پژوهش های روان شناسی اجتماعی
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره 10 بهار 1398 شماره 37 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
مقدمه: زندگی انسان از مجموعه باورهای مثبت و منفی تشکیل شده و این باورها در پیشبرد زندگی نقش مهم و اساسی ایفا می کنند. هدف پژوهش حاضر پیش بینی بهزیستی اجتماعی و اعتماد اجتماعی از طریق باور به دنیای عادلانه است. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی-تحلیلی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش افراد مراجعه کننده به کلینیک های مشاوره شهر تهران بود. نمونه پژوهش شامل 100 نفر بوده که به شیوه هدفمند انتخاب گردیدند. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های باور به دنیا عادلانه ساتون و داگلاس(2005)، بهزیستی اجتماعی کییز(1998) و اعتماد اجتماعی صفاری نیا و شریف(1392) استفاده شد. داده ها با روش همبستگی و رگرسیون و با استفاده از نرم افزار SPSS23 مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین باور به دنیای عادلانه با بهزیستی اجتماعی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد (46/0r=، 01/0p <). اما بین باور به دنیای عادلانه و اعتماد اجتماعی رابطه معناداری وجود ندارد. همچنین نتایج نشان داد که باور به دنیای عادلانه 27 درصد از تغییرات بهزیستی اجتماعی را تبیین نماید. نتیجه گیری: با استفاده از نتایج حاصل می توان نتیجه گرفت باورهای افراد نسبت به دنیا می تواند در تامین بهزیستی و سلامت آن ها موثر باشد.
بررسی اثربخشی طرحواره درمانی بر بهبود سازگاری اجتماعی و سرمایه روانشناختی در افراد دارای اختلال هویت جنسی (ترنس سکشوال)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: شیوع نسبتاً کم اختلال هویت جنسی سبب شده است که تحقیقات کمی در این مورد انجام گیرد و این امر نیز موجب شده است که مشکلات مبتلایان حل نشده باقی بماند؛ بنابراین پژوهش حاضر درصدد بررسی تأثیر طرحواره درمانی بر بهبود سازگاری اجتماعی و سرمایه روانشناختی در افراد ترنس سکشوال بود. روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی همراه با پیش آزمون- پس آزمون با گروه آزمایش و گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش، افراد ترنس سکشوال(پسر به دختر) شهر تهران بود؛ که از طریق نمونه گیری در دسترس 40 نفر از افرادی که برای عمل تغییر جنسیت به مراکز و کلینیک های منطقه 3 مراجعه کرده بودند و یا در پارک دانشجو واقع در منطقه 11شهر تهران حضور داشتند، به طور داوطلبانه پرسشنامه سازگاری اجتماعی و سرمایه روانشناختی را تکمیل کردند و سپس به طور تصادفی در گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت 12 جلسه در معرض طرحواره درمانی کلاسیک قرار گرفت، سپس در مرحله پس آزمون هر دو گروه، به پرسشنامه های پژوهش پاسخ دادند. داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل کوواریانس چند متغیری(MANCOVA) با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که طرحواره درمانی، باعث بهبود سازگاری اجتماعی و سرمایه روانشناختی در گروه آزمایش و مرحله پس آزمون شد؛ همچنین مقایسه میانگین نمرات پیش آزمون- پس آزمون سازگاری اجتماعی و سرمایه روانشناختی تفاوت معناداری را نشان داد. نتیجه گیری: با توجه به این که طرحواره درمانی می تواند باعث بهبود سازگاری اجتماعی و سرمایه روانشناختی در افراد ترنس سکشوال شود، بهتر است که این شیوه درمان در برنامه های درمانی این افراد به کار برده شود.
