فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۳۰۳ مورد.
حوزه های تخصصی:
رفتارهای پرخطر به رفتارهایی گفته می شود که سلامت و بهزیستی جسمی، روان شناختی و اجتماعی افراد و جامعه را به خطر می اندازد. دوره ی نوجوانی که با تغییرات جسمانی، روان شناختی و اجتماعی گسترده همراه است، به دلیل خودمحوری و عدم درک مناسب نوجوانان از رفتارهای خود، مرحله ی مهمی برای شروع رفتارهای پرخطر محسوب می شود. گرایش نوجوانان به انواع رفتارهای پرخطر یکی از اصلی ترین منابع نگرانی در جامعه است زیرا نوجوانانی که گرایش بیشتری به رفتارهای پرخطر دارند پیشرفت تحصیلی کمتری دارند، گرایش بیشتری به خودکشی دارند و احتمال مرگ و میر و ابتلا به بیماری های مرتبط با رفتارهای پرخطر در آن ها بیشتر است. هدف پژوهش حاضر مروری بر علل گرایش به رفتارهای پرخطر در نوجوانان بود. این پژوهش به صورت مطالعه ی کتابخانه ای و اسنادی بر مبنای نظریات موجود و پژوهش های انجام شده توسط پژوهشگران مختلف در حوزه ی رفتارهای پرخطر انجام شد. در مجموع می توان نتیجه گرفت که گرایش به رفتارهای پرخطر محصول تعامل عوامل شناختی، هیجانی، اجتماعی و خانوادگی است. بنابراین، شناسایی دقیق عوامل مؤثر در گرایش به رفتارهای پرخطر در نوجوانان و همچنین تدوین برنامه های مربوط به پیشگیری و کنترل این رفتارها امری ضروری است.
پرخاشگری آشکار و رابطه ای در کودکان دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه بررسی پرخاشگری آشکار و رابطه ای در کودکان دبستانی شهر شیراز بود. 506 دانش آموز (241 دختر و 265 پسر) کلاسهای اول تا پنجم مورد بررسی قرار گرفتند. برای این منظور پرسشنامه پرخاشگری حاوی 21 گویه فراهم آمد که توسط معلمان کلاسهای اول تا پنجم تکمیل شد. تحلیل عامل با محور اصلی و به دنبال آن چرخش مایل گویه ها منجر به استخراج سه عـامل پـرخاشگری جـسمانـی, پرخاشگری رابـطه ای، و پـرخاشگری واکنشی ـپیش فـعال گردید که معرف روایـی سـازه پـرسشنامه بود. پایایی بخشهای مختلف پرسشنامه نیز با استفاده از روشهای مختلف بررسی شد و معنادار بودند. ضریب آلفای کرونباخ برای نمره کل پـرسشنـامـه 91/0 بـود. نـتایج مبـین ایـن واقعیت اند که میانگین پرخاشگری رابطه ای و آشکار در پسران به طور معنادار بیشتر از دخـتران است لیـکن فـراوانـی پـسران و دخـترانـی که پـرخاشگری رابـطه ای شدیـد بـروز میدهند تـفاوت معنـادار نـداشت. میـانگین پرخاشگری جسمانی در کلاسهای اول تا پنجم تفاوت معنادار نداشت اما میانگین پرخاشگری رابطه ای و واکنشی ـ پیش فعال در پایه اول تا پنجم تفاوت معنادار داشت
تأثیر واسطه ای نشخوار خشم بر رابطه بین ابعاد خشم و مهار خشم با سلامت و بیماری جسمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش مطالعه تأثیر واسطه ای نشخوار خشم بر رابطه بین ابعاد خشم و مهار خشم شامل خشم صفت، خشم حالت، خشم درونی، خشم بیرونی، مهار خشم درونی و مهار خشم بیرونی با سلامت جسمی در نمونه ای از جمعیت عمومی بود. ششصد و هشتاد و هفت زن و مرد ایرانی (332 مرد، 355 زن) با اجرای مقیاس خشم چند بعدی تهران (TMAS)، مقیاس نشخوار خشم (ARS) و مقیاس سلامت جسمی (PHI) به صورت داوطلب در این پژوهش شرکت کردند. نتایج پژوهش نشان داد که سطوح بالاتر خشم با سطوح پایین تر سلامت جسمی و سطوح بالاتر بیماری جسمی مرتبط بود؛ و سطوح بالاتر مهار خشم با سطوح بالاتر سلامت جسمی و سطوح پایین تر بیماری جسمی رابطه دارد. تحلیل نتایج پژوهش نشان داد که ابعاد خشم و مهار خشم به واسطه نشخوار خشم در دو جهت متضاد بر شاخص های سلامت جسمی تأثیر می گذارند. افزایش خشم از طریق نشخوار خشم با کاهش سلامت جسمی و افزایش بیماری جسمی رابطه داشت و افزایش مهار خشم از طریق نشخوار خشم با افزایش سلامت جسمی و کاهش بیماری جسمی مرتبط بود. بر اساس یافته های این پژوهش، تأثیر واسطه ای نشخوار خشم در رابطه بین ابعاد خشم صفت، خشم حالت و مهار خشم درونی و بیرونی با سلامت جسمی کامل و برای ابعاد خشم درونی و خشم بیرونی با سلامت جسمی جزیی بود.
تاثیر ورزش صبحگاهی بر کاهش پرخاشگری کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر برای برسی تاثیر ورزش صبحگاهی در کاهش پرخاشگری کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر انجام شده است. روش: به منظور انتخاب نمونه های مورد مطالعه یک آموزشگاه به شیوه در دسترس انتخاب و دانش آموزان آن با استفاده از آزمون پرخاشگری زاهدی فر مورد غربال گری قرار گرفتند. بدین وسیله 14 دانش آموز کم توان ذهنی آموزش پذیر پرخاشگر 17-9 ساله انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. پژوهش به نتیجه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل همراه با پیگیری انجام شد. برای تحلیل داده ها از روش اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان دادند که اجرای برنامه ورزش صبحگاهی به طور معناداری پرخاشگری آزمودنی ها را کاهش داده است و بعد از یک ماه پیگیری نیز آشکار شد که نتایج به دست آمده پایدار مانده اند. نتیجه گیری: ورزش صبحگاهی در مدارس کودکان کم توان ذهنی، پرخاشگری آنها را کاهش می دهد.
تاثیر آموزش مهارتهای اجتماعی بر سازگاری فردی ـ اجتماعی، پرخاشگری و ابراز وجود دانشآموزان دختر در معرض خطر مقطع متوسطه شهر اهواز
حوزه های تخصصی:
"هدف این پژوهش تاثیر آموزش مهارتهای اجتماعی بر سازگاری فردی ـ اجتماعی، پرخاشگری و ابراز وجود دانشآموزان دختر در معرض خطر مقطع متوسطه شهر اهواز بود. آزمودنیها 60 دانشآموز بودند که بهصورت تصادفی چند مرحلهای انتخاب و به دو گروه 30 نفری آزمایش و گواه تقسیم شدند. ابزار اندازهگیری این پژوهش عبارتاند از آزمون شخصیتی کالیفرنیا (CPI)، پرسشنامه پرخاشگری اهواز (AGQ) و مقیاس خود ابرازی نوجوانان (ASA) که پیشآزمون برای هر دو گروه اجرا شد. سپس گروه آزمایش 20 جلسه یکساعته تحت آموزش مهارتهای اجتماعی قرار گرفت. پس از اعمال مداخله بار دیگر از هر دو گروه آزمون به عمل آمد. نتایج آزمون تحلیل واریانس چند متغیره نشان داد که آموزش مهارتهای اجتماعی باعث افزایش سازگاری فردی ـ اجتماعی، کاهش پرخاشگری و افزایش ابراز وجود در دانشآموزان دختر در معرض خطر مقطع متوسطه شهر اهواز بود.
