فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۰۱ تا ۶۲۰ مورد از کل ۱٬۷۰۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش مقایسه سطح سلامت عمومی وعزت نفس زنان سالمند آموزش دیده در انجمن آلزایمر ایران با دیگران است.
روش: 40نفر زن سالمند که 20 نفر آموزش دیده در انجمن آلزایمر ایران و20 نفر هم از خارج انجمن به روش جورکردن گروه همتا انتخاب شدند. روش تحقیق علی مقایسه ای بوده و اطلاعات با پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ وعزت نفس کوپراسمیت جمع آوری شده است.
یافته ها: برپایه یافته یکم پژوهش با استفاده از مدل t تک نمونه ای ، سلامت عمومی و عزت نفس در جامعه زنان سالمند در حد بالا ارزیابی گردید. یافته دوم پژوهش براساس مدل t مستقل نشان داد که میزان هر دو متغیر در زنان سالمند آموزش دیده انجمن از زنان سالمند آموزش ندیده بیشترست(سطح معناداری 0/001). یافته سوم با استفاده از مدل رگرسیون خطی همزمان نشان داد سلامت عمومی باعزت نفس زنان سالمند رابطه دارد. یافته چهارم براساس مدل همخوانی مجذورکای این بود که بین عزت نفس و سلامت عمومی زنان سالمند با ویژگی های فردی آنان (میزان تحصیلات، وضعیت تاهل، موقعیت شغلی، وضعیت اقتصادی، شرایط سلامتی) رابطه ای مشاهده نگردید.
نتیجه گیری: آموزش زنان سالمند در سلامت عمومی و عزت نفس آنان تاثیر گذار است.
تأثیر آموزش برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر میزان فشار روانی مادران کودکانِ کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر میزان فشار روانی مادران کودکانِ کم توان ذهنی بود. روش پژوهش، از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری این پژوهش را کلیه ی مادران کودکانِ کم توان ذهنی دوره ی آمادگی شهر مارلیک در سال تحصیلی 92-1391 تشکیل می دادند که از میان آنها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، 24 نفر از مادرانی که نمره های فشار روانی شان یک انحراف معیار بالاتر از میانگین گروه بود، انتخاب و به صورت تصادفی در گروه آزمایش (12 نفر) و گروه کنترل (12 نفر) جایگزین شدند. به گروه آزمایش، 8 جلسه برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی آموزش داده شد. برای جمع آوری داده ها از فرم 52 سوالی پرسشنامه ی منابع فشار روانی فردریک استفاده شد. داده ها از طریق آزمون آماری کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که فرضیه ی پژوهش مبنی بر تأثیر آموزش برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر میزان فشار روانی مادران کودکانِ کم توان ذهنی مورد تأیید قرار گرفته است و مادران گروه آزمایش نسبت به مادران گروه کنترل در پس آزمون، به طور معناداری فشار روانی کمتری داشتند (01/0>p). بنابراین، می توان نتیجه گرفت که آموزش برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی در کاهش فشار روانی مادران کودکانِ کم توان ذهنی تأثیر معناداری دارد.
پیش بینی کننده های روان شناختی، طبی و جمعیت شناختی سلامت مع نوی مبتلایان به سرطان پستان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
سابقه و اهداف: با توجه به شیوع بالای سرطان پستان و اهمیت محوری سلامت مع نوی در فرآیند درمانی مبتلایان به این نوع سرطان، مطالعه حاضر با هدف تبیین پیش بینی کننده های روان شناختی، طبی و جمعیت شناختی سلامت مع نوی مبتلایان به سرطان پستان طراحی و اجرا گردید.
مواد و روش ها: 341 نفر از زنان مبتلا به سرطان پستان با روش نمونه گیری آسان در مطالعه توصیفی-همبستگی شرکت نمودند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه متشکل از سه بخش استفاده شد. بخش اول مربوط به اطلاعات جمعیت شناختی و طبی، بخش دوم دربرگیرنده پرسشنامه اس تاندارد سلامت مع نوی Ellison – Palutzian و بخش سوم شامل پرسشنامه استاندارد سنجش استرس، اضطراب و افسردگی DASS-42 بود. جهت تجزیه وتحلیل از نرم افزار SPSS نسخه بیستم و روش های آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد.
