فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۳۰۳ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف ارزشیابی آموزش مهارتهای مدیریت خشم به مادران کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر و دیرآموز انجام شده است. روش: در این تحقیق شبه تجربی، 46 مادر به روش نمونه گیری در دسترس از دو مدرسه ویژه دانش آموزان کم توان ذهنی و دیرآموز در تهران انتخاب و از لحاظ ویژگیهای جمعیت شناختی همگن شدند و در دو گروه آزمایشی و گواه جای گرفتند. مهارت های مدیریت خشم به صورت گروهی و به مدت هفت جلسه دو ساعته به گروه آزمایش آموزش داده شد. کارآیی برنامه با استفاده از اجرای پرسشنامه محقق ساخته ارزیابی خشم و مقیاس خشم چندبعدی، قبل و بعد از مداخله ارزشیابی شد. یافته ها: داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شد و بیان کنندهاین است که آموزش مدیریت خشم بر کاهش خشم و افزایش استفاده از راهبردهای کنترل خشم تاثیر مثبت دارد. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش مبین کارآیی کاربرد روشهای مدیریت خشم در مادران دانش آموزان کم توان ذهنی و دیرآموزاست .
تأثیر آموزش مدیریت خشم بر مهارت های سازگاری پسران دوره متوسطه شهر تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
بررسی رابطه بین ساختار قدرت در خانواده با تعارضات زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش ارتباط میان ساختار قدرت در خانواده با تعارضات زناشویی مورد بررسی قرار گرفته است. منظور از ساختار قدرت در خانواده، الگوی تصمیم گیری زوجین در هزینه کردن پول، خرید امکانات برای خانواده، تربیت فرزندان و غیره می باشد. در این مطالعه از یک نمونه در دسترس شامل 67 زن و مرد 45) زن و 22 مرد( استفاده شده است. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش عبارتند از: پرسشنامه 42 سوالی به منظور اندازه گیری تعارضات زناشویی و پرسشنامه 63 سوالی برای اندازه گیری ساختار قدرت در خانواده (مقیاس قلمرو و حوزه قدرت، مقیاس ساخت قدرت یا روابط قدرت و مقیاس شیوه اعمال قدرت). به منظور تحلیل داده های جمع آوری شده از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است. در این پژوهش علاوه بر فرض رابطه بین ساختار قدرت در خانواده با تعارضات زناشویی، همچنین فرض شده است که بین ساختار قدرت در خانواده با -1 تملک منابع ارزشمند (تحصیلات زوجین، درآمد زوجین و تملک دارای زوج) -2 متغیرهای جمعیتی (بعد خانوار، مدت ازدواج، فاصله سنی زوجین و مرحله چرخه زندگی) ارتباط وجود دارد. نتایج نشان داد که بین ساختار قدرت خانواده با تعارضات زناشویی ارتباط وجود دارد و دو فرضیه دیگر مبنی بر ارتباط میان ساختار قدرت خانواده با تملک منابع ارزشمند و متغیرهای جمعیتی، به دلیل عدم معناداری رابطه مورد تایید قرار نگرفت.
