علوم رفتاری (International Journal of Behavioral Science)
علوم رفتاری سال پنجم بهار 1390 شماره 1 (پیاپی 15) (مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
مقالات
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، با استفاده از الگویابی معادلات ساختاری در پی وارسی رابطه میان ارزش های فرهنگی (فردگرایی/ جمع گرایی، مردانگی/ زنانگی، ابهام گریزی، فاصله قدرت) و استفاده از رایانه با توجه به نقش واسطه ای تمایل به نوآوری، سودمندی و سهولت استفاده ادراکشده، است.
روش : 381 دانشجوی دوره کارشناسی دانشگاه تهران به پرسشنامه ای متشکل از خرده مقیاس های سودمندی و سهولت استفاده ادراکشده؛ گرایش به نوآوری؛ فردگرایی/ جمع گرایی؛ فاصله قدرت و ابهام گریزی و مردانگی/ زنانگی پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش حداقل مجذورات جزئی(PLS) استفاده شد.
یافته ها: یافته ها به طور کلی نشان دادند که تمایل به نوآوری، سودمندی و سهولت استفاده ادراکشده نقش واسطه ای را در رابطه میان جمع گرایی/ فردگرایی، ابهام گریزی، فاصله قدرت و استفاده از رایانه دارند: جمع گرایی/ فردگرایی از طریق تمایل به نوآوی، سودمندی و سهولت استفاده ادراکشده اثر غیر مستقیم و مثبت بر استفاده از رایانه دارد. ابهام گریزی و فاصله قدرت نیز از طریق تمایل به نوآوری، سودمندی و سهولت استفاده ادراکشده اثر غیر مستقیم و منفی بر استفاده از رایانه دارد. سهولت استفاده ادراکشده نیز از طریق سودمندی ادراکشده به صورت غیر مستقیم و مثبت بر استفاده از رایانه اثر دارد.
نتیجه گیری: متغیرهای فردی و ارزش های فرهنگی قادر به پیش بینی میزان استفاده از رایانه در دانشجویان هستند.
بررسی ساختار عاملی، اعتبار و روایی مقیاس انتظار از ازدواج (MES)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی ساختار عاملی، اعتبار و روایی مقیاس انتظار از ازدواج (MES) در دانشجویان انجام شد.
روش: جامعه آماری پژوهش کلیه دانشجویان مجرد دوره کارشناسی دانشگاه اصفهان بود. نمونه پژوهش شامل 137 دانشجو ( 51 پسر، 86 دختر) از جامعه در دسترس به روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شد. ابزارهای مورد استفاده مقیاس انتظار از ازدواج (MES) و مقیاس نگرش نسبت به ازدواج (MAS) بود. داده ها با استفاده از آزمون های تحلیل عاملی، همبستگی و تحلیل واریانس چند متغیری تحلیل شد.
یافته ها: نتایج نشان داد همسانی درونی این مقیاس با استفاده از آلفای کرونباخ 88/0 و ضریب بازآزمایی در فاصله سه هفته 91/0 بدست آمد. همچنین همسبتگی این مقیاس با مقیاس نگرش نسبت به ازدواج 43/0 بدست آمد. همچنین نتایج تحلیل عاملی نشان داد مقیاس انتظار از ازدواج (MES) یکابزار چند بعدی و دارای سه عامل انتظار واقع گرایانه، انتظار ایده آل گرایانه، و انتظار بدبینانه می باشد. از سویی دیگر نتایج نشان داد که دختران در مقایسه با پسران انتظار بدبینانه تری نسبت به ازدواج دارند.
نتیجه گیری: بطور کلی می توان از مقیاس انتظار از ازدواج به عنوان ابزاری معتبر و مناسب برای سنجش انتظار از ازدواج استفاده کرد.
ساختار عاملی فرم های رگه و حالت از مقیاس های عاطفه مثبت و منفی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی شاخص های روان سنجی دو فرم حالت و رگه از مقیاس های عاطفه مثبت و عاطفهمنفی (پاناس) بود.
