فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۱٬۲۸۰ مورد.
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۴
145 - 164
حوزه های تخصصی:
مقدمه : خشم به عنوان یک احساس در فرد ظاهر می شود و عدم توانایی کنترل بر آن منجر به نشخوار خشم و بروز رفتارهای خشونت آمیز می گردد. پژوهش حاضر باهدف بررسی نشخوارخشم و عوامل جامعه شناختی مؤثر بر آن، در بین زندانیان مرتکب رفتارهای خشونت آمیز شهر یزد و بوشهر پرداخته است.
روش : روش تحقیق حاضر از نوع پیمایشی - همبستگی و جامعه آماری را زندانیان مرد مرتکب رفتارهای خشونت آمیز (قتل عمد و ضرب وجرح)، زندان های مرکزی شهر یزد و بوشهر تشکیل می دهند. به دلیل محدود بودن تعداد زندانیان جرائم خشونت آمیز در این دو زندان مطالعه به صورت تمام شماری با تعداد 300 نفر موردبررسی قرار گرفتند. داده ها از طریق پرسشنامه های نشخوار فکری خشم سکودولسکی و همکاران (ARS)، مقیاس تنهایی اجتماعی دی توماسو و همکاران، پرسشنامه استاندارد دین داری گلاک و استارک و پرسشنامه احساس ناکامی گیلبرت و آلن، جمع آوری گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای spssو Amos استفاده شده است.
یافته ها : یافته ها نشان داد که بین متغیرهای ناکامی و تنهایی اجتماعی عاطفی با نشخوار خشم رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد (05/0<P). بین دین داری و نشخوارخشم رابطه منفی و معنی داری مشاهده شد(05/0<P). طبق نتایج مدل معادله ساختاری که شاخص های آن از برازش مطلوبی برخوردار هستند، افزایش احساس ناکامی و کاهش دین داری تأثیر قابل توجهی بر نشخوار خشم دارند.
نتیجه گیری : زندانیانی که دین داری کمتری دارند و احساس تنهایی اجتماعی می کنند، بااحساس ناکامی در ارضاء نیازها، مطالبات و تعاملات، مستعد درگیری درونی و نشخوار خشم شده و همین امر، بروز رفتارهای خشونت آمیز را در آنان تشدید می کند.
اثربخشی آموزش هوش موفق بر حل مسئله اجتماعی دانش آموزان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۱ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۲
93 - 110
حوزه های تخصصی:
مقدمه: دانش آموزان در مدرسه دچار چالش های زیادی در تعاملات اجتماعی می شوند که برای رفع آن ها نیاز به توانایی حل مسئله اجتماعی دارند. هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش هوش موفق بر حل مسئله اجتماعی با کنترل اثر هوش هیجانی در دانش آموزان دوره ابتدایی بود. روش: پژوهش از نوع نیمه آزمایشی پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل و مرحله پیگیری بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزان دختر پایه پنجم ابتدایی شهر تهران در سال تحصیلی ۹۸-۱۳۹۷ بود. با روش نمونه گیری در دسترس دو کلاس ۳۰ نفره انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار داده شدند. در این پژوهش از پرسشنامه های حل مسئله اجتماعی (دروزیلا و همکاران، ۲۰۰۲) و هوش هیجانی صفت فرم کودکان (ماورولی و همکاران، ۲۰۰۸) استفاده شد. دانش آموزان گروه آزمایش به مدت ۲۲ جلسه ۴۵ دقیقه ای برنامه آموزش هوش موفق (استبرگ و گریگورنکو،۲۰۱۱) را دریافت نمودند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شدند. یافته: تحلیل کوواریانس بعد از کنترل اثر هوش هیجانی بر حل مسئله اجتماعی نشان داد که تفاوت معنی داری بین دو گروه پس از مداخله در حل مسئله اجتماعی وجود دارد ( ). همچنین در پس آزمون و پیگیری اثربخشی برنامه هوش موفق بر حل مسئله اجتماعی معنی دار بود ). نتیجه گیری: مطابق یافته های این پژوهش می توان از آموزش هوش موفق برای افزایش حل مسئله اجتماعی استفاده کرد و نتایج بسیار ارزشمند این برنامه آموزشی را در زندگی تحصیلی و غیر تحصیلی دانش آموزان مشاهده نمود.