تعارض زناشویی، ارزیابی و مقابله شناختی کودک با تعارضات والدین و نشانه های آسیب شناختی و سلامت کودک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دو دهه گذشته نظریه شناختی استرس (لازاروس، 1991) به عنوان نظریه ای برای بزرگسالی مطرح شده و مورد توجه قرار گرفته است. هدف از اجرای این پژوهش بررسی نظریه شناختی استرس یعنی رابطه استرس- ارزیابی- مقابله شناختی و نقش این رابطه در مشکلات عاطفی - رفتاری و سلامت جسمی و روانی - اجتماعی در کودکان است. این پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی بر روی یک نمونه 413 نفری از دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی شهر تهران (220 دختر و 193 پسر) انجام شد. کودکان به پرسشنامه ادراک کودک از تعارض والدین، مادران به پرسشنامه های خصومت آشکار اولری- پورتر و سلامت کودک و مادران و معلمان به پرسشنامه تواناییها و مشکلات کودک پاسخ دادند. نتایج نشان دهنده رابطه معنادار بین تعارض زناشویی با ارزیابی منفی کودک از تعارض والدین و مقابله شناختی کودک است. همچنین رابطه معنادار بین تعارض زناشویی و ارزیابی شناختی منفی کودک از تعارض والدین با نشانه های آسیب شناختی و سلامت کودک بدست آمد. علاوه بر روابط مستقیم، نقش تعاملی تعارض زناشویی و ارزیابی شناختی منفی تعارض والدین در نشانه های آسیب شناختی کودک نیز مورد تایید قرار گرفت. نتایج این پژوهش در قالب الگوی چارچوب شناختی مبتنی بر بافت، نظریه شناختی استرس و رویکرد سیستمی در آسیب شناسی تحولی، تایید کننده نقش مستقل و تعاملی دو عامل خطر تعارض زناشویی و ارزیابی های شناختی منفی کودک در پیش بینی مشکلات آسیب شناختی روانی و کاهش سلامت کودکان است.
تاثیر آموزش گروهی مهارت های زندگی (مدیریت خشم، جرات آموزی، آرام سازی) بر افزایش جراتمندی و کاهش خشم در بیماران قلبی، پس از پیوند بای پس عروق کرونر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی تاثیر آموزش گروهی مهارت های زندگی (مدیریت خشم، جرات آموزی و آرام سازی) بر افزایش جراتمندی و کاهش خشم در بیماران قلبی، پس از جراحی پیوند بای پس عروق کرونر، می پردازد. بدین منظور در قالب طرح پیش آزمون - پس آزمون به همراه گروه گواه، 40 بیمار مبتلا به اختلال کرونری قلب با دامنه سنی 65-35 سال که برای اولین بار تحت جراحی بای پس عروق کرونر قرار گرفته و در حال ترخیص از بیمارستان بودند، انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایش و گواه جای داده شدند. جهت گردآوری داده ها، از مقیاس جراتمندی راتوس و مقیاس خشم MMPI-2 استفاده شد که قبل از شروع برنامه آموزش مهارت های زندگی و بلافاصله پس از اتمام دوره آموزشی، توسط بیماران دو گروه آزمایش و گواه تکمیل گردید. تحلیل داده ها به روش تحلیل کوواریانس انجام شد. یافته ها نشان دادند که برنامه آموزش گروهی مهارت های زندگی، به طور معنی داری موجب افزایش جراتمندی و کاهش خشم در بیماران شده است (p<0.001). همچنین بر اساس نتایج بدست آمده، بین دو جنس از لحاظ اثر بخشی آموزش گروهی مهارت های زندگی بر افزایش جراتمندی و کاهش خشم، تفاوت معنی دار ملاحظه نشد (P>0.05).
بررسی تاثیر مشاوره راه حل محور بر رضایت زناشویی در ابعاد پرخاشگری، زمان با هم بودن، توافق درباره مسایل مالی و رضایت جنسی در زوج های هر دو شاغل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی اثر مشاوره راه حل - محور بر رضایت زناشویی زوج های هر دو شاغل صورت گرفته است. مشاوره راه حل یکی از انواع درمان های کوتاه مدت است که بر یافتن راه حل ها توسط مراجع با کمک مشاور تاکید دارد. جامعه پژوهش شامل آن دسته از معلم هایی می باشد که همسر آنها نیز شاغل است. نمونه پژوهش شامل 24 زوج است که از بین زوجینی که حاضر به شرکت در مطالعه شدند به صورت تصادفی انتخاب شده اند. ابزار پژوهش عبارت است از پرسشنامه رضایت زناشویی فرم تجدید نظر شده (MSI-R) که توسط اشنایدر ساخته شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها علاوه بر استفاده از روش های آمار توصیفی از آزمون تحلیل واریانس کرت های تقسیم شده استفاده شده است. تحلیل داده ها نشان می دهد که مشاوره راه حل - محور به طور معنی داری متغیرهای مورد نظر را بهبود بخشیده است.
قنش ارزیابی کودک از تعارض والدین، مقابله شناختی کودک با تعارض و مزاج وی در سلامت کودک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف بررسی نقش ارزیابی کودک از تعارض والدین، مقابله شناختی وی با تعارض و مزاج کودک در سلامت جسمانی و روانی- اجتماعی اوست. این مطالعه، رابطه مزاج کودک را با ارزیابی و مقابله وی با تعارض والدین نیز بررسی کرده است.
روش: از میان دانش آموزان پنجم ابتدایی شهر تهران 413 نفر (220 دختر و 193 پسر) با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی انتخاب شدند. مادران به پرسشنامه های مزاج اوایل نوجوانی و سلامت کودک، و دانش آموزان به مقیاس ادراک کودک از تعارض والدین پاسخ دادند. یافته ها: یافته ها نشان دهنده نقش پیش بینی کننده مزاج، ارزیابی منفی از تعارض والدین و خودمقصربینی کودک در سلامت وی است. همچنین مزاج نیز پیش بینی کننده ارزیابی کودک از تعارض والدین و مقابله شناختی وی با تعارض است.
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش در قالب الگوهای مربوط به رابطه مزاج با سازگاری، الگوی شناختی – بافتی، و عوامل خطر و محافظ درآسیب شناسی تحولی مورد بحث قرار گرفتند. نقش پیش بینی کننده مزاج مثبت کودک به عنوان یک عامل محافظ فردی، و مزاج منفی، ارزیابی منفی از تعارض والدین و خودمقصربینی کودک به عنوان عوامل خطر فردی در سلامت وی از محورهای این بحث است. علاوه بر این، مطالعه حاضر نقش پیش بینی کننده مزاج را به عنوان یک عامل بافتی تاثیر گذار بر ارزیابی تعارض و مقابله شناختی کودک با تعارضات والدین تایید می کند.
تبیین علل و زمینه های خشونت خانگی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
"چکیده: هدف این پژوهش، بررسی علل و زمینه های خشونت خانگی علیه زنان بود. بدین منظور، یک فراتحلیل نظری بر روی تعداد؟... مورد از پژوهشهای انجام شده قبلی اعم از داخل و خارج کشور انجام شد. یافته ها نشان داد که علل خشونت در سه دسته فردی، تعامل بین فردی و اجتماعی محدود می شود.
علل فردی، در جنبه¬های زیستی (مانند هورمن¬های مردانه و توان بدنی بالاتر مردان) و روانشناختی (مانند تندخویی، دمدمی مزاجی، بدگمانی، حالت انفعالی مردان همسر آزار،. ناکامی، ضعف اخلاقی، اعتیاد،) و علل تعامل میان فردی در جنبه هایی مانند جنسیت، اقتدارگرائی مردانه در خانواده، یادگیری اجتماعی، و مشکلات ارتباطی (مانند اسناد منفی، تعارض و بزهکاری) و علل اجتماعی در جنبه های اقتصادی (مانند بیکاری، مشاغل کارگری و درآمد کم) و فرهنگی (مانند پذیرش اجتماعی خشونت، پیشداوری نسبت به زنان و...)، مورد بحث قرار گرفت. "
اثربخشی آموزش مهارتهای کنترل خشم بر سازگاری فردی ـ اجتماعی دانشآموزان دختر سال اول متوسطه شهرستان ماهشهر
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش مهارتهای کنترل خشم بر سازگاری فردی ـ اجتماعی دانشآموزان دختر سال اول متوسطه شهرستان ماهشهر بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانشآموزان دختر سال اول متوسطه شهرستان ماهشهر در سال تحصیلی ۸۷ ـ ۸۶ بودند. نمونه این پژوهش را ۵۰ نفر از این دانشآموزان تشکیل میدادند که از بین جامعه مورد نظر با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی چند مرحلهای انتخاب شدند و به دو گروه آزمایش