فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۶۱ تا ۱٬۱۸۰ مورد از کل ۱٬۷۰۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش، بررسی رابطه ادراک کیفیت صدا با سرزندگی در کارکنان مشاغل اداری و صنعتی مجتمع فولاد مبارکه بود.
روش: بدین منظور 55 نفر از کارکنان بخش اداری و 70 نفر از کارکنان بخش صنعتی به طور تصادفی انتخاب شدند و پرسشنامه ادراک کیفیت صدا با پنج زیرمقیاس مزایای کاهش صدا، موانع کاهش صدا، خوداثربخشی، نگرش نسبت به صدا و القاپذیری و پرسشنامه سرزندگی را به طور همزمان تکمیل کردند.
یافته ها: در کارکنان مشاغل اداری سرزندگی تنها با مقوله خوداثربخشی رابطه معنی دار داشت (05/0p<) و در کارکنان مشاغل صنعتی سرزندگی با مقوله های کاهش صدا و خوداثربخشی دارای رابطه معنِی دار بود (05/0p<).
نتیجه گیری: مقایسه نتایج این پژوهش با یافته های پژوهش های مرتبط، بیانگر اهمیت میزان سروصدا در محیط کار و تاثیر آن بر سرزندگی است. سروصدا با تحت پوشش قرار دادن سایر اصوات، تمرکز کارکنان را از بین می برد و سرزندگی و هشیاری آنها و نهایتاً بهره وری را کاهش می دهد. با استفاده از ابزارهای محافظ شنوایی می توان میزان آزردگی ناشی از سروصدا را کاهش داد و احساس سرزندگی را که نوعی تجربه خاص روانشناختی است در کارکنان ایجاد کرد.
مقابله با عوامل تنیدگی زای زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیگار و ریسک افسردگی
مقایسه وضعیت سلامت تغذیه ای مردان سالمند فعال و غیر فعال شهر شیراز(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقایسه تأثیر تحریکات حسی برسطح هوشیاری بیماران دچار اغما در دو زمان دیرهنگام و زودهنگام(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
هدف: امروزه بر توانبخشی زودهنگام و صحیح بیماران دارای اختلال هوشیاری تأکید فراوان دارند، اما تحقیقات انجام شده در این زمینه حاکی از ارائه این مداخلات در زمان های متفاوت می باشد. لذا به منظور مقایسه میزان افزایش سطح هوشیاری متعاقب تحریکات حسی در دو زمان زودهنگام و دیرهنگام مطالعه حاضر انجام شد.
روش بررسی: در یک مطالعه تجربی و مداخله ای و به طریق سنجش های مکرر، 21 مرد دچار اغما که GCS آنها در 3 روز اول پس از ضربه، 8 یا پایین تر بود، به صورت تصادفی به 3 گروه مقایسه، مداخله زودهنگام و مداخله دیرهنگام تخصیص یافتند. تمامی بیماران تا روز 25 پس از ضربه پیگیری شده و سطح هوشیاری آنان با دو معیارGCS و CRS-R به صورت یکروز درمیان ارزیابی شد. مداخله تحریک حسی یک هفته ای با تحریک 5 حس شنوایی، بینایی، لامسه، حرکتی و بویایی در گروه زودهنگام از روز 7-5 پس از ضربه و در گروه دیرهنگام از روز 15 پس از ضربه ارائه شد. همچنین طی هفته انجام مداخله، روزانه قبل و بعد از دریافت مداخله سطح هوشیاری ارزیابی شد. داده های بدست آمده با استفاده از آزمونهای آماری تی زوجی، همبستگی پیرسون و اندازه گیریهای مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: تحلیل روند تغییرات سطح هوشیاری در طول 25 روز اول پس از ضربه حاکی از افزایش معنادار نمره دو معیار نامبرده در هر 3 گروه بود . مقایسه میزان تغییرات نمره GCS در 3 گروه توسط آزمون تعقیبی post hoc تفاوت معناداری بین 3 گروه نشان نداد (15/0 = P). اما میزان تغییرات نمره CRS-R در دو گروه زودهنگام و دیرهنگام تفاوت معناداری را نشان داد.