ارائه ی مدل علّی گرایش به رفتارهای پرخطر بر اساس نگرش مذهبی و سبک های فرزند پروری والدین: با میانجیگری چشم انداز زمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه : رفتارهای پرخطر، رفتارهایی هستند که سلامت و بهزیستی نوجوانان و جوانان را در معرض خطر قرار می دهد. هدف پژوهش حاضر ارائه ی مدل علّی گرایش به رفتارهای پرخطر بر اساس نگرش مذهبی و سبک های فرزند پروری والدین با میانجیگری چشم انداز زمان بود. روش : پژوهش حاضر از لحاظ ماهیت کاربردی، نوع کمی و ازنظر فرآیند و روش جمع آوری و تحلیل داده ها توصیفی-پیمایشی است. روش تجزیه و تحلیل داده ها، روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه ی آماری پژوهش موردنظر، کلیه دانش آموزان دختر متوسطه ی شهر تهران در سال تحصیلی 1399-1398 به تعداد 251000 نفر بودند. نمونه پژوهش با استفاده از فرمول کوکران 383 نفر با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه فرزند پروری ادراک شده بوری (PAQ)(1991)، نگرش سنج مذهبی گلریز و براهنی (1353)، پرسشنامه چشم انداز زمان زیمباردو (ZTPI) (1999) و مقیاس خطرپذیری نوجوانان ایرانی زاده محمدی و همکاران (1390) استفاده شد. یافته ها : نتایج پژوهش بیانگر آن است که گرایش به رفتار پرخطر با نگرش مذهبی رو سبک های فرزندپروری ابطه مستقیم دارد. همچنین گرایش به رفتار پرخطر بر اساس نگرش مذهبی با میانجیگری چشم انداز زمان رابطه غیرمستقیم دارد. نتایج نشان داد که گرایش به رفتار پرخطر بر اساس سبک فرزند پروری با میانجی گری چشم انداز زمان رابطه غیرمستقیم دارد. نتیجه گیری : نتایج نشان داد که چگونه عوامل درون فردی در یک مدل بر گرایش به انواع رفتارهای پرخطر در نوجوانان تأثیر می گذارند. در نهایت نتایج نشان داد که مدل کلی تحقیق از برازش قوی برخوردار است.
اثربخشی برنامه آموزش کفایت اجتماعی بر بهبود رفتارهای جامعه پسند تیزهوشان کم پیشرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۳
123 - 140
حوزه های تخصصی:
مقدمه: رفتارهای جامعه پسند، اعمال هدفمندی هستند که به منظور رفاه دیگران انجام شده و بدون توجه به انگیزه فرد، تعریف می شوند؛ فلذا این پژوهش با هدف طراحی برنامه آموزشی کفایت اجتماعی بر بهبود رفتارهای جامعه پسند دانش آموزان تیزهوش کم پیشرفت انجام شده است. روش: روش گردآوری داده ها، از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان تیزهوش کم پیشرفت دوره متوسطه دوم در سال 99-98 بود. ازبین کل جامعه، تعداد 28 دانش آموز تیزهوش کم پیشرفت بصورت نمونه گیری هدفمند انتخاب و در دو گروه آزمایش(14 نفر) و کنترل(14 نفر) به طور تصادفی جایگزین شدند. سپس گروه آزمایش طی ده جلسه متوالی برنامه مداخله ای کفایت اجتماعی را دریافت کردند. از پرسشنامه شخصیت جامعه پسند PSB(صفاری نیا و همکاران،1390) برای گردآوری داده ها استفاده شد. یافته ها : نتایج حاصل از تحلیل کواریانس چندمتغیره و اندازه گیری های مکرر نشان داد که برنامه مداخله ای کفایت اجتماعی بطور معناداری(05/0= α) موجب افزایش رفتارهای جامعه پسند گروه آزمایش شد. نتیجه گیری : باتوجه به یافته های حاصل، برنامه مداخله ای کفایت اجتماعی، می تواند به عنوان یک راهبرد آموزشی اثربخش برای بهبود رفتارهای جامعه پسند دانش آموزان تیزهوش کم پیشرفت، به کار برده شود.
پیش بینی کننده های گرایش به رفتارهای پرخطر در نوجوانان دختر: نقش بدنظمی هیجانی، تمایزیافتگی و ابراز وجود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۴
183 - 197
حوزه های تخصصی:
مقدمه : پژوهش حاضر با هدف پیش بینی رفتارهای پرخطر بر اساس بدنظمی هیجانی، تمایزیافتگی و ابراز وجود در نوجوانان دختر انجام شد. روش : طرح پژوهش حاضر همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر 16 تا 18 ساله شهر شیراز در سال تحصیلی 1398-1399 بود که از بین آن ها، 320 نفر با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه رفتارهای پرخطر زاده محمدی و همکاران (1390)، مقیاس اوّلیه دشواری در تنظیم هیجان (گرتز و رومر، 2004)، پرسشنامه خود متمایزسازی (دریک و مورداک، 2015) و پرسشنامه ابراز وجود (گمبریل و ریچی، 1975) گردآوری شده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون و به کمک نرم افزار SPSS نسخه 23 انجام شد. یافته ها : ضریب همبستگی چندگانه، برابر با 52/0=MR بود (01/0P<) و 1/27% از واریانس مربوط به گرایش به رفتارهای پرخطر به وسیله متغیرهای مذکور تبیین شد. بر اساس نتایج این پژوهش، از بین متغیرهای پیش بین، ابراز وجود (36/0-=β، 01/0>P) و تمایزیافتگی (23/0-= β و 05/0P<) رفتارهای پرخطر را پیش بینی و در مجموع 1/27% از واریانس آن را تبیین می کنند. نتیجه گیری : یافته های پژوهش حاضر ضرورت توجه به ابراز وجود و تمایزیافتگی را به عنوان عوامل تاثیرگذار در رفتارهای پرخطر خاطرنشان می سازد.
