فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۸۱ تا ۴۰۰ مورد از کل ۵۷۸ مورد.
۳۸۱.

ارتباط سطح توجه ماندگار با پتانسیل های وابسته به رخداد مغزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آزمون عملکرد پیوسته پتانسیل وابسته به رخداد توجه ماندگار ویژگی های شکلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۶۰ تعداد دانلود : ۸۶۸
هدف: این پژوهش با هدف بررسی ارتباط میان سطح توجه ماندگار و پتانسیل های وابسته به رخداد با استفاده از ویژگی های شکلی انجام شد. روش: برای سنجش سطح توجه ماندگار آزمون عملکرد پیوسته مورد استفاده قرار گرفت. سیگنال به وسیله دستگاه ثبت 32 کاناله والتر و کلاه الکترود با 19 کانال ثبت شد. برای استخراج پتانسیل های وابسته به رخداد، میانگین سیگنال های هر دسته از تحریکات که نسبت به وقوع تحریک از نظر زمانی قفل شدهاند، محاسبه گردید. 400 ویژگی شکلیِ پتانسیل های وابسته به رخداد در 51 سوژه محاسبه و همبستگی پیرسون میان این ویژگی ها و نتایج آزمون عملکرد پیوسته بررسی شد. یافته ها: در تمامی سوژه ها قله 3p روی تحریک هدف (X) نسبت به غیر هدف به وضوح دیده شد. محاسبه همبستگی نشان داد که 33 ویژگی از ویژگی های شکلی استخراج شده ارتبــاط معناداری با سطح توجه ماندگار دارند. نتیجه گیری: نتایج کیفی حاصل، براساس الگوی ادبال، با تحقیقات قبلی در مورد تولید مؤلفه 3p مطابقت داشت. بیشتر ویژگی های دارای ارتباط معنادار با نتیجه آزمون عملکرد پیوسته، مربوط به دامنه و روی پتانسیل های وابسته به رخداد نسبی بودند. در مجموع، نتایج بیانگر رابطه مناسب بین آزمون عملکرد و پارامترهایی از سیگنال مغزی در بسیاری از نواحی سر می باشد که از آن میتوان برای ارزیابی سطح توجه ماندگار استفاده کرد.
۳۸۲.

بررسی مقایسه ای تزریق درون صفاقی اکستازی، کریستال، شیشه و هروئین بر یادگیری اجتنابی منفعل در موش صحرایی نر(مقاله علمی وزارت علوم)

۳۸۳.

تاثیرات 2- 212 ، WIN 55 هیپوکامپ پشتی بر یادگیری وابسته به وضعیت اسکوپولامین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: یادگیری وابسته به وضعیت یادگیری اجتنابی مهاری موش‌های کوچک آزمایشگاهی 212,55WIN-2 اسکوپولامین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۳۰
هدف: بررسی اثر 2-212،55WIN، آگونیست گیرنده های کانابینوئیدی، بر یادگیری وابسته به وضعیت القاشده با اسکوپولامین. روش: در این مطالعه، از روش اجتنابی مهاری (غیرفعال) با مدل Step-down که یک روش پذیرفته‌شده در بررسی حافظه درازمدت موش های سوری است، استفاده شد. یافته‌ها: تزریق پس از آموزش اسکوپولامین (2،4، میکروگرم/موش) به ناحیه 1CA، باعث کاهش به یادآوری حافظه شد. کاربرد اسکوپولامین پیش از آزمون، به یادآوری حافظه در روز آزمون را به حد طبیعی برگرداند. این پدیده، به عنوان یادگیری وابسته به وضعیت اسکوپولامین شناخته می شود. تزریق داخل هیپوکامپی 2-212،55WIN (5/0، 1 میکروگرم/ موش) پنج دقیقه قبل از آزمون، به یادآوری حافظه را کاهش داد. از طرف دیگر، تزریق داخل هیپوکامپی 2-212،55WIN (1 میکروگرم/ موش) قبل از آزمون (در روز آزمون و 24 ساعت بعد از آموزش)، باعث برگشت حافظه حیواناتی شد که به کار بردن اسکوپولامین (2 میکروگرم/ موش) بعد از آموزش، به یادآوری حافظه آنها را تخریب کرده بود. به علاوه، تزریق مقدار غیرمؤثر اسکوپولامین همراه با مقادیر غیرمؤثر 2-212،55WIN، به صورت سینرژیک، قبل از آزمون، بازگشت حافظه به وسیله اسکوپولامین را افزایش داد. نتیجه گیری: این یافته ها نشان می دهند که گیرنده های کانابینوئیدی ناحیه 1CA هیپوکامپ پشتی، نقش مهمی در فراموشی القاشده با اسکوپولامین و یادگیری وابسته به وضعیت اسکوپولامین دارند.
۳۸۴.

