فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۶۲۳ مورد.
نقش پیش بینی کنندگی دشواری در تنظیم هیجان و تحمل پریشانی در اعتیاد پذیری دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش دشواری در تنظیم هیجان و تحمل پریشانی هیجانی در پیش بینی اعتیاد پذیری دانشجویان انجام شد. روش: روش تحقیق همبستگی از روش های توصیفی بود. نمونه شامل 180 نفر از دانشجویان دانشگاه علامه طباطبائی( 82 مرد و 88 زن) بودند که به طور تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات پرسشنامه اعتیادپذیری، پرسشنامه دشواری در تنظیم هیجان و پرسشنامه تحمل پریشانی به کار گرفته شد. یافته ها: نتایج نشان داد دشواری در تنظیم هیجان و مولفه های آن 5/37 درصد از اعتیاد پذیری را پیش بینی کردند و در میان مولفه ها، شفافیت نقش قوی-تری داشت. همچنین رابطه معناداری در مورد تحمل پریشانی با اعتیادپذیری یافت نشد. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش، می توان بیان کرد در حوزه پیشگیری از وابستگی به مواد، آموزش دانشجویان در زمینه بهبود تنظیم هیجانات می تواند کمک کننده باشد.
بررسی سبکهای دلبستگی و هیجان خواهی بعنوان پیش بین های وابستگی به تلفن همراه در بین نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بروش مطالعه: به منظور دستیابی به اهداف مورد نظر در پژوهش حاضر دو گروه بین 18 تا 20 سال شامل 52 نفرافراد وابسته به تلفن همراه و 154 نفر غیر وابسته به تلفن درنظر گرفته شدند. نمونه ها با استفاده از پرسشنامه های هیجان خواهی آرنت، سبکهای دلبستگی به والدین و همسال آرمسدن و گرینبرگ و پرسشنامه وابستگی به تلفن همراه بیانچی ارزیابی شدند. برای بررسی متغیرهای هیجان خواهی ، سبکهای دلبستگی به والدین و همسال به عنوان پیش بینهای وابستگی به تلفن همراه از روش تحلیل ممیز استفاده شد.
یافته ها: برای تحلیل داده ها، علاوه بر روش آمار توصیفی، روش تحلیل ممیز به کار بسته شد. نتایج به دست آمده فرضیه های این پژوهش را تأیید کرد و نشان داد که وابستگی به تلفن همراه در نوجوانان را می توان بر اساس متغیرهای هیجان خواهی ، سبکهای دلبستگی به همسال پیش بینی نمود. نتایج به دست آمده و مدل ارائه شده توسط این پژوهش به تفضیل مورد بحث قرار گرفته است.
نقش هیجان های خودآگاه (استعداد شرم و استعداد گناه) و سبک های اسنادی در پیش بینی نشانه های عمومی روانپزشکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه هیجان های خودآگاه (استعداد شرم و استعداد گناه) و سبک های اسنادی در پیش بینی نشانه های عمومی روانپزشکی بود. این پژوهش از نوع توصیفی و همبستگی بود که در راستای هدف مذکور تعداد 165 نفر از دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها آزمون عاطفه خودآگاهی (TOSCA)، پرسشنامه سبک های اسنادی (ASQ) و سیاهه مختصر نشانه ها (BSI) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها تحلیل و رگرسیون چندگانه استفاده شد. یافته ها نشان داد آزمودنی های مونث بیشتر مستعد احساس شرم و گناه هستند و در موقعیت های شکست بیشتر از سبک های اسنادی کلی و پایدار استفاده می کنند. بین استعداد شرم با سبک های اسنادی افسرده ساز رابطه مثبتی وجود دارد. استعداد احساس گناه تنها با سبک اسناد کلی-جزیی رابطه دارد. سبک اسنادی کلی-جزیی، استعداد شرم و سبک اسنادی درونی-بیرونی به صورت معناداری نشانه های عمومی را پیش بینی می کنند. 20درصد از واریانس نشانه های عمومی روانی به وسیله این متغیرها تبیین شد. مبتنی بر یافته ها می توان بیان داشت که استعداد شرم، سبک های اسنادی کلی و درونی توانایی پیش بینی نشانه های عمومی روانی را دارند.
اثربخشی آموزش طرح امید در میزان بهزیستی فاعلی زندانیان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، شناسایی اثربخشی آموزش طرح امید در میزان بهزیستی فاعلی مددجویان زندانی بود. بدین منظور، از بین مددجویان زندان قم، 32 نفر به صورت در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (16نفر) و شاهد (16نفر) جایگزین شدند. آزمودنی ها پیش و پس از مداخله، با مقیاس رضایت از زندگی و مقیاس شادی فاعلی مورد آزمون قرار گرفتند. طرح امید بر روی گروه آزمایش در 12 جلسه انجام شد. تحلیل کوواریانس داده ها نشان داد که آموزش طرح امید در افزایش سازه های بهزیستی فاعلی نظیر رضایت از زندگی و شادی فاعلی مددجویان مؤثر است؛ به گونه ای که پس از تعدیل نمرات پیش آزمون، بین دو گروه پس از مداخله، در عامل رضایت از زندگی و شادی فاعلی، تفاوت معنادار مشاهده می شود. همچنین طرح امید به ترتیب موجب 60 و 48 درصد تغییرات در افزایش رضایت از زندگی و شادی فاعلی شده است.
بررسی رابطه ساده و چندگانه سپاس گزاری با عواطف مثبت و منفی، شادکامی و خوش بینی
حوزه های تخصصی:
سپاس گزاری یکی از سازه های روان شناختی نوظهور در روان شناسی مثبت گرا است که با پرسش های بسیاری روبرو می باشد. بدین خاطر هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه ساده بین سپاس گزاری با عواطف مثبت و منفی، شادکامی و خوش بینی، ونیز تبیین میزان سپاس گزاری برمبنای متغیرهای یاد شده بوده است. پژوهش حاضر از نوع همبستگی می باشد. نمونه تحقیق بر اساس روش خوشه ای از دانشگاه شاهد و دانشکده ولیعصر انتخاب شده و شامل 128 دانشجو با میانگین سنی 62/20 (29/2=ِsd) بوده اند. ابزارهای مورد استفاده در این بررسی شامل مقیاس های سپاس-گزاری(GQ-6)، عاطفه مثبت و منفی (PANAS)، شادکامی آکسفورد و خوش بینی (LOT) بوده است. نتایج مربوط به همبستگی بین متغیر سپاسگزاری و متغیرهای عاطفه مثبت، شادکامی و خوش بینی نشانگر رابطه مثبت و معنادار، و با عاطفه منفی بیانگر رابطه منفی و معنادار بوده است. همچنین، نتایج مربوط به رگرسیون چند متغیره نشان داده است که متغیرهای عاطفه مثبت، شادکامی و خوش بینی می توانند در مجموع 43 درصد از واریانس متغیر سپاس گزاری را پیش بینی کنند. در عین اینکه بین سپاس-گزاری افراد با عواطف مثبت و منفی و شادکامی و خوش بینی رابطه معنادار وجود دارد، اما در این پژوهش، متغیرهای عاطفه منفی، شادکامی و خوش بینی پیش بینی کننده سپاس گزاری می باشند، در حالی که متغیر عاطفه مثبت علیرغم رابطه مثبت و معناداری که با سپاس گزاری دارد، در پیش بینی کنندگی سپاس گزاری نقشی ایفا نمی کند.
بررسی اثربخشی ""روش مرور خویشتن"" بر افزایش شادکامی و حرمت خود در نوجوانان دختربزهکار
حوزه های تخصصی:
نوجوانان بزهکار به دلیل زندگی در محیط های پر خطر در معرض آسیب های روانی گسترده ای هستند و بی توجهی به سلامت روانی این دسته از افراد آنان را به سرعت به سمت تباهی سوق می دهد. استفاده از تکنیک های جدید روان شناسی از جمله روش مرور خویشتن که بر مبنای مثبت اندیشی و تمرکز بر نقاط قوت بنا نهاده شده است این فرصت را در اختیار روان شناسان قرار می دهد تا با کمترین هزینه و مداخله تاثیر مثبتی بر افراد آسیب دیده داشته باشند. تحقیق حاضر نیز با همین هدف انجام شده و در آن تلاش شده است تا تاثیر استفاده از روش مداخله درمانی مرور خویشتن بر شادکامی و عزت نفس نوجوانان بزهکار دختر مورد بررسی قرار گیرد. تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرا، شبه تجربی به حساب می آید. جامعه آماری تحقیق دختران نوجوان بزهکار مستقر در کانون اصلاح و تربیت شهر تهران بوده اند. 19نفر با استفاده از نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. اطلاعات مورد نیاز برای تحقیق با استفاده از پرسشنامه شادکامی آکسفورد و پرسشنامه عزت نفس روزنبرگ گردآوری شده اند. نتایج به دست آمده از تحقیق نشان داده است که سطح شادکامی و عزت نفس نوجوانان بزهکار دختر پیش از اجرای روش مرور خویشتن تفاوت معناداری با سطح آن پس از اجرای تکنیک یاد شده داشته و هر دو متغیر افزایش مثبتی را تجربه نموده اند، به بیان دیگر در این پژوهش روش مرور خویشتن شادکامی و حرمت خود را در نوجوانان دختر بزهکار افزایش داد.
اثربخشی آموزش مهارت مقابله با خلق منفی بر اضطراب و استرس دانش آموزان پسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارت مقابله با خلق منفی بر اضطراب و استرس دانش آموزان مدارس متوسطه پسرانه ی شهر کاشان انجام گرفت. روش پژوهش حاضر آزمایشی بوده و طرح پژوهش از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه ی آماری این پژوهش شامل تمامی دانش آموزان مشغول به تحصیل در سال تحصیلی 93-1392 شهر کاشان بوده و نمونه ی تحقیق شامل 30 دانش آموز به روش تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از ابزار پژوهشی پرسشنامه ی اضطراب و استرس(Dass) استفاده شد. داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزار spss و با روش آماری تحلیل کواریانس چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل نشان داد که بین دو گروه در هر دو متغیر وابسته(یعنی اضطراب و استرس) تفاوت معناداری وجود دارد. به عبارت دیگر بین دو گروه آزمایشی و کنترل در میزان متغیرهای اضطراب و استرس تفاوت معناداری مشاهده گردید. یافته های این پژوهش نشانگر آن است که آموزش مهارت مقابله با خلق منفی باعث کاهش اضطراب و کاهش استرس دانش آموزان می شود.
مقایسه تأثیر دو روش آموزش تنظیم هیجان و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی، بر پریشانی روانشناختی و راهبردهای شناختی تنظیم هیجان مادران کودکان عقب مانده ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش مقایسه اثربخشی آموزش تنظیم هیجان و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی در بهبود نشانه های پریشانی روانشناختی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان مادران کودکان عقب مانده ذهنی در شهر تبریز بود. در این مطالعه شبه تجربی، جامعه آماری شامل مادران دانش آموزان عقب مانده ذهنی آموزشگاه های استثنایی شهر تبریز بود. پس از اجرای پرسشنامه افسردگی، اضطراب، استرس، از بین آن ها، تعداد 60 نفر به شیوه تصادفی انتخاب شده و در دو گروه 30 نفره تقسیم شدند. گروه اول یک دوره درمان آموزش تنظیم هیجان را در 8 جلسه 2 ساعتی، دریافت کرد. گروه دوم در طول همین مدت، هشت جلسه شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی را طی کرد. ابزارهای استفاده شده در این پژوهش شامل پرسشنامه راهبردهای تنظیم هیجان شناختی (CERQ) و مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (DASS) بود. تحلیل نتایج با استفاده از روش تحلیل کواریانس چندمتغیری صورت گرفت. نتایج نشان داد که اثربخشی متغیرهای مستقل (آموزش تنظیم هیجان و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی) بر متغیرهای وابسته افسردگی (01/5=F و 03/0=p) ، اضطراب (27/7=F و 01/0=p) و استرس (17/10=F و 00/0=p) معنی دار است. بنابراین می توان گفت که روش های درمانی آموزش تنظیم هیجان و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر روی این متغیرها اثر بخشی متفاوتی دارند. مقایسه دو به دوی گروه ها در متغیرهای وابسته نشان می دهد که در متغیرهای افسردگی، اضطراب و استرس تفاوت میانگین ها بین دو گروه معنی دار است و این تفاوت به نفع گروه آموزش تنظیم هیجان است. یعنی این روش تأثیر بیشتری روی آزمودنی ها داشته است. در مجموع نتایج نشان می دهند که آموزش تنظیم هیجان می تواند در کاهش پریشانی روانشناختی مادران کودکان عقب مانده ذهنی موثر واقع شود.
اثربخشی افشای هیجانی نوشتاری برکاهش علائم افسردگی و افزایش امید در بین نوجوانان مواجه شده با آسیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر افشاسازی هیجانی نوشتاری روی علائم افسردگی، سطح امید در نوجوانان مواجه شده با آسیب بود. بدین منظور نمونه ای 30 نفری از نوجوانان مواجه شده با آسیب تحت پوشش سازمان بهزیستی ارومیه انتخاب شده و در دو گروه 15 نفری آزمایشی و کنترل قرار گرفتند. تمامی شرکت کنندگان در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون، آزمون های افسردگی بک و مقیاس امید اسنایدر را تکمیل نمودند. روش افشای نوشتاری از نوع نوشتن باز به اعضای گروه آزمایشی آموزش داده شد اما گروه گواه تحت چنین آموزشی قرار نگرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با روش تحلیل کواریانس نشان داد که افشای نوشتاری در کاهش شدت علائم افسردگی و افزایش سطح امید نوجوانان مواجه شده با آسیب تأثیر مثبت دارد. با توجه به نتایج پژوهش حاضر می توان روش افشای هیجانی نوشتاری را به عنوان شیوه ای آسان، کم هزینه، موثر و کار آمد با قابلیت کاربرد وسیع در بهبود علائم افسردگی و افزایش سطح امید دانست. این روش می تواند در رویارویی و مقابله با وقایع منفی زندگی مورد توجه روان درمانگران قرار گیرد.
نقش واسطه ای انگیزش درونی در رابطه بین نیازهای بنیادین روانشناختی و رضایت از زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف بررسی نقش واسطه ای انگیزش درونی در رابطه بین نیازهای بنیادین و رضایت از زندگی دانشجویان، در قالب یک مدل علّی و براساس نظریه خودتعیینی گری انجام شد. به این منظور، 292 نفر از دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه تهران (147 دختر، 145 پسر) به مقیاس تک گویه ای رضایت از زندگی (OLS)، و مقیاس های انگیزش درونی (IM) و نیازهای بنیادین روانشناختی (BPN) از پرسشنامه جهت گیری انگیزشی برای یادگیریِ (EFL) پاسخ دادند. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که نیاز به خودپیروی، شایستگی و تعلق به طور مستقیم با انگیزش درونی رابطه دارند. نیاز به خودپیروی و شایستگی با واسطه انگیزش درونی بر رضایت از زندگی اثر غیرمستقیم و مثبت دارد، اما اثر غیرمستقیم نیاز به تعلق بر رضایت از زندگی معنادار نبود. در مجموع نیازهای روانشناختی 29 درصد از انگیزش درونی را تبیین می کنند و 22 درصد از تغییرات رضایت از زندگی توسط نیازهای روانشناختی و انگیزش درونی پیش بینی می شود. با توجه به یافته ها می توان گفت که انگیزش درونی نقش واسطه ای در رابطه بین نیازهای بنیادین روانشناختی و رضایت از زندگی دارد. براین اساس با درنظر گرفتن ارضای نیازهای روانشناختی و افزایش انگیزش درونی می توان میزان رضایت از زندگی را ارتقا داد.
بررسی ارتباط تنظیم هیجان و عواطف مثبت و منفی با عملکرد و فرسودگی تحصیلی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی ارتباط تنظیم هیجان و عواطف مثبت و منفی با عملکرد و فرسودگی تحصیلی دانشجویان بود. این پژوهش یک مطالعه توصیفی از نوع همبستگی است. نمونه این پژوهش شامل 400 دانشجو (200 پسر و 200 دختر) بود که از میان دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه محقق اردبیلی در سال تحصیلی 91-90 به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس های فرسودگی تحصیلی، عواطف مثبت و منفی و پرسشنامه تنظیم هیجان، و برای اندازه گیری عملکرد تحصیلی از معدل کل آن ها استفاده شد. به منظور تحلیل داده ها روش ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس چند متغیری (MANOVA) به کار رفت. ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین تنظیم هیجان و عواطف مثبت و منفی با عملکرد و فرسودگی تحصیلی رابطة معناداری وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل واریانس نشان داد که دو گروه در تنظیم هیجان، عواطف مثبت بیشتر و فرسودگی تحصیلی تفاوت معناداری دارند، در واقع تنظیم هیجان و عواطف مثبت دختران بیشتر و فرسودگی تحصیلی آن ها کمتر از پسران بود. اما دو گروه در عواطف منفی و عملکرد تحصیلی تفاوت معناداری نداشتند.
بررسی نقش تعدیل کننده رضایت از زندگی در رابطه بین تاب آوری و سلامت عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش نقش تعدیل کننده رضایت از زندگی در رابطة بین تاب آوری و سلامت عمومی در یک نمونة دانشجویی مورد بررسی قرار گرفت. هفتاد و پنج نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهر ری (65 دختر و 10 پسر) در این پژوهش شرکت کردند. از شرکت کنندگان در پژوهش خواسته شد تا مقیاس خود تاب آوری ((ERS، مقیاس رضایت از زندگی (SWLS) و پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ-28) را تکمیل کنند. نتایج پژوهش نشان داد که بین تاب آوری و رضایت از زندگی با مشکلات مربوط به سلامت عمومی همبستگی منفی معنادار وجود دارد. نتایج تحلیل اثرات اصلی و تعدیلی بر حسب معادلات ساختاری نشان داد که رضایت از زندگی می تواند رابطه بین تاب آوری و مشکلات مربوط به سلامت عمومی دانشجویان را تعدیل کند. بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که رابطه بین رضایت از زندگی و تاب آوری با سلامت عمومی فقط یک رابطه ساده نیست و تعامل متغیرهای مختلف می تواند به شکل های متفاوت سلامت عمومی را تحت تأثیر قرار دهد.
اثربخشی درمان مبتنی بر پردازش هیجانی بر بهبود بیماران مبتلا به وسواس شستشو(مطالعه موردی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پردازش هیجانی در بهبود علایم وسواس شستشو صورت گرفت. این پژوهش به روش طرح نیمه آزمایشیتک موردی و از نوع خط پایه چندگانه انجام شد. بدین منظور، دو آزمودنی به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب و تحت درمان قرار گرفتند. آزمودنی ها در مرحله پیش از درمان (خط پایه) و در طی جلسات و مرحله پیگیری یک ماهه، پرسشنامه وسواسی- اجباری مادزلی را تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها از تحلیل چشمی و شاخص درصد بهبودی و میزان اثر استفاده شد. نتایج نشان داد که آزمودنی های مبتلا به وسواس شستشو، میزان بهبودی برابر 54/0 را داشتند. از سویی، میزان اثر در آزمودنی اول، 49/1و در آزمودنی دوم، 13/2 بود. نتایج پژوهش حاضر حاکی از آن است که روش درمان مبتنی بر پردازش هیجانی بر اختلال وسواس شستشو موثر است. این روش با ایجاد تغییرات شناختی و شکل گیری احساسات مثبت موجب کاهش اضطراب فرد شده و در نتیجه، علائم فرد بهبود می-یابند.
تاثیر القای هیجان روی نشانگر های زیستی حرکتی کاربر رایانه «دیدگاه محاسبات احساسی »(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثرهیجان برنشانگان زیستی حرکتی کاربران رایانه صورت گرفته است؛ تا از طریق آن رایانه بتواندبه وسیله این نشانگان زیستی-حرکتی، هیجان کاربر خود را تقریب زده و با او بهتر تعامل کند. هر چند روش این تحقیق محاسبات احساسی خالص نیست، اما یک الگوی تقریبی مناسب برای دسته بندی هیجان، بر اساس نشانگان زیستی حرکتی ارائه می دهد. روش: در این پژوهش 9 نفر که آشنایی لازم با رایانه داشتند، هر کدام به مدت تقریبی 45 دقیقه، تحت 6 هیجان ( 2خلق، و 3 انگیختگی در هر خلق) قرار گرفتند. نیز در ابتدا یک پیش آزمون، انجام می شد (کلا 7 حالت). برای القای هیجان در این پژوهش، از روش 2 مرحله ای تغییر خلق از طریق روش رابینسون و تغییر انگیختگی از طریق نمایش فیلم استفاده شد. پس از هر القای هیجان یک بازی انجام می شد، تا داده های حرکتی آن از طریق حرکات نشانگر ماوس (12 مورد) بدست آید، نیز داده های زیستی دما، رطوبت کف دست، و نیز فشار کلیک ماوس، از طریق یک ماوس زیست سنج، جمع آوری می شد. یافته های: نتایج نشان داد که در سطح معنی داری 0.05، گروه های در سرعت و شتاب نشانگر ماوس، و نیز رطوبت و نیروی کلیک، دارای تفاوت معنا داری هستند. نتیجه گیری: هیجان شخص و مخصوصا میزان انگیختگی او، روی 4 سیگنال سرعت، شتاب، رطوبت و نیروی کلیک تأثیر دارد، پس می توان آن را از این طریق ارزیابی کرد.
نقش تعدیل کننده ناگویی هیجانی در رابطه بین سبک های دلبستگی و شدت اختلال-های مصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقص و نارسایی در مکانیسم های تنظیم عواطف و هیجان ها، سیستم های پردازشی را تحت تأثیر قرار داده مشکلات جدی سلامت و اختلال های روانشناختی می گردند. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش تعدیل کننده ناگویی هیجانی در رابطه بین سبک های دلبستگی و شدت اختلال های مصرف مواد انجام شد. در این راستا، صدوبیست و دو بیمار مرد مبتلا به اختلال های مصرف مواد در این پژوهش شرکت کردند. از شرکت کنندگان خواسته شد مقیاس سبک های دلبستگی بزرگسال (AAI)، مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو (TAS-20) و شاخص شدت اعتیاد (ASI) را تکمیل کنند. داده های پژوهش با استفاده از روش های توصیفی آماری و تحلیل رگرسیون چندمتغیره سلسله مراتبی تعدیلی مورد بررسی قرار گرفتند.
نتایج پژوهش نشان داد که سبک دلبستگی ایمن با ناگویی هیجانی و شدت اختلال های مصرف مواد رابطه منفی داشت و سبک های دلبستگی ناایمن (اجتنابی و دوسوگرا) با ناگویی هیجانی و شدت اختلال های مصرف مواد رابطه مثبت داشتند. نتایج پژوهش همچنین نشان داد که ناگویی هیجانی رابطه بین سبک های دلبستگی و شدت اختلال های مصرف مواد را تعدیل می کند. در نتیجه نقش تعدیل کننده ناگویی هیجانی را می توان بر حسب مکانیسم های متنوعی چون ایجاد فاصله از هیجان های منفی، خود درمانی و تسهیل روابط کلامی و هیجانی تبیین نمود.