فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۵۹۰ مورد.
منبع:
وحید دی ۱۳۴۸ شماره ۷۳
حوزههای تخصصی:
نقش مغز انسان در زبان آموزی
حوزههای تخصصی:
آناتومی کارکردی تصویرسازی ذهنی حاصل از اسامی ذات : یک مطالعه fMRI
حوزههای تخصصی:
این مقاله، اولین گزارش در مورد به کارگیری fMRI در مطالعات عصب شناسی در ایران است. اسکن fMRI در یک طراحی قطعه ای (block paradigm)، هنگام تصویرسازی ذهنی (mental imagery) یک فرد طبیعی از اسامی ذات (concrete)، صورت گرفت. شنود غیرفعال اسامی معنی (abstract) و نیز شرایط استراحت، به عنوان شاهد مورد استفاده قرار گرفتند. به هنگام تصویرسازی ذهنی، فعالیت منطقه اولیه بینایی و همچنین فعالیت مناطق دخیل در بازشناخت شی، بازیافت حافظه، حافظه در کار بینایی و درک محرک های پیچیده شنوایی نشان داده شد. همچنین با افزایش زمان تخصیص یافته جهت تصویرسازی ذهنی از اسامی ذات، فعالیت بیشتری در منطقه اولیه بینایی مشاهده گشت. این یافته ها نشانگر سازوکارهای مشترک تصویرسازی ذهنی و ادراک بینایی هستند.
شالوده های عصب شناختی زبان
حوزههای تخصصی:
تاثیرات 2- 212 ، WIN 55 هیپوکامپ پشتی بر یادگیری وابسته به وضعیت اسکوپولامین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: بررسی اثر 2-212،55WIN، آگونیست گیرنده های کانابینوئیدی، بر یادگیری وابسته به وضعیت القاشده با اسکوپولامین.
روش: در این مطالعه، از روش اجتنابی مهاری (غیرفعال) با مدل Step-down که یک روش پذیرفتهشده در بررسی حافظه درازمدت موش های سوری است، استفاده شد.
یافتهها: تزریق پس از آموزش اسکوپولامین (2،4، میکروگرم/موش) به ناحیه 1CA، باعث کاهش به یادآوری حافظه شد. کاربرد اسکوپولامین پیش از آزمون، به یادآوری حافظه در روز آزمون را به حد طبیعی برگرداند. این پدیده، به عنوان یادگیری وابسته به وضعیت اسکوپولامین شناخته می شود. تزریق داخل هیپوکامپی 2-212،55WIN (5/0، 1 میکروگرم/ موش) پنج دقیقه قبل از آزمون، به یادآوری حافظه را کاهش داد. از طرف دیگر، تزریق داخل هیپوکامپی 2-212،55WIN (1 میکروگرم/ موش) قبل از آزمون (در روز آزمون و 24 ساعت بعد از آموزش)، باعث برگشت حافظه حیواناتی شد که به کار بردن اسکوپولامین (2 میکروگرم/ موش) بعد از آموزش، به یادآوری حافظه آنها را تخریب کرده بود. به علاوه، تزریق مقدار غیرمؤثر اسکوپولامین همراه با مقادیر غیرمؤثر 2-212،55WIN، به صورت سینرژیک، قبل از آزمون، بازگشت حافظه به وسیله اسکوپولامین را افزایش داد.
نتیجه گیری: این یافته ها نشان می دهند که گیرنده های کانابینوئیدی ناحیه 1CA هیپوکامپ پشتی، نقش مهمی در فراموشی القاشده با اسکوپولامین و یادگیری وابسته به وضعیت اسکوپولامین دارند.
گزارش یک مورد اختلالات رفتاری و تغییر شخصیت ناشی از انسفالیت هرپسی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: انسفالیت با نقایص روانیعصبشناختی همراه است. تغییرات شخصیتی و رفتاری در 60-40 درصد موارد انسفالیت هرپسی دیده میشود. مقالهی حاضر به گزارش یک مورد تغییرات رفتاری و عوارض عصبشناختی به جا مانده از انسفالیت هرپسی بهبود یافته میپردازد.
