فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۳۰۳ مورد.
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی مقایسه ای رابطه هوش هیجانی با سلامت روان و پیشرفت تحصیلی دردانشجویان شاهد و غیر شاهد می پردازد . بدین منظور از میان کلیه دانشجویان شاهد و غیر شاهد ( دختر و پسر) مقطع تحصیلی 83-82 مشغول به تحصیل بودند ، تعداد 300 نفر(150 شاهد و 150 غیر شاهد) به شیوه تصادفی طبقه ای انتخاب گردیدند . جهت جمع آوری داده ها نیز از پرسشنامه 33 ماده ای هوش هیجانی شرینگ ، پرسشنامه 28 ماده ای سلامت عمومی گلدبرگ و هیلر و معدل کل واحدهای دوره لیسانس استفاده شد . نتایج بدست آمده با استفاده از شاخص های آماری همبستگی پیرسون ، تحلیل رگرسیون و تحلیل واریانس چند متغیره (manova ) تجزیه و تحلیل گردید . نتایج بیانگر عدم همبستگی بین هوش هیجانی و پیشرفت تحصیلی ، همبستگی معنا دار با سلامت روان و همبستگی معنادار بین سلامت روان و پیشرفت تحصیلی است . از سوی دیگر ، مقایسه میانگین های دو گروه شاهد و غیر شاهد نشان می دهد تفاوت معنادار در هوش هیجانی کل و عدم تفاوت معنادار در دو جنس ، عدم تفاوت معنادار دو گروه شاهد و غیر شاهد در سلامت روان کل و تفاوت معنادار در دو جنس است .
بررسی کیفیت رابطه والد- فرزندی در دو گروه از دانش آموزان پسر پرخاشگر و غیر پرخاشگر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش،کیفیت رابطه والد- فرزندی دانش آموزان پر خاشگر و غیر پرخاشگر با یکدیگر مقایسه شده است.متغیرهای مورد پژوهش عبارت بودند از:کیفیت رابطه والد- فرزندی و خرده مقیاسهای آن(عاطفه مثبت پدرانه،آمیزش پدرانه،ارتباط،خشم،عاطفه مثبت مادرانه،آزردگی/ سر در گمی نقش،همانند سازی و ارتباط مادرانه)، پرخاشگری و خرده مقیاسهای آن(پرخاشگر فیزیکی،پرخاشگری کلامی،خشم و خصومت).
نمونه پژوهش 258 نفر از دانش آموزان پسر مقطع متوسطه بین 17-14 ساله (به روش نمونه گیری خوشه ای) با استفاده از دو پرسشنامه مقیاس رابطه والد- فرزندی (PCRS) و پرسشنامه پرخاشگری(AQ) ارزیابی شد.روش تحقیق، پس رویدادی بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده از روش آماری یومن ویتنی (به دلیل نرمال نبودن توزیع جامعه نمونه) برای مقایسه از میانگین های مستقل استفاده شد.
نتایج پژوهش نشان داد که دانش آموزان غیر پرخاشگر نسبت به دانش آموزان پرخاشگر در تمام ابعاد رابطه پدر- فرزندی با کیفیت تر بوده اند. در حالیکه در رابطه مادر- فرزندی در ابعاد همانند سازی و ارتباط تفاوت بین گروهها معنادار بود.
