فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۵۳ مورد.
حوزه های تخصصی:
" مقدمه: هدف این پژوهش بررسی اثربخشی مداخله شناختی- رفتاری بر پاسخهای مقابلهای و راهبردهای تنظیم شناختی هیجانات در زنان بود.
روش: این پژوهش مطالعهای نیمهتجربی به همراه پیشآزمون- پسآزمون و پیگیری است. از میان کارمندان زن داوطلب دانشگاه الزهرا(س)، 58 نفر بهطور تصادفی در دو گروه آزمایشی و لیست انتظار قرار گرفتند (29=n). دوازده جلسه سهساعته آموزش درمان شناختی- رفتاری به شیوه گروهی برای هر دو گروه در زمانهای متفاوت به اجرا درآمد. از پرسشنام ه پاسخهای مقابلهای و پرسشنامه راهبردهای تنظیم شناختی هیجانات برای جمعآوری دادهها استفاده شد. دادهها با آزمونهای T مستقل، تحلیل کوواریانس و اندازهگیری مکرر تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: مداخله شناختی- رفتاری، تفاوت معنیداری در مقیاسهای پاسخ مقابلهای و راهبردهای تنظیم شناختی هیجانات بین دو گروه مورد مطالعه نشان داد. همچنین، تغییرات ایجادشده در پیگیری سهماهه نیز ماندگار بود.
نتیجهگیری: اجرای مداخله شناختی- رفتاری موجب افزایش استفاده از پاسخهای مقابلهای مسالهمدار، راهبردهای شناختی متمرکز بر برنامهریزی، بازنگری و ارزیابی مجدد بهصورت مثبت در تنظیم هیجانات و نیز کاهش استفاده از پاسخهای مقابلهای هیجانمدار و راهبردهای شناختی خودسرزنشگر، نشخوار ذهنی، فاجعهآمیزکردن در تنظیم شناختی هیجانات میشود."
رابطه نارسایی هیجانی با اضطراب، افسردگی، درماندگی روانشناختی و بهزیستی روانشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش رابطه بین نارسایی هیجانی با اضطراب، افسردگی، درماندگی و بهزیستی روانشناختی در یک نمونه دانشجویی مورد بررسی قرار گرفت. هدف اصلی پژوهش حاضر مطالعه نوع رابطه نارسایی هیجانی و مولفه های آن شامل دشواری در شناسایی احساسات، دشواری در توصیف احساسات و تفکر عینی با بهزیستی روانشناختی، درماندگی روانشناختی، اضطراب و افسردگی بود. سیصد و شش دانشجو (136 پسر و 170 دختر) از رشته های مختلف دانشگاه تهران در این پژوهش شرکت کردند. از آزمودنی ها خواسته شد نسخه فارسی ""مقیاس نارسایی هیجانی تورنتو- FTAS-20""، ""مقیاس سلامت روانی MHI-"" و ""مقیاس اضطراب بک BAI-"" و مقیاس افسردگی بک BDI-"" را تکمیل کنند. برای تحلیل داده های پژوهش از شاخص ها و روش های آماری شامل فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار، آزمون تحلیل واریانس چند متغیره، ضرایب همبستگی و تحلیل رگرسیون استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین نارسایی هیجانی و مولفه های آن با بهزیستی روانشناختی رابطه منفی معنادار و با درماندگی روانشناختی، اضطراب و افسردگی رابطه مثبت معنادار وجود دارد. بر اساس یافته های این پژوهش، نارسایی هیجانی و زیرمقیاس دشواری در شناسایی احساسات می توانند تغییرات مربوط به بهزیستی روانشناختی، درماندگی روانشناختی، اضطراب و افسردگی را پیش بینی کنند. زیر مقیاس تفکر عینی فقط توانست تغییرات مربوط به اضطراب را به صورت معنادار پیش بینی نماید. بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که نارسایی هیجانی با شاخص های آسیب پذیری روانشناختی و بهزیستی روانشناختی همبستگی دارد. نتایج و پیامدهای پژوهش در این مقاله تشریح و تبیین خواهند شد.
