فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۸۱ تا ۴۰۰ مورد از کل ۱٬۷۰۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
سیستم «مدیر مورد» یکی از اثربخش ترین روش های مداخله بیماران اسکیزوفرنی و خانواده های آنان است. مطالعـه حاضر بـا هـدف استفـاده از خدمـات مدیریت مورد توسط مصرف کنندگان خدمـات روان پزشکی و اعضاء خانواده بیماران اسکیزوفرنی و مقایسه اثربخشی آن با گروه کارشناسان بهداشت انجام شده است.
روش این مطالعه از نوع مداخله ای و دو سر کور بود. اعضاء خانواده 117 بیمار اسکیزوفرنی پرسشنامه های «سلامت روانی GHQ-28»، «پرسشنامه آگاهی سنجی خانواده های مبتلایان به اسکیزوفرنیا»، فرم کوتاه آزمون برنامه مصاحبه تجارب خانواده های بیماران روانی را قبل و بعد از ارائه خدمات در منزل توسط دو گروه مدیر مورد کارشناسان بهداشت روان و اعضاء خانواده بیماران تکمیل کردند. نتایج نشان داد که اثربخشی مداخله توسط گروه اعضاء خانواده با اثربخشی مداخله توسط کارشناسان گروه بهداشت، یکسان بوده است و آگاهی و فرسودگی خانواده های بیماران تنها در اثر مداخله، بدون در نظر گرفتن گروه مداخله گر افزایش معنا داری یافته است. استفاده از افراد غیر متخصص در مدیریت مورد امکان استفاده بیشتر و گسترده تر خانواده های بیماران را از خدمات بهداشت روانی فراهم می کند.
بررسی بهداشت روانی دانشجویان در رابطه با عوامل تحصیلی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
رابطه ذهن آگاهی، راهبردهای مقابله ای و استرس ادراک شده با کیفیت زندگی بیماران سرطانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه میان راهبردهای مقابله ای، ذهن آگاهی و استرس ادراک شده با کیفیت زندگی بیماران سرطانی بود. در این راستا،134 (61 زن و73 مرد) بیمار سرطانی سرپایی و بستری در بیمارستان های شهرتبریز به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل، پرسشنامه استرس ادراک شده (کوهن و دیگران، 1983)، پرسشنامه فرم کوتاه شده مقابله با موقعیت های استرس زا، پرسشنامه بررسی کیفیت زندگی بیماران سرطانی و پرسشنامه ذهن آگاهی، توجه، هوشیاری (براون و ریان، 2003) بود. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج نشان داد که متغیرهای ذهن آگاهی و راهبردهای مقابله مساله مدار و هیجان مدار قادرند کیفیت زندگی بیماران سرطانی را پیش بینی کنند، در حالی که در مورد متغیر استرس ادراک شده مبتنی بر یافته ها، می توان بیان داشت، افراد ذهن آگاه، موقعیت های تهدیدآمیز زندگی را با استرس کمتری ارزیابی کرده و از راهبردهای سازگارانه تری در برخورد با شرایط استرس زا استفاده می کنند، به ویژه از راهبردهای اجتنابی کمتر استفاده می کنند. یافته های این مطالعه پیشنهاد می کند که استفاده از روش های افزایش ذهن آگاهی و آموزش راهبردهای مقابله سازگارانه می تواند موجب ارتقاء ارزیابی مثبت از شرایط استرس زا و سرانجام افزایش کیفیت زندگی بیماران سرطانی شود.
روابط بین نورزگرایی، سبک های مقابله، تنشگرهای تحصیلی، واکنش ها به تنشگرها و بهزیستی ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سه دهه پژوهش های بهداشت روان کشور: یک بررسی علم سنجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: در یک مطالعه علم سنجی، به منظور بررسی وضعیت پژوهشهای بهداشت روان کشور، مقالات یک دوره 30 ساله نمایه شده در بانک مقالات پژوهشی بهداشت مرکز ملی تحقیقات علوم پزشکی کشور (IranPsych) مورد بررسی قرار گرفتند.
روش: مقالات نمایه شده در بانک، شامل مقالات بهداشت روان مندرج در مجلات علمی داخلی و خارجی است که موضوع اصلی آنها روانپزشکی، روانشناسی و علوم عصب پایه بوده است. برای این تحقیق، بررسی به مقالاتی محدود شد که در یک دوره، بین 1352 تا 1381 (برای مقالات فارسی زبان) و 1973 تا 2003 میلادی (برای مقالات انگلیسی زبان) منتشر شده اند.
یافته ها: در مجموع 3031 مقاله ارزیابی گردیدند که 19.8% آنها در نشریات خارجی چاپ شده بودند. روند انتشار مقالات این دوره، حکایت از رشد کمی قابل توجه انتشار مقالات داخلی و خارجی به ویژه در پنج سال آخر بررسی دارد. در بین حوزه های تحقیق، به ترتیب علوم روانشناختی (52.8%) تحقیقات بالینی (31.6%) و تحقیقات عصب پایه (13.5%) بیشترین مقالات را به خود اختصاص دادند. در طی این دوره سهم مقالات عصب پایه افزایش و سهم تحقیقات خدمات بهداشتی کاهش یافته بود. از بین کل مقالات، موضوع حدود 38.6% مقالات، اختلالات روانپزشکی، 14.5% درمان دارویی و 5.7% درمان های روانی – اجتماعی بوده است و از بین اختلالات روانپزشکی=، اختلالات خلقی و اختلالات مرتبط با مصرف مواد بیشترین فراوانی را به خود اختصاص داده بودند. رایجترین روش پژوهش، مقطعی بود (57 %)، در 15.9% موارد از روش آزمایشی (شامل کارآزمایی بالینی) و در کمتر از 1% از روش آینده نگر استفاده شده بود. فراوانترین محل جمع آوری داده ها، به ترتیب بیمارستان، مدرسه و دانشگاه بوده است. در بیش از 90% مقالات، منبع حمایت مالی ذکر نشده است و فقط در 2.1% مقالات نویسندگان داخلی و خارجی همکاری داشته اند.
نتیجه گیری: این مطالعه نشان دهنده رشد چشمگیر تعداد مقالات منتشر شده در داخل و خارج از کشور در سالهای اخیر است که میتواند بازتاب فعالیت قابل توجه محققان بهداشت روان کشور باشد. نتایج این تحقیق میتواند مبنای سیاستگذاری و برنامه ریزی پژوهشهای بهداشت روان کشور قرار گیرد.
فراوانی اختلالات روانی در مراجعان سرپایی کلینیک سالمندان پویا
حوزه های تخصصی:
بررسی سطح سلامت روان در پرستاران شاغل در بیمارستان های آموزشی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران
حوزه های تخصصی:
میزان بروز مصرف داروهای روان گردان در دانش آموزان پسر دبیرستان های تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: سوء مصرف مواد در نوجوانان با بسیاری از پیامدهای منفی تاثیرگذار بر سلامت آنان ارتباط دارد. هدف مطالعه حاضر برآورد بروز سوءمصرف مواد روان گردان و الکل و تعیین عوامل مرتبط با آنها در دانش آموزان سال دوم دبیرستان های پسرانه شهر تبریز بود.
روش: 1785 دانش آموز پسر سال دوم دبیرستان شهر تبریز (7/13%) به روش سهمی خوشه ای تصادفی انتخاب شدند و دو بار به فاصله یک سال (در دو پایه تحصیلی متوالی) مورد بررسی قرار گرفتند. در شروع مطالعه (اسفند 1383)، دانش آموزان یک پرسشنامه خود ایفای 48 سؤالی پاسخ گزین را تکمیل کردند. بعد از یک سال (اسفند 1384)، پرسشنامه 10 سؤالی دیگری به همان دانش آموزان که در سال سوم دبیرستان به تحصیل اشتغال داشتند، ارایه گردید تا میزان بروز مصرف مواد روان گردان و الکل در آنها تعیین گردد. با استفاده از رگرسیون لجستیک، عوامل مرتبط با بروز مصرف مواد روان گردان و الکل بررسی شد.
یافته ها: طی یک ســـال، 1/10 درصد دانش آموزان مصرف الکل و 2/2 درصد مصرف مواد روان گردان را تجربه کرده بودند. سیگار آزموده بودن، انتقال در مراحل مصرف سیگار، داشتن رفتار خطرپذیر عمومی، بروز تجربه مصرف مواد روان گردان و نداشتن برنامه ریزی برای ورود به دانشگاه در دانش آموزان با بروز تجربه مصرف الکل مربوط بود. داشتن رفتار خطرپذیر عمومی و بروز تجربه مصرف الکل با بروز تجربه مواد روان گردان ارتباط داشت.
