فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۶۱ تا ۴۸۰ مورد از کل ۴٬۳۵۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
"مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی بازیدرمانگری کودکمحور گروهی در کاهش نشانههای برونیسازیشده در کودکان پیشدبستانی اجرا شد.
روش: پس از غربالگری اولیه 120 کودک پیشدبستانی در سه مهد کودک با استفاده از فرم فهرست رفتاری کودک (CBCL)، تعداد 10 کودک که بالاترین نمره را در مقیاس برونیسازیشده این فهرست بهدست آورده بودند، بهعنوان نمونه اصلی پژوهش انتخاب شدند. مربیان این کودکان نیز پیش از شروع مداخله، فرم گزارش معلم (TRF) را تکمیل کردند. سپس گروه نمونه در قالب گروههای دونفره، 16 جلسه بازیدرمانگری را در مدت 8 هفته دریافت کرد. مادران این کودکان در پایان جلسههای چهارم، هشتم، دوازدهم و شانزدهم بار دیگر فرم CBCL را تکمیل کردند و مربیان نیز بار دیگر به تکمیل فرم TRF پرداختند.
یافتهها: تحلیل واریانس اندازهگیریهای مکرر نشان داد که براساس ارزیابی مادران، نمره مقیاس برونیسازیشده کودکان و زیرمقیاس رفتار پرخاشگرانه، بهطور معنیداری کاهش یافت. مقایسه میانگینهای نمرههای TRF در دو مرحله پیشآزمون و پسآزمون نیز حاکی از کاهش معنیدار مشکلات برونیسازیشده کودکان بود. تفاوت میانگین نمرههای پسآزمون اول و دوم و نیز پسآزمون سوم و چهارم در مقیاس برونیسازیشده و هر دو زیرمقیاس رفتار پرخاشگرانه و نادیده گرفتن قوانین معنیدار بود.
نتیجهگیری: بازیدرمانگری کودکمحور روش موثری برای کاهش مشکلات رفتار برونیسازیشده از کودکان به حساب میآید و به نظر میرسد که این شیوه بر رفتارهای پرخاشگرانه تأثیر بارزتری دارد. افزون بر این بیشترین بهبود در فاصله جلسههای نخست و جلسههای پایانی مشاهده میشود و روند کاهش مشکلات در جلسههای میانی کمتر محسوس است."
" اثربخشی بازی درمانی به شیوه رفتاری شناختی در کاهش مشکلات رفتاری کودکان "(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی بازی درمانی به شیوه شناختی- رفتاری در کاهش مشکلات رفتاری کودکان 7 تا 9 ساله ی پسر است. به این منظور، پنج کودک پسر 7 تا 9 ساله، به شیوه ی غیر تصادفی و هدفمند ، انتخاب شدند. بازی درمانی با رویکرد cbpt طی ده جلسه ی انفرادی و گروهی و هفته ای دو بار در محل اقامت آنها انجام شد.
رابطه ی بین ویژگی های شخصیتی مادران بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی با سطح هیجان ابراز شده ی آن ها(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه : هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ی بین ویژگی های شخصیتی مادران بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی با سطح هیجان ابراز شده ی آن ها است.
روش کار: در این پژوهش 40 بیمار (20 مرد،20 زن) که بر اساس معیارهای DSM-IV و معاینات روان پزشکی مبتلا به اسکیزوفرنی تشخیص داده شده و بین ماه های اردیبهشت و خرداد 1388 در بیمارستان ابن سینای مشهد بستری بودند، به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. بیمار مبتلا به اسکیزوفرنی با پاسخ دادن به مقیاس سطح هیجان ابراز شده، میزان هیجان ابراز شده ی مادر خود را تعیین و ویژگی های شخصیتی مادر با تکمیل مقیاس نئوی فرم کوتاه توسط وی مشخص شد. جهت تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و روش تحلیل رگرسیون گام به گام و نرم افزار SPSS-16 استفاده شد.
یافته ها: ویژگی شخصیتی روان نژندی با نگرش منفی نسبت به بیماری رابطه ی مثبت معنادار دارد (0.05P<). ویژگی شخصیتی انعطاف پذیری با مولفه های پاسخ هیجانی، نگرش منفی نسبت به بیماری، تحمل-انتظار و هیجان ابرازشده ی کل رابطه ی مثبت معنادار (0.01P<) و با مولفه ی مزاحمت یا مداخله گری رابطه ی مثبت معنادار (0.05P<) دارد. ویژگی شخصیتی دلپذیر بودن نیز با مولفه های پاسخ هیجانی، نگرش منفی نسبت به بیماری، تحمل- انتظار و هیجان ابراز شده ی کل رابطه ی مثبت معنادار دارد.
