جنسی بهعنوان پیشآزمون اجرا و سپس برای گروه آزمون جلسات زوجدرمانی بر اساس نظریهی دلبستگی برگزار گردید. بعد از دو هفته از اتمام جلسات، از دو گروه آزمون و شاهد، پسآزمون بهعمل آمد. دو ماه بعد، آزمون پیگیری از دو گروه آزمون و شاهد انجام گرفت. برای تحلیل دادهها از نرم افزار آماری SPSS نسخهی 13 و روشهای آمار توصیفی (جداول میانگین، انحراف معیار) و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس) استفاده شد.
یافتهها: زوجدرمانی مبتنی بر نظریهی دلبستگی، رضایت جنسی زوجین (001/0>P، 211/512=F) در پسآزمون و در پیگیری (001/0>P، 405/789=F) و صمیمیت جنسی زوجین (001/0>P، 63/818=F) در پسآزمون و در پیگیری (001/0>P، 63/1706=F) را بهطور معنی داری افزایش داده است.
نتیجهگیری: استفاده از این طرح درمانی می تواند به افزایش رضایت جنسی زوجین و همچنین صمیمیت جنسی میان آنها، کمک کند و روابط کلی زوجین را بهبود بخشد.
رابطه بین پنج عامل بزرگ شخصیتی روان آزرده خویی، برونگرایی، سازگاری، پذیرا بودن به تجارب و مسئولیت پذیری با رضایتمندی زناشویی
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر بین 5 عامل بزرگ شخصیتی روان آزرده خویی، برونگرایی، سازگاری، پذیرا بودن به تجارب و مسئولیت پذیری با رضایتمندی زناشویی موردبررسی قرار گرفت. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه های دولتی شهر تهران، ساکن در خوابگاه های متأهلی، و حجم نمونه 174 دانشجوی متأهل (87 زوج) بود. پس از آنکه از طریق خوشه ای خوابگاه های مورد نظر از بین تمام خوابگاه های متأهلی دانشگاه های دولتی شهر تهران انتخاب گردید، به دفتر سرپرستی هر یک از آنها مراجعه شد و لیست تمامی اعضای ساکن در خوابگاهها تهیه و از طریق تصادفی اعضای گروه نمونه انتخاب گردیدند. سپس یک پرسشنامه NEO-FF-I و یک پرسشنامه ENRICH به ترتیب برای گردآوری داده های مربوط به 5 عامل شخصیت و رضایتمندی زناشویی بر روی هر یک از زوجین اجرا شد. نتایج ضریب همبستگی نشان داد که از بین 5 عامل شخصیت، روان آزرده خویی رابطه منفی و معنادار، برونگرایی، سازگاری و مسئولیت پذیری رابطه مثبت و معناداری با رضایت زناشویی دارند. بین پذیرا بودن به تجارب با رضایتمندی زناشویی رابطه ای وجود نداشت. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که که از بین این 5 عامل به ترتیب روان آزرده خویی و بعد از آن سازگاری بیشترین رابطه را با رضایت زناشویی داشته و توان پیش بینی آن در سطح معناداری است.
تقسیم کار خانگی میان زوجین، عدالت ادراک شده از آن و رضایت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگرچه حضور زنان در مشاغل مختلف افزایش قابل ملاحظه ای داشته است، اما هم چنان بخش عمده-ای از مسئولیت های خانه برعهده آن هاست. پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل تاثیرگذار بر تقسیم کار خانگی میان زوجین، عدالت ادراک شده از تقسیم کار خانگی و تاثیر آن ها بر رضایت زناشویی انجام شد. 162 نفر از زنان شاغل با استفاده از روش نمونه-گیری در دسترس و تعداد 150 نفر از زنان خانه-دار به وسیله روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از میان زنان متاهل شهرستان کامیاران انتخاب شدند. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون، همبستگی جزئی، آزمون t برای گروه های مستقل و رگرسیون گام به گام استفاده شده است. نتایج نشان دادند که بین تقسیم کار خانگی و رضایت زناشویی رابطه بسیار ضعیف، اما میان عدالت ادراک شده از کار خانگی و رضایت زناشویی رابطه قوی تری وجود دارد. مدل به دست آمده از تحلیل رگرسیون بیانگر این است که 9/16 درصد از کل تغییرات رضایت زناشویی توسط متغیرهای عدالت ادراک شـده از کار خانگی و سطح تحصیلات و هم چنین 5/5 درصد از کل تغییرات متغیر تقسیم کار خانگی توسط متغیرهای ساعات کاری و تحصیلات همسر تبیین می گردد.
اثر آموزش والدین بر مبنای برنامه فرزندپروری مثبت (3P)بر سلامت روان شناختی مادران کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای (ODD)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر آموزش والدین براساس برنامه فرزندپروری مثبت (P3) بر سلامت روان شناختی مادران کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای طراحی و اجرا شد. این مطالعه از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بوده و جامعه مورد مطالعه آن را مادران دانش آموزان پسر 7 تا 10 ساله دبستان های پسرانه شهرستان نهاوند تشکیل می دهند.نمونه گیری در دو مرحله انجام شد و 30 نفر از مادران کودکانی که براساس فهرست رفتاری کودک (CBCL) و فرم گزارش معلم (TRF)، مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای (ODD) تشخیص داده شده بودند، انتخاب شده و سلامت روانی آن ها با استفاده از پرسشنامه 28 سؤالی سلامت روانی (28GHQ-) مورد ارزیابی قرار گرفت.