تاثیر آموزش مهارت های هیجانی- اجتماعی در رشد این مهارت ها(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
" مقدمه: این پژوهش به بررسی اثربخشی آموزش مهارتهای هیجانی- اجتماعی به معلمین زن و مرد در رشد مهارتهای هیجانی- اجتماعی آنان پرداخت.
روش: مطالعه از نوع طرحهای آزمایشی است که در آن 68 معلم پایههای چهارم و پنجم ابتدایی با حداقل 10 سال سابقه تدریس و مدرک لیسـانس بهصورت تصادفی در دو گروه کنترل (18 زن و 16 مرد) و آزمایش (20 زن و 14 مرد) قرار گرفتند. ابزار سنجش مهارتهای هیجـانی- اجتمـاعی، پرسشنامه هوش هیجانی- اجتماعی بار- ان بود که دارای 90 گویه و 5 عامل درونفردی، بینفردی، سازگاری، مدیریت استرس و خُلق عمومی است که توسط سموعی هنجاریابی شده است. مهارتهای هیجانی- اجتماعی در 10 جلسه 2ساعته در حوزه مهارتهای درونفردی و بینفردی آموزش داده شد.
یافتهها: عملکرد گروه آزمایش در مهارتهای هیجانی- اجتماعی کلی و خردهمولفههای آن نسبت به عملکرد گروه کنترل بیشتر و تفاوت بین دو گروه معنیدار است. این نتایج پس از 4 ماه در مهارتهای هیجانی- اجتماعی کلی و خردهمولفههای آن، کاهش معنیداری نشان نداد.
نتیجهگیری: طراحی برنامههایی برای آموزش معلمان میتواند کمک بالقوه سودمندی برای رسیدن به ابعاد گوناگون هوش هیجانی- اجتماعی نماید. نخستین گام در اجرای برنامههای یادگیری هیجانی- اجتماعی، درگیر نمودن معلمان با این مهارتها و رشد توانمندیهای هیجانی- اجتماعی آنان است. "
هیجان، شناخت و رفتار
حوزه های تخصصی:
هیجان، در کیفیت و گوناگونی تجربیات روزمره انسان نقش مهمی دارد. امروزه، مسایل مربوط به عصب زیستشناسی هیجان انسان، توجه روزافزون علم عصب پایه را به خود جلب کرده است؛ علمی که تا حد زیادی در اثر پیشرفت های روش های تصویربرداری عصب عملکردی به تکاپو افتاده است. نحوه تعامل و اثرگذاری هیجان روی سایر حوزه های شناخت، خصوصا توجه، حافظه و استنتاج، موضوع پژوهشی جدیدی است. این مقاله به نتایج روان شناختی و ساز و کارهای زمینه ای تنظیم هیجانی شناخت می پردازد.
نارسایی هیجانی و سبک های دفاعی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
"
مقدمه: در این پژوهش رابطه ی بین نارسایی هیجانی و سبک های دفاعی من در یک نمونه ی دانشجویی مورد بررسی قرار گرفت. هدف اصلی پژوهش حاضر مطالعه ی نوع رابطه ی نارسایی هیجانی و مولفه های آن شامل دشواری در شناسایی احساسات، دشواری در توصیف احساسات و تفکر عینی با سبک های دفاعی من شامل سبک دفاعی رشد یافته، سبک دفاعی نوروتیک و سبک دفاعی رشد نایافته بود. روش کار: 286 دانشجو (135 پسر و151 دختر) از رشتههای مختلف دانشگاه تهران در این پژوهش شرکت کردند. از آزمودنی ها خواسته شد نسخه ی فارسی"" مقیاس نارسایی هیجانی تورنتو"" (FTAS-20) و ""پرسش نامه سبک های دفاعی""(DSQ) را تکمیل کنند. برای تحلیل داده های پژوهش از شاخص ها و روش های آماری شامل فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار، تحلیل واریانس چند متغیره، ضرایب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. یافته ها: بین نارسایی هیجانی و سبک دفاعی رشد یافته، همبستگی منفی معنادار (001/0P<) و بین نارسایی هیجانی و سبک های دفاعی نوروتیک و رشد نایافته همبستگی مثبت معنادار (001/0P<) وجود دارد. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که نارسایی هیجانی با مکانیسم های دفاعی من رابطه دارد.
