فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۴۴۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این مطالعه بررسی تاثیر ادراک از ساختار کلاس بر خودنظم بخشی ریاضی، با واسطه گری اهداف پیشرفت و خودکارآمدی ریاضی بوده است.
روش: بدین منظور80 دانش آموز پایه سوم ریاضی- فیزیک (400 دختر و 400 پسر) دبیرستان های دولتی شهر اصفهان به طور تصادفی انتخاب شدند و به پرسشنامه ای شامل هفت خرده مقیاس پاسخ دادند.
یافته ها: نتایج به دست آمده با استفاده از روش الگویابی معادلات ساختاری نشان داد که متغیرهای برون زای وظایف انگیزشی و ارزشیابی تبحری اثر مستقیم معناداری بر یادگیری خودتنظیم ریاضی دارند، و حمایت خودمختارانه فقط با واسطه اهداف تبحری و خودکارآمدی ریاضی بر خودنظم بخشی اثر دارد.
نتیجه گیری: اثر مستقیم هر سه متغیر برون زا (وظایف انگیزشی، حمایت خود مختارانه و ارزشیابی تبحری) بر اهداف تبحری و خودکارآمدی ریاضی معنادار است. اهداف تبحری با خودکارآمدی ریاضی رابطه معنادار دارد، ولی رابطه اهداف عملکردی باخودکارآمدی معنادار نمی باشد. همچنین اثر مستقیم اهداف تبحری بر خودنظم بخشی معنادار است. در مجموع یافته ها نشان می دهد که ادراک از ساختار کلاس مستقیماً و با واسطه متغیرهای اهداف پیشرفت و باورهای خودکارآمدی بر خودنظم بخشی تاثیر دارد.
بررسی رابطه عزت نفس با پیشرفت تحصیلی دانشجویان علوم پایه و علوم انسانی مراکز تربیت معلم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر پژوهشی است که به بررسی و مقایسه عزت نفس و پیشرفت تحصیلی دانشجویان علوم پایه و علوم انسانی مراکز تربیت معلم پرداخته است. برای انجام این تحقیق با توجه به فرضیه ها و سوالات مطرح شده، از روش پیمایشی و همبستگی استفاده شده است. از روشهای آماری ضریب همبستگی پیرسون و آزمون T برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده و محاسبات آماری با نرم افزار SPSS انجام شده است. افراد مورد مطالعه 329 دختر و 168 پسر از رشته های علوم پایه و علوم انسانی مراکز تربیت معلم اند که با روشهای نمونه گیری تصادفی طبقه ای و تصادفی خوشه ای انتخاب شده اند. جمع آوری اطلاعات از طریق دو پرسشنامه اطلاعات فردی و تحصیلی و فرم کوتاه عزت نفس کوپراسمیت که شامل 35 سوال است صورت گرفت. نتایج به دست آمده، نشان می دهد که بین عزت نفس و پیشرفت تحصیلی دانشجویان مراکز تربیت معلم رابطه معناداری وجود دارد. بدین معنا که حداقل با 99 درصد اطمینان می توان قضاوت کرد که بین نمره عزت نفس و نمره پیشرفت تحصیلی دانشجویان مراکز تربیت معلم یک رابطه واقعی و معتبر وجود دارد. هر چه نمره عزت نفس دانشجویان بالاتر است انتظار می رود که پیشرفت تحصیلی آنان نیز بیشتر باشد.میان عزت نفس دانشجویان دختر و پسر مراکز تربیت معلم تفاوت معناداری مشاهده نشد؛ در حالی که بین پیشرفت تحصیلی دانشجویان دختر و پسر مراکز تربیت معلم تفاوت، معنی دار است، بدین معنی که پیشرفت تحصیلی دانشجویان دختر از دانشجویان پسر بیشتر است. همچنین بین عزت نفس و پیشرفت تحصیلی دانشجویان علوم پایه و علوم انسانی تفاوت معنی داری مشاهده نشد.