مدل یابی اعتیاد به اینترنت براساس سبک های هویت و عملکرد تحصیلی: نقش واسطه ای افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه : این مطالعه با هدف بررسی تأثیر عملکرد تحصیلی و هویت بر اعتیاد به اینترنت با نقش میانجی افسردگی انجام شد.
روش : با توجه به هدف، از نوع کاربردی از نظر ماهیت و روش توصیفی- همبستگی و روش تحلیل از نوع مدل یابی معادلات ساختاری کمترین مربعات جزئی بود. جامعه آماری کل دانشجویان دانشگاه های شهر تهران و روش نمونه گیری تصادفی و حجم نمونه برابر با 323 نفر بود. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه های سبک های هویت برزونسکی (1992)، اعتیاد به اینترنت چن (2011)، افسردگی زونگ (1968) و عملکرد تحصیلی گردآوری شد.
یافته ها : نتایج مدل سازی معادلات ساختاری نشان داد، 25 درصد از تغییرات افسردگی و 32 درصد از واریانس اعتیاد به اینترنت توسط عملکرد تحصیلی و هویت تبیین شد. یافته های پژوهش نشان داد، سبک های هویت و عملکرد تحصیلی تأثیر منفی معنادار و افسردگی تأثیر مثبت معناداری بر اعتیاد به اینترنت دانشجویان دارد.
نتیجه گیری : افسردگی نقش میانجی در تأثیر سبک های هویت و عملکرد تحصیلی بر اعتیاد به اینترنت دانشجویان ایفا می کند.
رابطه پیوندهای اجتماعی و معنایی با احساس هویت مکانی در محله های مسکونی (مورد مطالعاتی: محله سپه شهر قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۴
93 - 122
حوزه های تخصصی:
مقدمه : احساس هویت مکانی به عنوان زیرساختی از هویت فردی، نقش مهمی در رابطه شناختی انسان و مکان سکونت وی دارد. بنابراین، ارتقای هویت مکانی در محله های مسکونی علاوه بر بهبود کیفیت سکونت، در غناى شخصیت فردى نیز نقش محورى دارد. این در حالی است که پیوندهای اجتماعی و معنایی ساکنان با محله، تأثیر بسزایی در شکل گیری هویت مکانی آن ها دارد. از این جهت، هدف مقاله حاضر بررسی رابطه پیوندهای اجتماعی و معنایی ساکنان با احساس هویت مکانی آن ها است.
روش : روش پژوهش، همبستگی و مدل یابی روابط علّی است. جامعه آماری، شامل کلیه ساکنان محله سپه شهر قزوین در زمستان سال 1399 بوده است. نمونه پژوهش،280 نفر از ساکنان محله سپه بوده اند که به روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و پرسشنامه محقق ساخت میان آن ها توزیع گردید. پس از تأیید پایایی پرسشنامه با محاسبه آلفای کرونباخ و روایی آن از طریق تحلیل عامل اکتشافی، مدل تجربی به روش تحلیل مسیر به دست آمد.
یافته ها : نتایج نشان داد ابعاد شکل گیری احساس هویت مکانی در محله سپه شامل این همانی، تناسب محیطی و بیگانگی است. از میان پیوندهای اجتماعی و معنایی، انطباق اجتماعی- فرهنگی ازجمله روابط همسایگی، سازگاری با آداب ورسوم و تطابق با سبک زندگی بیشترین تأثیر مستقیم را بر بعد تناسب محیطی در شکل گیری هویت مکانی ساکنان دارد (P<0/01).
نتیجه گیری : بر اساس نتایج، هویت مکانی در محله سپه، غالباً ناشی از حس مشترکی است که میان ساکنان به واسطه عضویت در یک مقوله اجتماعی شکل گرفته است، بنابراین جهت ارتقای احساس هویت مکانی ساکنان لازم است متغیرهای انطباق اجتماعی- فرهنگی مدنظر قرار گیرد.
مقایسه اثر بخشی درمان مبتنی بر شفقت و رفتاردرمانی دیالکتیک بر پرخاشگری، رفتار های خود آسیب رسان و خود تنظیمی هیجانی نوجوانان بزهکار کانون اصلاح و تربیت شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۱ بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۱
31 - 58
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه اثر بخشی درمان مبتنی بر شفقت و رفتاردرمانی دیالکتیکی بر پرخاشگری، رفتار های خود آسیب رسان و خود تنظیمی هیجانی نوجوانان بزهکار کانون اصلاح و تربیت شهر تهران انجام شد. روش این پژوهش، شبه آزمایشی، طرح پیش آزمون-پس آزمون با دو گروه و پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مددجویان ساکن کانون اصلاح و تربیت شهر تهران در سال 98 بود. نمونه مورد مطالعه این پژوهش 30 مددجوی مقیم کانون اصلاح و تربیت شهر تهران بود. از سیاهه ی خود گزارشی رفتارهای خود-آسیب رسان کلونسکی و گلن (2009)، پرسشنامه خودتنظیمی هیجانی هافمن و کاشدان (2010) و پرسشنامه پرخاشگری باس و پری (1992) در مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری استفاده شد؛ برنامه آموزشی متمرکز بر شفقت طی 12 جلسه 90 دقیقه ای و هفته ای یک جلسه اجرا شد. برنامه مداخله رفتار درمانی دیالکتیکی نیز طی 12 جلسه 90 دقیقه ای و هفته ای 1 جلسه اجرا شد. از طرح تحلیل واریانس مختلط با اندازه گیری مکرر جهت تحلیل اطلاعات در نرم افزار آماری SPSS استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که درمان مبتنی بر شفقت و رفتار درمانی دیالکتیکی به صورت پایدار موجب کاهش پرخاشگری شده است. اما در اثر بخشی دو روش مداخله، تفاوتی مشاهده نشد. همچنین نتایج این پژوهش نشان داد که درمان مبتنی بر شفقت، موجب بهبود کارکرد های درون فردی و بین فردی رفتار های خود آسیب و مولفه سازگاری و تحمل خود تنظیمی هیجانی شده است.