"
کمال گرایی، مشکلات هیجانی و رضایت از زندگی در دانشجویان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر رابطه بین پیامدهای کمال گرایی، مشکلات هیجانی و رضایت از زندگی اندازه گیری شدند. شرکتکنندگان، شامل 297 (81 پسر و 216 دختر) دانشـجوی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت بودند و مقیاسهای چند بعـدی کمال گرایی (فراست، مارتن، لاهارت و روزنبلیت، 1990)، مقیاس افسردگی، اضـطراب و تنیدگی (لاویبوند و لاویبوند، 1995)و مقیاس رضایت از زندگی (هبنر، 1994) را تکمیل کردند. تحلیل رگرسیون چند متغیری به شیوه همزمـان نشان دادند که ابعاد کمال گرایی شامل نگرانی درباره اشتباهها، انتقادگری والدینی، شک درباره اعمال و هنجارهای شخصی، رضایت از زندگی را تبیین میکنند (21/0= 2R ). دو بُعد هنجارهای شخصی و سازماندهی، اضطراب (33/0= 2R)، افسردگی (41/0= 2R) و تنیدگی (28/0= 2R) را تبیین کردند.
بررسی رابطه راهبردهای شناختی تنظیم هیجان با افسردگی و اضطراب در دانش آموزان مراکز راهنمایی استعدادهای درخشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: در مطالعه حاضر هدف، بررسی رابطه راهبردهای شناختی تنظیم هیجان (CERQ) و رابطه آن با افسردگی و اضطراب در دانش آموزان مراکز راهنمایی استعدادهای درخشان شیراز بود . روش: برای دستیابی به این هدف همه دانش آموزان کلاس های اول تا سوم مراکز راهنمایی استعدادهای درخشان شهر شیراز (500) نفر به تکمیل CERQ و شاخص های افسردگی و اضطراب مقیاس SCL-90-R پرداختند. از ضریب آلفای کرونباخ برای بررسی پایانی، و از روش های تحلیل عوامل و همبستگی نمره کل با نمرات خرده مقیاس ها برای بررسی روایی CERQ استفاده شد. یافته ها: نتایج ضمن تایید پایانی و روایی CERQ نشان دادند که بدون توجه به جنسیت پاسخ دهنده، راهبردهای شناختی مقصر دانستن خود، تمرکز بر تفکر، باز ارزیابی مثبت، مصیبت بار تلقی کردن، و مقصر دانستن دیگران پیش بینی کننده های مهم افسردگی و اضطراب بودند. نتیجه گیری: نتیجه کلی این تحقق نشان می دهد که راهبردهای شناختی تنظیم هیجان از جمله مقصر دانستن دیگران پیش بینی کننده افسردگی و اضطراب هستند.
بررسی پیامدهای هیجانی سبکهای دلبستگی در دانشجویان
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط سبک های دلبستگی با توانایی های هیجانی و پیش بینی این توانایی ها به وسیله سبکهای دلبستگی است. نمونه مورد مطالعه 108 نفر دانشجوی دختر (65 نفر) و پسر (43 نفر) دانشگاه تربیت معلم تهران بودند؛ که با استفاده از نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش را مقیاس سبک های دلبستگی بزرگسالان (AAS) و مقیاس رگه فراخلقی (TMMS) تشکیل می دادند. نتایج تحقیق نشان داد دلبستگی ایمن با تمایز و بازسازی یا مدیریت هیجانی رابطه مستقیم و سبکهای دلبستگی ناایمن - اجتنابی و دوسوگرا با هر دو مولفه تمایز و بازسازی هیجانی رابطه معکوس دارد. سبکهای دلبستگی توانایی های هیجانی را پیش بینی می کند.
ناقرینگی فعالیت نواحی پیشین و پسین قشر مغز در ارتباط با هیجان
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش که به منظور بررسی ناقرینگی فعالیت الکتریکی مغز در ارتباط با حالات هیجانی مثبت و منفی صورت گرفت، تعداد 40 نفر دانشجوی دختر 19 الی 23 ساله راست دست با شیوه تصادفی چند مرحله ای انتخاب و در حالات پایه، آرامش، شادی، اضطراب و غم با استفاده از نظر فعالیت قشر مغز بررسی شدند. داده ها با استفاده از عملیات FFT از حوزه زمان به فرکانس تبدیل شدند و یک میانگین کل برای داده های قطعات مغزی پیشانی، گیجگاهی و آهیانه محاسبه شد. داده ها با استفاده از عملیات لگاریتم بر مبنای 10، هنجارسازی شدند. یک شاخص ناقرینگی با استفاده از تفاضل میانگین قطعات راست از چپ محاسبه و با استفاده از آزمون گروههای همبسته با نقطه صفر مقایسه شد. نتایج حاکی از ناقرینگی فعالیت راست قطعه آهیانه در حالات فعال هیجانی (شادی و اضطراب) و ناقرینگی فعالیت چپ آهیانه در حالات عاطفی غیر فعال (پایه، آرامش و غم) است. ناقرینگی راست ناحیه پیشانی در حالت اضطراب نیز الگوی روی آوری- اجتناب را مبنی بر فعالیت بیشتر پیشانی راست در عواطف منفی تایید می کند. بررسی های پایه نشان می دهد که علت ناقرینگی راست در نواحی پسین در حالات شادی و اضطراب بخاطر کاهش فعالیت نواحی پسین چپ است.
بررسی هیجان خواهی در افراد معتاد و عادی با توجه به جنسیت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: از عوامل مؤثر در گرایش به سوء مصرف مواد عوامل شخصیتی است. در میان ارزیابیهای شخصیتی، هیجان خواهی پیش بینی قوی را برای شروع اولیه انواع سوء مصرف مواد نشان داده است. هدف این پژوهش، تعیین سطح هیجان خواهی در افراد معتاد و عادی با توجه به جنسیت است.
مواد و روش ها: این مطالعه، به روش پس- رویدادی بر روی 90 نفر (با دامنه سنی40-20 سال) از مراجعین به مراکز بهزیستی و مراکز درمان سر پایی در بخش های مختلف شهر تبریز و مرند در سال 1388 انجام شد که به طور تصادفی با روش نمونه برداری در دسترس انتخاب شده بودند. گروه مورد بر مبنای ملاکهای تشخیصی DSM-IV-TR به سوء مصرف یا وابستگی به مواد آمفتامین مبتلا بودند. گروه دیگر، 60 نفر مرد، 30 نفر زن از افراد عادی جامعه که اعتیاد نداشتند از بین اقوام، همسایگان و دوستان انتخاب شدند. مجموع نمونه شامل 180 نفر بود. برای جمع آوری داده ها از آزمون هیجان خواهی Zuckerman استفاده شد. برای تحلیل آماری از آزمون تحلیل وایانس چند متغیره و آزمون پیگیری (LSD) استفاده شد.
یافته ها: تفاوت معنیداری بین گروه معتاد و عادی در هیجان خواهی کلی و زیر مقیاس های آن شامل ماجراجویی، ملال پذیری، تنوع طلبی و هیجان خواهی نشان دادند و افراد معتاد در هیجان خواهی کلی و زیر مقیاس های هیجان خواهی نسبت به افراد عادی بالاتر بودند. همچنین مردان معتاد نسبت به زنان معتاد در هیجان خواهی، تنوع طلبی، ماجراجویی و هیجان خواهی کل بالاتر از زنان بودند. اما بین زنان و مردان معتاد در مؤلفه های ملال پذیری، تجربه طلبی و گریز از بازداری تفاوت معنیدار نبود.