تحلیل مسیر فراغت خانواده به رشد اجتماعی با واسطه گری کیفیت ارتباط والد-نوجوان و کیفیت ارتباط با همسالان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: رشد اجتماعی می تواند، نقش بسیار با اهمیتی در کیفیت زندگی حال و آینده داشته باشد و دانش آموزان می توانند با موفقیت در رشد اجتماعی بر احساسات منفی و مثبت خود کنترل داشته باشند. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای ارتباط والد-فرزندی و ارتباط با همسالان در رابطه بین فراغت خانواده با رشد اجتماعی دانش آموزان در مقطع متوسطه دوم سال تحصیلی 98-1397 انجام گرفت. روش: طرح پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه مورد مطالعه شامل کلیه دانش آموزان پسر شهر زابل به تعداد 300 نفر به صورت تصادفی و با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه فراغت خانواده (زبریسکی، 2000)، رشد اجتماعی (الیس وایتزمن، 1990 )، ارتباط والد-فرزندی (بارنس و اولسن، 1982) و ارتباط با همسالان (هادسون، 1997) بود. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که بین فراغت خانواده با ارتباط با همسالان (001/0P>؛2/0=β)؛ فراغت خانواده با ارتباط والد فرزندی (001/0P>؛24/0=β)؛ ارتباط با همسالان با رشد اجتماعی (001/0P>؛32/0=β)؛ ارتباط والد-فرزند با رشد اجتماعی (001/0P>؛33/0=β) رابطه معنادار وجود دارد. همچنین متغیرهای ارتباط والد-فرزندی و ارتباط با همسالان توانستند، نقش واسطه ای در رابطه بین فراغت خانواده و رشد اجتماعی ایفا کنند (002/0P>؛17/0β=). نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت که شرکت دسته جمعی و فعالانه اعضای خانوده در فعالیتهای فراغتی و تفریحی می تواند از طریق ارتقاء کیفیت ارتباط با همسالان و ارتباط با والدین باعث رشد اجتماعی بالاتر در دانش آموزان شود.
اثربخشی آموزش گروهی تحلیل رفتار متقابل بر تحمل پریشانی و حل مسئله اجتماعی نوجوانانِ بزهکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش گروهی تحلیل رفتار متقابل بر تحمل پریشانی و حل مسئله اجتماعی نوجوانانِ بزهکار انجام شد. روش: روش پژوهش نیمه تجربی از نوع طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه و مرحله پیگیری بود. جامعه آماری، نوجوانان پسر بزهکارِ مقیم در کانون اصلاح و تربیت شهر اهواز بود که از این بین به روش نمونه گیری هدفمند، تعداد 30 نفر انتخاب و به صورت گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه قرار گرفتند و به مقیاس تحمل پریشانی (سیمونز و گاهر، 2005) و فرم کوتاه سیاهه حل مسئله اجتماعی (دیزوریلا و همکاران، 2004) پاسخ دادند. گروه گواه در انتظار ماند و آموزش گروهی تحلیل رفتار متقابل برای گروه آزمایش در 10 جلسه 90 دقیقه ای به اجرا گذاشته شد. در پایان مداخلات درمانی و 2 ماه بعد، هر دو گروه مجدداً با پرسشنامه های پژوهش مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها از طریق تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش گروهی تحلیل رفتار متقابل بر افزایش تحمل پریشانی (01/0 >p) و توانایی حل مسئله اجتماعی سازنده(05/0 >p)و کاهش توانایی حل مسئله اجتماعی غیرسازنده(01/0 >p) نوجوانانِ بزهکار مؤثر بوده است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش اثربخشی کاربست آموزش گروهی تحلیل رفتار متقابل را بر بهبود تحمل پریشانی و حل مسئله اجتماعی نوجوانان بزهکار تأئید کرد.
پیش بینی پرخاشگری دانشجویان بر اساس هوش، خلق وخو و دلبستگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: علی رغم تأثیر متغیرهای موقعیتی و بی ثبات بر پرخاشگری، ثبات نسبی این متغیر در طول زندگی نیز در برخی پژوهش ها تأئید شده است. هدف پژوهش حاضر پیش بینی پرخاشگری دانشجویان بر اساس متغیرهای فردی باثبات هوش، ابعاد خلق و خو و سبک های دلبستگی بود. روش: جامعه ی آماری این پژوهش شامل دانشجویان کارشناسی دانشگاه سلمان فارسی کازرون بود که 266 نفر از آن ها به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه پرخاشگری باس و پری (1992)، پرسش نامه سرشت و منش (کلونینجر و همکاران، 1994)، پرسش نامه دلبستگی بزرگسالان بشارت (2011)، مقیاس آزمون هوش نابسته به فرهنگ کتل (1957) و همچنین پرسش نامه مقبول نمایی اجتماعی کران و مارلو (1960) استفاده شد. پس از مهار اثر مقبول نمایی اجتماعی از طریق ضریب همبستگی تفکیکی، متغیرهای دارای رابطه ی معنی دار با پرخاشگری کلی بعنوان متغیر پیش بین پرخاشگری وارد تحلیل رگرسیون به روش گام به گام شدند. یافته ها: ضرایب همبستگی نشان داد که پرخاشگری با متغیرهای نوجویی، آسیب پرهیزی، پشتکار، دلبستگی اجتنابی و دلبستگی دوسوگرا دارای رابطه مثبت معنی دار است. همچنین براساس خروجی رگرسیون دلبستگی ناایمن اجتنابی و دوسوگرا، متغیر خلق وخویی آسیب پرهیزی در کنار مقبول نمایی اجتماعی توانستند به میزان 47 درصد پرخاشگری را پیش بینی کنند که البته از این میزان 16 درصد مربوط به سبک پاسخدهی مقبول نمایانه ی اجتماعی بود. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که در جمعیت بهنجار دانشجویی وزن متغیرهای با ثبات شخصیتی در پیش بینی پرخاشگری چندان هم زیاد نیست و شاید بقیه پراکنش پرخاشگری را بتوان با عوامل موقعیتی و اکتسابی تر تبیین نمود. با توجه به سهم کم متغیرهای دیرپای شخصیتی، انتظار از اصلاح پذیری و درمان پرخاشگری دانشجویان با مداخله افزایش می یابد.
