فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۱٬۶۵۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، مقایسه سبک دلبستگی در نوجوانان عادی و کم توان ذهنی آمـــــوزش پذیر می باشد. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان عادی و کم توان ذهنی آموزش پذیر مدارس راهنمایی شهر تهران در سال 86 ـ1385 است که 250 نفر از طریق نمونه گیری چندمرحلـه ای انتخاب شدند که شامل 132 دانش آموز عادی (64 دختر و 68 پسر) و 118 دانش آموز کم توان ذهنی(57 دختر و 61 پسر) می باشد. میانگین سن گروه عادی 14 سال با انحراف معیار 83/0 و گروه کم توان ذهنی 8/16 با انحراف معیار 58/0 می باشـد. ابزار تحقیق شامل پرسشنامه های جمعیت شناختی و آزمون دلبستگی کولینز و رید می باشد که ضریب اعتبار آن برای هر یک از سبک های دلبستگی ایمن، اجتنابی و دوسوگرا به ترتیب 81/0، 78/0 و 85/0 می باشد به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعـات از تحلیل واریانس دو راهه استفـاده شـده است. نتایج نشـان داد که در بین دانش آموزان عادی (دختر ـ پسر) میزان سبک دلبستگی ایمن بالاتر از دانش آموزان کم توان ذهنی است (001/0P<) میزان سبک دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا در دانش آموزان کم توان ذهنی (دختر ـ پسر) بیشتر از دانش آموزان عادی است (001/0P<). همچنین یافته های جانبی تحقیق نشان داد که صرف نظر از عامل هوشی آزمودنی ها، در آزمودنی هایی که سبک دلبستگی آنها ایمن نمی باشد، سبک دلبستگی اجتنابی در پسران و سبک دلبستگی دوسوگرا در دختران بیشتر است (001/0P<).
پیش بینی استرس، اضطراب و افسردگی نوجوانی براساس دو بعد از مدل فرایند و محتوای خانواده
حوزه های تخصصی:
هرکسی از خانواده ی خویش قضاوتی در ذهن دارد که عواطف و هیجانات گوناگونی را در دنیای درونی او برمی انگیزد. براساس مدل فرایند و محتوای خانواده فرد به هنگام چنین ارزیابی هایی، زندگی خانوادگی خویش را در سه جنبه ی بافت اجتماعی خانواده، محتوای خانواده و فرایند خانواده مورد توجه قرار می دهد. این پژوهش در پی یافتن پاسخی برای این پرسش بود که آیا ادراک نوجوان از محتوا و فرایندهای خانواده اش، می تواند اضطراب، افسردگی و استرس او را پیش بینی کند یا نه. نمونه ای مشتمل بر 200 نوجوان 15 تا 17 ساله در این پژوهش مشارکت نموده و به پرسش های مطرح شده در سه فرایند خانواده، محتوای خانواده و مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس پاسخ دادند. نتایج حاکی از آن بود که هر دو بعد خانوادگی مورد بحث، افسردگی این نوجوان ها را به گونه ای معنی دار پیش بینی می کردند، اما هیچ یک توان لازم را برای پیش بینی میزان استرس وی بدست نیاوردند. هم چنین، داده های مطالعه گواه آن است که تنها پیش بین معنی دار اضطراب نوجوان ها متغیر فرایندهای خانوادگی است. در نهایت، از میان خرده مقیاس های فرایند و محتوا، تنها سه عامل تصمیم گیری، هم زمان بودن با هم و تسهیلات تحصیلی جهت پیش بینی این سه هیجان منفی برجستگی معنی داری یافتند.