نتیجه گیری: اعتیاد به عنوان یک آسیب اجتماعی، هیچ گاه به طور کامل ریشه کن نخواهد شد، اما با تدبیر، اندیشه و تلاشى مخلصانه حداقل می توان آن را به کنترل در آورد. ارزیابی ویژگی های شخصیتی و هیجان خواهی در معتادان در بر دارنده اطلاعات مهمی برای تعریف، شناسایی و درمان این گروه است.
ساختارهای معناگذاری/ طرحواره ها،حالت های هیجانی و پردازش شناختی اطلاعات هیجانی: مقایسه دو چارچوب مفهومی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
ارتباط بین راهبردهای تنظیم هیجان و رفتار بین فردی در سوء مصرف کنندگان مواد
حوزه های تخصصی:
مقدمه: افراد دارای سوء مصرف مواد نشانه هایی از راهبردهای تنظیم هیجان منفی و رفتار بین فردی مختل را از خود نشان می دهند. هدف مطالعه حاضر تعیین ارتباط راهبردهای تنظیم هیجان و رفتار بین فردی در سوء مصرف کنندگان مواد بود.
روش: این پژوهش یک مطالعه همبستگی است. آزمودنی های پژوهش شامل 100 نفر بود که از میان سوء مصرف کنندگان مواد ارجاع شده به مراکز ترک اعتیاد شهرستان اردبیل از طریق نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس تنظیم شناختی هیجان و شاخص واکنش پذیری بین فردی استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که راهبردهای مثبت تنظیم هیجان و راهبردهای منفی تنظیم هیجان با رفتار بین فردی رابطه معنی داری دارند. نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیری نشان داد که راهبردهای مثبت و منفی تنظیم هیجان شانزده درصد از واریانس رفتار بین فردی را تبیین می کنند. قوی ترین متغیر پیش بینی کننده رفتار بین فردی «در جای حقیقی خود قراردادن» بود.
نتیجه گیری: این نتایج تلویحات مهمی در آسیب شناسی سوء مصرف مواد دارد. بر این اساس متخصصان بالینی می توانند از راهبردها ی تنظیم هیجان برای مقابله با سوء مصرف مواد استفاده نمایند.
تنظیم هیجان در کودکان با اختلال یادگیری و کودکان عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعة حاضر به مقایسة تنظیم هیجان در کودکان با اختلال یادگیری و عادی نه تا یازده سال پرداخت. مطالعة حاضر دارای طرح توصیفی- پس رویدادی است. نمونة پژوهش شامل سی کودک با اختلال یادگیری و سی کودک عادی است که به طور دسترس از شهر تهران انتخاب شدند. دو ابزار از جمله پرسش نامة تنظیم هیجان و سیاهة تنظیم هیجان اجرا شد. پرسش نامة تنظیم هیجان به وسیلة کودکان و سیاهة تنظیم هیجان از سوی والدین آنان تکمیل شد. تحلیل داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس چندمتغیری حاصل از هر دو ابزار پژوهش حاضر نشان داد که در مقایسه با کودکان عادی، کودکان اختلال یادگیری بی ثباتی هیجانی/منفی گرایی بیشتر و نمره های پایین تری را در استفاده از راهبرد تنظیم هیجان ارزیابی مجدد به طور معناداری نشان دادند. همچنین، یافته های به دست آمده از اثرهای تعاملی و اثرهای اصلی متغیرهای جمعیت شناختی مورد بررسی قرار گرفت. بر اساس یافته های به دست آمده، با توجه به نمره های بالای کودکان با اختلال یادگیری در بی ثباتی/منفی گرایی هیجانی، پیشنهاد می شود که مشکلات هیجانی در این گروه از کودکان از سوی متخصصان و معلمان مورد ملاحظة بیشتری قرار گیرد و برنامه هایی به منظور بهبود مسائل این کودکان طراحی شود.
مقایسه کارکرد خانواده و هیجان ابراز شده در خانواده های بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید و اسکیزوفرنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه کارکرد خانواده و هیجان ابراز شده در خانواده های دارای بیمار آرتریت روماتوئید با خانواده های دارای بیمار اسکیزوفرنی است. جامعه آماری این پژوهش کلیه خانواده های دارای بیمار آرتـریت روماتوئید و اسکیزوفرنی مراجعه کننده به بیمارستان های لقمان و طالقانی شهر تهران در فاصله زمانی خرداد تا آبان ماه سال 1389می باشد.نمونه پژوهش شامل 82 خانواده دارای بیمار آرتریت روماتوئید و 80 خانواده دارای بیمار اسکیزوفرنی بودند که به صورت در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل ابزار سنجش خانواده و پرسشنامه خانواده است که مراقبین بیمار آن ها را تکمیل کردند.
داده ها با استفاده از روش آزمونt یک گروهی، آزمون t مستقل و تحلیل واریانس چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان دادند کارکرد خانواده و هیجان ابراز شده در خانواده های بیماران آرتریت روماتوئید و اسکیزوفرنی تفاوت معناداری دارد. کارکرد کلی خانواده، حل مسئله، پاسخگویی عاطفی و آمیختگی عاطفی در خانواده های بیماران اسکیزوفرنی ناکارآمدتر از خانواده های بیماران آرتریت روماتوئید می باشد. ولی بین ابعاد کارکردی ارتباطات، نقش ها و کنترل رفتار تفاوت معناداری مشاهده نشد. هم چنین هیجان ابراز شده در دو بعد انتقادگری و درگیری بیش از حد عاطفی در خانواده های بیماران اسکیزوفرنی بیشتر از خانواده های بیماران آرتریت روماتوئید می باشد. بنابراین کارکرد خانواده در خانواده های هر دو گروه ناکارآمد می باشد. خانواده های بیماران اسکیزوفرنی در حوزه حل مسئله، پاسخگویی عاطفی و آمیختگی عاطفی نسبت به خانواده های بیماران آرتریت روماتوئید مشکلات بیشتری دارند. علاوه بر این انتقادگری و آمیختگی عاطفی بیش از حد بیشتری در ارتباط با بیمار به کار می برند.
بررسی اثر بخشی دو روش آموزشی شناختی- رفتاری و مهارت های تنظیم هیجان بر خودکارآمدی و سازگاری تحصیلی دانش آموزان دارای اضطراب امتحان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اضطراب امتحان شامل تجربه ناخوشایند نگرانی و هیجان پذیری در موقعیت های ی است که فرد امتحان و یا ارزیابی را احساس می کند. هدف پژوهش حاضر تعیین اثر بخشی دو روش آموزشی شناختی– رفتاری و مهارت های تنظیم هیجان بر خودکارآمدی و سازگاری تحصیلی دانش آموزان مبتلا به اضطراب امتحان بود. این مطالعه از نوع آزمایش میدانی با پیش آزمون-پس آزمون و گروه گواه است. نمونه این پژوهش 60 دانش آموز دارای اضطراب امتحان بود که به طور تصادفی از میان دانش آموزانی که به عنوان مبتلا به اضطراب امتحان تشخیص داده شده بودند، انتخاب گردیدند. آزمودنی ها به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و یک گروه گواه گمارده شدند. دو تکنیک برای آموزش دانش آموزان بکار برده شد: آموزش شناختی- رفتاری و آموزش مهارت های تنظیم هیجان. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه بالینی، پرسشنامه اضطراب امتحان، مقیاس خودکارآمدی و آزمون شخصیتی کالیفرنیا استفاده شد. نتایج تحلیل واریانس چند متغیری نشان داد که هر دو روش شناختی- رفتاری و مهارت های تنظیم هیجان، در کاهش اضطراب امتحان و افزایش خودکارآمدی و سازگاری تحصیلی دانش آموزان به طور معنی داری مؤثر بوده اند. این نتایج تلویحات مهمی در زمینه آموزش راهبردهای شناختی- رفتاری و مهارت های مقابله با هیجان ها در پیشگیری از اضطراب امتحان و ارتقاء سلامت روان دانش آموزان دارد.