یافته ها: بر اساس یافته های مطالعه حاضر، ارتباط آماری معنی داری بین سلامت مع نوی مبتلایان به سرطان پستان با استرس، اضطراب، افسردگی وجود داشت. بر اساس نتایج تحلیل رگرس یون، 5/39 درصد از واریانس نمرات سلامت مع نوی مبتلایان به سرطان پستان به وسیله متغیرهای فوق الذکر تبیین گردید و در این بین، افسردگی با ضریب تعیین 2/26 درصد بالاترین سهم را در پیش بینی سلامت مع نوی ایفا نمود.
نتیجه گیری: بر اساس یافته های مطالعه حاضر، سلامت مع نوی مبتلایان به سرطان پستان را می توان در قالب یک معادله رگرسیون به وسیله متغیرهای روان شناختی پیش بینی کرد. مبتلایان به سرطان پستان با نمرات بالاتر سلامت مع نوی، میزان استرس، اضطراب و افسردگی کمتری وجود دارد و بالا بودن سلامت مع نوی یک فاکتور مهم محافظت کننده در برابر بروز استرس، اضطراب و افسردگی در این بیماران است.
بررسی رابطه عزت نفس و حمایت اجتماعی با سلامت روان در دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سلامت روان به عنوان یک منبع مثبت و مهم در رشد فردی، اجتماعی و اقتصادی دانشجویان نقش دارد. این پژوهش با هدف بررسی رابطه عزت نفس و حمایت اجتماعی با سلامت روان در دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز انجام گرفت. 400 دانشجو از میان دانشجویان ساکن در خوابگاه های دانشگاه شهید چمران به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. شرکت کننده ها مقیاس عزت نفس روزنبرگ، مقیاس حمایت اجتماعی و پرسشنامه سلامت روان را تکمیل نمودند. نوع تحقیق حاضر همبستگی است و روش های آماری مورد استفاده ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیری بود که با استفاده از نرم افزار 16-SPSS تحلیل گردیدند. نتایج نشان داد که بین عزت نفس و حمایت اجتماعی با سلامت روان دانشجویان در کل نمونه و به تفکیک جنس رابطه ی معنی دار وجود دارد. همچنین تحلیل های رگرسیون نشان داد که متغیرهای پیش بین عزت نفس و حمایت اجتماعی در پیش بینی سلامت روان دانشجویان در کل و به تفکیک جنس نقش دارند. بر این اساس لازم است که در محیط های دانشجویی مسئولان و مدیران دانشگاه توجه خود را بر احترام گذاشتن به شخصیت و ارزش دادن به دانشجویان و حمایت از آن ها در ابعاد مختلف قرار دهند
اثربخشی روان درمانی عقلانی- عاطفی- رفتاری به شیوه گروهی بر بهزیستی روان شناختی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی روان درمانی عقلانی- عاطفی- رفتاری به شیوه گروهی بر بهزیستی روان شناختی زنان صورت گرفت. این پژوهش کاربردی و از نوع نیمه آزمایشی (به صورت پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل) بود. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس از بین زنانی که در کلاس های روان شناسی خانه سلامت شهرداری منطقه 5 تبریز شرکت کرده بودند، با توجه به نمره پایین در مقیاس بهزیستی روان شناختی ریف (RSPWB)، 24 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. سپس در گروه آزمایش مداخله روان درمانی عقلانی- عاطفی- رفتاری به شیوه گروهی به مدت 8 جلسه (هفته ای یک جلسه 2 ساعته) اجرا شد. نتایج تحلیل کوواریانس یک طرفه نشان داد که بین گروه آزمایش و کنترل بعداز اعمال متغیر مستقل از نظر بهزیستی روان شناختی تفاوت معنی داری وجود دارد (001/0>p ). بنابراین، می توان نتیجه گرفت که روان درمانی عقلانی- عاطفی- رفتاری به شیوه گروهی در بهبود بهزیستی روان شناختی زنان موثر است.
