فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۲۱ تا ۳۴۰ مورد از کل ۹۵۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
با توجهبه اهمیت و حساسیت آزمون ورودی دوره دکتری در ایران، انتظار میرود که این آزمون تاثیرات قابل توجهی بر برنامه های آموزشی تحصیلات تکمیلی در دانشگاه های ایران بگذارد. مطالعه حاضر تلاشی برای بررسی دیدگاه های استادان دانشگاه های ایران در رابطه با اثرات احتمالی آزمون جدید ورودی دکتری رشته آموزش زبان انگلیسی بر روش تدریس، ارزشیابی کلاسی و برنامه درسی آنها بود. برای نیل به این هدف، پژوهشگران این مطالعه، مصاحبه هایی دقیقی با ده استاد مجرب در تدریس دروس رشته آموزش زبان انگلیسی در مقطع کارشناسی ارشد انجام دادند. نتایج به دست آمده از تجزیه و تحلیل اطلاعات جمع آوری شده نشان داد که آزمون جدید، علی رغم اهمیت بسیار بالای آن، تاثیر چندانی بر روی روش تدریس و ارزشیابی کلاسی اساتید نگذاشته است. از دید شرکت کنندگان دراین مطالعه، دلیل این امر عدم همسویی مهارت های مورد نیاز جهت موفقیت در آزمون ورودی دکتری و اهداف و انتظارات در نظر گرفته شده در دوره های کارشناسی ارشد و دکتری رشته آموزش زبان انگلیسی است. از طرفی دیگر، نتایج بیان گر آن بود که این آزمون، با اثرگذاری بر انتخاب منابع و موضوعات درسی استادان، موجبتعغیرچگونگی طر احی برنامه درسی آنها شده است. این مطالعه در ادامه به بحث پیرامون تاثیرات نتایج به دست آمده در بافت تحصیلات تکمیلی رشته آموزش زبان انگلیسی در دانشگاه های ایران میپردازد
نگرش دانشجویان درباره تقلب امتحانی و راهکارهای مقابله با آن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: تقلب به عنوان یکی از عوامل مهم تهدیدکننده یادگیری فراگیران در میان دانشجویان شایع است. هدف از این مطالعه، تعیین نظرات دانشجویان درباره تقلب امتحانی و راهکارهای مقابله با آن بود.
ابزار و روش ها: در این مطالعه توصیفی- تحلیلی، 169 نفر از دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه علوم پزشکی تربت حیدریه در نیم سال دوم سال تحصیلی 93-1392 به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده ها از طریق پرسش نامه پژوهشگرساخته جمع آوری شد و با استفاده از نرم افزار SPSS 11.5 و آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار و توزیع فراوانی نسبی و مطلق) و تحلیلی مناسب (مجذور کای و آنووای یک طرفه) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: 45% دانشجویان تقلب را تجربه نموده بودند. از نظر دانشجویان، از بین عوامل موثر در وقوع تقلب، حجم زیاد مطالب درسی (2/51%) و سخت بودن واحد درسی (6/41%) بیشترین درصد را به خود اختصاص دادند. وجدان فردی (3/35%) و باورها و اعتقادات شخصی (3/33%)، مهم ترین عوامل بازدارنده دانشجویان از تقلب بود. نگاه کردن از روی دست دیگران یا در معرض دید قراردادن برگه ها، دریافت یا ارسال پاسخ سئوالات از طریق ایما و اشاره و دریافت و ارسال پاسخ سئوالات به صورت شفاهی، رایج ترین روش های تقلب از نظر دانشجویان بودند.
نتیجه گیری: پدیده غیراخلاقی تقلب نیاز به توجه بیشتری از طرف اساتید، مدیران آموزشی و پژوهشگران دارد. با این وجود بسیاری از انواع تقلب با وضع قوانین، آموزش درست و مدیریت آموزشی قابل اجتناب است.
مطالعه تجربیات دبیران دوره متوسطه شهر تبریز از ارزشیابی مستمر: یک مطالعه پدیدار شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مطالعه تجربیات دبیران دوره متوسطه از ارزشیابی مستمر انجام شد. این مطالعه به شیوه کیفی و به روش پدیدارشناسی با نمونه گیری هدفمند و با استفاده از مصاحبه نیمه سازمان یافته با 24دبیر انجام پذیرفت. مصاحبه ها ضبط شده، سپس به صورت کتبی پیاده گشته و به روش پیشنهادی اسمیت(1995) مورد تجزیه و تحیل قرار گرفتند. جهت افزایش دقت و استحکام و این همانی یافته ها از بررسی دقیق و مشاهده مداوم در تمام مراحل پژوهشی، نظرات تکمیلی همکاران ، مرور و بازنگری دست نوشته ها توسط مشارکت کنندگان استفاده شد. یافته های حاصل از تجربیات دبیران در هشت مضمون اصلی «عوامل مخدوش کننده ارزشیابی مستمر»، «مشکلات معلمان در ارزشیابی مستمر»، «عدم تناسب ساختار و مقررات نظام آموزشی با ارزشیابی مستمر»، «خطاهای رایج در ارزشیابی مستمر»، «ماهیت استانداردسازی در ارزشیابی مستمر»، «نکات قوت»، «موانع اجرایی»، «معایب ارزشیابی» و چندین مضمون فرعی خلاصه گردید. یافته های حاصل از مطالعه می توانند تصویری روشن از تجربه دبیران در خصوص ارزشیابی مستمر ارائه دهند.