تاثیر القای خلق بر سوگیری حافظه ی آشکار با توجه به سیستم های مغزی رفتاری: تحلیل مبتنی بر تئوری تشخیص علامت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رفتار سیستم های مغزی سوگیری حافظه ی آشکار القای خُلق نظریه ی تشخیص علامت

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی عصب شناختی رفتاری
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی یادگیری شناخت
تعداد بازدید : ۲۶۹۴ تعداد دانلود : ۱۳۴۳
هدف پژوهش حاضر تعیین تاثیر القای خلق بر سوگیری حافظه ی آشکار [زمان واکنش، سوگیری پاسخ ( ) و حساسیت پاسخ ( )] در افراد با حساسیت بالای BAS، BIS بود. ابتدا 527 نفر از دانشجویان، پرسشنامه ی BAS و BIS را به همراه تعدادی سوال برای کنترل برتری جانبی دست تکمیل نمودند. سپس براساس نمره ی استاندارد (z) 25 نفر آزمودنی با حساسیت بالای BAS، 25 نفر با حساسیت بالای BIS و 25 نفر به عنوان گروه کنترل انتخاب شدند. ابتدا واژه ای هیجانی به آزمودنی ها ارائه شد تا آنها را به خاطر بسپارند. سپس نیمی از آزمودنی-های هر گروه در معرض القای خلق شاد و نیم دیگر در معرض القای خلق غمگین قرار گرفتند. در مرحله ی بعد واژه های هیجانی قبلی به همراه یک سری کلمات دیگر به آزمودنی ها ارائه شد تا آنها را بازشناسی نمایند. قبل از تجزیه و تحلیل آماری، ابتدا شاخص های سوگیری پاسخ و حساسیت پاسخ بر مبنای نظریه ی تشخیص علامت محاسبه گردید و سپس با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. نتایج به دست آمده نشان داد که افراد با BIS بالا در شرایط القای خلق غمگین در مقایسه با BAS بالا و گروه کنترل واژه های دارای بار هیجانی منفی را سریع تر بازشناسی می کنند اما در مورد افراد با BAS بالا در موقعیت های القای خلق تفاوت معنی داری مشاهده نگردید. در مورد حساسیت پاسخ تفاوت معنی داری مشاهده نشد. نتایج مربوط به مولفه سوگیری پاسخ نشان داد که میانگین  برای واژه های منفی در گروه BIS به طور معناداری پایین تر از گروه BAS و کنترل بود؛ یعنی این افراد در بازشناسی واژه های منفی راهبرد سهل گیرانه ای را اتخاذ می کنند.
۳۸۵.

تبیین انتقادی جایگاه علوم اعصاب، در قلمرو دانش و عمل تربیت(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۲۱ تعداد دانلود : ۹۸۴
رشد سریع فنون تصویربرداری عصبی در سال های اخیر، امکان فوق العاده ای برای پژوهشگران فراهم کرده است تا فهم بهتری از ساختار و کارکرد مغز انسان به دست آورند. در پرتو بهره گیری از این فن آوری های تصویربرداری عصبی پیشرفته، یافته های پژوهشگران حیطه مغز، در زمینه تفکر، هیجان، انگیزش، یادگیری و رشد، موجی از بینش های جدید به دنبال داشته که تبیین های موجود درباره موضوعات تربیتی را تحت تاثیر جدی قرار داده است. از این رو، بسیاری از متخصصان علوم اعصاب و تربیت ادعا می کنند که برقراری پیوند بین علوم اعصاب و علوم تربیتی می-تواند نقش عمده ای در بهبود دانش، سیاست و عمل تربیتی ایفا کند. کاربرد و دلالت ها و کاربرد های تربیتی معتبر استنباط شده از یافته های علوم اعصاب نیز از این ادعا حمایت می کنند؛ اما با وجود این، به نظر برخی منتقدان، رابطه میان کارکردهای عصبی و عمل تربیتی بسیار محدود و شکاف بین علوم اعصاب و علوم تربیتی به قدری زیاد است که امکان برقراری پیوند مستقیم بین آنها وجود ندارد و باید رشته های دیگری همچون «روان شناسی شناختی» و یا «علوم اعصاب شناختی» واسطه برقراری این پیوند شوند. اما از چشم انداز تربیتی، ماهیت دانش تربیت به عنوان یک دانش کاربردی ایجاب می کند که برای دستیابی به اهداف تربیتی، از علوم اعصاب نیز همچون سایر علوم توصیفی (از قبیل روان شناسی و جامعه شناسی) استفاده شود که این امر از طریق استخراج دلالت ها و کاربردهای تربیتی معتبر از مبانی اعصاب شناختی تربیت محقق خواهد شد. بنابراین، ایجاد پیوند بین این دو دانش هم ضروری و هم امکان پذیر است، چرا که می توان در تعامل و تلفیق با «فلسفه تربیتی»، «جامعه شناسی تربیتی»، و «روان شناسی تربیتی» از «اعصاب شناسی تربیتی (علوم اعصاب تربیتی)» هم برای بهبود دانش، سیاست و عمل تربیت بهره گرفت. با این وجود، مهم ترین اصل درخور توجه در این ارتباط، اصل هوشیاری و احتیاط در تفسیر و استفاده تربیتی از یافته ها ی پژوهش مغز است که تحقق این امر هم مستلزم فراهم کردن زمینه تعامل و مشارکت سازنده و واقعی بین دانشمندان و پژوهشگران علوم اعصاب و تربیت و تلفیق علوم اعصاب شناختی و علوم اعصاب تربیتی در برنامه های درسی علوم-تربیتی و تربیت معلم است
۳۸۶.

