فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۴۱ تا ۴۶۰ مورد از کل ۵۷۸ مورد.
منبع:
عصب روانشناسی سال پنجم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۱۶)
37 - 54
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثرات یک جلسه تحریک الکتریکی فرا جمجمه ای بر چرخش ذهنی تصاویر دست و حافظه دیداری-فضایی انجام گردید.روش: 54 نفر از دانشجویان راست دست دانشکده تربیت بدنی دانشگاه تهران، به صورت در دسترس انتخاب و سپس به شکل تصادفی به دو گروه تحریک(27نفر) و شم(27نفر) تقسیم و هر کدام از این دو گروه نیز در دو زیرگروه F4 و P4 توزیع شدند(در مجموع چهار گروه). قبل و بعد از تحریک الکتریکی، آزمودنی ها تکلیف چرخش ذهنی و آزمون کرسی را تکمیل نمودند.یافته ها: نتایج مشخص کرد که بین پیش آزمون و پس آزمون آزمودنی ها در زمان پاسخ و دقت پاسخ چرخش ذهنی و زمان پاسخ، فراخنا در حافظه دیداری-فضایی، در هر دو نقطه در گروه تحریک تفاوت معناداری وجود داشت. در گروه شم تفاوت معناداری مشاهده نشد. مقایسه اثرات دو نقطه در چرخش ذهنی نشان داد آزمودنی ها در نقطه F4 سریع تر و دقیق تر پاسخ داده اند. در آزمون کرسی هم تنها در زمان پاسخ رو به جلو تفاوت معنادار به نفع F4 مشاهده شد. نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر نشان داد که می توان از تحریک هر دو نقطه F4 و P4 برای بهبود چرخش ذهنی و نیز حافظه دیداری-فضایی استفاده کرد اما F4 در مقایسه با P4 نتایج بهتری را به همراه داشت.
تأثیر تحریک الکتریکی فراجمجه ای مغز بر حافظه کاری و زمان واکنش دختران ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: تکنی ک ه ایی که مستقیماً فعالیت قشر مغز را مورد بررسی و تنظیم قرار می دهند قابلیت خوبی برای بهب ود حافظه ی کاری و زمان واکنش دارند. هدف از انجام این تحقیق بررسی تأثیر تحریک مغناطیسی فراجمجه ای مغز بر حافظه کاری و زمان واکنش در دختران ورزشکار است. روش: روش اجرای این تحقیق از نوع نیمه تجربی است که با استفاده از دو گروه و با طرح پیش آزمون-پس آزمون انجام شد. تعداد 30 نفر از دانش آموزان ورزشکار دختر شهرستان شادگان به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و در فرایند تحقیق شرکت کردند. ابتدا یک پیش آزمون گرفته شد. بدین ترتیب که از تمام شرکت کنندگان آزمون زمان واکنش و نیز آزمون حافظه کاری به عمل آمد. پس از آن شرکت کنندگان به صورت تصادفی به دوگروه تحریک الکتریکی مغز و گروه کنترل تقسیم شدند. مرحله اکتساب به صورت 2 جلسه یک روز در میان برگزار شد. نتایج: نتایج نشان داد که تحریک مغناطیسی مغز سبب بهبود حافظه کاری پیش رونده، پس رونده، کنترل ذهنی، حافظه منطقی، بازنگری و یادگیری تداعی ها شد. همچنین سبب کاهش زمان واکنش ساده و انتخابی می شود. نتیجه گیری: در یک نتیجه گیری کلی می توان گفت که تحریک مستقیم مغز در ناحیه قشر پیش پیشانی در دانش آزموان دختر یکی از راههای است که می تواند موجب بهبود حافظه کاری و نیز کاهش زمان واکنش در دختران ورزشکار گردد.
اثربخشی تمرینات دست برتری بر زبان بیانی و دریافتی کودکان دارای اختلال طیف اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال چهارم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۱۴)
23 - 36
حوزه های تخصصی:
مقدمه:اوتیسم یک اختلال پیچیده عصبی – تحولی است که سیرطبیعی رشدکودک را دچاراختلال می کند.بنابراین هدف ازانجام پژوهش حاضر بررسی تاثیرتمرینات دست برتری بر زبان بیانی و دریافتی کودکان با اختلال طیف اوتیسم انجام شد. روش: روش پژوهشی نیمه تجربی با طرح پیش آزمون پس آزمون همراه با گروه کنترل و آزمایش بود.جامعه پژوهش کلیه کودکان با تشخیص اختلال طیف اوتیسم شهرستان رفسنجان بود. 30 کودک که با استفاده از پرسشنامه گارز و مصاحبه بالینی تشخیص اختلال طیف اوتیسم دریافت کرده بودند، به روش نمونه گیری در دسترس از مراکز اوتیسم شهرستان رفسنجان انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دوگروه کنترل و آزمایش هر گروه شامل 15 نفر قرار گرفتند. سپس ازهر دو گروه آزمایش و کنترل آزمون های زبان بیانی و دریافتی رشد نیوشا (جعفری، 1386) و برتری طرفی ادینبورگ(1971) به عنوان پیش آزمون گرفته شد. گروه آزمایش تحت 20 جلسه ( دو هفته یکبار و هر جلسه 45 دقیقه) تمرینات دستکاری دست برتری قرار گرفتند. سپس مجددا از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد. یافته ها:نتایج پژوهش با استفاده از تحلیل کوواریانس نشان دادند که میانگین نمرات زبان دریافتی این کودکان به طور معناداری افزایش پیدا کرده است (05/0p≥ و 780/15(F= درحالی که در میانگین زبان بیانی تغییرات معناداری ایجاد نشد.(001/0p≤و 996/2(F=. نتیجه گیری: بنابراین می توان اینگونه نتیجه گیری کرد که تمرینات دست برتری می تواند باعث بهبود زبان دریافتی در کودکان با اختلال طیف شود.