معرفی مورد: بیمار پسر 17 سالهای است که بعد از ابتلا به انسفالیت هرپسی دچار بیقراری، پرخاشگری، استریوتایپی و رفتارهای تکانشی منجر به افت عملکرد و بستریهای مکرر شده بود که آخرین نوبت بستری و ارایهی گزارش مورد، آبان و آذر 1389 میباشد. در تصویربرداری با رزونانس مغناطیسی (MRI)، آتروفی نواحی فرونتوتمپورال و درالکتروانسفالوگرام امواج شبه تشنجی مشهود بود. بیمار اشکال در عملکرد هوشی و ضعف در یادگیری داشت.
نتیجهگیری: بیمار تابلوی تغییرات شخصیتی و رفتاری و اختلال یادگیری پس از انسفالیت را نشان میدهد. مطالعات پیگیرانه با حجم نمونهی بالاتر میتواند اطلاعات بیشتر از نقایص بعد از انسفالیت در اختیار درمانگران قرار دهد.
بررسی تغییرات فشارخون بر اساس سرسختی در موقعیت شکست
حوزههای تخصصی:
بسیاری از پژوهشها، نقش تنیدگی را به عنوان عاملی در برپایی فیزیولوژیک مورد تایید قرار داده اند. یکی از متغیرهایی که می تواند ارتباط بین تنیدگی و تغییرات فیزیولویک را تعدیل نماید سرسختی است. سرسختی یک متغیر شخصیتی است که از سه مولفه تعهد، مهار و مبارزه جویی تشکیل شده است. همچنین، مطالعات دیگر نقش تنیدگی را در افزایش فشارخون مورد تایید قرار داده اند. پژوهش حاضر با پیگیری روند مطالعات مربوط به سرسختی و توجه به نتایج به دست آمده در مورد تغییرات فیزیولوژیک افراد سرسخت در موقعیت های تنیدگی زا، به بررسی نقش تعدیل کننده سرسختی در ارتباط بین تنیدگی و تغییرات فشارخون می پردازد. در این پژوهش، 60 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه علامه طباطبایی در دو گروه دارای سرسختی زیاد و کم در وضعیت شکست مورد مطالعه قرار گرفتند. میزان فشارخون سیستولیک و دیاستولیک افراد مورد آزمایش در مرحله قبل و بعد از مواجهه با وضعیت شکست اندازه گیری شد. نتایج حاکی از آن بود که میانگین تغییرات فشارخون سیستولیک و دیاستولیک گروه دارای سرسختی کم به نحو چشمگیری بالاتر از گروه دارای سرسختی زیاد است. در مجموع، یافته های پژوهش به نقش محافظت کننده سرسختی در برابر تنیدگی اشاره می کند
تأثیر اصلاح حرکات تنفسی بر شب ادراری کودکان، یک رویکرد نوین درمانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: شب ادراری به عنوان یکی از شایع ترین مشکلات دوران کودکی شناخته شده است. خرناس شبانه و مسدود شدن راه تنفس طبیعی بر شب ادراری کودکان تأثیرگذار می باشد، هدف از مطالعه حاضر، ارزیابی تأثیر اصلاح حرکات تنفسی بر کاهش شب ادراری کودکان بود.