ترکیب ابعاد دلبستگی همسران و رضایت زناشویی زوجین(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: نظریه ی دلبستگی بزرگسالان، نظریه ی مهمی برای روابط همسران و رضایت زناشویی آنان است. هدف پژوهش حاضر، بررسی رضایت زناشویی همسران با توجه به ابعاد اضطراب و اجتناب دلبستگی آنان بود.
روش کار: جامعه ی آماری این پژوهش همبستگی، زوج های شهر اصفهان در سال 1391 بودند که در همایش های خانوادگی و برنامه های آموزشی و تربیتی فرهنگ سراهای این شهر شرکت نموده و حداقل یک سال از ازدواج آن ها گذشته و در یک سال اخیر با رویدادهای تنش زا در زندگی مشترک مواجه نشده بودند. 242 زوج به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. از شاخص رضایت زناشویی (CSI) و پرسش نامه ی تجدید نظر شده ی تجارب در روابط نزدیک (ECR-R) استفاده شد. داده ها با استفاده از SPSS-18 و به کمک تحلیل خوشه ای، تحلیل واریانس تک متغیره و چندمتغیره و مدل معادله ی ساختاری تحلیل شد.
یافته ها: از نظر رضایت زناشویی هر دو همسر، چهار گروه همسران زن ناراضی، همسران درمانده، همسران راضی، و همسران سرزنده مشخص شدند که از نظر رضایت زناشویی زن و شوهر با یکدیگر تفاوت معنی دار داشتند (001/0>P). هم چنین گروه های چهارگانه ی همسران از نظر اضطراب (001/0>P) و اجتناب (001/0>P) دلبستگی زن و شوهر با یکدیگر تفاوت معنی داری داشتند. بررسی بر اساس مدل وابستگی متقابل خود-شریک، اثر خود و اثر همسر بر رضایت زناشویی زن و شوهر، مشخص نمود که هم در زن و هم در شوهر، ابعاد دلبستگی، رضایت زناشویی را کاهش می دهد (05/0>P). هم چنین اجتناب دلبستگی همسر بر کاهش رضایت زناشویی فرد، تاثیر دارد (01/0>P).
نتیجه گیری: بر اساس سبک دلبستگی همسران می توان رضایت زناشویی آن ها را پیش بینی نمود. هم چنین رضایت زناشویی تحت تاثیر سیستم دلبستگی خود و همسر است.
بررسی اثر بخشی رویکرد درمانی نظام های زبان مشارکتی بر افزایش میزان صمیمیت زناشویی زوج های دانشجو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثر بخشی رویکرد درمانی نظام های زبان مشارکتی بر افزایش میزان صمیمیت زناشویی زوج های دانشجو بود.این پژوهش نیمه آزمایشی است وجامعه آماری آن، دانشجویان متاهل مراجعه کننده به مراکز مشاوره دانشجویی دانشگاه های شهر تهران بودند. نمونه مورد پژوهش شامل 14 زوج(28 نفر) بود که به روش تصادفی ساده انتخاب و در دوگروه آزمایش و کنترل قرار داده شدند. زوج های گروه آزمایش در 8 جلسه درمان زبان مشارکتی شرکت نمودند. ابزار سنجش در این پژوهش پرسشنامه نیازهای صمیمیت باگاروزی و پرسشنامه جمعیت شناختی بود.داده ها با روش تحلیل کوواریانس تک متغیری و چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد، درمان نظام های زبان مشارکتی برافزایش میزان صمیمیت و همه ابعاد آن( عاطفی،روانشناختی،عقلانی،جنسی،جسمانی،معنوی،زیبا شناختی،اجتماعی-تفریحی) مؤثر است و این اثربخشی در سطح 0.001>p معنادار می باشد.می توان نتیجه گرفت که در درمان زبان مشارکتی،درمانگر با ایجاد فرایند و فضایی برای روابط مشارکتی و گفتمانی موجب افزایش صمیمیت زناشویی و ابعاد آن در زوج ها می گردد.
