فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۶۲۳ مورد.
حوزه های تخصصی:
در سالهای اخیر استفاده از شبکههای اجتماعی مجازی در ایرانیان افزایش یافته است. هدف این پژوهش مقایسه برخی از علل گرایش به استفاده از این شبکههای اجتماعی (رضایت از تصویر بدن، تنظیم هیجان و احساس تنهایی) در دانشجویان دختر و پسر بود. روش این پژوهش از نوع علّی- مقایسهای است. جامعهی این پژوهش، کلیهدانشجویان دختر و پسر خوابگاهی دانشگاه خوارزمی واحد کرج در 94 بودند که از این بین 97 نفر دانشجو ( 48 نفر - سال تحصیلی 93 دختر و 49 نفر پسر) به صورت دردسترس انتخاب شدند. برای جمعآوری اطلاعات از فرم کوتاه شده مقیاس احساس تنهایی اجتماعی- عاطفی بزرگسالان، مقیاس رضایت از تصویر بدنی و خرده مقیاس تنظیمهیجان پرسشنامه هوش هیجانی استفاده شد یافتههای حاصل از پژوهش نشان داد که دو گروه در رضایت از تصویر بدن تفاوت معناداری نداشتند؛ اما میانگین تنظیم هیجانی و احساس تنهایی کلی و تنهایی اجتماعی و عاطفی در گروه دختران به گونهی معناداری بیشتر بود؛ بنابراین تنظیم هیجانی و احساس تنهایی به نظر میرسد در استفادهی بیشتر دختران از شبکه های اجتماعی نقش دارد.
نقش ظرفیت خودمهارگری و خودنظم بخشی در تبیین شادزیستی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مطالعه با هدف تعیین رابطه ظرفیت خودمهارگری، و خودنظم بخشی با شادزیستی انجام شد. جامعه مورد مطالعه را تمامی دانشجویان دانشگاه گیلان در سال تحصیلی 91-1390 تشکیل می دادند که از میان آن ها نمونه ای به حجم 187 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های خودمهارگری، راهبردهای خودنظم بخشی عاطفی و شادزیستی آکسفورد استفاده شد. نتایج نشان داد بین نمره کل شادزیستی و خرده مقیاس های تجربه مثبت و احساس مثبت آن با ظرفیت خودمهارگری و راهبردهای خودنظم بخشی (شامل شناختی، رفتاری، تمرکز بر تغییر عاطفه و افزایش عاطفه مثبت) رابطه مثبت معنا دار وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد متغیرهای ظرفیت خودمهارگری و راهبرد افزایش عواطف مثبت قادر هستند 17% از واریانس کل شادزیستی دانشجویان را تبیین کنند. همچنین نتایج آزمون تی نشان داد بین نمره کل شادزیستی و خرده مقیاس های آن در دانشجویان مجرد و متأهل تفاوت معنادار وجود دارد.بر اساس یافته های این پژوهش به کارگیری ظرفیت خودمهارگری و خود نظم بخشی می تواند موجب شادزیستی شود.
اثربخشی آموزش خودکنترلی هیجانی بر کاهش افسردگی دانشجویان دانشگاه پیام نور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش خودکنترلی هیجانی بر کاهش افسردگی دانشجویان دانشگاه پیام نور بوکان بود. بدین منظور 40 نفر انتخاب و به عنوان نمونه منظور گردیدند. روش تحقیق در این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود و از مقیاس هامیلتون (1960) به عنوان ابزار پژوهش استفاده گردید. برنامه آموزش خودکنترلی هیجانی طی 10 جلسه 60 دقیقه ای و در مدت پنج هفتة متوالی به دانشجویان ارائه گردید. بدین منظور نمونه تحقیق به صورت تصادفی در دو گروه 20 نفری (یک گروه آزمایشی و یک گروه گواه) گمارده شدند. گروه آزمایشی، تحت آموزش خودکنترلی هیجانی قرار گرفت، درحالی که گروه گواه در معرض هیچ مداخله ای قرار نگرفتند. داده های به دست آمده با استفاده از آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار) و آمار استنباطی (آزمون کوواریانس) به وسیله نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس و در سطح 05/0> pبرای گروه وابسته به منظور تعیین اثربخشی آموزش خودکنترلی هیجانی نشان داد که این کاربندی توانسته است به عنوان مداخله ای مؤثر موجب کاهش افسردگی دانشجویان هم در مرحله آزمایش و هم در مرحله پیگیری شود.
