فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۱٬۲۸۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
مقدمه: دلبستگی مکان، به پیوند عاطفی میان فرد و مکان اطلاق می شود. این مفهوم تجارب زندگی افراد را در سه حوزه ی عاطفی، شناختی و رفتاری به میزان قابل توجهی تحت تاثر قرار می دهد. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش تعدیلگری مدت سکونت در رابطه دلبستگی مکان با سلامت روانی و بهزیستی اجتماعی در زنان ساکن شهر تهران انجام شد. روش: این پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی بوده و نمونه آن متشکل از 241 زن ساکن شهر تهران بود که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس دلبستگی مکان صفاری نیا (1390)، مقیاس سلامت روانی بشارت (1388) و مقیاس بهزیستی اجتماعی کیز (1998) بود. به منظور بررسی فرضیه های تحقیق، روش مدل معادلات ساختاری، نرم افزارهای SPSS20 و SmartPLS3 استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد میان دلبستگی مکان با سلامت روان و نیز میان دلبستگی مکان و بهزیستی اجتماعی رابطه مثبت معنادار برقرار است. گرچه میان مدت سکونت و دلبستگی مکان رابطه معنادار مثبت وجود دارد، مدت سکونت نمی تواند در رابطه میان دلبستگی مکان با سلامت روان و بهزیستی اجتماعی نقش تعدیلگری ایفا کند. نتیجه گیری: براساس یافته ها می توان گفت دلبستگی مکان، در افزایش سلامت روان و بهزیستی اجتماعی زنان نقش قابل توجهی دارد.
پیش بینی تعادل بین کار و زندگی شاغلین بر اساس حمایت اجتماعی ادراک شده و رجحان شغلی با نقش میانجی هوش معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از انجام پژوهش حاضر تعیین بهترین مدل پیش بینی تعادل بین کار و زندگی شاغلین بر اساس حمایت اجتماعی ادراک شده و رجحان شغلی با نقش میانجی هوش معنوی است.
روش: روش تحقیق، همبستگی از نوع پیش بینی و جامعه آماری شاغلین در ستاد مرکزی (در شهر تهران) و معاونت خریدراهبردی مدیریت های درمان (در سراسر کشور) سازمان تأمین اجتماعی در سال 1400 می باشند. گردآوری اطلاعات به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای است که بر اساس فرمول کلاین حداقل تعداد 200 نمونه تعیین گردید. پرسشنامه به شکل الکترونیک با استفاده از پرس لاین طراحی و توسط بیش از 600 نفر مورد بازدید و 213 نفر پرسشنامه را تکمیل نمودند که شامل پرسشنامه های هوش معنوی عبدالله زاده و همکاران (1387)، حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت و همکاران (1988)، تعادل کار و زندگی وانگ و کو (2009) و رجحان شغلی آمابایل و همکاران (1994) بوده است.
یافته ها: مقادیر T نشان از صحت رابطه ی بین سازه ها و تأیید روابط بین متغیرهای پژوهش در سطح اطمینان 95% است. مقدار Q2 برای تمامی متغیرها بالاتر از 0.25 است؛ لذا مدل ساختاری از قدرت پیش بینی بالایی برخوردار می باشد. مقدار GOF برابر با 0.2775 است؛ بنابراین سطح برازش کلی مدل در حد خوبی می باشد.
نتیجه گیری: متغیر حمایت اجتماعی و رجحان شغلی دارای تأثیرگذاری معنی داری بر تعادل کار و زندگی شاغلین هستند و در این بین حمایت اجتماعی ادارک شده دارای تأثیرگذاری بالاتری می باشد. متغیر هوش معنوی دارای تأثیرگذاری معنی داری بر تعادل کار و زندگی شاغلین نمی باشد.
نقش واسطه ای پرخاشگری در ارتباط بین خودشیفتگی و جامعه پسندی: مدلی واریانس محور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: داشتن جامعه سالم در گرو رفتار جامعه پسند افراد آن است بنابراین درک عوامل مؤثر بر این رفتارها حائز اهمیت است. پژوهش حاضر با هدف بررسی مدل واریانس محور نقش واسطه ای پرخاشگری در ارتباط بین خودشیفتگی و جامعه پسندی در دانشجویان انجام شد.روش: طرح پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل 7589 دانشجوی دانشگاه آزاد اسلامی در سال 1402 بود که تعداد 341 نفر به روش نمونه گیری ترکیبی (مرحله اول تصادفی خوشه ای و مرحله دوم دردسترس) در پژوهش شرکت کردند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های خودشیفتگی (راسکین و تری، 1988)، پرخاشگری (زاهدی فر، 1379) و مجموعه شخصیت جامعه پسند (پنر، 2002) استفاده شد. تحلیل داده ها در چارچوب مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار PLS 3 انجام شد.یافته ها: نتایج نشان داد که مدل کلی پژوهش، به صورت مطلوبی با داده ها برازش دارد. در بررسی یافته ها مشخص شد اثر مستقیم خودشیفتگی بر پرخاشگری و اثر مستقیم پرخاشگری بر شخصیت جامعه پسند (0/01≤P) و اثر غیرمستقیم خودشیفتگی بر جامعه پسندی معنی دار می باشد (0/05≤P).نتیجه گیری: نتایج پیامدهایی برای مفهوم سازی خودشیفتگی، اهمیت نقش واسطه ای پرخاشگری و بهبود درک شخصیت جامعه-پسند دارد. لذا، با توجه به تأیید نقش واسطه ای پرخاشگری در ارتباط بین خودشیفتگی و جامعه پسندی می توان برای کاهش خودشیفتگی و افزایش جامعه پسندی در دانشجویان برنامه هایی برای آموزش و کاهش پرخاشگری آنان مدنظر قرار داد.