مواد و روش ها: مطالعه حاضر یک طرح نیمه تجربی همراه با گروه شاهد بود که با هدف تأثیر اصلاح حرکات تنفسی بر شب ادراری کودکان مراجعه کننده به یکی از مطب های اورولوژی شهر اصفهان در سال 1390 انجام شد. آزمودنی ها بر اساس ملاک های شب ادراری (بر اساس
DSM-IV-TR یا Diagnostic and statistical manual of mental disorders)، داشتن تنفس دهانی و خرخر شبانه (به تشخیص متخصص گوش و حلق و بینی) و دامنه سنی 12-6 سال وارد مطالعه شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (20 نفر) و شاهد (20 نفر) قرار گرفتند و دفعات شب ادراری ثبت گردید. سپس تمرینات تنفسی طی چهار جلسه 45 دقیقه ای برای گروه آزمایش آموزش داده شد. مفروضه اساسی استفاده از تمرینات این بود که اصلاح تنفس می تواند دفعات شب ادراری را کاهش دهد. تمرینات به مدت چهار هفته قبل از خواب و پس از بیداری ادامه یافت. سپس دفعات شب ادراری بیماران ثبت گردید. داده های مطالعه در نرم افزار SPSS نسخه 16 و با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: محدوده سنی کودکان مورد مطالعه در گروه آزمایش بین 10-6 سال (با میانگین 23/1 ± 09/7) و در گروه شاهد 11-6 سال (با میانگین 74/1 ± 12/8) بوده است. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که بین دفعات شب ادراری در مرحله پس آزمون بین دو گروه مداخله و شاهد تفاوت آماری معنی داری با هم وجود دارد (01/0 = P). تمرینات تنفسی موجب کاهش شب ادراری آزمودنی های گروه آزمایش نسبت به گروه شاهد در مرحله پس آزمون شده است (05/0 ≤ P).
نتیجه گیری: این تحقیق استفاده از تمرینات تنفسی را به منظور کاهش تعداد دفعات شب ادراری در بیماران مبتلا به شب ادراری که در عین حال تنفس دهانی و خرخر شبانه نیز دارند، پیشنهاد می کند.
نقش واسطه ای خشم در رابطه بین عاطفه منفی و بازداری اجتماعی با شدت تنگی عروق کرونری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای خشم در رابطه بین عاطفه منفی و بازداری اجتماعی با شدت تنگی عروق کرونری انجام گرفت.
روش: این پژوهش یک پژوهش اکتشافی از نوع طرح های همبستگی است. تعداد 200 بیمار مبتلا به تنگی عروق کرونری (112 مرد ، 88 زن) با تکمیل مقیاس خشم چند بعدی (MAI) و مقیاس شخصیتی نوع D (DS14) در این پژوهش شرکت کردند.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان دادد که متغیرهای خشم، عاطفه منفی و بازداری اجتماعی با شدت تنگی عروق در سطح 01/0 p < رابطه مثبت معنادار دارند. نتایج تحلیل مسیر نیز نشان داد که خشم در رابطه بین عاطفه منفی و بازداری اجتماعی با شدت تنگی عروق کرونری نقش واسطه ای ایفا می کند.
نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش نتیجه گرفته می شود که خشم، عاطفه منفی و بازداری اجتماعی می توانند شدت تنگی عروق کرونری را پیش بینی کنند.
مقایسه کارکرد برنامه ریزی لُب پیشانی نوجوانان پرخاشگر بزهکار و غیربزهکار و نوجوانان عادی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه کارکرد برنامه ریزی لب پیشانی در نوجوانان بزهکار پرخاشگر، نوجوانان پرخاشگر غیربزهکار و نوجوانان عادی صورت گرفت.
روش: پژوهش حاضر از نوع علی- مقایسه ای است. نمونه مورد مقایسه متشکل از سه گروه 35 نفری از نوجوانان بزهکار پرخاشگر، پرخاشگر غیربزهکار و عادی با همتاسازی در متغیرهای سن، جنس، میزان تحصیلات و شرایط اجتماعی و اقتصادی بود. داده های پژوهش پس از جمع-آوری از طریق پرسشنامه پرخاشگری آیزنگ و مقیاس برنامه ریزی در نظام ارزیابی شناختی (CAS)، با استفاده از روش های آماری تحلیل واریانس یکراهه و ضریب همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: تجزیه و تحلیل داده ها حاکی از آن بودند که بین کارکرد برنامه ریزی لب پیشانی نوجوانان بزهکار پرخاشگر، نوجوانان پرخاشگر غیربزهکار و نوجوانان عادی تفاوت معنا دار وجود دارد. در نتیجه نوجوانان بزهکار پرخاشگر و پرخاشگر غیربزهکار در مقایسه با نوجوانان عادی، از کارکرد برنامه ریزی ضعیف تری برخوردارند.