رابطه بین راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و رفتارهای پرخطر به واسطه حمایت اجتماعی ادراک شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از مهم ترین عوامل مؤثر بر رفتارهای پرخطر، راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در افراد است. پژوهش های اندکی به نقش متغیرهای واسطه ای در این ارتباط پرداخته اند. پژوهش حاضر با هدف ارائه مدلی به منظور تعیین نقش بررسی تأثیر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رفتارهای پرخطر بواسطه حمایت اجتماعی ادارک شده انجام شد. بدین منظور 224 (93 پسر و 149 دختر) از دانشجویان دانشگاه تهران با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها پرسش نامه بررسی رفتارهای پرخطر جوانان (YRBSQ، مرکز کنترل بیماری های آمریکا، 1989)، پرسش نامه تنظیم شناختی هیجان (گارنفسکی، کرایج و اسپینهاون، 2001) و مقیاس چندوجهی حمایت اجتماعی ادراک شده (زیمت، داهلم، زیمت و فارلی، 1988) مورد استفاده قرار گرفت. نتایج حاکی از اثر مستقیم راهبردهای شناختی سازگارانه بر خانواده، راهبردهای شناختی ناسازگارانه بر خانواده و دوستان و همچنین، راهبردهای شناختی ناسازگارانه، خانواده و دوستان بر رفتارهای پرخطر بود. علاوه بر این، اثرات غیرمستقیم راهبردهای سازگارانه و ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان بر رفتارهای پرخطر به وسیله عامل خانواده واسطه گری شد. بنابراین، نقش واسطه ای حمایت اجتماعی ادراک شده در رابطه میان راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و رفتارهای پرخطر تأیید شد. در نهایت، مدل برازش مناسبی با داده ها داشت.
"مقایسه پردازش معنایی مفاهیم هیجانی در بین افراد افسرده غیر بالینی و افراد با صفات شخصیتی برون گرا "(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بر اساس رویکرد شناختی این فرض وجود دارد که علت تفاوت در پاسخ دهی هیجانی، تفاوت در پردازش معنایی در سیستم شناخت است. بر اساس این دیدگاه افراد به طور نسبی الگوهای ثابتی از پردازش معنایی در ذهن دارند که نشانه تجارب گذشته و در بعضی موارد مرتبط با رفتار فعلی آن ها است. (مارکس، 1965). برای مطالعه پردازش معنایی، دو گروه با تاکید بر رویکرد آزگود، به منظور مطالعه افتراق معنایی برای مقایسه انتخاب شدند. از میان 161 آزمودنی داوطلب (25= n) نفر با صفت شخصیتی برون گرایی با استفاده از آزمون شخصیتی آیزنک و از میان 47 نفر (25 = n) آزمودنی با روان رنجوری افسردگی غیر بالینی با استفاده از آزمون افسردگی بک نسخه دوم انتخاب شدند و به تفکیک 15 مفهوم هیجانی از طیف های متفاوت مربوط به پرخاشگری، احساسات ناخوشایند تجربه شده مثل ترس و اضطراب و از طیف تجربه هیجانی که اغلب احساسات مثبت را دربر می گیرند بر اساس آزمون آزگود افتراق معنایی شد. بر اساس تجزیه و تحلیل واریانس، نتایج نشان داد در سطح 05/0 < p در پاسخهای افتراق معنایی، بر حَسب تفکیک افتراق معنایی در چهار بُعد معنی (ارزیابی، توانایی، فعالیت و خطر) تفاوتهایی در بین دو گروه با افسردگی غیربالینی و افراد با صفات شخصیتی برون گرایی برای مفاهیم ناراحتی، اضطراب، عشق وجود دارد و این تفاوت برای مفهوم ناراحتی در بُعد توانایی معنی و برای مفهوم عشق در بعد ارزیابی معنی است.