واکاوی \""الگوی کارآموزانه تربیت معلم\"" در دانشگاه آکسفورد و ارائه دلالتهایی برای نظام تربیت معلم ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظام تربیت معلم در دانشگاه آکسفورد با نام \""الگوی کارآموزانه\"" در سایه نگرشی مدرسه-بنیان در تربیت حرفه ای معلمان، یک مدل مشارکتی موفق میان نهاد مدرسه و دانشگاه به شمار می آید.سؤال اصلی پژوهش حاضر این است که الگوی مذکور دارای چه ویژگیهای مشهود و ضمنی است که توانسته هم در فرآیند (یعنی اجرای برنامه) و هم در برآیند (یعنی دانشجو- معلمان) توفیق داشته باشد. بنابراین در این تحقیق برآنیم تا فرآیند تربیت حرفه ای دانشجو- معلمان در این الگو مورد واکاوی قرار گیرد تا از این معبر، بتوان دلالتها و روشنگریهایی را برای نظام متناظر آن در ایران به دست آورد. روش تحقیق به کار گرفته شده در طرحهای پژوهشی \""موردکاوی\"" جای می گیرد و از انواع سه گانه آن، در زمره موردکاوی توصیفی واقع می شود که هدفش ارائه توصیف غنی – به همراه درجه ای از تبیین- از مورد مورد مطالعه هم از بعد ساختار و هم از بعد تراکنشهای ضمنی است. تجربه زیسته نگارنده، مشاهده، مصاحبه با رئیس وقت دانشکده تعلیم و تربیت دانشگاه آکسفورد ، پروفسور ریچارد پرینگ، که مدیریت اجرایی دوره تربیت معلم را سیزده سال بر عهده داشته، یادداشتهای میدان عمل و مصاحبه با استادان، معلمان راهنما و دانشجو- معلمان ابزارهای تولید داده های مورد نیاز بوده است. توصیف و تحلیلهای ارائه شده به این ترتیب طبقه بندی شده است: ابتدا ابعاد مفهومی، تاریخی-اجتماعی و ساختاری این الگو مورد واکاوی قرار گرفته است. سپس عناصر سازنده آن بر اساس یک چارچوب نظری منتخب بررسی شده و بخش پایانی مقاله به ارائه دلالتهای الگوی مذکور برای نظام تربیت معلم در ایران اختصاص یافته است.
رابطه ابعاد مدیریت دانش با عملکرد آموزشی اعضای هیات علمی دانشگاه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: تحقق مدیریت دانش در دانشگاه های کشور با توجه به شرایط و اقتضائات خاص این نهاد علمی از اهمیت ویژه ای نسبت به سایر سازمان ها و نهادهای جامعه برخوردار است. هدف این مطالعه، بررسی ارتباط ابعاد مدیریت دانش با عملکرد آموزشی اعضای هیات علمی بود.
ابزار و روش ها: این پژوهش توصیفی- تحلیلی در سال 1393 انجام شد و 127 نفر از مدرسان دانشگاه پیام نور در استان خراسان جنوبی به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه استاندارد مدیریت دانش و پرسش نامه محقق ساخته عملکرد آموزشی استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون های همبستگی پیرسون و آزمون T مستقل تحلیل شدند.
یافته ها: میانگین نمرات مدیریت دانش و عملکرد آموزشی به ترتیب 31/31±33/324 و 85/13±22/65 به دست آمد. بین مدیریت دانش و ابعاد آن (خلق دانش، تسهیم دانش، به کارگیری دانش و ذخیره سازی دانش) با عملکرد آموزشی اساتید رابطه مثبت و معنی داری وجود داشت. بین میانگین نمرات مدیریت دانش و ابعاد آن براساس جنسیت تفاوت معنی دار وجود داشت، ولی بین میانگین نمرات عملکرد آموزشی اساتید براساس جنسیت تفاوت معنی دار نبود. همچنین بین میانگین نمرات متغیرهای مدیریت دانش و ابعاد آن و عملکرد آموزشی اساتید براساس مدرک تحصیلی تفاوت معنی دار وجود داشت، ولی براساس سابقه کار تفاوت معنی داری وجود نداشت.