مقایسه ی میزان رضایت از زندگی دانش آموزان با اختلالات بینایی و بدون اختلالات بینایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه : هدف پژوهش حاضر مقایسه میزان رضایت از زندگی دانش آموزان با اختلالات بینایی و بدون اختلالات بینایی بود.
روش : نمونه پژوهش 120 (56 پسر و 64 دختر) دانش آموز مدارس تلفیقی مقطع راهنمایی و دبیرستان در سال تحصیلی 90-91 در شهر شیراز بود، که 60 دانش آموز با اختلال بینایی و 60 دانش آموز بدون اختلال بینایی را شامل می شد. به منظور گردآوری اطلاعات از مقیاس چندگانه رضایت از زندگی (هیوبنر، 2001) استفاده گردید. پایایی ابزار از طریق آلفای کرونباخ، و روایی آن از طریق همبستگی مؤلفه های پرسشنامه با یکدیگر و نمره کل به دست آمد. تجزیه و تحلیل اطلاعات با محاسبه t-test مستقل صورت گرفت.
یافته ها : نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که دو گروه دانش آموزان با اختلالات بینایی و بدون اختلالات بینایی در هیچ یک از مؤلفه های رضایت از زندگی (خانواده، دوستان، مدرسه، محل زندگی و خود) و کل رضایت از زندگی تفاوت معناداری ندارند. یافته ها همچنین نشان داد که میزان رضایت از زندگی در دو جنس یکسان است.
رابطه کنترل هیجانی با تعلل ورزی دانش آموزان دوره متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه کنترل هیجانی با تعلل ورزی دانش آموزان انجام گردید. نمونه پژوهش شامل 302 دانش آموز مقطع متوسطه نظری مشغول به تحصیل در مدارس دولتی رشت بودند که به وسیله نمونه گیری خوشه ای انتخاب گردیدند. اطلاعات این پژوهش به وسیله پرسشنامه های تعلل ورزی محض استیل و کنترل هیجانی راجر و نجاریان به دست آمده است. داده ها با روش تحلیل رگرسیون گام به گام مورد استفاده قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد که کنترل خوش خیم (323/0-=β) و نشخوار (218/0=β) عامل های م هم پیش بینی کننده تعلل ورزی دانش آموزان هستند. نتیجه دیگر پژوهش نشان داد که 17% واریانس تعلل ورزی دانش آموزان از طریق یک ترکیب خطی مشترک از کنترل خوش خیم و نشخوار تعیین می شود. بر اساس این پژوهش می توان پیشنهاد نمود که درمان عدم کنترل خوش خیم و نشخوار ذهنی دانش آموزان موجب تعلل ورزی کمتر آنها خواهد شد.
الگوی ساختاری تأثیر شدت تخطی ها، همدلی، احساس گناه و شرمساری،رفتارهای دلجویی و بخشایشگری ادراک شده با خودبخشایشگری در بین دانشجویان دانشگاه اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش بررسی الگوی ساختاری تأثیر شدت تخطی ها، همدلی، احساس گناه و شرمساری، رفتارهای دلجویی و بخشایشگری ادراک شده با خودبخشایشگری در بین دانشجویان بود که با روش توصیفی از نوع همبستگی انجام گرفت. گروه نمونه شامل 361 نفر به روش نمونه گیری تصادفی مبتنی بر حجم انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری داده ها شامل سیاهه افتراق معنایی تخطی مک کانل، شاخص واکنش بین فردی دیویس، مقیاس حالت شرمساری و گناه مارشال، سانفتنر و تانگنی، مقیاس رفتارهای دلجویی مکالو، سانداگ، ورتینگتون، پرسشنامه انگیزه های تخطی بین فردی مکالو، راشال، سانداگ و ورتینگتون، براون و هیت، مقیاس خودبخشایشگری ول، دی شی و واکینی بود. نتایج پژوهش نشان داد بین شدت تخطی و احساس گناه و شرمساری با خودبخشایشگری رابطه معکوس و معنادار و بین رفتارهای دلجویی با خودبخشایشگری رابطه ای معناداری یافت نشد. همچنین بین همدلی و بخشایشگری ادراک شده با خودبخشایشگری رابطه مثبت و معنادار وجود داشت. نتایج مدل یابی معادلات ساختاری نیز نشان داد که متغیرهای همدلی، احساس شرم و بخشایش ادراک شده اثر مستقیم بر خودبخشایشگری و رفتارهای دلجویی، بخشایش ادراک شده نیز دارای نقش واسطه ای بودند.
