فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۵۸۱ تا ۲٬۶۰۰ مورد از کل ۴٬۳۵۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش شناخت پیش بینی کننده های اضطراب ریاضی و رابطه آن با افت تحصیلی ریاضی دانش آموزان دوره راهنمایی استان خراسان شمالی بوده است. طراح پژوهش علی- مقایسه ایی یا پس رویدادی بود، که بر روی 438 نفر از دانش آموزان استان خراسان شمالی (تعداد 288 نفر که در درس ریاضی نمره کمتر از 10 و تعداد 150 نفر نمره بیشتر از 17 کسب کرده بودند) انجام شد. پرسشنامه های پژوهش شامل اضطراب ریاضی، خودپنداره ریاضی، انگیزش مدرسه، انگیزش ریاضی، رفتارخانواده، رفتار معلم و تلاش دانش آموزان بود. داده ها با استفاده از آزمون هم خوانی مجذورکای ( )، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل داده ها نشان داد بین اضطراب ریاضی دانش آموزان با عملکرد ریاضی آنها رابطه منفی و معکوس(51/0-) وجود دارد. همچنین بین اضطراب ریاضی با خودپنداره ریاضی(67/0-)، انگیزش ریاضی(55/0-)، انگیزش تحصیلی(19/0-)، تلاش دانش آموزان (50/0-) رابطه منفی و معکوس وجود دارد و خودپنداره ریاضی (49/0=Beta)، رفتار معلم(22/0=Beta)، انگیزش ریاضی (19/0=Beta)، رفتار خانواده (14/0=Beta)، اتکا به نفس(135/0=Beta)، همیاری اجتماعی (126/0=Beta) و هدف مندی (116/0=Beta) از پیش بینی کننده های اصلی اضطراب ریاضی بودند. یافته های پژوهش حاضر نشانگر آن است که خودپنداره ریاضی، رفتار معلم، انگیزش ریاضی، رفتار خانواده، اتکا به نفس، همیاری اجتماعی و هدف مندی، با اضطراب ریاضی همراه است و عملکرد ریاضی را تحت تأثیر قرار می دهد.
کنترل شخصی ادراک شده و افسردگی پس از سکته قلبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افسردگی در بیماران بعد از سکته قلبی بسیار شایع است و پیامدهای ناگوار متعددی نیز برای این بیماران به همراه دارد. هدف این مطالعه بررسی ارتباط کنترل شخصی در ارزیابی خط پایه و بروز افسردگی پس از سکته قلبی بود.
روش: 176 بیمار 32 تا 84 ساله که با تشخیص قطعی انفارکتوس میوکارد در یکی از بیمارستان های مجهز به واحد مراقبت قلبی (CCU) شهر اصفهان طی پنج ماه اول سال 1385 بستری شده بودند، با در نظر گرفتن معیارهای ورود و خروج و به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. در جمع آوری داده های خط پایه از پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی و طبی، مقیاس کنترل شخصی، پرسشنامه افسردگی بک و اکوکاردیوگرافی استفاده شد. سه ماه پس از ترخیص، افسردگی در این بیماران با استفاده از مقیاس افسردگی بک ویژه مراقبتهای اولیه (BDI-PC) ارزیابی شد. داده های به دست آمده در خط پایه و مرحله پیگیری با استفاده از روش تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد که 45% از آزمودنیها دچار افسردگی پس از سکته قلبی بودند. یافته های حاصل از تحلیل کوواریانس تفاوت معناداری در نمرات کنترل شخصی بین دو گروه بیمار پس از سکته قلبی با افسردگی و بدون افسردگی نشان داد.
نتیجه گیری: به طور کلی یافته ها نشان داد که احتمالا باورهای بیمار مبنی بر کنترل پذیری بیماری در روزهای پس از سکته قلبی با بروز افسردگی بعدی رابطه دارد. این یافته می تواند به منظور پیش گیری از بروز افسردگی پس از سکته قلبی در توانبخشی این بیماران مورد توجه قرار گیرد.
راهبردهای رویارویی با مشکلات رفتاری و عاطفی دانش آموزان: آشنایی با اختلالات اضطرابی دانش آموزان و راه های مقابله با آن در مدرسه
حوزه های تخصصی:
اثربخشی روش آموزش فرزندپروری مثبت بر کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابلهای(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
" مقدمه: هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی روش آموزش فرزندپروری مثبت بر کاهش نشانههای کودکان 7- 6 ساله مبتلا به اختلال نافرمانی مقابلهای است.
روش: نمونهها از بین والدین 330 کودک مقطع پیشدبستانی و اول ابتدایی طی دو مرحله انتخاب شد. در مرحله اول، مادران کودکانی انتخاب شدند که در فهرست رفتاری کودک نمره آنها بالاتر از نقطه برش مواد اختلال نافرمانی مقابلهای بود. در مرحله بعد و بهمنظور انتخاب نهایی، تحت مصاحبه تشخیصی ساختیافته مبتنی بر ملاکهای DSM-IV-TR قرار گرفتند. مادرانی که وجود نشانههای اختلال در کودکان آنها توسط مصاحبه تشخیصی نیز تایید شد به عنوان نمونه اصلی پژوهش انتخاب شدند. در نهایت، 46 نفر انتخاب شده و در دو گروه کنترل و آزمایش قرار گرفتند. گروه آزمایش در جلسات گروهی آموزش فرزندپروری مثبت شرکت کردند و بر روی گروه کنترل مداخلهای صورت نگرفت.
یافتهها: تحلیل یافتهها مبتنی بر آزمون t برای گروههای مستقل نشان داد که کودکان مادران گروه آزمایش، در نشانههای بیاعتنایی مقابلهای کاهش معنیداری دارند.
نتیجهگیری: علیرغم وجود تفاوتهای فرهنگی اجتماعی میان گروه مورد بررسی نسبت به گروههای مورد بررسی در جوامع و فرهنگهای دیگر، نشانههای اختلال بیاعتنایی مقابلهای در کودکان مادران گروه آزمایش کاهش معنیداری را نشان داد. "
"تأثیر آموزش جرأت ورزی بر مهارت های اجتماعی، اضطراب اجتماعی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دختر "(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
"مقدمه: این پژوهش بهمنظور بررسی تأثیر آموزش جرأتورزی بر مهارتهای اجتماعی، اضطراب اجتماعی و عملکرد تحصیلی دانشآموزان دختر پایه اول مقطع متوسطه شهر بهمئی صورت گرفت.
روش: جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشآموزان دختر پایه اول متوسطه مشغول به تحصیل در سال 87-1386 و نمونه آن متشکل از 60 دانشآموز است که به روش نمونهگیری تصادفی چند مرحلهای انتخاب شده و در دو گروه آزمایشی و گواه جایگزین شدند. ابزار مورد استفاده شامل مقیاس اضطراب اجتماعی واتسون و فرند و مقیاس درجهبندی مهارتهای اجتماعی اسلر و میلر است. طرح پژوهش، از نوع پیشآزمون- پسآزمون با گروه گواه است و دادههای بهدست آمده با روش تحلیل واریانس چند متغیری (مانوا) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: نتایج تحلیل واریانس چند متغیری نشان داد که بین این دو گروه، حداقل یکی از متغیرهای وابسته مهارتهای اجتماعی، اضطراب اجتماعی و عملکرد تحصیلی، تفاوت معنیداری وجود دارد. نتایج تحلیل واریانس یکطرفه در مانوا نیز نشان داد که بین دو گروه از لحاظ هر سه متغیر وابسته تفاوت معنیداری وجود دارد.
نتیجهگیری: آموزش جرأتورزی بر روی اضطراب اجتماعی، مهارتهای اجتماعی و عملکرد تحصیلی گروه آزمایشی در مقایسه با گروه کنترل تأثیر دارد و بین دو گروه از لحظ این متغیرها تفاوت معنیداری مشاهده میشود. به بیان دیگر، آموزش جرأتورزی باعث کاهش اضطراب اجتماعی و افزیش مهارتهای اجتماعی و عملکرد تحصیلی دانشآموزان گروه آزمایشی شده است. "
سبک های اسنادی و سبک های یادگیری همگرا - واگرا در دانشجویان افسرده و عادی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
" مقدمه: تحقیق حاضر با هدف مقایسه سبکهای اسنادی و سبکهای یادگیری همگرا- واگرا در دانشجویان افسرده و عادی انجام شد.
روش: این پژوهش از نوع علّی- مقایسهای است که با نمونهگیری در دسترس، سبک یادگیری و سبک اسنادی 170 دانشجو در مقطع کارشناسی را به کمک پرسشنامه سبکهای یادگیری کلب (LSI) و پرسشنامه سبکهای اسنادی (ASQ) برای وقایع خوشایند و ناخوشایند سنجید. افراد به کمک پرسشنامه افسردگی بِک به دو گروه افسرده (45 نفر) و عادی (125 نفر) تقسیم شدند. دادههای بهدستآمده با آزمون من- ویتنی و مجذورکای تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: دانشجویان افسرده در مقایسه با دانشجویان عادی، در موقعیتهای مثبت از اسناد درونی و پایدار کمتری استفاده کردند و بین دو گروه از لحاظ سبک اسنادی کلی- اختصاصی در موقعیت مثبت تفاوت معنیداری وجود نداشت. درصورتیکه در موقعیت منفی، دانشجویان افسرده در مقایسه با دانشجویان عادی از اسناد درونی بیشتری استفاده کردند و در سایر ابعاد اسنادی تفاوتی با هم نداشتند. بهعلاوه، بین گروه افسرده و غیرافسرده در استفاده از سبک یادگیری (همگرا- واگرا) تفاوت معنیداری مشاهده نشد. همچنین افراد دارای سبک یادگیری همگرا در مقایسه با افراد دارای سبک یادگیری واگرا، در موقعیتهای منفی از اسنادهای بدبینانه بیشتری استفاده نکردند.
نتیجهگیری: شنـاخت سبک اسنـادی و الگوی یادگـیری افـراد میتواند بهعنوان دو متغیر مهم شناختی در فهم آسیبپذیری شناختی اختلالات هیجانی نقش مهمی ایفا کند. "
درمان افسردگی
تاثیر رفتار درمانی شناختی در کاهش اضطراب دختران نوجوان با اختلال اضطراب فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش به منظور بررسی اثر درمان شناختی – رفتاری در کاهش اضطراب دختران نوجوان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر انجام شده است.
روش: آزمودنیهای پژوهش 62 دختر17-15 ساله مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر بودند که از طریق پرسشنامه نگرانی پن استیت و مصاحبه تشخیصی به وسیله روان پزشک انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جای داده شدند. برای بررسی اثر درمان شناختی – رفتاری در کاهش اضطراب قبل و بعد از درمان شناختی – رفتاری از آزمون اضطراب کتل استفاده شد. داده های گردآوری شده با بهره گیری از آزمون آماری t و آمار توصیفی تحلیل شد.
یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که بین میانگین نمرات اضطراب آزمودنیها در گروه آزمایش و گواه قبل از درمان شناختی – رفتاری هیچ تفاوت معناداری وجود ندارد. در حالی که بعد از درمان شناختی – رفتاری نمرات اضطراب آزمودنیهای گروه آزمایش کمتر از گروه گواه بود. همچنین، بین میانگین نمرات اضطراب آزمودنیها در گروه آزمایشی در تست اضطراب کتل قبل و بعد از درمان شناختی – رفتاری تفاوت معناداری مشاهده شد.
نتیجه گیری: درمان شناختی – رفتاری سبب کاهش اضطراب در دختران نوجوان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر می شود.
زبان پریشی، اختلالی شناختی: نگاهی تازه به حوزه ای بودن زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی این فرضیه است که آیا حوزه تواناییهای زبانی در ذهن مستقل و مجزا از سایر تواناییهای شناختی است و یا بین تواناییهای زبانی و تواناییهای شناختی غیرزبانی ارتباط وجود دارد. بدین منظور، ارتباط میان توانایی درک نحوی و توانایی پردازش توالیهای شناختی در بیماران مبتلا به زبان پریشی بروکا اندازهگیری شد.
روش: این پژوهش از نوع توصیفی – مقایسهای بود. ده بیمار زبان پریش بروکا از مراکز گفتاردرمانی دولتی تهران به صورت هدفمند انتخاب شدند و دو آزمون درک نحوی کاپلان و پردازش توالیهای شناختی للکوف در مورد آنها اجرا و نتایج دو آزمون مقایسه شد.
یافته ها: نتایج نشان دادند که بین توانایی درک بعضی از ساخت های نحوی و توانایی پردازش توالیهای شناختی این افراد ارتباط مستقیم وجود دارد (ضریب همبستگی=0 5/0). ناتوانی زبانپریشان بروکا در انتساب درست نقشهای معنایی، به اختلال شناختی کلیتری مربوط میشود که ناشی از ضایعه ساختهای عصبی مشترک در پردازش درک زبانی و توالی شناختی است.
نتیجه گیری: برخلاف نظریه حوزهای بودن زبان، تواناییهای زبانی انسان را نمیتوان به یک قوه مستقل در ذهن محدود کرد و باید پذیرفت که تواناییهای زبانی و مهارتهای شناختی غیرزبانی در تعامل با یکدیگرند.
" توهم یا واقعیت؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه ی مورد-شاهدی سبکهای دفاعی و اضطراب حالت-صفت در دانشجویان مبتلا به اختلال اضطراب منتشر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
"مقدمه: رابطه ی بین مکانیسم های دفاعی و اضطراب در متون علمی مطرح می باشد. با توجه به شیوع اختلال اضطراب منتشر (GAD) به ارزیابی سبکهای دفاعی و ارتباط آن با اضطراب حالت- صفت در دانشجویان مبتلا به GAD پرداختیم.
روش کار: تعداد 30 دانشجوی مبتلا به GAD و 30 دانشجوی غیرمبتلای 27-19 ساله (15 پسر و 15 دختر در هر گروه) که از نظر متغیرهای جمعیتشناختی همتاسازی شده بودند به روش نمونه گیری در دسترس از بین داوطلبان انتخاب شدند. تمام دانشجویان تحت مصاحبه ی بالینی ساختیافته و پرسش نامه ی سلامت عمومی قرار گرفتند تا معیارهای ورود را داشته باشند. سپس دو گروه به پرسشنامههای سبک دفاعی-40 (DSQ-40) و اضطراب حالت- صفت اشپیلبرگر (STAI) پاسخ دادند. برای تحلیل دادهها از آمار توصیفی، آزمون های تی مستقل، ضریب همبستگی و تحلیل واریانس دوسویه استفاده شد.
یافته ها: به طور معنی داری استفاده از سبک دفاعی پخته در گروه غیرمبتلا بیشتر بود (032/0P<) و مکانیسمهای دفاعی شوخی(048/0P<)، انکار(034/0P<)، فرونشانی(035/0P<)، گسست(040/0P<) و دلیلتراشی(0005/0P<) در گروه غیرمبتلا و فرافکنی(002/0P<) و جسمانیسازی (001/0P<) در گروه مبتلا بیشتر مورد استفاده قرار گرفته بودند. همبستگی معکوس متوسط و معنی داری بین نمره ی اضطراب حالت- صفت با نمره ی سبک دفاعی پخته وجود داشت. همبستگی بین سبک دفاعی ناپخته و اضطراب حالت اندک بود و بین سبک دفاعی نوروتیک و اضطراب حالت- صفت رابطهای مشاهده نشد.نتیجه گیری: افراد با سطح مطلوب سلامت عمومی و نمره ی اضطراب حالت- صفت پایین، از سبک دفاعی پخته استفاده میکنند. استفاده ی دانشجویان سالم از مکانیسمهای دفاعی شوخی و فرونشانی نیز این نتیجهگیری را حمایت میکند.
"
عملکرد حافظه سرگذشتی در بیماران دچار اختلال شخصیت مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش مقایسه عملکرد حافظه رویدادی بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی با گروه غیر بیمار بوده است.
روش: در یک مطالعه پس رویدادی مقطعی، 15 بیمار زن با تشخیص اختلال شخصیت مرزی پس از اجرای پرسشنامه تشخیصی SCID-II با 15 نفر از افراد غیربیمار با آزمون بازیابی حافظه سرگذشتی مورد بررسی قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی، آزمون t نمونه های مستقل و آزمون همبستگی استفاده شد.
یافته ها: این بررسی نشان داد که بین تاخیر زمانی در بازیابی از حافظه شخصی در دو گروه تفاوت معناداری وجود ندارد. بین اختصاصی بودن در پاسخ به محرک واژه های ارائه شده و همین طور بین تعداد کلمات به کاررفته در پاسخ به محرک واژه های ارائه شده بین گروه بیمار و کنترل تفاوت معنادار وجود دارد.
نتیجه گیری: بازیابی از حافظه به صورت بیش کلی گرا در بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی احتمالاً روشی برای جلوگیری از رفتارهای خودصدمه رسان است که از طریق اجتناب از خاطرات آسیب زا صورت می گیرد و بیش کلی گرایی عملکردی انطباقی برای فرد دارد.
مقایسة سبک های دلبستگی در نوجوانان عادی و بزهکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی و مقایسة سبک های دلبستگی در نوجوانان عادی و بزهکار به انجام رسیده است. نمونة پژوهش شامل 60 نوجوان عادی (32 پسر و 28 دختر) و60 نوجوان بزهکار (32 پسر و 28 دختر) می باشد. در این پژوهش، به منظور سنجش سبک های دلبستگی از پرسشنامة دلبستگی کولینز و رید، و برای سنجش عملکرد خانواده از پرسشنامة سنجش عملکرد خانواده استفاده گردید. نتایج بر اساس روش های آماری تحلیل واریانس چند متغیری، تحلیل واریانس تک متغیری و ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین سبک های دلبستگی نوجوانان عادی و بزهکار تفاوت معناداری وجود دارد و آزمودنی های بزهکار بیش از آزمودنی های عادی دارای سبک های دلبستگی ناایمن (اجتنابی و دوسوگرا) هستند. به علاوه، بین گروه دختران و پسران نیز در سبک دلبستگی تفاوت معنادار به دست آمد. همچنین، نتایج حاکی از آنند که نحوة عملکرد خانواده در بروز سبک دلبستگی ناایمن و پیامد آن بزهکاری و اختلال های رفتاری مؤثر می باشد. در مجموع، یافته های پژوهش حاکی از آن است که نحوة عملکرد خانواده، کیفیت نگهداری و نحوة تعامل بین افراد خانواده تعیین کنندة نوع دلبستگی در کودک، نوجوان و بزرگسال می باشد.