نتیجه گیری: با توجه به نتیجه بدست آمده احتمال دارد در افراد پرخاشگر، وجود نقایص عصب روان شناختی، نظیر ضعف در کارکرد برنا مه-ریزی، منجر به عملکرد ضعیف تر این افراد در مقایسه با افراد عادی شده باشد
مقایسه کارکردهای اجرایی بازداری و حل مسأله در نوجوانان با و بدون سوء مصرف مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارکردهای اجرایی، کارکردهای خودتنظیمی اند که توانایی فرد برای بازداری، خود تغییری، برنامه ریزی، سازماندهی، استفاده از حافظه کاری، حل مسأله و هدف گذاری برای انجام تکالیف و فعالیت های درسی را نشان می دهد. هدف این مطالعه، مقایسه کارکردهای اجرایی بازداری و حل مسأله در نوجوانان با و بدون سوء مصرف مواد می باشد. در این مطالعه علی مقایسه ای، 15 نفر از نوجوانان دارای سوء مصرف مواد مخدر شهر بیرجند و 15 نفر از نوجوانان عادی که از نظر سن، جنس و تحصیلات با گروه اول همسان بودند، انتخاب شدند. از آزمون ویسکانسین برای ارزیابی کارکردهای اجرایی بازداری و پرسشنامه ی حل مسئله هپنر و پترسن استفاده شد. نتایج نشان داد میانگین نمره کارکردهای اجرایی بازداری و حل مسئله (به جز سبک گرایش- اجتناب) در افراد معتاد و سالم تفاوت معناداری داشت. همچنین یافته ها نشان داد که میانگین نمره کارکرد اجرایی بازداری و حل مسأله در افراد سالم و معتاد بر حسب تحصیلات و جنس تفاوت معنی داری نداشت و رابطه معنی داری بین کارکردهای اجرایی بازداری و حل مسئله در افراد سالم و معتاد بر حسب سن و مدت مصرف مواد به دست نیامد. یافته های این پژوهش که نشان می دهد افراد معتاد در کارکردهای اجرایی بازداری و حل مسأله ضعیف تر از افراد بدون سوء مصرف مواد می باشند، می تواند در برنامه های پیشگیری و آموزشی مورد استفاده قرار گیرد.
میزان عنصر روی موجود در موی کودکان مبتلا به سندرم داون، فلج مغزی، ماکروسفالی، میکروسفالی و هیدروسفال
اثر سیستم کانابینوییدی ناحیه 1CA هیپوکامپ پشتی بر حافظه موش های صحرایی حساس شده با نیکوتین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: بررسی اثر تزریق دوطرفه آگونیست و آنتاگونیست گیرنده های کانابینوییدی در هیپوکامپ پشتی (1CA) بر حافظه موش های صحرایی حساس شده با نیکوتین.
روش: در این پِژوهش برای بررسی حافظه موش های صحرایی نژاد ویستار از روش اجتنابی مهاری (غیرفعال) با مدل Step-through و حافظه حیوان 24 ساعت بعد از آموزش بررسی شد.