نتیجه گیری: بیداری بیماران اغمایی در طول 25 روز اول پس از ضربه در هر 3 گروه بهبود خودبخودی دارد. همچنین یافته های تحقیق حاکی از آن است که ارائه تحریکات حسی زودهنگام می تواند این روند بهبود خودبخودی را تسریع کند.
درگیری های همسران به سلامت قلب آسیب می زند
حوزه های تخصصی:
تاثیر آرامسازی پیشرونده عضلانی بر پرفشاری خون سالمندان مبتلا به سکته قلبی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
تاثیر مداخله مدرسه ـ محور مبتنی بر الگوی ارتقا سلامت پندر برای افزایش فعالیت جسمانی دانش آموزان دختر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: فعالیت جسمانی منظم در ارتباط با نتایج مثبت متعددی در جوانان است. میزان فعالیت جسمانی در طی دوران دبیرستان دختران نوجوان ایرانی در مقایسه با پسران پایین تر است. برای توقف و یا معکوس کردن این روند کاهش، مداخلات مبتنی بر تئوری ها و الگوهای گوناگون با هدف افزایش رفتار ورزشی دختران مورد نیاز است. هدف از این مطالعه تعیین تاثیر مداخله مدرسه ـ محور مبتنی بر الگوی ارتقا سلامت پندر برای افزایش فعالیت جسمانی دانش آموزان دختر بود.
مواد و روش ها: مطالعه حاضر از نوع کارآزمایی آموزش بهداشت تصادفی شده با گروه شاهد بوده و تاثیر اجرای یک برنامه آموزشی 24 هفته ای مبتنی بر الگوی ارتقا سلامت پندر را به منظور بهبود عوامل شناختی و روانی اجتماعی مرتبط با فعالیت جسمانی و افزایش رفتار ورزشی، دختران نوجوان (106 نفر) شهر سنندج را در سال 1385 ارزشیابی کرد. برنامه مداخله شامل؛ جلسات آموزشی و مشاوره های متناسب شده بود. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون های آماری کولموگروف- اسمیرنوف، تی مستقل و زوجی، مان ویتنی و ویلکاکسون آنالیز گردید.
یافته ها: افزایش وقت صرف شده روزانه برای فعالیت جسمانی گروه تجربی در مقایسه با شروع مطالعه، 45 دقیقه بود. مداخله موجب تاثیر مثبت و معنی داری در پیشرفت مراحل آمادگی، بهبود خود کارآمدی درک شده، لذت درک شده مرتبط با رفتار، تاثیرات بین فردی، داشتن برنامه ریزی برای عمل، همچنین کاهش موانع درک شده و ترجیحات رقابت کننده با انجام فعالیت در گروه تجربی شد (p£0.0001-0.04).
نتیجه گیری: ارزشیابی پیامدها در پایان برنامه مداخله، اثرات مثبت برنامه را بر مراحل تغییر، تعیین کننده های بالقوه رفتار فعالیت جسمانی و متوسط فعالیت جسمانی روزانه نشان داد. نسبت قابل توجه افراد مراحل عمل و نگهداری گروه تجربی در مقایسه با آزمون پایه، رسیدن به معیار توصیه شده برای فعالیت جسمانی نوجوانان، از نتایج امیدوار کننده مداخله مدرسه مدار مبتنی بر الگوی ارتقا سلامت پندر محسوب می شود.