رابطه بین تجربه خشونت در دوران کودکی و خشونت علیه زنان در شهر کوهدشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره دوازدهم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۴ (پیاپی ۴۱)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بررسی نقش تجربه خشونت در دوران کودکی باخشونت علیه زنان بود. روش پژوهش از نوع پیمایشی و جامعه آماری تمام زنان متأهل شهر کوهدشت به تعداد 22819نفر بودند که از میان آن ها با توجه به فرمول کوکران تعداد194نفر با روش نمونه گیری خوشه ای دومرحله ای به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند و با ابزار پرسشنامه محقق ساخته داده ها جمع آوری شد. سپس داده ها با نرم افزارSPSS21 تجزیه و تحلیل شد. یافته های این پژوهش نشان داد از بین ابعاد خشونت، میزان خشونت روانی با میانگین 28/29 بیش ترین و خشونت جنسی با میانگین22/13 کم ترین میزان خشونت را به خود اختصاص دادند و تجربه خشونت در دوران کودکی مرد با میانگین 45/31، همبستگی مثبت و رابطه معناداری با خشونت علیه زنان دارد. همچنین متغیرهای وضعیت اشتغال و درآمد رابطه معناداری با خشونت خانگی علیه زنان نداشتند. در نتیجه اینکه هرچه فرد در دوران کودکی شاهد خشونت والدین نسبت به همدیگر یا نسبت به خود باشد او نیز در آینده دست به خشونت نسبت به همسر و فرزندان خود می زند. لذا توصیه می شود ، از طریق آموزش های قبل از ازدواج و رسانه های جمعی به والدین آموزش داده شود تا از رفتار خشونت آمیز در حضور کودکان اجتناب کنند.
اثربخشی ارتقاء نگرش دینی بر رفتار مجرمانه جوانان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی اثربخشی ارتقاء میزان نگرش دینی بر کاهش رفتار مجرمانه جوانان زندانی است. برای سنجش میزان نگرش دینی جوانان زندانی، از پرسش نامه پایبندی مذهبی و برای ثبت رفتارهای مجرمانه آنان، از فهرست رفتار مجرمانه استفاده شد. برای انجام پژوهش از میان زندانیان افراد واجد شرایط شناسایی شدند که از میان آنها، 30 نفر به صورت تصادفی انتخاب و به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. قبل از شروع جلسات آموزشی، به مدت 10 روز کلیه آزمودنی ها توسط مراقبین زندان و دستیاران، به صورت غیرمستقیم مشاهده شدند و رفتارهای مجرمانه آنها ثبت و پرسش نامه پایبندی مذهبی نیز اجرا شد. سپس در طول مدت معینی به گروه آزمایش جلسات آموزشی دینی ارائه شد، در حالی که گروه کنترل هیچ آموزشی از این دست دریافت نکردند. پس از پایان دوره آموزشی، مجدداً به مدت 10 روز ، رفتار آزمودنی ها، مشاهده و ثبت و پرسش نامه پایبندی مذهبی اجرا شد. یافته ها نشان داد که رفتار مجرمانه تحت تأثیر آموزش های دینی کاهش یافته است. همچنین بین ناپایبندی مذهبی و رفتار مجرمانه رابطه مثبت معنی داری مشاهده می شود.
قنش ارزیابی کودک از تعارض والدین، مقابله شناختی کودک با تعارض و مزاج وی در سلامت کودک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف بررسی نقش ارزیابی کودک از تعارض والدین، مقابله شناختی وی با تعارض و مزاج کودک در سلامت جسمانی و روانی- اجتماعی اوست. این مطالعه، رابطه مزاج کودک را با ارزیابی و مقابله وی با تعارض والدین نیز بررسی کرده است.
روش: از میان دانش آموزان پنجم ابتدایی شهر تهران 413 نفر (220 دختر و 193 پسر) با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی انتخاب شدند. مادران به پرسشنامه های مزاج اوایل نوجوانی و سلامت کودک، و دانش آموزان به مقیاس ادراک کودک از تعارض والدین پاسخ دادند. یافته ها: یافته ها نشان دهنده نقش پیش بینی کننده مزاج، ارزیابی منفی از تعارض والدین و خودمقصربینی کودک در سلامت وی است. همچنین مزاج نیز پیش بینی کننده ارزیابی کودک از تعارض والدین و مقابله شناختی وی با تعارض است.
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش در قالب الگوهای مربوط به رابطه مزاج با سازگاری، الگوی شناختی – بافتی، و عوامل خطر و محافظ درآسیب شناسی تحولی مورد بحث قرار گرفتند. نقش پیش بینی کننده مزاج مثبت کودک به عنوان یک عامل محافظ فردی، و مزاج منفی، ارزیابی منفی از تعارض والدین و خودمقصربینی کودک به عنوان عوامل خطر فردی در سلامت وی از محورهای این بحث است. علاوه بر این، مطالعه حاضر نقش پیش بینی کننده مزاج را به عنوان یک عامل بافتی تاثیر گذار بر ارزیابی تعارض و مقابله شناختی کودک با تعارضات والدین تایید می کند.