روش: روش تحقیق از نوع همبستگی بود. یکگروه نمونه با حجم 447 نفر (191پسر و 256 دختر) از دانشجویان دانشگاه شیراز، به تصادف انتخاب شد. آزمودنی ها به دو فرم حالت و رگه از مقیاس های عاطفه مثبت و عاطفه منفی و دو زیر مقیاس افسردگی و اضطراب از فهرست تجدید نظر شده نشانه های اختلالات روانی (Scl-90-R) پاسخ دادند.
یافته ها: تحلیل عوامل نشان داد که هر یکاز فرم های حالت و رگه از مقیاس پاناس دارای دو عامل به نام های عاطفه مثبت و عاطفه منفی هستند. در مورد روایی همزمان نیز نتایج نشان داد که عاطفه منفی با زیر مقیاس های افسردگی و اضطراب به ترتیب دارای ضریب همبستگی67/0 و 56/0 بود و ضرایب همبستگی عاطفه مثبت با زیر مقیاس های افسردگی و اضطراب نیز به ترتیب 32/0- و 40/0- به دست آمد. میزان شاخص آلفای کرونباخ نیز برای دو فرم حالت و رگه از مقیاس های عاطفهمثبت و عاطفهمنفی، بین 82/0 و 88/0 متغیر بود.
نتیجه گیری: فرم های حالت و رگه از مقیاس های عاطفه مثبت و عاطفه منفی دارای اعتبار و روایی مناسبی بوده، و این مقیاس ها در موقعیت های پژوهشی و بالینی قابل استفاده اند.
اثربخشی دارودرمانگری و رفتاردرمانگری در بیخوابی مزمن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی دارو درمانگری و رفتاردرمانگری در زنان مبتلا به بی خوابی مزمن صورت گرفت.
روش: جامعه مورد پژوهش تمام زنان مراجعه کننده به یکی از کلینیکهای خواب در شهر تهران، طی یکماه، با شکایت بی خوابی مزمن بود. نمونه شامل 26 نفر از مراجعه کنندگان بود که بطور تصادفی در دو گروه 13 نفره (برای دارودرمانگری و رفتاردرمانگری) جایگزین شدند. هر دو گروه قبل از مداخله مورد ارزیابی روانشناختی قرار گرفتند. سپس افرادِ گروه رفتاردرمانگری افراد طی 4 جلسه تحت آموزش تنش زدایی عضلانی تدریجی، تصویرسازی ذهنی، موسیقی آرام بخش و بهداشت خواب قرار گرفتند و افراد گروه دارودرمانگری افراد تحت دارو درمانی با داروهای خواب آور به مدت 4 هفته قرار گرفتند و پس از 4 هفته مجددا هر دو گروه مورد ارزیابی روانشناختی قرار گرفتند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل شاخص شدت بی خوابی، مقیاس خواب آلودگی اپوورث، پرسشنامه وقفه تنفسی خواب برلین و پرسشنامه افسردگی بکبود.
یافته ها: نتایج بدست آمده نشان داد هر دو نوع مداخله می تواند باعث بهبودی بی خوابی شود اما در مقایسه با یکدیگر رفتاردرمانگری اثربخشی بیشتری در بهبود بی خوابی، نسبت به دارودرمانگری دارد.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش می توان رفتاردرمانگری را همراه با دارودرمانگری و حتی به عنوان جایگزینی مناسب برای درمان بی خوابی مزمن پیشنهاد کرد.
شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی در مورد بیماران افسرده خودکشی گرا: یکمطالعه کیفی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه بررسی کیفی کارایی پروتکل شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی MBCT)) در مورد بیماران افسرده خودکشی گرا با اجرای گروهی بود.
روش: 5 بیمار دارای اختلال افسردگی با افکار خودکشی اخیر، تحت 10 جلسه درمان گروهی بر اساس راهنمای درمانی حاضر قرار گرفتند. ابزار مورد استفاده شامل یکفرم ساختاریافته ارزیابی کیفی محقق ساخته و فرم بدون ساختار محقق ساخته برای ارزیابی بازخوردهای کلی شرکت کنندگان به جلسات درمان بود.