شخصیت و سبک های مقابله با استرس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش رابطه بین ابعاد شخصیت و سبک های مقابله با استرس در یک نمونه دانشجویی مورد بررسی قرار گرفت. هدف اصلی پژوهش حاضر مطالعه نوع رابطه ابعاد شخصیت شامل نوروزگرایی، برون گرایی، تجربه پذیری، همسازی و وظیفه شناسی با سبک های مقابله مساله مدار، هیجان مدار مثبت و هیجان مدار منفی بود. 378 دانشجو (176 پسر و 202 دختر) از رشته های مختلف دانشگاه تهران در این پژوهش شرکت کردند. از آزمودنی های خواسته شد ""مقیاس شخصیت NEOPI-R"" و ""مقیاس سبک های مقابله تهران"" را تکمیل کنند. برای تحلیل داده های پژوهش از شاخص ها و روش های آماری شامل فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار، آزمون t، ضرایب همبستگی و تحلیل رگرسیون استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که نوروز گرایی، برون گرایی و وظیفه شناسی می توانند تغییرات مربوط به سبک های مقابله مساله مدار و هیجان مدار منفی را پیش بینی کنند؛ تجربه پذیری می تواند تعییرات مربوط به سبک های مقابله مساله دار و هیجان مدار منفی را پیش بینی کند، و همسازی فقط تغییرات مربوط به سبک مقابله هیجان مدار منفی را پیش بینی می کند. بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که خصیصه های شخصیتی بر راهبردهایی که فرد در مقابله با استرس های زندگی از آنها استفاده می کند تاثیر می گذارند. نتایج و پیامدهای پژوهش در این مقاله تشریح و تبیین خواهند شد.
رابطه صفات شخصیتی و سلامت روان
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی رابطه صفات شخصیتی و سلامتِ روان پرداخته است. روش تحقیق همبستگی بود. 142 دانشجوی دوره کارشناسی به شیوه تصادفی چند مرحله ای برای گروه نمونه انتخاب شدند. متغیرهای تحقیق با دو پرسشنامه پنج عاملی نئو و پرسشنامه سلامت عمومی اندازه گیری شدند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد، وظیفه شناسی، برون گرایی و نوروزگرایی سهم معناداری در پیش بینی سلامت روان دارند. افزایش وظیفه شناسی و برون گرایی، و کاهش نوروزگرایی با سلامت روانی بیشتر ارتباط معناداری دارند.
تاثیر روشهای درمانی پیاده روی و دویدن بر نشانگان پیش از قاعدگی دانش آموزان دختر دبیرستانهای شهر اهواز
حوزه های تخصصی:
"هدف از این پژوهش مقایسه تاثیر 8 هفته پیادهروی و دویدن بر علایم نشانگان پیش از قاعدگی (PMS) دختران غیرورزشکار دبیرستانهای شهر اهواز بود. به همین منظور پس از اجرای آزمون سرند با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی چند مرحلهای 75 نفر از دانشآموزان داوطلب دختر غیرورزشکار از دبیرستانهای شهر اهواز انتخاب گردید. آزمودنیها با روش تصادفی در سه گروه 25 نفری قرار گرفتند. پس از انجام مرحله پیشآزمون و تکمیل پرسشنامه PMS و استخراج نتایج اولیه، گروه تمرین دویدن به مدت 8 هفته، هفتهای 3 جلسه 45 دقیقهای با شدت 65 تا 70 درصد ضربان قلب بیشینه به تمرین دویدن پرداختند. گروه تمرین پیادهروی نیز به مدت 2 ماه، هفتهای 5 جلسه 30 دقیقهای در روز با شدتهای مختلف معمولی و تند و کند فعالیت خود را انجام دادند. گروه گواه در مدت 8 هفته پژوهش، هیچگونه فعالیت ورزشی نداشت. پس از اجرای مطالعه آزمایشی، آزمودنیهای سه گروه پرسشنامه PMS را در دو مرحله (یک ماه پس از تمرین و دو ماه پس از تمرین) تکمیل کردند. تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار 5/11SPSS انجام گرفت. یافتهها نشان دادند که تمرین دویدن تاثیر مثبت و معناداری بر کاهش علایم جسمی PMS (001/0 P<) داشت، همچنین تمرین پیادهروی نیز تاثیر معناداری بر کاهش علایم جسمی PMS (001/0 P<) و علایم روانی (002/0 P<) داشته است. نتیجه دیگر پژوهش این بود که بین تاثیر تمرین پیادهروی و انجام تمرین دویدن بر علایم جسمی (001/0 P<) تفاوت معناداری وجود داشت بهطوری که تمرین دویدن مؤثرتر از پیادهروی بود.
