فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۷٬۱۹۷ مورد.
منبع:
نامه مفید ۱۳۸۰ شماره ۲۵
حوزه های تخصصی:
ایمانوئل کانت، فیلسوف آلمانى عصر روشنگرى (قرن هجدهم)، که شهرت بسزایى در فلسفه غرب دارد، از منظر تاریخ فلسفه سیاسى، چندان از وزن و اعتبار برخوردار نیست . مورخان و مفسران اندیشه سیاسى، که گزارشگر تاریخ تحولات این حوزه از دانش بشرى هستند، غالبا گزارشى از اندیشه سیاسى او ارائه نمىکنند و یا به حداقل آن اکتفا مىکنند . چندوچون این بىاعتنایى به کانتبه عنوان فیلسوف سیاسى، تعیین کننده زمینه و جهتگیرى این مقاله است .
چالشی در بدیهیات(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن ۱۳۷۹ شماره ۳
حوزه های تخصصی:
این مقاله با هدف دفاعی عقلانی از دیدگاه مبناگروانه در مبحث توجیه براساس فلسفة اسلامی سامان یافته است. براین اساس، نویسنده پس از ارائة تعریفی از گذارههای پایه و اثبات وجود آنها با تأکید بر دوگونه گزارههای پایه یعنی گزارههای وجدانی که برگرفته از علم حضوریاند و نیز گزارههای اولی درصدد برمیآید تا صدق و تطابق این گزارهها را با واقع و نفسالامر اثبات کند و در ادامه ضمن بررسی نسبت میان قضایای اولی با قضایای تحلیلی کانت به اثبات مدعای خود میپردازد. صورتبندی دیدگاههای مورد نظر این مقاله در پاسخ به تشکیکها و اشکالاتی است که طی هفت مرحله متوجه مبانی معرفت یقینی گردیده است.
نومن و فنومن در فلسفه کانت(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مسئلة «نومن و فنومن» که در فارسی معادل هایی همچون «بود و نمود»، «شیء فی نفسه و پدیدار» و «ذات معقول و پدیدار» بر آن نهاده اند، یکی از مهم ترین مسائلی است که ایمانوئل کانت در نظام فلسفی خود مطرح کرده است. پیامدهایی که این مسئله دارد می تواند اهمیت آن را بیش از پیش آشکار سازد. برخی از مهم ترین پیامدهای این مسئله عبارتند از: 1) تأثیر آن در اتخاذ موضع دربارة اصل شناسایی و معرفت به جهان خارج؛ 2) تأثیر آن در بحث اثبات ناپذیری خدا از طریق ادلة رایج در فلسفه و نیز در نحوة تلقی کانت از خدا؛ 3) تأثیر آن در فلسفة اخلاق کانت؛ 4) تأثیر آن در دور ساختن نظام فلسفی وی از اشکالات مطرح بر ایده آلیسم بارکلی، از یک سو و پدیدارگرایی هگلی، از سوی دیگر.مقالة حاضر برخی از ابعاد این مسئله را در چهار محور بررسی کرده ایم و پس از تبیین نظر کانت در تفکیک دو قلمرو نومن و فنومن از یک دیگر، ضمن اشاره به دو تفسیر از این تفکیک، به پیامدهای این نظریه و در نهایت نیز به برخی از نقدهای واردشده بر آن اشاره کرده ایم.
جهانهای ممکن؛ بررسی دیدگاه سول کریپکی، الوین پلنتینگا و دیوید لوئیس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه مفید ۱۳۸۳ شماره ۴۱
حوزه های تخصصی:
سول کریپکی (Saul Kripke) برای ارائه معناشناسی صوری منطق موجهات، از مفهوم جهانهای ممکن استفاده کرد، اما امروزه کاربرد مفهوم جهانهای ممکن در معناشناسی موجهات خلاصه نمیشود، بلکهاین مفهوم در پارهای نظریههای مربوط به حوزه فلسفه زبان یا فلسفه منطق ـ مانند برخی نظریهها در باره ماهیت گزاره ـ نیز مورد استفاده قرار گرفته است.
با توجه به اهمیت روزافزون مفهوم جهانهای ممکن، مقاله حاضر به بررسی فشرده دیدگاه پارهای از فیلسوفان تحلیلی معاصر در باره هویت این جهانها و ویژگیهای آنها میپردازد. برای این منظور، ابتدا توضیح فشردهای از دیدگاههای متافیزیکی کریپکی درباره هویت جهانهای ممکن ارائه میشود و سپس دو رویکرد عمده به مسأله جهانهای ممکن تحت عنوان «محقَّقگرایی» و«انتزاعگرایی» طرح میگردد.
برای تأمین این هدف، دیدگاه دیوید لوئیس (David Levis) به عنوان نافذترین نماینده محقَّقگرایی و دیدگاه الوین پلنتینگا (Alvin Plantinga) به عنوان یکی از نمایندگان شاخص انتزاعگرایی مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
مروری بر فلسفة زیستشناسی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن ۱۳۸۳ شماره ۱۹
حوزه های تخصصی:
ارتباط تکامل و فلسفه به قدمت خود نظریة تکامل است. مقالة حاضر علاوه بر اشاراتی به تعامل میان فلسفه و تکامل به ارتباط میان فلسفه با سایر بخشهای زیستشناسی از جمله ژنتیک و اکولوژی میپردازد. هیچ نظریهای در تاریخ علم به اندازة نظریة تکامل با تمامی جنبههای جامعه تعامل نداشته است بنابراین فلسفه به عنوان فعالیتی که به تفکر دربارة تمامی جنبههای جهان میپردازد از این نظریه غافل نمانده است. ارتباط زیستشناسی و فلسفه، ارتباطی دو سویه بوده است. از یک سو، فلسفه به ساختار زیستشناسی، ایضاح مفاهیم آن و مشخص کردن پیشفرضهای متافیزیکی و غیرتجربی آن میپردازد و از سوی دیگر زیستشناسی و خصوصاً نظریة بنیادین آن یعنی نظریة تکامل باعث ایجاد نحلههای فکری جدیدی در فلسفه شده است و پرسشهای فراوانی برای فلاسفه خصوصاً فیلسوفان اخلاق، علم، دین، علوم اجتماعی و معرفتشناسان ایجاد کرده است.
گذری به معرفت شناسی
زیبایی شناسی و هنر در افلاطون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدون ترین اندیشه های دوره باستان درباره زیبایی شناسی در آثار افلاطون دیده می شود. زیبایی و هنر از نظر او، ارکان اصلی تربیت اند. افلاطون در موضوع زیبایی به دنبال خاستگاه عینی زیبایی است؛ چیزی که همه زیبایی ها از آن برخوردارند. به باور او، بیان ماهیت زیبایی دشوار است و موفقیت در این زمینه، امکان فهم زیبایی آفریده های انسانی راآسان خواهد کرد. او در تحلیل و بیان حقیقت زیبایی، آن را تناسب و هارمونی، انطباق با فرهنگ یونان، سودمندی و لذت نمی داند؛ بلکه زیبایی را امری فراحسی و عینی می داند که نهایت سیر سالکان و زیبایی ها به آن می انجامد و چنین زیبایی سرمدی، مطلق و فی نفسه و همان ایده و منشأ زیبایی است که به عالم مثل تعلق دارد و اشیای زیبا به اندازه بهره مندیشان از آن، زیبا هستند. او در تحلیل زیبایی به عشق نیز توجه دارد و در مقوله هنر نیز هنرها را تقلید از روگرفت می داند.
درآمدی بر فلسفه دین
دو گفت و گو در باب حکومت دینی, حکومت سکولار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۰ شماره ۲۰ و ۲۱
حوزه های تخصصی:
تأثیر بستر دینی در پیشرفت علم
حوزه های تخصصی:
چکیده
در این مقاله، پس از ذکر ویژگیهای دوران ششگانه پیشرفت علمی، بررسیهای انجام شده در خصوص علل بهوجود آمدن این تحوّلات تجزیه و تحلیل میشود. اندیشمندان، وجود بستر دینی ادیان ابراهیمی را عامل بسیار مؤثری در پیدایش این رشد علمی میدانند. این مقاله در پی بررسی نحوه و شواهد دالّ بر این تأثیر است.
لوازم و پیامدهای نظریه تجربه گرایی وحی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۱ شماره ۲۶
حوزه های تخصصی:
براساس دیدگاه تجربة دینی، وحی، مواجهه و تجربهای است که پیامبر از سر میگذراند، نه این که حقایق و گزاره هایی را از خداوند دریافت کرده باشد. این نظر ابتدا در اروپای مدرن پدید آمد؛ اما دیری نپایید که مورد پذیرش نواندیشان مسلمان واقع شد و از تحویل (ارجاع) وحی اسلامی به تجربة دینی سخن گفتند.
طبیعی است که هر نظریهای، مبانی و لوازم خاصی دارد؛ اما آن چه در این نوشتار میآید، به لوازم و تبعات نظریة وحی تجربی ناظراست نه ارزیابی و تحلیل اصل نظریه و مبانی آن. چنان که خواهیم دید، آن چه نواندیشان دربارة وحی میگویند، با اعتقادات اسلامی تعارض شدیدی دارد.
این نوشتار، با نگاهی اجمالی به دیدگاههای نواندیشان دینی دربارة وحی اسلامی آغاز میشود و در ادامه به برخی از نقد و بررسیهای لوازم این دیدگاه خواهیم پرداخت. پیامدهایی که تجربه گرایی وحی دارد، عبارت است از:
1 . وحیانی نبودن ساختار قرآن (نفی سرشت زبانی)؛
2 . نفی عصمت پیامبر، و خطا پذیری وحی؛
3 . عدم انقطاع وحی و انکار خاتمیت؛
4 . نفی جاودانگی، جامعیت و جهان شمولی دین اسلام؛
5 . شریعت زدایی و نفی جامعیت فقه و ....
ذات گرایی ارسطویی ـ سینوی و ذات گرایی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
بر اساس ذات گرایی، برخی اشیاء موجود در خارج، دارای ذات هستند و ذات یک شیء، به چگونگی اشاره ما به آن شیء، یا به طور کلی، به این که ما چگونه به آن می اندیشیم یا از آن سخن میگوییم، بستگی ندارد. از دید یک ذاتگرا، هر شیء، مجموعه ای از صفات ذاتی دارد که ماهیت فردی آن شیء نامیده میشود. این گونه صفات از ویژگی های عرضی کاملاً متمایز هستند و به اشاره یا نحوه سخن گفتن ما بستگی ندارند. اما از دید یک قراردادگرا، اعتقاد به چنین ذاتی مردود است و آنچه ذات اشیاء نامیده میشود، حاصل نوع نگاه خاص انسان ها و علائق آ ن ها در نامیدن چیزهاست. از دیدگاه ارسطو، افراد و اشخاص دارای ذات هستند و تمام حقیقت این اشیاء را اوسیا و ذاتشان تشکیل می دهد. از نظر ابن سینا نیز جواهر و اعراض، در ذات خود به اشیاء دیگر وابسته نیستند. در ذات گرایی ارسطویی ـ سینوی، علم به اشیاء و تعریف آ ن ها تنها در سایه صورت و ذات حاصل میشود. در حالی که این سنت بیش تر به بحث معرفت و تعریف معطوف است، در ذات گرایی معاصر بیش تر به بحث «این همانی» و «جهان های ممکن» پرداخته می شود. در این سنت، صفت ذاتی یک شیء، به عنوان صفتی تعریف میشود که در همه جهانهای ممکن همراه آن شیء باشد.
نقد مدعیات قرآنی پلورالیسم دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۴ شماره ۳۷
حوزه های تخصصی:
مروجان پلورالیسم دینی برای دفاع از فرضیة خود به ادلة متعددی از جمله قرآن مجید تمسک کردهاند. نویسنده با تدوین و جمع ادلة قرآنی آنان در پنج عنوان: 1. اسلام مطلق تسلیم، 2. تکثر ادیان خواست خدا، 3. استعمال صراط مستقیم بهصورت نکره، 4.توحید وعمل صالح ملاک هدایت، 5. تمجید اهل کتاب، در قالب بیست آیه، به تحلیل و نقد این رهیافت میپردازد.
حقیقت وحی تجر به دینی یا عرفانی؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۱ شماره ۲۶
حوزه های تخصصی:
مقاله ذیل به تحلیل وحی از منظر تجربة دینی و عرفانی میپردازد. نگارنده، نخست بهصورت مقدمه به چهار رهیافت ذیل از وحی اشاره میکند: 1. روانشناختی؛ 2. جامعهشناختی؛ 3. تجربة معرفتی (فلاسفه)؛ 4. معرفتی و زبانی (متکلمان)؛ سپس دیدگاه همسانانگاری وحی و تجربة دینی با تعریف تجربة دینی و تقسیم آن به ذاتیگرا و ساختیگرا تحلیل و نقد میشود. در نقد آن به نکاتی چون لزوم تنزل وحی به تجربة عادی، غیرآسمانی انگاشتن وحی، تکثر ادیان به عدد تکثر تجارب دینی و تعمیم نبوت اشاره خواهد رفت. قسمت دوم مقاله به رویکرد عارفان از وحی اختصاص دارد. در این قسمت، نگارنده با بهرهگیری از اصول و مبانی عرفانی به تبیین وحی میپردازد و تأکید میکند که حقیقت وحی نزد عارفان، تجربه است؛ اما نه از قسم تجربة دینی؛ بلکه نوعی تجربة الوهی خاص که مبدأ و پیشینة آن به عالم عقول و مقام واحدیت و صادر اول بر میگردد و در واقع، وحی مخصوصاً وحی پیامبر اسلام تجربه دوم و به عبارت دقیقتر ظهور تجربة وحیانی پیامبر در عالم عقول است که با نزول عین ثابته پیامبر از حقیقت محمدیه و صعود دوباره و اتصال به آن تحقق مییابد.
تفاعل ذهن و عین(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن ۱۳۷۹ شماره ۲
حوزه های تخصصی:
یکی از بحثهای مهمی که از زمان امانوئل کانت به بعد، نقش بسیار جدی و سرنوشتسازی را در معرفتشناسی بر عهده گرفت این بود که «آیا ذهن بشر در دریافتها و ادراکات خود نسبت به عالم خارج به مثابه آینهای است که منفعلانه صورت مقابل خود را باز میتاباند بیآنکه هیچگونه دخل و تصرفی در آن صورت داشته باشد یا اینکه دریافتها و ادراکات، همواره محصول تعامل و تفاعل ذهن و واقعیت خارجی است و در این صورت دسترسی به واقعیت ناب و بیپیرایه امری محال خواهد بود؟»
مقالة حاضر در صدد است تا با طرح و تحلیل دیدگاه قائلان به تفاعل ذهن و عین به پاسخی درخور برای این مسئله دست یافته و راه دستیابی به واقعیت و عین را برای ذهن بشر هموار نماید. بر این اساس در این نوشتار ابتدا به دو تقریر کانت و توماس نیگل و نیز تقریری تشبیهی در توجیه تفاعل ذهن و عین پرداخته شده و سپس به آنها پاسخ داده میشود.
نویسنده در دفاع از امکان ادراک واقعیت خارجی بدون تأثیرات فعالانة ذهن بر آن، معتقد است تفکیک بحث «ارزش معرفتی ادراک» از کیفیت پیدایش آن، کلید حل این معضل معرفتشناختی است، حال آنکه درهم آمیختن این دو بحث، موجب قوام دیدگاه تفاعلگرایانه شده است.
نفس انسان؛ موجودی ناشناخته - بررسی دیدگاه کانت درباره نفس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۶ شماره ۴۴
حوزه های تخصصی:
این نوشتار بر آن است تا چیستی نفس را از دیدگاه یکی از بزرگترین فیلسوفان مغرب زمین، یعنی ایمانوئل کانت بررسی کند. نخست چون دیدگاه کانت از اندیشههای دکارت و هیوم تأثیر پذیرفته است، به اختصار نکات اصلی نظریههای آنها را مطرح کردهایم. به باور دکارت، نفس جوهری متفکر و غیرمادی است و به نظر هیوم، تصور نفس، امری ساختگی و غیرواقعی است. دیدگاه کانت در باب نفس، در دو حوزه عقل نظری و عملی بررسی شده است. به اعتقاد کانت، در حوزه عقل نظری نفس موجودی ناشناختنی است. از این رو، دیدگاه او مانند دیدگاه لاادریگرایان است. به نظر او، در مورد نفس ـ حتی درباره وجود یا عدم آن ـ هیچ حکمی نمیتوان کرد. تنها میتوان نفس را چونان امری وحدتدهنده و تنظیمی در نظر گرفت که به کثرات تجربی و قوای ذهنی، وحدت و نظم میدهد. همچنین کانت میگوید استدلالهایی که عالمان مابعدالطبیعه برای اثبات وجود نفس و صفات آن مطرح ساختهاند، چیزی جز مغالطه نیستند؛ زیرا حد وسط به یک معنا، در آنها به کار نرفته است؛ چون در یک مقدمه، به معنای متعالی و در مقدمه دیگر، به معنای استعلایی آمده است. نیز کانت در حوزه عقل عملی میکوشد که وجود برخی صفات نفس را از طریق احکام و قوانین اخلاقی اثبات کند. اندیشههای ایشان در هر دو حوزه، بررسی و نقد شده است.