بررسی تاثیر آموزش مهارتهای زندگی بر سلامت روانی و عزت نفس دانش آموزان دختر سال اول مقطع متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی تاثیر آموزش مهارتهای زندگی بر سلامت روانی و عزت نفس دانش آموزان دختر سال اول مقطع متوسطه شهر ایلام می پردازد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانش آموزان دختر سال اول مقطع متوسطه شهر ایلام و نمونه آن را 60 نفر از این دانش آموزان که به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شده و در دو گروه آزمایشی و کنترل گمارده شده اند، تشکیل می دهند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش عبارتند از پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ، مقیاس عزت نفس کوپر اسمیت و راهنمای آموزش مهارتهای زندگی. طرح پژوهش، از نوع طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه است. پس از انتخاب تصادفی گروههای آزمایشی و گواه، ابتدا بر روی هر دو گروه پیش آزمون اجرا گردید، سپس مداخله آزمایشی (آموزش مهارتهای زندگی) اجرا گردید و پس از اتمام برنامه آموزشی، از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. نتایج این پژوهش نشان می دهند که آموزش مهارتهای زندگی، موجب افزایش سلامت روانی و عزت نفس دانش آموزان دختر گروه آزمایشی در مقایسه با گروه گواه می شود.
بررسی رابطه بین عزت نفس و اضطراب اجتماعی در دانشجویان دوره کارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تجربه اضطراب از سوی دانشجویان، اثرات منفی بر عملکرد علمی آنها در دوران تحصیل و بر سلامت روانی و عملکرد شغلی آنها در آینده دارد. در این راستا، در سالهای اخیر محققان و پزشکان بالینی تلاش های فزاینده ای بمنظور فهم اتیولوژی، شیوع و اثرات گسترده اختلال اضطراب اجتماعی نموده اند. هدف: این مطالعه با هدف تعیین رابطه بین عزت نفس و اضطراب اجتماعی در میان دانشجویان انجام شده است. تحقیق حاضر با شیوه پیمایشی و مقطعی انجام شد. داده های این مطالعه از 220 نفر از دانشجویان دانشگاه یزد که با روش نمونه گیری طبقه ای متناسب، از هفت گروه آموزشی، انتخاب شده بودند، و در آبان 1385 گردآوری شد. این پاسخگویان، سپس به پرسش های مقیاس عزت نفس روزنبرگ (RSES) و مقیاس فوبی اجتماعی (SPIN) پاسخ دادند. براساس نتایج به دست آمده تفاوت معناداری بین پاسخگویان با سطوح مختلف عزت نفس از نظر اضطراب اجتماعی به طور کلی (05/0p<) و مولفه ترس از افراد معتبر (01/0p<) مشاهده شد. تحلیل رگرسیون چندگانه سلسله مراتبی نیز نشان داد که مولفه های عزت نفس، 1/16 درصد از واریانس متغیر اضطراب اجتماعی را تبیین نموده است. رابطه معکوسی میان عزت نفس و نیز مولفه ارزیابی خود از سازه عزت نفس و اضطراب اجتماعی به طور کلی و مولفه ترس از افراد معتبر از سازه اضطراب اجتماعی وجود داشت. هر مقدار نمره افراد در مقیاس عزت نفس و مولفه ارزیابی خود بالاتر می رفت، نمرات آنان در مقیاس اضطراب اجتماعی کاهش می یافت.
رابطه راهبردهای یادگیری خود- تنظیمی و باورهای انگیزشی با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"هدف این پژوهش بررسی رابطه راهبردهای یادگیری خود- تنظیمی و باورهای انگیزشی با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان بود. نمونه پژوهش حاضر 170 نفراز دانش آموزان دوره متوسطه دبیرستان های دولتی اشنویه بودند، که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و به صورت گروهی به پرسشنامه راهبردهای انگیزشی یادگیری پاسخ دادند. یافته های حاصل از این پژوهش حاکی از این بود که راهبرد های یادگیری خودتنظیمی با پیشرفت تحصیلی رابطه دارد و همه مؤلفه های یادگیری خودتنظیمی توانایی پیش بینی پیشرفت تحصیلی را داشتند.
"
بررسی رابطه ساختاری کارکرد خانواده و عزت نفس با پیشرفت تحصیلی در دختران دبیرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خانواده به گونه های مختلف می تواند جهت گیری انگیزشی نوجوان را در راستای اهدافش متاثر سازد. ترک تحصیل، افت تحصیلی، گریز از مدرسه از جمله پدیده هایی است که توجه نظام آموزشی ـ تربیتی جامعه را به خود معطوف می سازد. به این لحاظ پژوهش حاضر با هدف تحلیل روابط ساختاری متغیرهای کارکرد خانواده و عزت نفس فرد با پیشرفت تحصیلی دختران نوجوان انجام گرفت.
