فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۶۱ تا ۵۸۰ مورد از کل ۱٬۷۰۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
کنترل دیابت، به عنوان یک بیماری مزمن و پیچیده مستلزم انجام فعالیت های خودمراقبتی در طول عمر است. درمان های روانشناختی مانند درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، جهت ارتقای فعالیت های خودمراقبتی مکمل درمان های پزشکی هستند. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهبود هموگلوبین گلیکوزیله و فعالیت های خودمراقبتی در مبتلایان به دیابت نوع دو بود. نمونه پژوهش شامل 100 نفر (60 زن، 40 مرد) از مبتلایان به دیابت نوع دو مراجعه کننده به بیمارستان لبافی نژاد بودند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک و آنتروپومتریک، مقیاس کوتاه فعالیت های خودمراقبتی دیابت (SDSCA) بود. نتایج پژوهش حاضر اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد را بر بهبود هموگلوبین گلیکوزیله و فعالیت های خودمراقبتی مبتلایان به دیابت نوع دو تایید کرد. هم چنین اثر درمان در گروه آزمایش، سه ماه پس از مداخله پایدار باقی ماند. بر اساس یافته های حاضر، گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد منجر به کاهش هموگلوبین گلیکوزیله و افزایش فعالیت های خودمراقبتی مبتلایان به دیابت نوع دو شد. نتایج این پژوهش پیشنهاد می کند که می توان در کنار درمان های پزشکی از گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد جهت بهبود شاخص های کنترل دیابت نوع دو استفاده کرد تا به این وسیله از عوارض بیماری، پیشگیری به عمل آید.
نقش خودمهارگری در نحوه پاسخدهی به استرس ناشی از سرطان سینه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گسترش فزاینده سرطان سینه در میان زنان و اثرات روان شناختی ناشی از اطلاع به ابتلا، شدت بدخیمی، و دورنمای بدخیم آن، یکی از مهم ترین شاخص های زنانگی می تواند استرس بالایی را در بیمار رقم بزند. در این پژوهش 116 نفر (85 بیمار مبتلا به سرطان سینه – 31 فرد سالم) مورد بررسی قرار گرفتند. برای این مطالعه آینده نگر مقیاس خودمهارگری، استرس ادراک شده (PSS)، و سلامت عمومی (GHQ) بکار گرفته شد. نتایج و یافته ها نشان داد فرآیند خودمهارگری نقش تعدیل کننده ی در ارتباط بین استرس ناشی از سرطان سینه و شاخص های سلامت روان دارد. در پایان این یافته ها بر مبنای اهمیت خودمهارگری در سلامت مورد بحث قرار گرفتند.
بررسی باورهای ارتباطی و دلزدگی زناشویی در زوجین بارور و نابارور(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: ناباروری با مشکلات متعدد جسمی، اقتصادی و روان شناختی همراه است و بر روابط زوجین، رضایت مندی یا دلزدگی زناشویی آنان اثر می گذارد. نقش باورهای ارتباطی نیز در مدیریت این عامل تنش زا و روابط زناشویی اهمیت دارد. این مطالعه به بررسی باورهای ارتباطی و دلزدگی زناشویی در زوجین بارور و نابارور می پردازد.
روش کار: جامعه ی آماری این پژوهش توصیفی-همبستگی شامل زوجین بارور و ناباروری بود که به کلینیک زنان و مرکز درمان ناباروری نوین مشهد در سال 1391 مراجعه نمودند. با روش نمونه گیری در دسترس، 130 زوج بارور و 130 زوج نابارور بر اساس معیارهای طبی، وارد مطالعه شدند. نمونه ها پرسش نامه های جمعیت شناختی محقق ساخته، دلزدگی زناشویی پاینز و باورهای ارتباطی اپستین و آیدلسون را تکمیل نمودند. داده ها با SPSS نسخه ی 18 و روش های آمار توصیفی، رگرسیون گام به گام، تحلیل واریانس یک طرفه، آزمون های تعقیبی شفه، تحلیل واریانس چندمتغیره و تی مستقل تحلیل شدند.