اثربخشی معنا درمانی گروهی بر میزان امید و سلامت عمومی بیماران دیالیزی: شواهدی از ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی معنادرمانی به شیوه گروهی بر امید و سلامت عمومی بیماران دیالیزی بیمارستان میلاد تهران، ایران انجام شد.
روش: روش تحقیق نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون/پس آزمون بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه بیماران مراجعه کننده به بخش دیالیز بیمارستان میلاد در پائیز و زمستان سال 91 بود. 30 نفر از این بیماران به روش هدفمند انتخاب، و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (15 نفر در هر گروه) جایگزین شدند. گروه آزمایش مداخله ی معنادرمانی را به شیوه گروهی در 8 جلسه ی 90 دقیقه ای دریافت کردند و گروه کنترل نیز در لیست انتظار بودند و هیج مداخله ای دریافت نکردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد.
نتایج: یافته ها نشان داد که بیمارانی که مداخله ی معنادرمانی را دریافت کرده بودند میزان امید و سلامت عمومی آنان افزایش یافته بود.
نتیجه گیری: باتوجه به نتایج به دست آمده می توان گفت که رویکر معنادرمانی در افزایش امید و سلامت عمومی بیماران دیالیزی بیمارستان میلاد اثربخش بوده است.
بررسی تفاوت ویژگی های شخصیتی و امید در میان دانش آموزان مرتبط و غیرمرتبط با جنس مخالف(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی تفاوت ویژگی های شخصیتی و امید در میان دانش آموزان مرتبط و غیرمرتبط با جنس مخالف پرداخته است. حجم نمونة پژوهش 316 نفر از دانش آموزان دبیرستان های شهرستان رباط کریم است که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. پژوهش از نوع مطالعه کمی همبستگی است. ابزار استفاده شده در این پژوهش، پرسش نامة 13 سؤالی ارتباط با جنس مخالف، پرسش نامة 90 سؤالی شخصیتی «آیسنک» و پرسش نامة 12 سؤالی «امید» اشنایدر است. داده ها بر اساس آزمون خی دو و آزمون t مستقل تحلیل شد. یافته ها حکایت از آن دارد که پسران بیش از دختران وارد ارتباط با جنس مخالف می شوند. همچنین ارتباط با جنس مخالف با افزایش ویژگی های شخصیتی روان رنجوری، روان گسسته گرایی، برون گرایی، و کاهش امید، همبسته است. یافتة دیگر اینکه شدت روان گسسته گرایی در افرادی که ارتباط جنسی را تجربه کرده اند بیشتر است. بنابراین، خودمهارگری جنسی تأکید شده است.