بررسی اثر بخشی تحریک مکررمغناطیسی ترانس کرانیال با فرکانس بالا در بیماران مبتلا به اختلال افسردگی عمده ی مقاوم به درمان دارویی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: اختلال افسردگی عمده تحریک مکرر مغناطیسی ترانس­کرانیال کورتکس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۰۷ تعداد دانلود : ۱۱۲۵
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی تحریک مکرر مغناطیسی ترانس­کرانیال در بیماران مبتلا به اختلال افسردگی عمده مقاوم به درمان دارویی بود. روش­کار: در یک طرح شبه­آزمایشی، 12 آزمودنی مبتلا به اختلال افسردگی عمده مراجعه­کننده به کلینیک آتیه از تابستان تا پاییز 1387 با روش نمونه­گیری در دسترس انتخاب و به مدت 30 جلسه تحت درمان تحریک مکرر مغناطیسی ترانس­کرانیال با فرکانس20 هرتز بر روی ناحیه­ی پشتی­جانبی کورتکس پیش­پیشانی نیم­کره­ی چپ قرار گرفتند. آزمودنی­ها به کمک مقیاس افسردگی بک، پیش و پس از درمان و 5/1 ماه بعد از درمان ارزیابی شدند. داده­ها به کمک روش آماری تحلیل واریانس با اندازه­گیری­های مکرر تحلیل شدند. نتایج: تحریک مکرر مغناطیسی ترانس­کرانیال به­طور معنی­داری سبب کاهش علایم افسردگی در بیماران مبتلا به اختلال افسردگی عمده گردید (001/0P<) و این تغییرات 5/1 ماه پس از آن به طول انجامید. نتیجه­گیری: تحریک مکرر مغناطیسی ترانس­کرانیال در درمان افسردگی عمده­ی مقاوم به درمان دارویی تاثیر دارد و اثرات آن بیش از یک ماه و نیم بعد از درمان ماندگار است.
۳۸۷.

بررسی تاثیر تحریکمکرر مغناطیسی ترانس کرانیال (rTMS) بر عملکرد اجتماعی بیماران مبتلا به اختلال افسردگی عمده مقاوم به درمان دارویی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: عملکرد اجتماعی تحریکمکرر مغناطیسی ترانس کرانیال (rTMS) قشر پشتی جانبی پیش پیشانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۸۸ تعداد دانلود : ۹۶۳
هدف مطالعه حاضر بررسی اثربخشی rTMS بر عملکرد اجتماعی افراد مبتلا به اختلال افسردگی عمده مقاوم به درمان دارویی بود. روش: در یکطرح شبه آزمایشی از نوع سری های زمانی تکگروهی، دوازده بیمار مبتلا به افسردگی اساسی تحت سی جلسه rTMS بررویِ قشر پشتی جانبی پیش پیشانی نیمکره چپ قرار گرفتند. هریکاز بیماران با مقیاس خودارزیابی خودانطباقی (SASS) قبل، بعد و یکماه ونیم پس از درمان ارزیابی شدند. یافته ها: طبق یافته ها پیشرفت بیماران در مقیاس SASS پس از درمان و یکماه ونیم بعد معنادار بود. نتیجه گیری: rTMS به عنوانِ یکدرمان ضدافسردگی جدید، بر عملکرد اجتماعی تاثیر دارد و احتمالاً این تاثیرات را می توان با مدار هیپوتالاموس- هیپوفیز- آدرنال (HPA) مرتبط دانست
۳۸۸.