(0.01P<). هم چنین ویژگی شخصیتی مسئولیت پذیری با مولفه های پاسخ هیجانی، نگرش منفی نسبت به بیماری، تحمل-انتظار و هیجان ابرازشده ی کل رابطه ی مثبت معنادار دارد (0.01P<).
نتیجه گیری: ویژگی های شخصیتی مادران بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی با میزان هیجان ابراز شده ی آن ها رابطه دارد.
تشخیص اولیه ی اختلال هویت جنسی: گزارش موردی
حوزه های تخصصی:
شناخت مشکلات هیجانی کودکان دارای اختلال های یادگیری با استفاده از تست نقاشی -خانه -درخت- آدم(KHTP)
تأثیر مداخلات کاردرمانی بر مهارتهای بینایی- حرکتی کودکان دارای اختلال ویژه یادگیری در مقطع ابتدایی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
" هدف: بررسی و تشخیص اختلال بینایی- حرکتی در کودکان با اختلال ویژه یادگیری و کاربرد مداخلات کاردرمانی در جهت ارتقا و بهبود این مهارت، می تواند در بهبود وضعیت خواندن و نوشتن این کودکان مؤثر واقع شود. هدف از مطالعه حاضر، بررسی تأثیر مداخلات کاردرمانی بر مهارتهای بینایی- حرکتی کودکان دارای اختلال ویژه یادگیری در مقطع ابتدایی می باشد.
روش بررسی: مطالعه حاضر به روش تجربی و مداخله ای می باشد. برای انجام این پژوهش، 23 کودک با اختلال ویژه یادگیری (پایه دوم، سوم و چهارم) از مراجعین به مرکز مشکلات ویژه یادگیری شهر تهران، انتخاب شدند. این کودکان از نظر بینایی و شنوایی سالم و بهره هوشی آنها طبیعی بود. نمونه ها بطور تصادفی به دو گروه مداخله (11 نفر) و مقایسه یا شاهد (12 نفر) تقسیم شدند. مهارتهای بینایی- حرکتی کلیه نمونه ها ابتدا توسط آزمون مهارتهای بینایی- حرکتی (TVMS-R) مورد ارزیابی قرار گرفت. سپس مداخلات کاردرمانی در گروه مداخله صورت گرفت و مجدداً توسط آزمون TVMS-R ارزیابی هر دو گروه انجام و با استفاده از آزمون تی زوجی و تی مستقل مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.
یافته ها: در بررسی نمره کل آزمون، اختلاف معناداری در گروه مقایسه، قبل و بعد از مداخله داده نشد (4/0=P)، اما در گروه مداخله اختلاف معناداری دیده شد. در بررسی مجموع نمرات طبقه 2، 5 و 7 نیز که علاوه بر مهارتهای یکپارچگی بینایی- حرکتی و تثبیت چشمی بیشتر نیازمند مهارتهای بینایی- فضایی هستند، تأثیر معنادار مداخلات کاردرمانی دیده شد و بررسی مجموع نمرات طبقات 1، 3، 4، 6 و 8 نشان داد که مداخلات کاردرمانی تأثیر معناداری بر مجموع این طبقات و در نتیجه مهارتهای تجزیه و تحلیل بینایی داشته است .
نتیجه گیری: مداخلات کاردرمانی بر مهارتهای بینایی- حرکتی و اجزای آن (یکپارچگی بینایی- حرکتی، تجزیه و تحلیل بینایی و بینایی- فضایی و تثبیت چشمی) در کودکان دچار اختلال ویژه یادگیری مراجعه کننده به مرکز مورد نظر، بطور معناداری مؤثر بوده است.
