فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۲۱ تا ۴۴۰ مورد از کل ۵۲۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی ویژگی های روان سنجی و هنجاریابی مقیاس شکوفایی در نمونه ای متشکل از504 دانش آموز دختر پایه سوم دبیرستان های دولتی شهر تهران در سال تحصیلی 1394-1393 با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انجام شد. جهت بررسی ویژگی های روانسنجی از ضریب آلفای کرونباخ، پایایی بازآزمایی روایی محتوایی، روایی همزمان (مقیاس بهزیستی روانشناختی ریف) و روایی سازه استفاده شد. پس از تایید روایی محتوایی، نتایج نشان داد که پایایی مقیاس شکوفایی با استفاده از دو روش ضریب آلفای کرونباخ 84/0 و روش باز آزمایی 83/0 و روایی همزمان با مقیاس بهزیستی روانشناختی ریف 73/0 است. همچنین نتایج تحلیل عامل تاییدی نشان داد که این مقیاس دارای یک عامل با شاخص های برازش مطلوب است. بنابراین مقیاس شکوفایی از پایایی و روایی مطلوبی برخوردار است و می توان آن را برای سنجش شکوفایی بخصوص در مطالعات روانشناسی مثبت در همین محدوده سنی به کار برد.
اثربخشی آموزش خود دلسوزی شناختی بر اجتناب تجربه ای و همجوشی شناختی در بیماران مبتلا به درد مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مشکلات سلامتی، دردهای مزمن اند که علاوه بر عوامل فیزولوژیکی، عوامل روانشناختی نیز نقش مهمی در تداوم آن دارند. هدف پژوهش، بررسی اثربخشی آموزش خوددلسوزی شناختی بر اجتناب تجربه ای و همجوشی شناختی بیماران مبتلا به درد مزمن بود. طرح این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. تعداد 30 نفر از بیماران مبتلا به درد مزمن مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر خرم آباد به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارش شدند. سپس 30 نفر پرسشنامه پذیرش و عمل (باوند و همکاران) و همجوشی شناختی (گیلاندرز و همکاران) را با عنوان پیش آزمون تکمیل کردند. گروه آزمایش در 8 جلسه 1 ساعته مشاوره گروهی شرکت کردند و گروه گواه مداخله ای دریافت نکردند و هر دو گروه پس از خاتمه جلسات درمانی پرسشنامه های مذکور را به عنوان پس آزمون تکمیل کردند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان دادند آموزش خوددلسوزیِ شناختی سبب کاهش اجتناب تجربه ای و همجوشی شناختی و به تبع آن، کاهش درد مزمن در گروه آزمایش شده است.
نقش واسطه ای تحقق انتظارات زناشویی در تأثیر رضایت زناشوئی بر انتظارات زناشویی بالا، خوش بینی و خودکارآمدی ارتباطی در کارکنان دانشگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی نقش واسطه ای تحقق انتظارات زناشویی در تاثیر رضایت زناشوئی بر انتظارات زناشویی بالا، خوش بینی و خودکارآمدی ارتباطی در کارمندان متأهل دانشگاه شهید چمران اهواز و دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز بود. جامعه آماری این پژوهش تمامی کارکنان متأهل دانشگاه شهید چمران اهواز و دانشگاه جندی شاپور اهواز بودند که از بین آن ها، 200 نفر به شیوه ی در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان این پژوهش پرسشنامه ی استانداردهای رابطه ی خاص (ISRS)، مقیاس رضایت زناشویی کانزاس (KMS)، پرسشنامه جهت گیری زندگی- تجدیدنظرشده و پرسشنامه خودکارآمدی ارتباطی (RSES) را تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین انتظارات زناشویی بالا، خودکارآمدی ارتباطی، خوش بینی و تحقق انتظارات با رضایت زناشویی رابطه ی مثبت معنادار وجود دارد. پس از حذف سه مسیر غیرمعنادار، مدل نهایی برازندگی مناسبی را نشان داد. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که خوش بینی هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیرمستقیم و از طریق تحقق انتظارات زناشویی بر رضایت زناشویی اثر مثبت معنادار دارد. همچنین انتظارات زناشویی بالا و خودکارآمدی ارتباطی به صورت غیرمستقیم و از طریق تحقق انتظارات زناشویی پیش بین رضایت زناشویی بودند. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که علی رغم اهمیت خوش بینی و خودکارآمدی، تحقق انتظارات زناشویی نقش مهم تری در رضایت زناشویی دارد.
