۱.
کلید واژه ها:
شناخت درمانی درمان افسرده خویی هشیاری فراگیر
هدف پژوهش حاضر بررسی کارآیی و اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر هشیاری فراگیر (MBCT) در درمان و جلوگیری از عود و بازگشت اختلال افسرده خویی است. بدین منظور دو آزمودنی (هردو زن) به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و تحت درمان قرار گرفتند. در مطالعه حاضر از طرح تجربی تک موردی و از نوع خط پایه چندگانه استفاده شد. آزمودنیها در مرحله پیش از درمان (خط پایه) و جلسه آخر درمان (جلسه هشتم)، مقیاس افسردگی، اضطراب، استرس (DASS)، پرسشنامه افکار خودآیند (ATQ)، پرسشنامه کنترل افکار (TCQ)، مقیاس نگرشهای ناکارآمد (DAS) و آزمون عزت نفس (SEI) را تکمیل کردند. علاوه بر این، پرسشنامه افسردگی بک (BDI) در جلسات اول، چهارم و هشتم درمان نیز به آزمودنی ها داده شد. در مرحله پیگیری نیز هر ماه (به مدت 10 ماه)، پرسشنامه افسردگی بک (BDI) توسط آزمودنی ها تکمیل شد. نتایج این پژوهش نشان داد که شناخت درمانی مبتنی بر هشیاری فراگیر (MBCT) در درمان و جلوگیری از عود و بازگشت افسرده خویی موثر بوده است.
۲.
کلید واژه ها:
مصرف مواد مدل معادلات ساختاری عوامل فردی و اجتماعی نوجوانان در معرض خطر
پژوهش حاضر به منظور ارزیابی مدل مفهومی مصرف مواد در نوجوانان در معرض خطر و ارایه یک مدل جامع برای پیش بینی و تبیین رفتار مصرف مواد طراحی شده بود. نمونه پژوهش حاضر شامل 480 نوجوانان سال اول متوسطه بودند که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای- تصادفی انتخاب شده بودند. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه عوامل خطرساز و حفاظت کننده مصرف مواد و پرسشنامه بررسی وضعیت مصرف مواد گردآوری شدند. از روش تحلیل عاملی تاییدی (CFA) و مدل معادلات ساختاری (SEM) بر پایه نرم افزار لیزرل برای ارزیابی مدل ساختاری استفاده شد. بر اساس نتایج مدل معادلات ساختاری عوامل اجتماعی/ بوم شناختی نظیر پیوند با مدرسه و خانواده و بی نظمی اجتماعی قوی ترین پیش بینی کننده مصرف الکل، سیگار و سایر مواد در نوجوانان هستند که به طور مستقیم و غیرمستقیم از طریق توانمندی های فردی و اجتماعی مصرف مواد را پیش بینی می کنند. همچنین نتیجه پژوهش حاضر نشان داد که خود پنداره که تحت تاثیر پیوند عاطفی نوجوانان با خانواده و مدرسه است، به طور مستقیم با مصرف مواد رابطه ندارد، بلکه به طور غیر مستقیم از طریق مهارتهای خود- کنترلی و توانمندی های اجتماعی بر مصرف مواد تاثیر می گذارد. مدل ارزیابی شده از شاخص های برازندگی خوبی برخوردار است و گام مهمی در جهت درک عوامل روانی- اجتماعی مرتبط با مصرف مواد در نوجوانان در معرض خطر و روش های پیشگیری از این پدیده است.
۳.
کلید واژه ها:
دانشجو سوء مصرف مواد نگرش دینی
هدف این مطالعه مقایسه نگرش دینی دانشجویان پسر مستعد و غیرمستعد سوء مصرف مواد بوده است. بدین منظور نمونه ای متشکل از 386 دانشجوی پسر دوره کارشناسی دانشگاه تهران به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب گردید. ابزارهای مورد استفاده شامل مقیاس نگرش دینی (خدایاری فرد و همکاران، 1385)، مقیاس تجدید نظر شده می بارگی مک اندرو، (MAC-R) و مقیاس پذیرش اعتیاد، (AAS) است. نتایج آزمون t نشان داد که گروه غیرمستعد سوء مصرف مواد از نگرش دینی بیشتری برخوردار هستند. همچنین نتایج تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) نشان داده است که میانگین گروه غیر مستعد سوء مصرف مواد در سه مولفه شناخت دینی، باور دینی و التزام به وظایف دینی بیشتر از گروه مستعد سوء مصرف مواد است اما در مولفه گرایش و عواطف دینی بین دو گروه مستعد و غیر مستعد سوء مصرف مواد تفاوت معنی داری مشاهده نگردید. بر اساس یافته های این پژوهش با تقویت باورهای دینی در نوجوانان و جوانان کشور می توان از سوء مصرف مواد در آن ها پیشگیری نمود. همسویی و عدم همسویی یافته ها در پایان مورد بحث قرار گرفته است.
۴.
کلید واژه ها:
هیجان ناقرینگی قشر مغز
در این پژوهش که به منظور بررسی ناقرینگی فعالیت الکتریکی مغز در ارتباط با حالات هیجانی مثبت و منفی صورت گرفت، تعداد 40 نفر دانشجوی دختر 19 الی 23 ساله راست دست با شیوه تصادفی چند مرحله ای انتخاب و در حالات پایه، آرامش، شادی، اضطراب و غم با استفاده از نظر فعالیت قشر مغز بررسی شدند. داده ها با استفاده از عملیات FFT از حوزه زمان به فرکانس تبدیل شدند و یک میانگین کل برای داده های قطعات مغزی پیشانی، گیجگاهی و آهیانه محاسبه شد. داده ها با استفاده از عملیات لگاریتم بر مبنای 10، هنجارسازی شدند. یک شاخص ناقرینگی با استفاده از تفاضل میانگین قطعات راست از چپ محاسبه و با استفاده از آزمون گروههای همبسته با نقطه صفر مقایسه شد. نتایج حاکی از ناقرینگی فعالیت راست قطعه آهیانه در حالات فعال هیجانی (شادی و اضطراب) و ناقرینگی فعالیت چپ آهیانه در حالات عاطفی غیر فعال (پایه، آرامش و غم) است. ناقرینگی راست ناحیه پیشانی در حالت اضطراب نیز الگوی روی آوری- اجتناب را مبنی بر فعالیت بیشتر پیشانی راست در عواطف منفی تایید می کند. بررسی های پایه نشان می دهد که علت ناقرینگی راست در نواحی پسین در حالات شادی و اضطراب بخاطر کاهش فعالیت نواحی پسین چپ است.