یافته ها: نتایج تحلیل کیفی دال بر کارایی این رویکرد بر کاهش افسردگی و افکار خودآیند منفی ، افزایش علاقه مندی به زندگی و میل به زنده ماندن، کنار آمدن با مشکلات زندگی و نیز بهبود عملکرد خانوادگی، تحصیلی و شغلی در بیماران افسرده خودکشی گرا و همچنین سودمندی اجرای گروهی آن بود. به علاوه، به نظر می رسد، این درمان با ننگ زدایی، منجر به پذیرش افسردگی و دریافت خدمات درمانی برای این بیماری می شود. افزون بر این، از میان عناصر درمانی پروتکل حاضر، مراقبه ها، آموزش های روان شناختی و اطاعت پذیری از درمان دارویی، کاراترین جنبه های درمان توصیف شدند.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش، به نظر می رسد، اجرای گروهی راهنمای درمانی تهیه شده توسط محققین حاضر روی بیماران افسرده خودکشی گرا موثر بوده است. بنابراین پروتکل حاضر دارای دقت و اعتبار برای اجرا به شکل گروهی در مورد این بیماران می باشد.
مطالعه مقدماتی اعتبار و روایی مقیاس های سنجش ابعاد علی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
این مطالعه، با هدف بررسی اعتبار و روایی سه روش مرسوم سنجش ویژگیهای ابعادی اسنادهای علی (مقیاس بُعد علی، درجه بندی اهمیت علل و اسنادهای باز- پاسخ )، به اجرا درآمد.
روش: اطلاعات این پژوهش از 147 دانشجو که داوطلب شرکت در مطالعه بودند جمع آوری و با استفاده از آلفای کرونباخ، ضریب همبستگی پیرسون، وتحلیل عاملی تاییدی، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت تا روایی تشخیصی، روایی سازه، روایی همگرا، و اعتبار مقیاس های اسناد مورد ارزیابی قرارگیرد.
یافته ها: نتایج نشان داد که علیرغم وجود اشکالاتی در مقیاس فرعی کنترل پذیری، بطور کلی مقیاس بُعد علی در مقایسه با سایر روش های سنجش ابعاد علی از روایی و اعتبار بالاتری برخوردار است.
نتیجه گیری: به پژوهشگران توصیه می شود که برای سنجش مستقیم نحوه ادراکاسناد دهنده از اسناد علی خودش، بهتر است از مقیاس هایی مثل مقیاس بُعد علی استفاده کنند.
رابطه بین خودکارآمدی مربوط به درد و شدت درد در بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی الگوی چند بعدی در مورد درد مزمن با استفاده از ارزیابی رابطه یکمتغیر روانشناختی (خودکارآمدی مربوط به درد) با شدت درد در بیماران مالتیپل اسکلروزیس بود.
روش: در یکمطالعه توصیفی و از نوع همبستگی، 249 بیمار مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس با روش نمونه گیری در دسترس از بین بیماران مراجعه کننده به انجمن ام. اس شهر اصفهان، انتخاب شدند و به پرسشنامه چند وجهی درد و پرسشنامه خودکارآمدی مربوط به درد پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از روش های ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون و تحلیل مانوا استفاده شد.
یافته ها: بین خودکارآمدی مربوط به درد و شدت درد ادراکشده در بیماران مالتیپل اسکلروزیس رابطه منفی معناداری مشاهده شد. تحلیل مانوا نیز نشان داد که در نوع پیشرونده ثانویه، بیشترین میزان شدت درد و کمترین میزان خودکارآمدی مربوط به درد گزارش شده است.
نتیجه گیری: این پژوهش شواهد تجربی در حمایت از الگوی زیستی- روانی- اجتماعی فراهم آورده و نشان می دهد که عوامل روانشناختی نیز در تجربه شدت درد مؤثرند.