ارزیابی مدل نقش مهارت حل مسئله اجتماعی و سرمایه روانشناختی بر فرسودگی تحصیلی با میانجی گری کمک طلبی از همسالان و وجدان تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش، ارزیابی مدل تبیین فرسودگی تحصیلی براساس متغیرهای حل مسئله اجتماعی، سرمایه روانشناختی، وجدان تحصیلی و کمک طلبی از همسالان بود. این پژوهش از نوع مطالعات توصیفی - همبستگی با تأکید بر روابط علّی ممکن بر پایه مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری را دانش آموزان دوره پیش دانشگاهی رشته علوم تجربی ناحیه یک اردبیل در سال تحصیلی 1396- 1395 تشکیل دادند. برای نمونه گیری از روش تصادفی طبقه ای نسبتی استفاده شد. حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان 1970 به تعداد 291 نفر انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های فرسودگی تحصیلی سالملا-آرو و ناتانن، حل مسئله اجتماعی دیزوریلا، سرمایه روانشناختی لوتانز، وجدان تحصیلی ایلروی و بانتیک و کمک طلبی ریان و پنتریچ بودند. نتایج پژوهش همسو با فرضیه ها نشان دادند مهارت حل مسئله اجتماعی و سرمایه روانشناختی بر فرسودگی تحصیلی اثر منفی دارد. علاوه بر این، اثر منفی کمک طلبی تحصیلی به عنوان متغیر میانجی در رابطه بین حل مسئله اجتماعی و فرسودگی تحصیلی نیز به تأیید رسید. اثر منفی وجدان تحصیلی هم تأیید شد که متغیر میانجی بین سرمایه روانشناختی و فرسودگی تحصیلی بود. در
اثربخشی آموزش خودبخشش گری مبتنی بر کتاب درمانی بر مسئولیت پذیری و تمایل به جبران در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش خود بخشودگی مبتنی بر کتاب درمانی بر مسئولیت پذیری و تمایل به جبران در دانشجویان انجام شد. ابتدا با استفاده از پرسشنامه بخشش خود از میان 380 نفر از آزمودنی ها 40 نفر که دارای کمترین نمره های بخشش خود بودند انتخاب شده و سپس با استفاده از روش جایگزینی تصادفی به عنوان نمونه پژوهش در دو گروه کنترل و آزمایش (هر گروه 20 نفر) گمارده شدند. روش پژوهش نیمه آزمایشی با گروه آزمایش و کنترل بود. گروه آزمایش به مدت ده جلسه 60 دقیقه ای تحت آموزش خودبخشش گری مبتنی بر کتاب درمانی قرار گرفتند و گروه کنترل در این مدت هیچ آموزشی دریافت نکردند. هر دو گروه پیش و پس از مداخله به پرسشنامه های مسئولیت پذیری کالیفرنیا و تمایل به جبران وودیات و ونزل پاسخ دادند. نتایج نشان داد بین گروه آزمایش و کنترل در مسئولیت پذیری و تمایل به جبران تفاوت معناداری وجود داشت و آموزش خودبخشش گری مبتنی بر کتاب درمانی در ارتقای مسئولیت پذیری و تمایل به جبران دانشجویان مؤثر بوده است. همچنین نتایج نشان داد اثرات مداخله در طول زمان (از پس آزمون تا پیگیری) پایدار بوده است. به طور کلی، خودبخشش گری توانسته است با کاهش احساسات منفی و افزایش احساسات مثبت، تغییراتی را در مسئولیت پذیری فردی ایجاد کند و با افزایش راهبردهای سازگارانه در دانشجویان، تمایل به جبران را در آن ها ارتقاء بخشد. نتایج این تحقیق تلویحات مهمی در زمینه شیوه های آموزشی ترکیبی در ارتقاء خودبخششگری در بردارد.