نتیجه گیری: ابعاد مدیریت دانش علاوه بر افزایش عملکرد آموزشی اعضای هیات علمی می تواند عملکرد آموزشی اعضای هیات علمی را پیش بینی نماید.
نقش مدیریت شهری در ترویج سبک زندگی اسلامی- ایرانی شهروندان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش مدیریت شهری در ترویج سبک زندگی اسلامی ایرانی انجام شده است و به دنبال پاسخگویی به این پرسش است که آیا بین نقش مدیریت شهری در ترویج سبک زندگی اسلامی ایرانی در وضعیت مطلوب و موجود تفاوتی وجود دارد یا خیر. روش پژوهش، توصیفی و از نوع پیمایشی است که در آن سبک زندگی اسلامی در ابعاد اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی، در دو وضعیت مطلوب و موجود، توسط پرسشنامه محقق ساخته )در منطقه پنج شهرداری تهران( مورد بررسی قرارگرفته است. یافته های پژوهش نشان داد بین وضعیت مطلوب و موجود، اختلاف معناداری وجود دارد. در بعد اجتماعی بیشترین نقش در وضعیت موجود در مؤلفه «نشاط اجتماعی»، در بعد فرهنگی در مؤلفه «اوقات فراغت» و در بعد اقتصادی در مؤلفه «حفظ محیط زیست و توسعه پایدار» می باشد. همچنین، یافته های پژوهش در وضعیت مطلوب، نقش برجسته مدیریت شهری در کلیه مؤلفه های سبک زندگی اسلامی را تأیید می کند.
امید شغلی: نقش عوامل شخصی، اجتماعی و حمایت خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش بررسی عوامل مرتبط با امید شغلی دانشجویان دانشگاه اصفهان بود که با روش توصیفی از نوع همبستگی انجام گرفت.گروه نمونه، 300 نفراز دانشجویان دانشگاه اصفهان بودندکه به روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری داده ها شامل مقیاس امید شغلی، پرسشنامه خودکارآمدی عمومی، مقیاس شناسایی وضعیت افتراقی، پرسشنامه چشم انداز زمان و پرسشنامه حمایت خانواده ادراک شده بود. نتایج نشان داد که حمایت خانواده به طور غیرمستقیم از طریق پرستیژ اجتماعی و قدرت اجتماعی با امید شغلی رابطه داشت. همچنین حمایت خانواده با خودکارآمدی به طور غیرمستقیم از طریق قدرت اجتماعی رابطه داشت. از بین ابعاد موقعیت اجتماعی ادراک شده، بعد قدرت اجتماعی از طریق خودکارآمدی با امید شغلی رابطه غیرمستقیم داشت و بعد پرستیژ اجتماعی با امید شغلی رابطه مستقیم داشت. همچنین خودکارآمدی به صورت مستقیم و غیرمستقیم با امید شغلی رابطه داشت. از بین ابعاد چشم انداز زمان، بعد حال لذت گرا با امید شغلی رابطه مثبت معنادار و بعد حال سرنوشت رابطه منفی معنادار داشت. به طورکلی نتایج نشان داد، خودکارآمدی، ابعاد پرستیژ اجتماعی، قدرت اجتماعی، چشم انداز حال لذت گرا، حال سرنوشت و حمایت خانواده می توانند امید شغلی را پیش بینی کنند.
بررسی اثر بخشی کارگاه آموزشی مبتنی بر نیاز سنجی ""اختلالات روانپزشکی ویژه پرستاران""، بر دانش و نگرش آنان در مورد این اختلات(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه:این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی کارگاه آموزشی بر اساس نیاز سنجی قبلی در مورد اختلالات روانپزشکی درآگاهی و نگرش پرستاران تا سه ماه پس از اجرای کارگاه دربخشهای روانپزشکی بیمارستانهای آموزشی شهراصفهان طراحی گردید.
روشها : این مطالعه، مداخله ای نیمه تجربی است و جامعه آماری شامل کلیه پرستاران شاغل در بخشهای روانپزشکی بیمارستانهای نور و فارابی اصفهان سال 1391 بودند. آموزشی در قالب تشکیل جلسات آموزشی بصورت سخنرانی و بحث گروهی در دو بیمارستان اجرا شد. قبل ، بلافاصله و سه ماه بعد از برگزاری کارگاه، سطح دانش و نگرش پرستاران از طریق پرسشنامه ای محقق ساخته بررسی شد. داده ها با استفاده از برنامه SPSS-19و آزمون های آماری Repeated measure, Ponferoni وANOVA مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت..