این مطالعه به روش پس رویدادی (علی ـ مقایسه ایی) در جامعه پژوهشی دانش آموزان دختر دبیرستانی شهر اصفهان در سال 88-87 و در نمونه ای تصادفی به حجم360 نفر که به شیوه خوشه بندی چند مرحله ای انتخاب گردیدند انجام شد. کلیه آزمودنی ها در دو گروه «با پیشرفت تحصیلی مستمر و دچار افت تحصیلی» قرار گرفته، و با دو مقیاس 1ـ عزت نفس الیس پوپ و 2ـ طرح ارزیابی خانواده (FAD) مورد پرسشگری قرار گرفتند. در نهایت رابطه متغیرهای اصلی پژوهش (کارکرد خانواده) و سایر متغیرهای زمینه ای با هر یک از ابعاد عزت نفس، در هر یک از گروه ها به تفکیک از طریق مدل رگرسیون چندگروهی متغیرهای پنهان مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.
نتایج حاکی از رابطه معنی دار کارکرد خانواده با هریک از ابعاد عزت نفس (تحصیلی، اجتماعی، خانوادگی، جسمانی) در هر دو گروه بود (05/0>P) که این ارتباط در گروه دارای افت تحصیلی بیانگر رابطه کارکرد ضعیف خانواده با عزت نفس پایین بود. همین طور متغیر سطح تـحصیلات والدین با ابـعاد عزت نفس تحصیلی، خانـوادگی و اجتماعی (1 0/0>P ) و با بعد عزت نفس جسمانی (05/0 > P ) ارتباط معنی داری داشت. از دیگر متغیرها، سن دانش آموز، رتبه تولد و تعداد فرزندان خانواده نیز در سطح ده درصد با متغیر عزت نفس ارتباط معنی دار داشتند.
با تکیه بر این یافته ها می توان دریافت، نوجوان برخوردار از حمایت خانوادگی مطلوب از فرصت و امکانات بیشتری برای خودمختاری، خودبیانگری، خودآگاهی، خودگردانی و خودافزایی برخوردار بوده که این سازه های روان شناختی بر انگیزش و عملکرد تحصیلی فرد تاثیر می گذارد.
خودکارآمدی عمومی، اهمال کاری تحصیلی و پیشرفت تحصیلی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با هدف بررسی رابطه خودکارآمدی عمومی و اهمال کاری تحصیلی و پیشرفت تحصیلی، 389 دانشجو (228 دختر و 161 پسر) با روش نمونه برداری مرحله ای به پرسشنامه خودکارآمدی شرر و مادوکس (1982) و اهمال کاری تحصیلی سولومون و راثبلوم (1984) پاسخ دادند. نتایج نشان دادند میانگین نمره های پسران بیشتر از دختران است. مقایسه هنجاریابی نمره های برای اهمال کاری در کنش وری تحصیلی نیز نشان داد در تمام موارد نمره ها از هنجارهای پیشین بالاتر است. تنایج همبستگی پیرسون در مورد رابطه بین متغیرها نشان داد بین خودکار آمدی عمومی و اهمال کاری تحصیلی و پیشرفت تحصیلی رابطه منفی معنادار وجود دارد. باوجود این تحلیل واریانس چند متغیری نشان داد بین گروه ها از نظر آماری تفاوت معنادار وجود ندارد.
رابطه نگرانی از تصویر بدنی، ترس از ارزیابی منفی و عزت نفس با اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی رابطه نگرانی از تصویر بدنی، ترس از ارزیابی منفی و عزت نفس با اضطراب اجتماعی بوده است. برای این منظور، 209 نفر از دانش آموزان دختر پایه دوم دبیرستان شیراز به پرسشنامه های نگرانی از تصویر بدنی (لیتلتون و همکاران، 2005) ترس از ارزیابی منفی (دلفی موسوی، 1380)، اضطراب اجتماعی (دلفی موسوی، 1380) وحرمت خود روزنبرگ (محمدی، 1384) پاسخ دادند. در این تحقیق، از روش آماری تحلیل رگرسیون چندگانه، به منظور تحلیل داده ها استفاده شد که نتایج زیرا در پی داشت: 1- متغیرهای عزت نفس و ترس از ارزیابی منفی، به ترتیب بهترین پیش بینی کننده اضطراب اجتماعی بودند، متغیر نگرانی از تصویر بدنی، در پیش بینی متغیر وابسته سهم معناداری نداشت و بنابراین از معادله حذف گردید. 2- از بین دو خرده عامل نگرانی از تصویر بدنی، عامل نارضایتی از بدن، توانست به طور معناداری، اضطراب اجتماعی را پیش بینی کند. در مجموع، نتایج این تحقیق، نشان داد که متغیر عزت نفس بهتری پیش بینی کننده اضطراب اجتماعی در دختران نوجوان است.