بررسی اثربخشی درمان شناختی-رفتاری و قصه درمانی بر کاهش اختلالات رفتاری نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی اثربخشی درمان شناختی-رفتاری و قصه درمانی بر کاهش اختلالات رفتاری نوجوانان بود. برای دستیابی به این منظور از روش تحقیق نیمه تجربی با شمای طرح سه گروهی با پیش آزمون - پس آزمون استفاده شد. جامعه تحقیق دانش آموزان پسر مقطع متوسطه منطقه سرود همدان بودند. با استفاده از پرسشنامه SCL-90-R تعداد 30 دانش آموز دارای اختلالات رفتاری مختلط انتخاب شدند و با جایگزینی تصادفی در 3 گروه 10 نفری قرار گرفتند. با انتخاب تصادفی یک گروه به عنوان گروه کنترل و دو گروه دیگر به عنوان گروه آزمایشی، مداخله های قصه درمانی و درمان شناختی-رفتاری را دریافت نمودند. دو طرح درمانی برای مداخلات پی ریزی شده بود. برای درمان شناختی-رفتاری طرحی مبتنی بر طرح شناخت درمانی گروهی مایکل فری که با انجام تغییراتی طرح ریزی شده بود. طرح قصه درمانی، طرحی ترکیبی بر اساس روش گیل مورتون و روش دکتر برنز بود. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که در حالت کل هر دو روش درمان شناختی-رفتاری و قصه درمانی بر کاهش اختلالات رفتاری افسردگی، اضطراب، خصومت، فوبیا، افکار پارانوییدی، حساسیت در روابط متقابل، وسواس- اجبار و روان پریشی در سطح P
تحلیل تطبیقی- کیفی تضاد سیاسی خشونت آمیز در سطح کلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله با اتخاذ رویکرد تطبیقی- کیفی مورد محور، به تضاد سیاسی خشونت آمیز در سطح کلان پرداخته شده است. به طور کلی، نوشته حاضر درصدد پاسخ به این سؤال است که چرا در برخی از کشورها تضاد کم است و اگر هست، چگونه تنظیم و مدیریت می شود؟ اما کشورهای دیگر با تضادهای مختلفی مواجه بوده، پیامدهای خشونت بار آن را تجربه می کنند؟ چارچوب نظری این مقاله بر پایه تحلیل و تبیین ارتباط متقابل مؤلفه های اقتصادی، سیاسی، تراکم منابع ارزشمند و چگونگی توزیع آن و کیفیت حاکمیت است. روش شناسی پژوهش نیز بر رهیافت فازی، احصای شرایط لازم و کافی وقوع نتیجه، شناخت ساختار و ساز و کارهای علّی مبتنی است. نتایج پژوهش نشان می دهد که نابرابری در ثروت، نابرابری اسمی و اقتصاد مبتنی بر صادرات انرژی شرط لازم و شرط کافی تضاد سیاسی خشونت آمیز نیست، اما نبود دموکراسی، توسعه نیافتگی اقتصادی و نبود کیفیت حاکمیت، هریک به تنهایی شرط لازم و کافی وقوع تضاد سیاسی خشونت آمیز است. همچنین، ترکیب دو شرط توسعه اقتصادی و دموکراسی و نابرابری در ثروت و دموکراسی، شرط کافی تضاد سیاسی خشونت آمیز هستند. نتایج نیز به طور کلی نشان می دهد که تضاد سیاسی خشونت آمیز شامل نابرابری در ثروت، نبود دموکراسی، وجود نابرابری اسمی، نبود توسعه اقتصادی و نبود کیفیت حاکمیت است.