و گواه تقسیم شدند (گروه آزمایش ۲۵ نفر و گروه گواه ۲۵ نفر). پژوهش به روش تحقیق آزمایشی انجام شد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه سازگاری فردی ـ اجتماعی کالیفرنیا بود. پس از انتخاب تصادفی گروههای آزمایش و گواه، ابتدا بر روی هر دو گروه پیشآزمون اجرا گردید، سپس مداخله آزمایشی (آموزش مهارتهای کنترل خشم)، در ۸ جلسه ۵/۱ ساعته ارائه گردید و پس از اتمام برنامه آموزش، پسآزمون روی هر دو گروه اجرا شد. سپس دادهها با استفاده از روش تحلیل واریانس چند متغیره (مانوا) تجزیه و تحلیل شدند. نتایج این پژوهش نشان میدهد که آموزش مهارتهای کنترل خشم موجب افزایش سازگاری فردی ـ اجتماعی دانشآموزان دختر گروه آزمایشی در مقایسه با گروه گواه شده است. سطح معناداری در این پژوهش۰۰۱/۰P< است.
تعارض در محیط کاری
فراوانی و علل رفتارهای خشونت آمیز در مدارس دوره راهنمایی لرستان: از دیدگاه معلمان، معاونان و دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی مقایسه ای رابطه هوش هیجانی با سلامت روان و پیشرفت تحصیلی دردانشجویان شاهد و غیر شاهد می پردازد . بدین منظور از میان کلیه دانشجویان شاهد و غیر شاهد ( دختر و پسر) مقطع تحصیلی 83-82 مشغول به تحصیل بودند ، تعداد 300 نفر(150 شاهد و 150 غیر شاهد) به شیوه تصادفی طبقه ای انتخاب گردیدند . جهت جمع آوری داده ها نیز از پرسشنامه 33 ماده ای هوش هیجانی شرینگ ، پرسشنامه 28 ماده ای سلامت عمومی گلدبرگ و هیلر و معدل کل واحدهای دوره لیسانس استفاده شد . نتایج بدست آمده با استفاده از شاخص های آماری همبستگی پیرسون ، تحلیل رگرسیون و تحلیل واریانس چند متغیره (manova ) تجزیه و تحلیل گردید . نتایج بیانگر عدم همبستگی بین هوش هیجانی و پیشرفت تحصیلی ، همبستگی معنا دار با سلامت روان و همبستگی معنادار بین سلامت روان و پیشرفت تحصیلی است . از سوی دیگر ، مقایسه میانگین های دو گروه شاهد و غیر شاهد نشان می دهد تفاوت معنادار در هوش هیجانی کل و عدم تفاوت معنادار در دو جنس ، عدم تفاوت معنادار دو گروه شاهد و غیر شاهد در سلامت روان کل و تفاوت معنادار در دو جنس است .
اثربخشی آموزش مدیریت خشم بر ارتباط مادران با فرزندان کم توان ذهنی و دیرآموز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تاثیر آموزش مدیریت خشم بر ارتباط مادران با فرزندان کم توان ذهنی و دیرآموز صورت گرفته است. روش تحقیق شبه تجربی با طرح پیش آزمون ـ پس آزمون با گروه گواه است. جامعه آماری شامل مادرانی است که فرزندان آنان در دو مدرسه غیرانتفاعی ویژه دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر و دیرآموز به تحصیل اشتغال دارند.نمونه آماری شامل 46 مادر بوده که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و پس از همگن شدن براساس ویژگی های جمعیت شناختی در دو گروه آزمایشی و گواه جایگزین شدند. ابزار اندازه گیری، مقیاس محقق ساخته ارزیابی خشم و پرسشنامه ارتباط والد ـ کودک است. گروه آزمایشی در هفت جلسه آموزش مدیریت خشم مبتنی بر رویکرد شناختی ـ رفتاری شرکت کردند. یافته های تحقیق با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شد. نتایج حاصله نشان داد که کاربرد تکنیک های مدیریت خشم به کاهش خشم مادران و بهبود ارتباط آن ها با فرزندان منجر می شود.