فراتحلیل تاثیر میزان و نوع استفاده از فضای مجازی بر هویت و ارزش های خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
47 - 60
حوزه های تخصصی:
مقدمه: امروزه فضای مجازی به عنوان یک پدیده نوین تأثیر گسترده ای بر ابعاد زندگی افراد در خانواده دارد و تحولات بسیاری را در بین آنان موجب شده است از آنجایی که خانواده کانون اصلی حفظ هنجارها و ارزش های اجتماعی است از این رو در این پژوهش به بررسی تأثیر میزان و نوع استفاده از فضای مجازی بر هویت و ارزش های خانواده به شیوه فراتحلیل پرداخته شده است.روش: بدین منظور از بین پژوهش های مرتبط بین سال های 1390- 1400 تعداد 46 (19پژوهش نوع استفاده، 27 پژوهش میزان استفاده) که از نظر روش شناختی ملاک های لازم جهت ورود به فراتحلیل را داشتند، انتخاب و با استفاده از روش مقایسه ای (همبستگی) نرم افزار فراتحلیل تحلیل شدند.یافته ها: یافته ها نشان داد که نوع استفاده از فضای مجازی به طور کلی بر ارزش ها و هویت خانواده تأثیر معناداری ندارد، درحالی که میزان استفاده از فضای مجازی برحسب جدول تفسیری اندازه اثرکوهن به طور متوسطی (313/0) می تواند بر هویت و ارزش های خانوادگی اثرگذار باشد و آن را کاهش دهد (05/0>P).نتیجه گیری: بر این اساس می توان گفت که بیشتر از آن که نوع استفاده از فضای مجازی بر ارزش ها و هویت خانواده تاثیرگذار باشد، میزان استفاده از آن منجر به نزول هویت و ارزش ها در خانواده به اندازه متوسطی می گردد.
بررسی اثربخشی آموزش درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش، مدل (ناظر، کاشف و مشاور-ارزش ها) بر شایستگی اجتماعی-هیجانی و حل مسئله اجتماعی نوجوانان دارای رفتار پرخطر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
75 - 92
حوزه های تخصصی:
مقدمه: توجه به توانایی های هیجانی و اجتماعی نوجوانان دارای رفتارهای پرخطر، همواره مورد توجه پژوهشگران بوده است. این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش مدل (ناظر، کاشف و مشاور-ارزش ها) بر شایستگی هیجانی- اجتماعی و حل مسئله اجتماعی نوجوانان دارای رفتار پر خطر انجام شده است.روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی همراه با پیش آزمون- پس آزمون با گروه آزمایش وگروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر مقطع متوسطه شهر دزفول که در سال تحصیلی 1400-1399 مشغول به تحصیل بودند و به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای و براساس تکمیل پرسشنامه رفتار پرخطر (زاده محمدی ، احمد آبادی، حیدری 1390) انتخاب شدند. از این تعداد 40 نفر بصورت تصادفی و در دو گروه گمارده شد. قبل از انجام مداخله به عنوان پیش آزمون هر دو گروه مورد سنجش پرسشنامه های شایستگی هیجانی- اجتماعی (زو و همکاران 2012) و حل مسئله اجتماعی (دزوریلا و همکاران 2002) قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت هشت جلسه در معرض آموزش مدل قرار گرفت. سپس در مرحله پس آزمون، هر دو گروه به پرسشنامه های پژوهش پاسخ دادند. داده ها نیز با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری و تک متغیره مورد تحلیل قرار گرفتند.یافته ها: نتایج نشان داد، بین دو گروه کنترل و آزمایش (مدل ناظر، کاشف، مشاور) از نظر تأثیر بر متغیرهای شایستگی هیجانی- اجتماعی و حل مسئله اجتماعی تفاوت معناداری وجود دارد.نتیجه گیری: با توجه به اثربخشی مدل ناظر، کاشف و مشاور- ارزش ها بر ارتقاء شایستگی هیجانی- اجتماعی و حل مسئله اجتماعی نوجوانان دارای رفتار پرخطر شایسته است که این مدل به عنوان یکی از ابزارهای جدید و کاربردی مورد توجه پژوهشگران قرار گیرد.
تدوین مدل علی گرایش به تقلب در امتحان بر اساس باورهای غیرمنطقی و خودکنترلی با میانجی گری اضطراب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
33 - 46
حوزه های تخصصی:
مقدمه: این پژوهش با هدف تدوین مدل علی گرایش به تقلب در امتحان بر اساس باورهای غیرمنطقی و خودکنترلی با میانجی گری اضطراب انجام شد.