اثربخشی مدیریت استرس مبتنی بر روش شناختی- رفتاری بر اختلال افسردگی، اضطراب و ناباروری زنان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی مدیریت استرس مبتنی بر روش شناختی-رفتاری بر اختلالات اضطرابی، افسردگی و میزان باروری زنان نابارور شهر اهواز بوده است.
روش: این پژوهش از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل است. جامعه مورد مطالعه شامل 40 نفر از زنان نابارور شهر اهواز طی سال های 85-88 بوده است. برای انتخاب نمونه این پژوهش از روش نمونه گیری داوطلبانه در دسترس با گمارش تصادفی در گروه ها استفاده شد. از میان افراد مراجعه کننده زنانی که بر اساس پرسشنامه افسردگی بک، پرسشنامه اضطراب کتل و مصاحبه بالینی مبتلا به اختلال اضطراب و افسردگی بوده و از لحاظ متغیرهای موردنظر در پژوهش همتاسازی شده بودند؛ انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل به طور برابر (20نفر) قرار گرفتند. آزمودنی های گروه آزمایش به مدت 12 جلسه 2 ساعته تحت درمان مدیریت استرس مبتنی بر فنون شناختی – رفتاری قرار گرفتند. داده های حاصل با استفاده از تحلیل کوواریانس و اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج حاصل آشکار ساخت که میان دو گروه آزمایش و کنترل از لحاظ افسردگی و اضطراب پس از خاتمه جلسات درمانی تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین میان دو گروه از لحاظ افسردگی در مرحله پیگیری 12ماهه تفاوت معنی داری وجود داشت. میزان افسردگی و اضطراب گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل در مرحله پس آزمون و پیگیری نسبت به مرحله پیش آزمون کاهش معناداری داشته است. از سوی دیگر، تعداد 9 زن از زنان نابارور بعد از 6 ماه تا یکسال باردار شدند.
نتیجه گیری: آموزش مدیریت استرس مبتنی بر نظریه شناختی-رفتاری باعث کاهش افسردگی و اضطراب در زنان نابارور پس از خاتمه جلسات درمانی و بعد از دوره پیگیری 12ماهه شد.
تاثیر سبکهای هویتی بر افکار خودکشی دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر به منظور بررسی ارتباط میان سبکهای هویتی ای که افراد در دوره نوجوانی و بلوغ شکل می دهند با افکار مربوط به خودکشی و گرایش به خود کشی انجام پذیرفت، علاوه بر این سعی شده است نقش برخی دیگر از متغیر های تاثیرگذار در افکار مربوط به خودکشی جوانان از جمله جنس و عوامل خانودگی نیز مورد بررسی قرار گیرد.
روش: این پژوهش از نوع مقطعی- توصیفی بود. شرکت کنندگان 330 نفر از دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی بودند که به پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ-28) و پرسشنامه سبکهای هویتی برزونسکی پاسخ دادند. داده ها با روش ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: یافته ها نشان می داد که میان دختران و پسران در افکار مربوط به خود کشی تفاوت معناداری وجود دارد. بعلاوه زمانی که نقش جنس و سبکهای هویتی همراه با تعهد وارد رگرسیون می شوند تنها تعهد پیش بینی کننده منفی افکار مربوط به خودکشی است. همچنین نتایج نشان داد متارکه والدین به صورت مثبت افکار مربوط به خودکشی را پیش بینی می کند.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده، مشخص می شود که این تعهد است که می تواند پیش بینی کننده قدرتمندی برای افکار مربوط به خودکشی باشد به طوری که حتی اثر آن باعث از بین رفتن تاثیر سایر سبکهای هویتی می شود
مقایسه کارکرد برنامه ریزی لُب پیشانی نوجوانان پرخاشگر بزهکار و غیربزهکار و نوجوانان عادی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه کارکرد برنامه ریزی لب پیشانی در نوجوانان بزهکار پرخاشگر، نوجوانان پرخاشگر غیربزهکار و نوجوانان عادی صورت گرفت.