یافته ها: تزریق درون مغزی آگونیست گیرنده های کانابینوییدی 2-212، 55WIN (µg/rat 6/0، 3/0) و آنتاگونیست اختصاصی گیرنده 1CB، 251AM (ng/rat 90، 60، 30) در روز آموزش به تخریب حافظه حیوانات منجر شد. تزریق درون مغزی 251AM، دو دقیقه قبل از تزریق درون مغزی 2-212، 55WIN (µg/rat 3/0) اثری بر روی تخریب حافظه ناشی از 2-212، 55WIN (µg/rat 3/0) نداشت. اثر تخریبی 2-212، 55WIN (µg/rat 3/0) و 251AM (ng/rat 60) مقادیر مختلف نیکوتین (mg/kg، S.C 6/0 و 4/0، 2/0)، 10 روز قبل از تزریق 2-212، 55WIN یا 251AM کاملاً از بین رفت.
نتیجه گیری: هیپوکامپ پشتی نقش مهمی در فراموشی ناشی از کانابینوییدها داشته، تزریق پنج روزه نیکوتین ممکن است به حساسیت گیرنده نیکوتینی منجر شده، از این طریق در فراموشی ناشی از داروهای کانابینوییدی اثر گذارد.
اساس عصب - زیست شناختی دلبستگی اجتماعی
حوزههای تخصصی:
تاثیر نوسانات هورمون های تستوسترون و پروژسترون بر میزان رضایت مندی جنسی با کنترل عامل رضایت مندی زناشویی در گروهی از زنان 30 تا 50 سال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی تاثیر نوسانات هورمون های تستوسترون و پروژسترون بر میزان رضایت جنسی با کنترل عامل رضایت مندی زناشویی در گروهی از زنان 30 تا 50 سال شهر کازرون بود. بدین منظور از بین زنان متاهل 30 تا 50 سال شهر کازرون، تعداد 100 نفر از کسانی که شرایط ورود به مطالعه را داشتند، به شیوه ی نمونه گیری در دسترس، انتخاب و با پرسشنامه های استاندارد رضایت جنسی و رضایت مندی زناشویی انریچ، مورد ارزیابی قرار گرفتند. میزان تستوسترون و پروژسترون با خونگیری در مرحله ی فولیکولار(بین روزهای 12 تا 18 قاعدگی) و به کمک دستگاه الیزا و کیت های هورمونی تهیه شده از شرکت مونوبایند، اندازه گیری شد. داده های به دست آمده با استفاده از تحلیل رگرسیون چندگانه و روش ضریب همبستگی سهمی، تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین میزان رضایت جنسی و نوسانات هورمون تستوسترون و پروژسترون با کنترل عامل رضایت مندی زناشویی رابطه ی معناداری وجود دارد. نوسانات هورمون پروژسترون و تستوسترون قادر به پیش بینی تغییرات مربوط به رضایت جنسی زنان می باشند. به طوری که برای رضایت جنسی زنان، نوسانات هورمون پروژسترون دارای بیشترین توان تبیین بوده است و به دنبال آن نوسانات هورمون تستوسترون در مرحله ی دوم پیش بینی رضایت جنسی زنان می باشد. نوسانات هورمون پروژسترون و تستوسترون به همراه رضایت مندی زناشویی قادر به پیش بینی تغییرات مربوط به رضایت جنسی زنان می باشند. بنابراین می توان نتیجه گرفت که نوسانات هورمون تستوسترون و پروژسترون در زنان، بر میزان کیفیت روابط زناشویی موثر بوده و در بحث کاهش رضایت جنسی می توان تغییرات هورمون های مذکور را مدنظر قرار داد.
ارتباط میزان فرسودگی در مراقبین بیماران مبتلا به بیماری پارکینسون با وضعیت بالینی بیماران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه:مطالعهی حاضر با هدف بررسی میزان فرسودگی در مراقبین بیماران مبتلا به بیماری پارکینسون و ارتباط آن با وضعیت بالینی بیماران انجام شده است.