روش: این پژوهش یک مطالعه توصیفی_ همبستگی به روش معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل تمام دانشجویان دانشگاه کوثر بجنورد در سال تحصیلی 1402-1401 بودند که 240 دانشجو به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه های تقلب تحصیلی استفنز و گلباج (2007)، باورهای غیرمنطقی جونز (1968)، خودکنترلی تانجی و همکاران (2004) و اضطراب بک (1988) بود.
یافته ها: نتایج همبستگی معنی داری بین تمامی متغیرها نشان داد (05/0>P). همچنین درماندگی در برابر تغییر (0316/0)، توقع تأئید از دیگران (0444/0) و خودکنترلی (0327/0) از طریق غیرمستقیم و با میانجی گری اضطراب، واریانس گرایش به تقلب در امتحان را تبیین کرد.
نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که باورهای غیرمنطقی و خودکنترلی با میانجی گری اضطراب بر گرایش به تقلب تأثیر می گذارند. با توجه به شاخص ها و ضرایب به دست آمده می توان نتیجه گرفت که مدل پیشنهادی برای تدوین مدل علی گرایش به تقلب تحصیلی مناسب بوده و داده ها با مدل پژوهش برازش مناسبی داشته است.
پیش بینی رضایت زناشویی بر مبنای برون گرایی، همدلی زناشویی و بخشش زناشویی در زنان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
61 - 74
حوزه های تخصصی:
ﻣﻘﺪﻣﻪ: این تحقیق با هدف پیش بینی رضایت زناشویی بر مبنای برون گرایی، همدلی زناشویی و بخشش زناشویی در زنان متأهل صورت پذیرفت.روش: در پژوهش حاضر از روش توصیفی-همبستگی از نوع رگرسیون استفاده شد. با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای، 840 زن متأهل ساکن در استان لرستان انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مقیاس های رضایت زناشویی انریچ، NEO-FFI، همدلی زناشویی و بخشش زناشویی به عنوان پرسشنامه های استاندارد گردآوری شدند. با کمک نرم افزار SPSS داده های جمع آوری شده، بررسی و تجزیه و تحلیل شدند.ﯾﺎﻓﺘﻪﻫﺎ: ضریب تعیین به دست آمده از آزمون رگرسیون خطی چندگانه برابر با 0.378 بود که نشان می دهد مدل 37.8 درصد از تغییرات رضایت زناشویی را توضیح می دهد. با توجه به ضرایب استاندارد، برون گرایی، همدلی و بخشش پیش بینی کننده های معنادار رضایت زناشویی بودند. از یافته ها می توان استنباط کرد که برون گرایی، همدلی و بخشش تأثیر مثبت و مطلوبی بر رضایت زناشویی دارند، به طوری که یک واحد افزایش در برون گرایی، همدلی و بخشش به ترتیب منجر به افزایش 0.121، 0.255 و 0.421 واحد در رضایت زناشویی می شود. مهم ترین متغیر تأثیرگذار بر رضایت زناشویی بخشش بود و پس از آن همدلی و سپس برون گرایی تأثیرگذار بودند.ﻧﺘﯿﺠﻪﮔﯿﺮی: برای تقویت رضایت زوجین، به ویژه زنان پیشنهاد می شود، برنامه های آموزشی ترتیب داده شود که افزایش آگاهی در مورد ویژگی شخصیتی برون گرایی و تقویت ویژگی های مثبت مانند همدلی و بخشش را در اولویت قرار دهد.
پیش بینی پرخاشگری سایبری بر اساس همدلی، بی تفاوتی اخلاقی و نشخوار خشم در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پرخاشگری سایبری شکل جدید خشونت بین فردی در میان نوجوانان است که می تواند، آسیب های فراوانی بر سلامت روان نوجوانان وارد کند، بنابراین لازم است به عوامل زمینه ساز آن پرداخته شود. لذا پژوهش حاضر با هدف پیش بینی پرخاشگری سایبری بر اساس همدلی، بی تفاوتی اخلاقی و نشخوار خشم در نوجوانان انجام شد.
روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان مشغول به تحصیل دبیرستان های پسرانه دوره دوم تبریز در سال تحصیلی 1402-1401 بودند که 395 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای بر اساس جدول نمونه گیری مورگان انتخاب شدند. پرسشنامه های نشخوار فکری خشم (ARS)، مقیاس همدلی اساسی، پرسشنامه پرخاشگری سایبری برای نوجوانان (CYBA) و پرسشنامه بی تفاوتی اخلاقی در این پژوهش استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل رگرسیون همزمان مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج حاصل نشان داد، رابطه منفی معنی داری بین پرخاشگری سایبری و همدلی عاطفی (05/0>P) و رابطه مثبتی بین بی تفاوتی اخلاقی و نشخوار خشم با پرخاشگری سایبری وجود دارد (01/0>P)؛ همچنین نتایج نشان داد که 27/0 تغییرات پرخاشگری سایبری به وسیله همدلی عاطفی، بی تفاوتی اخلاقی و زیرمؤلفه های نشخوار خشم تبیین می شود. همچنین همدلی شناختی، خاطرات خشم و فهم علل سهم معنی داری در پیش بینی پرخاشگری سایبری ندارد (0001/0>P).