نقش سبک های فرزند پروری والدین در پیش بینی رشد اجتماعی کودکان پیش دبستان 5 و 6 ساله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: این مطالعه با هدف بررسی نقش سبک های فرزند پروری والدین در پیش بینی رشد اجتماعی کودکان پیش دبستان 5 و 6 ساله انجام شده است. رشد و تکامل ابتدای کودکی یک پنجره فرصت برای ارتقاء سلامت است، بنابراین کیفیت مراقبت در این دوران نقش بسزایی در سلامت و رشد و تکامل مطلوب کودک دارد همچنین سن پیش دبستانی دوره مهمی برای رشد اجتماعی است. روش: این پژوهش به روش همبستگی انجام شده است و رابطه بین متغیرها مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کودکان مقطع پیش دبستان مهدهای کودک شهر تهران (والدین کودکان مقطع پیش دبستانی) شامل 3 شهرستان تهران، ری و شمیرانات در سال تحصیلی 1398-1397 است که ت عداد 618 مهدکودک فعال را دارا می باشد.نمونه پژوهش شامل 236 نفر از کودکان و والدینشان با روش نمونه گیری تص ادفی خوش ه ای بود. افراد مورد پژوهش پرسشنامه سبک های فرزند پروری بامریند (1973) و پرسشنامه رشد اجتماعی وایلند (1965) را تکمیل نمودند و داده های بدست آمده با نرم افزار spss و با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون فرضیه های پژوهش مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که میزان ضریب همبستگی مشاهده شده بین رشد اجتماعی و سبک های فرزندپروری والدین ارتباط دارد. از نظر آماری نتایج تحلیل داده ها نشان داد که ضریب همبستگی بین سبک های فرزندپروی سهل گیرانه و مقتدرانه با رشد اجتماعی در سطح معن اداری 05/0p> مثبت و معنی دار است اما ضریب همبستگی پیرسون بین سبک فرزندپروری مستبدانه و رشد اجتماعی در سطح اطمینان 95 درصد رابطه معنی داری وجود ندارد. همچنین نتایج رگرسیون چندمتغیره نشان داد، سبک فرزندپروری مقتدرانه در سطح معنی داری آزمون (0.0001) بهترین متغیر برای پیش بینی رشد اجتماعی کودکان است. با استناد به یافته های به دست آمده از این پژوهش می توان گفت، سبک های فرزندپروری یکی از پیش بینی کننده های مهم رشدی بویژه در حیطه اجتماعی کودکان است. لیکن تفاوتی که در این پژوهش با سایر پژوهش های انجام شده دارد، این است که نتایج ارتباط بین سبک سهل گیرانه و رشد اجتماعی را نشان می دهد. نتیجه گیری: با توجه به یافته های بدست آمده می توان نتیجه گیری کرد: زمانی که والدین در روش های تربیتی خود در مورد فرزندشان ثابت قدم هستند، رفتارهای ابراز وجود و اعتماد را به آنها ارائه می دهند، به گفته های کودکان خود گوش می سپارند و گفتگو با آنها را ترویج می دهند؛ همچنین روش انضباطی آنان توأم با گرمی، منطق و انعطاف پذیری است و تا حدی به کودکان خود آزادی (سبک سهل گیرانه که در پژوهش های دیگر ارائه نگردیده است ) می دهند، کودکان رشد اجتماعی بیشتری را نشان می دهند.