"
مقایسه عملکرد خانواده کودکان مبتلا به اختلال کمبود توجه/ بیش فعالی با عملکرد خانواده کودکان بدون اختلال بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مقایسه عملکرد خانواده کودکان مبتلا به اختلال کمبود توجه/ بیش فعال 15-7 ساله مراجعه کننده به مراکز روان پزشکی تبریز با عملکرد خانواده کودکان بدون اختلال بیش فعالی در سال 1387 می باشد. این مطالعه از نوع علی ـ مقایسه ای و بر روی 150 خانواده انجام گرفته است. 75 خـانواده کودکان مبتلا به ADHD 15-7 ساله، از بین مراجعین کلینیک های روان پزشکی شهر تبریز و 75 خانواده کودکان بدون ADHD از بین دانش آموزان سنین 15-7 ساله تبریز، به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند.پرسشنامه ابزار سنجش خانواده (FAD) در مورد آن ها اجرا و داده های بدست آمـده با روش آمـاری t-test دو گروه مستقل تجزیه و تحلیل شد. یافته ها تفاوت بین عملکرد خانواده کودکان دارای ADHD با عملکرد خانواده های کودکان بدون ADHD در همه بعدها (یعنی حل مسئله، ارتباط، نقش ها، همراهی عاطفی، کنترل رفتار، آمیزش عاطفی و عملکرد کلی) را معنادار نشان داد. در میانگین نمرات عملکرد خانواده های کودکان دارای اختلال ADHD در ابعاد یاد شده بزرگتر از میانگین نمرات خانواده های کودکان بدون ADHD بود. بنابراین می توان نتیجه گرفت عملکرد خانواده گروه ADHD نسبت به گروه کنترل ناسالم تر می باشد.
الگوی سرشت و منش در افراد مبتلا به اختلال شخصیت ضد اجتماعی و مقایسه آن با هنجار جامعه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: مطالعه حاضر کوشیده است تا با ارزیابی ابعاد سرشت و منش در مبتلایان به اختلال شخصیت ضداجتماعی و مقایسه آن با نمونه بهنجار، تصویر روشن تری از این اختلال ارائه دهد.
روش: در یک بررسی مقطعی، 24 مرد مبتلا به اختلال شخصیت ضداجتماعی بر اساس مصاحبه بالینی SCID-II انتخاب شدند. میزان اضطراب و افسردگی به عنوان متغیر همپراش به کمک پرسشنامه اضطراب و افسردگی بک سنجیده شد. ابعاد مختلف سرشت و منش نیز با استفاده از پرسشنامه سرشت و منش کلونینجر ارزیابی شد.
یافته ها:نمرات نوجویی و آسیب پرهیزی بالاتر و نمره پشتکار، خودراهبری و همکاری پایین تر از هنجار جامعه ایران بود. نمرات پاداش وابستگی و خودفراروی با نمونه هنجار جامعه تفاوت معنی داری نداشت. ارتباط مثبت معنی داری بین آسیب پرهیزی و اضطراب بک وجود داشت. نتیجه گیری:نمرات پایین در ابعاد منش نشانه تکامل ضعیف تر منش و تأکیدکننده وجود اختلال شخصیت است. نمره نوجویی بالا و پشتکار پایین (از ابعاد سرشت) نشان از تعلق گروه مورد مطالعه به کلاستر B از اختلالات شخصیت دارد. نمرات بالای آسیب پرهیزی و میزان طبیعی پاداش وابستگی با مطالعات قبلی ناهمخوان است که مهمترین علت احتمالی آن، علاوه بر حجم کم نمونه، می تواند مربوط به وجود افراد با خصوصیات سایکوپاتی ثانویه و وجود اضطراب در نمونه های بالینی باشد که بر بعد آسیب پرهیزی اثر می گذارد.
اثر بخشی دوره های ترک اعتیاد پرهیزمدار ـ ایمان مدار بر خودکارآمدی عمومی و مقابله با مشکلات
حوزه های تخصصی:
هدف: یکی از عناصر تاثیرگذار در زندگی هر فردی، سطح خودکارآمدی او است. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی دوره های ترک اعتیاد پرهیز مدار-ایمان مدار بر خودکارآمدی عمومی ومقابله با مشکلات افراد مراجعه کننده برای ترک وابستگی به مواد مخدر در شهر تهران است. روش: در یک طرح شبه آزمایشی 80 نفر از مراجعهکنندگان به دوره های ترک اعتیاد ایمان مدار-پرهیزمدار، به روش سرشماری انتخاب شدند و با استفاده از پرسشنامه های خودکارآمدی عمومی جروسالم و شوارتز و مقابله با مشکلات چسنی و همکاران در دو مرحله قبل و بعد از ورود به این دور مورد مطالعه قرار گرفتند. یافته ها: نتایج آزمون t برای دو گروه وابسته نشان داد که دوره های ترک اعتیاد ایمان مدار-پرهیزمدار، تأثیر معناداری بر روی مهارت های متوقف ساختن افکار و هیجانات منفی و کسب حمایت از جانب دوستان و همکاران داشته است. نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر با یافته های پژوهش های مشابه همسو است و اشاره میکند که با تدابیر آموزشی مناسب میتوان باورهای خودکارآمدی افراد را بهبود و افزایش داد.
کیفیت خواب در جانبازان مبتلا به اختلال استرس بعد از حادثه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
علوم رفتاری ۱۳۸۶ شماره ۱
حوزه های تخصصی:
"
خلاصه مقدمه: با توجه به اینکه اختلال استرس بعد از حادثه شایعترین اختلال روانپزشکی در افراد شرکت کننده در جنگ ایران و عراق است و نیز با توجه به تأثیر گسترده خواب بر عملکرد شخصی و اجتماعی فرد و ضرورت تعیین عوامل مرتبط با کیفیت پایین خواب در این بیماران این تحقیق با هدف بررسی کیفیت خواب در جانبازان اختلال استرس بعد از حادثه صورت گرفته است. روش: تحقیق حاضر یک پژوهش توصیفی- مقطعی است. نمونه مورد بررسی شامل 70 جانباز بود که به روش تصادفی ساده از بین مراجعین به درمانگاه روانپزشکی بیمارستان بقیه اله (عج) انتخاب شدند. ابزار جمعآوری دادهها شامل پرسشنامه کیفیت خواب پیتزبورگ (PSQI) بود به منظور توصیف متغیرهای کیفی از جداول فراوانی و فراوانی نسبی و به منظور توصیف متغیرهای کمی از میانگین، میانه و انحراف معیار استفاده شد. نتایج: میانگین و انحراف معیار سن به ترتیب برابر 10/41 و 16/6± سال بود. میانگین و انحراف معیار درصد جانبازی به ترتیب برابر 8/34 و 7/14± درصد بود. کیفیت خواب در 6/88 درصد دارای کیفیت نامناسب و 4/11 درصد آنان دارای کیفیت مناسب بود. فاصله رفتن به رختخواب تا به خواب رفتن بین 2 دقیقه تا 4 ساعت متفاوت بوده است. میانگین و انحراف معیار آن برابر 49±65 دقیقه بود. کیفیت خواب در گروههای شغل (012/0p=) و سابقه بستری روانپزشکی (001/0p=) اختلاف آماری معنیداری داشت. کیفیت خواب با سن، وضعیت تأهل، تحصیلات، درصد جانبازی و مدت زمان حضور در جبهه همبستگی نشان نداد (05/0P>). نتیجهگیری: مطالعه حاضر، کیفیت خواب جانبازان اختلال استرس بعد از حادثه را در حد نامطلوبی گزارش نمود. با توجه به تاثیر قابل توجه کیفیت خواب بر عملکرد و کیفیت زندگی افراد، لازم است که این جنبه از سلامتی این افراد مورد توجه برنامهریزان و مدیران بهداشتی و همچنین پزشکان مرتبط قرار گیرد.
"
بررسی میزان افسردگی اساسی در کودکان و نوجوانان مبتلا به اختلال تورت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
"هدف: اختلال تورت عبارت است از اختلالی که در آن سابقه تیکهای حرکتی متعدد در بیمار وجود دارد و حداقل یک تیک صوتی در مقطعی از اختلال در بیمار ایجاد می شود. گزارشات فراوانی در مورد همراهی افسردگی اساسی بطور همزمان با این اختلال منتشر شده است و مطالعات بیانگر این است که تشخیص و درمان به موقع این اختلال از اهمیت بسیار زیادی در سیر درمان بیماران مبتلا به اختلال تورت برخوردار است. بنابراین بررسی افسردگی اساسی همزمان با اختلال تورت در جامعه اهمیت فراوانی دارد.
روش بررسی: در طی یک دوره زمانی یکساله، 30 مورد بیمار مبتلا به اختلال تورت مراجعه کننده به یک مرکز روانپزشکی اطفال مورد بررسی قرار گرفتند. این مطالعه بصورت توصیفی و cross sectional طراحی شد. همچنین 30 نفر از افراد گروه کنترل مطابق با گروه بیماران از لحاظ سن و جنس از مدارس شهر تهران انتخاب شدند.
25 پسر و 5 دختر حدود سنی 18-8 سال در هر گروه وجود داشتند. پرسشنامه K-SADS جهت یافتن افسردگی اساسی در این بیماران و همچنین در گروه کنترل تکمیل گردید. نتایج به دست آمده در این تحقیق بر اساس آزمونهای آماری از جمله MC-Nemar exact test مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: 23.3% از بیماران مبتلا به اختلال تورت به اختلال افسردگی اساسی مبتلا بودند و 3.3% از گروه کنترل مبتلا به اختلال افسردگی اساسی بودند.
نتیجه گیری همراهی قابل ملاحظه بین اختلال تورت و اختلال افسردگی اساسی در این تحقیق ایجاب می نماید که هر بیمار مبتلا به اختلال تورت بطور جدی از نظر افسردگی اساسی بررسی شود زیرا می تواند روی برنامه درمان و اداره بیماری تاثیر گذار شود."
مقایسه اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر حضورذهن و درمان فراشناختی در دانشجویان با نشانه های افسردگی، باورهای فراشناختی مثبت و منفی درباره نشخوار فکری و اجتناب تجربه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت درمانی مبتنی بر حضورذهن و درمان فراشناختی از درمان های موج سومی هستند که اثربخشی آن ها در دامنه ای از اختلال های روانی مختلف آزمون شده است. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر حضور ذهن و درمان فراشناختی در دانشجویان با نشانه های افسردگی، باورهای فراشناختی مثبت و منفی درباره نشخوارفکری و اجتناب تجربه ای بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون بود. به این منظور با استفاده از فراخوان، از دانشجویان برای شرکت در جلسات گروه درمانی دعوت شد. 28 نفر از افراد با نشانه های افسردگی طبق نمره برش پرسشنامه افسردگی بک (28-10) انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه شناخت درمانی مبتنی بر حضورذهن 15 نفر و درمان فراشناختی 13 نفر قرار گرفتند. پرسشنامه افسردگی بک(بک و همکاران)، مقیاس باورهای فراشناختی مثبت درباره نشخوار فکری(پاپاجورجیو و ولز) ، مقیاس باورهای فراشناختی منفی درباره نشخوار فکری(پاپاجورجیو ، ولز و منیا) و پرسشنامه پذیرش و عمل- نسخه دوم(بوند و همکاران) قبل و بعد از درمان اجرا شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس یک راهه تک متغیره استفاده شد. یافته ها نشان داد که درمان فراشناختی نسبت به شناخت درمانی مبتنی بر حضورذهن تأثیر بیشتری در کاهش باورهای مثبت (05/0 >P) و منفی (05/0 >P) فراشناختی درباره نشخوار فکری دارد. همچنین شناخت درمانی مبتنی بر حضورذهن اثربخشی بیشتری در کاهش اجتناب و افزایش پذیرش داشت (01/0P<). به این ترتیب یافته های پژوهش حاضر نشان دهنده اثربخشی بیشتر درمان فراشناختی برای باورهای مثبت و منفی فراشناختی درباره نشخوار فکری و اثربخشی بیشترشناخت درمانی مبتنی بر حضورذهن برای افزایش انعطاف پذیری روان شناختی هستند. امید است پژوهش های آینده مکانیزم های اثربخشی دو درمان مذکور را روشن تر کنند. کلید واژه ها
بررسی و ارزیابی واژه های القاکننده ولع مصرف، در سوءمصرف کنندگان مت آمفتامین فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: ولع مصرف، هسته اصلی مصرف مواد است و مت آمفتامین شیشه، یک ماده محرک رایج در ایران است که در مواجهه با نشانه های مصرف، ولع شدیدی ایجاد می کند. هدف اصلی این مطالعه، طراحی و ساخت ابزار سنجش ولع مصرف القاشده کلامی، در سوءمصرف کنندگان مت آمفتامین است.
روش: در این مطالعه، ابتدا 15 سوءمصرف کننده، واژه هایی را که خواندن یا شنیدن آنها در ایشان ولع مصرف ایجاد می کرد، مشخص کردند. در مرحله بعد، این واژه ها که 133 عدد و در هفت طبقه مواد، وسایل مرتبط، ابزار، مکان ها، عملکردها، خلقیات، عواطف و اشخاص دسته بندی شده بودند، همراه با 16 کلمه خنثی، در قالب یک پرسشنامه لیکرتی پنج درجه ای، در اختیار 30 آزمودنی که به صورت تصادفی و بر اساس معیار تشخیصی DSM-IV-TR برای وابستگی به مت آمفتامین، از کلینیک مرکز ملی مطالعات اعتیاد ایران انتخاب شده بودند، قرار داده شدند. ابتدا اطلاعات جمعیت-شناختی و نیم رخ مصرف مت آمفتامین آزمودنی ها بر اساس مقیاس شدت اعتیاد- فرم لایت جمع آوری و سپس قدرت القاکنندگی این واژه ها ارزیابی شد. پس از آن، داده ها به وسیله نرم افزار آماری SPSS-16، با استفاده از شاخص های توصیفی آنالیز آماری شد.
یافته ها: واژه های شیشه، مواد و جنس، پول، لوله شیشه ای و کیف پول، پایپ، فندک و زرورق، محل تهیه مواد، خانه مجردی و اتاق مصرف، دیدن دوستان، بحث خانوادگی، تحریک جنسی، وسوسه، عصبانیت و افسردگی و در نهایت هم مصرف، فروشنده شیشه و همبازی، بیشترین اثر القایی ولع مصرف را نشان دادند. به این ترتیب، فهرست واژه گان طراحی شد. سپس به منظور ارزیابی انحراف توجه و سنجش ولع مصرف، 24 واژه مؤثر، در چهار گروه شش واژه ای و دو گروه خنثی، برای استفاده در آزمون استروپ اعتیاد و نیز برنامه کامپیوتری سنجش انحراف توجه معرفی شد.
نتیجه گیری: ابزارهای بومی سنجش ولع مصرف، می توانند علاوه بر ایجاد امکان پژوهش در این حوزه، در طراحی و اجرای مداخلات روان شناختی پیشگیری از عود به کار روند. در این مطالعه، مجموعه ای از این واژگان و توانمندی آنها معرفی و تحلیل شد.
مقایسه بازداری در کودکان دبستانی دارای علائم و نشانه های اختلال سلوک با کودکان بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بازداری یکی از مؤلفه های مهم کارکردهای اجرایی است که در مبتلایان به اختلال سلوک به عنوان یکی از عوامل مهم همبستگی (یا حتی علی) مطرح می شود. تحقیقات مختلف، نتایج متناقضی در رابطه با نقایص کارکردهای اجرایی در کودکان مبتلا به اختلال سلوک گزارش کرده اند. پژوهش حاضر به منظور مقایسه مؤلفه بازداری در کودکان دارای علائم و نشانه های اختلال سلوک با کودکان بهنجار اجرا شده است.
روش: با استفاده از پرسشنامه علائم مرضی کودک و آزمون ریون، نمونه ای به حجم 38 نفر (19 کودک مبتلا به اختلال سلوک و 19 کودک به عنوان گروه مقایسه) از بین پسران دبستانی با دامنه سنی 11-8 سال انتخاب شدند. سپس با استفاده از دو آزمون عملکرد پیوسته و برو- بایست، مؤلفه بازداری در دو گروه مقایسه شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که دو گروه در میزان خطای ارتکاب کاذب که شاخص بازداری است در هیچ یک از دو آزمون عملکرد پیوسته و برو- بایست تفاوت معناداری نداشتند. اما در مقیاس زمان واکنش تفاوت دو گروه معنادار بود.
نتیجه گیری: این پژوهش نشان داد که پس از کنترل اختلال نقص توجه- بیش فعالی، میزان بازداری کودکان مبتلا به اختلال سلوک با همسالان بهنجار خود تفاوتی ندارد و احتمالاً نقص در بازداری در مبتلایان به اختلال سلوک، نقش اساسی ندارد.
میزان شروع مشکلات رفتاری دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان شیوع اختلالات رفتاری در میان دانش آموزان مقطع ابتدایی در شهر تهران انجام شده است. روش: در این پژوهش 1407 دانش آموز مقطع ابتدایی در پایه های تحصیلی اول تا پنجم، با روش نمونه گیری خوشه ای از مناطق مختلف شهر تهران، انتخاب شده اند. ابزار اندازه گیری اختلالات رفتاری در این پژوهش، سیاهه رفتار کودک آخن باخ- فرم معلم بود که دارای 11 خرده مقیاس است. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داده است که میزان شیوع اختلالات رفتاری براساس طبقه بندی بالینی در مقیاس نظام مبتنی بر تجربه 3/20 درصد در طبقه بالینی و 8/5 درصد در طبقه مرزی است. در طبقه بالینی، بیشترین فراوانی به اختلالات درونی سازی و کمترین فراوانی به اختلالات اضطرابی اختصاص دارد. در طبقه مرزی نیز بیشترین فراوانی به افسردگی و کمترین فراوانی به مشکلات تفکر اختصاص دارد. نتیجه گیری: درصد بالایی از مشکلات رفتاری در دانش آموزان وجود دارد که نیازمند طراحی برنامه های آموزشی و مداخلات روان شناختی است.
اثربخشی آموزش مهارت های مقابله ای مبتنی بر مدل مارلات در پیشگیری از عود و افزایش تاب آوری در افراد وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارت های مقابله ای مبتنی بر مدل مارلات در پیشگیری از عود و افزایش تاب آوری در افراد وابسته به مواد انجام شده است.
روش: در یک طرح شبه آزمایشی 27 مراجع با تشخیص اختلال سوء مصرف مواد افیونی که دوره سم زدایی را با موفقیت به پایان رسانده بودند، با روش نمونه گیری در دسترس در دو گروه آزمایشی (13 نفر) و گروه گواه (14 نفر) تقسیم شدند. گروه آزمایشی به مدت 12 جلسه گروهی تحت آموزش مهارت های مقابله ای قرار گرفتند و گروه گواه در طول این مدت هیچ درمانی دریافت نکردند. آزمودنی های مورد پژوهش توسط مقیاس تاب آوری کونور دیویدسون (CD-RIS) و آزمایش مورفین پیش از شروع درمان، پایان درمان و پس از اتمام مرحله پیگیری 4 ماهه، مورد ارزیابی قرار گرفتند. جهت تحلیل داده ها از آزمون خی دو و آزمون تجزیه و تحلیل کواریانس استفاده شد.
یافته ها: نتایج آزمون خی دو نشان دادکه تفاوت معنی داری بین فراوانی عود در دو گروه وجود دارد. همچنین نتایج آزمون تجزیه و تحلیل کواریانس نشان دادکه بین دو گروه در افزایش تاب آوری در مرحله پس آزمون و پیگیری تفاوت معنی دار است.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که آموزش مهارت های مقابله ای در پیشگیری از عود و افزایش تاب آوری در افراد وابسته به مواد مؤثر است.
مروری بر عوامل فیزیولوژی و شناختی مرتبط با اعتیاد .
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر مصرف مواد، یکی از جدی ترین معضلات بشری و از پیچیده ترین پدیده های انسانی است. به طوری که سوءمصرف مواد و اعتیاد، امروزه به یکی از دغدغه های بزرگ جوامع بشری تبدیل شده است. این پدیده خانمان سوزآثار مخرب جسمانی، روانی، خانوادگی، شغلی، مالی و اخلاقی را به دنبال دارد. با توجه به مشکلات زیاد و گسترده حاصل از اعتیاد، پیشگیری از این معضل الزامی است. با توجه به هزینه های بسیار بالای مبارزه با مواد مخدر، درمان و نگهداری معتادان و همچنین میزان عود بالا پس از درمان، به نظر می رسد پیشگیری از سوءمصرف مواد بسیار مقرون به صرفه و کارآمدتر باشد. پیشگیری از این مشکل، مستلزم شناسایی عوامل خطر و عوامل محافظت کننده در برابر وابستگی به مواد است. در طی سال های گذشته، پژوهش های متعددی در ایران در زمینه سبب شناسی و پیشگیری از مصرف مواد انجام شده اند. این پژوهش ها طیف گسترده ای از عوامل مرتبط با مصرف مواد مخدر از جمله عوامل شناختی و فیزیولوژی را مورد بررسی قرار داده اند. به منظور برنامه ریزی برای ارتقای فعالیت های پژوهشی آینده، ارزیابی و دسته بندی نتایج تولید شده علمی در دهه های گذشته ضروری است. در این مقاله مروری، سعی شده است تا عوامل شناختی و فیزیولوژی مرتبط با اعتیاد که در 20 سال اخیر در پژوهش های ایران به دست آمده است، جمع آوری شود. این مطالعه به مسئولین، متخصصان و درمانگران چشم اندازی جهت شناسایی عوامل تهدید کننده و مستعد کننده و در صورت لزوم انجام مداخلات متناسب را پیشنهاد می کند.
رابطهی الگوی صفات شخصیتی والدین کودکان و نوجوانان 15-5 سالهی مبتلا به اختلالهای رفتاری با نوع اختلال آنها(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: این پژوهش با هدف تعیین میانگین ابعاد مختلف صفات شخصیتی والدین کودکان و نوجوانان 15-5 سالهی مبتلا به اختلالهای رفتاری و ارتباط آن با نوع اختلال رفتاری کودک انجام شد .
روشکار: مطالعهی حاضر، توصیفیتحلیلی و جامعهی پژوهشی آن از بین مراجعان مراکز درمانی خصوصی و دولتی سرپایی شهر اصفهان در سال 88-1387 به روش آسان انتخاب شد. تعداد نمونهها 200 نفر و در دامنهی سنی 15-5 سال بودند و تشخیص بالینی برای آنها توسط روانپزشک گذاشته شده بود. دادهها از طریق فرم بلند پرسشنامهی شخصیتی نئو جمعآوری و سپس با آزمونهای آماری t مستقل و ANCOVA و ANOVAمورد بررسی قرار گرفتند.
یافتهها: صفتهای پرخاشگری والدین با اختلالهای اضطرابی و خلقی، افسردگی با اختلال نقصتوجهبیشفعالی و اعمال با اختلالهای اضطرابی و تخیل و احساسات و نمرهی کل پرسشنامه با اختلالهای رفتار آشفته و نوعدوستی با اختلالهای خلقی و تواضع با اختلالهای اضطرابی، اعتماد و نمرهی کل با اختلال نقصتوجه بیشفعالی و هیجانهای مثبت والدین با اختلالهای رفتار آشفته و تلاش برای موفقیت، خویشتنداری، احتیاط در تصمیمگیری و نمرهی کل با اختلالهای اضطرابی، تلاش برای موفقیت والدین با اختلالهای رفتار آشفته و وظیفهشناسی والدین با اختلال نقصتوجه بیشفعالی و خویشتنداری والدین با اختلالهای دفعی و نظموترتیب و احتیاط در تصمیمگیری والدین با اختلالهای خلقی در کودکان رابطهی معنیداری داشت (05/0>P).
نتیجهگیری: با توجه به رابطهی متقابل آسیبشناسی روانی مبتنی بر مزاج والدین با خلقوخو و رفتار کودک باید به چیزی بیش از یک رابطهی خطی بین متغیرها توجه داشت.
مقایسه باورهای وسواسی در بیماران مبتلا به وسواس و سایر اختلالات اضطرابی با گروه شاهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: در سال های اخیر، تحقیقات بسیاری در ادبیات وسواس به شناسایی عوامل شناختی موثر در شکل گیری اختلال وسواس فکری - عملی پرداخته اند، تا تعیین کنند که کدام یک از شناختارها (اهمیت و کنترل افکار (ICT)، احساس مسوولیت و ارزیابی احساس خطر و تهدید (RT)، کمال طلبی و عدم قطعیت (PC))، در ایجاد و بقای علایم و نشانه های وسواس نقش دارند. هدف مطالعه اخیر مقایسه باورهای وسواسی در بیماران وسواسی، اضطرابی و سالم بود.
روش: سه گروه آزمودنی شامل بیماران وسواسی، بیماران اضطرابی و افراد سالم پرسشنامه دموگرافیک و پرسشنامه های MOCI، BDI-II، STAI، BAI، OBQ-44 و Y-BOCS (درمورد بیماران وسواسی) را تکمیل نمودند.
یافته ها: نمرات OBQ-44 کل و خرده مقیاس های PC و RT در دو گروه وسواسی و اضطرابی بیشتر از گروه سالم بود، ولی تفاوت بین دو گروه وسواسی و اضطرابی معنی دار نبود. در خرده مقیاس ICT نمرات گروه وسواسی از دو گروه سالم و اضطرابی بیشتر بود، اما تفاوت بین گروه های اضطرابی و سالم معنی دار نبود. به عبارتی OBQ-44 کل، مقیاس مناسبی برای سنجش افکار مختص وسواس است، به طوری که مقیاس های فرعی RT و PC برای وسواس و اضطراب و مقیاس فرعی ICT صرفا برای وسواس اختصاصی است. میانگین، انحراف معیار و آزمون معنی داری نمرات سه گروه در مواد آزمون OBQ-44 محاسبه گردید و 27 ماده به عنوان مواد سنجش باورهای شناختی مختص وسواس تشخیص داده شد.
نتیجه گیری: خرده مقیاس های PC و RT (OBQ-44) در اختلال وسواس و اختلال اضطرابی مشترک ولی خرده مقیاس ICT مختص اختلال وسواس می باشد. بنابراین یافته های اخیر پیشنهاد می کند که OBQ-44 نقطه شروع معتبری برای بررسی ساختار و محتوای شناختی وسواس می باشد.