یافته ها: میانگین نمره دانش پرستاران از 6/11±3/63 قبل از آموزش به ترتیب به 9/12±7/82 بلافاصله پس از آموزش و 3/13±3/73 سه ماه بعد از اجرای کارگاه آموزشی افزایش یافته است (001/0≥P). میانگین نمره نگرش پرستاران در سه مرحله، تفاوت معنی داری داشت. و از 1/8±1/60 قبل از آموزش به 7/10±1/63 بلافاصله و 6/11±9/64 سه ماه بعد از کارگاه آموزشی افزایش یافته است.
نتیجه گیری: جلسات آموزشی بصورت بارزی بر ارتقای میزان دانش و نگرش پرستاران تأثیر داشته است، با عنایت به رضایت پرستاران از برگزاری کارگاه، تدوین و سازمان دهی کارگاههای آموزشی بر مبنای نیازسنجی و بصورت مداوم به منظور ارتقای مراقبتهای پرستاری پیشنهاد می گردد.
اثر بخشی الگوی چند محوری انتخاب شفیع آبادی بر مدیریت تعارض پرسنل منطقه1عملیاتی انتقال گاز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش ، تبیین اثر بخشی الگوی چند محوری انتخاب شغل شفیع آبادی بر مدیریت تعارض پرسنل منطقه1عملیاتی انتقال گاز بود . روش پژوهش ، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود . جامعه آماری کلیه پرسنل منطقه یک عملیاتی انتقال گاز بود . از بین بخش های مختلف ابتدا دو بخش انتخاب و پرسشنامه مدیریت تعارض ایزدی و مهراد(1390) اجرا و ازبین کسانی که نمره کمتری در مدیریت تعارض گرفتند از هر بخش 20نفر به تصادف انتخاب و به تصادف یکی در گروه گواه و یکی در گروه آزمایش جایگزین شدند .گروه آزمایش به مدت 7 جلسه 90 دقیقه ای آموزشهایی براساس الگوی چند محوری انتخاب شغل شفیع آبادی دریافت کردند و در این مدت گروه گواه هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند . در پایان پس آزمون اجرا شد و چهل و پنج روز پس از آن آزمون پیگیری اجرا شد داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد الگوی چند محوری انتخاب شغل شفیع آبادی بر مدیریت تعارض تاثیر مثبت پایدار دارد .
رابطه پذیرش فن آوری اطلاعات با خلاقیت کارکنان در ذوب آهن اصفهان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه بین پذیرش فن آوری اطلاعات با خلاقیت کارکنان در ذوب آهن اصفهان به روش توصیفی از نوع همبستگی انجام شد. جامعه آماری را کلیه کارکنان بخش اداری این شرکت به تعداد 800 نفر تشکیل می دهد. با استفاده از فرمول حجم نمونه کوکران و به روش نمونه گیری در دسترس، تعداد 259 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب گردیدند. ابزار جمع آوری اطلاعات، دو پرسش نامه شامل پرسش نامه محقق ساخته پذیرش فن آوری اطلاعات با استفاده از ابعاد مدل دیویس و پرسش نامه تعدیل یافته خلاقیت سازمانی رندسیپ بود، که روایی و پایایی آنها مورد تأیید قرار گرفت. یافته های پژوهش حاکی از آن بود که بین ابعاد پذیرش فن آوری اطلاعات با خلاقیت کارکنان رابطه معنادار (577/0=r و 0/01> P) وجود دارد. نتایج حاصل از رگرسیون گام به گام نشان داد که از بین ابعاد پذیرش فن آوری اطلاعات در گام اول بعد متغیرهای بیرونی و در گام دوم بعد سودمندی درک شده بهترین پیش بینی کننده خلاقیت کارکنان بوده است.
تاثیر بازخورد شفاهی بر پیامدهای یادگیری دانشجویان پرستاری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: فرآیند ارزیابی در قالب ارزیابی تکوینی و نهایی صورت می گیرد. ارزیابی تکوینی باید همراه با ارایه بازخورد صورت گیرد. این مطالعه با هدف تعیین تاثیر بازخورد شفاهی بر پیامدهای یادگیری دانشجویان پرستاری در دانشکده علوم پزشکی آبادان انجام گرفت.