مقایسه پرخاشگری و تنیدگی در والدین دانش آموزان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر و غیر عقب مانده ذهنی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به مقایسه پرخاشگری و تنیدگی در والدین دانش آموزان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر و والدین دانش آموزان غیر عقب مانده ذهنی پرداخته است . نمونه مورد بررسی شامل 40 زوج از والدین کودکان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر دختر و پسر که در مدارس استثنایی شهر اصفهان شاغل به تحصیل بودند و 40 زوج از والدین دانش آموزان غیر عقب مانده دختر و پسر که در مقطع دبستان در شهر اصفهان مشغول به تحصیل بودند ، می باشد . روش نمونه گیری برای والدین دانش آموزان عقب مانده ذهنی ، به شیوه تصادفی - خوشه ای و در والدین دانش آموزان غیر عقب مانده ذهنی به شیوه تصادفی ساده بود ...
تأثیر آموزش همدلی بر سازگاری اجتماعی و پرخاشگری دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی تأثیر آموزش همدلی بر پرخاشگری و سازگاری دانش آموزان دختر پایة ششم ابتدایی شهر یزد است. روش پژوهش، نیمه تجربی است و در آن از دو گروه آزمایش و گواه با انجام پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. نمونة حاضر 62 نفر از دانش آموزان دختر پایة ششم ابتدایی شهر یزد بودند که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، انتخاب شدند و به طور تصادفی و برابر در دو گروه آزمایشی و گواه گمارده شدند. ابتدا هر دو گروه به پرسش نامه ها (پیش آزمون) پاسخ دادند و سپس تنها گروه آزمایش طی 15 جلسه تحت آموزش همدلی قرار گرفت. درنهایت مجدداً پرسش نامه ها به وسیلة هر دو گروه پاسخ داده شد (پس آزمون). داده ها با استفاده از پرسش نامه های همدلی آیزنبرگ و همکاران (1991)، پرسش نامة اختلال رفتاری کودکان راتر (1964) و پرسش نامة پرخاشگری باس و پری (1992)، جمع آوری و با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها حاکی از آن بود که بعد از کنترل نمره های پیش آزمون، تفاوت معناداری بین دو گروه آزمایش و گواه در میانگین نمره های همدلی، سازگاری اجتماعی و پرخاشگری و ابعاد آن وجود دارد. نتایج حاصل از پژوهش حاضر می تواند زمینه ای را برای بهبود سازگاری اجتماعی و کاهش پرخاشگری دانش آموزان فراهم آورد.
اثر بخشی نقاشی درمانی در کاهش رفتارهای پرخاشگرانه دانش آموزان دختر کم شنوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: کودکان کم شنوا به علت نارسایی در مهارت های ارتباطی مستعد بروز رفتارهای برون نمود از قبیل پرخاشگری هستند. هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی نقاشی درمانی در کاهش رفتار پرخاشگرانه دانش آموزان دختر کم شنوا بود.
روش: جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل همه دانش آموزان ابتدایی دختر کم شنوا در استان قم بودند که پس از تکمیل پرسش نامه فهرست رفتاری کودکان توسط معلمان، 46 دانش آموزی که بالاترین نمره را در زیر مقیاس رفتار پرخاشگرانه داشتند، به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جای دهی شدند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه به نقاشی آزاد پرداختند. در پایان دوره آموزشی، معلمان دو گروه پرسشنامه های یاد شده را به عنوان پس آزمون تکمیل کردند.
یافته ها: تحلیل نتایج با استفاده از تحلیل کوواریانس بیان گر تاثیر نقاشی درمانی بر کاهش نمره های رفتار پرخاشگرانه (0/05<P) دانش آموزان کم شنوا در گروه آزمایشی نسبت به گروه کنترل بود.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که مداخله نقاشی درمانی در کاهش رفتار پرخاشگرانه دانش آموزان دختر کم شنوا موثر بوده است. بنابراین می توان گفت که کاربرد روش های هنر درمانی و به طور ویژه نقاشی درمانی باعث کاهش مشکلات رفتاری کودکان با نیازهای ویژه می شود.