یافته ها: نمرات تمام ابعاد باورهای ارتباطی در گروه بارور نسبت به نابارور بالاتر است و به غیر از موارد باور به تخریب کنندگی و عدم تغییرپذیری همسر (به ترتیب 28/0=P، 21/0=P) سایر ابعاد در گروه های بارور و نابارور، تفاوت معنی داری داشته اند. در بین ابعاد دلزدگی زناشویی، نمرات ازپاافتادگی روانی در افراد نابارور به طور معنی داری بالاتر است (001/0=P). هر چند که نمرات ازپاافتادگی جسمی در گروه نابارور بالاتر است اما اختلاف معنی داری ندارد و ازپاافتادگی عاطفی در گروه بارور، بیشتر گزارش شده است.
نتیجه گیری: زوجین نابارور نسبت به زوجین بارور از نظر باورهای ارتباطی قوی تر بوده ولی در ابعاد ازپاافتادگی روانی و جسمی، دلزدگی زناشویی بیشتری نسبت به گروه بارور تجربه می کنند.
بررسی اثربخشی برنامه آموزش مهارتهای زندگی بر بهبود خودکارآمدی و جرأت ورزی در دانش آموزان پایه اول متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی تأثیر برنامه آموزش مهارتهای زندگی بر بهبود خودکارآمدی و جرأت ورزی در دانش آموزان پایه اول دوره متوسطه است. جامعه آماری پژوهش دانش آموزان سال اول متوسطه شهر تهران می باشد. نمونه مورد نظر پژوهش متشکل از دو گروه شامل: 1) دانش آموزان مشغول به تحصیل در مدارس مجری درس آموزش مهارتهای زندگی (گروه آزمایش) و 2) دانش آموزان مشغول به تحصیل در مدارس فاقد درس آموزش مهارتهای زندگی (گروه گواه) است. نمونه پژوهش شامل 27 کلاس اول متوسطه، با 615 دانش آموز (321 نفر برای گروه آزمایش و 294 نفر برای گروه گواه) بوده که به عنوان حجم کل نمونه پژوهش از میان مدارس پسرانه و دخترانه انتخاب شدند. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه خودکارآمدی (شوارزر و جروسلم، 1995)، پرسشنامه جرأت ورزی (گمبریل و ریچی، 1975) و پرسشنامه بررسی وضعیت برنامه اجراشده گردآوری شده اند. بر اساس یافته های پژوهش برنامه یا درس آموزش مهارتهای زندگی اجرا شده فاقد اثربخشی معنادار در بهبود احساس خودکارآمدی و جرأت ورزی است. همچنین، نتایج حاکی از آن است که همه مدارس مورد مطالعه (گروه آزمایش) دستکم در یکی از زمینه های مربوط به صلاحیتهای حرفه ای و ویژگیهای معلمان یا در کیفیت برنامه اجرا شده دارای کاستی و مشکل اساسی هستند؛ به طوری که حتی یک مدرسه هم بر حسب عوامل مذکور دارای شرایط قابل قبول و مناسب نیست. برنامه اجرا شده درس آموزش مهارتهای زندگی به دلیل ضعف و کاستیهای اساسی در زمینه برنامه اجرا شده و صلاحیت و ویژگیهای معلمان، فاقد تأثیر معنادار در ارتقای خودکارآمدی و جرأت ورزی دانش آموزان است.
مدلی ساختاری درباره ی تن انگاره ی دانشجویان مونث ایرانی : تاثیر قد، وزن، شاخص توده ی بدنی، عزت نفس ، طرحواره ی ظاهر، باورهای مربوط به ظاهر، و وارسی بدن بر تن ا نگاره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی مدلی درباره ی تن انگاره وتعیین روابط ساختاری عوامل جسمی و عوامل شناختی رفتاری دخیل در تن انگاره دانشجویان مونثایرانی انجام شد. به این منظورنمونه ای به حجم 497 نفراز دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد زرند به طورتصادفی انتخاب شدند و پس از اندازه گیری قد، وزن و شاخص توده بدنی با استفاده ازمقیاس حالت تن انگاره، مقیاس عزت نفس آزمون خویشتن پنداره ی مارش، پرسشنامه ی طرحواره ی ظاهر تجدید نظر شده، آزمون باورهای شخصی مربوط به ظاهر و پرسشنامه وارسی بدن مورد ارزیابی قرار گرفتند. ارزشیابی مدل با معادله ساختاری مدل سازی با استفاده از روش حداکثر احتمال برآورد دربرنامه نرم افزاری آموس ومحاسبه ی شاخصهای تناسب مدل حاکی از نیکویی برازش مدل پیشنهادی بود. اثرات مستقیم و غیر مستقیم سازه ی عوامل جسمی و سازه ی عوامل شناختی رفتاری به ترتیب با 0.417 و0.33 دراین مدل، 53٪ از تغییرپذیری تن انگاره دانشجویان مورد مطالعه را تبیین می کند. این یافته ها ضمن همخوانی با نتایج پژوهشهای مربوط به عوامل تاثیر گذار برتن انگاره و برخی از مدلهای آن، به شناخت بهتر ساختار پیچیده ی زیستی و روانشناختی تن انگاره کمک می کنند.