"
تبیین علل و زمینه های خشونت خانگی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
"چکیده: هدف این پژوهش، بررسی علل و زمینه های خشونت خانگی علیه زنان بود. بدین منظور، یک فراتحلیل نظری بر روی تعداد؟... مورد از پژوهشهای انجام شده قبلی اعم از داخل و خارج کشور انجام شد. یافته ها نشان داد که علل خشونت در سه دسته فردی، تعامل بین فردی و اجتماعی محدود می شود.
علل فردی، در جنبه¬های زیستی (مانند هورمن¬های مردانه و توان بدنی بالاتر مردان) و روانشناختی (مانند تندخویی، دمدمی مزاجی، بدگمانی، حالت انفعالی مردان همسر آزار،. ناکامی، ضعف اخلاقی، اعتیاد،) و علل تعامل میان فردی در جنبه هایی مانند جنسیت، اقتدارگرائی مردانه در خانواده، یادگیری اجتماعی، و مشکلات ارتباطی (مانند اسناد منفی، تعارض و بزهکاری) و علل اجتماعی در جنبه های اقتصادی (مانند بیکاری، مشاغل کارگری و درآمد کم) و فرهنگی (مانند پذیرش اجتماعی خشونت، پیشداوری نسبت به زنان و...)، مورد بحث قرار گرفت. "
تعارض زناشویی، ارزیابی و مقابله شناختی کودک با تعارضات والدین و نشانه های آسیب شناختی و سلامت کودک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دو دهه گذشته نظریه شناختی استرس (لازاروس، 1991) به عنوان نظریه ای برای بزرگسالی مطرح شده و مورد توجه قرار گرفته است. هدف از اجرای این پژوهش بررسی نظریه شناختی استرس یعنی رابطه استرس- ارزیابی- مقابله شناختی و نقش این رابطه در مشکلات عاطفی - رفتاری و سلامت جسمی و روانی - اجتماعی در کودکان است. این پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی بر روی یک نمونه 413 نفری از دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی شهر تهران (220 دختر و 193 پسر) انجام شد. کودکان به پرسشنامه ادراک کودک از تعارض والدین، مادران به پرسشنامه های خصومت آشکار اولری- پورتر و سلامت کودک و مادران و معلمان به پرسشنامه تواناییها و مشکلات کودک پاسخ دادند. نتایج نشان دهنده رابطه معنادار بین تعارض زناشویی با ارزیابی منفی کودک از تعارض والدین و مقابله شناختی کودک است. همچنین رابطه معنادار بین تعارض زناشویی و ارزیابی شناختی منفی کودک از تعارض والدین با نشانه های آسیب شناختی و سلامت کودک بدست آمد. علاوه بر روابط مستقیم، نقش تعاملی تعارض زناشویی و ارزیابی شناختی منفی تعارض والدین در نشانه های آسیب شناختی کودک نیز مورد تایید قرار گرفت. نتایج این پژوهش در قالب الگوی چارچوب شناختی مبتنی بر بافت، نظریه شناختی استرس و رویکرد سیستمی در آسیب شناسی تحولی، تایید کننده نقش مستقل و تعاملی دو عامل خطر تعارض زناشویی و ارزیابی های شناختی منفی کودک در پیش بینی مشکلات آسیب شناختی روانی و کاهش سلامت کودکان است.
نقش تئوری ذهن و همدلی در پیش بینی رفتارهای پرخاشگری ارتباطی، آشکار و جامعه پسند دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"پژوهش حاضر، به منظور بررسی نقش تئوری ذهن و همدلی گرم در پیش بینی رفتارهای پرخاشگری ارتباطی، آشکار و جامعه پسند دانش آموزان دختر و پسر انجام شده است. به این منظور، 188 دانش آموز پایه چهارم، پنجم و اول راهنمایی به شیوه خوشه ای تصادفی از مدارس عادی شهر شیراز انتخاب شدند. در این مطالعه، برای سنجش تئوری ذهن، از آزمون پیشرفته تئوری ذهن هپی، و به منظور ارزیابی همدلی گرم، از شاخص همدلی بریانت استفاده شد. از مقیاس گزینش همسالان کریک و گروت پیتر نیز برای محاسبه نرمه هر آزمودنی در رفتارهای پرخاشگری ارتباطی، آشکار و جامعه پسند استفاده گردید. برای تحلیل داده ها از روش آماری تحلیل رگرسیون و همبستگی پیرسون استفاده شد و نتایج زیر به دست آمد: الف) همبستگی بین تئوری ذهن و همدلی گرم هر دو با رفتارهای پرخاشگری ارتباطی، آشکار و جامعه پسند، معنادار بود. ب) تئوری ذهن و همدلی گرم قادر به پیش بینی رفتارهای پرخاشگری ارتباطی و جامعه پسند بودند و همدلی گرم، پیش بینی کننده رفتار پرخاشگری آشکار بود. ج) همدلی گرم نسبت به تئوری ذهن از قدرت پیش بینی کنندگی بیشتری برای انواع رفتارهای اجتماعی مذکور برخوردار بود.
"
تاثیر آموزش مهارتهای مدیریت خشم بر کنترل خشم مادران دانش آموزان کم توان ذهنی و دیرآموز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف ارزشیابی آموزش مهارتهای مدیریت خشم به مادران کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر و دیرآموز انجام شده است. روش: در این تحقیق شبه تجربی، 46 مادر به روش نمونه گیری در دسترس از دو مدرسه ویژه دانش آموزان کم توان ذهنی و دیرآموز در تهران انتخاب و از لحاظ ویژگیهای جمعیت شناختی همگن شدند و در دو گروه آزمایشی و گواه جای گرفتند. مهارت های مدیریت خشم به صورت گروهی و به مدت هفت جلسه دو ساعته به گروه آزمایش آموزش داده شد. کارآیی برنامه با استفاده از اجرای پرسشنامه محقق ساخته ارزیابی خشم و مقیاس خشم چندبعدی، قبل و بعد از مداخله ارزشیابی شد. یافته ها: داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شد و بیان کنندهاین است که آموزش مدیریت خشم بر کاهش خشم و افزایش استفاده از راهبردهای کنترل خشم تاثیر مثبت دارد. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش مبین کارآیی کاربرد روشهای مدیریت خشم در مادران دانش آموزان کم توان ذهنی و دیرآموزاست .
رابطه خشونت جنسی و نگرش های زناشویی و همراهی انواع خشونت در روابط زناشویی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
پرخاشگری کودکان عوامل موثر و روش های پیشگیری
حوزه های تخصصی:
پرخاشگری، رفتاری است که به قصد آزار و آسیب رساندن به کسی باشد و از جنبه اجتماعی توجیه پذیر نباشد. پرخاشگری براساس شکل و عمل می تواند انواع داشته باشد، مثل پرخاشگری کلامی، پرخاشگری وسیله ای و پرخاشگری تلافی جویانه (خصمانه)....
"بررسی نوع و عوامل موثر بر خشونت خانکی علیه زنان در قبایل ترکمن استان گلستان "
حوزه های تخصصی:
"هدف از این تحقیق بررسی نوع و عوامل مؤثر بر خشونت علیه زنان و همچنین ارائه راهکارهای مناسب برای کاهش این خشونت می باشد.روش مورد استفاده در این پژوهش روش توصیفی ـ پیمایش است. جامعه آماری تحقیق را کلیه خانم های متأهل قبایل ترکمن استان گلستان تشکیل می دهد. نمونه مورد نیاز پژوهش که شامل 400 نفر می باشد با روش خوشه ای و طبقه ای- تصادفی از 4 شهر و 12 روستای استان گلستان انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات مورد نیاز تحقیق ، 2 پرسشنامه بسته پاسخ محقق ساخته ( مقیاس درجه بندی ) براساس طیف لیکرت ( 4 گزینه ای ) می باشد. پرسشنامه فرم 1 جهت مشخص کردن انواع خشونتهای رایج و پرسشنامه فرم 2 جهت بررسی عوامل مؤثر بر خشونت مردان علیه زنان مورد استفاد قرار گرفت . برای اطمینان از مفید و مناسب بودن پرسشنامه از روایی محتوایی و دقت پرسشنامه از روش آلفای کرونباخ استفاده گردید. ضریب پایایی پرسشنامه فرم 1 برابر با 746/0 = α و پرسشنامه فرم 2 برابر با 813/0 = α بود. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از دو روش آماری ، آمار توصیفی جهت توصیف داده ها ( محاسبه فراوانی ، درصد ، تنظیم جداول و نمودار ) و آمار استنباطی خی2 (X2 ) تک متغیره و چند متغیره جهت آزمون فرضیه های تحقیق استفاده گردید.