مقایسه اثر بخشی آموزش های کنترل تکانه و توجه بر پردازش هیجانی، تکانشگری و حواس پرتی دانش آموزان مبتلا به اختلال ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه، اثر بخشی آموزش کنترل تکانه و توجه بر پردازش هیجانی، تکانشگری و حواس پرتی دانش آموزان مبتلا به اختلال ریاضی بود. این پژوهش از نوع آزمایشی بوده و با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه اجرا شد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانش آموزان پسر مقطع راهنمایی شهر اردبیل در سال تحصیلی 91-90 تشکیل دادند. نمونه پژوهش 60 نفر از دانش آموزان دارای اختلال ریاضی بود که از میان دانش آموزان پنج مدرسه راهنمایی شهر اردبیل بعد از شناسایی به وسیله آزمون ریاضی کی مت (1988) و انجام مصاحبه بالینی ساختار یافته به صورت تصادفی ساده انتخاب و در دو گروه آزمایش (کنترل تکانه و توجه) و گواه (20 نفر برای هر گروه) گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس پردازش هیجانی باکر و همکاران (2007)، تکانشگری بارات (1994)، آزمون ریاضی کی مت (1988) و حواس پرتی تولوز پیرون (1986) استفاده شده است. نتایج تحلیل کوواریانس تک متغیری (ANCOVA) نشان داد آموزش برنامه های کنترل تکانه و توجه بر پردازش هیجانی، تکانشوری و حواس پرتی تأثیر دارد (001/0≥P)؛ به این صورت که به کاهش هیجان های منفی، تکانشوری و حواس پرتی دانش آموزان مبتلا به اختلال ریاضی منجر می شود. بنابر یافته های این مطالعه، آموزش مهارت های کنترل تکانه و توجه به دانش آموزان مبتلا به اختلال ریاضی باعث کاهش تکانشگری و حواس پرتی می شود و می توان از این آموزش ها به عنوان روش های مداخله ای مناسب سود جست
اثربخشی آموزش امید درمانی بر به کارگیری روش های مقابله مثبت با استرس در زنان دارای همسر معتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اعتیاد به عنوان یک پدیده شوم اجتماعی اثرات مخرب فراوانی از جمله استرس بر فرد معتاد و خانواده و به ویژه همسر وی دارد. آنچه که سلامت رفتار را با خطر روبرو می سازد، شیوه ارزیابی فرد از استرس و روش های مقابله با آن می باشد. پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش امید درمانی بر به کارگیری روش های مقابله مثبت با استرس در زنان دارای همسر معتاد انجام شده است.مطالعه حاضر از نوع نیمه تجربی(پیش آزمون- پس آزمون) با گروه کنترل و آزمون پیگیری می باشد. پژوهش حاضر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس بر روی 30 زن دارای همسر معتاد در شیراز اجرا شد و این تعداد به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. ابزار پژوهش، چک لیست شیوه های مقابله با استرس (کارور، شیر و وینتراپ، 1989) بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از ویرایش 17 نرم افزار SPSS، از تحلیل کوواریانس و آزمون t همبسته استفاده شد.نتایج حاصل نشان داد آموزش امید درمانی بر به کارگیری روش های مقابله مثبت با استرس در سطح معناداری 001/0 P<مؤثر است، این نتایج در دوره پیگیری نیز پایدار بودند. با توجه به نتایج حاصل از پژوهش می توان از آموزش امید درمانی به عنوان یکی از روش های کمک به زنان دارای همسر معتاد برای به کارگیری روش های مقابله مثبت با استرس هایشان استفاده کرد
مطالعه ارتباط نظریه ذهن با ناگویی هیجانی در یک گروه غیربالینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: نظریه ذهن به عنوان یک توانایی شناخت اجتماعی و ناگویی هیجانی به عنوان یک ناتوانایی در شناسایی هیجانات در خود و دیگران، از مؤلفه های مهم شناخت اجتماعی هستند که به نظر می رسد به جهت هم پوشی ساختاری در مکان های مغزی و هم پوشی کارکردی می توانند در ارتباط باهم موردتوجه قرار گیرند. هدف: مطالعه حاضر، یک پژوهش توصیفی- همبستگی است که باهدف بررسی ارتباط نظریه ذهن و ناگویی هیجانی در یک گروه غیر بالینی انجام یافت. نمونه پژوهش، شامل 233 دانشجو بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله-ای از دانشگاه های شهرستان بناب انتخاب شدند و آزمون ذهن خوانی از طریق تصویر چشم (RMET) و پرسشنامه ناگویی هیجانی TAS-20 را پاسخ دادند. یافته ها: داده ها با آزمون همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون خطی و تحلیل رگرسیون چندگانه به روش همزمان تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نقش پیش بینی کنندگی ناگویی هیجانی را در ارتباط با توانایی نظریه ذهن تأیید کردند. از میان زیر مؤلفه های ناگویی هیجانی، تفکر عینی سهم توانمندی در پیش بینی توانایی نظریه ذهن داشت (001/0 P
اثربخشی روان درمانی مثبت گرا بر شادکامی و بهزیستی روانشناختی افراد دارای نشانه های افسردگی: مطالعه تک آزمودنی با چند خط پایه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مطالعه ی کارآمدی روان درمانی مثبت گرا برای افزایش بهزیستی روانشناختی در افراد دارای علایم و نشانه های افسردگی در فرهنگ ایرانی است. بدین منظور از طرح تک آزمودنی چند خط پایه با دوره پیگیری استفاده شد. برای انجام این پژوهش ابتدا از بین افراد دارای علایم و نشانه های افسردگی که به یک مرکز مشاوره در تهران مراجعه کرده بودند و ملاک های ورود و خروج در پژوهش حاضر را دارا بودند و برای شرکت در پژوهش اعلام آمادگی کردند، 3 نفر به شیوه نمونه-گیری هدفمند انتخاب شدند. برای هر کدام از شرکت کنندگان به صورت تصادفی بین 3 تا 7 هفته مرحله خط پایه در نظر گرفته شد. درمان به صورت انفرادی بر اساس دستورالعمل سلیگمن و همکاران (2006) در 6 جلسه توسط پژوهشگر انجام گرفت. ارزیابی ها با استفاده از پرسش نامه افسردگی بکویرایش دوم(بک و دیگران، 1996) پرسشنامه شادکامی آکسفورد(آرگایل و دیگران، 1995)، آزمونجهت گیری های شادکامی (پترسون و دیگران، 2005)، مقیاس رضایت از زندگی (دینر و دیگران، 1985) و پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف (ریف، 1995) در مرحله خط پایه، جلسات درمان و دو ماه بعد از پایان درمان (پیگیری) انجام گرفت. یافته ها نشان می دهد که هر سه مراجع با شروع درمان روند کاهشی معناداری را در طراز نمرات افسردگی نشان می دهند (71 درصد). همچنین هر سه مراجع روند افزایشی معناداری را در طراز نمرات بهزیستی روانشناختی (21 درصد)، شادکامی (46 درصد) و رضایت از زندگی (61 درصد) نشان می دهند. این نتایج در مرحله پیگیری نیز باقی مانده است. بر این اساس، به نظر می رسد روان درمانی مثبت گرا یک درمان کوتاه مدّت مؤثر برای کاهش علایم و نشانه های افسردگی و افزایش بهزیستی روانشناختی در فرهنگ ایرانی است.
بررسی عوامل اجتماعی موثر بر رضایت از زندگی (مطالعه موردی دانشجویان پیام نور شفت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رضایت از زندگی بیانگر نگرش مثبت فرد نسبت به جهانی است که در آن زندگی می کند و در واقع همان احساس خشنودی است. رضایت از زندگی به متغیرهای متفاوتی بستگی دارد که یک سوی این نیازها به حکومت، سوی دیگر آن به جامعه و در نهایت به خود شخص بر می گردد. مسئله اصلی این است که با توجه به تغییرات سریعی که هر روز در جامعه اتفاق می افتد، رضایت از زندگی در حال حاضر چگونه است و تابع چه متغیرهای می باشد؟ از این رو هدف این مطالعه بررسی عوامل اجتماعی موثر بر رضایت از زندگی در بین دانشجویان دانشگاه پیام نور واحد شفت استان گیلان بوده است. در چارچوب نظری این تحقیق از نظریه های روانشناسی، روانشناسی اجتماعی و جامعه شناسی استفاده شده است. روش تحقیق، پیمایش بوده و به منظور جمع آوری داده ها از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق را دانشجویان دانشگاه پیام نور واحد شفت تشکیل می دهند و حجم نمونه تحقیق 173 نفر بوده که به صورت نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شداند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار 20 spss و بکارگیری آمار توصیفی و استنباطی صورت گرفته است. در این پژوهش رضایت از زندگی به عنوان متغیر وابسته و پذیرش اجتماعی، امید و خوشبینی، ویژگی های شخصیتی، جنسیت و وضعیت تاهل به عنوان متغیرهای مستقل در نظر گرفته شده است. نتایج حاکی از آن است که رضایت از زندگی 3/50 درصد پاسخگویان در حد متوسط ، در مقابل 4/12 درصد پاسخگویان رضایت کمی از زندگی داشتند و 3/37 پاسخگویان رضایت زیادی از زندگی خود داشتند. در این مطالعه بین متغیرهای پذیرش اجتماعی، ویژگی های شخصیتی و وضعیت تاهل با رضایت از زندگی رابطه معنادار وجود دارد.
مطالعه برخی همبسته های رضایت جنسی و رضایت زناشویی در زنان متاهل شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رضایت جنسی به عنوان یکی از همبسته های رضایت زناشویی نقش مهمی در تداوم زندگی مشترک زوجین ایفا می نماید. پژوهش حاضر با هدف بررسی رضایت جنسی و رابطه آن با رضایت زناشویی در زنان متاهل انجام شد. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. بدین منظور نمونه ای شامل 200 نفر از زنان متاهل ساکن در شهر اصفهان با استفاده از روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب شدند که به مقیاس-های ارزیابی رابطه هندریک، رضایت جنسی لارسون و تعدادی سوال باز پاسخ دادند. نتایج حاصل از آزمون همبستگی پیرسون داده ها نشان داد که 5/11 درصد زنان از رضایت جنسی پایین، 5/44 درصد از رضایت جنسی متوسط و 44 درصد از رضایت جنسی بالایی برخوردار بودند. همچنین نتایج پژوهش نشان داد که بین رضایت زناشویی و رضایت جنسی، میزان تجربه ارگاسم، دفعات تجربه جنسی در هفته و مدت زمان رابطه جنسی و نیز متغیرهای زمنیه ای (غیرجنسی) چون سن، طول مدت ازدواج و تحصیلات رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. رضایت جنسی و رضایت زناشویی به عنوان سازه های همبسته با متغیرهای جنسی و غیرجنسی متعددی در رابطه است. شناسایی این متغیرها کمک شایانی به بهبود روابط زوجین و تداوم زندگی مشترک آن ها خواهد نمود.
نقش پیش بینی کنندگی دشواری های تنظیم هیجانی و خودکنترلی با استعداد به اعتیاد در افراد وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش پیش بینی کنندگی دشواری های تنظیم هیجانی و خودکنترلی بااستعداد به اعتیاد در افراد وابسته به مواد بود. روش: مطالعه حاضر از نوع همبستگی بود که در مقوله طرح های توصیفی قرار دارد. جامعه ی آماری پژوهش افرادتحت درمان مراکز درمانی سرپایی شهرستان بم بود که از بین آنها 135 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های دشواری های تنظیم هیجانی، خودکنترلی و استعداد به اعتیاداستفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که که بین دشواری دست زدن به رفتار هدفمند، دشواری کنترل تکانه، فقدان آگاهی هیجانی و فقدان شفافیت هیجانی (ابعاد دشواری های تنظیم هیجانی) با استعداد به اعتیاد رابطه مثبت وجود دارد. همچنین بین خودکنترلی و استعداد به اعتیاد رابطه معکوس وجود دارد. نتیجه گیری: بنابراین در کنار روش های معمول ترک آموزش کنترل هیجانات و تکنیک های خودکنترلی به مراجعان می تواند در کاهش وابستگی نقش ایفا کند.
رابطه ناگویی هیجانی و ویژگی های شخصیتی با فرسودگی شغلی دبیران زن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه ناگویی هیجانی و ویژگی های شخصیتی با فرسودگی شغلی دبیران زن آموزش و پرورش بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دبیران زن آموزش و پرورش شهر کرمانشاه بود که از بین آنها به روش نمونه گیری خوشه ای نمونه ای به حجم 300 نفر انتخاب گردید. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های ناگویی هیجانی تورنتو، شخصیتی پنج عاملی نئو و فرسودگی شغلی ماسلاچ استفاده شد. طرح پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود و برای تحلیل داده ها از تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین مؤلفه های ناگویی هیجانی (دشواری در شناسایی احساسات، دشواری در توصیف احساسات و تفکر عینی) و فرسودگی شغلی رابطه مثبت، بین روان نژندی و فرسودگی شغلی رابطه مثبت، بین برونگرایی و فرس ودگی شغلی راب طه منفی، بین با وج دان بودن و فرسودگی ش غلی رابطه مثبت و بین انعطاف پذیری و فرسودگی شغلی رابطه م نفی وجود دارد و متغیرهای دشواری در ش ناسایی اح ساسات، دشواری در توصیف احساسات، روان ن ژندی، برونگرایی و باوجدان بودن توانایی پیش بینی فرسودگی شغلی را دارند. بنابراین می توان با تدابیر مناسب به سلامت محیط شغلی و کاهش فرسودگی شغلی دبیران کمک کرد.
