مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش حافظه فعال بر بازداری و عملکرد خواندن دانش آموزان دارای ناتوانی یادگیری نارساخوان صورت گرفت. روش: روش این پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل ۳۷۲ دانش آموزان با ناتوانی یادگیری خواندن پایه سوم، چهارم و پنجم ابتدایی ارجاع داده شده از سوی مدارس به مرکز ناتوانی یادگیری آموزش و پرورش شهر بوشهر بود که از بین آن ها به روش نمونه گیری در دسترس، ۷۵ نفر که ویژگی های لازم از نظر ملاک های ورود را داشتند فهرست و سپس ۴۰ دانش آموز پس از تشخیص ناتوانی یادگیری خواندن توسط روان شناس های مرکز ناتوانی یادگیری آموزش و پرورش شهر بوشهر و همچنین مصاحبه بالینی ساختاریافته، انتخاب و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل در هر گروه ۲۰ نفر گمارش شدند. ابزارهای سنجش شامل چک لیست نشانگان نارساخوانی، مصاحبه بالینی ساختاریافته، مقیاس هوش تجدیدنظر شده وکسلر کودکان، آزمون خواندن و نارساخوانی نما و آزمون استروپ بود. گروه آزمایش تحت آموزش حافظه فعال، طی ۱۸ جلسه ۴۵ دقیقه ای قرار گرفت و گروه کنترل، هیچگونه درمانی دریافت نکرد. برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها از روش تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها: تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که بین میانگین نمرات پیش آزمون و پس آزمون گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری وجود دارد. آموزش حافظه فعال در گروه آزمایش موجب افزایش نمرات بازداری (03/0= P) و عملکرد خواندن (۰1/0= P) شده است و این تاثیر در مرحله پیگیری دو ماهه پایدار ماند (۰۰۱/0˂ P).نتیجه گیری: با توجه به یافته های بدست آمده از مطالعه حاضر می توان نتیجه گیری کرد که آموزش حافظه کاری می تواند به عنوان یک روش مداخله ای در بازداری و بهبود عملکرد خواندن دانش آموزان با ناتوانی یادگیری نارساخوانی استفاده شود.