پژوهش های روان شناسی اجتماعی
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره 10 پاییز 1398 شماره 39 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
مقدمه: امروز موضوع شایستگی حرفه ای کارکنان مورد توجه سازمان ها به ویژه نهادهای علمی قرار گرفته است. مطالعه شایستگی حرفه ای اعضای هیأت علمی به عنوان یکی از ارکان اصلی نظام دانشگاهی ضروری است. هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی و هوش هیجانی با شایستگی حرفه ای اعضای هیأت علمی دانشگاه ها بود. روش: روش تحقیق، توصیفی و از نوع همبستگی و از نظر هدف نیز پژوهشی کاربردی است. جامعه آماری شامل اعضای هیأت علمی دانشگاه های شمال غرب کشور در سال 1398 بودند که از میان آنها تعداد 335 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه سرمایه اجتماعی(ناهاپیت و گوشال 1998)، هوش هیجانی(گلمن 1998) و پرسشنامه محقق ساخته شایستگی حرفه ای بود که روایی آن از طریق اعتبار صوری و پایایی نیز با آزمون آلفای کرونباخ 82/0 به دست آمد. داده ها با آزمون های آماری همبستگی و معادلات ساختاری و در نرم افزارهای SPSS و Amos تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد میانگین متغیرهای شایستگی حرفه ای، سرمایه اجتماعی و هوش هیجانی بر حسب نمرات بین 1 تا 5 به ترتیب (49/3)، (04/3) و (11/3) در حد متوسط بودند. سرمایه اجتماعی و هوش هیجانی با شایستگی حرفه ای اعضای هیأت علمی (59/0=r و 01/0 < P) و (57/0=r و 01/0 < P) به ترتیب رابطه معنادار و مستقیمی دارند و میتوانند حدود 53/0 واریانس متغیر ملاک را پیش بینی نمایند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصل شده می توان گفت هوش هیجانی و سرمایه اجتماعی بر شایستگی اساتید دانشگاه مؤثر هستند و بهتر است در سیاست گذاری های نظام دانشگاهی بیشتر به آنها توجه کرد.
بررسی رابطه باورهای خرافی با سبک های پردازش اطلاعات و حس عاملیت در افراد مراجعه کننده به رمال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش ها نشان داده اند که سبک های پردازش اطلاعات تعیین کننده مهم برای باور به خرافات هستند و افراد خرافی احساس کنترل کمتری بر سرنوشت خود دارند، لذا هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی رابطه باورهای خرافی با سبک های پردازش اطلاعات و حس عاملیت در افراد مراجعه کننده به رمال است. روش: طرح پژوهش جزء تحقیقات توصیفی– همبستگی است.جامعه آماری پژوهش حاضر 425 نفر از افراد مراجعه کننده به رمال و فالگیر در شهرستان ارومیه است. نمونه پژوهش شامل 200 نفر می باشد که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های سبک های پردازش اطلاعات اپستین و پاسینی(1999)، اعتقاد به خرافات محقق ساخته(1398) و حس عاملیت) وودی و همکاران2013) استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که سبک پردازش خرد گرایی و حس عاملیت با باورهای خرافی رابطه منفی معنی دار و سبک پردازش تجربه ای با باورهای خرافی رابطه مثبت دارند و هر سه قادر به پیش بینی باورهای خرافی می باشند(01/0.> p). نتیجه گیری: با توجه به ارتباط باورهای خرافی با سبک های پردازش اطلاعات و حس عاملیت، نتایج این مطالعه دارای کارکردهایی برای کاهش گسترش خرافه گرایی و رمالی در جامعه است.
تاثیر بار کاری ذهنی بر پرسه زنی اینترنتی کارکنان: نقش میانجی سایش اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: با توجه به شیوع فزاینده پرسه زنی اینترنتی کارکنان در محیط کار و پیامدهای منفی این پدیده نظیر کاهش بهره وری و اتلاف منابع، بررسی این گونه رفتارها و علل بروز آن در محیط کار سودمند است. لذا هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر بار کاری ذهنی بر پرسه زنی اینترنتی کارکنان در محیط کار با توجه به نقش واسطه ای سایش اجتماعی بود. روش: تحقیق حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش، در زمره تحقیقات توصیفی بود. جامعه آماری تحقیق کلیه کادر اداری دبیرستان های شهر یزد بود. نمونه آماری به حجم 120 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شد. جهت سنجش متغیرهای پژوهش از مقیاس های پرسه زنی اینترنتی (استودارت،2016)، بار کاری ذهنی (روبیووالدهیتا، لوپزنونز، لوپزهیگز و دیازرامیرو، 2017) و سایش اجتماعی (حمزه، 2018) استفاده شد. جهت بررسی فرضیه ها از مدل سازی معادلات ساختاری توسط نرم افزار Smart-PLS نسخه 2 استفاده شد. نتایج: نتایج نشان داد افزایش بار کاری ذهنی در کارکنان، باعث افزایش میزان پرسه زنی اینترنتی می شود و میزان تاثیر 159/0 و مستقیم است. بار کاری ذهنی بر پرسه زنی اینترنی از طریق متغیر میانجی سایش اجتماعی میزان 515/0 تاثیر غیرمستقیم نیز دارد. میزان تاثیر بار کاری ذهنی بر سایش اجتماعی در محیط کار 723/0 و مستقیم است. همچنین سایش اجتماعی بر پرسه زنی اینترنتی به میزان 712/0 تاثیر مثبت و معنی دار دارد. نتیجه گیری: بار کاری ذهنی هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیرمستقیم و از طریق نقش واسطه ای سایش اجتماعی بر پرسه-زنی اینترنتی کارکنان در محیط کار تاثیر دارد و تاثیر غیرمستقیم آن بیشتر از تاثیر مستقیم است.
بررسی تأثیر ابعاد هویت فردی بر نگرش به ازدواج با میانجی گری مؤلفه های افق ازدواج در دانشجویان پسر مجرد تحصیلات تکمیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ازدواج یکی از انتخاب های مهم و سرنوشت ساز هر فرد است. هدف پژوهش، طراحی و تدوین مدل تأثیر ابعاد هویت فردی بر نگرش به ازدواج با میانجی گری مؤلفه های افق ازدواج بود. روش: جامعه آماری این پژوهش کلیه ی دانشجویان پسر مجرد مقاطع تحصیلات تکمیلی دانشگاه های استان آذربایجان شرقی می باشد که نمونه ای به حجم 300 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شد. طرح پژوهش، از نوع تحلیل مسیر است که به بررسی اثرات مستقیم و غیرمستقیم ابعاد هویت فردی بر نگرش به ازدواج با میانجی گری مؤلفه های افق ازدواج می پردازد. ابزارهای مورد استفاده شامل مقیاس نگرش به ازدواج براتن و روزن، پرسشنامه فرایند هویت فردی بالیستری و همکاران، مقیاس اهمیت ازدواج بلت، مقیاس سن مورد انتظار ازدواج ویلوغبی و مقیاس آمادگی ازدواج جانسونو همکاران می باشند. یافته ها: نتایج تحلیل مسیر نشان داد، مؤلفه عشق هم به صورت مستقیم و هم غیرمستقیم از طریق سه مؤلفه افق ازدواج با نگرش نسبت به ازدواج رابطه دارد. اما مؤلفه ی کار فقط به صورت غیرمستقیم و از طریق مؤلفه زمان بندی ازدواج و مؤلفه آمادگی ازدواج با نگرش نسبت به ازدواج رابطه معناداری دارد. از سوی دیگر؛ مؤلفه جهانبینی هم به صورت مستقیم و غیرمستقیم از طریق مؤلفه اهمیت ازدواج و مؤلفه آمادگی ازدواج موجب بهبود نگرش نسبت به ازدواج می شود. مؤلفه های دیدگاه افق ازدواج نیز با به صورت مستقیم با نگرش نسبت به ازدواج ارتباط دارند. نتیجه گیری: یافته های به دست آمده از تحلیل مسیر نشان داد مدل ساختاری از برازندگی خوبی برخوردار است و همه ی روابط ساختاری مدل نهایی در سطح 05/0>P معنادار می باشد.
پیش بینی صمیمیت زناشویی زنان بر اساس ذهن آگاهی، الگوهای حل تعارض، حمایت اجتماعی ادراک شده و بهزیستی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: صمیمت رابطه ای است که در آن مراقبت، اعتماد متقابل و پذیرش وجود دارد. با توجه به اهمیت وجود صمیمیت در رابطه زناشویی هدف پژوهش حاضر پیش بینی صمیمیت زناشویی بر اساس ذهن آگاهی، الگوهای حل تعارض، حمایت اجتماعی ادراک شده و بهزیستی اجتماعی بود. روش: روش پژوهش حاضر از نوع همبستگی بود. به این منظور از میان جامعه زنان شهر تهران 264 نفر با استفاده از نمونه گیری دردسترس از سرای محله های 2،1و 3 تهران انتخاب شدند. شرکت کنندگان به مقیاس صمیمت زناشویی (تامپسون و واکر، 1983)، پزسشنامه سبک های حل تعارض (رحیم، 1983)، فرم کوتاه پرسشنامه ذهن آگاهی فرایبورگ (والاچ و همکاران، 2006)، مقیاس حمایت اجتماعی ادراک شده (زیمت، 1988) و مقیاس بهزیستی اجتماعی (کیز، 1998) پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از رگرسیون استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که متغیرهای الگوهای حل تعارض، ذهن آگاهی، حمایت اجتماعی ادراک شده و بهزیستی اجتماعی با صمیمیت زناشویی رابطه معنادار دارند. این متغیرها در مجموع قادر به پیش بینی 23 درصد از واریانس صمیمیت زناشویی بودند. نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر نشانگر اهمیت متغیرهای الگوهای حل تعارض، ذهن آگاهی، حمایت اجتماعی ادراک شده و بهزیستی اجتماعی در تبیین صمیمیت زناشویی زنان است. بنابراین آموزش شیوه های صحیح حل تعارض و تمرینات ذهن آگاهی، ارائه حمایت کافی از سوی خانواده و افراد مهم زندگی و تقویت انگیزه رشد ابعاد اجتماعی شخصیت زنان، توصیه می شود.