تاثیر انواع بازی های رایانه ای با محتوای خشونت متفاوت بر درجه حرارت پایه بدن در نوجوانان ایرانی: اثر جنسیت و شخصیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر به منظور بررسی تاثیر انواع بازی های رایانه ای بر درجه حرارت پایه بدن با توجه به سنخ شخصیتی و جنس در میان نوجوانان ایرانی انجام شده است. به این منظور 209 نفر از دانش آموزان مقطع اول راهنمایی شامل 108 دختر و 101 پسر با میانگین سنی 12 سال و 7 ماه (دامنه سنی 15-12 سال) به روش تصادفی چند مرحله ای از میان مدارس راهنمایی شهر تهران انتخاب شدند. آزمودنی ها به 9 گروه شامل 1 گروه کنترل و 8 گروه آزمایشی تقسیم شدند که 8 گروه آزمایشی به مدت 40 دقیقه به بازی با انواع بازی های رایانه ای درجه بندی شده از نظر محتوای خشونت (در دو سطح با و بدون موسیقی) پرداختند. 10 دقیقه قبل از شروع بازی و 5 دقیقه مانده به پایان بازی درجه حرارت پایه بدن آزمودنی های گروه های آزمایشی و گروه کنترل (بدون بازی در حالت استراحت) توسط حرارت سنج طبی دهانی در وضعیت نشسته اندازه گیری شد. همچنین کلیه آزمودنی ها به گویه های پرسشنامه شخصیت جوانان آیزنک پاسخ دادند. با استفاده از روش تحلیل واریانس مشخص شد که تغییرات درجه حرارت به واسطه بازی های رایانه ای معنادار است. همچنین این تغییرات تحت تاثیر جنسیت است و سطوح مختلف سنخ های شخصیتی برون گرایی و روان رنجور خویی در تعامل با نوع بازی تغییرات معناداری را در درجه حرارت ایجاد کرده اند. اما حضور و عدم حضور صدا به تنهایی تاثیر معناداری روی تغییرات درجه حرارت ندارند. بنابراین افزایش درجه حرارت تحت تاثیر میزان محتوای خشونت بازی، میزان چالش برانگیز بودن بازی و جنسیت آزمودنی است.
تأثیر موسیقی ملایم غیرکلامی ایرانی بر کاهش پرخاشگری دانش آموزان پسر دوره راهنمایی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی تأثیر موسیقی ملایم غیرکلامی ایرانی بر میزان پرخاشگری دانش آموزان پسر دوره راهنمایی می پردازد. این تحقیق یک پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون - پس آزمون می باشد و کلیه دانش آموزان پسر دوره راهنمایی شهرستان مشهد در سال تحصیلی 1386-1385، جامعه آماری آن را تشکیل می دهند. که از بین آن ها به صورت تصادفی خوشه ای، نمونه آماری شامل 30 دانش آموز پسر انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه 29 سؤالی پرخاشگری آرنولد اچ باس و مارک پری استفاده شده است که پس از جمع آوری داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و آمار استنباطی آزمون t (مقایسه گروه های وابسته)، داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج به دست آمده بیانگر تأثیر مثبت و معنادار موسیقی ملایم غیرکلامی ایرانی بر کاهش پرخاشگری فیزیکی، پرخاشگری کلامی و خشم دانش آموزان دوره راهنمایی، بود. اما تأثیر آن بر کاهش خصومت دانش آموزان این دوره، معنادار نبود.