مواد و روش ها: در این مطالعه مداخله ای از نوع نیمه تجربی، 33 نفر از دانشجویان ترم پنجم کارشناسی پرستاری دانشکده علوم پزشکی آبادان که دوره کارآموزی بخش کودکان را در نیم سال اول سال تحصیلی 93- 1392 گذراندند، به روش نمونه گیری آسان و دردسترس (19 نفر در گروه مداخله و 14 نفر در گروه کنترل) انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، فرم مشخصات شرکت کنندگان، پرسش نامه خودایفا در حیطه یادگیری شناختی و چک لیست یادگیری مهارت های بالینی بود. هر مربی در هر دو نوع روش آموزشی حضور داشت. در گروه مداخله، مربی بایستی حداقل یک نوبت در روز و در نزدیک ترین زمان ممکن به عملکرد دانشجو، بازخورد شفاهی را ارایه می نمود. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS 17 و آزمون های آماری مجذورکای، من ویتنی، T مستقل و T زوجی مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: در هر دو گروه، میانگین نمرات فراگیران در حیطه یادگیری شناختی نسبت به پیش آزمون به طور معنی داری بهبود یافت (001/0=p). همچنین تفاضل میانگین نمرات یادگیری بین دو گروه، از نظر آماری معنی دار بود (001/0=p). در حیطه مهارت های بالینی، میانگین نمرات در گروه مداخله در مقایسه با گروه کنترل تفاوت آماری معنی داری داشت (001/0=p).
نتیجه گیری: بازخورد شفاهی می تواند موجب ارتقای یادگیری شناختی و یادگیری مهارت های بالینی دانشجویان پرستاری شود.
مقاله به زبان انگلیسی: بررسی رابطه ی طرح واره های ناسازگار اولیه و رضایت جنسی در زنان شاغل دانشگاه های فردوسی مشهد و شیراز(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: انسان در طول تاریخ، به منظور استحکام و بقای نسل، نیازمند برقراری رابطه ی جنسی بوده و سازگاری در روابط جنسی و تناسب و تعادل آن، از ضرورت های خوشبختی و موفقیت در زندگی زناشویی به حساب می آید. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ی پیش بینی رضایت جنسی زنان شاغل در دانشگاه های فردوسی مشهد و شیراز بر اساس طرح واره های ناسازگار اولیه است.
روش کار: جامعه ی آماری این پژوهش پس رویدادی شامل زنان شاغل محیط های دانشگاهی بوده و نمونه ی آماری آن را زنان شاغل در دانشگاه های فردوسی مشهد و شیراز تشکیل دادند. نمونه گیری پژوهش به صورت در دسترس بود. این مطالعه در بازه ی زمانی اردیبهشت تا تیر 1393 انجام گرفت. در مجموع 127 شرکت کننده (28 تا 41 سال) وارد طرح شدند که پس از جمع آوری تعداد پرسش نامه های تکمیل شده، اطلاعات 95 شرکت کننده تحلیل آماری گردید. به منظور جمع آوری داده ها، از پرسش نامه های طرح واره های ناسازگار یانگ و رضایت جنسی لیندابرگ و کرسی استفاده شد. تحلیل آماری با استفاده از روش رگرسیون چندگانه ی مدل گام به گام و نرم افزار SPSS نسخه ی 17 انجام شد.
یافته ها: از بین طرح واره های ناسازگار اولیه، چهار طرح واره ی محرومیت هیجانی، بی اعتمادی، ترک شدن و نقص، به ترتیب از زیاد به کم، دارای سهم معنی دار در پیش بینی متغیر رضایت جنسی زنان بودند (001/0=P).
نتیجه گیری: با توجه به نتایج می توان گفت چهار طرح واره ی محرومیت هیجانی، بی اعتمادی، ترک شدن و نقص در حوزه ی کلی طرح واره های بریدگی و طرد، شکل می گیرند و این حوزه خود می تواند از عوامل زیربنایی تشکیل دهنده ی رضایت جنسی باشد و می توان با مداخله در متغیرهای این حوزه، سطح رضایت جنسی را ارتقا داد.
همبسته های روانشناختی سلامت سازمانی: شادکامی، راهبردهای رویاروگری با فشار روانشناختی و سبک تفکر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اساسی پژوهش حاضر تعیین نقش شادکامی، راهبردهای رویاروگری با استرس و سبک تفکر در پیش بینی سلامت سازمانی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی کارکنان و مدیران آموزش و پرورش استان گیلان در سال 1393 بود که با روش خوشه ای مرحله ای 125 نفر به عنوان گروه نمونه انتخاب گردیدند و فهرست شادکامی آکسفورد، پرسشنامه شیوه های مقابله ای لازاروس و فولکمن، پرسشنامه سبک های تفکر و سلامت سازمانی را تکمیل نمودند. داده های جمع آوری شده با روش رگرسیون گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که سازه های شادکامی، راهبردهای رویاروگری با فشار روانی و سبک تفکر نقش معنی دار در سلامت سازمانی دارند. به این صورت که سازه های شادکامی (مؤلفه حرمت خود)، راهبرد رویاروگری (مؤلفه حل مسأله و مسئولیت پذیری) و سبک تفکر (تفکر قانونگذار) در پیش بینی تغییرات مربوط به سلامت سازمانی نقش دارند.