"
رابطه خوشبینی و بدبینی با سلامت روان در افراد بزرگسال شهر اصفهان
حوزه های تخصصی:
"هدف این پژوهش بررسی رابطه خوشبینی و بدبینی با سلامت روان و ابعاد آن (نشانههای بدنی، اضطراب، اختلال در عملکرد اجتماعی، افسردگی) و مقایسه رابطه خوشبینی و بدبینی با سلامت روان در زنان و مردان بزرگسال شهر اصفهان، در سال 1385 است. برای دستیابی به اهداف پژوهش، نمونهای 100 نفری با روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای از جامعه آماری انتخاب و پرسشنامههای خوشبینی ـ بدبینی (محققساخته) و سلامت عمومی در مورد آنها اجرا شد. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین خوشبینی با سلامت روان و ابعاد آن رابطه معنادار وجود دارد (01/0 P<). همچنین بین بدبینی با سلامت روان و ابعاد آن (نشانههای بدنی، اضطراب، اختلال در عملکرد اجتماعی) (01/0 P<) و بدبینی با افسردگی (05/0 P<) رابطه معنادار وجود دارد. اما براساس نتایج Z فیشر بین رابطه خوشبینی و بدبینی با سلامت روان در زنان و مردان بزرگسال تفاوتی وجود ندارد.
"
بررسی اثر مستقیم و غیرمستقیم بازخورد نسبت به مصرف مواد، کانون کنترل و توانمندیهای فردی و اجتماعی بر مصرف مواد در نوجوانان در معرض خطر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی اثر مستقیم و غیرمستقیم بازخورد نسبت به مصرف مواد، کانون کنترل و توانمندیهای فردی و اجتماعی بر مصرف مواد در نوجوانان در معرض خطر انجام شده است. نمونه پژوهش حاضر شامل 480 نفر از نوجوانان پسر سال اول متوسطه منطقه 19 شهر تهران بودند. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه عوامل خطرساز و حفاظت کننده مصرف مواد و پرسشنامه بررسی وضعیت مصرف مواد گردآوری شدند. از روش تحلیل عامل تاییدی (CFA) و مدل معادلات ساختاری (SEM) بر پایه نرم افزار لیزری برای ارزیابی مدل ساختاری استفاده شد. بر اساس نتایج مدل معادلات ساختاری، متغیرهای نهفته بازخورد نسبت به مصرف مواد، مهارتهای خود مهارگری (خود گردانی) و احساس کنترل درونی به طور مستقیم و غیرمستقیم از طریق توانمندیهای اجتماعی بر مصرف مواد در نوجوانان در معرض خطر تاثیر می گذارد. هر چه مهارتهای خود مهارگری و احساس کنترل درونی در فرد بیشتر باشد، توانایی او در امتناع قاطعانه از مصرف مواد بیشتر خواهد بود که در جای خود به طور مستقیم با مصرف کم مواد مرتبط است. مدل ارزیابی شده از شاخص های برازندگی خوبی برخوردار بود. با توجه به نتایج این پژوهش، آموزش های مهارتهای خودگردانی و اجتماعی، تغییر بازخورد نوجوانان نسبت به مصرف مواد و ایجاد احساس کنترل درونی و افزایش حرمت نفس نوجوانان در پیشگیری از مصرف مواد بسیار مفید است. این مولفه ها باید بخش مهم برنامه های پیشگیری از سوء مصرف مواد در نوجوانان در معرض خطر باشد.