اتاق اسنوزلن برای افراد با نیازهای ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روش اسنوزلن مبتنی بر تحریک حسی و آرامش آموزی است. در این روش با استفاده از مواد و وسایل و تجهیزات ویژه رنگی، نور، اشیاء متحرک، صداهای گوناگون، بوهای مختلف و اجسام دارای بافت های گوناگون (زبری، نرمی و ...) به افراد با نیازهای ویژه کمک می کنند تا به محرک های حسی پاسخ درست بدهند. در واقع این روش نارسایی های نظام حسی را اصلاح می کند و با برآوردن نیازهای حسی افراد با نیازهای ویژه بر عملکرد آنها تأثیر مثبت می گذارد. در این مقاله روش و اثر روش اسنوزلن بر حواس گوناگون افراد با نیازهای ویژه و مزایای آن به طور خلاصه ارائه شده است. سپس وسایل و تجهیزات ویژه برای تحریک و تقویت حس بینایی، شنوایی، لامسه، بویایی، چشایی و تعادل ارائه شده است.
مقایسه ی افسردگی، اضطراب، سلامت روان عمومی و عزت نفس در زندانیان بندهای مشاوره و عادی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: محیط زندان به صورت بالقوه یک عامل تنش زای مهم در ایجاد یا تشدید مشکلات روانی محسوب می گردد لذا پژوهش حاضر با هدف ارزیابی شاخص های بهداشت روانی در زندانیان بندهای مشاوره و عادی زندان مرکزی مشهد انجام شده است.
روش کار: جامعه ی آماری این پژوهش توصیفی شامل تمام زندانیان بندهای عادی و مشاوره ی زندان مرکزی مشهد در سال 1391 بود که از این بین تعداد 300 نفر به صورت تصادفی و تعداد برابر از بندهای عادی و مشاوره، انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسش نامه های ویراست دوم افسردگی بک، اضطراب بک، سلامت روان عمومی و عزت نفس کوپراسمیت و فرم مشخصات فردی بود. داده ها با شاخص های توصیفی نظیر مقایسه ی میانگین های مستقل، تحلیل واریانسها و تحلیل رگرسیون توسط نرم افزار SPSS تحلیل شدند.
یافته ها: میزان اضطراب و افسردگی در گروه مشاوره به صورت معنی داری پایین تر و میزان عزت نفس و سلامت روان عمومی بالاتر بود (001/0< P، 001/0< P). عزت نفس، تنها متغیری بود که با نوع جرم، رابطه ی مثبتی نشان داد و در زندانیان با جرایم دزدی و شرارت نسبت به سایرین، بالاتر بود.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج این مطالعه،به نظر می رسد مداخلات مشاوره ای در زندان ها می تواند شاخص های بهداشت روان نظیر افسردگی، اضطراب، سلامت روان عمومی و عزت نفس را در زندانیان بهبود بخشد.
پیش بینی تغییرات رفتارهای بهداشتی بر اساس متغیرهای احساس انسجام، خودکارآمدی کلی، خوش بینی و بدبینی در جمعیت دانشجویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، پیش بینی تغییرات رفتارهای بهداشتی بر اساس متغیرهای احساس انسجام، خودکارآمدی کلی، خوش بینی و بدبینی در جمعیت دانشجویی بود. در این پژوهش نمونه ای به تعداد 135 نفر به روش نمونه گیری در دسترس از میان دانشجویان کارشناسی ارشد دختر دانشگاه تبریز انتخاب شد. جهت اندازه گیری مولفه رفتار های بهداشتی از مقیاس رفتارهای بهداشتی پلانگ، مولفه احساس انسجام پرسشنامه احساس انسجام آنتونووسکی، مولفه خودکارآمدی کلی از پرسشنامه خودکارآمدی عمومی شرر و همکاران و مولفه خوش بینی بدبینی مقیاس خوش بینی و بدبینی توسط چانگ و همکاران استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل رگرسیون همزمان تحلیل گردید. نتایج تحقیق نشان داد رابطه احساس انسجام با رفتارهای بهداشتی مثبت و معنی دار است (01/0P<). متغیرهای مدیریت پذیری و معناداری احساس انسجام پیش بینی کننده های خوبی برای رفتارهای بهداشتی بودند. رابطه بدبینی با رفتارهای بهداشتی مثبت، ولی از نظر آماری غیرمعنی دار است. خوش بینی با رفتارهای بهداشتی، رابطه منفی و غیرمعنی دار دارد. نتایج پژوهش، حاکی از آن است که احساس انسجام، خودکارآمدی کلی، خوش بینی بدبینی می تواند رفتارهای بهداشتی را پیش بینی کند فراهم آورد.
پیش بینی تغییرات سلامت عمومی دانشجویان بر اساس مولفه های هوش هیجانی و ابعاد کانون کنترل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه هوش هیجانی و ابعاد کانون کنترل با سلامت عمومی در دانشجویان دانشگاه تبریز در چهارچوب یک طرح همبستگی انجام گردید. 381 دانشجوی دانشگاه تبریز (195 دختر و 186 پسر) در این پژوهش شرکت کردند. از دانشجویان خواسته شد مقیاس مقیاس کانون کنترل راتر (1966)، پرسشنامه سلامت عمومی و هوش هیجانی پترایدز و فارنهام (2001) را تکمیل کنند. برای تحلیل داده های پژوهش از تحلیل رگرسیون استفاده شد. نتایج نشان داد که منبع کنترل درونی رابطه مثبت و معناداری با سلامت عمومی دارد در حالی که منبع کنترل بیرونی رابطه منفی با سلامت عمومی داشت. بین منبع کنترل درونی با هوش هیجانی رابطه مثبت معنادار وجود داشت در حالی که منبع کنترل بیرونی با هوش هیجانی رابطه معنادار نداشت. هم چنین، یافته ها نشان داد از بین مولفه های هوش هیجانی، مهارت های شناختی به طور معنی داری قادر تغییرات سلامت عمومی را پیش بینی کنند. بر اساس این یافته ها می توان نتیجه گرفت افرادی که از هوش هیجانی بالایی برخورداند و نیز افراد حائز کانون کنترل درونی از نظر سلامت عمومی در وضعیت بهتری قرار دارند.
رابطه ابعاد شخصیت با حل مسأله و بهزیستی روانشناختی: نقش خودشیفتگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اساسی پژوهش حاضر بررسی نقش خودشیفتگی در پیش بینی ابعاد شخصیت، حل مسأله و بهزیستی روانشناختی می باشد. 180 نفر(102 دختر و 78 پسر) از دانشجویان دانشگاه پیام نور استان گیلان که در سال تحصیلی 93-1392 مشغول به تحصیل بودند، به روش خوشه ای انتخاب شدند و پرسشنامه شخصیت خودشیفته (راسکین و تری، 1988) ، پرسشنامه پنج عاملی شخصیت (کاستا و مک کری، 1989) ، مقیاس بهزیستی روانشناختی(ریف، 1989) و پرسشنامه سبک های حل مسأله(کسیدی و لانگ، 1996) را تکمیل نمودند. داده ها از طریق همبستگی پیرسون و رگرسیون تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که خودشیفتگی به عنوان یک سازه مهم روانشناختی قادر است تا ابعاد شخصیت، سبک های حل مسأله و بهزیستی روانشناختی را در دانشجویان پیش بینی نماید. چنین یافته هایی در تبییین اینکه چرا خودشیفتگی افراد متغیر مهمی است، کمک می نماید. پرداختن به این سازه در حوزه پژوهش روانشناسی شخصیت و اجتماعی توصیه می گردد.
تأثیر آموزش تحلیل رفتار متقابل بر تعدیل کمال گرایی مادران با توجه به سبک فرزندپروری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی تحلیل رفتار متقابل بر تعدیل کمال گرایی مادران انجام شد. این پژوهش مطالعه نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون و گروه کنترل بود. با کاربرد طرح نیمه آزمایشی و استفاده از دو گروه کنترل و آزمایش با پیش آزمون- پس آزمون؛ جامعه آماری این پژوهش را کلیه مادران کودکان پیش دبستانی و دبستانی6 تا 11سال در 5 مدرسه مقطع ابتدایی شهرستان آمل در سال 92-1391تشکیل داد. با استفاده از نمونه گیری در دسترس، از میان مادران داوطلب که واجد معیارهای ورود - خروج بودند، تعداد 42 نفر که نمره فرزندپروری آن ها یک انحراف استاندارد بالاتر از نمره میانگین در زیر مقیاس های مستبدانه و سهل گیرانه بودند، انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه 21 نفره جایگزین شدند. کلیه آزمودنی های دو گروه به گویه های پرسش نامه های فرزندپروری باومریند و چند وجهی کمال گرایی والدینیقبل و بعد از مداخله روی گروه آزمایش، پاسخ دادند. پس از جمع آوری داده ها، تجزیه و تحلیل داده ها با کاربرد نسخه بیستم نرم افزار آماری SPSS و استفاده از آزمون مان ویتنی یو نشان داد که آموزش تحلیل رفتار متقابل روی مادران می تواند به تعدیل کم ال گ رایی منتهی شود (05/0 p<). بنابراین می توان نتیجه گیری کرد که آموزش تحلیل رفتار متقابل به واسطه کاربرد فنون رشد بالغ، ساخت دهی به زمان، اقتصاد نوازش و غیره توانسته است به تعدیل کمال گرایی مادران بیانجامد.
پیش بینی سطح سلامت روان پرستاران بخش های داخلی و جراحی بر اساس متغیرهای جمعیت شناختی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
سلامت پرستاران از جمله سلامت روان آنان، با توجه به نقش پرستاران در سیستم بهداشتی درمانی در ارتقاء کمی و کیفی مراقبت ارایه شده از سوی آن ها بر بیماران، از اهمیت دوچندان برخوردار است. به علاوه مطالعات در مورد ارتباط بین متغیرهای دموگرافیک با سلامت روان هنوز نتایج متناقضی را نشان می دهند؛ از این رو تحقیق حاضر به منظور پیش بینی سطح سلامت روان پرستاران شاغل در بخش های داخلی و جراحی بر اساس متغیرهای جمعیت شناختی صورت گرفته است.
مواد و روش ها: نمونه مورد پژوهش در این مطالعه توصیفی- همبستگی، 380 نفر از پرستاران بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بودند که با روش نمونه گیری تصادفی طب قه ای وارد مطالعه شدند .ابزار گردآوری اطلاعات در این مطالعه شامل فرم اطلاعات و پرسش نامه سلامت عمومی 28 سؤالی (GHQ-28) بود. جهت تجزیه وتحلیل از نرم افزار SPSS نسخه بیستم و روش های آمار توصیفی، تی مستقل، آنالیز واریانس یک طرفه و تحلیل رگرسیون خطی چندگانه استفاده شد.
یافته ها: از لحاظ سلامت روان پرستاران، 73/69 درصد (265 نفر) نمره بالاتر از 23 داشتند که نشانه نامناسب بودن سلامت روان و مشکوک بودن به اختلال روانی بود. یافته های پژوهش حاضر حاکی از عدم ارتباط آماری معنی دار بین سلامت روان با سن، وضعیت تأهل، جنس و تعداد فرزندان پرستاران شرکت کننده در پژوهش بود. این درحالی بود که بر اساس نتایج مطالعه حاضر ارتباط بین کیفیت خواب، سابقه کار و میزان اضافه کار پرستاران با سلامت روان ایشان از نظر آماری معنی دار بود. بر اساس نتایج تحلیل رگرس یون، 9/40 درصد از واریانس نمرات سلامت روان پرستاران به وسیله متغیرهای کیفیت خواب، سابقه کار و میزان اضافه کار تبیین گردید (9/40R2 = ).
نتیجه گیری:
بر اساس نتایج تحقیق حاضر، بیش از نی می از پرستاران مورد مطالعه در وضعیت مشکوک به اختلال در سلامت روان قرار داشتند و نزدیک به دو س وم از پرستاران دارای سلامت روان تا حدی مطلوب و یا نامطلوب بودند. پیشنهاد می شود مدیران سازمان های بهداشتی- درمانی تمهیداتی را در جهت بهبود شرایط محیط کار و سلامت روان پرستاران به کار گیرند. بر اساس یافته های مطالعه حاضر سطح سلامت روان را در قالب یک معادله رگرسیون می توان به وسیله برخی متغیرهای جمعیت شناختی پیش بینی کرد.