افزایش و کاهش عزت نفس ناآشکار از طریق ارائه محرک های زیرآستانه ای و ایجاد شرطی سازی پاسخگر در دانشجویان دانشگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف همایندی تعدادی محرک مثبت و منفی به روش زیرآستانه ای با مفهوم خویشتن دانشجویان انجام شد، تا تأثیر این همایندی ها بر عزت نفس ناآشکار افراد بررسی شود. روش: روش مطالعه از نوع تجربی با طرح آزمایشی پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمام دانشجویان کارشناسی پیوسته دانشگاه فرهنگیان کردستان در سال تحصیلی 98-97 به تعداد 956 نفر بود. از میان آن ها به روش نمونه گیری تصادفی منظم 90 نفر (45 مرد و 45 زن) از فهرست کل دانشجویان دانشگاه که دارای ملاک های ورود به پژوهش بودند به روش تصادفی و به نسبت یکسان در دو گروه آزمایش دستکاری مثبت و دستکاری منفی و یک گروه کنترل گمارده شدند. پس از سنجش عزت نفس ناآشکار توسط آزمون ترجیح حروف الفبای نام، به عنوان پیش آزمون، از نرم افزار رایانه ای ساخته شده برای دستکاری مثبت و منفی عزت نفس ناآشکار استفاده شد. پس از اجرای مداخله بر روی گروه های آزمایش، مجدداً از شرکت کنندگان سنجش عزت نفس ناآشکار به عنوان پس آزمون به عمل آمد. یافته ها: یافته های حاصل تحلیل کوواریانس داده ها نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون، دستکاری مثبت باعث افزایش معنادار (001/0P=) عزت نفس ناآشکار و دستکاری منفی باعث کاهش معنادار (001/0P=) عزت نفس ناآشکار شد. نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان داد که گرچه احساسات مربوط به عزت نفس ناآشکار از تجارب دوران کودکی ناشی می شود، بعدها می تواند از طریق به کارگیری اصول یادگیری اولیه شرطی سازی پاسخگر افزایش و یا کاهش یابد.
تاثیر هوش هیجانی و هوش فرهنگی بر مقاومت کارکنان دربرابر تغییر با میانجی گری سرمایه روانشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: تغییر تنها عنصر دائمی در زندگی و کسب و کار تلقی می شود، اما در جریان پیاده سازی فرآیند تغییر، یکسری چالش ها پیش روی سازمان ها به ویژه سازمان های دولتی قرار می-گیرد که یکی از مهمترین آنها مقاومت کارکنان سازمان در برابر تغییر است. هدف اصلی این پژوهش، بررسی تاثیر هوش هیجانی و هوش فرهنگی بر مقاومت کارکنان در برابر تغییر با تاکید بر نقش میانجی گری سرمایه روان شناختی می باشد. روش: این مطالعه بر روی یک نمونه غیرتصادفی 300 نفره از کارکنان دانشگاه های دولتی شهر اهواز انجام شده است. روش پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها، توصیفی- همبستگی می باشد. داده ها با استفاده از پرسشنامه های استاندارد- هوش فرهنگی انگ و همکاران (2007)، هوش هیجانی گلمن (1997)، مقاومت در برابر تغییر اورگ (2003) و سرمایه روانشناختی لوتانز و همکاران (2007)- گردآوری گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش مدلسازی معادلات ساختاری با نرم افزار Smart PLS3 استفاده شده است. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که هوش هیجانی و هوش فرهنگی هم به طور مستقیم (37/0- ، 32/0-) و هم به واسطه سرمایه روان شناختی بر مقاومت کارکنان در برابر تغییرات سازمانی اثر منفی و معنادار (69/0- ، 63/0-) دارد. نتیجه گیری: براساس یافته های پژوهش، تقویت هوش هیجانی و فرهنگی کارکنان، مقاومت آنها در برابر اجرای تغییرات را کاهش خواهد داد. همچنین بهبود سرمایه روانشناختی باعث می شود که اثر هوش هیجانی و فرهنگی بر مقاومت در برابر تغییر با میانجی گری سرمایه روان شناختی تقویت گردد.