روشکار: در این مطالعهی همبستگی، 35 بیمار مبتلا به بیماری پارکینسون مراجعهکننده به درمانگاه سرپایی نورولوژی بیمارستان قائم (عج) مشهد و مراقبین آنها در طی یک سال (90-1389) بررسی شدند. از مراقبین بیمار، پرسشنامهی بار بیماری و معیار ناراحتی مراقبین گرفته شد. آزمون معاینهی مختصر روانی برای بررسی وضعیت عمومی شناخت و مقیاس یکپارچهی درجهبندی بیماری پارکینسون برای بررسی سیر بیماری به کار رفت. همچنین برای بیماران از معیار درجهبندی هون و یار استفاده شد که معرف مرحلهی بیماری است. اطلاعات با نرمافزار SPSS تحلیل شد. برای بررسی متغیرهای جمعیتشناختی از جدول فراوانی و برای بررسی ارتباط بین فرسودگی مراقبین با وضعیت بالینی بیماران از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد.
یافتهها:بین بخش 2 و3 مقیاس یکپارچهی درجهبندی پارکینسون (فعالیتهای زندگی روزمره و عملکرد حرکتی) با فرسودگی مراقبین همبستگی مثبت معنیداری وجود داشت (01/0P>). بر اساس معیار درجهبندی هون و یار، ارتباط مثبت معنیداری بین مرحلهی بیماری با نمرهی فرسودگی مراقبین وجود داشت (01/0P<). همچنین بین وضعیت شناختی بیماران بر اساس نمرهی وضعیت روانی با نمرات پرسشنامههای بار بیماری و ناراحتی مراقبین ارتباط مثبت معنیداری یافت شد (01/0P>).
نتیجهگیری: با توجه به ارتباط میان فرسودگی مراقبین بیماران مبتلا به بیماری پارکینسون با وضعیت بالینی این بیماران، لزوم توجه بالینی بیشتر به سلامت جسمی و عاطفی مراقبان احساس میشود.
تأثیر میان کنش مورفین، گلوکز و کانال های پتاسیمی حساس به فرآیند تثبیت ترجیح مکان شرطی شده ناشی از مورفین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در تحقیق حاضر تاثیر میان کنش گلوکز و کانال های پتاسیمی حساس به ATP، بر فرآیند تثبیت ترجیح مکان شرطی شده (CPP) ناشی از مورفین در موش سفید کوچک نر از نژاد NMRI بررسی نشده است.
روش: برای بررسی اثرات پاداشی مورفین و تاثیر گلوکز، گلیبن کلامید و دیازوکساید بر آن از روش ترجیح مکان شرطی شده استفاده شد.
یافته ها: تزریق درون صفاقی دوزهای مختلف سولفات مورفین (0.5-7.5 mg/kg)، CPP وابسته به دوز ایجاد کرد، در حالی که دوزهای مختلف گلیبن کلامید (3، 6 و 12 mg/kg)، دیازوکساید (15، 30 و 60 mg/kg) و گلوکز (100، 200، 500 و 2000 mg/kg) به تنهایی چنین تاثیری نداشتند. تزریق گلوکز (2000 mg/kg) و گلیبن کلامید (6 mg/kg) ترجیح مکان شرطی شده ناشی از دوز غیر موثر مورفین (0.5 mg/kg) را معنی دار کرد. از طرف دیگر، دیازوکساید (60 mg/kg) توانست اثرات گلیبن کلامید (6 mg/kg) را مهار کند، در حالی که تزریق دیازوکساید به تنهایی تاثیری بر ترجیح مکانی ناشی از مورفین (0.5 mg/kg) نداشت. تزریق دوزهای مختلف گلیبن کلامید (3، 6 و mg/kg 12)، دیازوکساید (15، 30 و mg/kg 60) و مورفین (mg/kg 0.5-7.5) تاثیری برمیزان گلوکز خون نداشتند.
نتیجه گیری: احتمالا گلوکز در ترجیح مکانی ناشی از مورفین از طریق کانال های پتاسیمی حساس به ATP دخالت می کند.
" عملکرد عصب شناختی بوکسورهای آماتور ایرانی "(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی: