فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۱٬۱۱۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
پیشگیری از سوءمصرف مواد نیازمند مشارکت جدی مردم و بخش های دولتی و غیردولتی است. اعتیاد زمینه ساز بسیاری از مشکلات و مسائل اجتماعی است. با توجه به تبدیل شدن موادمخدر و اعتیاد به ابزار جنگ نرم و تهدید علیه امنیت ملی از یک سو و منابع قابل توجه کشور خصوصاً در حوزه های فرهنگی از سوی دیگر، در صورت پذیرفتن رویکرد اجتماعی به پیشگیری از اعتیاد چاره ای جز حمایت از مراکز و سازمان های مردم نهاد نیست. لذا هدف از این پژوهش بررسی رویکردی اجتماعی به پیشگیری از اعتیاد با تاکید بر نقش تسهیلگری مرکز سلامت روان محلی اندیشه مهر شهر محمودآباد از توابع شهرستان شاهین دژ بود. در این تحقیق از روش اسنادی – کتابخانه ای استفاده شده است. همچنین به برخی از الگوها و روش های مداخله ای در حوزه پیشگیری از اعتیاد که توسط مرکز صورت گرفته پرداخته شد. مردم از روش های مختلف همانند بالا بردن میزان حساسیت خود نسبت به موادمخدر و مضرات آن، بالا بردن سطح اطلاعات و آگاهی در خصوص انواع مواد و خطرات مصرف و تشکیل گروه های خودجوش مبارزه با مواد اعتیادآور می توانند با تأکید بر نقش مثبت اجتماع یا محله خود در زمینه مبارزه با مواد مخدر به پیشگیری از اعتیاد کمک کنند. میزان موفقیت نهادهای پیشگیری از اعتیاد منوط به این است که تا چه اندازه این نهادها زمینه ها و بسترهای لازم برای حضور و مشارکت مردم و سازمان های غیردولتی را فراهم و آموزش های لازم را در خصوص چگونگی مشارکت در اجرای طرح ها و برنامه های پیشگیری ارائه می کنند. به نظر می رسد که استفاده از رویکرد اجتماعی در مبارزه با موادمخدر می تواند گامی موثر در پیشگیری از اعتیاد باشد.
مقایسه شیوه های حل مساله و سبک های تفکر در افراد مصرف کننده مواد و افراد غیرمعتاد
حوزه های تخصصی:
مقدمه: امروزه اعتیاد به مواد مخدر و سوءمصرف مواد به صورت یک معضل اجتماعی ـ روانی درآمده است که کشورهای مختلف و جوامع انسانی را به شدت تهدید می کند. هدف پژوهش حاضر بررسی شیوه های حل مساله و سبک های تفکر در افراد مصرف کننده مواد و مقایسه آن با افراد عادی بود.
روش: به این منظور 100 شرکت کننده (50 نفر افراد مصرف کننده مواد و 50 نفر افراد عادی) انتخاب شدند و به پرسشنامه های شیوه های حل مساله و سبک های تفکر به صورت انفرادی پاسخ دادند.
یافته ها: نتایج نشان داد که شیوه های حل مساله و سبک های تفکر افراد مصرف کننده مواد و افراد عادی با هم متفاوت است. افراد وابسته در مقایسه با افراد غیر وابسته کمتر از شیوه های حل مساله خلاقیت و تقرب بهره می جویند. همچنین افراد وابسته در مقایسه با افراد غیر وابسته از سبک های تفکر قانون گذاری، قضایی، گروه سالاری، جزئی، درونی و آزاد منشی کمتر استفاده می کنند.
نتیجه گیری: نتایج حاکی از تفاوت افراد در سبک های حل مساله و تفکر است و می تواند در پیشگیری از اعتیاد مورد توجه قرار گیرد.
مقایسه حساسیت بین فردی و ابراز وجود در افراد وابسته به مواد مخدر و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه ی حساسیت بین فردی و ابراز وجود در افراد وابسته به مواد و عادی انجام گرفته است. روش: روش این پژوهش از نوع علی-مقایسه ای بود. جامعه آماری این تحقیق را تمام معتادان به مواد مخدر شهر تبریز تشکیل می دادند که در زمان انجام پژوهش به مراکز ترک اعتیاد مراجعه کرده بودند. برای نمونه گیری 30 نفر معتاد با روش نمونه گیری خوشه ای و30 نفر همتای غیر معتاد با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و برای جمع آوری داده ها پرسشنامه های ابراز وجود گمبریل و ریچی(1975) و حساسیت بین فردی بایس و پارکر (1989) در میان دو گروه اجرا شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد حساسیت بین فردی و ابراز وجود در افراد معتاد و غیر معتاد تفاوت دارند. افراد معتاد نسبت به افراد عادی حساسیت بین فردی بیشتر و جرأت ورزی کمتر نشان دادند. نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان می دهند، افرادی که قادر به ابراز خودشان نیستند و در روابط بین فردی حساسیت به خرج می دهند، یعنی نسبت به طرد حساس می شوند به احتمال بیشتری در معرض وابستگی مواد هستند و این امکان وجود دارد که با آموزش این مهارت ها از ابتلای افراد به این معضل جلوگیری نمود.
بررسی میزان تأثیر علل مختلف عود اعتیاد از دیدگاه مبتلایان به سوء مصرف مواد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: وابستگی به مواد مخدر از مشکلات عمده در سطح بین الملل و کشور ما است و با مشکلات متعددی از جمله عودهای مکرر که اغلب هم درمان نشده باقی می مانند، همراه است. پژوهش حاضر با هدف بررسی علل عود اعتیاد از دیدگاه مبتلایان به سوء مصرف مواد در مرکز ترک اعتیاد شفابخش جهرم انجام گرفته است.
مواد و روش ها: این مطالعه از نوع توصیفی- مقطعی بود. نمونه گیری به صورت در دسترس از بین 506 نفر از معتادین انجام شد. اطلاعات به روش پرسشگری توسط روان شناس مرکز جمع آوری گردید. ابزار جمع آوری داده ها یک چک لیست بود. روایی بر اساس روایی محتوی و پایایی با آزمون مجدد و ضریب الفای کرونباخ 78/0 به دست آمد.
یافته ها: اکثریت(1/95 درصد) افراد مورد پژوهش مرد با میانگین سنی 15/1 ±20/35، میانگین سن اولین مصرف مواد مخدر 63/8± 44/24، میانگین تعداد دفعات مراجعه جهت ترک 24/2 ± 39/6 و میانگین مدت زمان آخرین ترک 96/1± 10/97 روز به دست آمد. از دیدگاه معتادین، در بین عوامل فردی، عوامل روانی و در عوامل محیطی، عوامل اجتماعی بیشترین تأثیر داشتتند. در مجموع نیز عوامل روانی بیشترین تأثیر و عوامل خانوادگی کمترین تأثیر را در بین حیطه های مختلف نشان داده اند.
نتیجه گیری: عود سوء مصرف مواد، علل مختلفی دارد که شایع ترین آن علل روانی به ویژه وسوسه است. لذا ارایه راهکارهای مناسب و مراقبت و پیگیری همه جانبه خانواده و اجتماع در جهت مقابله با این شرایط، در تثبیت موفقیت درمان ضروری است.
بررسی مقایسه ای کیفیت زندگی و نگرش مذهب در افراد معتاد / غیر معتاد شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش برای بررسی کیفیت زندگی و نگرش مذهبی افراد معتاد و غیر معتاد شهر کرمان انجام شد. نمونه این پژوهش را200 نفراز دو گروه مردان معتاد و غیر معتاد (هر گروه شامل 100نفر) تشکیل دادند. کیفیت زندگی و نگرش مذهبی این افراد، با استفاده از دو پرسشنامه کیفیت زندگی (36 - SF) و نگرش سنج مذهبی، ارزیابی شد. یافته های پژوهش نشان داد که بین دو گروه از لحاظ نگرش مذهبی تفاوت معناداری وجود داشت. افراد معتاد در مقایسه با افراد غیر معتاد نگرش مذهبی پایین تری داشتند. بین دو گروه در کیفیت زندگی و خرده مقیاس های آن ها تفاوت معنی داری وجود داشت. افراد معتاد در مقایسه با افراد غیر معتاد کیفیت زندگی پایین تری داشتند. بین نگرش مذهبی و کیفیت زندگی در هر دو گروه مردان معتاد و مردان غیر معتاد همبستگی مثبت معنی داری وجود داشت.
بررسی میزان افسردگی، هیجان خواهی، پرخاشگری، سبک های دلبستگی و تحصیلات والدین به عنوان پیش بین های وابستگی به مواد مخدر در نوجوانان پسر شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی میزان افسردگی، هیجان خواهی، پرخاشگری، سبک های دلبستگی و تحصیلات والدین به عنوان پیش بین های وابستگی به مواد مخدر در نوجوانان پسر شهر اهواز است. افراد مورد مطالعه تحقیق شامل 112 نوجوان معتاد و 112 نوجوان غیرمعتاد بودند. در این پژوهش، برای انتخاب نمونه معتاد از نمونه در دسترس و برای انتخاب نمونه غیرمعتاد از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای استفاده شد. ابزار مورد استفاده در این تحقیق عبارت بودند از: پرسش نامه افسردگی بک، مقیاس هیجان خواهی زاکرمن، پرسش نامه پرخاشگری اهواز و پرسش نامه دلبستگی به والدین و همسال. برای تحلیل داده ها، علاوه بر روش آمار توصیفی، روش تحلیل ممیز به کار بسته شد. نتایج به دست آمده همه فرضیه های این پژوهش را تایید کرد و نشان داد که وابستگی به مواد مخدر در نوجوانان را می توان بر اساس متغیرهای افسردگی، هیجان خواهی، پرخاشگری، سبک های دلبستگی و تحصیلات والدین پیش بینی نمود. نتایج به دست آمده و مدل ارایه شده توسط این پژوهش به تفضیل مورد بحث قرار گرفته است.
مقایسه ویژگیهای شخصیت مرزی، خشم، خصومت و پرخاشگری در معتادان با و بدون افکار خودکشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: مطالعه حاضر با هدف مقایسه ویژگی های شخصیت مرزی، خشم، خصومت و پرخاشگری در معتادان با و بدون افکار خودکشی انجام شد. روش: این پژوهش توصیفی از نوع علی - مقایسه ای است. نمونه این پژوهش 300 نفر از معتادان مراجعه کننده به کلینیکهای ترک اعتیاد شهر سمنان بود که با توجه به ملاک های ورود به این پژوهش براساس نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و بر اساس نمرات افکار خودکشی در دو گروه با و بدون افکار خودکشی قرار گرفتند. در این پژوهش از سه پرسشنامه افکار خودکشی، پرخاشگری باس و پری و پرسشنامه شخصیت مرزی استفاده شد. یافته ها: ویژگی های شخصیت مرزی، خشم، خصومت و پرخاشگری در معتادان خودکشیگرا بالاتر از معتادان غیر خودکشی گرا بود. نتیجهگیری: غربالگری و شناسایی معتادانی که در آنها ویژگی های پرخاشگری و شخصیت مرزی بالا است برای پیشگیری از خودکشی ضروری به نظر می رسد.
گزارش یک مورد آگرانولوسیتوز بدنبال مصرف کلوزاپین
حوزه های تخصصی:
اثربخشی جلسات گروهی مصاحبه انگیزشی برارتقاء عزت نفس و خودکارآمدی زنان معتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از انجام این پژوهش بررسی اثربخشی مصاحبه انگیزشی بر عزت نفس و خودکارآمدی زنان معتاد در حال درمان بود. روش: تحقیق حاضر، شبه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه مورد مطالعه، شامل تمامی زنان معتاد مراجعه کننده در تابستان 1391 برای ترک اعتیاد به مرکز بازتوانی کمپ اعتیاد آینده روشن شهر اصفهان بود، که تعداد 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه آماری انتخاب شده و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و گواه (در هر گروه 15 نفر) تقسیم شدند. جلسات مشاوره گروهی به سبک مصاحبه انگیزشی در طی هشت جلسه 90دقیقه ای بر روی گروه آزمایش اجرا شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه عزت نفس کوپراسمیت و خودکارآمدی عمومی استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان دهنده اثربخشی مصاحبه انگیزشی بود. نتیجه گیری: بر اساس یافته های این بررسی می توان نتیجه گرفت که مصاحبه انگیزشی توانسته در افزایش عزت نفس و خود کارآمدی افراد گروه آزمایش مؤثر واقع شود.
اثربخشی مدیریت وابستگی و درمان شناختی - رفتاری در وابستگی به مواد افیونی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
بررسی دو دهه تحقیقات شیوع شناسی مصرف مواد در بین دانشجویان دانشگاه های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف اصلی این تحقیق، جمع آوری و بررسی تحقیقات شیوع شناسی در زمینه مصرف و سوء مصرف مواد مخدر و داروهای روانگردان در بین دانشجویان دانشگاه های سراسر کشور بود که به صورت پراکنده از سال 1374 تا سال 1392 در کشور به مرحله اجرا در آمده و در مورد آنها جمع بندی علمی انجام نگرفته است. روش: روش پژوهش کتابخانه ای بوده و برای انجام آن 37 تحقیق شیوع شناسی اعتیاد در بین دانشجویان ایرانی جمع آوری و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج بررسیهای انجام شده، نشان داد که بسیاری از مطالعات با اشکالات روش شناسی مواجه بودند. نتیجه گیری: یافته های حاصل از پژوهش های شیوع شناسی اعتیاد در ایران نشان می دهد که با توجه به جایگاه نخبگان در دانشگاه ها، توجه کافی نسبت به تحقیقات شیوع شناسی مصرف و سوء مصرف مواد در جمعیت دانشجویان و نیز مداخلات راهبردی مؤثر صورت نپذیرفته است. با وجود این، می توان دریافت که آمار اعتیاد طی حدود 2 دهه اخیر در برخی مواد با شیب تقریبا ثابتی پیش رفته است؛ تا حدی که در یک نگاه کلی به آمار و ارقام ارایه شده در شیوع شناسی های مختلف، می توان به این نتیجه رسید که پس از سیگار و قلیان، بیشترین ماده مصرفی در بین دانشجویان الکل است و پس از آن به ترتیب تریاک، حشیش، هرویین و سایر مواد در رتبه های بعدی قرار دارند.
پیشگیری از عود مروری بر مدل رفتاری- شناختی مارلات
حوزه های تخصصی:
پیشگیری از عود ، جزء مهمی از درمان الکلیسم است. این مدل به وسیله مارلات و گوردون پیشنهاد شده است. آنها معتقدند که تعیین کننده های بی واسطه، ( برای مثال، موقعیت های پر خطر، مهارت های کنارآمدن ، پیامد انتظارات و تاثیر پرهیز از تخلف) و پیشایندهای پنهان (برای مثال، عوامل سبک زندگی و اشتیاق ها و ولع ها )، می توانند در عود اعتیاد سهیم باشند. همچنین، مدل پیشگیری از عود، راهبردهای مداخله ای جهان و خاص بی شماری را که درمانگر و مراجع، در هر قدم از فرایند عود، با آن مواجه می شوند، یکپارچه می سازد. مداخلات خاص، شامل شناسایی موقعیت های پر خطر برای هر مرجع و افزایش مهارت های آنان برای کنار آمدن با این موقعیت ها، افزایش خودکارآمدی مراجع، از بین بردن باورهای غلط درباره اثرات الکل، مدیریت لغزش ها و بازسازی ادراکات مراجع، از فرایند عود است. راهبردهای جهانی ازجمله، ایجاد تعادل در سبک زندگی مراجع و کمک به آنها در جهت ایجاد علایق مثبت، باعث به کارگیری فنون کنترل محرک ها و فنون مدیریت اشتیاق به مصرف مواد و بسط دادن نفشه های مسیر عود می شود. در این چارچوب، مطالعات چندی، از مدل پیشگیری از عود حمایت نظری و عملی کرده است.