بررسی رابطه عزت نفس مدیران زن و اثربخشی آنان در مدارس منطقه چناران در سال تحصیلی 86 – 85(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه عزت نفس مدیران زن و اثربخشی آنان در مدارس منطقه چناران در سال تحصیلی 86-85 انجام گرفت. فرضیه اصلی در این پژوهش آن است که: بین عزت نفس مدیران زن و اثربخشی آنان در مدارس رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد. جامعه آماری در این تحقیق کلیه مدیران زن مدارس (مدیر مستقل) در مقاطع مختلف ابتدایی، راهنمایی و متوسطه اداره آموزش و پرورش چناران در سال تحصیلی 86 – 85 است، که طبق آمار اخذ شده از آن اداره تعداد آنها 70 نفر میباشد و کلیه معلمان شاغل در آموزشگاه های مذکور که طبق آمار اخذ شده تعداد آنها 830 نفر میباشد. گروه مورد بررسی برای مدیران 42 نفر به صورت تصادفی و برای معلمان از هر مدرسه ای که مدیر آن به عنوان نمونه انتخاب شده است، تعداد 5 نفر از معلمینی که بیشترین ساعت تدریس را در آن مدرسه داشتند جهت پاسخگویی به پرسشنامه اثربخشی انتخاب شدند (جمعاً 210 نفر از معلمین) به نحوی که از هر کدام از مدارسی که مدیر زن داشتند درصد مساوی در نمونه انتخاب شد. یکی از ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش پرسشنامه اثربخشی پارسونز است، که این پرسشنامه توسط معلمان شاغل در مدارسی که مدیر زن دارند تکمیل گردید و اثربخشی مدیران را از دیدگاه معلمان مورد سنجش قرار داد و همچنین پرسشنامه دیگر، پرسشنامه عزت نفس آیزنگ بود که توسط مدیران زن تکمیل گردید، و نیز پرسشنامه مشخصات فردی مدیران که ضمیمه پرسشنامه عزت نفس است و اطلاعاتی نظیر سن، رشته و مدرک تحصیلی، سابقه خدمت و مدیریت و وضعیت تأهل از آن استخراج میشود. روش تحقیق روش توصیفی پیمایشی است و برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های کولوموگروف اسمیرنف، t استودنت، آزمون ضرایب همبستگی پیرسون و اسپیرمن، ضریب همخوانی، ضریب همبستگی دو رشته ای نقطه ای و همچنین آنالیز تحلیل واریانس یک عاملی (one-way) استفاده شده است. نتایج بدست آمده عبارتند از: 1- بین عزت نفس مدیران زن و اثربخشی آنان در مدارس رابطه مستقیم و معنیداری وجود دارد. 2- بین نمره اثربخشی مدیران با عزت نفس بالا و پایین تفاوت معنیداری وجود دارد و اثربخشی مدیران با عزت نفس بالا از اثربخشی مدیران با عزت نفس پایین بیشتر است. 3- بین ویژگیهای خصیصه ای (سن، تأهل، سابقه خدمت، سابقه مدیریت، مدرک تحصیلی و رشته تحصیلی) و عزت نفس مدیران رابطه وجود ندارد. 4-بین ویژگیهای خصیصه ای (سن، تأهل، سابقه خدمت، سابقه مدیریت، مدرک تحصیلی و رشته تحصیلی) و اثربخشی مدیران رابطه وجود ندارد.
بررسی تأثیر آموزش راهبردهای خودتنظیمی (شناختی و فراشناختی) بر باورهای انگیزشی (انگیزش تحصیلی، خودکارآمدی، اضطراب آزمون) دانش آموزان دبیرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به منظور ارتقای باورهای انگیزشی دانش آموزان با تاکید بر نقش راهبردهای خود تنظیمی انجام شده است. پژوهش، نیمه آزمایشی و جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر سال اول دبیرستان شهرستان اسلامشهر بودند که 56 نفر از آنها به عنوان نمونه انتخاب و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جای گرفتند. در ابتدا هر دو گروه به پرسشنامه های خودکار آمدی، اضطراب آزمون و انگیزش تحصیلی پاسخ داده سپس گروه آزمایش ده جلسه تحت آموزش راهبردهای خودتنظیمی قرار گرفت اما گروه کنترل از این آموزش ها بهره مند نبود در نهایت هر دو گروه مجددا پرسش نامه های فوق را تکمیل کردند. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که آموزش راهبردهای خودتنظیمی سبب ارتقای انگیزش درونی، احساس خودکارآمدی شده و اضطراب آزمون را کاهش می دهد.