نتیجه گیری: پژوهش حاضر نشان داد، جهت کنترل رفتارهایی مثل پرخاشگری سایبری باید به مؤلفه های هیجانی و اخلاقی مانند همدلی، بی تفاوتی اخلاقی و نشخوار خشم توجه بیشتری گردد.
تبیین رابطه صفات شخصیت و رفتارهای حفاظت از محیط زیست با نقش واسطه ای دلبستگی به مکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
19 - 32
حوزه های تخصصی:
مقدمه: با افزایش اهمیت مسائل زیست محیطی، روان شناسی محیطی نیز به دنبال ایجاد رابطه پایدار بین انسان و طبیعت است. در همین راستا، پژوهش حاضر برای شناخت بیشتر این رابطه به بررسی نقش صفات شخصیتی در رفتارهای حفاظت از محیط زیست پرداخته است. همچنین نقش واسطه ای دلبستگی به مکان را نیز در ارتباط شخصیت و رفتارهای حفاظت از محیط زیست بررسی کرده است.روش: روش این مطالعه از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه ی آماری این مطالعه دانشجویان دانشگاه تربیت مدرس در سال تحصیلی 1399-1400 بودند که به روش نمونه گیری در دسترس 250 نفر انتخاب شدند. برای اندازه گیری متغیرهای پژوهش از مقیاس صفات شخصیت مک کری و کاستا (1992)، مقیاس دلبستگی به مکان صفاری نیا (1390) و پرسش نامه تلفیق شده توسط فردوسی، مرتضوی و رضوانی (1386) از پرسش نامه های رفتارهای حفاظت از محیط زیست کایزر، ولفینگ و فهرر (1999) و تارانت و کوردل (1997) استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از روش تحلیل مسیر در مدل معادله ساختاری استفاده شد.یافته ها: شاخص های برازش و ضرایب مسیر (p<0.05) نشان دادند که عوامل شخصیتی برون گرایی، توافق پذیری و وظیفه شناسی با توجه به نقش واسطه ای عامل وابستگی به مکان در رفتار محیطی نقش دارند.نتیجه گیری: اگر فرد دارای صفات برون گرایی، توافق پذیری و وظیفه شناسی باشد و به محل زندگی اش دلبستگی داشته باشد، احتمال بروز رفتارهای حفاظت کننده از محیط زیست او در آنجا بیشتر است. در نتیجه می توان با شناخت رابطه انسان ها با ویژگی های شخصیتی متفاوت و رابطه عاطفی با خانه، رفتارهای محیطی مثبت آن ها را تقویت کرد.
اثربخشی بسته آموزشی کیفیت زندگی در مدرسه برکمک طلبی و رضایت تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
93 - 107
حوزه های تخصصی:
مقدمه: دانش آموزان بزرگ ترین سرمایه های هر کشوری محسوب می شوند، بنابراین توجه به رشد همه جانبه ی آن ها یکی از وظایف مهم نظام آموزشی قلمداد می شود. ، هدف پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی بسته ی آموزش کیفیت زندگی در مدرسه بر کمک طلبی و رضایت تحصیلی دانش آموزان بود.روش: طرح پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر دوره دوم ابتدایی شهرخرم آباد بود که در سال تحصیلی 402-1401مشغول به تحصیل بودند. روش نمونه گیری به صورت خوشه ای چند مرحله ای بود که نمونه مورد نظر به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (20 نفر)، گواه (20 نفر) جایگزین شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های کمک طلبی تحصیلی رایان و پینتریچ (1997) و رضایت تحصیلی شیخ الاسلامی و احمدی (1390) جمع آوری شدند. گروه آزمایش به مدت 12 جلسه تحت آموزش بسته ی کیفیت زندگی در مدرسه قرار گرفتند و گروه گواه آموزشی دریافت نکردند؛ پس از اتمام دوره ی آموزشی از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره و تک متغیره تحلیل شدند.یافته ها: نتایج به دست آمده از تحلیل داده ها نشان داد که بین نمرات پس آزمون کمک طلبی و رضایت تحصیلی دانش آموزان در گروه های آزمایش و گواه تفاوت معناداری (001/0P<) وجود دارد.نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت که بسته ی آموزشی کیفیت زندگی در مدرسه منجر به افزایش میزان کمک طلبی و رضایت تحصیلی دانش آموزان می شود.
رابطه بین گرایش به جراحی زیبایی با نگرش به مد و تصویر بدنی منفی زنان متقاضی جراحی زیبایی با تکیه بر نوع جراحی: نقش میانجیگری تنظیم شناختی هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه : در گذشته، جراحی زیبایی در جهت بازگشت عملکرد و شکل طبیعی عضوی از بدن انجام می شد، اما امروزه جراحی زیبایی کارکرد اصلی خود را از دست داده است. هدف از پژوهش حاضر تعیین برازش مدل ساختاری روابط بین گرایش به جراحی زیبایی با نگرش به مد و تصویر بدنی منفی با میانجیگری تنظیم شناختی هیجان با تکیه بر نوع جراحی در زنان متقاضی جراحی زیبایی شهر بوشهر بود.