اثربخشی مداخله گروهی شناختی رفتاری مدیریت استرس بر افزایش سرسختی و خودکنترلی زنان افسرده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، تعیین تأثیر مداخله گروهی شناختی رفتاری مدیریت استرس بر افزایش سرسختی و خودکنترلی زنان افسرده بود. این پژوهش به شیوه آزمایشی و با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل اجرا شد. جامعه آماری شامل کلیه بیماران زن متأهل مراجعه کننده به کلینیک روان پزشکی شهر تهران در سال 1392 بودند. نمونه پژوهش 30 بیمار افسرده بود که از میان مراجعه کنندگان شناسایی و به دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس سرسختی، مقیاس خودکنترلی، مقیاس استرس ادراک شده و پرسشنامه افسردگی استفاده گردید. نتایج تحلیل واریانس چند متغیری نشان داد که مداخله گروهی شناختی رفتاری مدیریت استرس برافزایش سرسختی و خودکنترلی و کاهش افسردگی مؤثر بوده است (001/0>P). با توجه به یافته های پژوهش، مداخله گروهی شناختی رفتاری مدیریت استرس روش مؤثری برای ارتقاء سرسختی و خودکنترلی زنان اقسرده است.
مقایسه اثربخشی درمان روابط بین شخصی و مدیریت هیجانی در کاهش وزن زنان چاق و دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: مشکلات بین شخصی و مهارت های تنظیم هیجانی در پژوهش های مختلف به عنوان تفاوتهای روانشناختی گروه چاق و اضافه وزن مورد بررسی و تایید قرار گرفته است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان روابط بین شخصی و مدیریت هیجانی در کاهش وزن زنان چاق و دارای اضافه وزن انجام گرفت.
روش: این پژوهش یک پژوهش بنیادی از نوع طرح های شبه آزمایشی است. تعداد 80 زن با BMI بالای 9/24 در این پژوهش شرکت کردند. از این افراد خواسته شد پرسشنامه مشکلات بین شخصی (IPP-127؛ هروویتز و همکاران، 1988) و پرسشنامه تنظیم هیجانی (ITEC-27؛ برکینگ و زنوج، 2008) را تکمیل کنند. دو گروه چاق و اضافه وزن طول مدت 6 ماه دو روش درمانی روابط بین شخصی و مدیریت هیجانی گرفتند و در پایان روش درمانی کاهش وزن بر حسب شاخص توده بدنی (BMI) مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که IPT و ITEC بر کاهش وزن زنان چاق و دارای اضافه وزن متفاوت است. زنان چاق با درمان روابط بین شخصی در مقایسه با زنان چاقی که درمان تنظیم هیجانی دریافت کردند، کاهش وزن بیشتری داشتند؛ درحالیکه زنان دارای اضافه وزن که درمان مدیریت هیجانی دریافت کردند در مقایسه با زنان اضافه وزنی که درمان روابط بین شخصی دریافت کردند، کاهش وزن معناداری نداشتند.
نتیجه گیری: براساس یافته ها می توان نتیجه گرفت درمان روابط بین شخصی و تنظیم هیجانی، درمانی موثر برای کاهش وزن افراد چاق و دارای اضافه وزن است.