معیارهای انتخاب کتاب مناسب برای کودکان
منبع:
پیوند ۱۳۷۱ شماره ۱۵۹
حوزه های تخصصی:
بررسی رابطه جدایی های موقت روزانه مادر - کودک با شکل گیری دلبستگی و مشکلات رفتاری کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برای بررسی رابطه جدایی های موقت روزانه مادر - کودک با تحول دلبستگی و وضعیت رفتاری/ اجتماعی کودکان طیف سنی 4.11-4.0 ساله، 208 زوج مادر - کودک از مناطق متوسط اقتصادی - اجتماعی شهر تهران انتخاب شدند. کودکان بر اساس تاریخچه جدایی کودک از مادر، سطح اقتصادی - اجتماعی، میزان تحصیلات و شغل مادران برگزیده شدند. به منظور به دست آوردن اطلاعات، پژوهش در سه محور مادر - کودک - مربی اجرا شد. مادران به فهرست رفتاری کودکان مک گوار و ریچمن (1986) (فرم والدین)، کودکان به آزمون اضطراب جدایی اسلو و همکاران (1988) و مربیان کودک به فهرست رفتاری کودکان مک گوار و ریچمن (فرم مربی) و مقیاس توانایی سازش اجتماعی کودکان پیش دبستانی لوین و همکاران (1969) پاسخ دادند. نتایج نشان داد که کودکان کمتر از 3 سال که بیشتر از 35 ساعت در هفته تحت مراقبت غیر مادرانه قرار می گیرند در معرض خطر ناایمنی دلبستگی و مشکلات رفتاری/ اجتماعی (از دید مربی و نه مادر) قرار دارند. یافته دیگر پژوهش آشکار ساخت که نوع مراقبت (خویشاوندی - مهد کودکی) با شکل گیری دلبستگی/ رفتاری کودک رابطه ندارد.
تاثیر بازی های رایانه ای شناخت محور بر کارکردهای اجرایی کودکان پیش دبستانی با ناتوانی های یادگیری عصب روان شناختی
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی روانشناسی روانشناسی رشد و تحول دوره کودکی دوم
- حوزههای تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات دوران شیر خوارگی، کودکی و نوجوانی اختلالات یادگیری
- حوزههای تخصصی روانشناسی روانشناسی انگیزش شناخت و درمان ناتوانی های یادگیری ناتوانی های یادگیری
- حوزههای تخصصی روانشناسی حوزه های جدید روانشناسی روانشناسی رسانه
- حوزههای تخصصی علوم تربیتی فعالیتهای هنری و بازی ها پیش دبستانی
نقش ابعاد شخصیتی ، دلبستگی ، شاخصهای خلقی و عوامل جمعیت شناختی فاصله جغرافیایی و جنس دانشجویان در پیش بینی احساس غربت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به منظور بررسی عوامل پیش بینی کننده احساس غربت در دانشجویان، نمونه ای بالغ بر 360 دانشجوی سال اول (210 دختر و 150 پسر) با روش نمونه گیری تصادفی از خوابگاه های دانشگاه شهید بهشتی انتخاب و پرسشنامه های احساس غربت (ون ولیت، 2001)،NEO-FFI (کاستا و مک کری، 1992)، سبک های دلبستگی بزرگسالان (هازان و شیور، 1987)، و مقیاس افسردگی، اضطراب، استرس (DASS) (لویباند و لویباند، 1995) اجرا شدند. در ضمن، عوامل جمعیت شناختی جنس و فاصله جغرافیایی نیز مورد بررسی قرار گرفتند. داده های به دست آمده با استفاده از تحلیل رگرسیون گام به گام، حاکی از آن هستند که از میان عوامل جمعیت شناختی مورد مطالعه، عامل جنس و از میان متغیرهای روانشناختی، نوروزگرایی و اضطراب قادر به پیش بینی احساس غربت می باشند.
بررسی مراحل تحول بر اساس منابع اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
رشد و تحول انسان تدریجی و دارای مراحل است. در هریک از این مراحل، ساختار روانی، ویژگی ها و رفتار انسان متفاوت از مرحله قبل است. شناخت این مراحل از این جهت اهمیت دارد که به مدد همین مراحل می توان انواع مشخصی از تربیت را تعریف و طراحی کرده، اصول و شیوه های مختلفی را برای تربیت به کار برد. بسیاری از دانشمندان نیز تحقیقات خود را به بررسی و شناسایی این مراحل معطوف داشته اند. از این رو جست وجوی این موضوع در متون دینی و شناسایی مراحل رشد و تحول انسان از منظر دین، برای جامعه علمی و دینی بسیار حائز اهمیت است. سؤال این است که متون دینی، عمر و زندگی را چگونه تقسیم، مرحله بندی و توصیف کرده است؟ روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی- تحلیلی و توصیفی- استنباطی است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که دین، عمر انسان را به سه مرحله کلی و نُه زیرمرحله تقسیم می کند. دوران ضعف اولیه، شامل مراحل حمل، رضاع، قبل از تمیز و مرحله تمیز است. دوران قوت، شامل مراحل نوجوانی، شباب و کهولت و دوران ضعف ثانویه، شامل مراحل شیخوخیت و ارذل العمر می باشد.
بررسی خود - گسستگی در نوجوانان بر اساس مدل فرایند و محتوای خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی وضعیت خشونت کلامی در مدارس راهنمایی شهر تهران: مقایسه نظرات دانش آموزان و معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی خشونت کلامی از نظر معلمان و دانش آموزان مدارس راهنمایی شهر تهران می پردازد. آزمودنی های پژوهش شامل 498 نفر از دانش آموزان دختر و پسر و 43 نفر از دبیران زن و مرد آنها است. یافته های پژوهش نشان می دهد که خشونت کلامی در مدارس راهنمایی شهر تهران شایع است. دانش آموزان فضای آموزشی نامناسب. ارتباطات نامطلوب در مدرسه. و حجم زیاد کتب درسی را باعث خشونت کلامی خود می دانند در حالیکه معلمان بیشتر بر عوامل خارج از مدرسه. در ایجاد خشونت دانش آموزان تاکید دارند. دانش آموزان ناتوانی معلم در تدریس حقوق و در آمد ناکافی و عدم ارتباط مطلوب و همکاری میان معلمان و مسئولان مدرسه را سبب بروز خشونت کلامی معلمان می دانند حال آنکه اکثر معلمان عدم علاقه و انگیزه معلم به حرفه معلمی و تدریس را از عوامل بروز خشونت در معلم تلقی می کنند معلمان بیشتر ازدانش آموزان اعتقاد دارند که مسئولان مدرسه در مقابل خشونت کلامی دانش آموزان و معلمان واکنش نشان می دهند.
تاثیر شیوه واقعیت درمانی گروهی برکاهش بحران هویت دانش آموزان دوره ی راهنمایی تحصیلی شهر خرم آباد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر شیوه واقعیت درمانی گروهی برکاهش بحران هویت در دانش آموزان دوره ی راهنمایی تحصیلی شهر خرم آباد است.
روش کار: پژوهش حاضر از نوع شبه تجربی (طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه شاهد و انتخاب تصادفی) می باشد. در سال تحصیلی 87-1386 از میان کلیه دانش آموزان پایه ی سوم راهنمایی شهر خرم آباد 418 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب و پرسش نامه ی هویت شخصی برای آن ها تکمیل شد. 32 نفر از کسانی که نمره ی بالاتری در این آزمون داشتند انتخاب و به صورت تصادفی به 2 گروه تقسیم شدند. بعد از اجرای 10 جلسه مشاوره ی گروهی با استفاده از روش واقعیت درمانی در یک گروه تمام آزمون ها مجددا آزمون هویت شخصی را تکمیل نمودند. به منظور تحلیل داده ها از محاسبه ی میانگین و انحراف معیار، رگرکسیون چند متغیره و تحلیل کوواریانس استفاده شد.
یافته ها: استفاده از مشاوره ی گروهی با رویکرد واقعیت درمانی به طور معنی داری باعث کاهش بحران هویت در دانش آموزان می شود . علاوه بر این، در بین دو گروه دختران و پسران از لحاظ میزان اثربخشی مشاوره به روش واقعیت درمانی گروهی تفاوت معنی داری وجود ندارد.
بحث: برای کاهش بحران هویت در نوجوانان و جوانان (صرف نظر از تفاوت های جنسیتی آنان) از روش مشاوره ای واقعیت درمانی گروهی می توان استفاده نمود.
کارکرد خانواده دختران نوجوان مبتلا به اختلالات درون ریزی در مقایسه با گروه بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر علاوه بر بررسی رابطه کارکرد خانواده و اختلالات درون ریزی دختران نوجوان، کارکرد خانواده های آسیب دیده از اعتیاد، تک والد و طلاق را با خانواده های عادی مقایسه کرده است.
روش: در این پژوهش 334 دختر نوجوان 14 تا 18 ساله از 22 دبیرستان شهر مشهد انتخاب شدند و آزمون خودسنجی نوجوان و مقیاس های ارزیابی سازش پذیری و پیوستگی خانواده را کامل نمودند.
یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل واریانس چند متغیره نشان داد نوجوانانی که نشانگان اختلالات درون ریزی را دارا بودند، میزان پیوستگی خانواده خود را در مقایسه با نوجوانان بهنجار کمتر دانسته و نارضایتی بیشتری داشتند. از سوی دیگر، نوجوانان خانواده های اعتیاد نیز در مقایسه با نوجوانان خانواده های عادی میزان پیوستگی روابط خانواده را کمتر برآورد کرده بودند. تحلیل رگرسیون لوجستیک نشان داد که ابعاد پیوستگی و رضایت از سازش پذیری می تواند عضویت آزمودنی ها را در گروه های بهنجار و نشانه دار در 7/72 درصد از آزمودنی ها به درستی پیش بینی کند.
نتیجه گیری: توجه به کارکرد خانواده و خانواده درمانی در ارزیابی و درمان مشکلات روانشناختی نوجوانان، به ویژه اختلالات درون ریزی دختران نوجوان، اهمیت خاصی دارد.
اثربخشی برنامه بهبود بخشی ارتباط بر کیفیت رابطه والد- فرزندی در نوجوانان دختر خانواده های تک والدینی مادر سرپرست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: برطرف ساختن مشکلات ارتباطی بین فرزندان و والد سرپرست در خانواده های تک والدینی یکی از اهداف اصلی برنامه های توانمند سازی خانوادگی و روان شناختی این دسته از خانواده ها است؛ لذا هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر برنامه بهبود بخشی ارتباط بر کیفیت رابطه والد- فرزندی نوجوانان دختر خانواده های تک والدینی مادر سرپرست بود.
روش: جامعه آماری پژوهش شامل همه نوجوانان دختر 14 تا 18 ساله در خانواده های تک والدینی مادر سرپرست تحت پوشش یکی از مؤسسات خیریه شهر ری بود. از بین 34 نوجوان داوطلب شرکت در تحقیق بر مبنای مقیاس رابطه والد- فرزندی فرم مادر- فرزند و مصاحبه بالینی، در نهایت 18 نفر به صورت هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه (9 نفر در گروه آزمایشی و 9 نفر در گروه گواه). جایگزین شدند روی گروه آزمایش بر اساس برنامه بهبود بخشی ارتباط 8 جلسه گروهی اجرا شد و گروه گواه هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. تمام آزمودنی ها قبل و بعد از درمان، مقیاس رابطه والد- فرزندی فرم مادر- فرزند را تکمیل کردند.
یافته ها: نتایج آزمون t برای مقایسه گروه های مستقل و ضریب تأثیر کوهن نشان داد که برنامه بهبود بخشی ارتباط اثر معنی داری بر کیفیت رابطه والد- فرزندی داشت. همچنین نتایج آزمون t نشان داد که برنامه بهبود بخشی ارتباط به طور اختصاصی تر باعث افزایش عاطفه مثبت و میزان ارتباط درگروه آزمایش شد و این تأثیر معنادار بود اما تأثیری بر مؤلفه های همانندسازی با مادر وعدم آزردگی/ سردرگمی نقش نداشت.
نتیجه گیری: نتایج، اثربخشی برنامه بهبود بخشی ارتباط را بر بهبود رابطه والد- فرزندی در نوجوانان دختر خانواده های تک والدینی مادر سرپرست تأیید کرد.
عوامل مؤثر در خوداثرمندی والدینی مادران کودکان 6-2 ساله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی عوامل مؤثر در خوداثرمندی والدینی مادران کودکان 6-2 ساله است. این مطالعه در زمره مطالعـات توصیفی ـ پس رویدادی قرار دارد. بدین منظور پس از انتخاب خوشه ای چندمرحله ای 15 مهدکودک از سه منطقه شهر تهران، 350 مادر به پرسش های پژوهش پاسخ دادند. از پرسشنامه عزت نفس روزنبرگ، پرسشنامه پیوند والدینی، شاخص استرس والدینی، مقیاس منابع حمایت اجتماعی، پرسشنامه اثرمندی مادرانه و فهرست رفتاری کودکان پیش دبستانی جهت جمع آوری داده ها استفاده شد.
نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد استرس والدینی، مشکلات رفتاری کودک، عزت نفس مادر و خرده مقیاس آشفتگی والدینی در شاخص استرس والدینی، در چهار گام، حدود 32 درصد واریانس خوداثرمندی والدینی مادران را تبیین می کنند. لذا برنامه های آموزشی و پیشگیرانه با در نظر گرفتن این متغیرها می تواند سطح خوداثرمندی در مادران را افزایش داده و از ناسازگاری های بعدی پیشگیری کند.
اثربخشی مداخله ترکیبی درمان دلبستگی و آموزش فرزندپروری در مادران دلبسته ناایمن بر نشانه های کودکان مبتلا به اختلال فزون کنشی/ نارسائی توجه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: این مطالعه به بررسی اثربخشی درمان ترکیبی بر علائم فزون کنشی کودکان مبتلا به اختلال فزون کنشی/ نارسائی توجه که مادران آنها سبک دلبستگی ناایمن داشتند پرداخت.
روش: برای انجام مطالعه از بین مراجعه کنندگان به مرکز آموزشی درمانی رفیده شش مادر که فرزند مبتلا به اختلال فزون کنشی/ نارسائی توجه داشتند، سبک دلبستگی آنها ناایمن بود و نمره افسردگی آنها در پرسشنامه افسردگی بک کمتر از21 بود انتخاب و با ترتیب تصادفی و به صورت پله ای وارد مطالعه شدند. اندازه گیری با استفاده از پرسشنامه افسردگی بک، مقیاس تجارب مربوط به روابط نزدیک و چک لیست علائم فزون کنشی انجام شد. هر یک از مادران 10 جلسه مداخله دلبستگی و 6 جلسه آموزش فرزندپروری دریافت کردند.
یافته ها: میزان کاهش علائم فزون کنشی کودکان گزارش شده توسط آزمودنیها در کل مطالعه از حدود 4% تا 26% بود.
نتیجه گیری: مداخله انجام شده در کاهش علائم فزون کنشی کودکان مبتلا به اختلال فزون کنشی/ نارسائی توجه در مادران دلبسته ناایمن مؤثر بود ولی میزان کاهش علائم در آزمودنیهای مختلف، متفاوت بود.
رشد دینداری در اوائل کودکی: رویکردی روانشناختی اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این مقاله «رشد دینداری در اوائل کودکی» را از منظر روان شناختی و اسلامی و با هدف دستیابی به شناختی عمیق تر و چندوجهی بررسی کرده است. پرسش از وجوه تمایز و تشابه دو رویکرد، محور اساسی بررسی این مطالعه است. روش پژوهش تطبیقی است. یافته های پژوهش حاکی از تمایز بین دو رویکرد، در توصیف و تبیین مبانی و ریشه های اولیه دینداری است. از منظر روان شناختی، ریشه های اولیه دینداری ناشی از برآیند تجارب کودک با محیط پیرامونی است. از منظر اسلام نیز، ریشه های اولیه دینداری را باید در فطرت به معنای عشق به خیر و سعادت مطلقه پی جویی کرد، برایند تجارب کودک با محیط پیرامونی، تنها زمینه رشد یا انحراف از فطرت را فراهم می کند. در زمینه چگونگی شکل گیری دینداری، وجه تشابه دو دیدگاه، تأکید بر ایجاد محیط زیست امن، پویا و پاسخ گو برای رشد مطلوب دینداری است. هر دو دیدگاه، بر ثبت تجارب کودک- والدین در نظام روانی کودک و تأثیر این تجارب بر دینداری در آینده تأکید دارند.
اثربخشی گروه درمانی شناختی- رفتاری به روش کندال بر اضطراب دختران نوجوان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: اضطراب یکی از شایع ترین اختلال روان پزشکی در نوجوانی است. هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی گروه درمانی شناختی- رفتاری به روش کندال بر اضطراب دختران نوجوان شهر خرم آباد بود.
مواد و روش ها: در یک مطالعه آزمایشی با دو گروه شاهد و پیگیری یک ماهه، به روش تصادفی ساده از 376 دختر بین 11 تا 13 سال که در مقیاس اضطراب کودکان Spence و مصاحبه تشخیصی ساختار یافته اضطراب بالایی داشتند، 30 نفر انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و شاهد تقسیم شدند. سپس گروه درمانی شناختی- رفتاری به روش مقابله با اضطراب Kendall بر روی گروه آزمایش اجرا شد و در پایان دو گروه دوباره با مقیاس اضطراب Spence ارزیابی شدند. نتایج با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس یک متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل کواریانس یک متغیره نشان داد که بین نمرات اضطراب پس آزمون دو گروه آزمایش و شاهد تفاوت معنی داری وجود دارد، که با گذشت یک ماه از پایان درمان نیز این تغییر تداوم داشت.
نتیجه گیری: روش شناختی- رفتاری گروهی به روش مقابله با اضطراب Kendall در کاهش اضطراب دختران نوجوان ایرانی مؤثر است.
رابطه سلامت روانشناختی نوجوانان 15-18 ساله با سبک های تربیتی و وضعیت اقتصادی اجتماعی والدین
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه بررسی رابطه و عوامل پیش بینی کننده سلامت روانشناختی نوجوانان از طریق نوع سبک های تربیتی و همچنین وضعیت اقتصادی اجتماعی والدین آنان بوده است. 1396 دانش آموز دختر و پسر 15-18 ساله شهر تهران، از طریق تقسیم بندی مناطق مختلف تهران، مقیاس سلامت روانشناختی (دینر، 1992) و مقیاس وضعیت اقتصادی اجتماعی محقق ساخته را کامل کردند و پس از آن، مادران این دانش آموزان پرسشنامه سبک های تربیتی والدینی (بورای، 1991) را تکمیل کردند.
نتایج نشان داد که پایین ترین شاخص سلامت روانشناختی در مناطق جنوب شهر و بالاترین شاخص آن در مناطق شمال شهر است. از بین سبکهای والدینی نیز، سبک اقتدار منطقی و سبک استبدادی از توان پیش بینی معنادار سلامت روانشناختی نوجوانان برخوردار بودند. در پایان، نتایج مورد بحث و نتیجه گیری قرار گرفتند.
بررسی راهبردهای مقابله ای و میزان تنیدگی در مادران کودکان مبتلا به اتیسم و مقایسه آن با مادران کودکان عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی راهبردهای مقابله ای و میزان تنید گی در مادران کودکان مبتلا به اتیسم و مقایسه آن با مادران دارای کودکان عادی صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی مادران دارای فرزند شهر تهران می باشد.
نمونه آماری شامل 72 مادر (36 مادر دارای کودک مبتلا به اتیسم و 36 مادر دارای کودک سالم) بوده که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری شامل مقیاس رتبه بندی اتیسم گیلیام، فهرست مشکلات رفتاری کودک/ نوجوان، پرسشنامه منابع تنیدگی، فهرست مهارت های مقابله ای استفاده می شود. یافته ها نشان می دهند که بین مادران کودکان مبتلا به اتیسم و مادران کودکان سالم از لحاظ متغیرهای تنیدگی، راهبردهای مقابله ای مسئله مدار و هیجان مدار تفاوت معناداری وجود دارد، اما از لحاظ راهبرد مقابله ای غیر مفید و غیرمؤثر تفاوت معناداری مشاهده نگردید. هم چنین میان تنیدگی مادران کودکان مبتلا به اتیسم با راهبردهای مقابله ای هیجان مدار و غیر مفید و شدت علائم کودک مبتلا به اتیسم رابطه معناداری وجود دارد، اما بین تنیدگی مادران و راهبرد مقابله ای مسئله مدار، رابطه معناداری به دست نیامد. در مجموع اکثر مادرانی که کودک مبتلا به اتیسم داشتند راهبردهای مقابله ای هیجان مدار داشته و شدت علائم اتیسم با افزایش میزان تنیدگی مادران همراه بوده، به نحوی که شدت علائم اتیسم کودک، 66 درصد تنیدگی مادران را تبیین می کند.