روش : روش پژوهش حاضر همبستگی از نوع مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش تمامی زنان متقاضی جراحی زیبایی که در سال 1399 به کلینیک های زیبایی شهر بوشهر مراجعه کرده بودند را شامل می شد. حجم نمونه متشکل از 400 نفر خانم بود که به شیوه نمونه گیری تصادفی در دسترس انتخاب گردیدند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسش نامه های گرایش به جراحی زیبایی اعتمادی فر و امانی (1392)، نگرش به مد رضایی (1393)، تصویر بدنی لیتلتون و همکاران (2005) و تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی (2001) بود.
یافته ها : یافته ها حاکی از آن بود که متغیرهای نگرش به مد و تصویر بدنی منفی با میانجیگری تنظیم شناختی هیجان پیش بینی کننده گرایش به جراحی زیبایی در زنان بودند. یافته های مدل ساختاری نشان داد که مسیر نگرش به مد و تصویر بدنی منفی با تنظیم شناختی هیجان به طور مستقیم و با گرایش به جراحی زیبایی با میانجیگری تنظیم شناختی هیجان معنادار می باشد.
نتیجه گیری : تحلیل داده ها نشان دهنده مناسب بودن شاخص ها بود و نتایج نشان داد که مدل از برازش مطلوبی برخوردار است. یافته های این پژوهش می تواند، برای روان درمانگران و مشاوران در ارائه مشاوره تخصصی به زنان متقاضی جراحی پروتکلی مبنی بر اصلاح باورها و شناخت های غیرمنطقی و آموزش سبک های مقابله ای جهت کاهش تصویر بدنی منفی و مدگرایی و افزایش تنظیم شناختی هیجان معرفی نماید.
پیش بینی ابعاد شخصیت جامعه پسند بر اساس سلامت اجتماعی و منبع کنترل در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۵
143 - 165
حوزه های تخصصی:
مقدمه : پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر رفتار جامعه پسند به مطالعه رابطه شخصیت جامعه پسند با سلامت اجتماعی و منبع کنترل در بین دانشجویان پرداخت. روش : روش پژوهش از نوع همبستگی است و جامعه آماری کلیه دانشجویان دانشگاه بین المللی امام خمینی قزوین بود. گروه نمونه 100 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های شخصیت جامعه پسندِ پنر، سلامت اجتماعیِ کیز و منبع کنترل بیرونی- درونیِ راتر بود. داده ها توسط روش های رگرسیون گام به گام معکوس و محاسبه ضریب همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها : نتایج نشان داد، تمام ابعاد شخصیت جامعه پسند با مؤلفه های سلامت اجتماعی همبستگی مثبت معنادار دارند؛ به غیر از خرده مقیاسهای مسئولیت اجتماعی و نوعدوستی خودگزارشی که با شکوفایی اجتماعی از ابعاد سلامت اجتماعی همبستگی منفی معنادار دارند و خرده مقیاس نگاه از منظر دیگران که رابطه معنادار با هیچ کدام از مؤلفه های سلامت اجتماعی ندارد. هم چنین تمام ابعاد شخصیت جامعه پسند با منبع کنترل رابطه مثبت معنادار دارند به غیر از خرده مقیاس های ارتباط همدلانه و نگاه از منظر دیگران که با منبع کنترل هیچ رابطه معناداری ندارند. تحلیل رگرسیون نشان داد، منبع کنترل و هم چنین مؤلفه هایی از سلامت اجتماعی پیش بینی کننده های مناسبی برای برخی از ابعاد جامعه پسندی هستند. نتیجه گیری : بر اساس یافته ها می توان نتیجه گیری کرد که ارتقاء سلامت اجتماعی و تقویت منبع کنترل درونی در افراد می تواند موجب افزایش رفتار جامعه پسند شود.
پیکربندی و اعتباریابی الگوی روانی اجتماعی هویت نوجوانان پسر ایرانی: یک مطالعه روایتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۲ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۶
79 - 100
حوزه های تخصصی:
مقدمه : شواهد بیشماری حاکی از تغییرات رفتاری اساسی در نوجوانان ایرانی است. به احتمال زیاد بتوان این تغییرات را به مسائل هویتی آنان نسبت داد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اعتباریابی الگوی روانی اجتماعی هویت نوجوانان ایرانی و تعیین رابطه احتمالی آن با تغییرات رفتاری آنان انجام شد.
روش : این پژوهش از لحاظ رویکرد آمیخته بود. در مرحله کیفی از روش روایت پژوهی و در مرحله کمّی از روش همبستگی استفاده شد. در بخش کیفی، جامعه آماری پژوهش نوجوانان پسر 15 تا 20 ساله بعلاوه روان شناسان و جامعه شناسان شهر تهران در سال 1399 بود. 19 نفر از نوجوانان با نمونه گیری داوطلبانه و 6 نفر از متخصصان با نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. در بخش کمی، جامعه آماری پژوهش نوجوانان پسر 15 تا 20 ساله شهر تهران در سال 1399 بود که از بین آن ها 218 نفر با نمونه گیری داوطلبانه انتخاب شدند. گردآوری داده ها در بخش کیفی از طریق مصاحبه داستان زندگی مک آدامز (1995) و در بخش کمی به وسیله پرسشنامه محقق ساخته صورت پذیرفت. جهت تحلیل داده ها در بخش کیفی از روش تحلیل محتوا و در بخش کمی از تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد.