مقایسه اثر بخشی درمان های فرانظری و شناختی - رفتاری بر بهبود خودکارآمدی پرهیز در نوجوانان پسر وابسته به مواد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: تعیین اثر بخشی درمان های روان شناختی بر پرهیز از مواد با در نظر گرفتن متغیرهای مهمی همچون باورهای خودکارآمدی افراد معتاد که 0.69 درصد واریانس مصرف ماری جوانا و 0.50 درصد واریانس مصرف الکل را پیش بینی می کند، بسیار مفید و روشنگر خواهد بود. مواد و روش ها: این مطالعه که به روش آزمایشی طراحی شد با هدف مقایسه اثر بخشی دو مدل درمانی بر بهبود خودکارآمدی در پرهیز از مواد انجام گرفت. نمونه از میان نوجوانان مراجعه کننده به مراکز بهزیستی شهر تهران برای ترک اعتیاد بعد از غربالگری اولیه با استفاده از مقیاس سنجش تغییر دانشگاه رودآیلند (URICA) جهت تعیین مرحله تغییر (انگیزه) آزمودنی ها به تعداد 45 نفر نوجوان معتاد خود معرف، که رضایت خود را جهت شرکت در دوره گروه درمانی اعلام نمودند، انتخاب و با استفاده از پرسش نامه خودکارآمدی پرهیز مواد (DASES)، به طور تصادفی در گروه های آزمایشی (مداخله شناختی - رفتاری، مداخله فرانظری) و گروه شاهد جایگزین شدند. ارزیابی مجدد نیز بلافاصله بعد از درمان و دو ماه پیگیری به عمل آمد. داده های به دست آمده با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیره جهت مقایسه میانگین های سه گروه در سه موقعیت، مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج به روشنی بیانگر اثر بخشی هر دو مدل درمانی بر افزایش خودکارآمدی پرهیز از مواد نوجوانان بود. همچنین نتایج مقایسه ای بیانگر اثر بخشی بیشتر و پایدارتر مدل فرانظری نسبت به مدل شناختی - رفتاری هم در پس آزمون و هم پیگیری دو ماهه بر خودکارآمدی اختصاصی پرهیز بود. نتیجه گیری: یافته های پژوهش اهمیت فرآیند تغییر را مشخص کرد و نشان داد که چگونه درمان منطبق با مراحل تغییر می تواند برای ایجاد تغییر مثبت و مناسب در نوجوانان معتاد، مورد استفاده قرار گیرد. همچنین اهمیت تاکید بر نقش خود مراجعین و احساس خودکارآمدی آن ها در فرآیند تغییر و ترک اعتیاد روشن شد.
بررسی شیوع مصرف سیگار در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان و ارتباط آن با برخی خصوصیات دموگرافیک و علایم روان پزشکی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: استعمال دخانیات یکی از عمده ترین علل مرگ و میر زود هنگام در کشورهای پیشرفته و در حال توسعه است. دوران دانشجویی با توجه به ویژگی های خاص از دید سیاست گزاران سلامتی از جایگاه ویژه ای به منظور پیش گیری از مصرف سیگار برخوردار است. در این پژوهش عوامل مرتبط با استعمال سیگار و ارتباط آن با برخی خصوصیات دموگرافیک و علایم روان پزشکی مورد بررسی قرار گرفت.
مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع مقطعی بود و جامعه آماری آن را 537 نفر از دانشجویان 7 دانشکده دانشگاه آزاد اسلامی خوراسگان تشکیل دادند که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسش نامه محقق ساخته و پرسش نامه R-90-SCL بود که توسط گروه نمونه تکمیل گردید. روش جمع آوری اطلاعات از طریق گذاشتن صندوق در محل توزیع پرسش نامه ها انجام شد. اطلاعات پس از ثبت داده ها در نرم افزار 19SPSS محاسبه و جهت تجزیه و تحلیل از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد.
یافته ها: بر اساس یافته های این مطالعه، 7/18 درصد دانشجویان سیگاری هستند و درصد استعمال سیگار در مردان به طور معنی داری بیشتر از زنان می باشد. بین وضعیت تأهل و وضعیت سکونت ارتباط معنی داری مشاهده نشد. 3/27 درصد از دانشجویانی که سیگار مصرف می کنند، خانواده سیگاری دارند و ارتباط معنی داری بین استعمال سیگار و خانواده سیگاری وجود دارد. بیشترین راه های آشنایی با سیگار برای اولین بار از طریق دوستان (75 درصد) بود. از بین علایم روان پزشکی، نمره خصومت (پرخاشگری) و شکایات جسمانی به طور معنی داری در افراد سیگاری بیشتر از افراد غیر سیگاری بود. نمره ضریب کلی علایم مرضی (General severity index یا GSI) در افرادی که سابقه مصرف سیگار دارند، بیشتر از افراد غیر سیگاری بود، ولی تفاوت معنی داری مشاهده نشد.
نتیجه گیری: شیوع استعمال دخانیات در دانشجویان دانشگاه آزاد خوراسگان نسبت به بسیاری از دانشگاه های دیگر بیشتر بود. این شیوع بالا در این سن می تواند منجر به معضلات زیادی از نظر جسمی و روانی گردد و همان گونه که این مطالعه هم نشان داد، میزان پرخاشگری را در این افراد بالا می برد. بنابراین سیاست گزاری های آموزشی و پیش گیرانه جهت کاهش مصرف سیگار در دانشگاه از اهمیت بسزایی برخوردار است.
بررسی اثربخشی آموزش گروهی مدیریت استرس به شیوه ی شناختی- رفتاری بر اضطراب و افسردگی افراد مبتلا به سوء مصر ف مواد تحت درمان نگهدارنده با متادون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از انجام این پژوهش، بررسی اثربخشی آموزش گروهی مدیریت استرس به شیوه ی شناختی- رفتاری بر اضطراب و افسردگی افراد مبتلا به سوء مصر ف مواد تحت درمان نگهدارنده با متادون بود. روش: تعداد 20 فرد مبتلا به سوء مصر ف مواد تحت درمان نگهدارنده با متادون به شیوه تصادفی از مرکز ترک اعتیاد پویا در رفسنجان انتخاب شده و در دو گروه آزمایش (10 نفر) و گروه گواه (10 نفر) قرار گرفتند. آموزش گروهی مدیریت استرس به شیوه شناختی- رفتاری، طی نه جلسه بر گروه آزمایش انجام شد. زیرمقیاس های اضطراب و افسردگی فهرست وارسی 90 سؤالی نشانگان مرضی در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون توسط کلیه شرکت کنندگان تکمیل شد. یافته ها: نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که میانگین نمرات پس آزمون اضطراب و افسردگی گروه آزمایش نسبت به گروه گواه کاهش معناداری داشته است. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که آموزش گروهی مدیریت استرس به شیوه شناختی- رفتاری می تواند به عنوان یک روش مداخله ای مفید، برای افراد مبتلا به سوء مصر ف مواد تحت درمان نگهدارنده با متادون به کار رود.
رابطه مهارت های زندگی و عملکرد خانواده در زنان معتاد
حوزه های تخصصی:
هدف: از جمله عوامل موفقیت خانواده و کاهش آسیب های روانی و اجتماعی وجود برخی مهارت ها در خانواده است. این پژوهش با هدف بررسی رابطه مهارت های زندگی (خودآگاهی، روابط بین فردی، تصمیم گیری) و عملکرد خانواده در زنان معتاد شهر کرمانشاه انجام گرفت. روش ها: طرح پژوهش حاضر از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش از تمامی معتادین زن مراجعه کننده به مراکز متادون درمانی شهر کرمانشاه تشکیل میشد. جهت انتخاب نمونه 15 مرکز به طور تصادفی انتخاب شد و از بین زنان مراجعهکننده که مجموعا 82 نفر بودند 22 نفر به دلیل بیسوادی، سن بسیار زیاد، و یا عدم همکاری خود آنها کنار گذاشته شدند و نهایتا 60 نفر در پژوهش شرکت داده شدند. پرسشنامه عملکرد خانواده بلوم و پرسشنامه مهارت های زندگی قیاسی بر روی نمونه انتخابی اجرا شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین عملکرد خانواده و مهارت تصمیم گیری در زنان معتاد رابطه وجود دارد اما بین عملکرد خانواده و خودآگاهی و روابط بین فردی رابطه ای وجود ندارد. نتیجه گیری: وجود برخی از مهارت های ویژه از جمله مهارت تصمیم گیری در خانواده میتواند بر سطح عملکرد خانواده و بروز آسیب های اجتماعی از جمله اعتیاد تاثیرگذار باشد.
اثر بخشی گروه درمانی با رویکرد شناختی-رفتاری بر بهبود کیفیت زندگی معتادان به مواد افیونی تحت درمان نگهدارنده با متادون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: مداخلات روانشناختی می تواند به واسطه ایجاد تغییرات جسمانی، روانی و اجتماعی سهم بسزایی در بهبود کیفیت زندگی معتادان به مواد افیونی داشته باشد. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی گروه درمانی با رویکرد شناختی رفتاری بر بهبود کیفیت زندگی معتادان به مواد افیونی تحت درمان نگهدارنده با متادون بود. روش: این پژوهش به صورت شبه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و پی گیری همراه با گروه گواه انجام شده است. آزمودنی های پژوهش شامل 36 نفر از معتادان به مواد افیونی شهر تهران بود که به منظور ترک اعتیاد به مرکز ملی مطالعات اعتیاد مراجعه کرده و تحت درمان نگهدارنده با متادون بودند. روش نمونه گیری قضاوتی بوده و برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه کیفیت زندگی استفاده شد. درمان شناختی رفتاری طی 8 جلسه بر روی آزمودنی های گروه آزمایش انجام شد و در این فاصله گروه گواه برای انجام مداخله روانشناختی در لیست انتظار قرار گرفت. یافته ها: میانگین نمرات کیفیت زندگی کلی در گروه آزمایش در مرحله پس آزمون تغییر معناداری را نشان داد، اما در مرحله پیگیری تغییر ایجاد شده معنادار نبود. نتیجه گیری: با توجه به یافته ها می توان گفت که مداخله اخیر در بهبود کیفیت زندگی معتادان به مواد افیونی تحت درمان با متادون در کوتاه مدت اثر بخش بوده اما در طولانی مدت تاثیر چندانی در کیفیت زندگی نداشته است.
چالش ها و راهکارهای پیشگیری از اعتیاد در محله
حوزه های تخصصی:
اعتیاد یکی از مشکلات اجتماعی است که توافق ملی برای مواجهه با آن وجود دارد. در این مقاله به بررسی تهدیدها و نقاط ضعف یکی از روشهای مبارزه با اعتیاد، یعنی پیشگیری از اعتیاد محله محور پرداخته شده است. تبیین کلی جایگاه محله و نقش آن در فرآیند مداخلات پیشگیری از مصرف مواد در مقدمه بحث شده است. پس از آن به تفکیک در مورد مخاطرات چهار گروه اصلی طبقه بندی برنامه های متمرکز بر محله شامل زمینه های حاکمیتی و عمومی، زمینه های محله ای، زمینه های مدیریتی و ویژگی های مربوط به برنامه های پیشگیری از اعتیاد صحبت شده و موارد جزئی تر در حوزه های فرآیند، پایداری برنامه، شیوه های مدیریت، تأمین و هزینه کرد منابع، سازمانهای اجتماع محور، ویژگی های تسهیل گران، ارزشیابی و اصلاح برنامه ها، سیاستهای کلان و مفهوم داوطلبی ذکر شده است. مدیریت و برنامه ریزی مناسب و برازنده برای محلات، توانمندسازی و تسهیل مشارکت مورد بحث قرار گرفته است. در نهایت پیشنهادهایی برای گذر از این مخاطرات و پیروزی بر نقاط ضعف مطرح شده است. این مقاله توجه بیشتری به طبقه بندی چالشها داشته و فهرست ارائه شده توسط آن بخشی از این چالشها است.
بررسی اثربخشی درمان گروهی شناختی- رفتاری در پیشگیری از عود و بهبود سلامت روانی افراد معتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان گروهی شناختی _ رفتاری بر بهبود سلامت روانی و پیشگیری از عود در افراد معتاد بوده است. به همین منظور در یک طرح پژوهشی شبه تجربی 15 نفر از معتادینی که در مرکز خود معرف بهزیستی شیراز دوره سم زدایی را با موفقیت به اتمام رسانده بودند براساس ملاک هایی انتخاب و در گروه آزمایش و 15 نفر دیگر نیز از همین معتادین براساس چند ملاک با این گروه همتا شده، در گروه کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت 12 جلسه 5/1 ساعته از درمان گروهی شناختی- رفتاری بهره مند شد و گروه کنترل نیز به همین مدت در گروه های بی نام شرکت کرد که در آن، درمان خاصی صورت نمی پذیرفت. دو گروه قبل از شروع، بعد از اتمام درمان و دو ماه پس از آن مورد سنجش قرار گرفتند. ابزار اندازه گیری مورد استفاده در این تحقیق، پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ-28) و آزمایش سنجش مورفین در ادرار بوده است. برای بررسی و تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و آزمون تحلیل واریانس با تدابیر مکرر مختلط (Mixed Repeated Measures) با طرح 32 و همچنین آزمون تعقیبی مقایسه های جفتی استفاده شده است . نتایج حاصل از تحلیل یافته ها نشان داد که بین دو گروه در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری از لحاظ وضعیت سلامت روانی، تفاوت معنا داری دیده می شود و درمان گروهی شناختی- رفتاری در پیشگیری از عود در افراد معتاد مؤثر بوده است.