مدل یابی روابط ساختاری اشتیاق تحصیلی دانشجویان بر اساس کمک طلبی تحصیلی، تدریس تحول آفرین، حمایت اجتماعی با میانجیگری نقش سرزندگی تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اشتیاق تحصیلی یکی از شاخص های مهم کیفیت دانشگاهی محسوب می شود. پژوهش حاضر با هدف مدل یابی روابط ساختاری اشتیاق تحصیلی دانشجویان بر اساس کمک طلبی، تدریس تحول آفرین، حمایت اجتماعی با میانجیگری نقش سرزندگی تحصیلی انجام شد. روش: جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشجویان دوره کارشناسی مجتمع آموزش عالی اسفراین در سال تحصیلی 96-1395 تشکیل دادند. نمونه پژوهش شامل 304 دانشجو (253 پسر، 51 دختر) بود که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های اشتیاق تحصیلی (فردریکز و همکاران، 2004)، سرزندگی تحصیلی (حسین چاری و دهقانی زاده، 1391)، کمک طلبی (ریان و پنتریچ، 1997)، حمایت اجتماعی ادراک شده(زیمت وهمکاران، 1988) و تدریس تحول آفرین (بوچامپ و همکاران، 2010) استفاده شد. یافته ها: حمایت اجتماعی ادراک شده، کمک طلبی و تدریس تحول آفرین مستقیماً بر اشتیاق تحصیلی اثر داشتند. همچنین حمایت اجتماعی، کمک طلبی و تدریس تحول آفرین به شکل غیرمستقیم و از طریق سرزندگی تحصیلی با اشتیاق تحصیلی ارتباط داشتند. سرزندگی تحصیلی نقش میانجیگری بین کمک طلبی تحصیلی، تدریس تحول آفرین، حمایت اجتماعی و اشتیاق تحصیلی دانشجویان داشت. در مجموع متغیرهای پژوهش توانستند، حدود 31 درصد از واریانس اشتیاق تحصیلی را پیش بینی کنند. نتیجه گیری: با تقویت کمک طلبی تحصیلی دانشجویان، حمایت اجتماعی و استفاده استادان از روش تدریس تحول آفرین می توان به دانشجویان کمک کرد تا بر مسائل و مشکلات تحصیلی خود غلبه کنند و سرزندگی تحصیلی خود را افزایش دهند. این عوامل می تواند در تعامل با یکدیگر، اشتیاق تحصیلی دانشجویان را ارتقاء بخشند.
اثربخشی آموزش مهارت حساسیت اخلاقی بر کاهش مکانیسم بی تفاوتی اخلاقی و ارتکاب قلدری در نوجوانان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: با توجه به شیوع بالای قلدری و تأثیر مکانیسم بی تفاوتی اخلاقی در افزایش نرخ ارتکاب به قلدری پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارت حساسیت اخلاقی بر کاهش مکانیسم بی تفاوتی اخلاقی و ارتکاب قلدری تدوین یافت. روش: مطالعه حاضر با روش نیمه آزمایشی و طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه اجرا گردید. جامعه آماری در این مطالعه شامل کلیه دانش آموزان دختر متوسطه اول شهر ابهر در سال تحصیلی 99-98 بودند و از میان مدارس مقطع متوسطه اول به روش تصادفی خوشه ای دو مدرسه انتخاب و پرسشنامه خودگزارش دهی رفتار اجتماعی کودکان - کریک و گروتپتر (1995) در آن ها اجرا شد، همچنین با همکاری کادر مدیریتی و مشاور مدرسه 31 دانش آموز برای هر گروه، انتخاب شدند. سپس یکی از مدارس به صورت هدفمند به عنوان گروه آزمایش جهت اجرای برنامه برگزیده شد و مدرسه دیگر به عنوان گروه کنترل هیچ برنامه مداخله ای دریافت نکرد. برنامه مداخله ای با محتوای مهارت حساسیت اخلاقی اندیکات، باک، میشل و ناروائیز (2001) به مدت 9 جلسه 45 دقیقه ای در گروه آزمایش اجرا شد همچنین، پرسشنامه بی تفاوتی اخلاقی بندوراو همکاران (1996) و پرسشنامه خودگزارش دهی رفتار اجتماعی کودکان کریک و گروتپتر (1995) پیش و پس از برنامه مداخله ای اجرا گردید و داده ها با روش تحلیل کوواریانس چند متغیری و تک متغیری مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل مانکوا نشان داد که دریافت آموزش حساسیت اخلاقی در گروه آزمایش، موجب کاهش نمرات پس آزمون های مکانیسم بی تفاوتی اخلاقی و ارتکاب قلدری نسبت به گروه کنترل گردید. نتیجه گیری: بر اساس نتایج این مطالعه، پیشنهاد می گردد که موضوع رشد اخلاقی و مهارت های مرتبط با آن در جهت توسعه چندوجهی مهارت های کودکان و نوجوانان درزمینه پیشگیری و کنترل خشونت و قلدری مدنظر قرار گیرد.