یافته ها : نتایج تحلیل محتوا بعلاوه تحلیل عاملی نشان داد که مدل کلان روایت نوجوانان شامل مؤلفه هایی چون تعلق به خانواده، پایبندی به ارزش های دینی و اطاعت از والدین است و مدل ضد روایت نیز مؤلفه هایی چون سبک زندگی اختیاری، حس منحصر به فرد بودن، استقلال خواهی و رقابت جویی را در بردارد.
نتیجه گیری : می توان تغییرات رفتاری نوجوانان پسر ایرانی را به دو عامل عمده نسبت داد: 1- تضاد میان برخی مؤلفه های ضد روایت و کلان روایت آن ها 2- وضعیت نسبتاً افراطی برخی مؤلفه های روایت های آن ها.
مقایسه کمال گرایی سازش نایافته، راهبردهای غیر انطباقی تنظیم شناختی هیجان و نشخوار فکری در نوجوانان با اضطراب اجتماعی بالا و پایین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه : اضطراب اجتماعی یکی از ناتوان کننده ترین اختلالات اضطرابی است که از ابتدای نوجوانی نشانه های آن آغاز شده و تا دوره های بعدی تحول ادامه پیدا می کند. این اختلال در زندگی شخصی، تعاملات اجتماعی، زندگی شغلی و سایر ابعاد عملکردی فرد نابسامانی هایی به وجود می آورد. از این رو، شناسایی ویژگی های مبتلایان اهمیت ویژه ای دارد. هدف پژوهش حاضر مقایسه کمال گرایی سازش نایافته، راهبردهای غیرانطباقی تنظیم شناختی هیجان و نشخوار فکری در نوجوانان با اضطراب اجتماعی بالا و اضطراب اجتماعی پایین بود.
روش : پژوهش حاضر توصیفی از نوع علی مقایسه ای بود. جامعه آماری این پژوهش، همه دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه دوم شهرستان کاشان در سال تحصیلی 99-98 بود. نمونه ی مورد مطالعه 329 نفر از دانش آموزان بودند که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده پرسشنامه اضطراب اجتماعی کانور (2000)، پرسشنامه کمال گرایی هیل (2004)، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی (2001) و پرسشنامه نشخوار فکری هوکسما (1993) بود.
یافته ها : نتایج این پژوهش نشان داد که بین دانش آموزان با اضطراب اجتماعی بالا و پایین در کمال گرایی سازش نایافته، راهبردهای غیر انطباقی تنظیم شناختی هیجان و نشخوار فکری تفاوت معناداری (5 0/0 > p) وجود دارد.
نتیجه گیری : یافته های این پژوهش بر اهمیت توجه به کمال گرایی سازش نایافته، راهبردهای غیر انطباقی تنظیم شناختی هیجان و نشخوار فکری در نوجوانان با اضطراب اجتماعی بالا تاکید می کند و تلویحات کاربردی مهمی جهت مداخله های آموزشی_ درمانی برای نوجوانان با اضطراب اجتماعی بالا دارد.
کنترل روان شناختی والدین و رفتار جامعه پسند فرزندان: نقش واسطه ای هیجان اخلاقی قدردانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۷
33 - 55
حوزه های تخصصی:
مقدمه: والدین به عنوان مهم ترین عامل جامعه پذیر کردن کودکان و نوجوانان محسوب می شوند. پژوهش ها رابطه بین قدردانی و کاهش رفتار جامعه پسند را مورد تأیید قرار داده اند، از این رو هدف پژوهش حاضر، تبیین رابطه کنترل روان شناختی والدین و رفتار جامعه پسند با واسطه گری هیجان اخلاقی قدردانی بود. روش: روش پژوهش از نوع توصیفی –همبستگی و جامعه آماری شامل دانش آموزان دوره متوسطه دوم شهر یزد در سال تحصیلی 1399-1400 بود. حجم نمونه 350 نفر و با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند که در نهایت 308 نفر پرسشنامه ها را تکمیل کردند. به منظور اندازه گیری متغیرهای پژوهش از پرسشنامه کنترل روان شناختی والدین (سوننس و همکاران،2010)، مقیاس چند مؤلفه ای قدردانی (مورگان و همکاران، 2017) و مقیاس گرایش های جامعه پسند (کارلو و راندال، 2002) استفاده گردید. یافته ها: داده ها با استفاده از نرم افزار AMOS و در قالب الگوی معادلات ساختاری تحلیل شدند. نتایج نشان داد که کنترل روان شناختی والدین، رفتار جامعه پسند را به طور منفی و معنادار پیش بینی می کند. رابطه قدردانی و رفتار جامعه پسند به صورت معکوس و معنادار بود. علاوه بر این، نقش واسطه گری قدردانی در رابطه بین کنترل روان شناختی والدین و رفتار جامعه پسند مورد تأیید قرار گرفت (05/0p<). نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت کنترل روان شناختی والدین کمتر در بافت خانواده و مهارت بیشتر فرزندان در هیجان اخلاقی قدردانی، موجبات ارتقاء رفتار جامعه پسند آن ها را فراهم می سازد.