روش: پژوهش حاضر از نوع علی- مقایسه ای است. نمونه مورد مقایسه متشکل از سه گروه 35 نفری از نوجوانان بزهکار پرخاشگر، پرخاشگر غیربزهکار و عادی با همتاسازی در متغیرهای سن، جنس، میزان تحصیلات و شرایط اجتماعی و اقتصادی بود. داده های پژوهش پس از جمع-آوری از طریق پرسشنامه پرخاشگری آیزنگ و مقیاس برنامه ریزی در نظام ارزیابی شناختی (CAS)، با استفاده از روش های آماری تحلیل واریانس یکراهه و ضریب همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: تجزیه و تحلیل داده ها حاکی از آن بودند که بین کارکرد برنامه ریزی لب پیشانی نوجوانان بزهکار پرخاشگر، نوجوانان پرخاشگر غیربزهکار و نوجوانان عادی تفاوت معنا دار وجود دارد. در نتیجه نوجوانان بزهکار پرخاشگر و پرخاشگر غیربزهکار در مقایسه با نوجوانان عادی، از کارکرد برنامه ریزی ضعیف تری برخوردارند.
نتیجه گیری: با توجه به نتیجه بدست آمده احتمال دارد در افراد پرخاشگر، وجود نقایص عصب روان شناختی، نظیر ضعف در کارکرد برنا مه-ریزی، منجر به عملکرد ضعیف تر این افراد در مقایسه با افراد عادی شده باشد
رابطه استعداد خستگی شغلی با عاطفه مربوط به شغل، نارسایی شناختی و قیود سازمانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش رابطه استعداد خستگی شغلی به عنوان متغیر پیش بین با عاطفه مربوط به شغل، نارسایی شناختی و قیود سازمانی به عنوان متغیرهای ملاکمورد بررسی قرار گرفت.
روش: آزمودنی های این تحقیق 400 نفر از کارکنان یکسازمان صنعتی بود که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب گردیدند و سپس ابزارهای پژوهش (پرسشنامه استعداد خستگی شغلی، پرسشنامه نارسایی شناختی در محل کار، پرسشنامه قیود سازمانی و پرسشنامه سلامت عاطفی مربوط به شغل) را تکمیل نموده اند. داده ها با روش ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج نشان داد که روابط مثبت و معناداری بین استعداد خستگی شغلی و حیطه های آن با متغیرهای ملاکوجود دارد. بعلاوه ادراکزمان و بی قراری از ابعاد خستگی شغلی بیشترین نقش را در پیش بینی واریانس متغیرهای ملاکداشته اند.
نتیجه گیری: استعداد خستگی شغلی می تواند ادراککارکنان را از وجود قیود سازمانی و عاطفه منفی نسبت به شغل تحت تاثیر قرار دهد. علاوه بر آن استعداد خستگی شغلی می تواند در افزایش نارسایی شناختی نقش مؤثری ایفا کند.
رابطه دست برتری با توانایی های دیداری- فضایی و انعطاف پذیری شناختی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه دست برتری با توانایی های دیداری- فضایی و انعطاف پذیری شناختی به مرحله اجرا در آمد.
روش : 120 نفر از دانش آموزان مقطع پیش دانشگاهی شهر تهران با میانگین سنی 18-17 سال که شامل 60 دختر و 60 پسر که نیمی از آنها چپ برتر و نیم دیگر راست برتر بودند با آزمون دسته بندی کارت های ویسکانسین و مکعب های کهس مورد ارزیابی قرار گرفتند.
یافته ها: تحلیل آماری با استفاده از روش تحلیل واریانس عاملی نشان داد که توانایی های دیداری- فضایی و انعطاف پذیری شناختی با دست برتری رابطه ای معنادار دارند.
نتیجه گیری: هم خوانی تفسیرهای نهایی این پژوهش در زمینه متغیرهای مرتبط با چپ برتری در جمعیت غیر بالینی، مبنی بر توانایی های بالای دیداری-فضایی در افراد چپ برتر و کاهش انعطاف پذیری شناختی در این افراد، قویاً در تایید نظریه گشوایند، بهان و گالابوردا (1980) است.