رابطه رفتار اجتماعی، شایستگی اجتماعی و ترجیح اجتماعی با رفتار قلدری دانش آموزان: نقش تعدیل کننده جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: قلدری در مدرسه نوعی خشونت میان فردی است که می تواند عواقب کوتاه مدت و بلندمدت نامطلوبی برای افراد قلدر و قربانیان آن ها در پی داشته باشد؛ بنابراین شناسایی عوامل زمینه ساز آن از اهمیت ویژه ای برخوردار است. هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه رفتار، ترجیح و شایستگی اجتماعی با رفتارهای قلدری در دانش آموزان با توجه به نقش تعدیل کنندگی جنسیت بود. روش: روش پژوهش از نوع توصیفی با طرح همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش، دانش آموزان 13 تا 15 ساله شهر کاشان بودند که از بین آن ها نمونه ای به حجم 414 نفر (202 دختر و 212 پسر) به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده و به پرسشنامه شایستگی اجتماعی اسمارت و سان سون (2003)، مقیاس رفتار اجتماعی واردن و مکینان (2003)، پرسشنامه قلدری ایلی نویز (2001) و آزمون گروه سنجی پاسخ دادند. یافته ها: نتایج ماتریس همبستگی نشان داد که در بین دختران و پسران، قلدری با شایستگی اجتماعی و رفتار اجتماعی رابطه معکوس معنادار دارد. همچنین، اگرچه در بین دختران رابطه معناداری میان قلدری با ترجیح اجتماعی (پذیرش و طرد) مشاهده نشد، در بین پسران قلدری با طرد اجتماعی رابطه معناداری داشت. بعلاوه، نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیرهای جنسیت (17/0=β، 11/4= t)، رفتار اجتماعی (43/0- =β، 9/0-=t) و طرد اجتماعی (11/0=β، 65/2=t) می توانند به طور معناداری 30/0 واریانس قلدری را تبیین نمایند. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که جنسیت در رابطه طرد اجتماعی و رفتار اجتماعی با قلدری نقش تعدیل کننده داشت. نتیجه گیری: نتایج، نشانگر اهمیت شایستگی، رفتار اجتماعی و ترجیح اجتماعی در بروز رفتارهای قلدری است؛ بنابراین، تدوین و اجرای برنامه هایی در جهت آموزش رفتار اجتماعی به منظور کسب جایگاه اجتماعی مطلوب در میان همسالان و به طور خاص، کاستن از طرد اجتماعی و تقویت رفتارهای اجتماعی در پسران می تواند به کاهش رفتار قلدری در دانش آموزان کمک کند.
پیش بینی رفتار رأی دهی بر اساس سلامت روان، بهزیستی اجتماعی و خودکارآمدی روانی شهروندان تهرانی در انتخابات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف پیش بینی رفتار رأی دهی بر اساس سلامت روان، بهزیستی اجتماعی و خودکارآمدی روانی شهروندان تهرانی در انتخابات انجام گرفت. این پژوهش از نوع پژوهش های توصیفی-همبسستگی بود. نمونه مورد مطالعه پژوهش حاضر شامل 400 نفر از افراد بالای 20 سال شهر تهران بود که حداقل یک بار در انتخابات شرکت کرده بودند. این افراد به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، انتخاب شدند. اعضای نمونه پرسشنامه های بهزیستی اجتماعی کیز (1998)، سلامت روان 25-SCL، خودکارآمدی شرر و مادوکس (GSE) و رفتارهای رأی دهی شهرام نیا و همکاران (1394) را تکمیل نمودند. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش با استفاده از نرم افزار SPSS-20 و آزمون تحلیل رگرسیون گام به گام انجام گرفت. نتایج نشان داد سه مدل رگرسیونی برای پیش بینی رفتارهای رأی دهی معنادار است. بدین صورت که به ترتیب خودکارآمدی روانی، بهزیستی اجتماعی و سلامت روان قوی ترین پیش بینی کننده های رفتارهای رأی دهی می باشند و خودکارآمدی روانی، بهزیستی اجتماعی و سلامت روان، رفتارهای رأی دهی را در جهت مثبت (01/0p <)، پیش بینی می کنند. با توجه به نتایج حاصله می توان گفت که زمانی می توان انتظار رفتارهای مناسب رأی دهی از افراد جامعه را داشت که سلامت روانی و اجتماعی مناسبی بر وضعیت عموم افراد جامعه حاکم باشد و این نکته بسیار مهمی است که باید در تربیت سیاسی- اجتماعی افراد جامعه مدنظر داشت.
ویژگی های روانسنجی مقیاس سبک های تبادل اجتماعی و رابطه آن با صفات شخصیت در دانشجویان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۰ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۰
151 - 171
حوزه های تخصصی:
مقدمه: برقراری روابط اجتماعی بین افراد، می تواند در زندگی فرد نقش تاثیرگذاری داشته باشد. منظور از ارتباطات اجتماعی هرگونه تعامل و تبادلی که توسط انسان ها برقرار می شود مانند تبادل افکار، نظریات، احساسات، حقایق و… است. پژوهش حاضر با هدف بررسی ویژگی های روانسنجی مقیاس سبک های تبادل اجتماعی و صفات شخصیت در دانشجویان شهر تهران صورت گرفته است. روش: جامعه پژوهش حاضر دانشجویان شهر تهران می باشد. در این پژوهش 419 نفر به روش نمونه گیری غیر تصادفی در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه سبک های تبادل اجتماعی(لیبمن،2011) و123 نفر به پرسشنامه صفات شخصیت نئو فرم کوتاه (کاستا و مک کری،1985) پاسخ دادند. یافته ها: پایایی گویه ها و همسانی درونی مقیاس و خرده مقیاس های سازه مورد بررسی قرار گرفت. پایایی مقیاس سبک های تبادل اجتماعی از روش آلفای کرانباخ 891/0به دست آمد و همچنین روایی مقیاس سبک های تبادل از روش روایی سازه به شیوه فورنر و لاکر به دست آمد. همچنین با استفاده از مدل ساختاری روابط بین سازه ها به لحاظ علی مورد بررسی قرار گرفت طبق نتایج حاصل ضریب معناداری برای عامل پیگیری 81/9، انصاف 161/15، فردگرایی 003/6، منفعت طلبی 916/32 و سرمایه گذاری افراطی 467/15 گزارش شده است( ۰٫۰۰۰۱ p <). همچنین مدل ساختاری ارتباط مستقیم بین ابعاد سبک های تبادل اجتماعی و صفات شخصیت ارائه شد. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش مقیاس سبک های تبادل اجتماعی از ویژگی های روانسنجی قابل قبولی در جامعه مورد نظر برخوردار است همچنین برخی از سبک های تبادل با برخی از صفات شخصیت رابطه دارد.
اثربخشی آموزش قدردانی بر همدلی و مهارت های ارتباطی نوجوانان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۰ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۸
151 - 166
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف این پژوهش اثربخشی آموزش قدردانی بر همدلی و مهارت های ارتباطی نوجوانان بود. روش: این پژوهش به روش آزمایشی و طرح پژوهش پیش آزمون– پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل تعداد 3258 از دانش آموزان دختر پایه هشتم شهرستان رشت در سال تحصیلی 99-1398 بود که از بین آن ها نمونه ای به تعداد 40 نفر انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. برای جمع آوری داده ها، از پرسشنامه های مهارت های ارتباطی کوئین دام (2004) و همدلی جولیف و فارینگتون (2006) و آموزش قدردانی ایمونز و مک کالوگ (۲۰۰۳) استفاده شد. داده های پژوهش با تحلیل کوواریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش قدردانی بر افزایش همدلی (028/0P˂) و مهارت های ارتباطی دختران نوجوان اثرگذار است (001/0P˂). نتیجه گیری: بر اساس نتایج یافته های این پژوهش می توان نتیجه گیری کرد که دوره نوجوانی دوره بسیار حساس و با اهمیتی است که دارای ویژگی های منحصر به فرد می باشد و در این زمینه آموزش قدردانی می تواند مؤثر باشد.
نقش هوش اجتماعی و ذهن خوانی از طریق چشم و صدا در پیش بینی اضطراب اجتماعی بر اساس مدل کلارک و ولز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۰ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۰
97 - 118
حوزه های تخصصی:
مقدمه: یکی از مشکلات اساسی افراد مضطرب اجتماعی، ناتوانی آنان در شناسایی حالات ذهنی می باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش هوش اجتماعی و ذهن خوانی در پیش بینی اضطراب اجتماعی بر اساس مدل کلارک و ولز طراحی و اجرا گردید. روش: بدین منظور نمونه ای متشکل از 218 نفر زن و مرد بزرگسال به وسیله پرسشنامه اضطراب اجتماعی(SAQ)، پرسشنامه هوش اجتماعی ترمسو(TSIS)، آزمون ذهن خوانی از طریق چشم(RMET) و آزمون ذهن خوانی از طریق صدا(RMVT) مورد ارزیابی قرار گرفتند. به منظور تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی چندگانه بهره گرفته شد. یافته ها: نتایج حاصل از همبستگی پیرسون نشان داد بین هوش اجتماعی و مؤلفه های آن و ذهن خوانی از طریق چشم با اضطراب اجتماعی رابطه منفی معنی داری وجود دارد. علاوه بر این بین هوش اجتماعی و ذهن خوانی از طریق چشم رابطه مثبت معنی داری وجود دارد. ضمن این که هیچ رابطه معنی داری بین ذهن خوانی ازطریق صدا با اضطراب اجتماعی و هوش اجتماعی یافت نگردید. نتایج رگرسیون نشان داد مؤلفه های مهارت های اجتماعی و آگاهی اجتماعی از هوش اجتماعی و همینطور ذهن خوانی از طریق چشم قادرند 37 درصد از واریانس اضطراب اجتماعی را به طور معنی داری پیش بینی نمایند. نتیجه گیری: در مجموع می توان چنین نتیجه گیری نمود که افراد مضطرب اجتماعی در مؤلفه های هوش اجتماعی و توانایی ذهن خوانی از طریق مشاهده دیگران ضعیف تر عمل می کنند، موضوعی که می بایست در شناخت و درمان اضطراب اجتماعی مورد توجه قرار گیرد.