اثربخشی گروه درمانگری عقلانی ـ هیجانی ـ رفتاری و روان نمایشگری در تغییر سبکهای ابراز هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"
پژوهش حـاضر به بررسی تأثیر درمان نگهدارنده متادون MMT بـر بهبود وضعیت سلامت روانی معتادان به تریاک و هروئین طی یک دوره 6 ماهه پرداخت. نمونه این پژوهش شامل 60 ایرانی معتاد به هروئین و تریاک (به تعداد مساوی در هر گروه) با طیف سنی 18 تا 45 سال و حداقل تحصیلات سوم راهنمایی بود که با روش نمونهبرداری در دسترس انتخاب شدند. در مرحله پیش ـ آزمون، سلامت روانی شرکتکنندگـان با پرسشنـامه سلامت عمومی (GHQ؛ گلدبـرگ، 1972) ارزشیابی شد. سپس در خلال شـش ماه، بیماران افزون بر دریافت متادون، هر ماه با پرسشنامه GHQ ارزشیابی شدند. نتایج با استفاده از روش آماری اندازههای تکراری و آزمون t نشان دادند که روند بهبود وضعیت سلامت روانی بیماران از همان ماه نخست مصرف متادون آغاز و تا پایان درمان، حفظ شد. نتایج این پژوهش استفاده از MMT در درمان معتادان و تأثیر مثبت آن بر سلامت روانی آنها را نشان دادند.
"
مقایسه اثربخشی مداخله متمرکز بر هیجان به شیوه زوجی و فردی بر کاهش درماندگی رابطه زوجین دارای فرزند با بیمرای مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی میزان اثربخشی مداخله متمرکز بر هیجان (به شیوه زوجی و فردی) بر کاهش درماندگی رابطه زوج های دارای فرزند با بیماری مزمن انجام شد. نمونه شامل 60 نفر است (36 زن و 24 شوهر) که با اجرای آزمون (DAS) انتخاب و با جایگزینی تصادفی در دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل قرار گرفتند. سپس مداخله متمرکز بر هیجان به شیوه زوجی و به شیوه فردی در مورد گروه های آزمایش اجرا شد.
برای آزمون فرضیه های پـژوهش از روش های آماری تحلیل واریانس، تعقیبی شفه و t مستقل در سطح 01/0 و 05/0 استفاده شد. نتایج نشان داد درمان به صورت معناداری اثربخش بود و توانست درماندگی رابطه را در زنان و شوهران به شیوه فردی و نیز به شیوه زوجی کاهش دهد. هم چنین این درمان توانست رضامندی، همبستگی، توافق و ابراز محبت زناشویی را در زنان و شوهران به شیوه فردی و نیز به شیوه زوجی افزایش دهد. به علاوه اثر بخشی درمان با اجرای فردی (فقط زن) و با اجرای زوجی (زن و شوهر) تفاوت معناداری نداشت و در هر دو شیوه به یک میزان اثربخش بود.
واکنش پذیری هیجانی در بیماران افسرده ناخوشکام
حوزه های تخصصی:
این مطالعه برای یافتن چگونگی ارتباط واکنش پذیری هیجانی و میزان ناخوشکامی در بیماران افسرده، سامان داده شده است. چهل بیمار در این پژوهش شرکت داشتند که به دو گروه همتا شده کم ناخوشکام و بیش ناخوشکام (بر اساس پرسشنامه اسنیت-همیلتون) تقسیم شدند. در این مطالعه از محرک های بویایی خوشایند و خنثی برای القای هیجان، و از یک مقیاس درجه بندی کمی، برای سنجش واکنش پذیری هیجانی استفاده شد. گذشته از آن که نتایج حاکی از افسردگی و ناامیدی بیشتر گروه بیش ناخوشکام نسبت به گروه کم ناخوشکام بود، واکنش پذیری گروه بیش ناخوشکام در برابر محرک های خوشایند و نیز ناخوشایند، کاهش معنی داری را نشان داد.