بررسی رابطة تسلط ربع های مغزی مدیران آموزشی با سطح اثربخشی عملکردآن ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مدیریت آموزشی اثربخشی سبک تفکر ربع های مغز تسلط مغز

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی عصب شناختی رفتاری کارکرد مغز و اعصاب
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی حوزه های جدید روانشناسی روانشناسی سازمانی و صنعتی
تعداد بازدید : ۱۷۰۹ تعداد دانلود : ۱۶۱۱
هدف این پژوهش بررسی رابطة تسلط سبک تفکر ربع های مغزی مدیران آموزشی با سطح اثربخشی عملکرد آنها می باشد. نمونة مورد مطالعه شامل 103 نفر از مدیران و 412 نفر از دبیران مقطع متوسطة شهر مشهد در سال تحصیلی 88-1387 می باشندکه به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی انتخاب شده اند. در این پژوهش، از پرسشنامة 60 سؤالی سنجش تسلط مغزی هرمن (حوریزاد، 1385: 264) جهت سنجش تسلط سبک تفکر ربع های مغزی مدیران و از پرسشنامة 35 سؤالی سنجش اثربخشی مدل پارسونز (فرخ نژاد، 1376) جهت سنجش اثربخشی عملکرد مدیران استفاده شد. بر اساس یافته های به دست آمده متغیرهای پیش بین تسلط ربع مغزی A ، C و D )01/0 P< ( قادر به پیش بینی متغیر ملاک (اثربخشی عملکرد مدیران) بودند. همچنین، نتایج نشان دادند تسلط ربع مغزی B قادر به پیش بینی اثربخشی عملکرد مدیران نمی باشد.
۳۸۹.

اثربخشی نوروفیدبکبر حافظه بینایی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: نوروفیدبک حافظه بینایی بیوفیدبکالکتروانسفالوگرافی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۷۴ تعداد دانلود : ۱۰۲۷
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی تاثیر آموزش نوروفیدبکبر حافظه بینایی بود. روش: این مطالعه به صورت آزمایشی انجام شد. 30 دانشجو در دو گروه آزمایش و پلاسیبو مورد بررسی قرار گرفتند. دانشجویان هر دو گروه (آزمایشی و پلاسیبو) در دو مرحله پیش و پس از آموزش با پرسشنامه خرده آزمون حافظه بینایی وکسلر مورد ارزیابی و مقایسه قرار گرفتند. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج بیانگر این بود که بعد از 20 جلسه آموزش نوروفیدبک، در گروه آزمایش بهبود چشمگیری در حافظه بینایی دیده شد. دو گروه تفاوت معنی داری ازنظر حافظه بینایی داشتند. نتیجه گیری: نوروفیدبکشرطی سازی کنشگر امواج مغزی است که از طریق آن افراد یاد می گیرند به صورت ارادی امواج مغزی خود را کنترل کنند و از طریق آن عملکرد خود از جمله حافظه را افزایش دهند.
۳۹۰.

ارایه نقشه شناختی و مدل محاسباتی از عملکرد مغز در استرس هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نقشه شناختی استرس هیجانی دستگاه لیمبیک فعالیت مغز مدل محاسباتی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی هیجان
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی عصب شناختی رفتاری کارکرد مغز و اعصاب
تعداد بازدید : ۳۹۹۹ تعداد دانلود : ۱۶۵۹
هدف: استرس و هیجان نقش مهمی در کیفیت زندگی انسان دارند. هدف این مقاله ارایه مدلی مناسب از آنها در شناخت حالات مغزی است. روش: فعالیت های رفتاری و هیجانی، در درجه اول، با دستگاه لیمبیک ارتباط دارند؛ از این رو، در این تحقیق ابتدا به شناخت بخش های مهم مغز، از جمله قشر مغز، تالاموس، آمیگدالا، قشر پیش پیشانی، قشر حدقه ای - پیشانی، لوکوس سرولئوس، هیپوکامپ و هیپوتالاموس، و نقش آنها در واکنش های هیجانی پرداخته و سپس برای این حالت مغزی، یک نقشه شناختی جامع پیشنهاد شد. این نقشه شناختی، نقش اساسی دستگاه عصبی و هورمونی را در فرایند استرس هیجانی نشان می دهد. یافته ها: با بیان روابط و مشخصه های لازم، یک مدل محاسباتی در جعبه ابزار سیمولینکِ نرم افزار MATLAB اجرا و برای تعیین صحت عملکرد مدل، آزمایش های مختلف انجام شد. نتیجه گیری: نتایج نشان دادند که در هنگام استرس هیجانی، قشر حدقه ای - پیشانی وارد عمل شده، هیجان را کاهش میدهد و از ادامه آن جلوگیری می کند. همچنین، مدل محاسباتی توانست رفتار مغز را در حالت استرس هیجانی به خوبی بیان کند؛ لذا می-تواند در مدل های بزرگ تر به عنوان یک زیرسیستم مورد استفاده قرار گیرد.
۳۹۱.