نتیجه گیری: این مطالعه شیوع پایین سوءمصرف مواد ولی بروز بالای آن را در نوجوانان و همچنین برخی عوامل مرتبط را نشان داد. نتایج این مطالعه از اشاعه برنامه هایی که هدف شان تغییر همزمان رفتارهای پرخطر است، حمایت می کند.
بررسی ساختار و محتوای اخبار و مطالب اعتیاد محور روزنامه های کیهان، اطلاعات، اعتماد ملی و اعتماد در سال 86-1385
حوزه های تخصصی:
طرح مسئله: این مقاله به بررسی ساختار و محتوای اخبار و مطالب مربوط به اعتیاد در روزنامه های کیهان، اطلاعات، اعتماد و اعتماد ملی در سال 1386- 1385 می پردازد. چهارچوب نظری تحقیق حاضر بر مبنای نظریه برجسته سازی و دیدگاه دروازه بانی استوار است و عوامل مؤثر بر ساختار و محتوای مطالب اعتیادمحور روزنامه های مذکور بر اساس این چهارچوب مورد بررسی قرار می گیرند.
روش: ساختار و محتوای اخبار و مطالب مربوط به اعتیاد، متغیر وابسته و سبک مطلب، محتوای مطلب و نوع ماده مخدر ذکر شده در تیتر و لید به عنوان متغیرهای مستقل در این بررسی ارزیابی شده اند. تحقیق پیش رو، با روش تحلیل محتوا و از طریق یک دستورالعمل کدگذاری به کدگذاری همه 1462 مطلب اعتیادمحور چهار روزنامه مذکور پرداخته است که از پنجم تیر 1385 (روز جهانی مبارزه با موادمخدر) تا همین تاریخ در سال 1386 منتشر شده اند. پس از ورود داده ها به محیطspss ، نتایج در قالب جداول دو بُعدی ارائه شد و از تکنیک آمار استنباطی و آزمون کای اسکوئر برای سنجش رابطه میان متغیرها استفاده گردید.
یافته ها: آزمون کای اسکوئر نشان داد تفاوت معناداری بین روزنامه های مورد بررسی از نظر متغیرهای مورد بررسی وجود دارد.
الف). اکثر مطبوعات مورد بررسی از سبک خبری برای پوشش مطالب اعتیادمحور استفاده کرده اند و تنها «اعتماد» بیش از دیگران، سبکهای تحلیلی را به کار برده است. ب). محتوای اکثر مطبوعات موردبرسی به امور قضائی و جرائم اختصاص یافته و «اعتماد» بیشتر به امور اجتماعی و پزشکی پرداخته است.پ). اکثر موادمخدر برجسته شده در تیتر و لید را موادمخدر غیرمجاز تشکیل داده اند.
نتیجه گیری: برخلاف مبارزات صورت گرفته با موادمخدر در کشور ما، اعتیاد به عنوان تهدیدی جدی برای سلامت جامعه باقیمانده است. بنابراین ما باید روشهایمان را برای از بین بردن این معضل تغییر دهیم و رسانه ها، به ویژه مطبوعات، یکی از مکانیسمهای مهم در رسیدن به این هدف هستند. اما یافته های این تحقیق نشان می دهد که مطبوعات به تنهایی قادر به انجام مسئولیتهایشان پیرامون جامعه در حوزه ی اعتیاد نیستند . تقویت ارتباط مطبوعات با کارشناسان، متخصصان حوزه های پژوهشی، بهداشتی و نهادهای غیردولتی برای تصحیح عملکرد آنها ضروری است.