نتایج تحقیق نشان داد که انواع خشونت های رایج علیه زنان از دیدگاه پاسخگویان در بین قبایل ترکمن به ترتیب الویت عبارتند از : خشونت کلامی ، خشونت عاطفی ، خشونت مالی، خشونت جسمی ، خشونت اجتماعی ، خشونت جنسی و خشونت فرهنگی . 7 عامل مورد بررسی در پژوهش حاضر یعنی عوامل فرهنگی / مذهبی ، عوامل مربوط به دخالتهای خانواده زوجین وعوامل شخصیتی زن و شوهر، فقدان حمایتهای قانونی و اجتماعی ، عوامل مربوط به تربیت کودکان ، عوامل روانی ، عوامل مربوط به کوتاهی در امور منزل و عوامل مالی در خشونت خانگی علیه زنان توسط شوهران مؤثر بوده است."
بررسی رابطه بین ساختار قدرت در خانواده با تعارضات زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش ارتباط میان ساختار قدرت در خانواده با تعارضات زناشویی مورد بررسی قرار گرفته است. منظور از ساختار قدرت در خانواده، الگوی تصمیم گیری زوجین در هزینه کردن پول، خرید امکانات برای خانواده، تربیت فرزندان و غیره می باشد. در این مطالعه از یک نمونه در دسترس شامل 67 زن و مرد 45) زن و 22 مرد( استفاده شده است. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش عبارتند از: پرسشنامه 42 سوالی به منظور اندازه گیری تعارضات زناشویی و پرسشنامه 63 سوالی برای اندازه گیری ساختار قدرت در خانواده (مقیاس قلمرو و حوزه قدرت، مقیاس ساخت قدرت یا روابط قدرت و مقیاس شیوه اعمال قدرت). به منظور تحلیل داده های جمع آوری شده از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است. در این پژوهش علاوه بر فرض رابطه بین ساختار قدرت در خانواده با تعارضات زناشویی، همچنین فرض شده است که بین ساختار قدرت در خانواده با -1 تملک منابع ارزشمند (تحصیلات زوجین، درآمد زوجین و تملک دارای زوج) -2 متغیرهای جمعیتی (بعد خانوار، مدت ازدواج، فاصله سنی زوجین و مرحله چرخه زندگی) ارتباط وجود دارد. نتایج نشان داد که بین ساختار قدرت خانواده با تعارضات زناشویی ارتباط وجود دارد و دو فرضیه دیگر مبنی بر ارتباط میان ساختار قدرت خانواده با تملک منابع ارزشمند و متغیرهای جمعیتی، به دلیل عدم معناداری رابطه مورد تایید قرار نگرفت.
تاثیر گروه درمانی با تلفیق دو تکنیک صندلی داغ و مرور زندگی نامه بر کاهش خشم نوجوانان پسر مبتلا به اختلال سلوک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: در تاریخچه زندگی مبتلایان به اختلال سلوک، سابقه رویارویی با تجارب آسیب زای متعدد و انحلال نایافته گزارش شده است که در شکل گیری مشکلات مربوط به خشم در این افراد نقش چشمگیری دارد. بر این اساس مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر تلفیق دو تکنیک صندلی داغ و مرور زندگی نامه در قالب گروه درمانی، بر کاهش خشم نوجوانان پسر مبتلا به اختلال سلوک ساکن در کانون اصلاح و تربیت تهران انجام گردید.