اثر مداخلات عصب روان شناختی بر بهبود عملکرد تحصیلی کودکان دچار ناتوانی های یادگیری ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عملکرد تحصیلی ناتوانی های یادگیری ریاضی مداخلات عصب روان شناختی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات دوران شیر خوارگی، کودکی و نوجوانی اختلالات یادگیری
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی عصب شناختی رفتاری جنبه زیستی اختلالها
تعداد بازدید : ۳۲۰۱ تعداد دانلود : ۱۵۳۲
هدف: بررسی اثر مداخلات عصب روان شناختی بر بهبود عملکرد تحصیلی کودکان دچار ناتوانی های یادگیری ریاضی. روش: جامعه آماری پژوهش را دانش آموزان پسر سوم دبستان (سال تحصیلی 89– 88) با ناتوانی های یادگیری ریاضی تشکیل می-دادند. برای اجرای این پژوهش، 30 کودک دچار ناتوانی یادگیری ریاضی به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله-ای انتخاب و با روش تصادفی در دو گروه آزمایشی (15 نفر) و شاهد (15 نفر) جای داده شدند. برای گروه آزمایش مداخلات عصب روان شناختی انجام شد. ابزارهای پژوهش آزمون عصب روان شناختی نپسی، مقیاس هوش کودکان وکسلر، آزمون اران کی مت و آزمون عملکرد تحصیلی ریاضی بود. داده ها با روش آماری تحلیل کواریانس تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که مداخلات عصب روان شناختی بر عملکرد تحصیلی این دانش آموزان تاثیر دارد. نتیجه گیری: مداخلات عصب روان شناختی همانند مهارت های زیربنایی یادگیری ریاضی می تواند رویکردی مؤثر در درمان ناتوانی های یادگیری ریاضی باشد.
۳۹۳.

نورون های آیینه ای و یادگیریِ مشاهده ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نورون های آیینه ای نظریه شرطی سازی اسکنیر یادگیری مشاهده ای بندورا دیدگاه تکاملی دیدگاه تداعی دیدگاه اندیشه- عمل

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی عصب شناختی رفتاری کارکرد مغز و اعصاب
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی یادگیری نظریه های یادگیری
تعداد بازدید : ۱۰۸۲۳ تعداد دانلود : ۲۹۴۲
در گذشته، رابطه بین نظریه های سنتی یادگیری در روان شناسی و نظریه های نوروفیزیولوژی رابطه نزدیکی نبود. اما به تازگی یافته های نو در علوم عصب شناسی برای پدیده های یادگیری ِگاه پیچیده، مانند یادگیری مشاهده ای، مکانیسم های عصبی نسبتاً ساده ای کشف کرده اند که یکی از آنها نورون های آیینه ای است.این نورون ها نشان می دهند که مغز چگونه فعالیتی را که ما انسان ها مشاهده می کنیم در خود ثبت می نماید و انجام آن فعالیت را در همان لحظه یا درآینده آسان می سازد. نقش این نورون ها آن است که، در تعاملات اجتماعی، عمل فرد مشاهده کننده را با عمل فرد مورد مشاهده مطابقت می دهد و از این طریق به فرد مشاهده کننده کمک می کند تا از طریق همسو نمودن رفتار خود با رفتار فرد مورد مشاهده آن رفتار را بفهمد.در مورد منشأ نورون های آیینه ای سه دیدگاه وجود دارند: (1) دیدگاه تکاملی که وجود نورون های آیینه ای را بخشی از سازگاری می داند که در طول عمر نوع جاندار در او تکامل یافته است؛ (2) دیدگاه تداعی که بر توانایی ذاتی در شکل دهی به نورون های آیینه ای با تأکید بر تجربه استوار است؛ و (3) دیدگاه اندیشه- عمل که طبق آن تصوری که ما از بازخوردهای حسی مرتبط با یک عمل می سازیم اساس اجرای درست آن عمل است. پیش از کشف نورون های آیینه ای دو تبیین عمده برای یادگیری مشاهده ای از سوی روان شناسان رفتاری و شناختی ارائه شده بود.رفتارگرایان به رهبریت بی اف اسکینر، واضع شرطی سازی کنشگر، برای یادگیری از راه مشاهده و تقلید آموزی سه عنصر مشاهده الگو، انجام رفتار مطابق با الگو، و دریافت تقویت را ضروری می دانستند. در مقابل، شناخت گرایان، به سرکردگی آلبرت بندورا، یادگیریِ مشاهده ای را عمدتاً پدیده ای کاملاً شناختی و خبر پردازانه معرفی کردند و برای یادگیری آن به چهار فرایندِ توجه، به یاد سپاری، باز آفرینی حرکتی، و انگیزش متوسل می شدند.کشفیات مربوط به نورون های آیینه ای هم دیدگاه رفتار گرایان و هم اندیشه شناخت گرایان را مورد چالش قرار می دهد.
۳۹۴.