همجوشی تطبیقی سیگنال های بیوالکتریک پیشانی و فیزیولوژیکی برای تشخیص احساس(مقاله علمی وزارت علوم)
نقش ابرازگری هیجانی و عوامل جمعیت شناختی در پیش بینی رضایت زناشویی زنان
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ابرازگری هیجانی و عوامل جمعیت شناختی با رضایت زناشویی زنان متأهل انجام شد.پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش جمع آوری داده ها از نوع همبستگی است. جامعه ی آماری پژوهش حاضر را کلیه ی زنان متأهل منطقه 5 شهر تهران در سال 1392 تشکیل دادند. نمونه شامل 282 زن متأهل بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ 47 سوالی و ابرازگری هیجانی خانواده هالبرستات و همکاران بود. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از همبستگی پیرسون و رگرسیون سلسله مراتبی استفاده شد نتایج نشان داد که ابرازگری مثبت و تحصیلات با رضایت زناشویی زنان همبستگی مثبت و معنادار و بین ابراز گری منفی و سن همبستگی با رضایت زناشویی زنان همبستگی منفی و معنادار وجود دارد. نتایج رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که در گام اول ابرازگری هیجانی مثبت 094/0درصد از رضایت زناشویی را پیش با ورود متغیر سن در الگوی چهارم 017/0 درصد به توان پیش بینی اضافه می شود و با ورود متغیر مدت ازدواج در الگوی پنجم 011/0درصد به توان پیش بینی اضافه می شود. به طور کلی متغیرهای ابرازگری هیجانی مثبت ، ابرازگری هیجانی منفی، تحصیلات، سن و مدت ازدواج حدود 19 درصد از رضایت زناشویی را پیش بینی می کنند.از این اطلاعات می توان در راستای تدوین و اجرای برنامه های آموزشی و درمانی به منظور افزایش رضایت زناشویی زنان استفاده کرد.
نقش ذهن آگاهی و راهبردهای شناختی تنظیم هیجان در پیش بینی علایم روان شناختی دانشجویان علوم پزشکی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: افزایش استرس، اضطراب و افسردگی در دانشجویان رشته های پزشکی علاوه بر مشکلاتی که در طول تحصیل برای آنها ایجاد می کند، سبب تداخل با نقش حرفه ای آنها در آینده نیز می شود. نقش ذهن آگاهی و راهبردهای شناختی تنظیم هیجان به عنوان فرآیندهایی تاثیرگذار بر سلامت انسانی، در اقشار مختلف و در مورد علایم روحی مختلف، سودمند گزارش شده است. هدف این پژوهش، بررسی نقش تفکیکی دو متغیر ذهن آگاهی و راهبردهای شناختی تنظیم هیجان در پیش بینی علایم روان شناختی دانشجویان علوم پزشکی بود.
ابزار و روش ها: در این پژوهش توصیفی- همبستگی، 375 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی کرمان در سال تحصیلی 94-1393 به روش تصادفی مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار پژوهش، پرسش نامه پنج وجهی ذهن آگاهی، پرسش نامه راهبردهای شناختی تنظیم هیجان و پرسش نامه افسردگی، اضطراب و استرس بود. داده ها توسط نرم افزار SPSS 20 و با استفاده از ماتریس همبستگی پیرسون و آزمون رگرسیون گام به گام تحلیل شدند.
یافته ها: بین راهبردهای تنظیم هیجان و ذهن آگاهی با افسردگی، اضطراب و استرس رابطه معنی دار وجود داشت (01/0p<). 25% تغییرات واریانس مربوط به افسردگی توسط راهبردهای شناختی منفی (12%) و مثبت تنظیم هیجان (9%) و ذهن آگاهی (4%) تبیین شد. 17% تغییرات واریانس مربوط به اضطراب نیز توسط دو متغیر راهبردهای شناختی منفی (12%) و مثبت تنظیم هیجان (5%) تبیین شد. همچنین راهبردهای شناختی منفی (17%) و مثبت تنظیم هیجان (3/2%) توانستند 3/19% تغییرات واریانس متغیر استرس را پیش بینی نمایند (05/0p<).
نتیجه گیری: راهبردهای شناختی تنظیم هیجان خصوصاً راهبردهای شناختی منفی تنظیم هیجان در مقایسه با ذهن آگاهی، نقش بیشتر و پررنگ تری در تبیین علایم روان شناختی در دانشجویان رشته های پزشکی دارند.