مقایسه اثربخشی مداخله متمرکز بر تروما و آموزش مهارت های اجتماعی بر توانایی و مشکلات رفتاری دختران شاهد و ایثارگر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، مقایسه اثربخشی مداخله متمرکز بر تروما و آموزش مهارت های اجتماعی بر توانایی و مشکلات نوجوانان فرزندان نوجوان دختر (16-13 سال) شاهد و ایثارگر بود. 39 نفر از فرزندان جانبازان مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه به روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و در سه گروه 13 نفری (دو گروه آزمایش و یک گروه گواه) به صورت تصادفی قرار گرفتند. ابزار اندازه گیری پرسشنامه توانایی ها و مشکلات (SDQ گودمن، 2000) و پرسشنامه جمعیت شناختی بود. پس از اعمال مداخله پس آزمون و چهار ماه بعد پیگیری اجرا شد. نتایج حاکی از آن بود که تفاوت معنی داری در نمره کل (نمره کل توانایی و نمره کل مشکلات رفتاری هیجانی) بین گروه های آزمایش متمرکز بر تروما و آموزش مهارت های اجتماعی در مقایسه با گروه گواه وجود داشت (F=4.29,P≤0.001). در زیر مقیاس های مشکلات بیش فعالی (M=3.15) و مشکلات سلوک (M=3.23)، اثربخشی مداخله متمرکز بر تروما از آموزش مهارت های اجتماعی مؤثرتر بود. در مرحله پیگیری، و در زمینه توانایی نوع دوستی، آموزش مهارت اجتماعی (M=9.53) بر مداخله متمرکز بر تروما (M=9.38) برتری داشت (01/0 >P ،F=6.98).در مجموع، این تحقیق استفاده از مداخله متمرکز بر تروما و مداخله آموزشی مهارت های اجتماعی را در جهت افزایش توانایی ها و کاهش مشکلات رفتاری در فرزندان شاهد و ایثارگر پیشنهاد می کند.
تعیین نقش تجارب تحصیلی، جنسیت و وضعیت سکونت بر سلامت روان دانشجویان علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دانشجویان در دوره تحصیلی خویش تجارب تحصیلی متفاوتی دارند. این تجارب نشأت گرفته از عوامل متعدد فردی، محیطی و آموزشی است. هدف اصلی این پژوهش، تعیین نقش تجارب تحصیلی بر سلامت روان دانشجویان بود. جامعه آماری پژوهش حاضر دانشجویان سال آخر علوم انسانی دانشگاه اصفهان بودند که با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای160 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. به منظور ارزیابی متغیرهای پژوهش از دو پرسشنامه SCL-90-R برای بررسی سلامت روان و از پرسشنامه رشد فردی و تحصیلی (PEDI) برای بررسی تجارب تحصیلی دانشجویان استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون t، تحلیل واریانس چندمتغیری، همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیری تجزیه و تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد که دانشجویان در تمامی مقیاس ها از سلامت روانی قابل قبولی برخوردار بودند. اثر اصلی متغیر جنسیت بر سلامت روانی دانشجویان معنی دار بود و دانشجویان پسر از سلامت روانی بیشتری نسبت به دانشجویان دختر برخوردار بودند (05/0p<). این در حالی بود که اثر متغیر نوع سکونت (بومی یا غیربومی) بر سلامت روان معنی دار نبود. همچنین، یافته ها نشان داد که بین تمامی مؤلفه های تجارب تحصیلی و ابعاد مختلف سلامت روانی دانشجویان، به جز مؤلفه مهارت های خودسازمان دهی و علایم جسمانی (09/0-) رابطه منفی معنی دار وجود دارد (05/0p<) و با استفاده از وضعیت تجارب تحصیلی دانشجویان می توان سلامت روان ایشان را پیش بینی نمود ( ،05/0 p<). ضرایب رگرسیون برای پیش بینی سلامت روان بر اساس متغیر تجارب تحصیلی در سه مؤلفه مهارت های شناختی، اجتماعی و خودسازمان دهی معنی دار بود (05/0p<)؛ ولی در مؤلفه مهارت های محاسباتی معنی دار نبود. بر این اساس، تجارب تحصیلی مناسب دانشجویان می تواند عاملی تعیین کننده بر روی سلامت روان ایشان باشد و از طریق فراهم سازی امکانات و شرایط آموزشی اثربخش می توان سلامت روان دانشجویان را تاحدود زیادی تضمین نمود.
اثربخشی معنا درمانی گروهی بر میزان امید و سلامت عمومی بیماران دیالیزی: شواهدی از ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی معنادرمانی به شیوه گروهی بر امید و سلامت عمومی بیماران دیالیزی بیمارستان میلاد تهران، ایران انجام شد.