روش: تعداد 19 نفر از نوجوانانی که بر اساس نمره مقیاس مشکلات سلوک پرسشنامه خود گزارش دهی نوجوانان (YSR) مبتلا به اختلال سلوک تشخیص داده شده بودند به تصادف در سه گروه آزمایشی (شش نفر)، کنترل بحث آزاد (دارو نما) (هفت نفر) و کنترل بدون دریافت مداخله (شش نفر)، قرار گرفتند. پرسشنامه حالت هیجانی و صفت شخصیتی خشم اسپیلبرگر (STAXI-2) برای سنجش مؤلفه های خشم در پیش آزمون و پس آزمون مورد استفاده قرار گرفت. اعضای گروه آزمایشی در 11 جلسه گروه درمانی با استفاده از دو تکنیک مرور زندگی نامه و صندلی داغ، شرکت نمودند. داده ها با استفاده از آزمون های کراسکال- والیس و U مان ویتنی مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: مقایسه نتایج پس آزمون سه گروه، تفاوت معنادار را در مقیاس های کنترل برون ریزی خشم و شاخص بیان خشم نشان داد، در حالیکه در مقیاس های حالت و صفت خشم تفاوت معناداری بین سه گروه مشاهده نگردید. نتایج مقایسه دو به دوی گروه ها با استفاده از آزمون U مان ویتنی نشان داد در متغیرهایی که تفاوت معنادار در بین سه گروه وجود داشت، این تفاوت بین گروه های آزمایشی و بحث آزاد و نیز گروه های آزمایشی و بدون دریافت مداخله معنادار بود اما تفاوت معناداری بین گروه های بحث آزاد و بدون دریافت مداخله مشاهده نشد.
نتیجه گیری: این یافته ها نشان می دهد این شیوه گروه درمانی در کاهش مشکلات خشم از بی درمانی و پلاسیبو نتایج بهتری به بار می آورد.
تاثیر شن بازی درمانی بر رفتارهای پرخاشگرانه پسران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: بررسی تاثیر شن بازی درمانی بر روی پسران پرخاشگر 11 ساله در پایه های پنجم دبستان در منطقه 5 آموزش و پرورش شهر تهران است. روش: بدین منظور با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای یک دبستان به تصادف از میان دبستانهای منطقه 5 تهران انتخاب شد سپس با اجرای سیاهه پرخاشگری و تکمیل آن توسط معلمان، 14 نفر از دانش آموزان پرخاشگر انتخاب و به طور تصادفی در گروه های کنترل و آزمایش قرار گرفتند و روش شن بازی درمانی بر روی گروه آزمایش به مدت 6 جلسه بطور انفرادی اجرا شد. یافته ها: با استفاده از T تفاوت، میانگین تفاضل نمره های پیش آزمون و پس آزمون پرخاشگری کودکان مورد مقایسه قرار گرفت. نتیجه گیری: نتایج نشان داد T محاسبه شده در سطح P<0.05 معنادار و حاکی از کاهش سطح پرخاشگری کودکان در گروه آزمایش بود.
گروه درمانی مدیریت خشم با رویکرد شناختی - رفتاری در نوجوانان مؤسسه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف مطالعه حاضر بررسی میزان اثر گروه درمانی با رویکرد شناختی - رفتاری مدیریت خشم در نوجوانان موسسه ای می باشد.
روش: این مطالعه به صورت کارآزمایی بالینی با گروه شاهد انجام شد و جمعیت مورد مطالعه آن نوجوانان بی سرپرست بودند که در موسسات تحت پوشش سازمان بهزیستی نگهداری می شدند. پیش از مداخله درمانی و همچنین یک هفته پس از جلسه هشتم، تمامی بیماران با استفاده از پرسشنامه مقیاس ارزیابی خشم نوجوانان (AARS) مورد ارزیابی قرار گرفتند. از تعداد 40 نوجوان، 16 نفر به گروه مورد و 24 نفر به گروه شاهد وارد شدند. پیش از مداخله، دو گروه از نظر سن، جنس، مقطع تحصیلی و مقیاس های سنجش خشم یکسان بودند.
یافته ها: در گروه مورد، گروه درمانی مدیریت خشم با کاهش مقیاس خشم واکنشی به میزان مرزی معنی دار و کاهش غیر معنی دار آماری در مقیاس نمره کلی خشم و خشم ابزاری همراه بود. میزان تغییر مقیاس های نمره کلی خشم، خشم ابزاری، خشم واکنشی و کنترل خشم در گروه های مورد و شاهد تفاوت معنی داری نشان نداد. در گروه مورد، میزان کاهش خشم واکنشی در دختران به میزان معنی داری بیشتر از پسران بود.
نتیجه گیری: اگر چه احتمالا به دلیل حجم کم نمونه، مداخله، در شاخص های مورد مطالعه کاهش آماری معنی داری نشان نداد، اما اکثر آنها کاهش داشتند. از آنجا که مطالعه حاضر نخستین مطالعه در این زمینه محسوب می شود، در مطالعات آتی می بایست از تجارب آن استفاده شود.
مواجهه با خشونت در نوجوانان: عوامل شناختی- رفتاری و انعطاف پذیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: مواجهه با خشونت می تواند سبب ایجاد مشکلات متعدد بهداشت روان در کودکان و نوجوانان باشد. تاکنون مطالعات اندکی در این زمینه در جوامع شرقی انجام شده است. هدف از این مطالعه، شناسایی ارتباط میان مواجهه با خشونت و برخی از خصوصیات روان شناختی که نشانگر وجود پدیده انعطاف پذیری در فرد می باشند بوده است.
روش: 500 دانش آموز مقاطع اول، دوم و سوم دبیرستان شهرستان رودهن در این مطالعه شرکت نمودند. ابزار مورد استفاده در مطالعه پرسشنامه خود- گزارش ارزیابی سلامت روانی و اجتماعی (SAHA) بود که این مقاله بر اساس یافته های بدست آمده از برخی مقیاس های آن که عوامل مرتبط با انعطاف پذیری و عوامل حمایتی بوده اند، نوشته شده است. بر اساس پاسخ های داده شده به سوالات مرتبط با مواجهه با خشونت، دانش آموزان در سه گروه بدون مواجهه، شاهد خشونت و قربانی خشونت از نظر عوامل ذکر شده مورد بررسی قرار گرفتند.
یافته ها: میزان افسردگی، رفتارهای ضد اجتماعی و مصرف سیگار به تدریج از گروه بدون مواجهه تا گروه قربانی خشونت افزایش و امید به آینده در همین جهت کاهش نشان داد. گروه قربانی خشونت بیشترین گزارش را از جسمی سازی داشتند. شیوع علایم اضطرابی در بین سه گروه تفاوت معنی داری نداشت.
نتیجه گیری: یافته های این مطالعه تاکید بر وجود ارتباط میان مواجهه با خشونت و بروز مشکلات روانی - اجتماعی در نوجوانان دارند. به نظر می رسد شاهد خشونت بودن به تنهایی می تواند خطر بروز برخی اختلالات را افزایش دهد و در پیش بینی قدرت انعطاف پذیری افراد موثر باشد.
بررسی تاثیر آموزش مهارتهای حل تعارض بر کاهش تعارض های زناشویی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"در این پژوهش اثر آموزش مهارت های حل تعارض بر کاهش تعارض های زناشویی زنان بررسی شده است. نمونه پژوهش، 35 نفر از بانوان مراجعه کننده به فرهنگ سرای همت اصفهان بودند که به روش نمونه گیری در دست رس گزیده و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و گواه دسته بندی شدند. برای گردآوری داده ها، گفت و گو و پرسش نامه تعارض های زناشویی به کار رفت. فرضیه اصلی پژوهش بررسی اثر بخشی آموزش مهارت های حل تعارض بر کاهش تعارض های زناشویی زنان بود که میانگین های مستقل با روش آماری t تحلیل و بررسی شد.