رابطه خودکار آمدی و سلامت روان در دانش آموزان دبیرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اساسی پژوهش حاضر، بررسی رابطه خود کار آمدی با سلامت روان می باشد . بدین منظور 300 دانش آموز دختر و پسر پایه سوم دبیرستان در رشته های تحصیلی علوم تجربی، انسانی و ریاضی با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش سیاهه نشانگان مرضی 90 سئوالی (SCL-90-R) و پرسشنامه خودکار آمدی شرر و همکاران در 1982 بوده است پس از اجرای پرسشنامه ها داده های بدست آمده با روش های آماری همبستگی و t برای مقایسه دو گروه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین خودکار آمدی و نشانگان مرضی رابطه معکوس و معنادار وحود دارد. بین خودکار آمدی و سلامت روان همبستگی مثبت معنی دار یافت شد. همچنین مشاهده شد که بین دو گروه دختر و پسر از لحاظ خودکار آمدی و سلامت روان تفاوت معنی داری وجود ندارد. در این پژوهش وجود رابطه معنادار بین باورهای خودکارآمدی و سلامت روان (نشانگان مرضی کم تر) تایید شد.
بررسی و شناسایی خودپنداره ی تحصیلی و غیر تحصیلی ، و پیش بینی کننده گی آن در پیش رفت تحصیلی : در دانش آموزان دختر سال دوم دبیرستان شهر تهران (گرایش های ریاضی - فیزیک و علوم انسانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"در این پژوهش، رابطه خودپنداری (تحصیلی، غیرتحصیلی، و کلی) را با پیش رفت تحصیلی در 300 دانش آموز دختر سال دوم دبیرستان در گرایش های ریاضی – فیزیک و علوم انسانی (در منطقه 6 تهران) بررسی نموده ایم. ابزار به کار گرفته شده در این پژوهش، پرسش نامه توصیف از خود مارش (SDQ) بود و برای بررسی پیش رفت تحصیلی، از نمره درس های کلامی و ریاضی، و میانگین نیم سال آخر استفاده شد.
یافته های پژوهشی نشان داد که خود پنداری تحصیلی درهر گروه آزمودنی از توان پیش بینی پیش رفت تحصیلی برخوردار است (P<0.000). یافته های تحلیل رگرسیون گام به گام در گروه ریاضی – فیزیک نیز نشان داد که خود پنداره تحصیلی در مقایسه با خودپنداره کلی و غیرتحصیلی از قدرت تبیین توان مندتری برخوردار است؛ به گونه ای که در گروه علوم انسانی، تنها خودپنداره تحصیلی توانست پیش رفت تحصیلی را پیش بینی نماید.
در بررسی سهم مولفه های خودپنداره تحصیلی (کلامی، ریاضی)، نتایج رگرسیون نشان داد که در گروه ریاضی – فیزیک، خودپنداره کلامی و ریاضی، و در گروه علوم انسانی تنها خودپنداره ریاضی در پیش بینی پیش رفت تحصیلی نقش دارد. تحلیل واریانس انجام شده بر روی متغیرهای این پژوهش (خودپنداره کلی، خودپنداره تحصیلی، خودپنداره کلامی، خودپنداره ریاضی، و پیش رفت تحصیلی) نشان داد که دو گروه آزمودنی از نظر میزان خودپنداره تحصیلی، کلی، و ریاضی، و پیش رفت تحصیلی تفاوت معنا دار دارند (P<0.000)؛ اما تفاوتی در میان گروه ها در خودپنداره کلامی و خودپنداره غیرتحصیلی دیده نشد. یافته های پژوهش نشان داد که هر قدر افراد از خودپنداره تحصیلی مثبت تری برخوردار باشند، پیش رفت تحصیلی بهتری خواهند داشت و احتمال مشارکت آن ها در رشته های ریاضی – فیزیک بیش تر خواهد بود
"
مقایسه اضطراب صفتی، اضطراب حالتی و اعتماد به نفس ورزشکاران مرد در ورزش های گروهی و ورزش های انفرادی
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر به مقایسه اضطراب صفتی، مؤلفه های اضطراب حالتی و اعتماد به نفس در ورزشکاران ورزش های گروهی (والیبال، بسکتبال و هندبال) و ورزش های انفرادی (کشتی، دو و میدانی و بدمینتون) می پردازد. جامعه ی آماری پژوهش شامل ورزشکاران مرد کشور در رشته های مذکور می باشد. برای هر رشته90 نفر و درکل 540 نفر از دوازده استان کشور به صورت تصادفی خوشه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها ازآزمون اضطراب رقابت ورزشی (SCAT) (825/0 = α ) و سیاهه اضطراب