اثربخشی معنا درمانی گروهی بر ارتقا سلامت زنان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
پیش بینی بهزیستی روان شناختی بر اساس جهت گیری زندگی و خوش بینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیقات نشان می دهد جهت گیری زندگی و خوش بینی از جمله عوامل حمایتی هستند که منجر به سازگاری افراد در شرایط ناگوار و در نتیجه بهزیستی بهتر افراد می شود. هدف از پژوهش حاضر پیش بینی بهزیستی ذهنی از طریق جهت گیری زندگی و خوش بینی است. به این منظور 300 ( 240پسر و 160 دختر) دانش آموز با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند.آنان به پرسشنامه های بهزیستی روانی مولوی وهمکاران (1388)، معنای زندگی ماهولیک (1964)، جهت گیری زندگی شی یر و همکاران (1994) پاسخ داده اند. نتایج نشان داد که جهت گیری زندگی و خوش بینی توان پیش بینی بهزیستی ذهنی را دارند. به عبارت دیگر جهت گیری زندگی و خوش بینی می توانند سبب افزایش شادی و رضایت از زندگی و کاهش افسردگی شوند. بر اساس یافته ها می توان بیان کرد که داشتن جهت گیری زندگی و خوش بین بودن بر سلامت روان و بهزیستی افراد تاثیر دارد.
اثر القای شفقت خود و حرمت خود بر میزان تجربه شرم و گناه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به روش آزمایشی اثر القای شفقت خود و حرمت خود را در تنظیم گری هیجان شرم و گناه سنجید. 80 دانشجو (54 زن، 26 مرد) از دانشگاه تهران به مقیاس های شفقت خود (SCS)، حرمت خود روزنبرگ (RSES) و زیرمقیاس آمادگی برای شرم و گناه مقیاس عاطفه خودآگاه (TOSCA) پاسخ دادند. سپس از طریق یادآوری و نوشتن جزیی یک اشتباه شخصی، در آنها تجربه شرم یا گناه بازسازی شده و هیجان ها ی شان به وسیله مقیاس هیجان ها ی ناخوشایند و پرسشنامه هیجان شرم و گناه اندازه گیری شد. شرکت کنندگان از طریق گمارش تصادفی در 4 گروه القای شفقت خود، القای حرمت خود، کنترل نوشتن و کنترل بدون مداخله، در معرض مداخله آزمایشی قرار گرفتند و مجددا هیجان های شان از طریق پرسشنامه هیجان ها ی ناخوشایند و پرسشنامه هیجان شرم و گناه سنجیده شد. نتایج پژوهش نشان داد که شرکت کنندگان گروه القای شفقت خود به نسبت گروه القای حرمت خود، هیجان شرم و هیجان ها ی ناخوشایند دیگر را کمتر گزارش کردند و این دو مداخله به یک میزان سبب کاهش احساس گناه در شرکت کنندگان شد. این مطالعه شواهد جدیدی در تاثیرگذاری متفاوت دو سازه شفقت خود و حرمت خود در تنظیم هیجان ها ی ناخوشایند مرتبط با تجربه اشتباه فراهم کرده است. همچنین تفاوت گروه های مداخله با توجه به ماهیت متفاوت دو هیجان شرم و گناه تبیین شده است.
شیوع مصرف مواد در دانشجویان دانشگاه های علوم پزشکی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش به منظور برآورد میزان شیوع مصرف مواد در بین دانشجویان دانشگاه های علوم پزشکی شهر تهران انجام شد. روش: در این پ ژوهش مقطعی،4000 نفر از دانشجویان دختر و پسر مقاطع کاردانی، کارشناسی، کارشناسی ارشد، دکترای حرفه ای و دکترای تخصصی سال تحصیلی 89-1388 دانشگاه های علوم پزشکی شهر تهران به صورت طبقه ای تصادفی از سه دانشگاه علوم پزشکی تهران، ایران و شهید بهشتی به تفکیک جنس و مقطع تحصیلی انتخاب شدند و پرسشنامه شیوع مصرف مواد بر روی نمونه انتخابی اجرا شد. یافته ها: بیشترین میزان مصرف مواد در طول عمر متعلق به مصرف قلیان و پس از آن به ترتیب متعلق به مصرف سیگار و مشروبات الکلی بود. مصرف شیشه و کراک هروئین نیز به ترتیب دارای کمترین میزان مصرف بودند. مصرف داروهایی مانند مورفین، ریتالین، ترامادول به ترتیب رتبه های چهارم، پنجم و ششم مصرف مواد را در دانشجویان علوم پزشکی دارند. در همه انواع مواد میزان مصرف در پسران بیشتر از دختران بود. نتیجه گیری: مصرف مواد سبک (قلیان، سیگار و مشروبات الکلی) در دانشجویان دانشگاه های علوم پزشکی شهر تهران بیشتر از مصرف مواد سنگین (حشیش، تریاک، کراک هروئین و ...) است. مصرف همه انواع مواد در دانشجویان مذکر بیشتر از دانشجویان مونث است. مصرف داروها و موادی نظیر ترامادول، ریتالین، پتدین و مورفین قابل توجه است.