صبر و بررسی نقش پیش بین مؤلفه های آن در پرخاشگری دانشجویان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش پیش بین مؤلّفه های صبر در پرخاشگری دانشجویان انجام شد. بدین منظور، 300 نفر از دانشجویان دانشگاه شیراز به شیوة «تصادفی خوشه ای» به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده های پژوهش، از مقیاس پرخاشگری AQ و پرسش نامه مؤلفه های صبر استفاده شد. داده های پژوهش با استفاده از ضرایب همبستگی و تحلیل «رگرسیون چندگانه» مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین مؤلّفه های صبر و پرخاشگری در سطح (01/0=P) رابطه ای منفی و معنادار وجود دارد و افزایش صبر با کاهش سطوح پرخاشگری همراه است. بین هر یک از مؤلّفه های صبر نیز رابطة معناداری با پرخاشگری مشاهده شد.
اثر گروه مواجهه در حل تعارض مادرها و دخترهای 16 - 15 تهرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی سودمندی گروه مواجهه در حل تعارض مادرها و دخترها پرداخته است. نمونه مورد پژوهش 40 نفر شامل دخترهای ?? - ?? ساله و مادرانشان است که از بین دانش آموزان منطقه پنج تهران به شیوه خوشه ای انتخاب شدند. دختران بعد از مصاحبه مقدماتی به اتفاق مادرانشان در دو گروه آزمایشی و گواه قرار گرفتند. اعضای گروه آزمایشی در 8 جلسه مشاره گروهی و هر جلسه به مدت 90دقیقه شرکت کردند. یک هفته بعد از آخرین جلسه، پس آزمون روی هر دو گروه اجرا شد. ابزار مورد پژوهش پرسشنامه رابطه ولی – فرزندی ، فرم مادر – فرزند ساخته مورلند، فاین و شوبل است. برای تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده از پرسشنامه یاد شده در پیش آزمون و پس آزمون ، از روش های آمار توصیفی، میانگین، انحراف معیار و نمودار؛ و در آمار استنباطی، تی استودنت گروه های مستقل استفاده شد و نتایج زیر بدست آمد: گروه مواجهه، تعارض مادرها و دخترها را کاهش می دهد. همچنین گروه مواجهه در بهبود ارتباط و عاطفه مثبت بین مادرها و دختر ها موثر است.
نقش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و ترجیحات جنسیتیِ مردانگی-زنانگی در خشونت ورزی دختران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و ترجیحات جنسیتی مردانگی-زنانگی در خشونت ورزی دختران نوجوان بود. در یک پژوهش توصیفی-مقطعی از 509 دانش آموز دختر به شیوه خوشه ای چندمرحله ای نمونه گیری شد و هریک از آنها به پرسشنامه ی نقش جنسیتی بم (BSRI)، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گرانفسکی(CERQ) و پرسشنامه پرخاشگری اهواز(AAI) پاسخ دادند. مجموعه ی راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و ترجیحات جنسیتی حداکثر توانست 37% از واریانس مشترک نتایج خشونت ورزی را پس از کنترل متغیرهای مخدوش کننده ی سن و سابقه بیماری جسمی تبیین نماید. در مدل نهایی راهبرد تنظیم شناختی هیجان ناسازگار و زیرمقیاس های سرزنش خود، نشخوار فکری، فاجعه انگاری، سرزنش دیگران و نقش جنسیتی مردانه به طور مستقیم و راهبرد تنظیم شناختی هیجانِ سازگار و راهبرد ارزیابی مجددمثبت به طور معکوس سطوح خشونت ورزی را پیش بینی می کردند. به نظر می رسد ارتقاء و اصلاح راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و نیز زمینه سازی فرهنگی در خصوص تغییر باورهای نامطلوب جنسیتی می تواند در کاهش هیجانات منفی مانند خشم ثمربخش باشد.