بر پایه نتایج پژوهش، میانگین های دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری با هم داشت. هم چنین داده های کیفی به دست آمده از گفت و گو، سودمند بودن آموزش مهارت های حل تعارض را در کاهش تعارض های زناشویی زنان نشان داد
"
تاثیر آموزش مدیریت خشم بر پرخاشگری و سازگاری اجتماعی دانش-آموزان پسر 15-12 ساله
حوزه های تخصصی:
دف این پژوهش تعیین درجه تاثیر آموزش مهارت های کنترل خشم بر پرخاشگری و سازگاری اجتماعی دانشآموزان پسر 15- 12 ساله در سال تحصیلی 88- 87 است. روش مطالعه نیمهتجربی با طرح پیشآزمون و پسآزمون بود. 34 نفر از دانشآموزان در دسترس که نمره آنها در آزمون پرخاشگری (آیزنگ، 1975) بیشتر از دیگران و هم چنین پرخاشگری آنها مورد تایید مشاور و مدیر مدرسه بود، انتخاب و بهطور تصادفی به دو گروه گواه و آزمایش تقسیم شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه پرخاشگری آیزنگ و آزمون شخصیتی کالیفرنیا (1939) بود. مهارتهای کنترل خشم در هشت جلسه یک و نیم ساعته هفتهای دو بار به گروه آزمایش آموزش داده شد، ولی گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. یافتهها نشان دادند پرخاشگری گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه کاهش و سازگاری اجتماعی آن ها افزایش یافته است. نتیجهگیری: میتوان آموزش مهارت های کنترل خشم را بهعنوان روش مؤثری برای کاهش پرخاشگری و بالا رفتن سازگاری اجتماعی در نظر گرفت.
رابطه بین تیپ شخصیتی و سبک های حل مسئله در کارکنان دانشگاه
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه تیپ های شخصیت با سبک های حل مسئله در کارکنان دانشگاه تهران بود. روش پژوهش از نوع همبستگی و علی- مقایسه-ای بود. 191 نفر از کارکنان جهاد دانشگاهی تهران به فرم Mتیپ نمای مایرز بریگز (بریگز و بریگز،1990)، پرسشنامه سبک های حل مسئله کسیدی و لانگ (1996) و یک پرسشنامه جمعیت-شناختی محقق ساخته پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون، آزمون t برای گروه های مستقل، تحلیل واریانس یک راهه به همراه آزمون تعقیبی شفه استفاده شد. یافته ها نشان دادند که تیپ کلی نمونه حاضر برونگرای حسی با قضاوت تفکری است. رابطه بین ترجیحات برونگرایی، تفکری و قضاوتی با سبک-های حل مسئله سازنده مثبت و با سبک-های حل مسئله غیرسازنده منفی بود و رابطه بین ترجیحات درونگرایی، احساسی و ادراکی با سبک های حل مسئله سازنده منفی و با سبک های حل مسئله غیرسازنده مثبت بود. مردان نسبت به زنان کمتر از سبک حل مسئله غیرسازنده استفاده می کردند. افراد 44-33 ساله نسبت به افراد 33-21 ساله کمتر از سبک حل مسئله غیرسازنده استفاده می نمودند. افراد متاهل نسبت به افراد مجرد بیشتر از ترجیحات حسی، تفکری و قضاوتی و به تبع آن بیشتر از سبک حل مسئله سازنده استفاده می کردند. هم چنین با افزایش سطح تحصیلات استفاده از سبک حل مسئله غیرسازنده کاهش می یافت. نتیجه گیری: به طور کلی افراد هر چه برونگراتر، تفکری-تر و قضاوتی تر باشند، احتمال بیشتری دارد که از سبک حل مسئله سازنده استفاده کنند.