سواد سلامت، وضعیت هیجانی منفی و رفتارهای خودمراقبتی در بیماران دیالیزی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بیماران مبتلا به نارسایی کلیه که سواد سلامت پایین دارند در معرض خطر بیشتری برای رفتارهای خودمراقبتی نامطلوب و نتایج منفی سلامت هستند. هدف پژوهش حاضر برآورد شیوع سواد سلامت پایین، تفاوت در حالات هیجانی منفی و رفتارهای خودمراقبتی بر حسب سطوح سواد سلامت و آزمون نقش واسطه ای هیجان های منفی در رابطه ی بین سواد سلامت و خودمراقبتی در بیماران تحت درمان دیالیز بود.
روش کار: در این مطالعه ی مقطعی، 240 بیمار با تشخیص مراحل انتهایی نارسایی کلیه در مراکز دیالیز وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران به روش نمونه گیری هدفمند از اسفند 1392 تا خرداد 1393انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل معاینه ی مختصر وضعیت روانی، فرم کوتاه پرسش نامه ی سواد سلامت بزرگسالان و مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس 21 آیتمی و زیرمقیاس خودمراقبتی رفتارهای خودمدیریتی بود.
یافته ها: میزان 25 درصد آزمودنی ها سواد سلامت پایین، 2/65 درصد سواد سلامت کافی و 8/9 درصد سواد سلامت مرزی داشتند. افسردگی، اضطراب، استرس و رفتارهای خودمراقبتی از لحاظ سطوح سواد سلامت تفاوت معنی داری داشتند (به ترتیب 001/0P
بررسی تعیین کننده های کیفیت زندگی مرتبط با سلامت در بیماران CAD(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: این تحقیق تأثیر وضعیت بیولوژیکی بر کیفیت زندگی مرتبط با سلامت بیماران مبتلا به بیماری عروق کرونری (CAD یا Coronary Artery Disease) و نقش واسطه ای بازنمایی های ذهنی بیماری را بر اساس یک مدل مفروض بررسی کرده است.
مواد و روش ها: بدین منظور، در یک روش مقطعی،270 بیمار مبتلا به CAD (180 بیمار مرد و 90 بیمار زن) از بیمارستان مرکز قلب تهران به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به فرم کوتاه پرسش نامه ادراک بیماری (Brief IPQ یا Brief Illness Perception Questionnaire) و پرسش نامه آنژین Seattle (Seattle Angina Questionnaire) پاسخ دادند. اطلاعات برای وضعیت بیولوژیکی بیمار از دستگاه اکوکاردیوگرافی (برای به دست آوردن LVEF یاLeft Ventricle Ejection Fraction ) و طبقه بندی انجمن قلب نیویورک (NYHA یا New York Heart Association) حاصل شد. برای تحلیل داده ها از روش های آماری 2χ، t مستقل، همبستگی گشتاوری Pearson و روش SEM (Structural Equation Modeling) استفاده شد.
یافته ها: یافته ها آزمون t و 2χ نشان داد که دو گروه بیماران زن و مرد مبتلا به CAD در برخی از مؤلفه های بازنمایی های ذهنی بیماری و کیفیت زندگی مرتبط با سلامت تفاوت معنی دار دارند. نتایج SEM از مدل مفروض در خصوص تأثیر وضعیت بیولوژیکی بر کیفیت زندگی مرتبط با سلامت بیماران CAD و نقش واسطه ای بازنمایی های ذهنی بیماری بین این دو متغیر حمایت کرد و نشان داد که این مدل از برازش مطلوب برخوردار است.
نتیجه گیری: این یافته ها نشان دادند که LVEF و سطح توان بیولوژیکی بیمار به طور مستقیم و هم چنین با میانجی گری بازنمایی های ذهنی بیماری بر HRQOL بیماران CAD تأثیر دارد. بنابراین، لازم است در درمان این بیماران بر روش های بهبود LVEF و افزایش سطح توان بیولوژیکی و مداخلات مربوط به اصلاح بازنمودهای غلط بیماران از بیماری و علایم و نشانه های آن توجه ویژه ای شود.