تأثیر آموزش مثبت نگری در افزایش کیفیت و امید به زندگی در سالمندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دف پژوهش، تعیین تأثیر آموزش مثبت نگری بر افزایش کیفیت و امید به زندگی در سالمندان بود. طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری دو ماهه با گروه گواه بود. نمونه شامل 50 سالمند بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه (گروه آزمایش 25 نفر و گروه گواه 25 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای و به مدت 2 ماه آموزش مثبت نگری را دریافت کرد و گروه گواه در این مدت هیچ آموزشی را دریافت نکرد. پس از پایان جلسات پس آزمون و دو ماه بعد از آن، پیگیری اجرا شد. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه کیفیت زندگی وار و گندک و پرسشنامه امید به زندگی اسنایدر استفاده شد. برای تحلیل داده ها از آزمون های تحلیل کوواریانس چند متغیری و تحلیل کوواریانس تک متغیری استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش مثبت نگری در افزایش کیفیت زندگی و امید به زندگی در مرحله پس آزمون مؤثر بوده است و تغییرات ایجاد شده در کیفیت زندگی و امید به زندگی سالمندان در مرحله پیگیری نیز ادامه داشت. با توجه به اثربخش بودن آموزش مثبت نگری در افزایش کیفیت زندگی و امید به زندگی می توان از برنامه های مبتنی بر آموزش مثبت نگری برای افزایش کیفیت زندگی و امید به زندگی سالمندان استفاده نمود.
اثربخشی درمان کیفیت زندگی بر مهرورزی به خود و چشم انداز زمانی به آینده در زنان یائسه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر کیفیت زندگی بر مهرورزی به خود و چشم انداز زمانی به آینده در زنان یائسه بود. گروه نمونه 30 نفر از زنان یائسه 50-55 ساله شهر تهران بودند که به شیوه نمونه گیری هدفمند از فرهنگ سرای معرفت، انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل و دوره پیگیری گماشته شدند. روش این پژوهش، نیمه آزمایشی و طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. پرسش نامه های مهرورزی به خود «نف» و چشم انداز زمانی به آینده برادرز، چیو، دیل قبل و بعد و به فاصله 3 ماه پس از مداخله در هر دو گروه اندازه گیری شد. درمان مبتنی بر کیفیت زندگی طی 8 جلسه 120 دقیقه ای برای افراد گروه آزمایش اجرا شد. برای تجزیه و تحلیل داده های آزمون از روش تحلیل کواریانس استفاده شد. نتایج نشان داد درمان مبتنی بر کیفیت زندگی بر افزایش مهرورزی به خود و چشم انداز زمانی به آینده هم پس از روان درمان کیفیت زندگی و هم پس از مدت 3 ماه از پایان روان درمانی در زنان یائسه مؤثر است. براساس نتایج، درمان مبتنی بر کیفیت زندگی می تواند موجب افزایش معنادار مهرورزی به خود و چشم انداز به آینده در زنان یائسه شود.
مقایسه توانایی خودتعیین گری و مولفه های آن در افراد با آسیب شنوایی، آسیب بینایی و بدون آسیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش مقایسه توانایی خودتعیین گری و مولفه های آن در افراد با آسیب شنوایی، بینایی و بدون آسیب بود. نمونه پژوهش116 نفر(32 نفر با آسیب بینایی، 21 نفر با آسیب شنوایی و 63 نفر بدون آسیب) ازافراد با آسیب شنوایی، بینایی و بدون آسیب شهر شیراز بودند. افراد با آسیب شنوایی و بینایی با روش نمونه گیری در دسترس و افراد بدون آسیب با روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. از پرسش نامه توانایی خودتعیین گری گومز - ولا، وردوگو، جیل، گوربلا و همایر برای سنجش توانایی خودتعیین گری استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی شفه تحلیل شد. نتایج نشان داد که توانایی خودتعیین گری افراد بدون آسیب به طور معنی داری بیشتر از توانایی خودتعیین گری افراد با آسیب شنوایی و بینایی است. شایان ذکر است که بین توانایی خودتعیین گری افراد با آسیب شنوایی و بینایی تفاوت معنی داری مشاهده نشد. نتایج تحلیل واریانس (مانوا) نشان داد که توانایی خودتعیین گری افراد بدون آسیب در خرده مقیاس های استقلال رفتاری و توانمندسازی روان شناختی نسبت به افراد با آسیب شنوایی و بینایی به طور معنی داری بالاتر بود. همچنین در هیچ یک از خرده مقیاس های توانایی خودتعیین گری بین افراد با آسیب شنوایی و بینایی تفاوت معنی داری مشاهده نشد. با توجه به یافته های این پژوهش می توان بیان کرد که آموزش توانایی خودتعیین گری برای افراد با آسیب شنوایی و بینایی ضروری است.