رابطه شفقت به خود و خوش بینی در دانش آموزان: نقش واسطه ای سازگاری اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۵
65 - 84
حوزه های تخصصی:
مقدمه : در همه جوامع شیوه رفتار کودکان و نوجوانان از دغدغه های اساسی نظام تعلیم و تربیت و خانواده ها است و سازگاری اجتماعی مهم ترین جنبه رشد اجتماعی هر فرد است که در ارتباط با افراد مختلف و همچنین موفقیت شغلی و تحصیلی افراد اثرگذار است. مطالعه حاضر با هدف بررسی رابطه شفقت به خود و خوش بینی در دانش آموزان، نقش واسطه ای سازگاری اجتماعی انجام شد. روش : پژوهش حاضر از لحاظ ماهیت کاربردی و طرح پژوهش، همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش، شامل تمامی دانش آموزان دختر مقطع اول متوسطه شهرستان اسلامشهر در سال تحصیلی 1401-1400 بود که با توجه به فرمول کوکران 378 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس برای شرکت در پژوهش انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه شفقت به خود نف (2003)، خوش بینی گترسوم (1982) و پرسشنامه سازگاری اجتماعی بل (1961) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و روش تحلیل مسیر در معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها : نتایج پژوهش نشان داد که شفقت به خود، خوش بینی و سازگاری اجتماعی دارای همبستگی مثبت معنادار هستند (01/0>p). همچنین سازگاری اجتماعی در رابطه بین شفقت به خود و خوش بینی دارای نقش واسطه ای بود. نتیجه گیری : بر اساس یافته های پژوهش از طریق طراحی برنامه های مبتنی بر بهبود خوش بینی و شفقت به خود می توان سازگاری اجتماعی را ارتقاء داد.
مدل یابی افسردگی از طریق مقایسه اجتماعی رو به بالا در شبکه های اجتماعی مجازی: بررسی نقش میانجیگری حسادت و نقش تعدیل گر ادراک حمایت همسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه : مخاطرات استفاده از شبکه های اجتماعی موجب شده است، طی دهه های اخیر تحقیقات مختلفی در این حوزه صورت گیرد. هدف پژوهش حاضر نیز بررسی نقش میانجیگری حسادت و نیز نقش تعدیلگر ادراک حمایت همسر در رابطه بین مقایسه اجتماعی رو به بالا و افسردگی در شبکه های اجتماعی مجازی بود. روش : روش پژوهش همبستگی- مدل معادلات ساختاری بود. جامعه پژوهش شامل افراد متأهل شهر کرمان و نمونه 320 نفر از زنان و مردان این شهر بودند که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و از طریق لینکی که برایشان ارسال شد به پرسشنامه محقق ساخته مقایسه اجتماعی رو به بالا در شبکه های اجتماعی مجازی، پرسشنامه افسردگی رادلوف (1991)، پرسشنامه حسادت در شبکه های اجتماعی تاندوک، فروسی و دافی (2015) و مقیاس تجدید نظر شده حمایت در روابط صمیمانه دهل لارسن و لاندرس (2001) پاسخ دادند. سپس داده ها با استفاده از روش آماری ضریب همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها : یافته های حاصل از پژوهش نشان داد، حسادت می تواند؛ نقش میانجی را در رابطه بین مقایسه اجتماعی رو به بالا در شبکه های اجتماعی و افسردگی ایفا کند. همچنین ادراک حمایت همسر توانست در رابطه بین حسادت در شبکه های اجتماعی مجازی و افسردگی را تعدیل کند. نتیجه گیری : با توجه به یافته ها می توان گفت، مقایسه رو به بالا با دیگران علاوه بر تأثیر بر حسادت در شبکه های اجتماعی مجازی می تواند؛ افسردگی را نیز در افراد متأهل افزایش دهد. در این بین ادراک حمایت همسر می تواند در کاهش پیامدهای حسادت ورزی در این شبکه ها موثر باشد.
پیش بینی بی تفاوتی اخلاقی بر اساس صفات تاریک شخصیت و باور به دنیای عادل در بازاریان شهر ارومیه در دوران کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۷
98 - 114
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بی تفاوتی اخلاقی به توجیه رفتار های آسیب توسط فرد و رهایی از معیارهای اخلاقی در زمینه و زمانی خاص اشاره دارد. شناخت عوامل پیش بینی کننده ی بی تفاوتی اخلاقی، سبب شناخت بهتر عوامل ایجاد کننده ی آن می شود. هدف این پژوهش پیش بینی بی تفاوتی اخلاقی بر اساس صفات تاریک شخصیت و باور به دنیای عادل در بازاریان شهر ارومیه در دوران کرونا بود. روش: طرح پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه بازاریان شاغل در بازارهای ارومیه در سال 1401، به تعداد آنها 5000 نفر بود که با استفاده از جدول مورگان تعداد 357 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، بی تفاوتی اخلاقی بندورا ، صفات تاریک شخصیت جانسون و وبستر و باور به دنیای عادلانه ساتون و داگلاس بود. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: طبق نتایج، سه گانه تاریک شخصیت با بی تفاوتی اخلاقی بازاریان شهر رابطه مثبت و معنادار و باور به دنیای عادلانه نیز با بی تفاوتی اخلاقی رابطه منفی و معناداری دارند. همچنین نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد که سه گانه تاریک شخصیت و باور به دنیای عادل، قابلیت تبیین بی تفاوتی اخلاقی بازاریان را دارند. نتیجه گیری: طبق نتایج پژوهش حاضر می توان گفت، سه گانه تاریک شخصیت و باور به دنیای عادل، می توانند بی تفاوتی اخلاقی را تبیین کنند و جهت شناسایی عوامل زمینه ساز بی تفاوتی اخلاقی بکار برده شوند.