نقش واسطه ای درونی سازی آرمان های اجتماعی در رابطه بین بازخوردهای اجتماعی- فرهنگی و نارضایتی از ظاهر بدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: این پژوهش با هدف تعیین نقش واسطه ای درونی سازی آرمان های اجتماعی در رابطه بین بازخوردهای اجتماعی- فرهنگی و نارضایتی از ظاهر بدنی انجام گرفت. روش: برمبنای یک طرح همبستگی 270 زن مراجعه کننده به مراکز زیبایی منطقه 2 شهر تهران در سال 98 با دامنه سنی 20 تا 40 سال به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به پرسشنامه های روابط چند بعدی بدن – خود (کش، 1997) و بازخوردهای اجتماعی – فرهنگی به ظاهر-3 (تامسون و همکاران، 2000) پاسخ دادند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل مسیر استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد مدل پیشنهادی بین متغیر ها از برازش قابل قبولی برخوردار است. اثر مستقیم زیرمقیاس-های اهمیت (122/0-=ß، 05/0>P) و فشار (141/0-=ß، 05/0>P) از بازخوردهای اجتماعی- فرهنگی، و اثر مستقیم زیرمقیاس درونیسازی عمومی (276/0-=ß، 001/0> P) از درونی سازی آرمان های اجتماعی به صورت منفی بر نارضایتی از ظاهر بدنی معنادار هستند. اثر مستقیم درونی سازی ورزشکار (222/0=ß، 001/0>P) به صورت مثبت بر نارضایتی از ظاهر بدنی معنادار است. این یافته ها نشان دادند بازخوردهای اجتماعی- فرهنگی با واسطه درونی سازی آرمانهای اجتماعی بر نارضایتی از ظاهر بدنی زنان اثر غیرمستقیم معنادار دارد. همچنین 17 درصد از واریانس نارضایتی از ظاهر بدنی توسط متغیرهای پیش بین تبیین شد. نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش، بررسی عوامل زمینه ساز درونی سازی آرمان های اجتماعی می تواند گامی موثر در جهت پیشگیری از نارضایتی از ظاهر بدنی و مشکلات وابسته به آن باشد.
بررسی رابطه سرمایه های روانشناختی و اجتماعی با سلامت اجتماعی با توجه به متغیر میانجی حمایت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۰ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۸
83 - 100
حوزه های تخصصی:
مقدمه: سلامت اجتماعی از اساسی ترین معیارهای رفاه اجتماعی هر جامعه ای است و در ارتقای کیفیت زندگی هر جامعه ای مؤثر است و به نوعی بهزیستن و خوب نگریستن به زندگی و حیات جمعی را برای فرد فراهم می کند. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه سرمایه های روانشناختی و اجتماعی با سلامت اجتماعی با توجه به متغیر میانجی حمایت اجتماعی انجام شده است. روش: روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه های پیام نور حسن آباد و ورزنه در سال تحصیلی 1396-97 بودند که از میان آنها نمونه ای به حجم 150 نفر به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و وارد تحلیل شدند. داده ها از طریق پرسشنامه های سرمایه روانشناختی لوتانز (2007)، سرمایه اجتماعی بولن و اونیکس (2005)، پرسشنامه حمایت اجتماعی فیلیپس (1986) و پرسشنامه استاندارد سلامت اجتماعی کیز (۲۰۰۴) جمع آوری گردید. به منظور ارزیابی روابط بین متغیرها از روش تحلیل مسیر در معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل مسیر نشان داد که تنها ضرایب مسیرهای سرمایه اجتماعی به حمایت اجتماعی، سرمایه روانشناختی به سلامت اجتماعی و مسیر حمایت اجتماعی به سلامت اجتماعی مثبت و معنادار است (05/0>Ρ). همچنین نتایج نشان داد که متغیر حمایت اجتماعی نتوانسته است نقش میانجی گر در رابطه بین سرمایه روانشناختی و سرمایه اجتماعی با سلامت اجتماعی ایفا نماید(05/0<Ρ). نتیجه گیری: دانشجویانی که سرمایه روانشناختی و حمایت اجتماعی مطلوب تری داشته باشند از سلامت اجتماعی مناسبی برخوردار خواهند بود.
پیش بینی بهزیستی اجتماعی و اعتماد اجتماعی از طریق باور به دنیای عادلانه در مراجعین به مراکز مشاوره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: زندگی انسان از مجموعه باورهای مثبت و منفی تشکیل شده و این باورها در پیشبرد زندگی نقش مهم و اساسی ایفا می کنند. هدف پژوهش حاضر پیش بینی بهزیستی اجتماعی و اعتماد اجتماعی از طریق باور به دنیای عادلانه است. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی-تحلیلی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش افراد مراجعه کننده به کلینیک های مشاوره شهر تهران بود. نمونه پژوهش شامل 100 نفر بوده که به شیوه هدفمند انتخاب گردیدند. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های باور به دنیا عادلانه ساتون و داگلاس(2005)، بهزیستی اجتماعی کییز(1998) و اعتماد اجتماعی صفاری نیا و شریف(1392) استفاده شد. داده ها با روش همبستگی و رگرسیون و با استفاده از نرم افزار SPSS23 مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین باور به دنیای عادلانه با بهزیستی اجتماعی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد (46/0r=، 01/0p <). اما بین باور به دنیای عادلانه و اعتماد اجتماعی رابطه معناداری وجود ندارد. همچنین نتایج نشان داد که باور به دنیای عادلانه 27 درصد از تغییرات بهزیستی اجتماعی را تبیین نماید. نتیجه گیری: با استفاده از نتایج حاصل می توان نتیجه گرفت باورهای افراد نسبت به دنیا می تواند در تامین بهزیستی و سلامت آن ها موثر باشد.
پیش بینی انعطاف پذیری شناختی بر اساس سازگاری اجتماعی و مسئولیت پذیری دانشجویان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۰ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۰
135 - 150
حوزه های تخصصی:
مقدمه: سازگاری اجتماعی از اساسی ترین معیارهای مسئولیت پذیر شدن افراد هر جامعه است و در ارتقای کیفیت زندگی هر جامعه ای مؤثر است، پژوهش حاضر به پیش بینی انعطاف پذیری شناختی بر سازگاری اجتماعی و مسئولیت پذیری در دانشجویان دختر می پردازد. روش: در این پژوهش جامعه آماری کلیه دانشجویان دختر دانشگاه قم در سال تحصیلی 99-1398 شامل می شود(5050=N). که از میان آنها تعداد 357 نفر از دانشجویان با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب و وارد تحلیل شدند. داده ها از طریق پرسشنامه های انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندرال (2010)، سازگاری اجتماعی سینها و سینگ (1993) و پرسشنامه روانشناختی کالیفرنیا (1984) جمع آوری و با استفاده از روش همبستگی و تحلیل رگرسیون چندگانه مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها: یافته ها نشان داد که بین سازگاری اجتماعی و مسئولیت پذیری با انعطاف پذیری شناختی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین طبق نتایج سازگاری اجتماعی 42 درصد و مسئولیت پذیری 29 درصد از تغییرات انعطاف پذیری شناختی دانشجویان دختر را به طور مثبت پیش بینی و همزمان سازگاری اجتماعی و مسئولیت پذیری قادر به تبیین 36 درصد از واریانس انعطاف پذیری شناختی بودند (0001/0p < ، 296/103 =F). نتیجه گیری: نتایج، نشانگر اهمیت سازگاری اجتماعی و مسئولیت پذیری شناختی در تبیین انعطاف پذیری شناختی است. لذا، تشکیل کارگاه ها و کلاس های آموزشی با تشریح اهمیت مسئولیت پذیری و همچنین آموزش شیوه های سازگاری اجتماعی بهتر، می تواند در جهت بهبود انعطاف پذیری شناختی دانشجویان مثمرثمر واقع گردد.
نقش سلامت روانی و اجتماعی در سلامت جنسی زنان سالمند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه:با افزایش سالمندان مساله بهداشت، سلامت و تامین آسایش آنان در جامعه هرروز ابعاد گسترده ای پیدا میکند. هدف این پژوهش، تعیین نقش سلامت روانی و اجتماعی در سلامت جنسی زنان سالمند بود. روش:این پژوهش از نوع کاربردی بوده که به روش توصیفی از نوع همبستگی انجام شد.جامعه آماری پژوهش، زنان سالمند شهر تهران بود که از میان این زنان سالمند، 220 نفر به صورت روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. داده ها از طریق پرسشنامه های سلامت روانی فرم کوتاه (نجّاریان و داوودی،1380)، سلامت اجتماعی (کییز،2004) و شاخص عملکرد جنسی زنان (روزن،2000) به-دست آمدند. داده ها با استفاده از روش های آماری همبستگی و تحلیل رگرسیون تحلیل شد. یافته ها:یافته ها نشان داد که سلامت روانی و اجتماعی با سلامت جنسی زنان سالمند ارتباط معناداری دارد (p <0.01). مولفه های سلامت روانی (حساسیت بین فردی و روابط متقابل، افسردگی، اضطراب، ترس مرضی، اندیشه پردازی پارانوئیدی، روان گسسته گرایی و پرخاشگری به غیر از شکایت جسمانی و وسواس_اجبار) به صورت معکوس و معنادار و مولفه های سلامت اجتماعی (شکوفایی اجتماعی، همبستگی اجتماعی، انسجام اجتماعی، پذیرش اجتماعی و مشارکت اجتماعی) به صورت مستقیم و معنادار با سلامت جنسی زنان سالمند در ارتباط بود. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که سلامت روانی و اجتماعی، پیش بینی کننده سلامت جنسی زنان سالمند است، همچنین سلامت روانی نسبت به سلامت اجتماعی پیش بین قوی تری به حساب می آید. نتیجه گیری:بر این اساس می توان نتیجه گرفت که عملکرد جنسی زنان یک فرایند چند بعدی است و بهنظر میرسد عواملی همچون مولفه های روانی مثل اضطراب، افسردگی و مولفه های اجتماعی از جمله پذیرش اجتماعی، بطور موثرتری بر سلامت جنسی زنان اثر می-گذارند.