اثربخشی درمان گروهی مدیریت استرس به شیوه شناختی رفتاری بر تاب آوری و امیدواری زنان مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سرطان پستان شایع ترین سرطان زنان است که بر جنبه های مختلف روانشناختی فرد اثر می گذارد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش مدیریت استرس به شیوه شناختی – رفتاری بر تاب آوری و امیدواری زنان مبتلا به سرطان پستان بود. این پژوهش ازجمله طرح های نیمه آزمایشی پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری بود. 30 نفر از زنان مبتلا به سرطان پستان مراجعه کننده به انجمن حمایت از بیماران سرطانی یاس کرمان به شیوه نمونه گیری دردسترس در تابستان سال 1394 انتخاب شدند. بیماران به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. سپس 30 نفر پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون و پرسشنامه امیدواری اشنایدر را تکمیل کردند. گروه آزمایش در 10 جلسه 90 دقیقه ای مشاوره گروهی شرکت کردند و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند. هر دو گروه پس از خاتمه جلسات درمانی و دوره پیگیری یک ماهه مجدداً ارزیابی شدند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان دادند گروه درمانی شناختی – رفتاری مدیریت استرس سبب افزایش میزان تاب آوری و امیدواری در گروه آزمایش شده است. پیگیری یک ماهه، نتایج به دست آمده در دو گروه را تأیید کرد. با توجه به تأثیر آموزش مداخله بر افزایش تاب آوری و امیدواری زنان مبتلا به سرطان پستان، به کارگیری فنون شناختی – رفتاری در کنار درمان های پزشکی می تواند در درمان این بیماران مؤثر باشد.
تأثیرآموزش علاقه اجتماعی بر سبک زندگی نوجوانان قلدر و قربانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش ارزیابی تأثیر آموزش علاقه اجتماعی بر سبک زندگی نوجوانان قلدر و قربانی بود. پژوهش یک طرح نیمه آزمایشی با دو گروه آزمایشی و دو گروه کنترل و ارزیابی به صورت پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه بود.جامعه آماری را کلیه دانش آموزان پسر قلدر و قربانی مدارس متوسطه دوره دوم شهر ابرکوه در سال تحصیلی 95-1394 تشکیل دادند. به منظور اجرای پژوهش، پس از انجام جامعه سنجی، از میان دانش آموزانی که بر اساس تحلیل نتایج جامعه سنجی، تحت عنوان قلدر و قربانی طبقه بندی شده بودند، تعداد 40 نفر دانش آموز به طور تصادفی به عنوان نمونه گروه قلدر و نیز 40 نفر دانش آموز به طور تصادفی به عنوان نمونه گروه قربانی قلدری انتخاب شدند و هر گروه به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی و کنترل جایگزین شدند و پرسشنامه سبک زندگی کرن را در پیش آزمون تکمیل نمودند. گروه های آزمایش به صورت جدا گانه، به مدت 12 جلسه (در هر هفته دو جلسه) در برنامه آموزش علاقه اجتماعی و گروه کنترل نیز در لیست انتظار برای دریافت آموزش قرار گرفتند. نتایج آزمون تحلیل واریانس چند متغیره درون- بین گروهی آمیخته نشان داد آموزش برنامه علاقه اجتماعی در گروه های آزمایش در مقایسه با گروه های کنترل همتای خود، به طور معناداری بهبود سبک زندگی را در مرحله پس آزمون و پیگیری داشته اند. نتایج بیانگر این است افزایش علاقه اجتماعی سر آغازی به سمت حرکت مثبت بوده و باعث می شود فرد سبک زندگی خود رابر اساس اهداف همدلی، مسئولیت پذیری، همکاری و سهیم بودن شکل دهد و بنابراین به شکل موفقیت آمیز تری قادر به حل مشکلات خواهد شد.
اثربخشی آموزش مبتنی بر شفقت بر خودکارآمدی اجتماعی، تحمل پریشانی و خودانتقادی در دختران نوجوان تحت سرپرستی سازمان بهزیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی اثربخشی آموزش مبتنی بر شفقت بر خودکارآمدی اجتماعی، تحمل پریشانی و خودانتقادی در دختران نوجوان تحت سرپرستی سازمان بهزیستی بود. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. نمونه پژوهش شامل 30 دختر نوجوان 14 تا 18 ساله تحت سرپرستی سازمان بهزیستی شهر کرمان بود که با نمونه گیری دردسترس، انتخاب و در گروههای مداخله و گواه جایگزین شدند (هر گروه 15 نفر). گروه آزمایش، مداخله مبتنی بر شفقت را دریافت کرد (8 جلسه 90 دقیقه ای)؛ در حالی که به گروه کنترل هیچ آموزشی ارائه نشد. پس از پایان جلسات، پس آزمون و 2 ماه بعد از آن، پیگیری اجرا شد. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه خودکارآمدی اجتماعی نوجوانان کنلی، پرسشنامه تحمل پریشانی سیمونز و گاهر و سطوح خودانتقادی تامسون و زاروف استفاده شد. داده ها با تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. نتایج نشان دادند آموزش مبتنی بر شفقت تأثیر معناداری بر خودکارآمدی اجتماعی، تحمل پریشانی و خودانتقادی داشته است؛ این تأثیر در مرحله پیگیری نیز تداوم داشت. با توجه به یافته ها آموزش مبتنی بر شفقت یک گزینه مناسب برای بهبود خودکارآمدی اجتماعی، تحمل پریشانی و کاهش خودانتقادی است.
مقایسه اثربخشی برنامه های آموزش هوش معنوی و تاب آوری بر توانمندسازی روانشناختی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی برنامه های آموزش هوش معنوی و تاب آوری بر توانمندسازی روانشناختی کارکنان مجتمع فولاد گیلان انجام گرفت. روش پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. از بین 600 نفر از کارکنان علاقه مند به همکاری، تعداد 250 نفر به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. سپس تعداد 60 نفر از آنان که پایین ترین نمره را در پرسشنامه توانمندسازی روانشناختی کسب کرده بودند، انتخاب و در سه گروه (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل هر کدام 20 نفر) به طور تصادفی جایگزین شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه توانمندسازی روانشناختی (اسپریتزر) بود که آزمودنی های 3 گروه در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری به آن پاسخ دادند. گروه های آزمایش، 8 جلسه 90 دقیقه ای مداخله آموزش هوش معنوی و تاب آوری را دریافت کردند؛ اما گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش های آمار ناپارامتریک کروسکال والیس، خی دو و یومان ویتنی استفاده شد. یافته ها حاکی از افزایش توانمندسازی روانشناختی کارکنان در گروه های آزمایش نسبت به گروه کنترل (در مراحل آزمایش و پیگیری) بود. به علاوه نتایج نشان دادند تأثیر برنامه آموزش تاب آوری در افزایش توانمندسازی روانشناختی کارکنان به طور معنی داری بیشتر از تأثیر آموزش هوش معنوی بود؛ بنابراین، مدیران و صاحبان صنایع می توانند به منظور رقابت در بازار تولید و نیز افزایش بهره وری سازمانی از برنامه های آموزشی هوش معنوی و تاب آوری به عنوان یک بسته مکمل استفاده کنند.