حالتی رقابتی ایلی نویز (CSAI-2) (839/0 = α) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از آزمون t و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد و نتایج نشان داد؛ ورزشکاران ورزشهای انفرادی درمقایسه با ورزشکاران ورزشهای گروهی دارای اضطراب صفتی بیشتر (05/0P<) و اعتماد به نفس کمتری (05/0P<) هستند. اما بین مؤلفه های شناختی اضطراب حالتی دو گروه تفاوت معنی داری مشاهده نشد. بین مؤلفه شناختی و بدنی اضطراب حالتی و نیز مؤلفه شناختی اضطراب حالتی با اضطراب صفتی همبستگی معنی دار مثبت (05/0= P) وجود دارد. ولی ارتباط مؤلفه شناختی اضطراب حالتی با اعتماد به نفس همبستگی معنی دار منفی ضعیفی در سطح (05/0= P) وجود دارد. همچنین بین مؤلفه بدنی اضطراب حالتی با اعتماد به نفس همبستگی معنی دار منفی و بین مولفه بدنی اضطراب حالتی با اضطراب صفتی رابطه مثبت (05/0= P) وجود دارد.
بررسی رابطه بین خودکارآمدی،حمایت اجتماعی و اضطراب امتحان با سلامت روانی دانشجویان دختر و پسر دانشگاه علامه طباطبایی
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین خودکارآمدی، حمایت اجتماعی و اضطراب امتحان با سلامت روان در دانشجویان دختر و پسر دانشگاه علامه طباطبایی انجام شده است.روش: این پژوهش، از نوع همبستگی است. آزمودنیهای پژوهش 300 دانشجوی دختر و پسر (210 دختر و 90 پسر) مقطع کارشناسی دانشگاه علامه طباطبایی در سال تحصیلی 84-85 را تشکیل می دادند، که بر اساس روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده اند و به کمک پرسشنامه های خودکارآمدی شرر (1982)، پرسشنامه حمایت اجتماعی (1986)، پرسشنامه اضطراب امتحان (1375)، پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ (1979) مورد ارزیابی قرار گرفته اند. داده های پژوهش با استفاده از آزمون آماری ضریب همبستگی و t مستقل تحلیل شده اند.یافته ها: این بررسی نشان داد که رابطه بین خودکارآمدی و سلامت روان و نیز رابطه بین حمایت اجتماعی و سلامت روان مثبت بوده و رابطه بین اضطراب امتحان و سلامت روان منفی است. همچنین دریافتیم که بین میانگین های خودکارآمدی، حمایت اجتماعی و اضطراب امتحان در دو جنس، تفاوتی وجود ندارد، با این وجود میانگین سلامت روان دانشجویان پسر بطور معنی داری پایین تر از میانگین سلامت روان دانشجویان دختر است.نتایج: به طور کلی نتایج پژوهش نشان دادند که خودکارآمدی و حمایت اجتماعی در ارتقا سلامت روانی موثر بوده و اضطراب امتحان سلامت روانی را کاهش می دهد.
بررسی عوامل موثر بر خودباوری دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به منظور بررسی عوامل موثر بر خودباوری دانش آموزان، از 410 دانش آموز پسر مدارس متوسطه گوگان 200 دانش آموز به روش نمونه گیری طبقه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند و اطلاعات مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه های ویژگیهای فردی ـ خانوادگی، خودباوری (محقق ساخته)، شیوه های مقابله ای ایندلر و پارکر و ویژگیهای شخصیتی نئو (NEOFFI) جمع آوری شد و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمونهای آماری واریانس یک راهه، همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام نشان داد دانش آموزان دارای فعالیتهای ورزشی و هنری و برنامه ریزی منظم از خودباوری بالاتری در مقایسه با دانش آموزان فاقد فعالیتهای ورزشی و هنری و برنامه ریزی برخوردارند. همچنین نتایج نشان داد به غیر از اعضای خانواده، رابطه دیگر متغیرها (شیوه های تربیتی، شیوه های مقابله، دلپذیر بودن، برونگرایی، پیشرفت تحصیلی، میزان تحصیلات والدین و درآمد) با خودباوری معنی دار می باشد و در بین متغیرهای مورد بررسی متغیرهای تعداد اعضای خانواده و میزان مطالعه متغیرهای پیش بینی کننده در مدل رگرسیون نبودند.