بررسی قدرت تمیزی راهبردهای نفوذ اجتماعی و فرهنگ جمع گرایی سازمانی در تفکیک سطوح بهزیستی اجتماعی در محیط کار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۰ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۸
167 - 187
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بهزیستی اجتماعی یکی از ابعاد سه گانه بهزیستی روانی است که در کنار بهزیستی روانشناختی و بهزیستی اجتماعی تصویر کاملی از سلامت روان افراد ارائه می دهد. بر اساس نظریه تبادل اجتماعی به نظر می رسد، سطوح این متغیر در محیط کار توسط راهبردهایی که افراد برای تاثیرگذاری بر یکدیگر استفاده می کنند و همچنین فرهنگ جمع گرایی در سازمان پیش بینی شود. هدف پژوهش حاضر بررسی قدرت تمیزی ترکیب متغیرهای راهبرد نفوذ اجتماعی و فرهنگ جمع گرایی سازمانی در تفکیک سه سطح بهزیستی اجتماعی در محیط کار است. روش: روش پژوهش همبستگی از نوع پیش بینی است که با هدف پیش بینی عضویت گروهی و دستیابی به یک معادله ممیز طراحی شده است. نمونه پژوهشی 179 نفر از پرسنل ستادی شرکت ملی نفت ایران در سال 1398 بودند. داده ها در نرم ا فزار آماری SPSS-23 با استفاده از آزمون های تحلیل واریانس یک راهه و تحلیل ممیز تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که در راهبردهای نفوذ اجتماعی و فرهنگ جمع گرایی سازمان، بین سه گروه (بهزیستی اجتماعی بالا، پایین و متوسط) در سطح 95/0 اطمینان تفاوت معنادار وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل ممیز حاکی از آن است که ترکیب راهبردهای نفوذ اجتماعی و فرهنگ جمع گرایی سازمانی، بطور معناداری سطوح بهزیستی اجتماعی در محیط کار را از یکدیگر تفکیک می کند. نتیجه گیری: یافته ها نشان می دهد که بکارگیری راهبردهای نفوذ اجتماعی نرم در سازمان هایی که فرهنگ جمع گرایی در آنها جریان دارد، به واسطه افزایش پاداش ها و کاهش هزینه های روانشناختی در روابط بین فردی، با افزایش کیفیت روابط بین فردی و در نتیجه دستیابی به سطوح بالای بهزیستی اجتماعی همراه است.
اثربخشی آموزش غنی سازی روابط بین فردی مبتنی بر رویکرد هیجان مدار بر سازگاری روانی- اجتماعی و سلامت اجتماعی زنان متأهل مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۰ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۸
101 - 116
حوزه های تخصصی:
مقدمه: مولتیپل اسکلروزیس یک بیماری ناتوان کننده است که مغز و نخاع را تحت تأثیر قرار می دهد و باعث بروز مشکلات عدیده جسمی و روانی می شود. پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش غنی سازی روابط بین فردی مبتنی بر رویکرد هیجان مدار بر سازگاری روانی- اجتماعی و سلامت اجتماعی زنان متأهل مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس انجام گرفت. روش: طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی زنان متأهل مبتلا به بیماری MS که عضو انجمن ام اس شهر اصفهان در سال 1398 بودند که 30 نفر براساس ملاک های ورود به مطالعه و به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمایش و کنترل جایگزین شدند. افراد گروه آزمایش در 8 جلسه 90 دقیقه ای مبتنی بر رویکرد هیجان مدار شرکت کردند؛ اما برای گروه کنترل، مداخله ای صورت نگرفت. آزمودنی ها در سه مرحله به پرسشنامه های سازگاری روانی اجتماعی با بیماری دروگتیس و دروگتیس (1990) و پرسشنامه سلامت اجتماعی کیز (۲۰۰۴) پاسخ دادند. همچنین داده های پژوهش با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شد. یافته ها: جلسات غنی سازی روابط مبتنی بر رویکرد هیجان مدار سبب بهبود سازگاری روانی اجتماعی با بیماری در مرحله پس آزمون و پیگیری شده (01/0>p) و اثر آن در طول زمان نیز ثابت باقی مانده است. درحالیکه مداخله آزموشی تنها در مرحله پس آزمون سبب افزایش سلامت اجتماعی زنان متأهل مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس شده است (05/0>p). نتیجه گیری: به نظر می رسد که آموزش غنی سازی روابط بین فردی مبتنی بر رویکرد هیجان مدار منجر به بهبود سازگاری روانی- اجتماعی با بیماری و افزایش سلامت اجتماعی زنان متأهل مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس شده است.