نقش ادراک نابرابری جنسیتی ، خودانضباطی و مسئولیت پذیری اجتماعی در پیش بینی پیشرفت تحصیلی دانشجویان دختر دانشگاه های تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: بررسی مسئولیت پذیری اجتماعی و خود انضباطی نسل جوان به دلیل اهمیت آن ها در تعیین نیروی فعال و آینده سازان جامعه، ضروری است. لذا هدف اصلی پژوهش حاضر نقش ادراک نابرابری جنسیتی خود انضباطی و مسئولیت پذیری اجتماعی در پیش بینی پیشرفت تحصیلی دانشجویان دختر دانشگاه های تهران بود. روش: این تحقیق بر حسب هدف کاربردی و بر اساس شیوه گردآوری داده ها، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشجویان دختر دانشگاه های تهران در سال تحصیلی 98-1397 بود. نمونه پژوهش 384 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه تهران بود که به صورت خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه ادراک نابرابری جنسیتی خوش رو و همکاران، پرسشنامه خود انضباطی زند کریمی و پرسشنامه مسئولیت پذیری سروش استفاده شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیری به روش گام به گام مورد تحلیل آماری قرار گرفتند. یافته ها: نتایج ضریب همبستگی نشان داد که بین ادراک نابرابری جنسیتی، خود انضباطی و مسئولیت پذیری با پیشرفت تحصیلی دانشجویان دختر رابطه مثبت وجود دارد (001≥P). نتایج رگرسیون چندمتغیری به شیوه گام به گام نشان داد که 35 درصد از واریانس پیشرفت تحصیلی دانشجویان دختر توسط ادراک نابرابری جنسیتی، خود انضباطی و مسئولیت پذیری تبیین می شود. نتیجه گیری: نتیجه پژوهش رابطه بین ادارک نابرابری جنسیتی، خود انضباطی و مسئولیت پذیری دانشجویان دختر با پیشرفت تحصیلی تایید می کند. بنابراین طرح ریزی مطالعات کمی و کیفی بیشتر جهت ارتقای پیشرفت تحصیلی دانشجویان دختر، با توجه به نقش جنسیتی، اجتماعی، فرهنگی- آموزشی، سیاسی و اقتصادی آنان در جامعه، توصیه می شود.
پیش بینی حمایت اجتماعی دانشجویان بر اساس مولفه های سرمایه اجتماعی و سرمایه روانشناختی در بحران همه گیری کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: شیوع بیماری کرونا و اجرای قانون های پیشگیرانه، تاثیرات گوناگونی بر ابعاد روانی و اجتماعی افراد جامعه گذاشته است. هدف از این پژوهش مطالعه ارتباط حمایت اجتماعی دانشجویان با مولفه های سرمایه اجتماعی و سرمایه روانشناختی در بحران همه گیری کرونا بود. روش: پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی و جامعه آماری را کلیه دانشجویان استان چهارمحال و بختیاری در نیمسال دوم سال تحصیلی 99-1398 با تعداد بالغ بر 40000 نفر تشکیل می دادند. گروه نمونه 402 دختر و پسر دانشجو بودند که توسط پرسشنامه حمایت اجتماعی(زیمت و همکاران، 1998)، پرسشنامه سرمایه اجتماعی(پاتنام، 2000) و پرسشنامه سرمایه روانشناختی(لوتانز و همکاران، 2007) به شکل اینترنتی و از طریق درگاه های مجازی ارزیابی شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون هم زمان استفاده شد. یافته ها: نتایج بدست آمده نشان داد که سرمایه اجتماعی و سرمایه روانشناختی بصورت مثبت با حمایت اجتماعی دانشجویان، همبستگی دارند. همچنین مشخص شد که سرمایه اجتماعی و سرمایه روانشناختی، به ترتیب 24 و 48 درصد از تغییرات حمایت اجتماعی را پیش بینی می کنند(001/0p <). نتیجه گیری: به نظر می رسد می توان گفت حمایت اجتماعی دانشجویان با مؤلفه های سرمایه اجتماعی و سرمایه روانشناختی قابل پیش بینی است و دارای تلویحات کاربردی در تهیه مداخله های در بحران در زمان شیوع بیماری کرونا و بعد از آن است.