تأثیرآموزش مثبت نگر گروهی بر پیوند با مدرسه در دانش آموزان دختردوره متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش بررسی تأثیر مداخله مثبت نگر گروهیبر پیوند با مدرسه در دانش آموزان دختر بود. روش پژوهش شبه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. نمونه پژوهش به صورت نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای 60 نفر انتخاب و سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند (گروه آزمایش 30 نفر و گروه کنترل 30 نفر). مداخله مثبت نگرگروهیدر گروه آزمایش به مدت 8 جلسه گروهی 5/1 ساعته اجرا شد و یک ماه بعد از اتمام جلسه ها آزمون پیگیری اجرا شد. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه پیوند با مدرسه رضایی شریف استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل کواریانس نشان داد مداخله مثبت نگر گروهیمیزان پیوند با مدرسه و مؤلفه های آن را در دانش آموزان دختر در مرحله پس آزمون و پیگیری افزایش داده است. براساس یافته های پژوهش می توان گفت مداخله مثبت نگربه شیوه گروهی در افزایش پیوند با مدرسه در دانش آموزان دختر مؤثر بود.
اثر بخشی آموزش هوش معنوی بر مؤلفه های بهزیستی ذهنی دانش آموزان تیزهوش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش با هدف تعیین میزان اثربخشی آموزش هوش معنوی بر بهزیستی ذهنی دانش آموزان تیزهوش دبیرستانی انجام گرفته است. به منظور انجام این پژوهش 24 نفر از میان جامعه آماری، به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای، انتخاب و با روش تصادفی به گروه های آزمایش و کنترل به طور مساوی گمارده شدند. روش پژوهش نیمه آزمایشی با پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل بود .آموزش هوش معنوی برای گروه آزمایش در طی 7 جلسه گروهی 90 دقیقه ای انجام گرفت؛ این در حالی بود که گروه گواه آموزشی را دریافت نکرد. ابزارهای مورد استفاده عبارتند از آزمون رضایت از زندگی SWLS دینر، امونز، لارسن و گریفن و عاطفه مثبت و منفی واتسون. داده های بدست آمده با روش آماری تحلیل کواریانس تک متغیره مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش هوش معنوی بر حیطه عاطفه مثبتِ بهزیستی ذهنی تاثیر معنادار داشت ولی بر دو حیطه عاطفه منفی و رضایت از زندگی تاثیر معناداری نداشته است.
بررسی تحولی هوش معنوی از نوجوانی تا سالمندی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش شناخت روند تحولی هوش معنوی از نوجوانی تا بزرگسالی در شهر اراک بود. به این منظور 740 نفر از جمعیت بزرگسال شهر اراک، در پنج گروه سنی (۱9–14 ساله) 165نفر، (29-20 ساله) 174 نفر، (39-30 ساله) 214 نفر، (49-40 ساله) 100 نفر و (بالاتر از 50 سال) 87 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و به پرسشنامه هوش معنوی سهرابی و ناصری (1391) پاسخ دادند. یافته های حاصل از تحلیل کواریانس چند متغیره نشان داد که بین نمرات هوش معنوی در پنج گروه سنی تفاوت معناداری وجود داشت و نمرات هوش معنوی از گروه سنی اول تا چهارم سیر صعودی داشته و سپس در گروه پنجم نسبت به گروه چهارم اندکی تنزل یافته است. نتایج حاصل از مقایسه های زوجی تفاوت های معناداری را بین گروه های سنی زیر نشان داد: نتایج حاصل از مقایسه های زوجی تفاوت های معناداری را بین گروه های سنی زیر نشان داد: 29-20 و 49-40، 19-14 و 39-30، 39-30 و 49-40، 19-14 و 49-40، 19-14 و بالاتر از 50 سال. مقایسه نتایج نمرات هوش معنوی و خرده مقیاس های آن، حاکی از افزایش نمرات، همراه با افزایش سن تا گروه چهارم و در بیشتر موارد افت نمرات در گروه پنجم بود.
نقش خوش بینی و انطباق پذیری مسیر شغلی در موفقیت تحصیلی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش خوش بینی و انطباق پذیری مسیر شغلی در موفقیت تحصیلی دانشجویان انجام شد. روش تحقیق حاضر، توصیفی و از نوع همبستگی بود. تعداد 445 نفر (288 زن و 157 مرد) از دانشجویان کارشناسی دانشگاه اصفهان با روش نمونه گیری طبقه ای نسبی متناسب با حجم، به طور تصادفی انتخاب شدند. شرکت کنندگان پرسشنامه موفقیت تحصیلی، پرسشنامه انطباق پذیری مسیر شغلی و مقیاس خوش بینی مسیر شغلی را تکمیل کردند. تحلیل های همبستگی نشان دادند انطباق پذیری و خوش بینی مسیر شغلی، هر یک به ترتیب 21% و 27% از واریانس موفقیت تحصیلی دانشجویان دختر و متغیر انطباق پذیری مسیر شغلی 20% از موفقیت تحصیلی دانشجویان پسر را پیش بینی می کنند. براساس یافته های این پژوهش، دو متغیر انطباق پذیری مسیر شغلی و خوش بینی مسیر شغلی، پیش بینی کننده موفقیت تحصیلی بودند؛ این دو متغیر باید مهم ترین عوامل در نظر گرفته شده در فرایند مشاوره تحصیلی باشند؛ بنابراین، ایجاد و تقویت انطباق پذیری مسیر شغلی در دانشجویان و نیز افزایش خوش بینی مسیر شغلی در آنان پیشنهاد می شود.
نقش انسجام خانواده و انعطاف پذیری خانواده در پیش بینی شادابی تحصیلی دانشجویان با میانجی گری معنا ی زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی نقش انسجام و انعطاف پذیری خانواده در پیش بینی شادابی تحصیلی با میانجی گری معنای زندگی (شامل دو بعد وجود معنا و جست وجوی معنا) بود. برای این منظور 404 نفر (154 پسر و 250 دختر) از دانشجویان دانشگاه شهید باهنر کرمان به روش خوشه ای چندمرحله ای تصادفی، انتخاب و مطالعه شدند. به منظور ارزیابی متغیرهای پژوهش از ابزار های انسجام خانواده (سامانی)، انعطاف پذیری خانواده (شاکری)، معنای زندگی (استیگر و همکاران) و شادابی تحصیلی (حسین چاری و دهقانی زاده) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از روش آماری رگرسیون هم زمان مطابق با مراحل پیشنهادی بارون و کنی استفاده شد. نتایج نشان دادند متغیر انعطاف پذیری خانواده به صورت مثبت و معنا داری، شادابی تحصیلی را پیش بینی می کند. همچنین، انعطاف پذیری خانواده ازطریق وجود معنای زندگی، توانایی پیش بینی کنندگی شادابی تحصیلی را به صورت غیرمستقیم دارد. علاوه بر این، یافته ها نشان دادند متغیر انسجام خانواده ازطریق بعد وجود معنا به صورت مثبت و ازطریق بعد جست وجوی معنا به صورت منفی به پیش بینی شادابی تحصیلی قادر است. درنهایت، یافته ها نشان دادند اثرات غیرمستقیم مدل معنادارند؛ بنابراین، انسجام و انعطاف پذیری خانواده با میانجی گری معنای زندگی، می توانند شادابی تحصیلی را پیش بینی کنند. بنابراین، نتایج این پژوهش برای تدوین برنامه های مربوط به بهبود و ارتقای شادابی تحصیلی می تواند استفاده شود.
الگوی ساختاری تاثیر سرمایه روان شناختی بر موفقیت مسیر شغلی با توجه به نقش میانجی تعهد و رضایت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تاثیر سرمایه روان شناختی بر موفقیت مسیر شغلی با توجه به نقش میانجی تعهد و رضایت در کارکنان شرکت مخابرات اجرا شد. جامعه آماری پژوهش راکارکنان زن و مرد شرکت مخابرات در شهر اصفهان تشکیل دادند که از میان آنان 285 نفر به شیوه ی نمونه گیری سهل الوصول انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه سرمایه روان شناختی ناگیوئن و همکاران، پرسشنامه موفقیت شغلی نبی، پرسشنامه رضایت شغلی اسپکتور و پرسشنامه تعهد سازمانی اسپیر و ون کاتش بودند. داده ها با استفاده از الگوسازی معادله ساختاری تحلیل شدند. نتایج حاصل از الگوسازی معادله ساختاری نشان داد که سرمایه روان شناختی بر رضایت شغلی و تعهد سازمانی و همچنین رضایت شغلی و تعهد سازمانی بر موفقیت شغلی (موفقیت مسیر شغلی) طی یک سلسله روابط زنجیره ای دارای تاثیر معنادار هستند. همچنین نتایج نشان داد که سرمایه روان شناختی تاثیر بر موفقیت شغلی را به طور غیرمستقیم از طریق رضایت شغلی و تعهد سازمانی اعمال می نماید. در مجموع، نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که رضایت شغلی و تعهد سازمانی متغیرهای واسطه ای در رابطه بین سرمایه روان شناختی و موفقیت شغلی بودند.
اثربخشی آموزش مبتنی بر روایت درمانی بر معنا در زندگی و مولفه های آن در دختران دانشجو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر روایت درمانی بر معنا در زندگی و مؤلفه های آن (وجود معنا و جستجوی معنا) در بین دانشجویان دختر دانشگاههای تهران بود. بدین منظور از طرح شبه آزمایشی پیش آزمون - پس آزمون - پیگیری با گروه گواه ناهم ارز استفاده شد. نمونه شامل ۲۴ دانشجوی دختر ۱۸ تا ۳۰ ساله بود که با نمونه گیری دردسترس، انتخاب و در گروههای مداخله و گواه جایگزین شدند. هر دو گروه ها در پیش آزمون با پرسشنامه معنا در زندگی استگر و همکاران ارزیابی شدند. سپس اعضای گروه مداخله در ۷ جلسه هفتگی روایت درمانی گروهی شرکت کردند. هر دو گروه، مجدد در پس آزمون و پیگیری 9 ماهه ارزیابی شدند. داده های حاصل با آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر تحلیل شدند و نشان دادند مداخله روایت درمانی در مرحله پس آزمون موجب افزایش معنادار وجود معنا در گروه مداخله به نسبت گروه گواه شده است. این تفاوت در پیگیری، همچنان معنادار بود. در ارتباط با مؤلفه جستجوی معنای گروههای مداخله و گواه، در هیچ یک از مراحل ارزیابی، تفاوت معناداری نشان ندادند. نمرات کل معنا در زندگی گروهها در پیش آزمون و پس آزمون تفاوت معناداری نداشتند؛ اما کاهش نمرات گروه گواه در مرحله پیگیری، موجب تفاوت معناداری در این مقطع شد. از این یافته ها می توان نتیجه گرفت روایت درمانی در کوتاه مدت موجب افزایش مؤلفه وجود معنا می شود و در میان مدت فرد را نسبت به کاهش معنا در زندگی مصون می کند.
تاثیر آموزش راهبردهای خودگردانی بر افزایش شادی دانش آموزان دوره اول متوسطه شهرکرد:مقایسه جنسیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تاثیر آموزش راهبردهای خودگردانی بر افزایش شادی دانش آموزان صورت گرفت. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل، بود. نمونه پژوهش 60 دانش آموز دختر و پسر مقطع متوسطه اول بود که به صورت نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه شادی آکسفورد بود که دانش آموزان در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تکمیل کردند.گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 45 دقیقه ای تحت آموزش راهبردهای خودگردانی قرار گرفتند. نتایج آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر نشان داد میانگین نمره شادی گروه آزمایش و گروه کنترل بعد از آموزش متفاوت است. نتیجه آزمون تعقیبی حاکی از این بود که میانگین نمره شادی در مرحله پس آزمون و پیگیری نسبت به مرحله پیش آزمون افزایش داشته و همچنین میانگین نمره شادی دختران در مرحله پس آزمون و پیگیری بیشتر از میانگین نمره شادی پسران در همان مراحل بود. نتایج نشان دادند روش آموزش راهبردهای خودگردانی می تواند علاوه بر افزایش میزان شادی دانش آموزان به موفقیت تحصیلی آنها کمک موثری کند .