ارائه مدل افزایش تعلق خاطر کاری اساتید دانشگاه آزاد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۵
101 - 120
حوزه های تخصصی:
مقدمه : این پژوهش که با هدف ارائه مدل افزایش تعلق خاطر کاری اساتید دانشگاه آزاد اسلامی انجام شد.
روش : این مطالعه به لحاظ هدف، کاربردی، برحسب نوع داده ها؛ آمیخته(کیفی-کمی)، از نظر شیوه گرداوری داده ها و روش پژوهش، توصیفی تحلیلی و پیمایشی است. جامعه آماری را در بخش کیفی، خبرگان علمی دانشگاه و متخصصان آموزش عالی و در بخش کمی، اعضای هیئت علمی دانشگاه آزاد شهر تهران تشکیل دادند که به ترتیب به روش هدفمند و اشباع نظری و از طریق معادلات ساختاری نمونه گیری شدند. برای گردآوری داده ها از ابزارهای مصاحبه نیمه ساختار یافته و پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد که روایی و پایایی ابزارها مورد بررسی و تائید قرار گرفت. روش تحلیل داده ها در بخش کیفی کدگذاری نظری برگرفته از روش نظریه پردازی داده بنیاد و در بخش استنباطی و کمی آزمون های تی تک نمونه ای، مدل سازی معادلات ساختاری (تحلیل عاملی تأییدی) و تحلیل عاملی اکتشافی بود.
یافته ها : نتایج حاصل از تحلیل عاملی نشان داد که مؤلفه های نیرومندی، جذب، وقف، به عنوان عوامل تشکیل دهنده تعلق خاطر کاری اساتید، مؤلفه های سرمایه روانشناختی، هوش هیجانی، حمایت سازمانی، رهبری خدمتگزار، هویت سازمانی، احساس معنا در کار، به عنوان عوامل اثرگذار و مؤلفه های تعهد سازمانی، تعادل کار و زندگی، عملکرد شغلی، به عنوان مؤلفه های تأثیرپذیر شناسایی و برازش مطلوب مدل افزایش تعلق خاطر کاری اساتید را ارائه می دهد.
نتیجه گیری : نتایج تحقیق نشان می دهد که با بازنگری در برنامه ریزی و مدیریت جذب و نگهداری نیروی انسانی، تجدید نظر در شیوه های انتخاب مدیران، تعادل در استفاده از مدیران خارج از سازمان و تغییر در سبک رهبری دانشگاه، می توان رغبت و تعلق خاطر کاری در اساتید دانشگاه آزاد اسلامی را ارتقاء داد.
واکاوی پیامدهای روابط دوستانه دانشجویان دختر و پسر به روش تحلیل کیفی و داده بنیاد (مطالعه موردی دانشجویان دانشگاه آیت اله بروجردی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: افراد به دلایل متفاوتی به برقراری رابطه با جنس مخالف روی می آورند. هدف این تحقیق واکاوی پیامدهای روابط دوستانه دانشجویان دختر و پسر به روش پژوهش کیفی و داده بنیاد (مطالعه موردی دانشجویان دانشگاه آیت اله بروجردی (ره)) انجام شد. روش: از میان دانشجویان دارای ارتباط دوستانه با جنس مخالف تعداد 30 نفر به روش نمونه گیری زنجیره ای یا گلوله برفی انتخاب و با روش مصاحبه نیمه ساختاریافته مطالعه شدند. مصاحبه ها ضبط، دستنویس و تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که شرایط سنی، تسهیل ارتباطات و ملاقات، سخت شدن شرایط ازدواج به عنوان بستر حاکم و کمرنگ شدن ارزش های دینی و سنتی و دیدگاه های ارزشی نو ظهور، شرایط مداخله گر بودند. این افراد با قرار گرفتن در هاله عاطفی و شناختی، با جنس مخالف ارتباط داشته اند. مشکلاتی از قبیل خصومت و خشونت، شک و بدگمانی، آسیب در نظام خانواده، هنجار شکنی، رکود علمی و استعداد، فریب رابطه، آسیب عاطفی-روانی، آسیب جسمی، آسیب جنسی، مشاوره رفتن، تجربه اندوزی، پشیمانی و سرخوردگی، حس نوستالژیک و باز اندیشی از مهم ترین پیامدهای رابطه با جنس مخالف بود. نتیجه گیری: با شناخت و کسب بینش نسبت به روابط دوستانه بین دو جنس به ویژه نسبت به عوامل مداخله گر و زمینه ساز در شکل گیری پدیده اصلی می توان، مقدماتی برای طراحی برنامه های آموزشی، پیشگیرانه و درمانی در عدم گرایش به روابط آسیب زای دو جنس برنامه ریزی کرد.