اثربخشی توانبخشی شناختی بر بهبود حافظه کاری در کودکان مبتلا به نارسایی توجه/بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال پنجم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۱۶)
121 - 134
حوزه های تخصصی:
مقدمه:در کودکان دارای اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی، نقص هایی در کارکردهای اجرایی بخصوص حافظه کاری دیده می شود. با توجه به اهمیت اثربخشی توانبخشی شناختی بر بهبود کارکردهای اجرایی در این کودکان، پژوهش حاضر با هدف سنجش اثربخشی توانبخشی شناختی در بهبود حافظه کاری در کودکان دارای اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی انجام شد.روش :پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با ﻃﺮﺡ پیشﺁﺯﻣﻮن ﭘﺲﺁﺯﻣﻮﻥ و ﮔﺮﻭﻩ ﮐﻨﺘﺮﻝ بود. جامعه آماری شامل کودکان 7 تا 12 سالی بود که توسط کارشناسان روانشناسی مرکز مشاوره آموزش و پرورش کرمانشاه مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی تشخیص داده شده بودند. 20 نفر از آنها به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. از هردو گروه قبل و بعد از مداخله آزمون گرفته شد. افراد گروه آزمایش 12 جلسه (هفته ای 2 جلسه 1 ساعته) درمان توانبخشی شناختی کاپیتان لاگ نسخه 2014 دریافت کردند و گروه کنترل درمانی دریافت نکردند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه کانرز-فرم والدین، مقیاس سنجش کانرز-فرم معلم و آزمون حافظه کاری ان-بک بود. داده ها به روش تحلیل کوواریانس با استفاده ازspss-23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.یافته ها: نتایج بیانگر آن بود که بین دو گروه بعد از تمرینات توانبخشی شناختی، در نمره حافظه کاری تفاوت معنادار بود.نتیجه گیری:بنابراین چنین می توان نتیجه گرفت که توانبخشی شناختی بر بهبود حافظه کاری در کودکان دارای نارسایی توجه/بیش فعالی مؤثر است
مقایسه بیان ژن گیرنده های دوپامینرژیک به عنوان نشانگر مولکولی در بیماران افسرده عمده و افراد سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال هفتم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۲۵)
43 - 58
حوزه های تخصصی:
مقدمه: این مطالعه با هدف مقایسه بیان ژن گیرنده های دوپامینرژیک DRD3 و DRD4 دربیماران مبتلا به افسردگی اساسی و افراد سالم انجام شد. روش: این پژوهش از نوع علی – مقایسه ای است. جامع آماری شامل کلیه بیماران افسرده مراجعه کننده در سال 1398 به کلینیک های روان پزشکی بود. از این جامعه 62 نفر از بیماران افسرده اساسی (28 مرد و 34 زن) به روش نمونه گیری در دسترس و 60 نفر فرد سالم (30 مرد و 30 زن) به عنوان گروه مقایسه انتخاب شدند. پس از اخذ رضایت از افراد و برای اندازه گیری بیان نسبی ژن های DRD3 و DRD4 از روش های Real-Time RT-PCR و SYBER Green استفاده شد. یافته ها : ژن DRD3 در بیماران افسرده نسبت به افراد سالم بیان نسبی کمتری داشت (P<0.001)، اما در بیان ژن DRD4 در بین دو گروه اختلاف معنی داری مشاهده نگردید (P>0.05). نتیجه گیری: یافته ها حاکی از آن است که گیرنده DRD3 مارکر مهمی در افسردگی است که می توان از آن برای تایید تشخیص و درمان مناسب (MDD) استفاده کرد.