نقش سیستم های مغزی ـ رفتاری در پیش بینی سوء مصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سوء مصرف مواد سیستم فعال ساز رفتاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۷۲ تعداد دانلود : ۱۲۲۳
مقدمه: سوء مصرف مواد یکی از مشکلات بحرانی جهانی و نیز کشور ما می باشد که تا کنون رویکردهای تبیینی مختلفی در این زمینه مطرح شده و مورد مطالعه قرار گرفته اند. یکی از رویکردهای مفید سال های اخیر، رویکرد اعتیاد به عنوان یک بیماری مغزی می باشد. در این راستا، تئوری حساسیت به تقویت گری فرضیه هایی مبنی بر نقش سیستم های مغزی در گرایش افراد به سوء مصرف مواد را مطرح نموده است. هدف مطالعه حاضر، بررسی نقش سیستم های فعال کننده و بازدارنده رفتاری در گرایش افراد به سوء مصرف مواد می باشد. روش: در پژوهش حاضر که از نوع طرح های توصیفی- همبستگی (پیش بینی) است؛ نمونه مورد مطالعه شامل 43 مرد سوء مصرف کننده مواد اپیوئیدی می باشد که پس از تشخیص پزشک، پرسشنامه BIS/BAS (کارور و وایت 1994) را تکمیل کردند. گروه کنترل نیز شامل 43 مرد فاقد سابقه مصرف مواد می باشد. یافته ها: نتایج تحلیل رگرسیون لوجستیک نشان می دهد که تفاوت های معناداری در نمرات سیستم فعال ساز رفتاری و خرده سیستم جستجوی لذت با ضرایب بتای 12/0 و 31/0 بین دو گروه مصرف کننده مواد اپیوئیدی و گروه کنترل وجود دارد یعنی این دو متغیر می توانند تمایل به مواد افیونی را پیش بینی کنند. یعنی با افزایش نمرات این دو متغیر، احتمال سوء مصرف مواد افزایش می یابد. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش، نشان دهنده نقش پیش بینی کننده سیستم فعال ساز رفتاری BAS و یکی از خرده مقیاس های آن یعنی زیر مقیاس جستجوی لذت، در گرایش افراد به سوء مصرف مواد می باشد. در مورد نقش سیستم بازدارنده رفتاری BIS، در مطالعه حاضر تفاوت معناداری بین افراد عادی مورد مطالعه و نمونه سوء مصرف کننده مواد دیده نشد.
۳۹۵.

مقایسه فعالیت سیستم های مغزی/رفتاری و ابعاد کمال گرایی در بیماران کرونری قلب و افراد سالم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: سیستم های مغزی/رفتاری ابعاد کمال گرایی بیماری کرونری قلب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۱۱ تعداد دانلود : ۱۰۸۰
"پژوهش حاضر با هدف مقایسه میزان فعالیت سیستم­های مغزی/رفتاری و ابعاد کمال­گرایی در مردان مبتلا به بیماری کرونری قلب و افراد سالم، برای توصیف دقیق­تر نیمرخ روانی بیماران کرونری قلب به اجرا درآمد. روش: 50 مرد متأهل با میانگین سنی 53 سال دارای تحصیلات دیپلم و بالاتر از آن و مبتلا به بیماری کرونری قلب که برای اولین بار در بخش قلب یکی از بیمارستان­های تهران بستری شده بودند؛ و 50 مرد مراجعه­کننده به یک کلینیک دندانپزشکی که از نظر متغیرهای گروه سنی، تأهل و سطح تحصیلات با گروه بیماران یکسان شده بودند، پرسش­نـامه­های بازداری/ روی­آوری کارور و وایت و کمال­گرایی چندگانه هویت و فلت را تکمیل کردند. یافته­ها: مردان مبتلا به بیماری کرونری قلب در مقایسه با افراد سالم، سیستم فعال­ساز رفتاری غالب و فعال­تری داشتند. همچنین مردان مبتلا به بیماری کرونری قلب در دو بُعد کمال­گرایی خویشتن­مدار و کمال­گرایی دیگرمدار به­طور معنی­دار بیش از افراد سالم واجد ویژگی­های کمال­گرایی بودند. در گروه مردان مبتلا به بیمـاری کرونری قلب­، همبسـتگی میـان خرده­مقیاس­های سیستم فعال­ساز رفتاری و ابعاد سه­گانه کمال­گرایی بیشتر از افراد گروه سالم بود. نتیجه­گیری: اجزای خاصی از ساختار الگوی رفتاری ریخت A با اختلالات کرونری قلب به­صورت اختصاصی رابطه دارند. بنابراین فعـالیت سیستم فعـال­ساز رفتاری و ابعاد کمـال­گرایی می­توانند مؤلفه­های مناسبی در تحلیل­های روان­شناختی بروز بیماری کرونری قلب باشند. "
۳۹۷.

تاثیر فعالیت بدنی بیشینه و جنس بر میزان ترشح هورمون رشد (GH) در نوجوانان دختر و پسر فعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فعالیت بدنی هورمون رشد (GH) نوجوانان فعال شاخص تودة بدنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۷۷ تعداد دانلود : ۱۲۶۴
در تحقیقات متعددی ارتباط خطی بین ورزش و رهایی هورمون رشد (GH) نشان داده شده است. سطح آمادگی بدنی، سن و جنس، از عوامل اثرگذار بر ترشح این هورمون هستند. هدف از پژوهش حاضر، مطالعة پاسخ هورمون رشد (GH) به 20 دقیقه فعالیت بیشینة فزاینده (با شدتVO2Peak 65%) در نوجوانان دختر و پسر فعال بود. به این منظور 15 آزمودنی با دامنة سنی 15-11 سال شامل 8 آزمودنی دختر فعال با میانگین سن 5/0± 13 سال، قد 73/3±25/153 سانتیمتر، وزن 10/5±43 کیلوگرم و شاخص توده بدن (BMI30/18 (کیلوگرم بر مترمربع) و 7 آزمودنی پسر فعال با میانگین سن 5/0±14 سال، قد 07/6±86/166 سانتیمتر، وزن 61/5±86/52 کیلوگرم و شاخص تودة بدنی (BMI 86/18 (کیلوگرم بر مترمربع)، در آزمون ورزشی فزاینده بر روی تردمیل (آزمون ورزشی بالک اصلاح شده) شرکت کردند. نمونه های خونی برای تعیین تغییرات غلظت GH قبل و بلافاصله بعد از اتمام فعالیت از ورید بازویی آزمودنی ها گرفته شد. تحلیل داده ها با روش آماری T همبسته و مستقل، نشان داد که بعد از فعالیت بیشینه، غلظت GH به طور معناداری در هر دو گروه افزایش داشت (05/0 P<). بین غلظت GH قبل از فعالیت در هر دو گروه تفاوت معناداری مشاهده نشد ((99/1 و 12/1 (نانوگرم بر میلی لیتر)). اما بعد از فعالیت، غلظت GH در نوجوانان دختر در مقایسه با نوجوانان پسر افزایش معناداری را نشان داد ((39/12 و 23/4 (نانوگرم بر میلی لیتر)). همچنین بر اساس نتایج ضریب همبستگی پیرسون، بین BMI و غلظت GH در نوجوانان دختر و پسر قبل از یک جلسه تمرین بیشینه، رابطة معناداری به دست نیامد (05/0 P>). نتایج تحقیق نشان داد که فعالیت بدنی بیشینه به طور معناداری هورمون رشد را افزایش می دهد و در نوجوانان دختر این افزایش بارزتر بود.
۳۹۸.

شبکه های عصبی مصنوعی: مدلی برای پیش بینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شبکه های عصبی مصنوعی رگه های شخصیتی پیش بینی همسازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۸۰ تعداد دانلود : ۲۰۹۹
"با توجه به محدودیتها و ابهامهای موجود در مدلهای متداول آماری مانند از دست دادن داده‎های مربوط به تعاملهای پیچیده و غیرخطی بین سازه‎های روان‎شناختی و برخی مفروضه‎ها مانند همگونی واریـانسها و توزیع نرمال، پژوهش حاضر توانایی مدلهای شبکه‎های عصبی مصنوعی را برای مطالعات پیش‎بینی بررسی کرد. گروه‎ نمونه‎ای شامل 456 دانش‎ ـ آموز پسر سال سوم دبیرستان پرسشنامه شخصیتی کالیفرنیا (CPI؛ گاف، 1975) و پرسشنـامه همسازی دانـش‎آموزان مدرسه (AISS، سینها و سینگ، 1993) را تکمیل و در پنج سطح همسازی (از ناسازگار تا کاملاً سـازگار) طبقه‎بندی شدند. تحلیل عاملی ترکیبهـای مختلف رگه‎هـای شخصیتی نشان داد که برخی از شبکه‎ها به دلیل ناهمخوانی بین تعداد متغیرها و معماریهای شبکه، نمی‎توانند همسازی را پیش‎بینی کنند. اما بازنگری معمـاری‎ها و تکرار شبکه‎هـای جدید نسبت پیش‎بینی درست (نسبـت طبقه‎بندی شرکت‎کنندگان در سطوح همسازی مبتنی بر AISS) را بـه گونه ای معنـادار افـزایش داد. مـناسب‎ترین شبکـه برای پیش‎بیـنی همسازی شامـل ترکیبی از متغیرهای شنـاختی انعطاف‎پذیری، زنانگی، اشتراک و تحمل بود. "
۳۹۹.

رابطه گوژپشتی، فرورفتگی قوس کمری و چرخش لگن با افتادگی احشاء لگنی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: گوژپشتی تیلت لگن پرولاپس احشاء لگنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۶۱ تعداد دانلود : ۱۰۷۴
هدف: با توجه به شیوع نسبتاً بالای افتادگی یا پرولاپس احشاء لگنی در زنان و لزوم بررسی تأثیر عوامل مستعد کننده این بیماری در جوامع مختلف، این تحقیق با هدف بررسی رابطه تغییرات انحنای ستون فقرات پشتی و کمری و چرخش (تیلت) لگن با پرولاپس احشاء لگنی انجام شد. روش بررسی: در این مطالعه مورد- شاهدی، ۱۵نفر از زنان مبتلا به پرولاپس احشاء لگنی از طریق نمونه‌گیری ساده و در دسترس و با توجه به معیارهای لحاظ شده، از بین بیماران مراجعه‌کننده به بیمارستان‌های اکبرآبادی و امام‌خمینی به‌عنوان گروه مورد و ۱۵ نفر از مراجعین همان بیمارستان‌ها که درجه پرولاپس آنها صفر و یا یک بود، بر اساس همتاسازی با گروه مورد، به‌عنوان گروه شاهد انتخاب و وضعیت پرولاپس (با استفاده از سیستم اندازه‌گیری پرولاپس احشاء لگنی)، انحناهای ستون فقرات پشتی و کمری (با استفاده از خط کش قابل انعطاف) و تیلت لگن (با استفاده از شیب سنج لگنی) آنها مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت. داده‌های حاصل با استفاده از آزمون‌های آماری کولموگروف-اسمیرنوف، تی مستقل و رگرسیون لجستیک تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: بین دو گروه اختلاف معناداری از لحاظ میزان کایفوز پشتی، (۰/۲۶=P)، لوردوز کمری (۰/۵۲=P) و تیلت لگن (۰/۴۱=P) وجود نداشت. نتیجه گیری: گرچه مطابق نتایج این مطالعه، ارتباط معناداری بین میزان کایفوز پشتی، لوردوز کمری و تیلت لگن با بروز پرولاپس احشاء لگنی یافت نشد، اما همسویی جهت تغییرات فاکتورهای مورد نظر با مفروضات مطالعه، وجود رابطه بین افزایش کایفوز و کاهش لوردوز با بروز پرولاپس احشاء لگنی را در یک جامعه بزرگتر آماری، همچنان محتمل باقی نگاه می دارد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان