فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۳۸۱ تا ۲٬۴۰۰ مورد از کل ۴٬۴۲۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
" تاثیر اجرای نقش گزاری روانی بر ویژگیهای روانی بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا "(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، تاثیر اجرای نقش گزاری روانی بر وضعیت بیماران اسکیزوفرنیک، مورد مطالعه قرار گرفته است. برای این منظور 26 بیمار مبتلا به اسکیزوفرنیای مزمن، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و کنترل مورد کاربندی قرار گرفتند. نتایج نشان می دهند که نقش گزاری روانی در بهبود وضعیت روانی بیماران، موثر است.
مقایسه حوزه های مرتبط با طرح واره های ناسازگار اولیه معتادان ناموفق و موفق به ترک مواد افیونی و جمعیت غیربالینی
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف مقایسه حوزه های مرتبط با طرح واره های ناسازگارانه ی اولیه در معتادان ناموفق و موفق به ترک مواد افیونی و جمعیت غیر بالینی در شهر تهران صورت گرفته است.
روش: پژوهش حاضر از نوع علی ـ مقایسه ای است. به این منظور تعداد 90 نفر از افراد معتاد ناموفق و موفق به ترک مواد افیونی و جمعیت غیر-بالینی (سه گروه 30 نفره) با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسش نامه طرح واره های یانگ، پرسش نامه سلامت عمومی و پرسش نامه خصوصیات فردی پاسخ دادند. داده های حاصل از پژوهش با استفاده از آزمون های آماری تحلیل واریانس یک طرفه، مجذور کا، تحلیل واریانس چندمتغیره و آزمون تعقیبی توکی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج نشان داد که از نظر حوزه های مرتبط با طرح واره های ناسازگارانه ی اولیه بین سه گروه مورد مقایسه تفاوت معنا داری وجود دارد.
نتیجه گیری: به نظر می رسد مداخلات درمانی با هدف تغییر و اصلاح طرح واره های ناسازگارانه ی اولیه می تواند در افزایش میزان موفقیت معتادان ناموفق به ترک مواد افیونی موثر باشد.
مقایسه ی عملکرد دانش آموزان دختر 8-6 ساله ی با و بدون اختلال نافرمانی مقابله ای در تکالیف نظریه ی ذهن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر، مقایسهی عملکرد دانشآموزان دختر 8-6 سالهی با و بدون اختلال نافرمانی مقابلهای در تکالیف نظریهی ذهن بود.
روشکار: در مطالعهی علیمقایسهای حاضر،180 دانشآموز دختر 8-6 ساله (60 نفر با اختلال نافرمانی مقابلهای،120 نفر بدون این اختلال) که در سال تحصیلی
89-1388 در دبستانهای شمال و جنوب تهران مشغول به تحصیل بودند، از طریق نمونهگیری خوشهای مرحلهای بررسی شدند. برای تعیین نظریهی ذهن از آزمون نظریهی ذهن پارکر و همکاران و برای تشخیص اختلال نافرمانی مقابلهای از دو پرسشنامهی مقیاس درجهبندی اختلال رفتار ایذایی و سیاههی اختلال نافرمانی مقابلهای استفاده شد. دادهها با روش تحلیل واریانس و تی مستقل تحلیل شدند.
یافتهها: بنا بر تحلیل دادهها، عملکرد دانشآموزان بدون اختلال نافرمانی مقابلهای به گونهی معنیداری در تکالیف نظریهی ذهن از عملکرد دانشآموزان دارای این اختلال، بالاتر بود (05/0>P). همچنین تفاوت عملکرد دانشآموزان با و بدون اختلال نافرمانی مقابلهای در سطوح مختلف سنی، معنیدار است (001/0>P).
نتیجهگیری: نتایج این پژوهش حاکی از این بود که دانشآموزان مبتلا به اختلال بیاعتنایی مقابلهای در انجام تکالیف نظریهی ذهن، نقص دارند
تأثیر آموزش راهبردهای شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر خودکارآمدی بیماران معتاد تحت درمان
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی شناخت درمانی با رویکرد ذهن آگاهی بر خودکارآمدی بیماران معتاد تحت درمان انجام شد. پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش حاضر شامل کلیه معتادان تحت درمان در مراکز درمان و بازتوانی اقامتی تحت نظارت بهزیستی شهرستان بجنورد بود. برای انتخاب نمونه از بین معتادان تحت درمان مراکز 100 نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند و به پرسشنامه خودکارآمدی عمومی شرر و مادوکس پاسخ دادند. نمونه پژوهش شامل 30 نفر بودکه پایین ترین نمره را بر اساس مقیاس خودکارآمدی کسب کرده بودند و به طور تصادفی انتخاب و در دو گروه 15 نفری آزمایش و گواه جایگزین شدند. نتایج با استفاده از روش های آمار توصیفی و استنباطی( تحلیل کوواریانس) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها حاکی از آن بود که بین میانگین نمرات پس آزمون خودکارآمدی بعد از حذف اثر پیش آزمون، در گروه آزمایشی تفاوت معنی داری وجود دارد . به عبارتی آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی به طور معنی داری موجب افزایش خودکارآمدی در گروه آزمایش در مرحله پس آزمون در مقایسه با گروه کنترل شده بود. نتایج این مطالعه نشان داد شناخت درمانی با رویکرد ذهن آگاهی بر خود کارآمدی بیماران معتاد تحت درمان موثر است.
بررسی مقایسه ای دینداری و رابطه آن با پرخاشگری در معتادین به مواد مخدر، معتادین در حال ترک و افراد غیر معتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از انجام این پژوهش مقایسه دینداری و رابطه آن با پرخاشگری در معتادین، معتادین در حال ترک و غیر معتادین به مواد مخدر است.
روش: در این مطالعه علی- مقایسه ای و همبستگی، تعداد 64 نفر معتاد، 51 نفر معتاد درحال ترک و 99 نفر غیر معتاد به روش در دسترس انتخاب شدند و به وسیله پرسشنامه دینداری خدایاری فرد(1385) و پرسشنامه پرخاشگری اهواز (زاهدی فرد،1379) مورد ازمون قرار گرفتند.
یافته ها: تحلیل واریانس یک طرفه نشان داد که بین میانگین نمرات افراد معتاد در حال ترک و غیر معتاد در زیر مقیاس شناخت دینی (006/. P)
بررسی ارزش گذاری به بدن و عوامل مرتبط در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
زمینه و هدف: بیماری مولتیپل اسکلروزیس (MS) یک بیماری پیش رونده و به شدت می تواند ارزش گذاری به بدن را در بیماران تحت تأثیر قرار داده و به صورت چشم گیر احساسات و نگرش بیماران را در ارتباط با بدن شان تغییر دهد. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی ارزش گذاری به بدن در بیماران MSصورت پذیرفت.
مواد و روش ها: این مطالعه پژوهشی از نوع توصیفی بوده و در این پژوهش 395 بیمار مبتلا از انجمن MS شهر تهران در سال 1391 با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه ارزش گذاری به بدن بود. جهت تجزیه تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS نسخه 16 و از آزمون های آماریt مستقل، ANOVA ، آزمون تعقیبی شفه و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد.
یافته ها: با توجه به نمره ارزش گذاری به بدن (25/3) و میانگین کلی نمره ارزش گذاری به بدن (25/42)، بیماران ارزش گذاری به بدن مطلوبی داشتند. بین ارزش گذاری به بدن با وضعیت تأهل (011/0=p)(= ، میزان تحصیلات (001 /0>P)، وضعیت اشتغال(004/0=P)، درآمد ماهیانه (001 /0>p) و مدت تشخیص بیماری ( 004/0=P) ارتباط معنی داری وجود داشت در حالی که ارتباط برای ارزش گذاری به بدن و سن به صورت معکوس، معنی دار بود (001 /0>P).
نتیجه گیری: از آن جایی که احساس انسان در ارتباط با ارزش گذاری به بدن مطابق ارزشی است که در نتیجه آن چه که می شنود، می بیند و حس می کند در ذهنش به وجود می آید و جامعه در تکامل ارزش گذاری به بدن نقش به سزایی دارد، پرستاران می توانند سوگیری افراد جامعه را در اولین برخورد با افراد ناتوان جسمی تغییر دهند و این گونه در ارزیابی مثبت ارزش گذاری به بدن در بیماران نقش بسزایی داشته باشند.
حمایت اجتماعی و علایم افسردگی: نقش واسطه ای خودکارآمدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف مشخص کردن نقش واسطه ای خودکارآمدی در رابطه بین منابع حمایت اجتماعی و علایم افسردگی در دانشجویان دانشگاه های شهر تهران انجام شد. نمونه شامل 333 دانشجو (162 زن، 171 مرد) از دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه های تهران و امیر کبیر بودند. از دانشجویان خواسته شد سه مقیاس افسردگی بک (I-BDI)، مقیاس خودکارآمدی شرر (SES) و مقیاس حمایت اجتماعی واکس (SS-A) را تکمیل نمایند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش همبستگی اسپیرمن و تحلیل مسیر استفاده شد. در این پژوهش یک مدل فرضی که برگرفته از مدل هاسلم، پاکنهام و اسمیت بود، مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها نشان داد مدل پیشنهادی با داده های پژوهش برازش مناسبی داشت. خودکارآمدی و حمایت اجتماعی از جانب دوستان به طور مستقیم و حمایت خانواده به طور غیرمستقیم بر علایم افسردگی دانشجویان اثرداشت. همچنین خودکارآمدی نقش واسطه ای در رابطه حمایت اجتماعی و افسردگی و بیشترین تاثیر را بر علایم افسردگی دانشجویان داشت. بنابراین نتایج پژوهش نشان داد خودکارآمدی متغیری بسیار مهم در سبب شناسی افسردگی است. چون تجربیات اولیه ایجاد کننده خودکارآمدی بر والدین متمرکز است، حمایت خانواده نقش مهمی در افزایش خودکارآمدی دانشجویان دارد و دانشجویان خودکارآمد بیشتر درگیر روابط اجتماعی می شوند. همچنین دانشجویان به دلیل داشتن تجارب و ویژگی های مشترک، از حمایت دوستان بسیار بهره می برند. مداخلاتی که موجب بهبود خودکارآمدی و دریافت حمایت اجتماعی از جانب خانواده و دوستان شود، می توانند افسردگی را در دانشجویان کاهش داده یا از آن جلوگیری کنند. ارایه چنین مداخلاتی در محیط دانشگاه بسیار مفید و ضروری به نظر می رسد.
ویژگی های زمینه ای دختران و زنان گریزان از خانه، تحت پوشش مراکز بازپروری سازمان بهزیستی استان تهران
درباره خواب چه می دانید؟
حوزه های تخصصی:
اثربخشی نوروفیدبک بر کاهش پرخاشگری کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه بیش فعالی (ADHD)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش پسخوراند عصبی بر کاهش میزان پرخاشگری کودکان دچار نقص توجه و بیش فعالی بود. روش پژوهش، شبه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری، کودکان 12- 7 ساله پسر که از مراجعه کننده به مرکز جامع اعصاب و روان درمانگران بهجو که 80 نفر در سال تحصیلی 94 –1393بود. از میان آنها تعداد 40 نفر که دچار نقص توجه و بیش فعالی بودند به شیوه نمونه گیری هدفمند به طور تصادفی در دو گروه گواه و آزمایش جای گرفتند. اختلال نقص توجه و بیش فعالی با استفاده از فهرست بازبینی مصاحبه بالینی بر اساس راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی،ویرایش پنجم،2013.، مصاحبه تشخیصی با روانپزشک و آزمون اختلاط دیداری شنیداری استنفورد و ترنر 1995 و آزمون پرخاشگری کودکان شهیم 1385 تشخیص داده شد . آموزش پسخوراند عصبی با هدف کاهش تتا به بتا با سرکوب تتا و افزایش بتا و ریتم حسی-حرکتی در طی ده هفته 30 جلسه هرهفته سه جلسه اجرا شد. کودکان هر دو گروه در مرحله پیش و پس آزمون وپیگیری دوماهه مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته های حاصل از تحلیل کواریانس تک متغیری و تحلیل کواریانس چند متغیری و آزمون تکرار سنجش نشان داد که درمان پسخوراند عصبی سبب بهبود معناداری در پرخاشگری کلامی، جسمانی و رابطه ایی می شود. در مجموع نتایج نشان داد که درمان آموزشی پسخوراند عصبی بر پایه انعطاف پذیری عصبی می تواند منجر به بهبود پرخاشگری در کودکان دچار نقص توجه و بیش فعالی شود.
اثربخشی آموزش مدیریت شرم مبتنی بر برنامه PEGS در کاهش قلدری نوجوانان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قلدری در مدرسه شکلی از خشونت سطح پایین است که امروزه مورد توجه پژوهشگران و روانشناسان تربیتی قرار گرفته است.این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش مدیریت شرم مبتنی بر برنامه PEGS در کاهش قلدری نوجوانان دختر انجام گرفت و برای تحقق آن از روش تحقیق نیمه آزمایشی، طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. در این راستا، دانش آموزان دوره راهنمایی سه مدرسه دولتی دخترانه شهر تبریز با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و غربال شدند و در نهایت، سی نفر از هر مدرسه به روش نمونه گیری هدفمند و مبتنی بر نتایج مقیاس قلدری، مشاهده حین اجرای آزمون و درجه بندی معاونین آموزشی مدرسه انتخاب شدند. هر گروه متشکل از 15 نفر بود. پنج مربی ارایه بسته آموزشی و پلاسیبو به گروه های آزمایشی و کنترل را بر عهده داشتند. نتایج تحلیل کوواریانس تک متغیره نشان داد که مداخله اثربخش بوده (92/20=F، 001/0>P) و آموزش مدیریت شرم در طی هشت جلسه هفتگی 75 دقیقه ای، 20% از تغییرات قلدری را تبیین می کند. مطابق با یافته های پژوهشی و تأیید روایی بسته آموزشی، توجه بر مساله قلدری نوجوانان و به کارگیری بسته آموزشی حاضر در گروه های هدف با در نظر گرفتن محدودیت های تحقیق پیشنهاد می شود.
آموزش بازداری پاسخ، توانایی برنامه ریزی و سرعت پردازش به کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی: مقایسه رویکرد توانبخشی شناختی- حرکتی با دارو درمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی به عنوان یک اختلال عصبی- رشدی، علاوه بر نشانه های رفتاری خاص با نقص در کارکردهای شناختی همراه است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه ی اثربخشی دو رویکرد توانبخشی شناختی- حرکتی و دارو درمانی در بهبود کارکردهای اجرایی کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی انجام شد. این یک مطالعه نیمه آزمایشی با سنجش های پس آزمون و پیگیری بود که در یک طرح یک سر کور سه گروه را باهم مقایسه می کرد. 48 کودک مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی به شیوه نمونه گیری ملاکی انتخاب و بر اساس شدت اختلال همتا شده و به طور تصادفی به سه گروه توانبخشی شناختی- حرکتی (16 نفر)، دارو درمانی (16 نفر) و کنترل فعال (16 نفر) گمارده شدند. تمام شرکت کنندگان توسط فرم کوتاه سه خردآزمونی هوش وکسلر کودکان- تجدیدنظرشده و آزمون های رنگ-واژه استروپ، برج لندن و رمزنویسی وکسلر مورد آزمون قرارگرفتند و والدین آنها، این کودکان را با پرسشنامه علائم مرضی کودک-4 (CSI-4) رتبه بندی نمودند. داده ها با استفاده از تحلیل ورایانس چند متغیری و آزمون های تی وابسته با تصحیح بن فرونی به عنوان آزمون های تعقیبی، تحلیل شدند. توانبخشی شناختی حرکتی به طور معناداری منجر به تغییرات موثر و پایدار در عملکرد آزمودنی ها در مولفه های کارکرد اجرایی اعمّ از بازداری پاسخ، برنامه ریزی و سرعت پردازش شد و تنها در مولفه سرعت پردازش، تغییرات ایجاده شده در مرحله پیگیری افت معنادار به سطوح پایین تر را نشان داد. بعلاوه، با وجود عملکرد بهتر کودکان گروه توانبخشی شناختی- حرکتی نسبت به گروه دارودرمانی، تغییرات ایجاد شده به لحاظ آماری معنادار نبود. به طور کلی این یافته ها بیانگر آن بود که توانبخشی شناختی- حرکتی رویکرد اثربخشی در درمان اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی است و می توان از آن به عنوان یک فن درمانی مکمل دارودرمانی استفاده کرد.