روش: روش تحقیق نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون/پس آزمون بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه بیماران مراجعه کننده به بخش دیالیز بیمارستان میلاد در پائیز و زمستان سال 91 بود. 30 نفر از این بیماران به روش هدفمند انتخاب، و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (15 نفر در هر گروه) جایگزین شدند. گروه آزمایش مداخله ی معنادرمانی را به شیوه گروهی در 8 جلسه ی 90 دقیقه ای دریافت کردند و گروه کنترل نیز در لیست انتظار بودند و هیج مداخله ای دریافت نکردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد.
نتایج: یافته ها نشان داد که بیمارانی که مداخله ی معنادرمانی را دریافت کرده بودند میزان امید و سلامت عمومی آنان افزایش یافته بود.
نتیجه گیری: باتوجه به نتایج به دست آمده می توان گفت که رویکر معنادرمانی در افزایش امید و سلامت عمومی بیماران دیالیزی بیمارستان میلاد اثربخش بوده است.
بررسی اثربخشی آموزش مهارتهای مقابله با استرس بر کیفیت زندگی و میزان درد در بیماران مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: بیماری سرطان مشکلات فراوانی در ابعاد جسمانی، روان شناختی و اجتماعی از جمله تحمل درد و کاهش کیفیت زندگی ایجاد می کند. هدف: این مطالعه با هدف اثربخشی آموزش مهارتهای مقابله با استرس بر میزان درد، کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سرطان پستان ساکن در شهرستان دزفول انجام شد. روش: این تحقیق یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل همراه با پیگیری است. برای این منظور طی دعوت نامه ای غیر رسمی از 34 بیمار که دارای شرایط مطالعه بودند ثبت نام به عمل آمد. این بیماران به صورت تصادفی به دو گروه 17 نفری آزمایش و کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایش تحت آموزش برنامه 8 هفته ای 5/1 ساعته مهارتهای مقابله با استرس (لازاروس و فولکمن، 1984) قرار گرفت و گروه کنترل تا پایان برنامه برنامه درمانی عادی خود را دریافت نمودند. هر دو گروه قبل و بعد از اجرای برنامه، پرسشنامه مختصر شدت درد و پرسشنامه کیفیت زندگی را تکمیل کردند. یافته ها: نتایج توصیفی نشاندهنده وضعیت بهتر گروه آزمایش در متغیرهای کیفیت زندگی و ابعاد آن و درد و ابعاد آن، نسبت به گروه کنترل بود. نتایج تحلیل کواریانس چند متغیره نیز با کنترل اثر پیش-آزمون، نشان داد که آموزش مهارتهای مقابله با استرس باعث بهبود در کیفیت زندگی و ابعاد عملکردی و علائم آن در بیماران مبتلا به سرطان سینه شده است. همچنین این برنامه در کاهش شدت درد و کاهش تداخل درد در عملکرد روزمره این بیماران شده است.
رابطه جهت گیری مذهبی با سلامت روان و تحول اخلاقی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی رابطة جهت گیری مذهبی با تحول اخلاقی و سلامت روان می باشد. بدین منظور، به روش توصیفی- همبستگی نمونه ای شامل 384 نفر (192 پسر و 192 دختر) با استفاده از نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای، از میان دانش آموزان دورة دبیرستان شهرستان قم در سال تحصیلی 1392-1391 انتخاب شد. داده ها از طریق پرسش نامه های جهت گیری دینی، تحول اخلاقی و SCL-90-R جمع آوری و با استفاده از نرم افزار SPSS، آزمون t، همبستگی و رگرسیون گام به گام، تجزیه و تحلیل گردید. نتایج نشان داد که سلامت روان، رابطه مثبت و معناداری با جهت گیری دینی و تحول اخلاقی دارد. همچنین جهت گیری مذهبی، جنسیت و پایة تحصیلی می توانند سلامت روان را پیش بینی کنند. این یافته ها، نشان می دهد که با تقویت جهت گیری دینی و تشویق به تحصیل، می توان سلامت روان بیشتری برای افراد جامعه فراهم نمود.