واکاوی انتقادی رابطه استاد- دانشجو در فرایند پایان نامه نویسی؛ از منظر دانشجو: (رشته فلسفه تعلیم و تربیت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر درصدد بود با رویکردی کیفی به واکاوی مسائل و معضلاتِ ارتباط دانشجویان با اساتیدِ راهنما و مشاور در فرایند پایان نامه نویسی اقدام کند. با توجه به سلطه خیز بودن این رابطه، روش هرمنوتیک انتقادی برای تحلیل داده های پژوهش برگزیده شد. با رعایت کامل اصول اخلاقی و حرفه ای پژوهش کیفی، با 14 نفر از دانشجویان مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری رشته فلسفه تعلیم و تربیت که حداقل یک ترم از تصویب پیشنهاده آن ها می گذشت، مصاحبه هایی انجام شد. درنهایت داده های پژوهش پیرامون سه مقوله دانشجو، استاد و فضای تعامل استاد و دانشجو تحلیل شد. با توجه به نارضایتی اکثر مصاحبه شوندگان از این فرایند، در پایان پیشنهاد شد ضمن تقویت بنیه پژوهشی و مهارتی دانشجویان قبل از درگیر شدن در این فرایند، حیطه اختیارات و وظایف هرکدام از طرفین این رابطه دقیق و شفاف تر تبیین شود تا ضمن جلوگیری از سردرگمی ها و انتظارات بی مورد، زمینه مطالبه گری قانونی برای طرفین نیز فراهم آید.
عارضه یابی پیاده سازی مدیریت دانش در آموزش و پرورش استان یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش تلاش بر این بوده است با استفاده از تکنیک تجزیه و تحلیل عوامل شکست (FMEA) و منطق فازی موانع بالقوه پیاده سازی مدیریت دانش در سازمان آموزش و پرورش استان یزد شناسایی و بررسی شود. از آنجایی که تکنیک تجزیه و تحلیل عوامل شکست، توانمندی لازم را برای کشف خطاها و اولویت بندی آنها قبل از پیاده سازی یک روش یا فرآیند دارد، لذا عارضه یابی مدیریت دانش پیش از اجرای آن در این سازمان ضروری است. این تحقیق از نوع تحلیلی-پیمایشی و کاربردی است و برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه و مصاحبه استفاده شده است. تکنیک FMEA و منطق فازی برای تجزیه و تحلیل داده ها به کار رفته است. به همین منظور، ابتدا پایگاه قوانین فازی با اجماع نظر خبرگان سازمان تعریف شده؛ سپس به منظور تعیین میزان شدت، فراگیری و کشف و رفع موانع شناسایی شده، کارشناسان پرسشنامه تحقیق را تکمیل کردند و با نرم افزار MATLAB به تحلیل داده ها پرداخته شد. جامعه آماری شامل کارکنان سازمان آموزش و پرورش ناحیه یک استان یزد بوده که از میان آنها 20 نفر از حوزه های گوناگون و بر اساس تخصص و تجربه شان به عنوان نمونه انتخاب شده اند. بر اساس یافته های این تحقیق، 23 عامل به عنوان عوامل شکست مدیریت دانش شناسایی شده اند. بر اساس نتایج FMEA فازی، به ترتیب عواملی چون \""ضعف در ساختار پاداش و انگیزش\""، \""کافی نبودن بودجه\""، \""فرهنگ سازمانی\""، \""فقدان روش مناسب پیاده سازی\"" و \""عدم آموزش مناسب کارمندان\"" به عنوان مهم ترین عوامل بالقوه شکست و عدم موفقیت مدیریت دانش در سازمان آموزش و پرورش یزد معرفی شده است.
ارزیابی صلاحیت مربیان و استادکاران در آموزش همراه با تولید در خارج از مرکز کاردانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، ارزیابی صلاحیت های مربیان و استادکاران « آموزش همراه با تولید » در خارج از مرکز کار و دانش استان کرمانشاه بود. روش این پژوهش، توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه پژوهشی، شامل 20 نفر از مدیران و کارشناسان آموزش و پرورش استان کرمانشاه و نیز 135 نفر از هنرجویان خارج از مرکز کاردانش بود. با توجه به جدول کرجسی و مورگان، 19 نفر از گروه اول و 102 نفر از گروه دوم، حسب برآورد آماری به روش طبقه ای تصادفی، به عنوان نمونه انتخاب گردید. جهت تهیه ابزار پژوهش، سه بعد صلاحیت های 1) شخصی، 2) تخصصی- حرفه ای (با مؤلفه های دانش، بینش و توانش یا مهارت) و 3) اخلاقی– اعتقادی (با مؤلفه های وجدان کاری، توسعه توانمندی، اعتدال اجتماعی، روابط اجتماعی، انضباط اداری و ایمان درونی) طبقه بندی شد. سپس، بر اساس آن، پرسشنامه های متناسب با شرایط پاسخ گویان تهیه گردید. پس از تحلیل توصیفی و استنباطی، نتایج تحقیق نشان داد میانگین کل صلاحیت های سه گانه مورد بررسی، در حد زیاد و معنادار است. همچنین، در بعد صلاحیت های شخصی، تمامی گویه ها معنادار بود، ولی در دو بعد صلاحیت های تخصصی- حرفه ای، گویه های مربوط به استفاده از شیوه های مناسب تدریس، تهیه نقشه کار مناسب، اطلاعات به روز از نشریات و مقاله ها، به کارگیری کامپیوتر و نرم افزارهای مرتبط با مهارت آموزی و نیز، در بعد صلاحیت های اخلاقی- اعتقادی، گویه های همکاری با مشاوران مدارس، تلاش در ارتقاء و به روز نمودن دانش و مهارت خود و دیگران، مبادله دانش و اطلاعات حرفه ای، توجه به تفاوت ها و نیاز های فردی دانش آموزان، گزارش مسائل انضباطی دانش آموزان، مطالعه و رعایت بخش نامه ها، آیی ننامه ها و استانداردها، از دید پاسخ گویان در حد متوسط یا کمتر از متوسط بود.