شناسایی مدیریت درد در بیماران مبتلا به درد مزمن با سبک دلبستگی ایمن: یک مطالعه ی کیفی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: درد مزمن، تجربه ی حسی و عاطفی ناخوش آیندی است که از آسیب واقعی یا احتمالی به بافت ها ناشی می شود و حداقل شش ماه تداوم دارد. در این میان نظریه ی دلبستگی برای درک چگونگی رابطه ی بیماران با سایر افراد در طی دوران درد با اهمیت قلمداد شده است. هدف از این تحقیق شناسایی مدیریت درد در بیماران مبتلا به درد مزمن با سبک دلبستگی ایمن می باشد. روش کار: این تحقیق در کلینیک درد و مغز واعصاب دانشگاه کبانگسان مرکز درمانی مالزی از اگوست 2009 تا فوریه 2010 انجام گرفته است. بیست و دو بیمار زن مبتلا به درد مزمن با استفاده از مصاحبه ی نیمه ساختاریافته به زبان انگلیسی مورد مصاحبه قرار گرفتند. داده ها با استفاده از روش پدیدارشناسی تفسیری مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: تم پشتیبانی ایده آل و پنج ساب تم شامل وابستگی عاطفی به خانواده، احساسی عاطفی نزدیک با دوستان، استقلال و خودکفایی، اولویت بودن در کنار خانواده و نیاز به حمایت استخراج گردید.
نتیجه گیری: بیماران مبتلا به درد مزمن گزارش نموده اند که در لحظات درد نیاز به نزدیکی با اعضای خانواده ی خود داشته و از این احساس نزدیکی به عنوان نوعی سبک سازگاری در جهت تسکین درد از طریق افزایش احساس صمیمیت بهره می گیرند. تداوم طول دوره ی درد بیماران را وادار به تغییر در فعالیت های روزمره ی زندگی کرده و می تواند احساس نیاز به روابط نزدیک را افزایش دهد.
مقایسه ی سبک دلبستگی مادران دارای کودکان با و بدون مشکلات رفتاری سنین 12-8 سال(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: مادر به عنوان چهره ی دلبستگی اصلی، تاثیر غیر قابل انکاری در تحول رفتاری کودک دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی سبک های دلبستگی مادران کودکان دارای مشکلات رفتاری با کودکان بدون مشکلات رفتاری سنین 12-8 سال انجام شده است.
روش کار: نمونه ی این پژوهش علی-مقایسه ای شامل 120 نفر از مادران دانش آموزان دختر و پسر مقطع ابتدایی در سال 92-1391در شهرستان نیشابور بودکه در مورد مادران کودکان عادی، از روش نمونه گیری تصادفی و در مورد مادران کودکان دارای مشکل رفتاری از روش نمونه گیری خوشه ای استفاده شد. ابزار این مطالعه شامل آزمون راتر کودکان و پرسش نامه ی سبک دلبستگی بزرگسالان بود. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ی 18 وآزمون های آماری تی گروه های مستقل و رگرسیون لجستیک تحلیل شدند.
یافته ها: بین سبک دلبستگی اضطرابی و ایمن در مادران کودکان بدون مشکل رفتاری و با مشکل رفتاری تفاوت معنی داری وجود دارد (به ترتیب 0001/0=P، 001/0=P) اما بین سبک دلبستگی اجتنابی مادران کودکان با و بدون مشکل رفتاری تفاوت معنی داری دیده نشد (138/0=P). نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که سبک های دلبستگی اضطرابی و ایمن می توانند به عنوان پیش بینی کننده ی مشکلات رفتاری در کودکان محسوب شوند.
نتیجه گیری: یافته های مطالعه ی حاضر با حمایت از نظریه ی دلبستگی، اهمیت تعامل مادر-کودک را نشان می دهد. دلبستگی ناایمن و ایمن مادران می تواند پیش بینی کننده ی مهمی برای ایجاد مشکلات رفتاری درکودکان آن ها باشد.