مقایسه باورهای غیر منطقی، خودکارآمدی و بهزیستی روانشناختی در بیماران مبتلا به سردردهای میگرنی و افراد سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه مقایسه باورهای غیر منطقی، خود کارآمدی و بهزیستی روانشناختی در بیماران مبتلا به سردرد های میگرنی و افراد سالم بود. این پژوهش پس رویدادی از نوع(مقطعی – مقایسه ای) است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه زنان و مردان مبتلا به سردرد میگرن و کلیه زنان و مردان سالم شهر اردبیل در سال1390 تشکیل می دهند. آزمودنی های پژوهش 30 نفر از مبتلایان به سردرد میگرنی مراجعه کننده به کلینیک های روانپزشکی و مغز و اعصاب شهر اردبیل بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و 30 فرد سالم بود که به شیوه همتا سازی( بر اساس سن، سطح تحصیلات و وضعیت اجتماعی اقتصادی) انتخاب شدند.نتایج نشان داد که بین دو گروه میگرنی و سالم در سه متغیر خود کارآمدی، باورهای غیر منطقی و بهزیستی روان شناختی در سطح (01/0≥P) تفاوت معنادار وجود دارد.
نقش خستگی شناختی بر کمال گرایی، انعطاف پذیری روان شناختی و راهبردهای مقابله با استرس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر خستگی شناختی بر ویژگی هایی، همچون: کمال گرایی، انعطاف پذیری روان شناختی و راهبردهای مقابله با استرس در شرایط حل مسأله با توجه به جنسیت آزمودنی بوده است. جامعه آماری از کلیه دانشجویان دختر و پسر در کلیه مقاطع تحصیلی و رشته های مختلف در دانشگاه اصفهان در سال تحصیلی 93-92 تشکیل شد. از بین دانشجویان دختر و پسر یک نمونه 80 نفری به صورت تصادفی انتخاب و در دو گروه کنترل و آزمایش جایگزین شدند؛ به این صورت که 20 پسر و 20 دختر در گروه آزمایش، و 20 پسر و 20 دختر در گروه کنترل قرار داده شدند و با استفاده از پرسشنامه مقابله با موقعیت تنش زا، پرسشنامه پذیرش و عمل، تکالیف تشخیصی و شناختی و مقیاس کمال گرایی آزمون شدند. در مرحله اول آزمودنی ها در گروه های آزمایش و کنترل با تکالیف تشخیصی روبه رو و سپس آزمون شدند. داده های پژوهش با استفاده از روش تحلیل واریانس دو راهه تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان دهنده اثر متقابل جنسیت و گروه تحت تأثیر خستگی شناختی بر اجتناب، انعطاف پذیری روان شناختی و راهبردهای هیجان مدار و اجتناب مدار بوده است. بیشترین میانگین نمره های اجتناب، انعطاف پذیری روان شناختی و راهبردهای هیجان مدار مربوط به دانشجویان دختر گروه کنترل (به ترتیب، 016/0p<، 027/0p<، 018/0p<) و برای زیرمقیاس اجتناب مدار مربوط به دانشجویان پسر گروه کنترل بوده است (024/0p<). در ارتباط با متغیر کمال گرایی تفاوت معناداری به دست نیامد (05/0p>). به طورکلی، دانشجویان دختر و پسر با دارا بودن ویژگی های انعطاف پذیری و استفاده از راهبردهای هیجان مدار و اجتناب مدار عملکرد متفاوتی در شرایط حل مسأله داشتند؛ به گونه ای که عملکرد افراد در شرایط مختلف حل مسأله با توجه به جنسیت، شخصیت (میزان کمال گرایی و انعطاف پذیری روان شناختی) در اتخاذ راهبردهای مقابله با استرس متفاوت است.
اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر سبک های مقابله ای بیماران سرطانی شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر سبک های مقابله ای(اجتنابی،رفتاری، شناختی، هیجان مدار و مساله مدار) بیماران سرطانی بود. 40 بیمار سرطانی در این پژوهش شرکت کردند که به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 20 نفر) قرار گرفتند که برای گروه آزمایش به مدت دوازده جلسه مداخله و آموزش انجام شد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه سبک های مقابله بیلینگز و موس بود که به صورت پیش آزمون و پس آزمون اجرا گردید. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل آنکوا و آزمون کولموگروف – اسمیرنف استفاده گردید. نتایج نشان داد که درمان شناختی رفتاری بر سبک های مقابله ای ( سبک مقابله ای اجتنابی و هیجان مدار را کاهش و سبک مقابله ای رفتاری، شناختی و مساله مدار را افزایش می دهد) تاثیر مطلوب دارد. همچنین نتایج پیگیری بعد از یک ماه نشان داد که این تاثیر پایدار بوده است. (05/0>p و 01/0>p)
عوامل فراشناختی و عاطفی دانش آموزان دارای پیشرفت تحصیلی بالا و پایین در ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش تمایز دانش آموزان دارای پیشرفت تحصیلی بالا از دانش آموزان دارای پیشرفت تحصیلی پایین، براساس سه عامل فراشناختی (دانش فراشناختی، میزان استفاده از راهبردهای فراشناختی، میزان استفاده از راهبردهای شناختی) و پنج عامل عاطفی (ادراک تحصیلی از خود، نگرش نسبت به معلمان و کلاسها، نگرش نسبت به مدرسه، ارزش گذاری هدف های مدرسه و انگیزش/خود نظم دهی) است. آزمودنی های تحقیق 313 نفر از دانش آموزان پایه سوم راهنمایی بودند که به شیوه خوشه ای از مدارس شهر تبریز انتخاب شده بودند. در این پژوهش از یک آزمون پیشرفت تحصیلی ریاضی، پرسشنامه محقق ساخته دانش و راهبردهای شناختی- فراشناختی و پرسشنامه تجدید نظر شده سنجش نگرش نسبت به مدرسه استفاده شد. دو گروه مقایسه دانش آموزان دارای پیشرفت تحصیلی بالا و دانش آموزان دارای پیشرفت تحصیلی پایین بودند که بر اساس نتایج یک آزمون پیشرفت تحصیلی از یک گروه بزرگ تر انتخاب شده بودند. این آزمودنی ها به سؤالات پرسشنامه سنجش نگرش به مدرسه و دانش و راهبردهای شناختی- فراشناختی پاسخ دادند. یافته های تجزیه تابع تشخیص، منجر به یک تابع تشخیص معنادار شد که طبق این تابع چهار متغیر استفاده از راهبردهای فراشناختی، استفاده از راهبردهای شناختی، ادراک تحصیلی از خود و ارزش گذاری هدف های مدرسه دارای بالاترین توان در تمایز دو گروه از دانش آموزان بودند. همچنین نتایج تجزیه تابع تشخیص نشان داد که در حدود 67 درصد از افراد دو گروه طبق تابع به دست آمده به طور صحیح مجدداً طبقه بندی شدند. نتایج این طبقه بندی مجدد نشانگر توان چهار متغیر مذکور در تمایز میان دانش آموزان دارای سطوح تحصیلی مختلف بود.
مقایسه هیجان ابراز شده و سبک های مقابله با استرس در سه گروه بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری و عملی و وابسته به مواد و همراهان و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، مقایسه هیجان ابراز شده و سبک های مقابله با استرس در سه گروه بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری و عملی و وابستگی به مواد و همراهان عادی بود. بدین منظور، در قالب مطالعه از نوع علّی مقایسه ای، سه گروه 40 نفری از بیماران مبتلا به وسواس فکری و عملی و خانواده آنان، بیماران وابسته به مواد مراجعه کننده به مراکز درمانی به همراه خانواده آنان به شیوه هدفمند و افراد عادی ساکن شهر تهران به شیوه تصادفی انتخاب و با استفاده از پرسشنامه هیجان ابراز شده کول و کازاریان و سبک های مقابله با استرس پارکر و اندلر ارزیابی شدند. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد اگر چه بین گروه های پژوهشی در سبک های مقابله با استرس تفاوت معنی داری مشاهده نشد؛ ولی در خرده مقیاس پاسخ هیجانی هیجان ابراز شده تفاوت بین گروه ها معنی دار بوده است (05/0p<). مقایسه زوجی میانگین های تعدیل شده نشان می دهد که پاسخ های هیجانی در گروه بیماران وسواس به طور معناداری بیشتر از گروه وابسته به مواد و کنترل است (05/0p<). در نتیجه، همراهان بیماران مبتلا به وسواس بیشتر از دیگر همراهان درگیر علائم بیمار شده، آسیب بیشتری را متحمل می شوند