تدوین یک مدل ساختاری آموزشی به منظور بهینه کردن جذب در نظام بانکداری.(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله حاضر تدوین یک مدل ساختاری-آموزشی به منظور بهینه کردن جذب در نظام بانکداری کشور بود.\nروش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی/توسعه ای و از نظر شیوه گردآوری اطلاعات تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است. به منظور تحقق این هدف از روش تحقیق همبستگی استفاده شد. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه افراد دارای پست مدیریتی در صنعت بانکداری جمهوری اسلامی ایران و تعداد کل این افراد 1489 نفر بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ای خوشه ای تعداد 305 مدیر از بانک های دولتی، بانک ملی، از بین بانک های تبدیل وضعیتی از دولتی به خصوصی، بانک های ملت و تجارت و از بین بانک-های خصوصی، بانک پاسارگاد مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. برای گردآوری داده ها از سه پرسشنامه فرهنگ سازمانی کامرون و کویین (1999)، استراتژی سازمانی کونانت و همکاران (1990)، مدل جذب بامبرگر و مشولم (2000) و پرسشنامه محقق ساخته شایستگی استفاده شد.\nیافته: بررسی های حاصل از این مطالعه نشان داد که سه نوع استراتژی تدافعی، تحلیل گر و آینده نگر و سه نوع فرهنگ کنشی، سازنده و تهاجمی بر شایستگی اثر مستقیم معنادار دارد. هم چنین متغیر شایستگی بر سه نوع مدل جذب اثر مستقیم معنادار دارد. علاوه بر این شایستگی دارای اثر واسطه ای بین استراتژی تدافعی و مدل های جذب ترکیبی و خرید، بین استراتژی تحلیل گر و مدل های جذب ترکیبی و خرید، بین استراتژی آینده نگر و مدل های جذب ترکیبی و خرید، بین فرهنگ سازنده و مدل های جذب ترکیبی و خرید است. به ترتیب 38 درصد، 25 درصد، 26 درصد و 37 درصد واریانس متغیرهای شایستگی، مدل جذب ساخت، مدل جذب ترکیبی و مدل جذب خرید توسط متغیرهای ارائه شده در مدل تبیین می شود.\nنتیجه: نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که سه نوع استراتژی تدافعی، تحلیل گر وآینده نگر و سه نوع فرهنگ کنشی، سازنده و تهاجمی بر شایستگی اثر مستقیم معناداری دارد. لذا بر اساس الگوی شایستگی در این تحقیق و به منظور دستیابی به اهداف پژوهش، تدوین یک بسته آموزشی متناسب با یافته های تحقیق پیشنهاد می گردد.
اثربخشی آموزش گروهی شادمانی فوردایس بر ابعاد اشتیاق شغلی بهورزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش مطالعه اثربخشی آموزش برنامه شادمانی فوردایس بر اشتیاق شغلی بهورزان بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. نمونه پژوهش شامل 28 بهورز بود که به صورت تصادفی از بین بهورزان شهرستان کیار انتخاب و به صورت تصادفیدر دو گروه آزمایش (14 نفر) و کنترل (14 نفر) جایگزین شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه اشتیاق شغلی اترخت بود. گروه آزمایش در هشت جلسه آموزش شادمانی فوردایس به شیوه گروهی شرکت نمودند و آزمودنی های گروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند. بعد از مداخله تمامی آزمودنی ها به وسیله آزمون اشتیاق شغلی مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج تحلیل کواریانس چندمتغیری نشان داد گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل در ابعاد اشتیاق شغلی تفاوت معناداری داشتند. با توجه به میانگین پس آزمون متغیرها، خرده مقیاس شوق داشتن در کار، دارای بیشترین افزایش در بین سایر زیر مقیاس ها بوده است و آموزش شادمانی فوردایس باعث افزایش 34/0 از تغییرات خرده مقیاس های اشتیاق شغلی شده است. به این ترتیب یافته ها نشان دهنده اثربخشی آموزش شادمانی فوردایس بر افزایش اشتیاق شغلی بود. از آنجا که مداخلات مبتنی بر شادمانی به تغییراتی در زمینه احساسات ، افکار و رفتارها منجر میشود و از سویی اشتیاق شغلی نیز دارای ابعاد شناختی، رفتاری و احساسی است؛ نتایج مبین تاثیر ابعاد شادمانی بر اشتیاق شغلی بود.
نقش شخصیت و هوش هیجانی در استرس ادراک شده کارکنان شرکت موتوژن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استرس یکی از عوامل مؤثر در کاهش عملکرد کارکنان است. تحقیقات بسیاری، برخی از عوامل مرتبط با استرس را بررسی کرده اند. هدف این پژوهش بررسی نقش شخصیت و هوش هیجانی در استرس ادراک شده در میان کارکنان بود. شرکت کنندگان این تحقیق، 306 نفر از کارکنان شرکت موتوژن تبریز بودند. از آن ها خواسته شد پرسشنامه شخصیتی NEO-FFI (کوستا و مک کری، 1992)، آزمون هوش هیجانی (برادبری و گریوز، 2005) و مقیاس استرس ادراک شده (14-PSS؛ کوهن و همکاران، 1983) را تکمیل کنند. داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه سلسله مراتبی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که روان رنجورخویی با استرس ادراک شده رابطه مثبت، و سایر عوامل شخصیت (به غیر از انعطاف پذیری) و ابعاد هوش هیجانی با استرس ادراک شده رابطه منفی داشتند (01/0p<). تأهل، سطح تحصیلات، روان رنجورخویی، خودمدیریتی و مدیریت روابط نقش معنی داری در پیش بینی استرس ادراک شده داشتند و این عوامل 7/56 درصد واریانس استرس ادراک شده را تبیین کردند (567/0=R2). نتایج این تحقیق، بیانگر این است که مداخلات روان درمانی و آموزش های روانی کارکنان شرکت های تولیدی و کارخانجات، می توانند در کنار عوامل جمعیت شناختی بر برخی از مؤلفه های هوش هیجانی و همچنین بر روان رنجورخویی توجه داشته باشند.
تحلیل ویژگیهای عمومی وحرفه ای مدیران مدارس متوسطه ایران ازمنظراسناد و مصوبات وزارت آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله حاضر1ارائه تحلیلی از ویژگیهای عمومی وحرفه ای مدیران مدارس متوسطه از منظر اسناد و مصوبات وزارت آموزش و پرورش است. پژوهش به روش اسنادی انجام شده است. به منظور پاسخگویی به دو سؤال پژوهشی، مصوبات وزارت آموزش و پرورش در زمینه شرایط انتخاب و انتصاب مدیران مدارس به ویژه مدارس متوسطه از سال1290شمسی تاکنون بررسی و تحلیل شده است. در گام اول ویژگیهای اعلام شده برای مدیران مدارس براساس اسناد موجود در دو گروه ویژگیهای عمومی و اختصاصی دسته بندی شدند. درگام دوم، آیین نامه ها و مصوبات وزارت آموزش و پرورش به ویژه شورای عالی آموزش و پرورش تحلیل شدند. نتایج برگرفته از بررسی اسناد وقوانین مصوب در مورد انتصاب مدیران مدارس نشا ن می دهد که ویژگی های عمومی واختصاصی یا حرفه ای درسالهای اولیه قانون گذاری در نظام آموزش و پرورش از هم تفکیک نشده اند. از سال1370به بعد، آیین نامه نحوه انتصاب مدیران و مسئولان آموزش و پرورش در دو فصل به تفکیک شرایط عمومی واختصاصی اعلام شد. همچنی نشرایط اختصاصی دارای تفکیک نوع مدرسه (ابتدایی، راهنمایی و متوسطه) است؛ هرچند دسته بندی شرایط به دقت صورت نگرفته است. برای مثال برخورداری از توانایی وقدرت رهبری و مدیریت درشرایط عمومی آمده است، درصورتی که ماهیتاً از شرایط اختصاصی قلمداد می شود. میزان تحصیلات نیز از ویژگیهای عمومی مدیران است اما در بخش شرایط اختصاصی آمده است. همچنین کلی بودن ویژگیهای اعلام شده به نحوی است که برخی ویژگیها تفسیربردارند و سنجش میزان آنها دشواراست.