اثربخشی تمرینات نوروفیدبک بر توجه و عملکرد در مهارت پرتاب آزاد بسکتبال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال چهارم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۱۳)
97 - 108
حوزه های تخصصی:
مقدمه: رسیدن به عملکرد بهینه توجه از مهم ترین اهداف ورزشکاران در مسابقات ورزشی است. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش نوروفیدبک بر توجه و عملکرد در مهارت پرتاب آزاد بسکتبال انجام شد. روش: 24 ورزشکار در هر دو جنس به صورت داوطلبانه در این مطالعه شرکت کردند و در دو گروه 12 نفری جای گرفتند. در پیش آزمون، آزمون توجه انتخابی و توزیع شده و نیز پرتاب آزاد بسکتبال از آزمودنی ها به عمل آمد. گروه آزمایش به مدت 10 جلسه، پروتکل های آلفا/تتا و اس ام آر/تتا را انجام دادند. سپس از آزمودنی ها پس آزمون گرفته شد. داده ها با آزمون های یو من ویتنی و ویلکاکسون و تحلیل کوواریانس مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها: نتایج تغییر معناداری در بهبود توجه و عملکرد آزمودنی ها در گروه آزمایش نشان داد. نتیجه گیری: نوروفیدبک تأثیر قابل توجهی در باز آموزی فعالیت امواج مغزی برای بهبود عملکرد و توجه در ورزشکاران دارد. با توجه به نتایج به دست آمده به روان شناسان ورزشی توصیه می شود از نوروفیدبک برای افزایش توجه و تمرکز و در نتیجه بهبود عملکرد استفاده کنند.
اثربخشی برنامه آموزشی حافظه فعال بر حافظه فعال واج شناختی و آگاهی واجی دانش آموزان نارساخوان: یک مطالعه نوروسایکولوژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال پنجم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۱۹)
25 - 40
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی برنامه آموزشی حافظه فعال بر بهبود توانایی حافظه فعال واج شناختی و آگاهی واجی دانش آموزان نارساخوان انجام شد. روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمام دانش آ موزان پایه دوم و سوم تحصیلی بود که در مراکز ناتوانی یادگیری شهر تهران تشخیص نارساخوانی را دریافت کرده بودند و نمونه پژوهش شامل 30 نفر از آنها بود که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش شامل مجموعه آزمون حافظه فعال برای کودکان (گثرکول و پیکرینگ، 2001) و آزمون آگاهی واج شناختی (سلیمانی و دستجردی کاظمی، 1389) بود. گروه آزمایش 16جلسه 30-35 دقیقه ای آموزش حافظه فعال را دریافت کردند و گروه گواه، هیچ آموزشی را دریافت نکردند. یافته ها: داده های پژوهش با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس (آنکوا) تحلیل شدند. نتایج نشان داد که نمرات پس آزمون گروه آزمایش نسبت به گروه گواه در هر دو متغیر تفاوت معناداری پیدا کرده است که نشان دهنده تاثیر برنامه آموزشی بر بهبود توانایی حافظه فعال واج شناختی و آگاهی واجی گروه آزمایش است. همچنین اندازه اثرهای به دست آمده تاثیر برنامه آموزشی را به خوبی تایید کردند.
آموزش حافظه فعال بر بازداری و عملکرد خواندن دانش آموزان دارای ناتوانی یادگیری خاص (نارساخوان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال چهارم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۱۵)
123 - 142
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش حافظه فعال بر بازداری و عملکرد خواندن دانش آموزان دارای ناتوانی یادگیری نارساخوان صورت گرفت. روش: روش این پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل ۳۷۲ دانش آموزان با ناتوانی یادگیری خواندن پایه سوم، چهارم و پنجم ابتدایی ارجاع داده شده از سوی مدارس به مرکز ناتوانی یادگیری آموزش و پرورش شهر بوشهر بود که از بین آن ها به روش نمونه گیری در دسترس، ۷۵ نفر که ویژگی های لازم از نظر ملاک های ورود را داشتند فهرست و سپس ۴۰ دانش آموز پس از تشخیص ناتوانی یادگیری خواندن توسط روان شناس های مرکز ناتوانی یادگیری آموزش و پرورش شهر بوشهر و همچنین مصاحبه بالینی ساختاریافته، انتخاب و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل در هر گروه ۲۰ نفر گمارش شدند. ابزارهای سنجش شامل چک لیست نشانگان نارساخوانی، مصاحبه بالینی ساختاریافته، مقیاس هوش تجدیدنظر شده وکسلر کودکان، آزمون خواندن و نارساخوانی نما و آزمون استروپ بود. گروه آزمایش تحت آموزش حافظه فعال، طی ۱۸ جلسه ۴۵ دقیقه ای قرار گرفت و گروه کنترل، هیچگونه درمانی دریافت نکرد. برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها از روش تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها: تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که بین میانگین نمرات پیش آزمون و پس آزمون گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری وجود دارد. آموزش حافظه فعال در گروه آزمایش موجب افزایش نمرات بازداری (03/0= P) و عملکرد خواندن (۰1/0= P) شده است و این تاثیر در مرحله پیگیری دو ماهه پایدار ماند (۰۰۱/0˂ P).نتیجه گیری: با توجه به یافته های بدست آمده از مطالعه حاضر می توان نتیجه گیری کرد که آموزش حافظه کاری می تواند به عنوان یک روش مداخله ای در بازداری و بهبود عملکرد خواندن دانش آموزان با ناتوانی یادگیری نارساخوانی استفاده شود.
اثر انتخاب محصول مورد علاقه مشتری از نظر شکل و رنگ بر موج آلفا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف اصلی پژوهش حاضر مطالعه تأثیر انتخاب محصول مورد علاقه مشتری بر حسب شکل و رنگ بر موج آلفا می باشد. برای انجام تحقیق چهار مجموعه تصاویر با اشکال (گِرد و تیز) و با رنگ های (سرد و گرم) برای محصولات بیسکویت و پاستا طراحی گردید. با استفاده از دستگاه QEEG، امواج الکتریکی باند آلفای افراد با نمایش تصاویر چهارگانه ثبت گردید. سپس از افراد خواسته شد تا مجموعه تصویر ترجیحی خود را انتخاب نمایند. با استفاده از واریانس چندمتغیره، ارتباط امواج الکتریکی باند آلفا با تصاویر ترجیحی تجزیه وتحلیل گردید. روش: روش تحقیق حاضر، تجربی با استفاده از چند گروه آزمودنی بوده و نمونه اولیه 375 نفر به صورت تصادفی از بین دانشجویان دانشگاه پیام نور مرکز قم، انتخاب و بر اساس سن، جنس و دست برتری، 72 نفر به طور تصادفی در گروه نمونه نهایی قرار گرفت به گونه ای که میانگین سن، نسبت جنس و دست برتری جامعه در گروه نمونه رعایت شده است. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد نوسانات آلفا ناشی از مشاهده با در نظر گرفتن اولویت هشیارانه انتخاب شده در الکترودهای O1، T5، T3، C3 و C4 ارتباط معنی داری داشت. تحلیل یافته ها نشان می دهد به طور کلی افرادی که شکل گرم را ترجیح می دهند با دیدن تصاویر سفید، گرم و سرد (اعم از گِرد و تیز) در الکترودهای مذکور موج آلفای بیشتری تولید می کند. نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت که ِصرف تصاویر نمایشی نقشی در انتخاب آن ها نداشته و در مجموع تصاویر گرم نسبتاً بیش از تصاویر سرد موج آلفا تولید می کند.
اثربخشی توانبخشی شناختی مغز بر سرعت پردازش اطلاعات و دوره بی پاسخی روانشناختی در کودکان با اختلال یادگیری خاص(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال پنجم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۱۹)
41 - 52
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش مطالعه اثربخشی توانبخشی شناختی مغز بر سرعت پردازش اطلاعات و دوره بی پاسخی روانشناختی در کودکان با اختلال یادگیری خاص است. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی است که با طرح پیش آزمون ._ پس آزمون همراه با گروه گواه انجام شد. 24 نفر از کودکان مبتلاء به اختلال یادگیری خاص شهرستان اهواز در این تحقیق شرکت کردند. پس از انجام مرحله پیش آزمون (ثبت نمرات، سرعت پردازش اطلاعات و دوره بی پاسخی روانشناختی)، شرکت کنندگان به صورت تصادفی در دو گروه تجربی و کنترل قرار گرفتند. گروه تجربی به مدت 8 جلسه و در طی 4 هفته تحت مداخله تمرینات شناختی مغز قرار گرفت. پس از اتمام جلسات مداخله، یک بار دیگر آزمون سرعت عکس العمل و دوره بی پاسخی روانشناختی از شرکت کنندگان دو گروه به عمل آمد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس انجام شد و در سطح معناداری 05/0 >p تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که در مقیاس سرعت پردازش اطلاعات (010/=p) و نیز دوره بی پاسخی روانشناختی (001=p) بین گروه های تجربی و کنترل تفاوت معنادار وجود دارد و عملکرد گروه تجربی بهتر از گروه کنترل است. نتیجه گیری: به طور کلی می توان گفت که مداخله هشت جلسه ای رویکرد توانبخشی شناختی مغز بر سرعت پردازش اطلاعات و دوره بی پاسخی روانشناختی در کودکان با اختلال یادگیری خاص تأثیر مثبت دارد.
ویژگی های روانسنجی پرسشنامه دست برتری آنت - نسخه ترکی آذری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال ششم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۲۰)
9 - 16
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر ترجمه و تعیین روایی و پایایی آزمون دست برتری آنت مطابق زبان و فرهنگ مردم ترک زبان آذربایجان است. روش: ابتدا برای آیتم های دوازده گانه آزمون، ترجمه و یا معادل هایی مطابق زبان و فرهنگ مردم ترکی زبان ساخته شد. برای تعیین روایی محتوایی گزینه های ترجمه و ساخته شده از دو شاخص کیفی CVR و کمی CVI استفاده شد که پنل کارشناسان در این آزمون متشکل از 20 زبان شناس و روان شناس ترک زبان بودند. بر این اساس مطابق جدول تصمیم گیری لاوشه (حاجی زاده، 1390) برای تعیین روایی محتوایی CVR گزینه های بالای 0.42 و برای تعیین روایی محتوایی CVI نیز گزینه های بالای 0.79 انتخاب شدند. یافته ها: نسخه ترکی آزمون ساخته شده بر روی 2654 نفر اجرا شد و از 663 نفر از این تعداد نیز بازآزمون گرفته شد) 0.99ICC=). آزمون سازگاری درونی اجزاء (آلفای کرونباخ) نشان داد که همه گزینه های آزمون اعتبار بالای 0.99 را دارا بودند. نتایج نشان داد که 90.69 درصد مشارکت کنندگان راست دست، 8.25 درصد چپ دست و 1.05 درصد دوسوبرتر بودند. نتیجه گیری: نسخه ترکی آزمون قابلیت اعتماد و اعتبار مناسبی دارد.
مقایسه کنترل شده سیستم های مغزی- رفتاری بین افراد واجد تشخیص اختلال مصرف مواد افیونی تثبیت شده با متادون، وابسته به متادون و وابسته ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال چهارم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۱۲)
31 - 44
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر،مقایسه کنترل شده سیستم های مغزی رفتاری گری-ویلسون (شامل فعال ساز رفتاری، بازداری رفتاری و جنگ - گریز) بین افراد واجد تشخیص اختلال مصرف مواد افیونی تثبیت شده(درمان شده) با متادون، وابسته به متادون و وابسته ترکیبی(همزمان مصرف متادون و سایر مواد)بوده است.روش: پژوهش حاضر یک پژوهش مقایسه ای بوده و جامعه آن را کلیه افراد معتاد مراکز ترک اعتیاد شهرستان خمینی شهر در سال 1395 تشکیل می دادند. نمونه پژوهش شامل 60 نفر مرد در گروه تثبیت شده با متادون، 57 نفر مرد در گروه وابسته به متادون، و 57 نفر مرد در گروه وابسته ترکیبی بودند که در مورد آنها پرسشنامه سیستم های مغزی رفتاری گری-ویلسون(1989) مربوطه اجرا شد. داده های جمع آوری شده، با استفاده نرم افزار SPSS-18و روش تحلیل کوواریانس(به منظور کنترل برخی از ویژگی های جمعیت شناختی)تحلیل شد.یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که تفاوت معنی داری بین شش بعد سیستم فعال ساز رفتاری، سیستم بازداری رفتاری و سیستم جنگ - گریز در سه گروه وجود ندارد. با این حال،سطح معناداری مولفه خاموشی در مقایسه با سایر مولفه های سیستم های مغزی-رفتاری به سطح معناداری نزدیک تر بوده و در گروه تثبیت شده با متادون پایین تر از دو گروه دیگر بوده است.نتیجه گیری:اگرچه بین مولفه های در بین سه گروه تفاوت معناداری وجود ندارد با این حال،تفاوت هایی بین سه گروه،خصوصا بین گروه وابسته به متادون با دو گروه دیگر وجود دارد.
اثربخشی تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای مغز بر زمان واکنش و تصمیم گیری پرخطر در افراد مبتلا به افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال پنجم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۱۸)
57 - 74
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اختلال در کارکردهای شناختی از علائم رایج درافراد افسرده به شمار می رود. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای مغزtDCS)) بر تصمیم گیری پرخطر و زمان واکنش در افراد مبتلا به افسردگی صورت گرفته است. روش: 30 نفر از دانشجویان دارای اختلال افسردگی که درسال 97 به مرکز مشاوره دانشگاه شهید مدنی آذربایجان مراجعه کرده بودند انتخاب شدند، به صورت تصادفی به دو گروه 15 نفره آزمایش و کنترل تقسیم گردیدند. گروه آزمایش در ناحیه DLPFC چپ، به مدت دو هفته ، هر هفته 5 روز و هرجلسه به مدت 20 دقیقه تحریک آندی tDCS دریافت نمودند. قبل ازشروع و در پایان دوره تحریک الکتریکی، تصمیم گیری پرخطر و زمان واکنش شرکت کنندگان به ترتیب توسط آزمون خطرپذیری بادکنکی بارت ، دستگاه زمان سنج واکنش مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده های به دست آمده با استفاده از روش آماری تحلیل کواریانس تحلیل گردیدند. یافته ها: نتایج نشان داد که زمان واکنش به طور معنی داری درگروه آزمایش سریع تر از گروه کنترل بود (05/0 >p).علاوه بر این، در آزمایش بارت نیز میانگین تعداد پمپ های تنظیم شده (AMP) در گروه آزمایش کمتر از گروه کنترل بود (05/0 >p). نتیجه گیری : براساس یافته های حاضر، تحریک آندی tDCS موجب کاهش زمان واکنش و کاهش رفتارهای خطرساز گردید. بنابراین تحریک الکتریکی فراجمجمه ای می تواند به عنوان یک روش غیردارویی و بی خطر برای ارتقاءکارکردهای شناختی افراد مبتلا به افسردگی مورد استفاده قرارگیرد.
تاثیر محدودسازی زمانی و سطح حرکتی بر دقت فضایی تکلیف سرعت-دقت فیتز هنگام حرکت با بخش های دیستال و پروگزیمال دست(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال چهارم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۱۵)
89 - 106
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر محدودسازی زمانی و سطح حرکتی بر دقت فضایی تکلیف سرعت-دقت فیتز هنگام حرکت با بخش های دیستال و پروگزیمال دست بود. روش: روش اجرای این پژوهش از نوع نیمه تجربی واز لحاظ هدف بنیادی بود. جامعه آماری دانشجویان دختر راست دست 19 تا 28 سال بودند. نمونه به روش نمونه گیری در دسترس 20 نفر انتخاب شد. داده های این پژوهش به وسیله نرم افزار ضربه زدن به هدف که توسط محقق، ساخته شد، جمع آوری شدند. ابزار مورد استفاده مشابه ابزار مورد استفاده در آزمایش فیتز بود و روایی آن توسط افراد خبره رفتار حرکتی مورد تأیید قرار گرفت. پایایی نرم افزار به روش آزمون- باز آزمون واز طریق ضریب همبستگی پیرسون 89/0 به دست آمد. یافته ها: در بررسی بین تعداد ضربات به هدف سمت راست، در زمان های محدود شده مختلف، اثر اصلی زمان محدود شده و تعامل بخش با زمان های محدود شده، معنادار بود. همچنین در بخش پروگزیمال و دیستال در انجام حرکت در سطح افقی و عمودی، تغییرات زمان محدود شده، تاثیر معنی داری بر تعداد ضربات درست به هدف سمت راست داشت. علاوه براین تعداد ضربات به هدف سمت چپ، در زمان های محدود شده مختلف، اثر اصلی زمان محدود شده و تعامل صفحه حرکت با بخش نیز معنادار بود. دربخش پروگزیمال و دیستال در انجام حرکت در سطح افقی و عمودی، تغییرات زمان محدود شده، تاثیر معنی داری بر تعداد ضربات درست به هدف سمت چپ داشت. نتیجه گیری: بنابراین هرچه زمان حرکت طولانی تر باشد دقت حرکت بیشتر و پهنای مؤثر هدف کمتر است. دقت حرکت در بخش دیستال نسبت به بخش پروگزیمال بیشتر است. همچنین دشواری حرکت در سطح افقی از سطح عمودی کمتر است.
تفاوت های کارکردی همگام سازی امواج باند آلفا در نواحی خلفی و قدامی مغز در طول تفکر واگرا و همگرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال پنجم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۱۹)
53 - 72
حوزه های تخصصی:
مقدمه: تفکر به عنوان یکی از کارکردهای عالی شناختیهمواره مورد توجه پژوهشگران بوده است. گیلفورد با تقسیم بندی تفکر به دو نوع واگرا و همگرا تاثیر شگرفی بر پژوهش های تجربی تفکر خلاق داشته است. باند فرکانسی آلفا در محدوده 12-8 هرتز با کارکردهای شناختی مانند خلاقیت در ارتباط است. هدف از پژوهش حاضر بررسی افزایش و کاهش تغییرات توان باند آلفا (همگام سازی و ناهمگام سازی وابسته به رویداد ) در دو نوع متفاوت تفکر واگرا و همگرا بود. روش: نمونه مورد مطالعه در این پژوهش شامل 38 نفر از دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه فردوسی مشهد ( 19 مرد، 19 زن ) بود که با توجه به روش نمونه گیری در دسترس و داوطلبانه انتخاب گردیدند. امواج مغزی با استفاده از یک دستگاه 19 کاناله در حین انجام تکالیف تفکر واگرا و همگرا ثبت و تغییرات توان باند آلفا با استفاده از نرم افزار متلب مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: فعالیت امواج آلفا در موقعیت تفکر واگرا از نواحی قدامی به نواحی خلفی با پدیده همگام سازی روبه رو بوده است، در حالی که در موقعیت تفکر همگرا کاهش توان باند آلفا در نواحی خلفی در مقایسه با نواحی قدامی مغز مشاهده شد. نتیجه گیری: فعالیت امواج آلفا به صورت قابل توجهی در تکالیف تفکر واگرا با افزایش همراه است که این افزایش فعالیت در نواحی خلفی مغز با افزایش توان بالاتری همراه است، در مقابل تکالیف مرتبط با تفکر همگرا کاهش فعالیت را از نواحی قدامی به نواحی خلفی نشان داد..
اثربخشی برنامه آموزش توانبخشی شناختی(باشگاه مغز) بر سرعت پردازش درونداد و سرعت واکنش عصبی به درونداد کودکان با اختلال هماهنگی رشدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال ششم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۲۲)
91 - 104
حوزه های تخصصی:
مقدمه : پژوهش حاضر با هدف مطالعه اثربخشی توانبخشی شناختی(باشگاه مغز) بر سرعت پردازش درونداد و سرعت واکنش عصبی به درونداد درکودکان با اختلال هماهنگی رشدی انجام شده است. روش: روش پژوهش از جهت گردآوری اطلاعات، از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه کودکان با اختلال هماهنگی حرکتی مراجعه کننده به کلینیک های توانبخشی شهر تهران در سال ۹۸-۹۹ بود. از بین کل جامعه تعداد ۲۲ نفر به صورت نمونه در دسترس از مراجعان مرکز توانبخشی صدر تهران انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش(۱۱نفر) و کنترل(۱۱نفر) به طور تصادفی جایگزین شدند. برای گردآوری اطلاعات از آزمون رایانه ای سرعت پردازش درونداد و سرعت واکنش شناختی به درونداد، نسخه ۲۰۱۸ استفاده شد. برای تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس یک راهه با رعایت پیش فرض های کاربست استفاده شد. برنامه توانبخشی شناختی باشگاه مغز در ۱۰جلسه متوالی به مدت دو ماه برای گروه آزمایش اجرا شد، بعد از پایان دوره آزمایش برای رعایت اخلاق پژوهش، گروه کنترل هم آموزش دریافت کردند. یافته ها: نتایج نشان داد که برنامه توانبخشی شناختی به طور معناداری در سطح ۰.۰۱p < موجب بهبود سرعت پردازش و سرعت واکنش عصبی کودکان با اختلال هماهنگی رشدی شد. نتیجه گیری: با توجه به اثربخشی برنامه توانبخشی شناختی، کاربرد این برنامه در مراکز آموزشی توانبخشی توصیه می شود.
فراتحلیل بررسی اثربخشی مداخلات حافظه فعال در کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه_بیش فعالی و مقایسه حافظه فعال آن ها با کودکان عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال پنجم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۱۷)
141 - 160
حوزه های تخصصی:
مقدمه : اختلال نارسایی توجه_بیش فعالی یکی از شایع ترین اختلالات مزمن رشدی است که همواره مورد توجه پژوهشگران و درمانگران قرار داشته است. تاکنون پژوهش های متعددی به منظور ارزیابی و نیز بهبود مشکلات شناختی از جمله عملکرد حافظه فعال در کودکان مبتلا به این اختلال انجام شده است. هدف پژوهش حاضر جمع آوری و ترکیب نتایج این پژوهش ها و محاسبه اندازه اثر آن ها با استفاده از الگوی پژوهشی فراتحلیل به منظور دستیابی به دیدی جامع تر در زمینه میزان تفاوت بین حافظه فعال کودکان مبتلا به نارسایی توجه/بیش فعالی با کودکان سالم و نیز میزان اثربخشی مداخلات انجام شده بر روی آن است. روش: از بین پژوهش های متعدد انجام شده در این زمینه، 23 پژوهش (10 مقایسه و 13 مداخله) که از لحاظ روش شناختی مورد قبول بودند، انتخاب شدند و فراتحلیل بر روی آن ها انجام گرفت. ابزار این پژوهش چک لیست فراتحلیل بود. یافته ها: یافته های فراتحلیل نشان دادند که اندازه اثر مقایسه حافظه فعال در کودکان مبتلا به نارسایی توجه_بیش فعالی با کودکان عادی 21/1 (001/0>p) و اندازه اثر مداخلات مختلف بر حافظه فعال این کودکان 87/1 (001/0>p)است. نتیجه گیری: طبق جدول کوهن هر دو اندازه اثر به دست آمده در این پژوهش در حد بالاست و این تاییدکننده وجود تفاوت بین حافظه فعال کودکان مبتلا به نارسایی توجه_بیش فعالی با کودکان سالم و نیز نشان دهنده موثر بودن مداخلات انجام شده در این زمینه است.
بررسی تأثیر بازخورد دامنه ای فضایی و زمانی بر کاهش خطای دقت زمانبندی و فضایی تکلیف مبادله سرعت - دقت فیتز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال سوم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱ (پیاپی ۱۱)
23 - 38
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر بازخورد دامنه ای فضایی و زمانی بر کاهش خطای دقت زمانبندی و فضایی تکلیف مبادله سرعت- دقت فیتز بود. روش: شرکت کنندگان تحقیق حاضر دختران جوان 17 تا 25 سال بودند (48=N) که همگی سالم و راست دست بوده و داوطلبانه در پژوهش شرکت و پس از پیش آزمون به طور مساوی در چهار گروه 12 نفری قرار گرفتند و چهار بلوک 10 کوششی را تمرین نموده که کوشش شماره 40 به عنوان پس آزمون ثبت می شد. ابزار مورد استفاده شامل قلم نوری، تبلت سایز بزرگ، لپ تاپ و مترونوم بود. تمرینات گروه اول همراه با ارائه بازخورد دقت فضایی بود، اگر تعداد ضربات خطا از چهار ضربه بیشتر می شد، بازخورد ارائه می شد. تمرینات گروه سوم همراه با ارائه بازخورد دقت زمانی بود، اگر میانگین فاصله زمانی بین ضربات از 250 هزارم ثانیه بیشتر می شد، بازخورد ارائه می شد. گروه های دوم و چهارم نیز جفت شده گروه های اول و سوم بودند. یافته ها: نتایج آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر در سطح معنی داری 05/0 نشان داد که ارائه بازخورد مربوط به دقت فضایی بر کاهش خطای دقت فضایی و همچنین ارائه بازخورد مربوط به دقت زمانی بر کاهش خطای دقت زمانبندی تأثیر معناداری داشته است. بین گروه های دامنه ای و جفت شده تفاوت معناداری مشاهده نشد. نتیجه گیری: بررسی ها بیانگر اثربخشی هر دو نوع بازخورد است که می توان این اثربخشی را به نقش اطلاعاتی آن نسبت داد. به نظر می رسد با افزایش سرعت، خطای زمانبندی کاهش پیدا کرده که از استثنائات قانون مبادله سرعت- دقت است.
مطالعه اثربخشی تمرین تکالیف دوگانه شناختی- حرکتی بر حافظه فضایی بیماران ام اس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال ششم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۲۱)
17 - 30
حوزه های تخصصی:
مقدمه: یکی از مشکلات شایع در افراد مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس(ام اس) اختلال در حافظه است. با وجود تأیید تأثیر تمرینات تکالیف دوگانه شناختی حرکتی بر عملکرد شناختی بیماران ام اس، تاکنون، پژوهش های اندکی در این زمینه صورت گرفته است. بنابراین هدف از پژوهش حاضر بهبود حافظه فضایی بیماران ام اس در نتیجه تمرینات تکالیف دوگانه بود. روش: طرح تحقیق از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه های تصادفی، روش پژوهش از نوع نیمه تجربی و به لحاظ هدف کاربردی بود. در اجرا، 30 زن مبتلا به ام اس(20-60 ساله)عضو انجمن ام اس استان تهران، به صورت داوطلبانه و با کسب رضایت نامه آگاهانه به عنوان شرکت کننده به صورت تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایشی قرارگرفتند و پیش آزمون حافظه فضایی از طریق دستگاه حافظه فضایی مدلLM-01 از آنان گرفته شد. سپس شرکت کنندگان به مدت هشت هفته که هر هفته شامل دو جلسه 45 تا 60 دقیقه ای بود به انجام تمرینات تکالیف دوگانه پرداختند. با اتمام تمرینات پس آزمون گرفته شد. تجزیه و تحلیل آماری داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس مرکب و تی همبسته و مستقل در سطح معنی داری 05/0≥ p انجام شد. یافته ها: نتایجنشان داد که تمرینات تکالیف دوگانه موجب بهبود معنی دار حافظه فضایی)04/0= p ) در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل شد . نتیجه گیری: تمرین تکالیف دوگانه شناختی- حرکتی موجب فعالیت بیشتر مغز می شود و می توان آن را روشی مناسب برای ارتقای توانایی های شناختی مانند حافظه فضایی در نظر گرفت.
مدل یابی رابطه بین نقص در کارکرد اجرایی با حل مسئله ناکارآمد در افراد مبتلا به افسردگی اساسی: نقش واسطه ای حافظه سرگذشتی بیش کلی گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال چهارم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۱۲)
45 - 60
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با تاکید بر مدل CaR-FA-X ویلیامز ، در قالب یه مدل علی به بررسی نقش واسطه ای حافظه سرگذشتی بیش کلی گرا در رابطه بین نقص در کارکردهای اجرایی با حل مساله ناکارآمد در افراد افسرده می پردازد. روش: نمونه پژوهش شامل 56 فرد مبتلا به افسردگی اساسی که به روش نمونه گیری زمانی در دسترس در فاصله زمانی اردیبهشت 96 تا مهر96 انتخاب شدند، بودند. جهت گردآوری داده ها ، پس از تشخیص افسردگی اساسی توسط روانشناس، از آزمون حافظه شرح حال (سرگذشتی) ،آزمون حل مسئله وسیله-غایت و نرم افزار کارتهای ویسکانسین استفاده شد. جهت تحلیل داده های پژوهش با استفاده از نرم افزار spss و ایموس و روش تحلیل مسیر از نوع مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد.یافته ها: نتایج نشان داد اثر مستقیم کارکرد اجرایی بر حل مسئله با مقدار 283/0 در سطح 05/0 معنی دار نیست. اثر غیرمستقیم کارکرد اجرایی بر حل مسئله با مقدار130/0 در سطح 05/0 معنی دار است. اثر کل کارکرد اجرایی بر حل مسئله 413/0 است که در سطح 05/0 معنی دار است. بنابراین با توجه به عدم معناداری اثر مستقیم و معناداری اثر غیر مستقیم، حافظه سرگذشتی به عنوان متغیر میانجی کلی در تاثیر بین کارکرد اجرایی بر حل مسئله است. نتیجه گیری: بنابراین پژوهش حاضر با تایید مدل CaR-FA-X ویلیامز، نشان داد که افراد افسرده به دلیل خلق منفی و نقص در کارکردهای اجرایی ، در بازیابی خاطرات سرگذشتی به طور اختصاصی دچار مشکل می شوند و این مشکل در بازیابی، حل مسائل و مشکلات آنها را نیز تحت تاثیر قرار می دهد و باعث می شود که راه حل های کمتر موثری را تولید کنند. بنابراین بیش کلی گرایی از حافظه سرگذشتی به عنوان یک مکانیسم واسطه ای در رابطه بین نقص در کارکرد اجرایی و حل مساله ناکارآمد در افراد افسرده عمل می کند.