در نهایت 20 نفر از مادرانی که در پرسشنامه سلامت روان نمره ای برابر یا بالاتر از نقطه برش (23) گرفتند، انتخاب و به دو گروه آزمایش (10n=) و گواه (10n=) تقسیم شدند. سپس برنامه آموزش فرزندپروری مثبت به مدت 2 ماه در 8 جلسه آموزشی 120 دقیقه ای برای آزمودنی های گروه آزمایش اجرا شد. سلامت روانی مادران دو گروه بلافاصله پس از پایان جلسات آموزش والدین، دوباره مورد ارزیابی قرار گرفت. در نهایت داده های به دست آمده توسط آزمون U من ویتنی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان دادند که نمره کلی سلامت روانی و نیز نمره زیرمقیاس های نشانه های جسمانی، اضطراب و بی خوابی و افسردگی مادران گروه آزمایش پس از پایان جلسات آموزش برنامه فرزندپروری مثبت، با توجه به تغییرات پس آزمون نسبت به پیش آزمون، کاهش یافته (05/0P<) ولی در تغییرات پس آزمون نسبت به پیش آزمون زیرمقیاس نارساکنش وری اجتماعی تفاوت معنا داری را نشان نداد (15/0P=). این نتایج بیان می کنند که آموزش برنامه فـرزندپـروری مثبت، سلامت روان شناختی مادران کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای را افزایش می دهد. با توجه به این که شدت و ضعف مشکلات روانی ـ عاطفی مادران نقش مستقیمی در میزان و نحوه بروز مشکلات رفتاری ـ هیجانی کودکان دارد، لذا با انجام مداخلات این چنینی که ارتقاء سلامت روانی والدین را موجب می شود، می توان گام های مثبت و استواری در جهت رفع و یا تخفیف مشکلات رفتاری کودکان برداشت.
اثربخشی آموزش شناختی رفتاری مادران بر تغییر رفتار مادرانه و دلبستگی ناایمن کودک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف این پژوهش بررسی تاثیر آموزش شناختی رفتاری رفتار مادرانه بر تغییر رفتار مادرانه و دلبستگی ناایمن کودک بود.
روش: روش این پژوهش شبه آزمایشی بود و در آن از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه آزمایش و گواه استفاده شد. جامعه پژوهش شامل مادران ساکن شهر اصفهان بود که دارای یک فرزند حداقل 1 ساله و حد اکثر 5 ساله با سبک دلبستگی ناایمن بودند. نمونه شامل 40 زوج مادر- کودک بود که به صورت تصادفی به گروه های آزمایشی و گواه گماشته شدند. ابزار جمع آوری داده ها شامل دو پرسشنامه کیو- ست دلبستگی (آ.کیو.اس) و مقیاس درجه بندی رفتار مادرانه بود. پیش آزمون جهت سنجش رفتار مادرانه و میزان امنیت دلبستگی کودک برای هر دو گروه آزمایش و گواه اجرا شد. سپس 12 جلسه هفتگی آموزش شناختی رفتاری رفتار مادرانه برای مادران گروه آزمایش برگزار گردید. یک هفته پس از پایان جلسات، پس آزمون برای هر دو گروه اجرا شد.
یافته ها: نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که پس از آموزش شناختی رفتاری، بین نمرات ابعاد اصلی رفتار مادرانه و نمره دلبستگی ایمن گروه آزمایش و گواه تفاوت معنی داری وجود دارد و میزان رفتار مادرانه و امنیت دلبستگی کودک در گروه آزمایش افزایش داشته است.
نتیجه گیری: آموزش شناختی رفتاری رفتار مادرانه بر بهبود رفتار مادرانه و افزایش نمره دلبستگی ایمن کودکان موثر بود.
هراس اجتماعی، سبکهای والدگری و کمال گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی نقش کمال گرایی و سبکهای والدگری در تبیین هراس اجتماعی دانشجویان پرداخت. نمونه ای از 396 دانشجو (215 دختـر و 181 پسـر) از دانشگاه گیلان به پرسشنـامه سبکهای والدگری بامریند (1973)، مقیاس کمال گرایی چند بعدی فراست (فراسـت، مارتن، لاهارت و روزنـبلات، 1990) و فهرست هراس اجتماعی (کانر و دیگران، 2000) پاسخ دادند. یافته ها براساس همبستگی نشان دادند که هراس اجتماعی با سبک والدگری مستبـدانه و با دو بعد از کمال گرایی شامل نگرانی درباره اشتباهها و شک درباره اعمال، همبستگی مثبت دارد، در حالی که با سبک والدگری مقتدرانه و بـعد انتظارهای والدینی (از ابعاد کامل گرایی) همبستگی منفی معنادار نشان می دهد. نتایج براساس تعامـل بین پیامدهای تربیتی والدگری و ویژگیهـای شخصیتی والدین بر سلامت روانی کودکان تفسیر شدند.