رابطه ی انواع بدرفتاری در دوران کودکی با شفقت بر خود و سلامت روانی در افراد متاهل(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه ی بین انواع بدرفتاری در دوران کودکی با شفقت بر خود و سلامت روانی در افراد متاهل بود.
روش کار: در این مطالعه ی توصیفی–تحلیلی مقطعی، 350 نفر (زن و مرد) متاهل ساکن شهر تهران در سال 1392 به صورت تصادفی با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و پرسش نامه های خودگزارشی کودک آزاری، شفقت بر خود و سلامت عمومی را تکمیل نمودند. پرسش نامه های 13 شرکت کننده به دلیل نقص، حذف و پرسش نامه های 337 نفر مورد ارزیابی قرار گرفت. برای تحلیل داده های از نرم افزار SPSS نسخه ی 19 و آزمون همبستگی پیرسون، رگرسیون خطی و چندگانه استفاده شد.
یافته ها: بین بدرفتاری و شفقت بر خود رابطه ی منفی و معنی داری وجود دارد (001/0>P و 521/0- =r). بین بدرفتاری و سلامت عمومی همبستگی مثبت و معنی داری وجود دارد (001/0>P و 306/0=r). نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که خرده مقیاس های آزار جسمی، آزار عاطفی و خرده مقیاس غفلت، پیش بین های معنی داری برای شفقت بر خود هستند. خرده مقیاس غفلت بیشترین سهم را در تبیین شفقت بر خود دارد. هم چنین تنها خرده مقیاس آزار عاطفی قادر به پیش بینی سلامت عمومی می باشد (001/0>P).
نتیجه گیری: نتایج نشان داد هر چقدر فرد در دوران کودکی آزار بیشتری را تجربه کرده باشد از میزان شفقت بر خود کمتری در بزرگسالی برخوردار است، هم چنینهر چقدر فرد در دوران کودکی آزار بیشتری را تجربه کرده باشد از میزان علایم روانی بیشتری در بزرگسالی برخوردار است.
نقش راهبردهای مقابله با تنیدگی و رضایت مندی زناشویی بر سلامت عمومی مادران کودکان اتیستیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مطالعه نقش راهبردهای مقابله با تنیدگی و رضایت مندی زناشویی بر سلامت عمومی مادران کودکان اتیستیک بود. پژوهش از نوع کاربردی و شیوه ی انجام گرفتن آن همبستگی است. جامعه آماری شامل همه مادران کودکان اتیستیک شهر تهران در سال 1391 بود که از بین آنان 63 نفر از مادران به عنوان شرکت کننده در پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از چهار ابزار پرسشنامه ارتباط اجتماعی (راتر و همکاران، 2003) به منظور تشخیص اختلال اتیستیک، مقیاس های سلامت عمومی (گلدبرگ،1972)، سیاهه مقابله با موقعیت های تنیدگی زا اندلر و پارکر (1990) و مقیاس رضایت مندی همسران افروز (افروز و قدرتی، 1390) در پژوهش به کاربرده شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی مانند میانگین و انحراف استاندارد و آمار استنباطی تحلیل رگرسیون به شیوه گام به گام استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که بین راهبردهای مقابله مسئله مدار و رضایت مندی زناشویی و داشتن سلامت عمومی رابطه ی مثبت و معناداری وجود دارد. نتایج نشان داد که راهبردهای مسئله مدار و هیجان مدار توانستند سلامت عمومی را به طور معنادار پیش بینی کرده و راهبرد اجتنابی به طور معنادار توان پیش بینی سلامت عمومی را نداشت. همچنین چهار مؤلفه از مقیاس رضایت مندی زناشویی بهترین پیش بینی کننده های سلامت عمومی مادران بودند. نتایج بیانگر آن است که با وجود آنکه داشتن کودکی با اختلال های اتیستیک تنش هایی برای والدین آنان و به ویژه مادران دارد، داشتن رضایت مندی زناشویی و به کارگیری راهبردهای حل مسئله در مقابله با تنیدگی به عنوان متغیرهای تعدیل گر می تواند به سلامت و بهزیستی روانی آنان کمک نماید.