تاثیر آموزش الگوی یادگیری اجتماعی بر عزت نفس، اعتماد به نفس، رفتارهای خودابرازی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان کلاس سوم دوره راهنمایی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: عزت نفس، اعتماد به نفس و رفتارهای خود ابرازی نقش اساسی در سلامت روان ایفا می کنند. هدف این مطالعه بررسی تاثیر آموزش الگوی یادگیری اجتماعی بر سازه های روان شناختی فوق در دانش آموزان مقطع راهنمایی استان چهارمحال و بختیاری بود. مواد و روش ها: این پژوهش به صورت نیمه تجربی طراحی شد و پس از نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تصادفی بر روی دانش آموزان کلاس های دخترانه و پسرانه پایه سوم دوره راهنمایی استان چهارمحال و بختیاری (304 نفر) در سال تحصیلی 86-85 انجام شد. پرسشنامه های عزت نفس کوپر اسمیت، اعتماد به نفس برن رویتر (فرم کوتاه)، رفتارهای خود ابرازی وامونز و معدل نمرات به منظور جمع آوری اطلاعات در سه مرحله اجرا و الگوی یادگیری اجتماعی به روش مشارکتی و فعال طی 15 جلسه با استفاده از روش آموزش مهارت های اجتماعی به گروه آزمایش ارایه شد. در نهایت داده ها با استفاده از آزمون کواریانس چند متغیره و واریانس چند متغیره تحلیل شد. یافته ها: میانگین نمرات عزت نفس، اعتماد به نفس، رفتارهای خود ابرازی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان گروه آزمایش در دو مرحله پس آزمون و پیگیری به صورت معنی داری بهبود یافته بود (P<0.01)؛ ولی رابطه معنی داری بین اثربخشی آموزش الگوی یادگیری اجتماعی با مناطق مختلف آموزشی و جنسیت مشاهده نشد. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش موید تاثیر و پایداری اثر ارایه آموزش الگوی یادگیری اجتماعی صرف نظر از جنسیت و مناطق آموزشی مختلف بر برخی از سازه های روان شناختی خود و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان بود.
رابطه بین شیوه های فرزندپروری مادران و عزت نفس دانش آموزان دختر ناشنوا و شنوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این تحقیق با هدف بررسی و مقایسه رابطه بین شیوه های فرزندپروری مادران و عزت نفس دانش آموزان دختر ناشنوا و شنوا در مقطع متوسطه شهر تهران، انجام پذیرفته است. روش: روش تحقیق توصیفی با تاکید بر همبستگی است و نمونه آماری شامل 69 دانش آموز دختر ناشنوا و 82 دانش آموز دختر شنوای مقطع متوسطه و مادران هر دو گروه بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه عزت نفس کوپراسمیت و پرسشنامه شیوه های فرزندپروری بامریند استفاده شد و به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های آماری t استودنت برای گروه های مستقل و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین شیوه های فرزندپروری مادران دانش آموزان ناشنوا و شنوا تفاوت معناداری وجود ندارند (P<0.01) بیشتر مادران هر دو گروه نمونه از شیوه فرزندپروری مقتدرانه بهره می گیرند. بین عزت نفس دانش آموزان ناشنوا و شنوا تفاوت معنادار وجود دارد (P<0.01)، بین شیوه فرزندپروری مقتدرانه مادران با عزت نفس فرزندان در هر دو گروه ناشنوا و شنوا رابطه مثبت و معنادار وجود دارد (P<0.05). نتیجه گیری: از آنجا که یافته های پژوهش حاکی از وجود رابطه مثبت و معنادار بین شیوه های فرزندپروری و عزت نفس دانش آموزان ناشنواست، ارایه آموزش های لازم به والدین این دانش آموزان برای رابطه بهتر و موثرتر با آنها، ضرورتی موکد است.