اثر بخشی آموزش گروهی مبتنی بر تحلیل ارتباط محاوره ای بر کاهش رفتارهای پرخاشگرانه دانش آموزان دختر پایه اول دبیرستان شهر رشت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی اثر بخشی آموزش گروهی مبتنی بر تحلیل ارتباط محاوره ای بر کاهش رفتارهای پرخاشگرانه دانش آموزان دختر پایه اول دبیرستان شهر رشت است. این پژوهش تجربی بر روی 40 نفر از دانش آموزانی که در آزمون پرخاشگری (AGQ) نمره بالایی بدست آورده بودند، اجرا گردید. این نمونه از طریق گزینش تصادفی چند مرحله ای انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه همتا (گروه آزمایش و گروه گواه) تقسیم شدند، پس از آن برنامه آموزش گروهی به شیوه تحلیل ارتباط محاوره ای که بر طبق مجموعه مفاهیم این نظریه تهیه شده بود ، طی 8 جلسه ی 90 دقیقه ای، هفته ای یک بار به گروه آزمایش ارائه و طی این مدت گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت ننمودند. بعد از اتمام آموزش به صورت همزمان و در شرایط یکسان آزمون AGQ (پس آزمون) بر روی دو گروه آزمایش و گواه اجرا گردید. اطلاعات مذکور با استفاده از آزمون های آماری T برای گروه مستقل و تحلیل واریانس چند متغیری مانوا (MANAOVA) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصله نشان داد که اختلاف معنی داری بین گروه آزمایش و کنترل وجود دارد( 0001/0 > P )، به عبارت دیگر مداخله آزمایشی (آموزش گروهی مبتنی بر تحلیل ارتباط محاوره ای) موجب کاهش پرخاشگری و مولفه های آن در گروه آزمایشی در مقایسه با گروه گواه شده است
بررسی تاثیر مشاوره راه حل محور بر رضایت زناشویی در ابعاد پرخاشگری، زمان با هم بودن، توافق درباره مسایل مالی و رضایت جنسی در زوج های هر دو شاغل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی اثر مشاوره راه حل - محور بر رضایت زناشویی زوج های هر دو شاغل صورت گرفته است. مشاوره راه حل یکی از انواع درمان های کوتاه مدت است که بر یافتن راه حل ها توسط مراجع با کمک مشاور تاکید دارد. جامعه پژوهش شامل آن دسته از معلم هایی می باشد که همسر آنها نیز شاغل است. نمونه پژوهش شامل 24 زوج است که از بین زوجینی که حاضر به شرکت در مطالعه شدند به صورت تصادفی انتخاب شده اند. ابزار پژوهش عبارت است از پرسشنامه رضایت زناشویی فرم تجدید نظر شده (MSI-R) که توسط اشنایدر ساخته شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها علاوه بر استفاده از روش های آمار توصیفی از آزمون تحلیل واریانس کرت های تقسیم شده استفاده شده است. تحلیل داده ها نشان می دهد که مشاوره راه حل - محور به طور معنی داری متغیرهای مورد نظر را بهبود بخشیده است.
کارکردهای تعارض بین فردی و مدیریت تعارض در پیوند میان استرس و فرسودگی با پرخاشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به نقش مهم استرس شغلی و فرسودگی در محیط های کار، این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین استرس و فرسودگی با پرخاشگری با توجه به نقش تعدیل کننده تعارض با سرپرست و همکاران و سبک های مدیریت تعارض (تسلیم شدن ، سازش و حل مساله، اعمال زور و اجتناب ) به مرحله اجرا درآمد. نمونه ای به حجم 283 نفر به روش تصادفی انتخاب شدند و به پرسشنامه های تعارض بین فردی در محیط کار (ICWQ)، پرخاشگری در محیط کار (AWQ)، سبک های مدیریت تعارض (CMSQ)، استرس شغلی JSQ)) و فرسودگی هیجانی (EEQ) پاسخ دادند. نتایج نشان داد که استرس شغلی با تعارض با همکاران ، با تعارض با سرپرست، با فرسودگی هیجانی، با پرخاشگری و با اجتناب، تعارض با همکاران با تعارض با سرپرست، با فرسودگی هیجانی، با پرخاشگری، با اعمال زور و با اجتناب، تعارض با سرپرست با فرسودگی هیجانی، با پرخاشگری و با اجتناب و فرسودگی هیجانی با پرخاشگری، با تسلیم شدن، با اعمال زور و با اجتناب رابطه معنادار داشتند. بخش دیگر نتایج نشان داد که در تسلیم شدن بالا ، فرسودگی هیجانی با پرخاشگری، در سازش و حل مساله پایین، فرسودگی هیجانی با پرخاشگری، در اعمال زور و اجتناب بالا، فرسودگی هیجانی با پرخاشگری رابطه نیرومندتری نشان دادند.