تاثیر آموزش مهارت های زندگی بر روابط بین فردی، عزت نفس و ابراز وجود دختران نابینا
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش بررسی تاثیر آموزش مهارتهای زندگی بر روابط بین فردی، عزت نفس و ابراز وجود دختران نابینای مرکز فاطمه زهرا (س) اصفهان در سال 1386 بود. پژوهش از نوع تجربی بوده و در آن از طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش را کلیه دختران نابینای این مرکز تشکیل می دادند که از بین آنها دختران بین سنین 20 تا 40 سال به دلیل توانایی درک بهتر جلسات برای تحقیق مد نظر قرار گرفتند و از میان آنها 26 نفر به طور تصادفی انتخاب و در 2 گروه 13 نفری آزمایش و کنترل گمارده شدند. گروه آزمایش به مدت 9 جلسه 2 ساعته و 2 روز در هفته تحت آموزش مهارتهای زندگی قرار گرفتند. ابزارهای مورد استفاده در این تحقیق زیر مقیاس روابط بین فردی از پرسشنامه هوش هیجانی برادبری و گریوز (1384)، پرسشنامه عزت نفس روزنبرگ (1965) و پرسشنامه ابراز وجود آلبرتی و آمونز بود. نتایج این پژوهش استفاده از تحلیل کواریانس چند متغیری نشان داد که آموزش مهارتهای زندگی بر عزت نفس و ابراز وجود دختران گروه آزمایش تاثیر مثبت معنادار داشته است (001/0>P)، ولی بر روابط بین فردی آنها تاثیر معناداری نداشته است (05/0>P).
رابطه هوش هیجانی،خودپنداره و عزت نفس با پیشرفت تحصیلی
حوزه های تخصصی:
اهداف: یافتههای برخی پژوهشها و مطالعات انجامشده مبین نقش و اهمیت هوش هیجانی، خودپنداره و عزت نفس در تبیین پیشرفت تحصیلی است. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه هوش هیجانی، خودپنداره و عزت نفس با پیشرفت تحصیلی انجام شد.
روش ها: این پژوهش توصیفی- همبستگی در کلیه 6050 دانشجوی دانشگاه کاشان که در سال تحصیلی 89-1388 در مقطع کارشناسی مشغول به تحصیل بودند انجام شدو 400 دانشجوی دختر و پسر بهعنوان گروه نمونه بهروش تصادفی ساده انتخاب شدند. برای جمعآوری اطلاعات از پرسش نامه های هوش هیجانی بار- آن، خودپنداره راجرز و عزت نفس پوپ استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با شاخصهای آمار توصیفی (فراوانی، میانگین، انحرافمعیار)، ضریب همبستگی پیرسون و آزمون T مستقل با استفاده از نرمافزار SPSS 14 انجام شد.
یافته ها: میانگین پیشرفت تحصیلی در کل نمونه 7/1 ± 6/15 بود و ارتباط معنی داری بین آن و هوش هیجانی، خودپنداره و عزت نفس مشاهده نشد. بین دانشجویان دختر و پسر در زمینه هوش هیجانی (42/0= p ) و خودپنداره (81/0= p ) اختلاف معنی داری مشاهده نشد، اما عزت نفس در دانشجویان دختر (2/13 ± 5/68) نسبت به دانشجویان پسر (4/13 ± 9/64) به میزان معنی داری بیشتر بود (007/0= p ).
نتیجه گیری: هوش هیجانی، خودپنداره و عزت نفس دانشجویان تاثیری در پیشرفت تحصیلی ایشان ندارد. همچنین، بین هوش هیجانی و خودپنداره دانشجویان دختر و پسر تفاوتی وجود ندارد. میزان عزت نفس دانشجویان دختر بیش از دانشجویان پسر است.
" بررسی رابطه بین انگیزش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره متوسطه شهر اصفهان با ویژگی های شخصیتی آنان "(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"پژوهش حاضر تحت عنوان؛ بررسی رابطه بین انگیزش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره متوسطه شهر اصفهان با ویژگی های شخصیتی آنان به دنبال تعیین رابطه و سهم نسبی انواع متغیرهای شخصیتی در تبیین انگیزش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان بوده است. به همین منظور 180 نفر نمونه با روش طبقه ای متناسب با حجم و تصادفی ساده از بین جامعه دانش آموزان دوره متوسطه شهر اصفهان انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفته اند. بخشی از نتایج به دست آمده حاکی از آن است که از بین عوامل شخصیتی مرتبط با انگیزش پیشرفت تحصیلی، سر سختی روان شناختی (28 درصد)، خود – اثر بخشی (21 درصد)، ارزش های درون زاد (18 درصد)، منبع کنترل درونی (16 درصد) و عزت نفس (16 درصد)، تبیین کننده انگیزش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره متوسطه شهر اصفهان بوده اند.
"